دکتر محمد شعبانی راد

نور علم آنلاین، جیره و رزق نورانی قلب! كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ!

“The Light of Online Knowledge: The Divine Provision and Radiant Sustenance of the Heart! Eat and drink from the provision of Allah!


The Qur’anic word “Rizq” (provision) carries a meaning far beyond material sustenance. It is a symbol of the Light of Divine Guardianship (Nūr al-Wilāyah) — the spiritual provision that nourishes the heart of the believer.

Just as a bird feeds its chicks with its beak, or a tree sends life into its branches through grafting, God provides hearts with living knowledge through His chosen teachers — the luminous guides of the Ahl al-Bayt. This knowledge is not static; it is a continuous flow, a divine sustenance (jīrah) that descends at the right time, according to the needs of the soul.

Every trial (āyah) and circumstance of life is itself a form of provision. The sweetness or bitterness of these moments depends on whether the heart receives them through the light of divine knowledge or through the darkness of envy and denial. The one who remembers the divine guide in the midst of hardship tastes the sweetness of Rizq, while the envious one finds only bitterness.

The Qur’an reminds us: “Eat and drink from the provision of Allah, and do not follow the footsteps of Satan” (2:168).
This provision is not limited to bread and water — it is the living wisdom that calms the heart, quenches spiritual thirst, and plants the seeds of righteous action.

When the heart truly accepts this Rizq, it becomes like a fertile garden, bearing fruits of good deeds. The believer then not only receives but also shares this divine nourishment, feeding others with words of wisdom, patience, and kindness. This is the true meaning of “feeding for the sake of Allah” — offering others a taste of the peace that flows from divine light.

Thus, Rizq is not merely a gift from God — it is His ongoing conversation with the heart. Each āyah, each reminder, each breath of inspiration is a morsel of divine sustenance, drawing the heart from darkness to light. And the more one gives thanks for this Rizq, the more it flows, without measure.

«رزق» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«رَزَقَ الطائِرُ فَرْخَهُ: پرنده با نوك خود جوجه‏‌اش را غذا داد.»
+ «غرّ الطائر فرخه»
+ «زَقَّ‏ الطائرُ فرخَهُ»: «وَ يَزُقُّهُ الْعِلْمَ زَقّاً»
«الرِّزْقُ الطَّيِّبُ هُوَ الْعِلْمُ»: «وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ»
«وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَى الْعالَمينَ»
«همن – مهیمن»:
مفهوم «نظارت و سرپرستی» واژه «همن – مهیمن» از هزار واژه مترادف «نور الولایة» استنباط می‌شود.
+ «عطا»

«ان العباس بن على زق العلم زقا»
«همانا عباس فرزند على عليه السلام علم را چون غذا در كودكى از پدرش وارد جانش نموده است.»
امام صادق علیه السلام:
«کان عمنا العباس نافذ البصيرة، صلب الايمان.»

حضرت عباس علیه‌السلام نمونه کامل «رزق نورانی» است؛
همان رزق علمی که از سرچشمۀ ولایت، یعنی امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام، به جان او وارد شد.

در حدیث نورانی آمده است:
«إن العباس بن علي زُقَّ العلمَ زقّاً»
یعنی عباس، علم را همان‌گونه که پرنده دانه را در دهان جوجه‌اش می‌گذارد، از پدرش نوش جان کرد.
این تصویر چه زیباست!
واژۀ «رزق» دقیقاً همین معنا را دارد:
خوراکی که برای رشد حیات به‌صورت مستقیم به جان داده می‌شود.
عباس علیه‌السلام، رزق ناب امامت را با همۀ وجود گرفت، آن را هضم کرد، و به نور بصیرت و ایمان تبدیل نمود.

امام صادق علیه‌السلام درباره‌اش فرمودند:
«كان عمّنا العباس نافذَ البصيرةِ، صُلبَ الإيمان.»
یعنی عموی ما عباس، چشمی روشن و بصیرتی نافذ داشت، و ایمانی استوار و شکست‌ناپذیر.

اینجاست که معنای «الرزق الطيب هو العلم» آشکار می‌شود.
رزق طیب همان علمی است که نه تنها به ذهن، بلکه به قلب می‌نشیند و انسان را به یقین و آرامش می‌رساند. حضرت عباس علیه‌السلام، با نوشیدن این رزق طیب از سرچشمۀ ولایت، به «باب الحوائج» تبدیل شد؛ چراغی که راه را برای جویندگان نور روشن می‌کند.

قرآن هم این حقیقت را بیان کرده است:
🌿 «وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ»
🌿 «وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَى الْعالَمينَ»

پس رزق حقیقی، همان علم و نور ولایت است؛
همان چیزی که به حضرت عباس علیه‌السلام داده شد و او را به مقامی رساند که هیچ‌کس نمی‌تواند او را در وفا، بصیرت، و ایستادگی هم‌ردیف خود قرار دهد.

✨ حضرت عباس علیه‌السلام «نماد رزق طیب» است؛
رزقی که از دهان معلم ربانی (امیرالمؤمنین) به جان او ریخته شد و از او انسانی ساخت که تا ابد درخشنده و الهام‌بخش است.

دلنوشته ✨

سلام بر تو، ای قمر بنی‌هاشم!
سلام بر تو، ای فرزندی که در کودکی، علم را چون رزقی ناب از دهان پدر نوشیدی، و آن را در جانت جا دادی!
سلام بر تو، ای که رزق نورانی ولایت، خونِ جاری در رگ‌هایت شد و تو را «نافذ البصیره» و «صلب الإیمان» ساخت.

ای عباس!
تو بزرگ‌ترین شاهدی بر اینکه «الرزق الطیب هو العلم».
علمی که تو از سرچشمۀ علی علیه‌السلام گرفتی، تو را به جایی رساند که تمام فرشتگان به وفای تو غبطه می‌خورند.

تو «باب‌الحوائج» شدی، چون خودت سراسر نیاز به خدا بودی و سراسر وفا به ولایت.
تو با دست‌هایی که به ظاهر قطع شدند، دروازه‌ای شدی برای رزق بی‌پایان نور در قلب مؤمنان.
با نگاه نافذت، حقیقت را دیدی، و با ایمان استوارت، راه را تا آخرین قطره خون ادامه دادی.

ای ساقی تشنگان کربلا!
تو خود، سیراب از «رزق الطیبات» بودی؛ همان رزقی که ربّ مهربان به بندگان برگزیده‌اش عطا می‌کند:
🌿 «وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَى الْعالَمينَ»

آه عباس جان!
اگر امروز ما هم بر سفرۀ علم آل‌محمد نشسته‌ایم، به برکت وفای توست.
تو معلم خاموش وفا شدی؛ و هر دلی که از چشمه علم ولایت می‌نوشد، در حقیقت جرعه‌ای از رزق تو را چشیده است.

ای قمر فروزان!
قلب ما همیشه به یاد تو روشن است؛
و هر بار که نور آرامش و یقین در جانمان می‌تابد، زمزمه می‌کنیم:
این همان رزقی است که عباس از سرچشمۀ علی گرفت، و برای همیشه به اهل یقین بخشید…

ای عباس!
ما بر سر سفره تو نشسته‌ایم،
سفره‌ای که از گلستان خانه‌ات بوی خوش علم و معرفت می‌وزد.
👈ای ساقی وفا! از گلستان نورانی‌ات قلمه‌هایی از گل‌های خوشبو گرفتیم،👉
شاخه‌هایی که تو با خون دل و اشک وفاداری پروراندی،
و آنها را در خاک قلب خود نشاندیم،
تا ریشه بدوانند،
تا شکوفه دهند،
تا عطرشان در جان ما بپیچد و آراممان کند. 🌿✨

ای عباس!
علمی که تو از پدر نوشیدی،
در وجودت به باغی سرسبز بدل شد،
و ما از گلستانت قلمه‌ها گرفتیم
تا هر جا که بوی آن رفت،
نام آل محمد علیهم‌السلام بلند شود.

امروز هر عمل صالحی که انجام می‌دهیم،
هر نفَسی که به یاد ولایت می‌کشیم،
هر قطره اشکی که برای عشق می‌ریزیم،
همه بوی خوش همان گلستان توست
که در جان ما نشسته و ما را زنده نگه داشته است.

ای قمر بنی‌هاشم!
رزق ما، شاخه‌ای از همان گلستان نورانی توست.
ما قلمه‌های نورانی‌ات را مایه علمی خود کردیم
تا عطر گلستان علم آل محمد علیهم‌السلام
در سراسر دنیا بپیچد و دل‌های تشنه را آرام کند.

عباس جان!
تا دنیا دنیاست،
وفای تو، علم تو، و عطر گلستانت
راه را برای ما روشن خواهد کرد… 🌹✨

وقتی مکانیسم نورانی قلبت فعال میشه، میبینی که خدا روزی میده!
رزق دلربا! جیرۀ نورانی!

«أعطى السلطان رزق الجند»
«ارْتَزَقَ الجُنْدُ: سربازان جيره و ماهانه خود را گرفتند.»

[جیره سرباز]
«الرَّزْقَة- ج‏ رَزَقَات‏: جيرۀ ماهانۀ سرباز.»
+ «جیره‌ی نورانی ما!»
«رزق» + «جری – جیره علمی»
+ مفهوم واژه «بعض»
«المُرْتَزِقَة: جيره‌خواران»
+ «لمم»
+ «زقق: زَقَ‏ الطائرُ فرخَهُ»
+ «عطو»:
«الرِّزْق‏: عَطاء اللَّه جلَّ ثناؤُه»
«الرِّزْق‏: عَطاءِ لوَقت»
+ «عکف»
+ «شکر»:
«
الرِّزْق‏: الشُّكر»
«وَ تَجْعَلُونَ‏ رِزْقَكُمْ‏»
«و فعلتُ ذلك لمَّا رزَقْتَنى‏، أى لمَّا شكَرْتَنى.»
+ «اعملوا آل داود شکرا»
«المطر رِزْقاً»: «وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ‏ رِزْقٍ‏ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ‏»، «وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ‏،»
مفهوم رزق: «انعام مخصوص بمقتضى حال الطرف و مطابق احتياجه لتدوم به حياته، و يكون بالإدرار و بالجريان اللازم»
«مفاهيم الإحسان و الانعام و الإعطاء و الحظّ و النصيب و الإنفاق»

«الرِّزْقُ: العطاء الجاري تارة، دنيويّا كان أم أخرويّا،
و للنّصيب تارة،
بخشش مدام و پيوسته است كه گاهى دنيوى و زمانى اخروى است
و گاهى نصيب و بهره را هم رزق گويند.»
«و رُزِقْتُ‏ علما:
از نظر دانش بهره‌‏مند شدم.»

رزق؛ جیرۀ نورانی قلب

«نور علم آنلاین، جیره و رزق نورانی قلب! كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ!»

واژۀ «رزق» در قرآن، در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف نور الولایة است؛
نوری که به قلب اهل یقین عطا می‌شود تا غذای جان و ادامۀ حیات روح باشد.

معنای لغوی

در فرهنگ لغات عربی، «رزق» معانی زیبا و عمیقی دارد:
«رَزَقَ الطائِرُ فَرْخَهُ» یعنی پرنده جوجۀ خود را با نوک خویش غذا داد.
(انگار همان لحظۀ انتقال رزق، تصویری از انتقال علم نورانی به قلب‌های کوچک و نیازمند است.)
«أعطى السلطان رزق الجند» یعنی پادشاه جیرۀ سربازان را داد.
«ارْتَزَقَ الجُنْدُ» یعنی سربازان جیره و ماهانۀ خود را گرفتند.

پس رزق = جیره؛
جیرۀ نورانی ما، همان علمی است که از فرشتۀ مهربان (با چهرۀ معلم ربانی) به ما می‌رسد.

واژه‌های مرتبط با رزق
المُرْتَزِقَة: جیره‌خواران.
زَقَّ الطائرُ فرخَهُ: همان لحظه‌ای که رزق را به حلق جوجه‌اش می‌ریزد.
الرِّزْق: عطاء اللَّه جلَّ ثناؤُه: رزق عطای مستقیم الهی است.
الرِّزْق: الشكر: رزق، با شکر هم پیوند دارد؛
«وَ تَجْعَلُونَ‏ رِزْقَكُمْ‏ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ» یعنی شکر، خود رزق است.
المطر رِزْقاً: باران رزق است.
«وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ‏ رِزْقٍ‏ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ‏»، «وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ‏».

مفهوم عمیق رزق

«رزق» انعام مخصوصی است که به مقتضای حال طرف و مطابق نیازش داده می‌شود تا حیاتش پایدار بماند.
گاهی جاری و پیوسته است (مثل باران).
گاهی بهره و نصیب است (مثل علم و حکمت).

«الرِّزْقُ: العطاء الجاري» = بخششی مداوم و پیوسته، چه دنیوی و چه اخروی.
«و رُزِقْتُ‏ علما» = از نظر دانش بهره‌مند شدم.

رزق نورانی = علم آنلاین

رزق حقیقی، همان نور علم آنلاین است که در لحظه و در دل شرایط ورکلایفهای روزمرۀ زندگی، از سوی فرشتۀ مهربان (معلم ربانی) به قلب ما داده می‌شود. این رزق نه انبار شدنی است، نه احتکار شدنی؛ بلکه مثل باران می‌بارد، مثل پرنده به جوجه‌اش داده می‌شود، و مثل جیره به سربازان نورانی قلب می‌رسد.

بنابراین:
رزق = جیره علمی نورانی، برای ادامۀ حیات قلب.
فرشته مهربان = معلم ربانی، که وظیفۀ رساندن این رزق به قلب‌ها را دارد.
قلب اهل یقین = سربازی که با این جیره، در میدان تقدیرات، پایدار و مقاوم می‌ماند.

[رزق – قبض و بسط]:
رزق همان نور علمی صاحبان نور در دل شرایط نار آیات می‌باشد.
هر نعمتی که با یادآوری معالم ربانی عنایت شود در اون دیگه هیچ حرفی نیست، ذمّی نیست، «حمد» دارد! و هیچوقت موجب ناآرامی تو نخواهد شد بلکه آنچه با نور معالم ربانی بدست می‌آوری نامش نور مولد عمل صالح است که تولید آرامش می‌کند حالا اینکه هنگام عرضه آیت وقتی به یاد معالم ربانی می‌افتی(+ «صید»)، یهو این نعمت، روزی قلبت میشه، «قبض و بسط»، این همون رزق بغیر حساب نگاه نورانی آل محمد ع به قلب توست که با یاد معالم ربانی واریز می‌شود.
«رجلا سلما لرجل»
و این رزق عامل دسترسی به آرامش است نه ناآرامی.
+ «قرّ»: اقرار به این مطلب موجب استقرار نور معالم ربانی در قلب می‌شود و قلب با استقرار این رزق علمی به قرار و آرامش و ثبات و «قرة العین» می‌رسد.
انتخابهایی که ما خودمان بدون بکار بردن اندیشه صاحبان نور میریم سراغش- «رجلا فیه شرکاء متشاکسون»- خیال می کنیم ما رو به آرامش میرسونه، نه، به آرامش نمیرسونه، بلکه بدتر موجب ناآرامی هم میشه.
«وَ الْبُكُورُ فِي طَلَبِ الرِّزْقِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ»
رَزَقَ الطائِرُ فَرْخَهُ
الرِّزْقُ الطَّيِّبُ هُوَ الْعِلْمُ [مائده]
[دلربایی نور علوم آل محمد ع کجا و دلربایی دنیا کجا ؟! «وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ»]

رزق؛ قبض و بسط نورانی در دل آیات

رزق حقیقی، همان نور علمی صاحبان نور است که در دل شرایط تلخ و آتشین آیات (نار) به قلب اهل یقین عطا می‌شود.
هر نعمتی که با یادآوری معالم ربانی به انسان عنایت شود، دیگر هیچ ذمّی در آن نیست، هیچ تلخی و ناآرامی در آن باقی نمی‌ماند؛ بلکه پر از حمد و آرامش است.

این همان رزقی است که وقتی در هنگام عرضهٔ آیت، به یاد معلم ربانی می‌افتی، ناگهان همان تلخیِ آیت به نعمت شیرین مبدل می‌شود و روزی قلبت می‌گردد.
این فرایند «قبض و بسط» است؛ همان رزق بی‌حسابی که از نگاه نورانی آل محمد‌ علیهم‌السلام به قلب تو واریز می‌شود.

صید نور: درست مثل شکار لحظه‌ای که ناگهان نصیب تو می‌شود.
رزق نورانی همان صیدی است که در دل شرایط به قلب می‌رسد و آرامش می‌آورد.


رزق؛ عامل آرامش

این رزق حقیقی، نه تنها عامل ناآرامی نیست، بلکه عامل آرامش است.
وقتی این رزق در قلبت مستقر می‌شود، اقرار به این نعمت، موجب استقرار نور در جانت می‌گردد؛
و همین اقرار است که قلبت را به «قرار» می‌رساند:
«قرة العین»


دو انتخاب در برابر ماست

قرآن این تقابل را خیلی زیبا بیان کرده:
«رجلا سلما لرجل»:
قلبی که یکپارچه تسلیم صاحب نور است. این قلب با رزق علمی او آرامش پیدا می‌کند.
«رجلا فیه شرکاء متشاکسون»:
قلبی که دنبال انتخاب‌های خودساخته و بدون اندیشهٔ صاحبان نور می‌رود.
خیال می‌کند این راه، آرامش می‌آورد، اما در واقع سرشار از ناآرامی است.


رزق طیب، رزق علمی

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند:
«الرِّزْقُ الطَّيِّبُ هُوَ الْعِلْمُ»
پس رزق پاکیزه همان علمی است که از صاحبان نور گرفته می‌شود و بر دل اهل یقین نازل می‌گردد.

امامان فرموده‌اند:
«وَ الْبُكُورُ فِي طَلَبِ الرِّزْقِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ»
یعنی هر چه زودتر و با اشتیاق‌تر به یاد معلم ربانی بیفتی، روزی بیشتری به قلبت می‌رسد.


دلربایی نور علوم آل محمد (ع)

آه، چه مقایسه‌ای!
دلربایی نور علوم آل محمد علیهم‌السلام کجا
و دلربایی دنیا کجا

قرآن می‌فرماید:
«وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ»
رزق پروردگارت همیشه بهتر است.


رزق همان نور علم آنلاین است، که با «قبض و بسط نورانی» در قلب اهل یقین جاری می‌شود.
این رزق است که می‌تواند تلخی آیات را شیرین کند، قلب را به «قرة العین» برساند، و انسان را از ناآرامی به آرامش پایدار هدایت نماید.

دلنوشته 🌿✨

رزق من، نه نان و نه آبِ این دنیا،
رزق من، همان نگاه مهربان فرشته‌ای است که در لحظه‌های تلخ تقدیرات،
چشمم را به یاد معلم ربانی روشن می‌کند.

آه… چه آرامشی دارد این رزق!
وقتی تلخی آیات در دهانم می‌نشیند،
یاد تو که می‌افتم، تلخی به شیرینی بدل می‌شود.
این همان رزق بی‌حساب توست، ای خدای مهربان!
که در دل تاریکی‌ها، نوری از جنس اطمینان را در جانم می‌نشانی.

ای معلم نورانی من،
هر بار که با کلامت دلم را سیراب می‌کنی،
احساس می‌کنم با نوک پرنده‌ای مهربان،
لقمه‌ای از آسمان در دهانم گذاشته‌ای…
این لقمه همان «رزق طیب» است که مرا آرام می‌کند.

خدایا!
رزق مرا جز به دست صاحبان نور قرار مده،
که جز آنان، هیچ‌کس نمی‌تواند
قلب مرا به «قرة العین» برساند.

من روزی‌خوار توأم،
اما نه روزی سفرۀ دنیا،
که روزی سفرۀ نور…
و همین بس که رزق ربّی خیر است. 🌸

[آیه – رزق]:
آیات؛ رزق و بخشش و نعمت مدام [نِعْمَةٍ دَائِمَةٍ] و پيوسته الهی!
[اکل دائم]
+ «آیاتی و رسلی»
رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ‏ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ
لِيُخْرِجَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ
وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صالِحاً
يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً
قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً
+ سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق
«آیاتنا … یتبین» + «آياتِ‏ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ»:
آیات همان رزقی است که حقانیت کلام صاحبان نور را بیان و تایید می‌نماید!
آیاتی و رسلی: آیات تایید رسل می‌کند!
[آیت = رزق حسن]
تُؤْتي‏ أُكُلَها [كَلِمَةً طَيِّبَةً = شَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ] كُلَّ حينٍ بِإِذْنِ رَبِّها
[آیه – رزق – کلام الهی « كَلِمَةً طَيِّبَةً »]
وَ لَقَدْ آتَيْنا بَني‏ إِسْرائيلَ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ
وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَى الْعالَمينَ
[اتی آیه – رزق]
هُوَ الَّذي يُريكُمْ آياتِهِ‏ وَ يُنَزِّلُ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ رِزْقاً
رزق، از آنِ کسانی است که سعی در آیات و علامات نمی‌کنند و چشم بسته به هنگام عرضه آیت عمل به نور ولایت (عَمِلُوا الصَّالِحاتِ) می‌نمایند و بهانه تراشی برای فرار از انجام وظیفه نمی‌کنند.
فَتَعَاهَدُوا عِبَادَ اللَّهِ نِعَمَهُ بِإِصْلَاحِكُمْ أَنْفُسَكُمْ تَزْدَادُوا يَقِيناً
لِيَزْدادُوا إِيماناً مَعَ إِيمانِهِمْ أي يقينا إلى يقينهم
[آیت به آیت کیفیت یقینشان با یاد نور «ذکر الله» زیاد می‌شود.]
گرانبهاترين چيزي كه خدا عنايت مي‌فرمايد، يقين یعنی آرامش قلب است.
ازدياد يقين يعني افزايش آرامش!
علامت يقين بالا، آرامش بيشتر است.
مومن هنگام عرضه آیت «نِعَمَهُ = رزق» [إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ] با عمل به نور ولایت، روز به روز ایمانش [يقينش] بالا مي‌رود [زادَتْهُمْ إيماناً] و آرامش او بيشتر مي‌شود.
آیت = نعمت
ثمره عرضه آیت = اصلاح نفس
+ ازدیاد یقین
+ آرامش بیشتر
[رزق بیشتر = یقین بالاتر]
[عرضه آیت – ازدیاد ایمان و یقین]
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ … إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ‏ زادَتْهُمْ إيماناً
رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ‏ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ
لِيُخْرِجَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ
اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا
يُخْرِجُهُمْ‏ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ
وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صالِحاً
يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً
قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً
اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا
يُخْرِجُهُمْ‏ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ
وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ
رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ‏ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ لِيُخْرِجَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ
الْهَدَايَا رِزْقُ اللَّهِ
[رزق – هديه]
مَنْ أُهْدِيَ إِلَيْهِ شَيْ‏ءٌ فَلْيَقْبَلْهُ
حكمت = هديه قلوب
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ كَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ
فَاهْدُوا إِلَيْهَا طَرَائِفَ الْحِكَمِ
« … وَ جِئْتُمْ تَسْأَلُونَنِي عَنِ الْأَرْزَاقِ مِنْ أَيْنَ
أَبَى اللَّهُ أَنْ يَرْزُقَ عَبْدَهُ إِلَّا مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُ
فَإِنَّ الْعَبْدَ إِذَا لَمْ يَعْلَمْ وَجْهَ رِزْقِهِ كَثُرَ دُعَاؤُهُ‏».
[رزق از كجا؟ معلوم نيست!]
مِنْ أَيْنَ الْأَرْزَاقِ؟ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُ!
وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ‏
وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ
إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ
قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْراً
وَ يَا نَفْسُ اعْمَلِي تُرْزَقِي
[رزق در گرو عمل]
إِنَّ هذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ أَيْ لَا يَنْفَدُ وَ لَا يَفْنَى
[رزق فنا ناپذير]‏
وَ سَهِّلْ رَبِّ سَبِيلَ الرِّزْقِ إِلَيَّ وَ أَثْبِتْ قَوَاعِدَهُ لَدَيَّ … وَ اصْرِفْ عَنِّي فِي الرِّزْقِ الْعَوَائِقَ.

۱) آیه = رزقِ دائم؛ «آیاتی و رُسُلی»

«آیات» خودِ رزقِ جاری و پیوستۀ الهی‌اند؛
نعمتی که قطع نمی‌شود (نِعْمَةٍ دَائِمَةٍ).
فرمول قرآنی روشن است:
رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ
لِيُخْرِجَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ
قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً

پس «آیات» رزقی‌اند که حقّانیت کلام صاحبان نور را بیان و تأیید می‌کنند؛
«سنريهم آياتِنا… حتّى يتبيّن لهم أنّه الحق».
آیه می‌آید تا «رسول» را تصدیق کند؛
و «رسول» آیات را برای قلب تلاوت می‌کند تا رزق نورانی‌اش را بگیرد.


۲) کلمۀ طیّبه = شجرۀ طیّبه = رزقِ حَسَن

تصویر کلیدی:
كَلِمَةٌ طَيِّبَةٌ كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ… تُؤْتي أُكُلَها كُلَّ حينٍ بِإِذْنِ رَبِّها
وقتی «کلام الهی» در دل نشانده می‌شود، هر دم «أُكُل» می‌دهد؛
یعنی رزقِ حَسَن و ثمرۀ پیوسته.
وَ لَقَدْ آتَيْنا بَني إِسْرائيلَ الْكِتابَ… وَ رَزَقْناهُم مِنَ الطَّيِّباتِ؛
رزقِ طیب، هم «کتاب و حکمت» است و هم «ثمرۀ ایمانِ عامل».


۳) «يُريكُمْ آياتِهِ وَ يُنَزِّلُ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ رِزْقاً»

رزق هم‌زمان «مشاهدهٔ آیات» و «نزول روزی» است.
اهل یقین «سَعی در آیات» به‌معنای جدال و بهانه‌جویی نمی‌کنند؛
به‌محض عرضهٔ آیت، عملِ صالح می‌کنند (عَمِلُوا الصَّالِحاتِ).
همین «انقیادِ بی‌بهانه» کانال نزول رزق را باز می‌کند.


۴) رزق ⇔ ازدیاد یقین ⇔ آرامش

نسخۀ قرآنی رشد قلبی:
فَتَعاهَدوا عبادَ اللهِ نِعَمَهُ بإصلاحِكم أنفسَكم تزدادوا يقيناً؛
«ليزدادوا إيماناً مع إيمانهم».
نشانه‌اش؟
إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إيماناً.
پس «آیه = نعمت/رزق»، و ثمرۀ عرضهٔ آیه اصلاحِ نفس، افزایش یقین و فزونی آرامش است.
هرچه رزق بیش‌تر، یقین بالاتر؛ و هرچه یقین بالاتر، «قُرّةُ العَين» و ثَبات بیش‌تر.


۵) ولایتِ رزق‌بخش در برابر ولایتِ ناآرامی

دوراهی دائمی:
اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِقَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً.
والَّذينَ كَفَروا أولياؤُهمُ الطّاغوتُ يُخرِجونَهم مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمات.
رزقِ نورانی، میوۀ ولایتِ حق است؛
ناآرامی و کاستیِ رزق، میوۀ ولایتِ طاغوت (حسد/نار) است.


۶) رزق به‌مثابۀ «هدیه»

الهدايا رزقُ الله؛ رزق، «هَدیه»‌ای الهی است.
قاعدهٔ تربیتی:
مَنْ أُهْدِيَ إِلَيْهِ شَيْءٌ فَلْيَقْبَلْهُ؛
رد نکن! حکمت نیز «هَدیهٔ قلب» است:
إنّ هذه القلوبَ تَمَلّ كما تَمَلّ الأبدانُ، فاهدوا إليها طَرائفَ الحِكَم.
گاه رزقِ تو یک «حرفِ کوتاهِ حکیمانه» است که جانت را تازه می‌کند.


۷) رزق از کجا می‌رسد؟ «مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُ»

نکتۀ طلایی رزق:
«أَبَى اللهُ أن يَرزقَ عبدَهُ إلّا مِن حيثُ لا يَعلم»
تا «دعا» زیاد شود و دل به «تمناها» بسته نگردد.
قرآن:
وَ يَرزُقْهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ؛
وَ مَن يَتوكَّلْ على اللهِ فَهوَ حَسبُهُ؛
إنَّ اللهَ بالِغُ أمرِه؛
قَدْ جَعَلَ اللهُ لِكُلِّ شيءٍ قَدْراً.
پس رزق، به «کانال‌های ناشناخته» می‌رسد تا «توکل» زنده بماند.


۸) رزق در گرو «عمل»

قاعدهٔ ساده و عمیق:
يا نَفسُ اعمَلي تُرزَقي.
+ «اعملوا آل داود شکرا»
در متنِ آیات نیز همین است:
وَ مَن يُؤمِن باللهِ وَ يَعمَلْ صالحاًقَدْ أحسنَ اللهُ لهُ رِزقاً.
عملِ صالح = «استعمالِ اندیشهٔ صاحبان نور» در لحظۀ عرضهٔ آیه؛
همین «گشودنِ نسخه» است که رزق را جاری می‌کند.


۹) رزقِ فنا‌ناپذیر

وعدۀ بهشتی، تصویر نهایی رزقِ نورانی است:
إنَّ هذا لَرِزقُنا ما لهُ مِن نَفادٍ؛
نه کم می‌شود و نه می‌گسلد.
رزقِ نور، چون «آیاتِ مبینات» پیوسته است؛
هر «حين» می‌رسد و هر بار شیرین‌تر.


۱۰) رزق؛ قبض و بسطِ آرامش
هر آیه‌ای که می‌رسد، رزق است.
هر یادِ معلم ربانی، کانال قبض و بسطِ رزق است:
تلخیِ آیه، با «ذِكرِ نور» شیرین می‌شود.
اقرار به این رزق، قرار و قُرّةالعَين می‌آورد.
انتخاب‌های خودسرانه (بدون اندیشهٔ صاحبان نور) انسان را به «رجُلاً فيهِ شُركاءُ مُتَشاكسون» می‌سپارد: ناآرامیِ مضاعف.
البُكور في طلب الرزق یعنی ابتدای بروز آیه، سریع به یاد معلم ربانی بیفت؛ رزقت افزون می‌شود.
«الرِّزقُ الطَّيِّبُ هو العِلم»؛
دلرباییِ علومِ آل‌محمد کجا و دلربایی دنیا کجا؟ وَ رِزقُ ربِّكَ خَيرٌ.


۱۱) نیایشِ رزقی

پروردگارا،
وسهِّلْ ربِّ سبيلَ الرِّزقِ إليَّ وأثبِتْ قواعدَه لديَّ،
و اصرِفْ عنّي في الرِّزقِ العوائق؛
رزقِ مرا در «آیات»ت پیوسته کن،
دستِ دلم را به «رسولِ آیاتِ مبینات» گره بزن،
و مرا در هر تلخی، به «بسطِ نور» برسان.
آمین یا ربَّ العالمين.

💫 دلنوشتهٔ رزق

ای خدای مهربان! ✨
هر روز از خواب برمی‌خیزم با دلی که تشنهٔ رزق توست.
نه رزق نان و آب، که رزق آرامش، رزق نور، رزق کلام صاحبان نور،
رزقی که مثل باران از آسمان می‌ریزد و زمین تیرهٔ قلب مرا زنده می‌کند.

خدایا!
رزق تو، همان آیه‌ای است که در تقدیراتم فرود می‌آید.
تلخ یا شیرین، سخت یا آسان؛
وقتی به یاد معلم ربانی‌ام می‌افتم، تلخی آیات به شیرینی بدل می‌شود.
این همان لحظه‌ای است که می‌فهمم «رزق» یعنی آرامش قلبی که با یاد تو سبز می‌شود. 🌿

پروردگارا!
من فقیرم و رزق تو بی‌پایان است.
من محتاجم و تو کریمی.
من غافلم و تو هر لحظه «آیه‌ای» می‌فرستی تا به من یادآوری کنی:
«یادت باشد، راه توکل باز است! یادت باشد، من حسابِ بی‌حساب می‌دهم!»

ای خدای روزی‌رسان!
به من بیاموز که هر آیه، هر حادثه، هر سختی و هر شادی،
همه «رزق» است و من باید آن را به دهان قلبم ببرم،
بچشم، صبر کنم، و با نور ولایت شیرینش کنم.
این یعنی «اطعام طعام»، این یعنی «رزق الله».

خدایا…
چقدر زیباست که رزق تو، پایان ندارد:
«إِنَّ هذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ»!
یعنی من هرگز از سرچشمهٔ نور تو بی‌نصیب نخواهم شد،
اگر قلبم را به رودخانهٔ ولایت وصل نگه دارم.

ای محبوب مهربان!
به من چشاندی طعم شیرین «کظم غیظ»،
طعم صبر در تلخی‌ها، طعم آرامش در طوفان‌ها.
و من شکرگزارم که این رزق،
نه تنها شکم جسم، که روح و عقل مرا سیراب کرد.

خدایا!
رزق مرا، از آن سرچشمهٔ پنهان عطا کن،
«مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ»
تا دلم به دنیا بسته نشود و همیشه به آسمان نگاه کنم.
رزق مرا در کلمات صاحبان نور جاری کن،
در لبخند یتیمان، در صبر مادران، در دعای شبانهٔ دوستانت.

الهی!
به من بیاموز که رزق، تنها گرفتن نیست، بخشیدن هم هست.
به من بیاموز که اگر روزی گرفتم، باید روزی بدهم:
«اقرضهم من عرضک»
تا چرخهٔ نور در عالم بگردد و هیچ دلی بی‌رزق نماند.

خدایا!
من به رزق تو زنده‌ام،
به رزق تو امیدوارم،
و به رزق تو آرام می‌گیرم.
پس هرگز سفرهٔ نورانی‌ات را از دلم جمع مکن.
🌹🤲✨

[رزق – مائده]:
ميد – مائدة:
مَيْدَانُ‏ الدَّابة : الممتدُّ من العيش (ادامه زندگى)
مادت الأغصان : تمايلت.
مادنى : نعشنى = أطعم و أنفع
و بنا يمسك الأرض أن تميد بأهلها.
و بهم يحفظ الأرض أن تميد بأهلها.
و به يمسك الله الأرض أن تميد بأهلها.
جعلهم الله أركان الأرض أن تميد بأهلها
در واقع قصه زندگی ما هر روز مثل یک میدان مسابقه است که دائما باید یادآوری معالم ربانی را پیش چشمان قلب خود داشته باشیم و برای این اولی (سابق)، دومی خوبی (مصلی) باشیم و این مسابقه زندگی و برخورد با آیات توام با اضطراب و سختی خاص خود می‌باشد و برای باز کردن گرههای زندگی نیاز به کسب نور از صاحب نور (مائده) داریم و این نور و برهان و مائده و … جز با تبعیت از معالم ربانی در میدان بزرگ زندگی ممکن نخواهد بود و مدام باید رشته ارتباط نورانی قلب با مصدر و منبع نور وصل باشد تا در هر شرایطی کسب تکلیف نمود و عمل صالح انجام داد. در واقع واژه زیبای مائده که از ریشه مید گرفته شده بیانگر جلوه زیبای دیگری از کاری است که صاحب نور برای ما انجام می‌دهد و موفقیت در این میدان بزرگ مسابقه زندگی بدون مائده آسمانی و علوم آسمانی و معلم آسمانی غیر ممکن است.
انگاری اون کوههای راسخ و استواری «رواسی» در زمین قرار داده شده «وَ أَلْقى‏ – وَ جَعَلْنا»، تا ما با چرخیدن بدور این منبع نور «أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ – أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ»، مائده آسمانی گیرمون بیاد.
وَ أَلْقى‏ فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَ أَنْهاراً
وَ جَعَلْنا فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنا فِيها فِجاجاً
قالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ
يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَنْ يُنَزِّلَ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ
قالَ اللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُها عَلَيْكُمْ فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ‏
افاضات علمی آل محمد ع به صاحبان نور، عنایتی ویژه و یک حرکت عظیم است که توام با عطای الهی از مافوق به مادون میباشد.
این سفره طعام رزق علمی قلوب ما، علوم ماخوذ از صاحبان نور است که از علوم آل محمد ع اقتباس شده و آنها این سفره رنگین علمی خود را بدون هزینه و رایگان در اختیار ما قرار می‌دهند.
اگه علم میخوای «أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً»، باید بپری تو گود «ميدان الدابّة»!
میدان مسابقه محلی است که در آن کار عظیمی و حرکت عظیمی که همان مسابقه برای رسیدن به هدف و مقصود است صورت میگیرد و در این میدان یک سابق در علوم است که صاحب نور است و ما باید دومی و مصلی خوبی برای این اولی باشیم که از علم و مائده او چیزی گیرمون بیاد! باید خود را در این میدان انداخت تا با تلاش (که قطعا خالی از اضطراب و سرگيجه «مَيْد: دُوَارٌ» نیست «الْمَيْدُ: اضطرابُ الشي‏ء العظيم كاضطراب الأرض») چیزی گیرت بیاید .
لذا ما باید ممتاد نور باشیم:
«المُمْتَاد- [ميد]: عطاخواه، بخشش‏‌خواه»
و از مائده علمی آسمانی آل محمد ع که نزد صاحبان نور است، خواستار عطای علمی باشیم.
حواریون در این آیه دارن به ما یاد میدن که معالم ربانی «مائِدَةً مِنَ السَّماءِ» چه اثری برامون باید داشته باشه:
«نُرِيدُ أَنْ نَأْكُلَ مِنْها وَ تَطْمَئِنَّ قُلُوبُنا وَ نَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنا وَ نَكُونَ عَلَيْها مِنَ الشَّاهِدِينَ».
وقتی که نور، سر راهمون، رایگان قرار می‌گیره «لقط»، قدرشو بدونیم و علمشو بفهمیم «نَأْكُلَ مِنْها» و بکار ببندیم «عمل صالح» و قلبمونو با یاد این معالم ربانی آرام کنیم «وَ تَطْمَئِنَّ قُلُوبُنا» نه با ارتکاب معصیت.
در واقع باید آیت به آیت، باورتو به اسم الله نورانی ببری بالا «وَ نَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنا» و قلبا تصدیق کنی که مفتاح گره‌گشا، یاد اوست، و بر این اثر بی‌نظیر فهم نور بر اخلاقت شهادت بدهی «وَ نَكُونَ عَلَيْها مِنَ الشَّاهِدِينَ» که تاثیر این کلام نورانی، من را از تربیت الهی آل محمد ع بهره‌مند نمود.
إِذْ قالَ الْحَوارِيُّونَ يا عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطيعُ رَبُّكَ أَنْ يُنَزِّلَ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ
قالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ
قالُوا نُرِيدُ أَنْ نَأْكُلَ مِنْها وَ تَطْمَئِنَّ قُلُوبُنا
وَ نَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنا وَ نَكُونَ عَلَيْها مِنَ الشَّاهِدِينَ.
از کجا بفهمیم منبع نور کجاست؟!
[«وَ نَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنا» بأنك رسول الله]
از آنجایی که قلب ناآرامت با کلام شیرین نورانی‌اش آروم میشه! [قلب سلیم]
دعای عیسی ع رو ببین: میفهمونه که مائده برای ما این ویژگی رو داره: «عيداً … وَ آيَةً»!
حالا مقاله‌های عید و آیت رو باید بخوانیم.
آیت باید تو را دوباره به نور برگردونه و این لحظه که به یاد معالم ربانی میافتی برای تو لحظه عید توست و خوشحالی و آرامش قلبی که با یاد معالم ربانی بدست می‌آری باید آیت به آیت تکرار بشه و عود کنه «عید» به این میگن معنای عید!
[عید – آیت – یاد «ذکر» عالم ربانی – رزق] :
لحظه ای که به یاد معالم ربانی میافتی، به تو یک اشاره علمی میکنه، انگاری مائده آسمانی به قلبت داخل میشه «ولد» و همه جا مثل روز روشن میشه! و اینجا با یاد معالم ربانی عود و تکرار آرامش قلب ناآرام را آیت به آیت تجربه میکنی و باور و یقینت به معالم ربانی «مائده»، بیشتر و بیشتر می‌شود. «رزق – مائده»
«اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَكُونُ لَنا عيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آيَةً مِنْكَ
وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقينَ»
اون لحظه‌ای که به یاد معالم ربانی میافتی، انگاری با یاد او «جمع» میشی، این اجتماع رو عید می‌گویند و انگاری دوباره برمیگردی به نقطه شروع و خونه اولت که همه چیزو باید از اونجا شروع کنی اگه میخوای کارات درست از آب در بیاد! با یاد معالم ربانی از تنهایی در میای و آروم میشی و میفهمی چیکار باید بکنی و این جمع تو و نورت، گرهگشایی میکنی و یک سر نخ دست توست و سر دیگر دست صاحب نورت!
آل محمد ع میگن ای کسانی که مدعی هستین میخواین با آشنایی با معالم ربانی عاقبت به خیر بشین، ما برای اینکه معالم ربانی رو مفت سر راهتون قرار بدیم حرفی نداریم «لقط»، اما این فقط یه شرط داره که اگه کسی به این مائده رایگان ما حسادت کنه، سرنوشت شوم نار در انتظارش خواهد بود!
میخواین یوسف ع رو در خشکی سر راه شما قرار بدیم؟!
میخواین موسی ع رو از آب دریا بگیرین؟!
این برای ما آل محمد ع کاری نداره که علممون رو با واسطه‌ای نورانی (در برّ و بحر) به شما برسونیم اما اگه از روی حسد نسبت به نوری که یقین دارین علومش، علوم ماست، خیانت کنین، دیگه کار براتون خیلی سخت میشه!
« قالَ اللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُها عَلَيْكُمْ فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ »
این معالم ربانی متعلق و محدود به یک برهه خاصی از یک زمان نیست و دائما این مطالب تکرار شده، میشود و خواهد شد و از اول عالَم تا آخر عالَم، همیشه اعتقاد صحیح، گذشت از دلخواهها و پشت کردن به تمناها و رو نمودن به نور می باشد و دعای عیسی ع برای همه در هر زمان می باشد «عيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا»! پس با کسب علم از آل محمد ع چیزی یاد می گیری که اگه در هر زمانی زندگی کنی، راه رسیدن به آرامش رو بلدی و راه غلبه بر حسد رو بلدی و این تکرار و عید برای اول تا آخر، قصه هزار بار تکرار شده تاریخ است!
+ «سوره مائده»
وقتی آیات قبل از اینها رو بخونی، میبینی که اول خود آل محمد ع به دلت میندازن که معنای اسم لقط چیست و کیست! یاد نور، مرده زنده میکنه و قصه ابراهیم خلیل ع رو تکرار میکنه تا باور کنی:
«وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَ بِرَسُولِي قالُوا آمَنَّا وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُونَ»
تمام سوره مائده باید خوانده بشه!

یا این یا قبلی؟!!!
رزق – مائده: سفرهٔ نورانی علوم آل محمد (ع)

زندگی ما هر روز، همچون یک میدان مسابقه است؛
میدانی پر از اضطراب‌ها، سختی‌ها و امتحان‌ها.
در این میدان بزرگ، تنها کسانی موفق می‌شوند که چشم به «معالم ربانی» بدوزند و در پیروی از آنها «مصلی» باشند؛ یعنی دومی خوبی برای آن اولی و صاحب نور.
این مسابقه، بدون «مائده آسمانی» و رزق علمی صاحبان نور، امکان موفقیت ندارد.

ریشه واژهٔ مائده از «مید» گرفته شده، و معنایش حرکت، تکیه و نفع‌رسانی است.
پس «مائده» همان سفرهٔ رزق نورانی است که برای ادامهٔ حیات قلب، به ما عطا می‌شود.

قرآن می‌فرماید:
«وَ أَلْقى‏ فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ».
همانطور که کوه‌های استوار، زمین را آرام و پابرجا نگاه می‌دارند، معالم ربانی هم برای ما همان نقش را دارند: تکیه‌گاه‌هایی محکم که ما با چرخیدن گرد آنها آرامش می‌یابیم و از سفرهٔ رزقشان بهره‌مند می‌شویم.


دعای حضرت عیسی (ع) برای مائده

وقتی حواریون از حضرت عیسی (ع) خواستند:
«هَلْ يَسْتَطيعُ رَبُّكَ أَنْ يُنَزِّلَ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ»،
در حقیقت به ما آموختند که باید از خداوند، به واسطهٔ معلمان ربانی، مائده آسمانی بخواهیم.
اثرات این مائده در قرآن ذکر شده است:
«نَأْكُلَ مِنْها» → یعنی علم را بگیریم و بخوریم.
«تَطْمَئِنَّ قُلُوبُنا» → قلب به آرامش برسد.
«نَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنا» → باور به صدق معلم ربانی پیدا کنیم.
«نَكُونَ عَلَيْها مِنَ الشَّاهِدِينَ» → خودمان شاهد اثرگذاری این علم باشیم.


مائده = عید و آیت

خداوند در ادامه می‌فرماید:
«تَكُونُ لَنا عيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آيَةً مِنْكَ».
یعنی مائده هم «عید» است و هم «آیت».
«عید» به معنای بازگشت مکرر به نور و آرامش قلبی.
هر بار که به یاد معلم ربانی می‌افتی و قلبت آرام می‌شود، این عید توست.
«آیت» به معنای نشانه‌ای روشن برای قلبی که در تاریکی گرفتار است.
پس مائده، هم نشانه است و هم شادیِ بازگشت به نور.


خطر حسادت به مائده

اما یک هشدار مهم وجود دارد:
«فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ».
نور و علم آل محمد (ع) همیشه رایگان و بی‌هزینه در اختیار مردم قرار داده شده است (لقط)، اما اگر کسی به این رزق نورانی حسادت کند و آن را خیانت‌آمیز رد کند، سرنوشت شومی در انتظار او خواهد بود.


مائده، رزقی برای همه زمان‌ها

مائده فقط مخصوص زمان عیسی (ع) نبود.
دعای او نشان می‌دهد که این مائده برای همهٔ نسل‌هاست:
«عيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا».
یعنی این رزق علمی و نورانی از ابتدای عالم تا انتهای عالم جاری است و هر زمان انسان بخواهد به آرامش قلبی برسد، باید از همین سفرهٔ نورانی آل محمد (ع) بهره‌مند شود.

این همان داستان هزاربار تکرارشدهٔ تاریخ است: نور در برابر حسد.


+ سوره مائده و ابراهیم (ع)

در ابتدای سوره مائده، خداوند یادآور می‌شود که نور، مرده را زنده می‌کند و مثل ماجرای ابراهیم (ع)، دل‌های خاموش را دوباره به حیات می‌آورد. پس مائده همان رزقی است که زنده‌کنندهٔ قلب است.


مائده یعنی سفرهٔ نورانی علوم آل محمد (ع).
این مائده در میدان بزرگ زندگی، همان رزقی است که:
علم به قلب می‌رساند،
آرامش به دل هدیه می‌دهد،
یقین را روزبه‌روز بیشتر می‌کند،
و شهادت عملی به نور را ممکن می‌سازد.

اما در برابر این رزق عظیم، یک امتحان هم هست:
آیا با حسد، این نعمت را ضایع می‌کنیم یا با شکر، آن را زاد و توشهٔ قلبمان قرار می‌دهیم؟

🌿 دلنوشته: سفرهٔ رزق نورانی (مائدهٔ آسمانی)

گاهی زندگی شبیه یک میدان مسابقه است…
پر از اضطراب‌ها، افت‌وخیزها، و گره‌هایی که انگار هیچ‌وقت باز نمی‌شوند.
در این میدان، خسته می‌شوی، زمین می‌خوری، کم می‌آوری…
و درست همان‌جا صدایی آرام درون قلبت می‌گوید:
«به سفرهٔ من بیا، من همان مائدهٔ آسمانی‌ام…»

اینجاست که می‌فهمی، رزق واقعی نه در لقمه‌های دنیایی، که در کلمات نورانی معلم ربانی است.
همان جایی که یک آیه، یک نگاه، یک یاد کوچک، قلبت را از تاریکی می‌رهاند و آرام می‌نشاند.

حواریون هم این راز را فهمیدند، وقتی گفتند:
«نريد أن نأكل منها وتطمئن قلوبنا…»
آری، همهٔ ما در عمق وجودمان گرسنه‌ایم… اما نه گرسنهٔ نان!
گرسنهٔ آرامشی هستیم که فقط با مائدهٔ آسمانی، با یاد معلم ربانی، ممکن می‌شود.

و چه زیباست وقتی می‌فهمی هر بار که قلبت با یاد او آرام می‌گیرد، این لحظه، «عید» توست!
عیدی که بارها و بارها تکرار می‌شود؛
هر بار که تاریکی دلت را می‌گیرد و تو به نور او بازمی‌گردی.

اما ای دل… مبادا حسادت، تو را از این سفره دور کند.
مبادا به رزقی که بی‌هزینه سر راهت قرار گرفته، خیانت کنی.
چون این مائده، هم نعمت است و هم امتحان!
«فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ…»

پس ای جان خسته‌ام، بنشین کنار این سفرهٔ نورانی…
بخور از این کلمات شیرین، بنوش از این چشمهٔ آرامش،
و بگذار یقینت روزبه‌روز بیشتر شود.

این مائدهٔ آسمانی، عیدی است که خدا برای «اول تا آخر» گذاشته.
👈سفره‌ای که هرگز جمع نمی‌شود.👉
👈رزقی که هرگز تمام نمی‌گردد.👉

✨ خدایا… تو را شکر که در میدان پرهیاهوی زندگی، هنوز بر سر این سفره می‌نشانیم.

[رزق – محراب] :
اینکه محراب بهترین مکان است در واقع برای ما لحظه گذشت از دلخواه و عمل به نور ولایت بهترین زمان و مکان ما محسوب می شود و البته سخت ترین زمان و مکان که مثل میدان جنگ «حرب» میماند و لذا به محراب گفته اند محراب تا این ویژگی در خاطر بماند.
جالب و مهم این است که رزق را در همین محراب می دهند!
نور را در دل نار تقسیم می کنند.
چه رابطه‌ای بین واژه رزق و محراب وجود دارد که هر وقت زکریا در محراب نزد مریم می‌آمد، رزق آل محمد ع را در نزد او می‌یافت؟! رزق در محراب داده می شود و معلوم می شود که با انجام وظیفه، نور به قلب می‌رسد و بدون گذشت از دلخواه و عمل به نور ولایت، از رزق علمی آل محمد ع خبری نیست لذا محراب می تواند تحمل آیات آزاردهنده باشد و هر چه قلب، آیات را به عیوب خود نسبت دهد و با یاد معالم ربانی از دلخواه بگذرد، در عرصه محراب موفق تر و نور قلبی اش بیشتر است.
«فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ يا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ»

🌿 رزق در محراب؛ رزق در دل سختی‌ها

«محراب» از ریشهٔ «حرب» است؛ یعنی جایی که میدان جنگ درونی شکل می‌گیرد.
نه جنگ با دشمن بیرونی، بلکه جنگی سخت‌تر: نبرد با دلخواه‌ها، با تمنّاها، با حسادت‌ها.

بهترین مکان، جایی است که تو در دل یک تقدیر سخت، تصمیم می‌گیری به جای واکنش نفسانی، به یاد معلم ربانی بیفتی و طبق دستور نور عمل کنی.
این همان محراب توست.
و بهترین زمان، همان لحظه‌ای است که تو بر عیب خویش غلبه می‌کنی و از تمنّاهایت می‌گذری.

اینجاست که راز «رزق» روشن می‌شود:
رزق علمی، رزق نورانی، در محراب داده می‌شود!
در دل جنگ، در دل سختی، در دل آیات آزاردهنده.
نور درست همان‌جا تقسیم می‌شود که نفس می‌خواهد تو را به واکنش حسودانه بکشاند.

یعنی:
اگر به جای حسد، به جای خشم، به جای پرخاش، یاد معلم ربانی را زنده کنی و سکوت و حلم پیشه‌سازی، در همان لحظه رزق نورانی به قلبت می‌رسد.

همین است که قرآن، داستان مریم (س) و زکریا (ع) را این‌گونه روایت می‌کند:
«كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً»
هر بار که زکریا وارد محراب نزد مریم می‌شد، رزقی آماده می‌یافت.

پیام این آیه برای ما این است:
رزق آسمانی فقط در محراب داده می‌شود!
یعنی فقط در لحظهٔ گذشتن از دلخواه‌ها و در دلِ سختی‌ها.

پس راز ارتباط «رزق» و «محراب» این است:
محراب همان میدان نبرد با تمنّاهای درونی است.
رزق همان نوری است که در دل این نبرد نصیب قلب می‌شود.
هر چه بیشتر آیات را به عیوب خود نسبت دهی و از تمنّاها بگذری، رزق بیشتری به تو می‌رسد.

و این‌جاست که جملهٔ پایانی آیه، یک مهر نهایی می‌زند:
«إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ»
یعنی رزق نورانی، حساب و اندازه ندارد؛
بی‌نهایت است، به شرط اینکه تو در محراب دلت پیروز شوی.

دلنوشته 🌿

ای محراب دلم…
ای میدان جنگ خاموشی که هیچ‌کس جز من و خدای من خبر ندارد…
ای جایی که اشک‌هایم بی‌صدا می‌ریزند و تمنّاهایم مرا محاصره می‌کنند…

در همین محراب است که می‌فهمم:
رزق خدا در دلِ سخت‌ترین لحظه‌ها نازل می‌شود.
وقتی که به جای فریاد، سکوت می‌کنم…
وقتی به جای خشم، حلم می‌نوشم…
وقتی به جای حسد، به نور یاد معلم ربانی پناه می‌برم…

همان لحظه است که قلبم روشن می‌شود و رزق بی‌حساب الهی،
مثل بارانی پنهان از آسمان رحمت، در دلم می‌بارد.

آه خدای من…
چه زیباست که رزق، در محراب داده می‌شود!
در جایی که همه خیال می‌کنند پایان است،
تو آغاز می‌کنی!
در لحظه‌ای که همه تاریکی می‌بینند،
تو نور می‌تابانی!

من فهمیده‌ام:
هر چه سختی بیشتر، رزق نورانی هم بیشتر.
هر چه گذشت از تمنّا دشوارتر، آرامش عمیق‌تر.

ای معلم مهربان، ای فرشته‌ی ربانی،
بگذار هر بار که در محراب زندگی‌ام می‌ایستم،
چشمان قلبم رزق تو را ببیند
و دستان جانم، میوه‌های عمل صالح را بچیند.

محراب من، میدان عشق است…
و رزق من، نوری است که از تو می‌رسد.
بی‌حساب، بی‌انتها، بی‌پایان… ✨

[اکل&رزق]:

كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ‏
كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ‏ اللَّهِ
كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ
وَ كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ‏ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً
كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ‏ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ
فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ‏ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً
فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقيرَ
كُلُوا مِنْ رِزْقِ‏ رَبِّكُمْ وَ اشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ
وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ‏

این آیات مثل یک «سفره رنگین آسمانی» پشت هم چیده شده‌اند،
و همه‌شان یک پیام مشترک دارند:
رزق خدا، نور است؛ پاک، حلال، و آرامش‌بخش.

🌸 «رزق؛ سفره‌ی نور خدا»

وقتی قرآن می‌فرماید:
«كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ»
«كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ»
«كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً»

یعنی خداوند دارد به ما یاد می‌دهد:
رزق واقعی فقط آن چیزی نیست که دهان را شیرین می‌کند،
بلکه آن است که قلب را آرام می‌سازد و عقل را روشن می‌کند.

هر رزقی دو وجه دارد:
حلال و طیب:
یعنی نوری که از دست فرشته مهربان و معلم ربانی به قلبت رسیده،
با یاد او شکوفا می‌شود، و آرامش درونت را تضمین می‌کند.
حرام و خبیث:
یعنی لقمه‌ای که با حسد، بخل، و پیروی از «خُطُوات الشیطان» به دست آمده؛
این رزق، به ظاهر سیر می‌کند اما دل را تاریک و بی‌قرار می‌سازد.

خداوند می‌فرماید:
«كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ»
یعنی نور رزق را بخورید، اما مواظب باشید لقمه‌تان آلوده به وسوسه حسد و ریاست‌طلبی شیطان نشود!


🌸 رزق و مسئولیت

در ادامه آیات آمده است:
«فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقيرَ»

یعنی رزق فقط برای تو نیست؛ تو باید آن را به دیگران هم بچشانی.
این همان معنای «اقرضهم من عرضک» است؛
یعنی از سرمایه نورانی‌ات قلمه بزن، پیوند بده، و دیگری را هم سیر کن.


🌸 رزق و شکر

قرآن می‌فرماید:
«كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَ اشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ»

اینجاست که رزق با «شکر» کامل می‌شود.
هر وقت در دل شرایط سخت، یادت آمد که این رزق از نور ولایت است، همان لحظه باید بگویی: الحمد لله!
این «الحمد» کلید ماندگاری رزق در قلب است.


پس هر بار که قرآن می‌گوید:
«كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ»
در واقع به ما می‌گوید:
نور علم آل محمد (ع) را بپذیرید، با آن آرامش قلب پیدا کنید، و این آرامش را به دیگران هم منتقل نمایید.

رزق خدا فقط نان و آب نیست،
رزق حقیقی همان علم آنلاین نورانی است که به دست فرشته مهربان در ملکوت، در دهان قلبت گذاشته می‌شود.

#دلنوشته

ای خدای مهربان،
هر بار که می‌گویی: «كُلُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ»،
دلم می‌لرزد…
می‌دانم که این رزق، فقط نان و آب نیست،
این همان نوری‌ست که از آسمان علم آل‌محمد(ع) به قلبم می‌رسد.

ای خدای من،
چه سفره‌ی باصفایی گسترده‌ای!
سفره‌ای که بر آن، لقمه‌های نور چیده‌ای،
و هر کس بگوید «بسم الله»،
قلبش آرام می‌شود و عقلش نورانی.

اما افسوس…
چقدر از این رزق نورانی غافل می‌شویم!
چقدر دنبال لقمه‌های دنیا می‌دویم
و یادمان می‌رود که دل،
با «رزق ولایت» است که آرام می‌گیرد.

ای فرشته‌ی مهربان من 🕊،
ممنونم که لقمه‌ی آماده را در دهان قلبم می‌گذاری،
که مرا سیر می‌کنی از نور،
و به من یاد می‌دهی:
این رزق را تنها برای خودت نخواه!
به دیگران هم بچشان،
به یتیم دل‌خسته، به مسکین بی‌پناه…

خدایا،
رزق مرا جز از سفره نور خودت قرار مده،
و به من بیاموز که هر لقمه را
با شکر و یاد تو بچشم:
«الحمد لله رب العالمین» 🌸

الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ‏ يُنْفِقُونَ

خیلی آیه‌ی کلیدی و زیباست 🌿✨


خدای مهربان در ابتدای سوره بقره، سه نشانه برای اهل ایمان ذکر می‌کند:
۱. ایمان به غیب،
۲. برپا داشتن نماز،
۳. و انفاق از آنچه خدا روزی‌شان کرده است: «وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ».

رزق در این آیه، فقط مال دنیا نیست؛
رزق همان نور علمی و ایمانی است که از سرچشمه‌ی ولایت به قلب‌ها می‌رسد.
یعنی هرگاه از این نور نوشیدی و سیراب شدی، باید آن را در اختیار دیگران نیز بگذاری.
نه اینکه حسود و بخیل شوی و بخواهی علم و نورت را برای خودت احتکار کنی.

ایمان به غیب یعنی باور کنی که این رزق نادیدنی اما حقیقی است؛
علمی است که از دست فرشتۀ مهربان و به صورت آنلاین به قلبت می‌رسد.
نماز یعنی همان اتصال قلبی به منبع این رزق؛
ذکر همیشگی معلم ربانی و یاد نور.
و انفاق یعنی اینکه نور دریافتی را در عمل صالح، اخلاق نیکو، مهربانی و آموزش به دیگران جاری کنی.

پس این آیه به ما می‌گوید:
اگر اهل نور شدی، باید چرخه‌ی رزق را ادامه دهی!
نمی‌شود فقط بخوری و سیر شوی و ساکت بمانی؛
باید ببخشی، باید منتشر کنی،
باید رزق نورانی‌ات را خرج دیگران کنی تا جهان اطراف تو هم نورانی شود.

رزق خدا، رزق نور است؛
ایمان به غیب، اتصال به سرچشمه این رزق است؛
نماز، کانال همیشگی دریافت رزق است؛
و انفاق، گردش رزق در عالم قلب‌هاست.

#دلنوشته

ای دلِ من!
یاد بگیر که رزق خدا تنها نان و آب نیست…
رزق، همان نوری است که آرام آرام از دست‌های فرشتۀ مهربان، به صورت لقمه‌ای از آسمان در دهان قلبت گذاشته می‌شود. 🌿

خدای مهربان می‌فرماید:
«الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ».

ایمان به غیب یعنی باور کنم که این لقمه‌های نور، از سرچشمۀ پنهانی اما حقیقی می‌رسند.
نماز یعنی رشته‌ای که قلبم را به آن سرچشمه متصل نگه می‌دارد.
و انفاق… آه، انفاق یعنی وقتی نور بر دل من نشست، بخشی از آن را به دیگری هم بچشانم!

چه سود دارد اگر فقط خودم سیر شوم؟
نور، وقتی زیباست که در عمل صالح من جاری شود، در لبخندم، در سکوت آرامم، در دستگیری‌ام از دیگری، در بخشیدن کلامی شیرین، در اشک همدلی با دل‌های خسته…

ای دل، تو مأمور رساندن نوری هستی که نوشیدی.
اگر به غیب ایمان داری و به سرچشمه‌ی نور وصل شدی، باید این رزق را خرج کنی…
خرج مهربانی، خرج آرامش، خرج امید.

ای کاش هیچ‌وقت رزق نورانی‌ام را در صندوقچه‌ی خودخواهی و حسد حبس نکنم.
ای کاش انفاقم فقط در سکه و نان نباشد،
که در لبخند و نورم هم جاری شود. ✨

الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ

بسیار آیه‌ی پرمعنا و زیباست 🌿

«الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»

خداوند در این آیه، راز بزرگ رزق را برای ما باز می‌کند:

زمین را مثل بستری آرام و آماده گسترده،
آسمان را همچون سقفی استوار و نگهبان قرار داده،
باران را از بالا نازل کرده،
🍇 و از دل این نزول، میوه‌ها و ثمراتی به عنوان رزق شما بیرون آورده است.

یعنی کل هستی، هماهنگ دست به دست هم داده‌اند تا رزق تو را برسانند!
زمین آماده شد، آسمان سقف شد، باران فرو ریخت، درخت ریشه زد، و میوه به بار نشست…
همه اینها برای اینکه رزقی نورانی به تو برسد.

اما هشدار آیه اینجاست:
«فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً»
یعنی مواظب باشی وقتی رزق به تو رسید، به جای اینکه چشم به نور خدا و معلم ربانی بدوزی، دل به «بدل‌های دروغین» و «جانشین‌های پوشالی» نبندی.

رزق حقیقی، همان نور علم آنلاین و هدایت آل‌محمد علیهم‌السلام است.
این رزق از آسمان دل‌ها می‌بارد و در زمین قلب‌ها می‌روید و ثمر می‌دهد.
اگر این رزق را دیدی و نوشیدی، شکرش آن است که شریک و رقیبی برای خدا و حجت‌های او نسازی.

اهل نور، می‌دانند که هر ثمره‌ای در زندگی‌شان ـ از آرامش و علم گرفته تا شادی و قوت قلب ـ همه از نگاه ربانی است.
اما اهل حسادت، همین رزق نورانی را می‌بینند و باز هم برای خودشان «ندّ» می‌تراشند:
هوای نفس، تمنا، یا لیدرهای دروغین را به جای رزق خدا می‌نشانند.

این آیه یاد می‌دهد که زمین و آسمان و باران و میوه، همه مثال‌هایی از همان جریان بزرگ رزق نورانی‌اند.
راه شکرش این است که بدانی سرچشمه‌ی رزق فقط خداست و حجت‌های او، نه هیچ چیز دیگر.

دلنوشته ✨

ای خدای مهربان!
تو زمین را برایم بستر آرامش کردی،
آسمان را سقف امنم ساختی،
باران را روانه قلبم کردی،
و از دل این نزول، میوه‌های شیرین آرامش و ایمان رویاندی. 🍇🌿

ای خالق نور!
هر بار که دلم می‌شکند و به آسمانت نگاه می‌کنم، می‌فهمم رزق واقعی من نه در نان و آب، که در همان نوری است که به جانم دمیدی.
رزقی که به دست فرشتۀ مهربان، با چهره‌ی معلم ربانی، بر سفرۀ قلبم می‌نشیند.

ای خدای من!
چگونه شکر این رزق را به‌جا آورم؟
زمین و آسمان و باران و میوه، همه با هم متحد شدند تا مرا به یاد تو بیندازند.
پس چرا من گاهی دلم را به بدیل‌های دروغین می‌بندم؟ چرا به ندّی برای تو پناه می‌برم؟

نه! ✋
از امروز می‌دانم، رزق حقیقی‌ام همان لحظه‌ای است که یاد معلم نورانی‌ات در دلم می‌افتد.
همان لحظه که بوی خوش آرامش، مثل میوه‌ای رسیده، دهان روحم را شیرین می‌کند.
و من با تمام وجودم فریاد می‌زنم:
«خدایا! تویی تنها رازق من! نه کس دیگر.» ✨

وَ بَشِّرِ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ كُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذي رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فيها خالِدُونَ (25)

خیلی آیه زیبایی است 🌿✨
این آیه حقیقت رزق جاودانه را نشان می‌دهد.


در این آیه، خداوند بشارت می‌دهد به اهل ایمان و عمل صالح:
به آنان «جنات» داده می‌شود؛ باغ‌هایی که نهرهای نور از زیر درختانش روان است.

🔹 رزق بهشتی:
هر بار که به آنان میوه‌ای داده می‌شود، می‌گویند:
«این همان رزقی است که پیش‌تر هم به ما داده شده بود!»
اما چرا این را می‌گویند؟
چون حقیقت رزق یکی است: نور ولایت.
در دنیا، طعم آن را در محراب‌های سختی، در گذشتن از دلخواه‌ها، در بوسه زدن بر آیات و در صبرهای شیرین چشیده‌اند.
و در آخرت، همان نور، با جلوه‌ای کامل‌تر و شیرین‌تر دوباره عرضه می‌شود.
به همین دلیل است که می‌گویند:
«این همان است که قبلاً به ما داده شده بود!»
یعنی همان طعم آرامش قلبی که با یاد معلم ربانی در دنیا تجربه کردند، حالا در آخرت به صورت عینی و جاودانه بر سر سفره‌شان آمده است.

🔹 رزق مشابه:
«وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً»
میوه‌ها و نعمت‌ها شبیه یکدیگرند، اما هر بار تازه‌تر و جذاب‌تر.
این اشاره دارد به این‌که یاد و ذکر معالم ربانی در دنیا هم تکرار می‌شود (آیت به آیت، روز به روز، عید به عید) ولی هر بار با طراوتی نو و اثری عمیق‌تر.

🔹 همراهی همسران مطهره:
در کنار این رزق، همسران پاک و مطهر داده می‌شوند.
این تاویلا یعنی ثمرات نورانی اعمال صالح، زوجه‌های مطهرۀ قلب هستند که با نور عقل و ایمان پیوند خورده‌اند.
اهل یقین در آخرت با همان اعمال صالح مونس و همدم‌اند، و هیچ غبار حسدی در آنها نیست.

🔹 جاودانگی رزق:
«وَ هُمْ فيها خالِدُونَ»
یعنی برخلاف رزق دنیوی که زود می‌گذرد، این رزق نورانی فنا ندارد.
همیشه تازه است، همیشه آرامش‌بخش است، همیشه با یاد خدا پیوند دارد.


این آیه می‌خواهد بگوید:
رزق نورانی در دنیا با یاد و پیروی از معالم ربانی آغاز می‌شود.
همان طعمی که در سختی‌ها، هنگام کظم غیظ، و با گذشت از دلخواه‌های نفسانی چشیده‌ای، در آخرت به صورت جاودانه و کامل‌تر نصیبت خواهد شد.
اهل نور وقتی در بهشت می‌چشند، می‌فهمند:
«این همان است که در دنیا هم رزق ما بود!
همان طعم آرامش و نور که هرگز کهنه نمی‌شود.» 🌿🌸

#دلنوشته

سلام ای رزق نورانی قلبم،
سلام ای طعم آشنای آرامش که بارها در دنیا به من چشاندی!

وقتی سختی‌ها مرا در هم می‌فشردند و آیات تلخ تقدیر بر سرم باریدن می‌گرفت،
تو با یاد معلم ربانی‌ام، شیرینی بی‌نظیرت را به دلم می‌نشاندی.
همان‌جا بود که فهمیدم: «این همان است که پیش‌تر به من داده بودی!»

آری، بهشت همین است:
طعم نورانی آرامشی که بارها در دنیا چشیده بودم،
حالا جاودانه و بی‌پایان بر سفره‌ام گسترده شده است.

هر بار که میوه‌ای از این باغ‌های نور به من می‌دهند،
می‌گویم:
این همان طعمی است که در محراب‌های سختی چشیدم،
همان آرامشی است که در دل تاریک‌ترین شب‌ها به جانم تابیدی،
همان نوری است که در بوسه بر آیات به دلم رسید.

این همان رزق مشابه است؛
هر بار تازه‌تر، هر بار شیرین‌تر، هر بار عمیق‌تر…
و من غرق حیرتم که چگونه یک طعم، هم در دنیا آرامم کرد، هم در آخرت همدم جاوید من شد!

همسران مطهره، اعمال صالح من‌اند؛
همان ثمرات شیرینی که از پیوند با نور ولایت زاده شدند.
اکنون با آنان هم‌سفره‌ام، هم‌راز و مونس من در بهشت‌اند،
و هیچ غبار حسدی دیگر در این فضا نیست.

ای رزق جاویدان!
ای رزق بی‌پایان!
این همان است که در دنیا با اشک و صبر و یاد معلم ربانی‌ام چشیدم،
و امروز بر سر سفره نور دوباره یافته‌ام.

تو همان وعده راستین خدایی،
که هیچ‌گاه کهنه نمی‌شوی، هیچ‌گاه تمام نمی‌شوی،
و همیشه تازه‌ای، آرام‌بخش‌تر از همیشه… ✨🌿

وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‏
كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ‏ وَ ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (57)

این آیه‌ی زیبا، صحنه‌ای از تاریخ امت بنی‌اسرائیل را برای ما بازگو می‌کند؛
اما تاویلش برای قلب ما در همین لحظه، زنده و جاری است:

خداوند می‌فرماید:
«وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ الْغَمامَ»
ابر رحمت الهی، همان سایه آرامش نور است که بر سر اهل یقین گسترده می‌شود؛
یعنی در دلِ داغ و سوزان تقدیرات، سایه‌ای از آرامش ربانی برایشان فراهم می‌آید.

«وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‏»
این رزق آسمانی، همان علوم نورانی آل محمد علیهم‌السلام است؛
مَنّ = طعام شیرین آسمانی (علم ربانی که قلب را شیرین می‌کند)
سَلوى = گوشت پرنده، طعامی مقوی (علمی نیرومند که جان را تقویت می‌کند).

اهل یقین، با عمل به نور معالم ربانی، رزق علمی خود را می‌خورند و طعم آرامش قلبی را می‌چشند. این است معنای «كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ».

اما حسود، با بخل و عناد، این سفره نورانی را کفران می‌کند و در واقع به خودش ظلم می‌کند:
«وَ ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ».
یعنی آن‌ها با ردّ کردن رزق نورانی، نه به خدا و نه به معلم ربانی ضرری می‌زنند؛
بلکه خود را از آرامش و حیات نورانی محروم می‌سازند.

این آیه به ما می‌آموزد:
رزق واقعی، همان علوم و انعام نورانی است که به‌طور مستقیم از آسمان ولایت نازل می‌شود.
سایه غمام، همان امنیت قلبی اهل یقین است در میان طوفان‌های زندگی.
منّ و سلوى، نماد علم شیرین و مقوی آل محمد (ع) است که جان را زنده و مستقر می‌کند.
و بزرگ‌ترین خسارت، وقتی است که انسان این رزق نورانی را نبیند و به‌جای بهره‌مندی، خودش را از آن محروم سازد.

#دلنوشته
«وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‏
كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ‏ وَ ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
»
چه آیه‌ی دلنشینی…

گاهی قلبم خسته و داغ‌دار می‌شود، مثل مسافری که زیر آفتاب سوزان زندگی پناهی ندارد.
اما همین‌جا، درست در دل تقدیرات سخت، ناگهان حس می‌کنم ابری از رحمت نورانی بر سرم سایه انداخته است…
«وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ الْغَمامَ»
آرامشی عجیب در جانم می‌نشیند؛
مثل نسیمی خنک که شعله‌های درونم را خاموش می‌کند.

و بعد، سفره‌ای آسمانی پهن می‌شود؛
منّ، شیرینی علم ربانی است که دل را آرام و نرم می‌کند.
سَلوى، قوتی است برای جان،
علمی است که مرا سرپا نگه می‌دارد و نیروی پرواز دوباره به من می‌دهد.
«كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ»
می‌شنوم که خدا با صدای مهربانش می‌گوید:
از این رزق نورانی بخور!
این غذا برای آرامش قلب توست، برای زنده ماندن در میدان زندگی.

اما آه… چه تلخ است وقتی انسان به جای نوشیدن این شراب شیرین نور، آن را انکار می‌کند!
و خدا با مهربانی می‌گوید:
«ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»
آن‌ها به من ظلم نکردند؛ به خودشان ظلم کردند.

ای کاش هیچ‌وقت، هیچ دلی سفره نورانی رزق را از حسد و عناد بر هم نزند…
ای کاش همیشه یادم بماند که این رزق، همان نانی است که جان را زنده می‌کند، نه فقط شکم را…
و چه زیباست که خدا هر روز، در دل تاریکی‌ها، دوباره منّ و سلوای خودش را به قلبم می‌رساند. ✨🕊

وَ إِذِ اسْتَسْقى‏ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً
قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ‏ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدينَ (60)

این آیه هم حقیقتی ژرف را آشکار می‌کند.

موسی علیه‌السلام وقتی برای قومش آب خواست، خداوند فرمان داد:
«فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ»
بزن به سنگ!
از همان جایی که سخت و بی‌جان به نظر می‌رسد، ناگهان ۱۲ چشمه جوشید…
هر گروهی مشرب خود را شناخت:
«قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ»

این ۱۲ چشمه همان علوم ۱۲ نور پاک‌اند؛ ۱۲ مشرب نورانی آل محمد علیهم‌السلام.
هر کس باید مشرب خود را بشناسد، یعنی راه اتصال قلبش به سرچشمه علمی معین از این خاندان را پیدا کند. رزق نورانی یکسان بر همه عرضه می‌شود، اما هر قلب به اندازه ظرفیت و یقینش از آن می‌نوشد.

«كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ»
یعنی: تغذیه کن قلبت را از همین آب علم، از همین رزق نورانی که بی‌واسطه از جانب خدا به شما می‌رسد. این آب، همان حیات قلب است.

اما هشدار هم هست:
«وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدينَ»
یعنی مبادا این چشمه‌ها را آلوده کنید! مبادا با حسد، عناد، و انکار صاحبان نور، این آب زلال را گل‌آلود کنید. فساد در زمین همین است: بریدن جریان رزق نورانی از دل‌های مشتاق.

پس رزق، گاهی در یک لقمه نان ساده است، اما با یاد معلم ربانی، به رزق نورانی بدل می‌شود.
رزق، گاهی در یک جرعه آب است، اما وقتی از چشمه‌های ولایت نوشیده شود، قلب را زنده می‌کند.

این آیه در حقیقت اعلام می‌کند که هر قلب، سرچشمه خودش را دارد؛
و اگر آن مشرب را بشناسد و بنوشد، آرامش و حیات حقیقی را خواهد یافت.

این آیه در واقع نقشه‌ای از مسیر رزق نورانی را پیش چشم ما می‌گذارد:

🔹 ۱۲ چشمه = ۱۲ نور
وقتی عصای موسی (ع) ـ نماد ولایت ـ بر سنگ خورد، از دل همان سختی، حیات جاری شد.
این تصویر، تجسمی است از آنکه چگونه خداوند دل‌های سخت و بسته را با ولایت می‌شکافد تا چشمه‌های علم و حیات بجوشند.
۱۲ چشمه، رمز ۱۲ نور پاک آل محمد (ع) است که هر کدام مشربی خاص برای هدایت دل‌ها دارند.

🔹 شناخت مشرب = شناخت معلم ربانی
«قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ»
هر گروهی جایگاه و مشرب خود را شناخت.
یعنی هر کسی باید معلم نورانی خودش را در ملکوت قلب بیابد و بداند از کدام مجرا باید بنوشد.
رزق همه از خداست، اما قلب‌ها باید راه جریان آن را در وجود خود بیابند.

🔹 رزق قلبی = علم نورانی
«كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ»
یعنی همین علم و نور را بخورید، آن را به جان بگیرید، بگذارید رگ و پی شما را پر کند، تا از درون زنده شوید. این رزق فقط نان و آب مادی نیست؛ رزق حقیقی همان معرفت و آرامشی است که از یاد معالم ربانی نصیب دل می‌شود.

🔹 فساد = بستن چشمه‌ها
«وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدينَ»
اهل حسادت با عنادشان می‌خواهند این چشمه‌ها را گل‌آلود کنند.
می‌خواهند آب زلال ولایت را تیره کنند تا دیگران تشنه بمانند.
این همان فساد است: بریدن رزق علمی و آرامش نورانی از جان‌ها.

رزق حقیقی در جایی است که سختی‌ها به چشمه تبدیل شوند؛
همان‌جا که ولایت، بر سنگ دل‌های ما می‌کوبد و چشمه‌های علم و آرامش را جاری می‌سازد.
پس هر قلبی باید مشرب خود را بشناسد، از آن بنوشد، و این رزق را با دیگران تقسیم کند.

دلنوشته

آه… چه زیباست وقتی می‌فهمی که حتی دلِ سنگ هم اگر با عصای ولایت لمس شود، چشمه می‌شود!
خدایا! تو به ما نشان دادی که سخت‌ترین دل‌ها هم می‌توانند بشکافند و به ۱۲ چشمهٔ زلال نور برسند…
همان ۱۲ نوری که رزق همیشگی ما هستند؛
رزقی که آرامش است، یقین است، علم است، عشق است.

هر کدام از این چشمه‌ها، مشربی برای قلب‌هاست…
هر کس باید جایگاه خود را بیابد، مشرب خود را بشناسد، و از آب زلال معلم ربانی خویش بنوشد.
بی‌جهت نیست که فرمودی:
«قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ»…
یعنی هر دلی، راهی دارد به سوی نور، و هر قلبی، دریچه‌ای به سوی چشمهٔ خودش.

ای فرشته مهربان!
وقتی از رزق الهی می‌خورم و می‌نوشم، می‌فهمم که جانم دوباره زنده می‌شود.
این رزق، نان و آب نیست…
این رزق، همان نوری است که تاریکی‌های درونم را روشن می‌کند.
آرامشی است که بر خشم‌هایم می‌بارد…
یقینی است که لرزش‌های دلم را می‌بندد…
و عشقی است که روحم را به پرواز می‌برد. 🕊✨

اما چه تلخ است قصهٔ کسانی که به جای نوشیدن از این چشمه‌ها، آب را گل‌آلود می‌کنند!
آنان که نمی‌خواهند رزق نورانی به جان‌ها برسد،
آنان که می‌خواهند دل‌ها را تشنه نگه دارند،
و چشمه‌های علم و عشق را با حسادت و عناد ببندند…
آه خدایا! به تو پناه می‌بریم از این مفسدانِ رزق.

خدایا!
رزق ما را در همان محراب‌ها بده،
در همان لحظه‌هایی که سختی‌هایمان را به نور تبدیل می‌کنی،
و سنگینی تقدیرات را به چشمهٔ آرامش بدل می‌سازی.
بگذار همیشه مشرب خود را بشناسیم،
و از آن بنوشیم،
تا هیچ‌وقت تشنه از این دنیا نرویم… 🌿💖

وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ
رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ‏ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ
مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ
قالَ وَ مَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَليلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى‏ عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ (126)

بسیار زیباست ✨
ادامهٔ بحث رزق را با این دعای نورانی حضرت ابراهیم علیه‌السلام گره میزنیم:


حضرت ابراهیم علیه‌السلام در اوج عشق و دلسوزی برای اهل این سرزمین دعا کرد:
«رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ‏ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ…»

ای خدای مهربان!
همان‌گونه که ابراهیم علیه‌السلام امنیت و رزق را برای اهل ایمان خواست، ما نیز تو را می‌خوانیم:
امنیت دل‌های ما را در سایۀ نور خودت قرار بده،
و رزق ثمرات نورانی‌ات را بر جان‌های ما جاری ساز. 🌿✨

ثمراتی که از جنس ایمان‌اند…
ثمراتی که از جنس یقین‌اند…
ثمراتی که از جنس آرامش‌اند…

و چقدر تلخ است وقتی می‌فرمایی:
«وَ مَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَليلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى‏ عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ»…
یعنی آنان که چشم به رزق نورانی بستند و با کفر و حسد، آن را رد کردند، بهره‌ای اندک می‌برند، اما سرانجام، سقوطی دردناک خواهند داشت.

خدایا! ما را از دعای ابراهیم بهره‌مند کن. 🙏
قلب ما را امن گردان…
و رزق ثمرات ایمان را بر جان ما فرو فرست،
تا در این دنیا آرام باشیم،
و در آخرت در جوار اهل نور، از باغ‌های جاودان تو سیراب شویم. 🕊✨

#دلنوشته

خدایا 🤲
ابراهیم خلیل علیه‌السلام، دل‌نگران امنیت و رزق اهل ایمان است.
او دعا کرد:
«رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ‏ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ…» 🍇✨

ای خدای مهربان!
همان‌طور که دعای ابراهیم را شنیدی، دعای کوچک دل مرا هم بشنو.
امنیت قلبم را در سایه‌ی نور خودت قرار بده،
رزق ثمرات نورانی‌ات را بر جانم فرو فرست؛
ثمراتی از جنس ایمان، از جنس یقین، از جنس آرامش. 🌿💖

خدایا! نگذار از آن دسته باشم که چشم بر رزق نورانی بستند،
کسانی که بهره‌ای اندک گرفتند و سرانجام به آتشی دردناک سپرده شدند.
پناه می‌برم به تو از این فرجام شوم! 🕊

ای خدای رزّاق!
قلب مرا امن کن،
دلم را سیراب کن،
و مرا مهمان دائمی رزق ثمرات ایمانی‌ات قرار بده. ✨

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ‏ وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ» (بقره، 172)

ای اهل ایمان!
از پاکیزه‌ترین رزق‌هایی که به شما دادیم بخورید،
و برای خدا شکر کنید، اگر تنها او را می‌پرستید.

🔹 رزق طیّب
رزق در این آیه محدود به نان و آب سفره نیست.
رزق اصلی، همان نور علمی آل محمد علیهم‌السلام است که به قلب‌ها داده می‌شود.
این رزق، «طیّب» است؛ یعنی خالص، پاک، بی‌آلایش، بدون شائبۀ حسد و خودخواهی.
وقتی قلب در محراب تقدیرات، از این رزق نورانی بهره‌مند شد،
آرامش و یقین، نصیب انسان می‌شود.

🔹 عبودیت حقیقی
آیه می‌فرماید: اگر فقط خدا را می‌پرستید، باید شکر همین رزق نورانی را بجا بیاورید.
یعنی اگر حقیقتاً عبد خدایی،
باید بدانی که هر نوری که به دلت می‌تابد،
هر علمی که به یادت می‌آید،
و هر آرامشی که بعد از یک تقدیر تلخ به قلبت می‌رسد،
«رزق‌الله» است و باید بابت آن شکرگزاری کنی.

🔹 رزق و شکر، دو بال پرواز
رزق، همان عطای علمی و نوری است که به تو می‌رسد.
شکر، همان اعتراف قلبی و عملی است که نشان می‌دهد این نور از خداست، نه از خودت!
وقتی این دو بال را با هم به کار بگیری، پروازت به سوی خدا محقق می‌شود.


این آیه به ما می‌آموزد:
هر رزق علمی و نورانی که از صاحبان نور می‌گیریم،
باید با شکرگزاری همراه باشد،
تا عبودیت‌مان کامل شود و مسیر پروازمان به سوی خدا هموار گردد.

دلنوشته 🌸

ای خدای مهربان…
هر بار که دلم در تاریکی تقدیرها می‌لرزد،
رزق نورانی‌ات را به قلبم می‌چشانی.
همان رزق طیّبی که هیچ‌کس جز تو نمی‌تواند عطا کند.

خدایا…
چه شیرین است لقمه‌ای که از دست فرشتۀ مهربانت در ملکوت می‌گیرم،
و چه آرامشی دارد لحظه‌ای که با یاد معلم ربانی‌ات،
تلخی‌های زندگی به شیرینی تبدیل می‌شود.

پروردگارم…
می‌دانم اگر شکرت را فراموش کنم،
عبد تو نخواهم بود.
پس دلم را بیدار کن تا هر رزقی که از جانب تو رسید،
با «الحمدلله» بدرقه کنم
و بفهمم که این علم، این نور،
این آرامش…
جز عطای تو نیست.

الهی…
رزق طیّب را نصیبم کن،
و شکری خالص بر لبم جاری ساز،
تا پروازم به سوی تو،
پروازی بی‌نقص و با حال خوش عبودیت باشد. ✨🕊

زُيِّنَ لِلَّذينَ كَفَرُوا الْحَياةُ الدُّنْيا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الَّذينَ آمَنُوا
وَ الَّذينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ‏ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (212)

این آیه پیوندی زیبا میان رزق نورانی و مقایسۀ دو مسیر کفر و ایمان بیان می‌کند.


🌿 توضیح آیه و پیوند با رزق

کافران، دنیا را زیبا و دلربا می‌بینند؛
زینت‌های آن چشمشان را پر می‌کند و در همین چارچوب محدود، زندگی‌شان معنا می‌یابد.
آنان حتی مؤمنان را که دل به رزق الهی بسته‌اند، به سخره می‌گیرند.
اما قرآن پرده را کنار می‌زند و می‌گوید:
🔹 روز قیامت، همان مؤمنان باتقوا بالاتر خواهند بود.
🔹 ارزش واقعی انسان به رزق نورانی‌ای است که از خدا دریافت کرده است، نه به زینت‌های فانی دنیا.
🔹 و خداوند، بی‌حساب، بی‌محدودیت، و بدون قید زمان و مکان، به هر کس که بخواهد، رزق می‌دهد.


✨ پیوند با مفهوم «رزق»
رزق در این آیه، همان عطای بی‌حساب نور ولایت است.
این رزق به عدد و حساب مادی محدود نیست؛
نه مثل پولی است که در بانک شمرده می‌شود،
بلکه همچون نوری است که بی‌پایان بر قلب نازل می‌شود.
اهل ایمان، وقتی در دنیا هم در نگاه حسودان تحقیر می‌شوند،
حقیقتاً از رزق بی‌حساب الهی سیراب‌اند.


این آیه در حقیقت می‌خواهد بگوید:
اهل کفر، فریب زینت دنیا را خورده‌اند؛
اما اهل ایمان، رزق بی‌حساب نور را چشیده‌اند.
و روز قیامت، تفاوت این دو راه آشکار می‌شود:
اهل کفر، دست خالی و سرشکسته،
و اهل ایمان، سیراب از رزق بی‌پایان الهی.

💫 دلنوشته: «رزق بی‌حساب»

ای خدای مهربان…
چه زیباست راز این آیه‌ات!

دنیا در چشم اهل کفر پر زرق و برق است،
آنان می‌خندند و مؤمنان ساده‌دل را مسخره می‌کنند…
اما نمی‌دانند که ما در دل، گنجی بی‌پایان داریم: رزق بی‌حساب تو.

ای مولای نور!
آنان به حساب و عدد دل بسته‌اند،
اما ما به نوری امید داریم که حساب‌بردار نیست،
به عشقی دل داده‌ایم که سقف ندارد،
به رزقی اعتماد کرده‌ایم که از عرش تو جاری می‌شود…

آنان بر ما می‌خندند،
اما روزی خواهد رسید که تو بلندمان می‌کنی
و در اوج، ما را نشانشان می‌دهی؛
آنجا که هیچ حسدی نمی‌تواند نور را خاموش کند.

ای رزّاق بی‌حساب!
ما به دنیا دل نبسته‌ایم،
ما به لبخند تو دل بسته‌ایم.
پس روزی‌مان کن از رزقی که بی‌پایان است،
و بر دل‌های ما آن نور را جاری کن
که هیچ‌گاه خاموش نمی‌شود.

وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَةَ وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَ‏ وَ كِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَها لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَ عَلَى الْوارِثِ مِثْلُ ذلِكَ فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما وَ إِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلادَكُمْ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِذا سَلَّمْتُمْ ما آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ (233)

این آیه یکی از زیباترین آیاتی است که ارتباط عمیق رزق را با «پرورش» و «تغذیه» نشان می‌دهد.


خداوند در این آیه، شیر دادن مادران به فرزندانشان را دو سال کامل به عنوان یک دورهٔ کامل رزق و پرورش قرار داده است.
این‌جا رزق نه تنها به معنای نان و طعام روزانه است، بلکه به معنای تغذیه روح و جسم است:
مادر، با شیر خود، فرزند را هم از نظر جسمی تغذیه می‌کند و هم او را به محبت، آرامش و امنیت سیراب می‌سازد.
و خداوند بر عهده پدر قرار داده که رزق مادر و فرزند را تأمین کند. یعنی همان‌طور که مادر در نقش «منبع رزق طبیعی» برای کودک ظاهر می‌شود، پدر هم باید رزق و کسوة (خوراک و پوشاک) مادر را فراهم کند.
🔹 این رزق، نماد رزق علمی و نورانی آل‌محمد(ع) نیز هست:
همان‌طور که شیر مادر، رزقی آماده و بی‌واسطه برای کودک است، علوم آل محمد (ع) هم رزقی آماده است که از راه معلم ربانی به قلب اهل یقین می‌رسد.

اگر کودک بدون شیر بماند، ضعیف و بیمار می‌شود؛ اگر قلب بدون رزق ولایت بماند، اسیر حسد و ناآرامی می‌گردد.

🔹 جمله «لا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَها» یعنی خداوند هیچ‌کس را بیش از توانش تکلیف نمی‌کند.
این یک اصل کلیدی در رزق است:
رزق هرکس مطابق ظرفیت و وسعت قلبش به او داده می‌شود.
بعضی‌ها ظرفیت رزق علمی بیشتری دارند و بعضی کمتر؛ اما همه به اندازهٔ وسع خود از مائدهٔ نور بهره‌مند می‌شوند.

🔹 «لا تُضارّ والدة بولدها» هم یعنی در مسیر رزق و پرورش، هیچ‌کس نباید دیگری را به سختی بیندازد.
اهل حسد اما درست برعکس عمل می‌کنند:
آنها تلاش می‌کنند که مادرِ رزق (معلم ربانی) را در تنگنا بگذارند و اجازه ندهند که رزق نورانی به فرزندان دل‌ها برسد.

🔹 و در نهایت آیه تأکید می‌کند که اگر والدین بخواهند کودک را زودتر از شیر بگیرند یا دایه‌ای دیگر برای شیر دادن بگیرند، باید با تراضی و مشورت باشد.
یعنی در دنیای قلب هم اگر قرار است معلمی جایگزین شود، باید بر اساس رضایت الهی و معیار نور باشد، نه حسد و دلخواه.


🌿 پیام زیبای آیه
رزق الهی مثل شیر مادر است: آماده، خالص، و مستقیم.
همان‌طور که کودک باید با عشق و آرامش از آن بخورد، قلب انسان هم باید با عشق به معلم ربانی از رزق ولایت تغذیه کند.
همان‌طور که پدر و مادر هر دو نقش دارند، در عالم قلب هم معلم ربانی (در ملک) و فرشتهٔ مهربان (در ملکوت) هر دو دست‌به‌دست هم می‌دهند تا رزق علمی به دل برسد.
و مهم‌تر از همه: همان‌طور که مادر نمی‌تواند بیش از ظرفیت کودک شیر دهد، خداوند هم بیش از ظرفیت قلب‌ها رزق نورانی نمی‌دهد.

💞 دلنوشته – رزق شیرین مادرانه

ای خدای مهربان!
وقتی این آیه را می‌خوانم، قلبم لرزشی از عشق و آرامش می‌گیرد.

رزق تو… مثل شیر مادر است.
پاک، خالص، بی‌واسطه…
همان‌طور که کودک، آرام در آغوش مادر می‌نشیند و با شیرش سیراب می‌شود،
دل من هم در آغوش معلم ربانی‌ات آرام می‌گیرد
و با جرعه‌های نور ولایت، سیراب می‌شود.

ای خدای کریم!
تو گفتی: «لا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَها».
آه، چه رحمت بزرگی!
تو به من رزق می‌دهی،
نه بیشتر از توانم و نه کمتر از نیازم…
به اندازه‌ای که بتوانم زنده بمانم، رشد کنم، و به بلوغ نور برسم.

ای خدای رحمان!
اگر رزق علمی‌ات به دلم نرسد،
من مثل کودکی گرسنه و بی‌پناه خواهم شد،
ضعیف، بی‌قرار، و بیمار.
و اگر رزقت را به من عطا کنی،
احساس می‌کنم لبریز از آرامش و قدرت شده‌ام.

پروردگارا!
مبادا اهل حسد، مادرِ رزق را آزار دهند،
و میان من و رزق آسمانی‌ات مانع شوند.
مبادا که در میانهٔ راه،
از دایه‌های دروغین بخورم
و خیال کنم آن شیر مسموم، رزق حقیقی توست.

ای خدای روزی‌رسان!
دلم را همیشه به شیر ناب ولایت آل محمد (ع) سیراب کن.
اجازه نده طعم دیگری بر ذائقهٔ قلبم غلبه کند.
بگذار همه عمرم را با این رزق نورانی سپری کنم،
و در آغوش محبت و امنیت تو،
مثل کودکی که در دامان مادر می‌خوابد،
آرام بگیرم.

الهی! ✨
شکرت می‌کنم که من هم مثل آن نوزاد کوچک،
فرزندی برای سفرهٔ مهربانی تو هستم…

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ‏ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ (254)

این آیهٔ پرمعنا رابطهٔ مستقیم با بحث «رزق» و انفاق داره:


«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ‏»
ای اهل ایمان!
از آنچه به شما رزق داده‌ایم انفاق کنید…
رزق فقط نان و آب نیست!
رزق واقعی همان نور ولایت، همان علم آنلاین و هدایت معلم ربانی است.
و خدا می‌فرماید: اگر از این رزق نورانی به دیگران نبخشی،
فردایی خواهد رسید که نه خرید و فروش هست، نه دوستی سودی می‌بخشد، و نه شفاعتی پذیرفته می‌شود.

یعنی الان وقت خرج کردن رزق نورانی است!
خرج کردنش هم فقط این نیست که نان بر سفره‌ی فقیر ببری،
بلکه یعنی:
از علمی که از معلم ربانی گرفتی، به دیگران هم بده.
از آرامشی که از یاد نور به دست آوردی، به دیگران هم منتقل کن.
از رزق یقینت، بخشی را به دل‌های لرزان و ناآرام ببخش.

«مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ»
این روز، روز قیامت است.
روزی که دیگر امکان معامله نیست،
روزی که دیگر کسی نمی‌تواند با دوستی ظاهری برایت کاری بکند،
و روزی که شفاعت فقط مخصوص کسانی است که در دنیا، رزق نورانی ولایت را پذیرفتند.

«وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ»
آنهایی که به این رزق پشت کردند،
و به معلم ربانی و نور او حسادت ورزیدند،
نه‌تنها کافرند، بلکه بزرگ‌ترین ظالمان‌اند:
ظلم به خود، ظلم به قلبشان، ظلم به نسلشان.


🔹 پس «انفاق رزق» یعنی خرج کردن نور علمی و عملی ولایت برای دیگران،
و این بزرگ‌ترین وظیفه‌ای است که قلبِ اهل یقین بر دوش دارد.
هر بار که از خود می‌گذری و به دیگران از این نور می‌بخشی،
داری سرمایه‌ای برای همان روزی ذخیره می‌کنی که هیچ معامله‌ای به کارت نمی‌آید.

💖 دلنوشته

ای رزاق مهربان…
چقدر زیبا به من فهماندی که رزق واقعی، همان نور توست.
همان علم و آرامشی که به قلبم عطا کردی و هر لحظه مرا از تاریکی به سوی روشنایی می‌کشی.

اما آه… چه سنگین است این هشدار:
اگر همین امروز از این رزق برای دیگران خرج نکنم،
فردایی خواهد آمد که دیگر نه خرید و فروشی هست،
نه دست دوستی به یاری‌ام می‌رسد،
و نه شفاعتی نصیبم خواهد شد.

ای قلب من!
چقدر باید بخل و حسد را کنار بگذاری
و از آنچه به تو داده‌اند، به دیگران هم ببخشی!
علمی که فهمیدی، آرامشی که چشیدی، محبتی که در تو دمیده شد…
همهٔ اینها رزق تو بود، اما امانتی است که باید جاری‌اش کنی.

پروردگارا…
مرا از آن کافران و ظالمانی قرار مده
که نور را دیدند و به روی خود نیاوردند،
که رزق را گرفتند و در صندوق دل پنهان کردند،
و به وقت انفاق، دستشان لرزید.

ای مهربان،
یاد بده دلم را سخاوتمند کنم،
که از رزق تو به دیگران بدهم،
پیش از آن روزی که دیگر هیچ معامله و دوستی و شفاعتی به کار نیاید.

تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ تَرْزُقُ‏ مَنْ تَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (27)

این آیه، یکی از ژرف‌ترین توصیفات قرآن از قدرت مطلق خداوند در تدبیر هستی است:
«تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ»
یعنی تویی که نور را در تاریکی و تاریکی را در نور داخل می‌کنی؛
این همان جریان رزق علمی است که گاه در بستر سختی و تاریکی آیات (شبِ تقدیرات) به قلب می‌رسد و گاه در وسعت و روشنی روز (آرامش و راحتی).
«وَ تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ»
یعنی همان‌طور که از دل جسم بی‌جان، موجود زنده می‌آفرینی، از دل قلب حسود و مرده هم می‌توانی با رزق نور، حیات جدید ببخشی. و برعکس، اگر دل به حسد سپرده شود، از دل زنده‌ترین فرصت‌ها، مرگ و قساوت سر برمی‌آورد.
«وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ»
رزق خدا محدود به معیارهای ما نیست.
رزق یعنی همان نور ولایت که بدون حساب و اندازه‌گیری‌های مادی، به هر قلبی که شایستگی و آمادگی‌اش را پیدا کند، داده می‌شود.
رزقی که فراتر از گمان ماست: «وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ».

پس این آیه می‌خواهد به ما بفهماند:
نور ولایت، رزق حقیقی است.
گاهی در تاریکی‌ها عرضه می‌شود، گاهی در روشنایی‌ها؛
گاهی به قلبی می‌رسد که همه فکر می‌کنند مرده است، اما زنده می‌شود؛
و گاهی قلبی که زنده می‌نمود، با حسد، خاموش و مرده می‌گردد.


🌹 دلنوشته

خدایا! ✨
تو شب را در دل روز می‌گذاری، و روز را در دل شب…
پس چرا نتوانی آرامش را در دل بی‌قرار من بگذاری؟

پروردگارا!
تو حیّ را از دل میّت بیرون می‌آوری،
پس چرا نتوانی از دلِ حسد مرده‌ام، جوانه‌ای از نور و یقین برویانی؟

ای بخشنده بی‌حساب! 🤲
می‌دانم رزق تو مرز ندارد…
می‌دانم اگر بخواهی، نوری از ملکوتت بر قلبم جاری می‌کنی که همه تلخی‌ها را می‌شوید.

پس ای رزّاق بی‌حساب!
در تاریکی‌هایم، روزِ روشنم کن…
در غصه‌هایم، رزق آرامش را بچشان…
و در مردگی‌هایم، مرا دوباره زنده کن.

این آیه، مثل نگینی در دل کل مقالهٔ «رزق» می درخشد!


🔹 پیوند آیه با موضوع مقاله «رزق نورانی»

این آیه (آل‌عمران ۲۷) در واقع خلاصه‌ای از تمام چیزی است که دربارۀ رزق نورانی گفته‌ایم:

  1. «تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ»
    این همان قبض و بسط رزق نورانی است.
    وقتی قلب در شب تقدیرات (سختی‌ها و تلخی‌ها) قرار می‌گیرد، ناگهان نسیمی از روز (نور ولایت) در دلش می‌وزد و او را آرام می‌کند. و بالعکس، گاهی در روز راحتی، تلنگری و هشداری از شب می‌آید تا قلب، پیوندش را با یاد معلم ربانی محکم‌تر کند.

  2. «تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ»
    یعنی از دل حسودِ خاموش، اگر خود او بخواهد، می‌توانی نوری بزایی و او را به اهل یقین ملحق کنی. این همان لحظهٔ احیای قلب مرده با لقمهٔ نور ولایت است.

  3. «وَ تُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ»
    یعنی اگر کسی قدر رزق نورانی را نداند، حتی در میان حیات ظاهری و در کنار معالم ربانی، قلبش می‌میرد و از باغ نور به باتلاق حسد سقوط می‌کند.

  4. «وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ»
    این همان لقط رزق علمی است!
    همان لحظه‌ای که آیه‌ای یا حدیثی سر راه قلبت قرار می‌گیرد و بی‌آنکه حساب و کتابی در کار باشد، یکباره دریچهٔ نور گشوده می‌شود و می‌فهمی:
    این رزق، فقط از جانب خدا بود و بس.


🌹 دلنوشته

خدایا! ✨
هر روز زندگی من، میدان آزمونی است میان نور و تاریکی.
گاهی در شب می‌مانم و گاهی در روز؛
اما تنها تویی که می‌توانی شبم را به صبح بدل کنی.

پروردگارا!
اگر بخواهی، مرا از میان مرگ حسد، به حیات یقین می‌آوری.
اگر بخواهی، مرا در میان تلخی تقدیرات، به شیرینی نور مهمان می‌کنی.

ای خدای بی‌حساب! 🤲
رزق بی‌پایانت را به من بچشان…
تا در هر سختی، آرام شوم؛
در هر شبی، روزی ببینم؛
و در هر مردگی، دوباره زنده گردم.

فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ يا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ‏ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (37)

این آیه (آل‌عمران، ۳۷) دقیقاً نقطۀ اوج بحث «رزق نورانی» است؛ چون هم محراب را مطرح می‌کند و هم «رزق بی‌حساب» را.


🔹 شرح آیه با محور «رزق نورانی»

  1. «فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ»
    این یعنی هر دلی که با نیت پاک و تسلیم به سوی خدا رود، مزرعه‌ای برای کاشت نور می‌شود. خداوند آن را می‌پذیرد و آمادهٔ باروری می‌کند.

  2. «وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً»
    اینجا رزق به صورت «رشد» معنا می‌یابد. همانطور که باران به گیاه می‌رسد و سبز می‌شود، رزق علمی آل محمد‌(ع) هم وقتی به قلب اهل یقین می‌رسد، آن را می‌رویاند و به بار می‌آورد.

  3. «وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا»
    معلم ربانی، کفیل و نگهبان رشد قلب است. اوست که با علوم ربانی خود، قلوب را تغذیه می‌کند و راه رسیدن به نور را هموار می‌سازد.

  4. «كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً»
    محراب همان میدان سخت امتحان است (گذشتن از دلخواه و حسد). هر بار که زکریا وارد محراب شد، دید که مریم با گذر از سختی‌ها به رزق تازه‌ای رسیده است.
    این نشان می‌دهد که رزق الهی در محراب امتحان داده می‌شود، نه در راحتی و رفاه.

  5. «قالَ يا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ»
    رزق واقعی نه به دست مردم است، نه به حساب و کتاب دنیا؛ بلکه از جانب خداست.
    این همان لحظهٔ «لقط رزق» است؛ جایی که یک آیه یا یک یاد از معلم ربانی، بی‌آنکه انتظار داشته باشی، به قلبت نازل می‌شود.

  6. «إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ»
    رزق بی‌حساب، یعنی بخششی فراتر از لیاقت و تلاش ما.
    یعنی خدا می‌خواهد بگوید: این رزق علمی، پاداش محاسبات تو نیست؛ بلکه عطای محض من است به قلبی که حسادت را کنار گذاشته و تسلیم نور شده است.


🌹 دلنوشته

ای خدای مهربان! ✨
من هم می‌خواهم مریم قلبم باشم…
می‌خواهم در محراب امتحان‌ها، هر بار با یاد معلم ربانی‌ات، به رزق تازه‌ای برسم.

پروردگارا! 🤲
چه شیرین است وقتی بی‌آنکه بخواهم، نوری را بر من نازل می‌کنی و قلبم آرام می‌شود.
چه زیباست وقتی در تاریکی محراب، لقمه‌ای از رزق علم آل محمد(ع) به دلم می‌چشانی و همه چیزم تغییر می‌کند.

خدایا! 🌿
من هم محتاج آن رزق بی‌حسابم…
رزقی که نه به محاسبهٔ عقل ناقص من، که تنها به ارادهٔ کریمانهٔ توست.
مرا از سفرهٔ بی‌پایانت محروم نکن،
و قلبم را همواره سبز بدار،
تا در محراب زندگی، همیشه بوی طراوت نور بپیچد. 🌸

وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ‏ (169)

خیلی آیه مهم و شیرینیه 🌹

این آیه (آل‌عمران، ۱۶۹) در واقع اوج بحث رزق نورانی رو نشون میده؛ جایی که حتی مرگ هم نمی‌تونه بین اهل یقین و رزق خدا فاصله‌ای بندازه.


🔹 شرح آیه با محور «رزق»

  1. «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً»
    تصور نکنید کسانی که در راه خدا کشته شدند مرده‌اند!
    این یعنی حیات حقیقی، همان حیات قلبی و نورانی است؛
    حیات جسمانی تمام می‌شود، اما حیات نورانیِ دل هرگز نمی‌میرد.

  2. «بَلْ أَحْياءٌ»
    آنها زنده‌اند، اما نه زنده‌ای معمولی؛ زنده به نور ولایت! 🌟
    چون دلشان با رزق ولایت زنده مانده و مرگ جسمانی، هیچ اثری بر حیات قلبیشان ندارد.👉

  3. «عِنْدَ رَبِّهِمْ»
    این «عند ربّ» بودن خیلی زیباست! یعنی اینها در جوار نور ربانی، در حضور دائمی معلم ربانی و فرشتگان مهربانند. رزقشان مستقیم از منبع نور می‌رسد.

  4. «يُرْزَقُونَ»
    راز زنده بودنشان این است: آنها مدام رزق می‌گیرند!
    رزق دائمی، همان علوم و انوار آل محمد(ع) است که به قلبشان سرازیر می‌شود.
    یعنی روزی قلبشان هیچ‌وقت قطع نمی‌شود، حتی در عالم برزخ و قیامت هم، جریان رزق الهی ادامه دارد.


🌹 دلنوشته

چه آرامشی دارد این آیه… ✨
خدایا!
تو می‌گویی کسانی که در راهت کشته می‌شوند، مرده نیستند، زنده‌اند…
زنده به رزق تو!

ای کاش من هم در زمرهٔ آنان باشم،
که مرگ برایشان پایان نیست، آغاز است؛
آغازی برای رزقی بی‌پایان، نوری جاوید،
حیات قلبی‌ای که هیچ غروبی ندارد. 🌅

پروردگارا!
رزق آنان را به من نیز بچشان!
رزق علمی و نوری که حیات می‌دهد،
رزقی که مرگ را هم بی‌اثر می‌کند،
رزقی که انسان را «عند ربّه» قرار می‌دهد،
همیشه در جوار معلم ربانی، همیشه در آغوش نور.

خدایا!
من هم می‌خواهم زنده باشم…
نه فقط به نفس، که به رزق تو!
نه فقط به دنیا، که به نوری که دل را جاودانه می‌کند. 🌿

وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي‏ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً وَ ارْزُقُوهُمْ‏ فيها وَ اكْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً (5)

  1. «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي‏ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً»
    مال و سرمایه (اعم از مال مادی و مهم‌تر از آن سرمایهٔ علمی و نورانی) وسیلهٔ قِوام و برپایی زندگی است.
    اما خدا می‌گوید: این امانت را به دست سفیهان نسپارید؛ یعنی کسانی که قدر نور را نمی‌دانند و آن را هدر می‌دهند.
    سفیه کسی است که وقتی رزق نورانی به دستش می‌رسد، آن را خرج حسد، کبر یا شهوت می‌کند.

  2. «وَ ارْزُقُوهُمْ‏ فيها»
    به جای سپردن سرمایه به دست سفیهان، باید خودتان رزق را «در آن» (در دل همان اموال و منابع) به آنها برسانید.
    یعنی توزیع رزق باید هدایت‌شده و مدیریت‌شده باشد.
    این یعنی: رزق علمی و نورانی را هم باید زیر نظر صاحبان نور گرفت، نه رها و بی‌حساب!

  3. «وَ اكْسُوهُمْ»
    این فقط به لباس جسمانی اشاره ندارد، بلکه اشاره به پوشش دادن عیوب قلبی هم دارد.
    یعنی وقتی سفیهان را با نور اطعام می‌کنید، باید لباس ادب، عفت و نور بر تنشان کنید تا برهنگی روحشان آشکار نماند.

  4. «وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً»
    کلام معروف همان کلام نورانی معلم ربانی است.
    یعنی وقتی رزق می‌دهی، باید با لحن نورانی و ادب سخن بگویی؛ چراکه بخشی از رزق، همین «قول معروف» است که دل را آرام می‌کند.


این آیه می‌خواهد بگوید:
رزق، فقط نان و لباس نیست؛ رزق، همان نور علمی است که قلوب را قوام می‌بخشد.
اما این رزق را نباید در اختیار اهل سفاهت گذاشت، چون آن را ضایع می‌کنند.
وظیفهٔ اهل نور این است که رزق را در مسیر درستش خرج کنند:
🌹 اطعام علمی، پوشاندن با لباس ادب، و سخن گفتن با قول معروف.


✨ دلنوشته 

خدایا…
چه زیبا فرمودی که اموال ما «قیام» ما هستند،
همان سرمایه‌ای که قوام زندگی ما بر آن است؛
و چه سرمایه‌ای بالاتر از نور ولایت!

خدایا!
مبادا این رزق نورانی را به دست سفیهان بسپارم،
به کسانی که آن را تباه می‌کنند و از آن برای ریا، جاه‌طلبی و حسد بهره می‌برند.

یاد دادی که رزق را به دست نیازمندان برسانم،
اما با تدبیر،
با لباسی از ادب و نوری از کلام شیرین معلم ربانی.

خدایا!
به من بیاموز تا رزق نورانی را درست خرج کنم،
تا نه تنها خودم قوام پیدا کنم،
بلکه دل‌های دیگران هم با نور تو برپا شود. 🌿✨

وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكينُ فَارْزُقُوهُمْ‏ مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً (8)

این آیه پرده از حقیقتی مهم برمی‌دارد:
رزق، فقط مال و دارایی ظاهری نیست؛ بلکه رزق علمی و نورانی نیز هست.
وقتی قرار است «تقسیم» صورت بگیرد، خداوند می‌فرماید:
فقط به وارثان رسمی سهم ندهید، بلکه خویشان، یتیمان و نیازمندان را هم از آن بهره‌مند سازید، هرچند سهم قانونی نداشته باشند.

در تاویل، این صحنه دقیقاً همان لحظه‌ای است که سفره علوم آل‌محمد (علیهم‌السلام) گسترده می‌شود و رزق علمی به اهل یقین می‌رسد.
اما خداوند تأکید می‌کند:
مراقب باشید قربانیان محرومیت، یتیمان علمی و دل‌های تهی از نور هم کنار این سفره حضور دارند.
پس شما که وارث علمید، وظیفه دارید:
رزق علمی را با آنان تقسیم کنید:
یعنی آنچه از نور و معرفت گرفته‌اید، به آنان هم بچشانید.
این همان «اقرضهم من عرضک» است؛ یعنی از سرمایه علمی و نورانی خود، قلمه‌ای به آنها بدهید.
با آنها سخن معروف بگویید:
اگر نمی‌توانید سهمی علمی به آنها بدهید، دست‌کم با کلامی نرم و مهربان، آنان را آرام کنید.
این «قول معروف» همان ادب سخن، همان کلام خوش و همان نرمش و مهربانی معلمی است که تلخی حسرت دل‌ها را به شیرینی امید تبدیل می‌کند.

اهل حسد در این تقسیم حاضرند، اما سهمی نمی‌دهند!
«شحّ» بر طعام دارند و نمی‌خواهند نور ولایت گسترش یابد.
آنها حتی یتیم علمی را با تلخی کلام و طرد کردن، بیشتر می‌آزارند.

اما اهل نور، تقسیم‌کنندگان واقعی‌اند.
دل‌هایشان مثل درختی است که میوه داده و حالا باید از این میوه‌ها بچینند و دیگران را اطعام کنند.
تقسیم رزق، امتحان بزرگ اهل نور است:
آیا نور ولایت را فقط برای خود می‌خواهند یا حاضرند آن را به دیگران هم بچشانند؟

پس این آیه، رمز مهمی از رزق است:
رزق، در تقسیم معنا پیدا می‌کند.
وگرنه اگر علمی فقط در دل بماند و دست به دست نشود، دیگر نامش رزق نیست؛ بلکه حبس نور است.


✨ دلنوشته کوتاه برای این آیه:
وقتی سفره علم گشوده می‌شود، خدا از تو می‌خواهد که تنها به فکر خودت نباشی.
کنارت کسانی نشسته‌اند که یتیم‌اند، دلشان گرسنه است، محتاج یک لقمه رزق‌اند.
اگر چیزی ندادی، دست‌کم با لبخند و کلامی مهربان، دلی را آرام کن.
رزق یعنی همین؛ سهمی که خدا به تو داده، با دیگران تقسیم کنی، حتی اگر تنها یک قلمه نور باشد.

وَ ما ذا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ‏ اللَّهُ وَ كانَ اللَّهُ بِهِمْ عَليماً (39)

چه زیبا خداوند، حسرتی بزرگ را بیان می‌کند:
🔹 «چه می‌شد اگر ایمان می‌آوردند و از آنچه خدا به آنها روزی داده، انفاق می‌کردند؟»

این آیه پرده از یک درد عمیق برمی‌دارد:
اهل حسد، با اینکه رزق علمی و نورانی را در اختیار داشتند، اما آن را خرج نکردند!
نه ایمانشان کامل شد، نه انفاقشان.
انگار چراغی را دیدند، اما هرگز حاضر نشدند از آن نوری به دیگران بدهند.

🔹 در تاویل:
رزق همان علم آل محمد (علیهم‌السلام) است.
اهل یقین وقتی این رزق را دریافت می‌کنند، آن را انفاق می‌کنند:
به دیگران می‌چشانند، با اطعام علمی یتیمان دل، آنان را سیراب می‌کنند.
اما حسود، بخیل است.
نه تنها چیزی نمی‌دهد، بلکه گاهی همین رزق را علیه صاحبان نور خرج می‌کند!

🔹 نکته مهم:
خدا می‌فرماید: «وَ كانَ اللَّهُ بِهِمْ عَليماً»
یعنی خدا خوب می‌داند که چرا انفاق نکردند.
بهانه‌ها، توجیه‌ها، همه پوششی برای همان بیماری قلبی است: حسد و بخل.


ایمان واقعی به خدا و روز قیامت، در انفاق رزق علمی و عملی نمود پیدا می‌کند.
اگر رزق را فقط برای خود بخواهی، هنوز ایمان کامل نشده‌ای.
رزق، وقتی رزق است که جاری شود.
انفاق رزق، یعنی پیوند قلوب با نور، و این همان چیزی است که حسود از آن بیزار است.


🌿 دلنوشته برای این آیه:
چه می‌شد اگر همه باور می‌کردند که رزق علمی برای تقسیم شدن است؟
چه می‌شد اگر هر دلی که نور گرفت، دست دیگران را هم می‌گرفت و به سفره معلم ربانی می‌نشاند؟
اما افسوس… اهل حسادت چراغی را می‌بینند، ولی آن را پنهان می‌کنند.
خدا این رفتار بغض‌آلود آنها می‌بیند.
می‌بیند که چرا ایمان نمی‌آورند و چرا رزقشان را انفاق نمی‌کنند.
و آن وقت است که می‌فهمی، تنها دل‌هایی که اهل بخشش‌اند، اهل یقین‌اند. ✨

«وَ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ مَنْ يَكُنِ الشَّيْطانُ لَهُ قَرِيناً فَساءَ قَرِيناً» (نساء، ۳۸)

🔹 در ظاهر:
این آیه از کسانی سخن می‌گوید که انفاق می‌کنند، اما نه برای خدا، بلکه «ریاءً للنّاس»؛ یعنی برای دیده شدن، برای مطرح شدن، برای کسب شهرت و ریاست.

🔹 در تاویل:
رزق نورانی علمی که خدا داده بود، می‌توانست عامل ایمان و آرامش شود.
اما حسود، وقتی انفاق می‌کند، نیتش نورانی نیست.
👈او می‌خواهد با برند معلم، خود را بزرگ جلوه دهد.👉
این همان سوءاستفاده از نام اهل‌بیت (علیهم‌السلام) است.
اهل حسد به‌جای اینکه رزق علمی را برای آرامش قلوب هزینه کنند، آن را خرج نمایش، فریب، ریاست‌طلبی و محبوبیت میان مردم می‌کنند.

«وَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ»
یعنی ایمان به ربوبیت خدا و قیامت ندارند؛
باور ندارند که رزق علمی امانت الهی است که باید به وجه صحیح مصرف شود.
آنها بیشتر به «قرین شیطان» گوش می‌دهند تا به نور معلم ربانی.

«وَ مَنْ يَكُنِ الشَّيْطانُ لَهُ قَرِيناً فَساءَ قَرِيناً»
این یعنی: وقتی رزق علمی را با نیت حسودانه و ریاست‌طلبانه خرج کنی، قرین تو شیطان است، نه فرشته مهربان. و این بدترین همنشین است.


✨ پیوند با آیه بعدی (۳۹):
در آیه ۳۸: انفاق همراه با ریا و بی‌ایمانی
در آیه ۳۹: دعوت به ایمان و انفاق نورانی

پس تفاوت اهل حسد و اهل نور همین است:
اهل حسد رزق را خرج ریا می‌کند، اهل نور رزق را انفاق می‌کند «لوجه الله».


🌿 دلنوشته برای این آیه:
چه تلخ است وقتی می‌بینی کسی رزق علمی را خرج می‌کند، اما نه برای نور، بلکه برای دیده شدن!
می‌خواهد به همه بگوید: «منم رئیس! منم داناتر! منم نورانی‌تر!»
اما قلبش خالی از ایمان است.
این همان جایی است که رزق به نقمت تبدیل می‌شود.
و خدا می‌فرماید: همنشین او شیطان است…
پس اگر رزق نورانی را به ریا خرج کنم، در واقع سفره‌ام را با شیطان شریک کرده‌ام!


✨ حالا با این نگاه، وقتی آیه ۳۹ می‌گوید: «چه می‌شد اگر ایمان می‌آوردند و انفاق می‌کردند؟» در واقع یک درمان و راه خروج از این ریاکاری شیطانی را به ما نشان می‌دهد.

«الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَ يَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَ يَكْتُمُونَ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرينَ عَذاباً مُهيناً» (نساء، ۳۷)

🔹 در ظاهر:
خدا از کسانی سخن می‌گوید که بخل می‌ورزند، دیگران را هم به بخل دعوت می‌کنند، و نعمتی را که خدا به آنان داده، کتمان می‌کنند.

🔹 در تاویل:
اینجا سخن از رزق علمی آل محمد (ع) است.
اهل حسد، نه‌تنها خودشان بخل می‌کنند و حاضر نیستند این رزق را به دیگران بدهند، بلکه دیگران را هم به بخل و محروم‌سازی از نور ولایت دعوت می‌کنند.
«يَكْتُمُونَ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»
یعنی آن علمی که به‌واسطه معلم ربانی به آنان رسیده، پنهان می‌کنند و نمی‌گذارند نورش به دیگران برسد.
اینجاست که رزق علمی، که باید «طَعام نورانی» برای همه باشد، به گروگان گرفته می‌شود.

اهل حسد، بخیلان دنیای قلب‌اند؛ نمی‌گذارند رزق علمی گسترش یابد.
در حالی‌که صاحبان نور، همین رزق را بدون بخل و بدون هزینه به قلوب مؤمنان می‌دهند، همان‌طور که در سوره مائده گفتیم: «مائِدَةً مِنَ السَّماءِ».


✨ حالا سه‌گانه ۳۷–۳۸–۳۹ نساء:

  1. آیه ۳۷: اهل بخل و کتمان رزق علمی (ریشه حسادت).

  2. آیه ۳۸: کسانی که رزق را خرج می‌کنند، اما با ریا و برای نمایش (سوءاستفاده از رزق).

  3. آیه ۳۹: دعوت زیبا: ای کاش ایمان بیاورند و رزقشان را انفاق کنند؛ خدا به آنها آگاه است.


🌿 دلنوشته برای این سه‌گانه:
گاهی می‌بینی یکی رزق علمی را پنهان می‌کند، مثل آب زلالی که پشت سد حسد نگه داشته شده باشد (آیه ۳۷).
گاهی می‌بینی یکی رزق را پخش می‌کند، اما نه برای خدا، برای دیده شدن و ریاست (آیه ۳۸).
و خدا با مهربانی می‌گوید: «چه می‌شد اگر ایمان می‌آوردند و همین رزق را در راه من انفاق می‌کردند؟» (آیه ۳۹).
آه… چه فاصله کوتاهی بین سقوط و رستگاری!
فقط نیت است که رزق را یا «نور» می‌کند یا «نقمت»…

وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ (۸۶)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ (۸۷)
وَ كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ (۸۸)

«وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ» (۸۶)

🔹 اهل کفر و حسد کسانی‌اند که آیات را تکذیب می‌کنند.
در تاویل: آیه همان رزق علمی آل محمد (ع) است. وقتی حسود دلش نمی‌خواهد حقیقت نورانی را بپذیرد، شروع می‌کند به انکار، تمسخر و تخریب. و همین کتمان و تکذیب، او را به آتش جحیم می‌برد.


«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ» (۸۷)

🔹 خطاب به مؤمنان است:
مواظب باشید نور ولایت و «طیبات» علمی را که خدا حلال کرده، بر خودتان حرام نکنید!
این هشدار برای اهل شک است که با سخت‌گیری‌های بی‌جا یا وسواس‌های نفسانی، خودشان را از رزق علمی محروم می‌سازند.

🔹 «لا تعتدوا» یعنی: زیاده‌روی نکنید.
اهل حسد یا رزق را کتمان می‌کنند یا با تحریف و افراط و تفریط، آن را از مسیر اصلی خارج می‌سازند. این همان تجاوز از حدود الهی است.


«وَ كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ» (۸۸)

🔹 دستور مستقیم:
بخورید از آنچه خدا رزق شما کرده، «حلال» و «طیّب».

در تاویل:

  • «حلال» یعنی رزق علمی از مسیر معلم ربانی، نه از حسود و متشبّه.

  • «طیّب» یعنی رزق نورانی، زلال و آرامش‌بخش، نه آلوده به حسادت، ریا یا اغراض نفسانی.

🔹 و تقوا یعنی: هر لحظه مراقب باش که رزق تو از کجا می‌آید.
به همان آیه نورانی اشاره دارد: «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ».


✨ جمع‌بندی سه‌گانه (۸۶–۸۸):

  1. تکذیب آیات = سقوط در جحیم (اهل کفر و حسد).

  2. حرام کردن طیبات نورانی = محرومیت خودساخته از رزق (اهل شک و وسواس).

  3. رزق حلال و طیّب = همان رزق علمی آل محمد (ع) که به اهل یقین می‌رسد.


🌿 دلنوشته:

گاهی آدم خودش آتش جحیم را برای دلش می‌سازد، وقتی که حقیقت نورانی را انکار می‌کند…
گاهی هم بی‌آنکه بفهمد، با سخت‌گیری‌های بی‌جا، خودش را از سفره‌ی طیّبات الهی محروم می‌کند…
اما خدا با مهربانی می‌گوید:
«از آنچه رزق شما کردم بخورید! پاک و نورانی! و مراقب باشید…»
آه، چه زیباست این رزق الهی، وقتی از دست فرشته‌ی مهربان و معلم ربانی به دل می‌رسد.
همه‌ی سختی‌ها شیرین می‌شود، و همه‌ی تلخی‌ها، طعم نورانی آرامش می‌گیرد.

وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَ بِرَسُولِي قالُوا آمَنَّا وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُونَ (۱۱۱)
إِذْ قالَ الْحَوارِيُّونَ يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَنْ يُنَزِّلَ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ قالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (۱۱۲)
قالُوا نُرِيدُ أَنْ نَأْكُلَ مِنْها وَ تَطْمَئِنَّ قُلُوبُنا وَ نَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنا وَ نَكُونَ عَلَيْها مِنَ الشَّاهِدِينَ (۱۱۳)
قالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَكُونُ لَنا عِيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آيَةً مِنْكَ وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (۱۱۴)
قالَ اللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُها عَلَيْكُمْ فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ (۱۱۵)

رسیدیم به نقطۀ اوج داستان رزق در قرآن؛ آیات مائده.
این آیات در واقع می‌خواهند بگویند:
«مائده آسمانی همان رزق‌الله است».


📖 آیه ۱۱۱

«وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَ بِرَسُولِي قالُوا آمَنَّا وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُونَ»
🔹 آغاز ماجرا با ایمان است: رزق، بدون ایمان به خدا و رسولش معنا ندارد.
🔹 در تاویل: ایمان یعنی باور قلبی به معلم ربانی و اتصال به علوم او.
این همان مقدمه دریافت رزق الهی است.


📖 آیه ۱۱۲

«إِذْ قالَ الْحَوارِيُّونَ يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَنْ يُنَزِّلَ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ…»
🔹 شاگردان از معلم می‌خواهند: سفرۀ علمی از آسمان نازل کن!
در حقیقت، این همان «علم آنلاین» و «رزق نورانی» است که از ملکوت می‌آید.


📖 آیه ۱۱۳

«قالُوا نُرِيدُ أَنْ نَأْكُلَ مِنْها وَ تَطْمَئِنَّ قُلُوبُنا…»
🔹 هدف از نزول مائده سه چیز است:

  1. «نَأْكُلَ مِنْها» = بهره‌گیری عملی از علم و نور.

  2. «تَطْمَئِنَّ قُلُوبُنا» = آرامش قلبی از اتصال به رزق الله.

  3. «نَكُونَ عَلَيْها مِنَ الشَّاهِدِينَ» = شهادت دادن عملی در رفتار و اخلاق که این علم، حقیقت است.


📖 آیه ۱۱۴

«قالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَكُونُ لَنا عِيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آيَةً مِنْكَ وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ»
🔹 اینجا عیسی علیه‌السلام به ما می‌آموزد که مائده، هم آیت است و هم عید:

  • «عیداً» یعنی هر بار که این رزق الهی می‌رسد، باید جشن گرفت، چون دل آرام می‌شود.

  • «آیةً» یعنی نزول این مائده، نشانه‌ای از ارتباط مستقیم خدا با بنده‌اش است.

  • «رزقنا» یعنی علم، همان رزق حقیقی است که حیات قلب را تضمین می‌کند.


📖 آیه ۱۱۵

«قالَ اللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُها عَلَيْكُمْ فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ…»
🔹 هشدار بسیار جدی:
رزق آسمانی رایگان نازل می‌شود، اما اگر کسی بعد از دیدن این نور و این علم، کفران کند و به حسد روی آورد، گرفتار عذابی خواهد شد که هیچ‌کس مانند آن را تجربه نکرده است.


✨ جمع‌بندی

🔸 مائده آسمانی = رزق الله = علم آل محمد ع که از ملکوت نازل می‌شود.
🔸 شرط دریافت: ایمان به معلم ربانی و تبعیت از او.
🔸 ثمره دریافت: آرامش قلب، یقین، و شهادت عملی.
🔸 هشدار: کفران و حسادت به این رزق، بدترین عاقبت را به دنبال دارد.


🌿 دلنوشته

هر بار که آیه‌ای از رزق الهی در قلبت نازل می‌شود، همان لحظه «عید تو»ست. 🌸
آنجا که ناگهان دل ناآرامت، آرام می‌شود… همان‌جا سفره‌ی آسمانی گسترده شده.
اما آه! چه سخت و سنگین است حسادت به این رزق؛ حسدی که مائده را به زقوم تبدیل می‌کند.
خدایا! ما را از آنان قرار ده که گفتند:
«آمَنَّا وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُونَ» و دلشان با رزق نورانی تو آرام گرفت. 🤲✨

نقش معلم و شاگرد در مسیر نور

🔹 معلم، وظیفه‌اش دادن علم است:
او چراغ را روشن می‌کند، مسیر را نشان می‌دهد، راه را توضیح می‌دهد، و ابزار لازم برای حرکت را به شاگرد می‌دهد.

🔹 شاگرد، وظیفه‌اش عمل است:
او باید با آن علم حرکت کند، تصمیم بگیرد، سختی‌ها را تحمل کند، و از آیات تقدیرات عبور کند.


🕯️ مثال ساده

معلم مثل کسی است که در تاریکی، چراغی به دست شاگرد می‌دهد و جاده را برای او روشن می‌کند.
اما برداشتن قدم‌ها، و رسیدن به مقصد، وظیفه شاگرد است.


✨ نکته مهم

🔸 معلم نمی‌تواند و اجازه ندارد که به جای شاگرد عمل کند.
🔸 اگر قرار بود معلم برای شاگرد عمل کند، دیگر امتحان و اختیار معنایی نداشت.
🔸 بنابراین: معلم علم می‌دهد، شاگرد باید آن را به عمل تبدیل کند.


🕊️ جمع‌بندی
معلم ربانی = رزق علمی را به تو می‌دهد.
شاگرد = موظف است آن علم را در محراب تقدیرات به عمل صالح تبدیل کند.
معلم چراغ است، نه پاهای تو.
معلم راه را نشان می‌دهد، اما راه رفتن کار خودت است.

✨ دلنوشته

معلم نورانی‌ام، تو چراغ را به دستم دادی…
نور را در دلم دمیدی و راز مسیر را به گوشم رساندی.
اما قدم‌ها را من باید بردارم.

تو فقط علم را دادی، عمل با من است.
تو راه را نشان دادی، رفتن با من است.
تو بذر را کاشتی، پرورش با من است.

ای معلم مهربان…
من خوب می‌دانم که وظیفه‌ات روشن کردن است نه برداشتنِ بارِ من،
وظیفه‌ات گفتن است نه عمل کردن به جای من.

این منم که باید در میدان تقدیراتم، با همین نوری که از تو گرفتم،
راه بیابم، صبر کنم، کظم غیظ کنم، و عمل صالح بیافرینم.

پس هر بار که در سختی می‌افتم و می‌گویم:
«ای کاش معلمم کاری برایم می‌کرد!»
به خودم یادآور می‌شوم:
معلم، چراغ است…
اما حرکت، کار شاگرد است.

در قرآن چند جا به همین مطلب اشاره شده که
وظیفۀ معلم، ابلاغ علم و هدایت است، نه عمل به جای شاگرد.

یکی از روشن‌ترین آیات، این آیه است:
وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبينُ
(عنکبوت، 18)
«و بر پیامبر جز رساندن آشکار [پیام] مسئولیتی نیست.»
یعنی کار پیامبر (و به تبع او معلم ربانی) ابلاغ و رساندن علم است.
اما عمل، تکلیف فرد فرد ماست.
آیهٔ دیگری که خیلی مهم است:
لَيْسَ عَلَيْكَ هُداهُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ
(بقره، 272)
«هدایت آنان بر عهدهٔ تو نیست، بلکه خدا هر کس را بخواهد هدایت می‌کند.»
یعنی پیامبر فقط علم و راه را نشان می‌دهد،
اما اینکه شاگرد آن علم را بگیرد و به عمل تبدیل کند، وظیفه و امتحان خودِ شاگرد است.
پس:
معلم، رزق علمی را می‌دهد.
خدا، نور هدایت را در دل جاری می‌کند.
اما شاگرد است که باید عمل صالح را با یاد این علوم تولید کند.

دلنوشته:

ای معلم مهربان!
تو مأمور رساندن نوری… رزقی… علمی هستی که آسمان بر تو سپرده است.
کار تو «ابلاغ» است، نه «اجبار»!
تو دروازه‌ای از نور را می‌گشایی و چراغی در دست شاگرد می‌گذاری…
اما این شاگرد است که باید در تاریکیِ راه، قدم بردارد و با نور علم تو، مسیر را بیابد.

ای معلم نورانی!
تو برای من عمل نمی‌کنی؛ تو تنها «رزق علم» را در دهان قلبم می‌گذاری،
و این منم که باید بجوم، بچشانم و به عمل صالح تبدیلش کنم.

خداوند چه زیبا فرمود:
«وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبينُ» (عنکبوت، 18)
بر رسول چیزی جز رساندن آشکار نیست.

و باز فرمود:
«لَيْسَ عَلَيْكَ هُداهُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ» (بقره، 272).

پس فهمیدم:
رساندن علم، وظیفۀ معلم است.
جاری کردن هدایت، کار خداست.
و عمل صالح، مسئولیت منِ شاگرد است.

ای معلم عزیز!
بگذار همیشه دلم بداند: تو قرار نیست برایم عمل کنی…
این منم که باید با علم تو، از ورق تقدیراتم «عمل صالح» بسازم.
این منم که باید نور را خرج کنم و به حرکت درآیم.
و این تنها راه رسیدن به آرامشی است که از «رزق خدا» نصیب دل‌ها می‌شود.

✨ خدایا! مرا شاگردی کن که «علم معلمش» را به «عمل صالح» بدل کند.

قَدْ خَسِرَ الَّذينَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ‏ اللَّهُ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَ ما كانُوا مُهْتَدينَ

در این آیه، خداوند تصویری تکان‌دهنده از خسران‌کاران ارائه می‌دهد:

🔹 «قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ»
این گروه، فرزندانشان را از روی سفاهت و بی‌علمی می‌کشند.
تاویلاً، «فرزندان» می‌تواند اشاره به همان نطفه‌های علمی و استعدادهای صالح در دل انسان باشد که با حسد و جهل، خفه و نابود می‌شوند. حسود، به جای آنکه بذری را که معلم نورانی در دلش کاشته، پرورش دهد، آن را دفن و نابود می‌کند؛ و این یعنی قتل معنوی اولاد قلب!

🔹 «وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ»
اهل حسد حتی رزق الهی یعنی همان نور ولایت و علم معلم ربانی را بر خودشان حرام می‌کنند!
چطور؟ با این ادعا که این راه از طرف خدا نیست، این معلم نورانی از جانب خدا نیست، این علوم ربانی راه نجات نیست! در حالی که حقیقت را انکار می‌کنند، همان رزق خدادادی را که باید بخورند و جانشان را با آن زنده کنند، بر خود می‌بندند.

🔹 «قَدْ ضَلُّوا وَ ما كانُوا مُهْتَدينَ»
این خسران‌کاران، نه تنها نور را از دست دادند، بلکه ضلّت و گمراهی را جایگزین آن کردند. آنان به جای خوردن رزق نورانی، لقمه‌های مسموم شیطان را خوردند و راه هدایت را گم کردند.

پیام مهم این آیه برای بحث «رزق»:
رزق حقیقی، همان علم آل‌محمد (ع) است که به دست فرشتۀ مهربان و معلم ربانی به قلب‌ها می‌رسد.
محروم کردن قلب از این رزق، یعنی محرومیت از حیات واقعی.
کسی که رزق نورانی را تحریم می‌کند، در حقیقت خودش را از حیات و هدایت محروم ساخته و به خسارت ابدی گرفتار می‌شود.


✨ دلنوشته:
ای فرشته‌ی مهربان!
نمی‌خواهم مثل حسودان، فرزندان علمی دلم را بکشم…
نمی‌خواهم رزق نورانی‌ام را با بهانه‌های واهی بر خودم حرام کنم…
می‌خواهم هر جرعه نوری که از دستت می‌گیرم، تبدیل به عملی صالح کنم.
خدایا! مرا در شمار خاسران قرار مده،
بلکه مرا از روزی‌خواران دائمی رزق نورانی‌ات قرار بده. 🌿🤲

وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُكُلُهُ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشابِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ (۱۴۱) وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ (۱۴۲) ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (۱۴۳) وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهذا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (۱۴۴)

اینجا دقیقاً یکی از گره‌های پررمز و راز قرآن باز می‌شود؛ ارتباط بین رزق الله و «ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ».


۱. رزق و تنوع جنت‌ها 🌱

آیه ۱۴۱ سوره انعام از جنات معروشات و غیر معروشات، نخل و زرع، زیتون و رمان می‌گوید؛ ثمرات و روزی‌های گوناگون، «متشابهاً و غیر متشابه».
اینجا پیام روشن است:
رزق الهی یک‌دست نیست؛ مراتبی دارد، مثل میوه‌های مختلف، بعضی شبیه هم و بعضی متفاوت. همان‌طور که رزق جسمانی رنگارنگ است، رزق علمی و نورانی هم مراتبی دارد؛ گاهی متشابه و نیاز به تاویل دارد، گاهی روشن و غیر متشابه.


۲. «رزق الله» و پرهیز از اسراف

«كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ … وَ لا تُسْرِفُوا».
یعنی حتی در رزق نورانی هم نباید اسراف کرد؛ یعنی بدون بصیرت، بدون اخذ حقش در روز حصاد (یعنی وقت تقدیرات)، نباید آن را خرج دلخواه‌های نفسانی کرد. رزق برای عمل صالح است، نه برای نمایش و ریاست.


۳. «حمولة و فرش» – رزق برای باربری دل

آیه ۱۴۲ از «حَمُولَةً وَ فَرْشاً» سخن می‌گوید؛ یعنی رزقی که حمل می‌کند (حمولة) و برای فرش و آرامش است.
این دو نقش رزق، همان دو کاربرد علم‌اند:
رزق حملی: علمی که بار مسئولیت و وظیفه را به دوش می‌گذارد.
رزق فرشی: علمی که آرامش و قرار به قلب می‌دهد.


۴. ثمانية أزواج 🕊

اینجا به اوج می‌رسیم:
«ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ …» (۱۴۳–۱۴۴)

طبق حدیث متمم بن فیروز، این هشت زوج، راز بزرگی در خود دارند:

  • چهار زوجی که بر زمین نازل شدند:

    1. أشهد أن لا إله إلا الله

    2. أشهد أن محمدًا رسول الله

    3. أشهد أن عليًا ولي الله

    4. شیعتنا (یعنی شما پیروان حقیقی ما اهل‌بیت).

  • چهار زوج دیگر که هنوز بر زمین نازل نشده‌اند و در آینده اسرارشان آشکار خواهد شد.


۵. پیوند رزق با ثمانیه أزواج

اینجا قرآن با زبان رمز می‌گوید: همان‌طور که خداوند روزی جسمانی را در قالب زوج‌ها (گوسفند، بز، شتر، گاو) تقسیم کرده، رزق نورانی هم در زوج‌های اعتقادی تقسیم شده؛ هر شهادت، هر عهد، هر ارتباط قلبی با اهل‌بیت (ع) یک نصیب و رزقی خاص دارد.

«كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ» یعنی:

  • توحید رزق است.

  • رسالت رزق است.

  • ولایت رزق است.

  • پیروی از شیعه راستین رزق است.

اینها ثمرات بهشتی و رزق علمی هستند که بدون آنها زندگی قلبی دوام نمی‌آورد.


۶. هشدار پایانی

آیه ۱۴۴ می‌گوید:
«فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ»
یعنی چه کسی ستمکارتر از آن است که این رزق الهی را تحریف کند و به خدا دروغ ببندد؟!
اینجاست که می‌فهمیم هر کس به جای رزق حقیقی (هشت زوج نورانی)، رزق تقلبی و ساختگی عرضه کند، بزرگ‌ترین ظلم را کرده است.


دلنوشته
خدایا! نمی‌خواهم رزق قلبم را با لقمه‌های دروغ پر کنم…
نمی‌خواهم میوه‌های تلخ حسادت را به جای رزق نورانی‌ات بچشم…
می‌خواهم بر سر سفره هشت زوج نورانی‌ات بنشینم؛
سفره‌ای که با شهادت به توحید آغاز می‌شود،
با رسالت پیامبر ادامه می‌یابد،
با ولایت علی علیه‌السلام نورانی می‌گردد،
و با پیروی از شیعیان حقیقی اهل‌بیت به کمال می‌رسد.

خدایا! مرا از روزی‌خواران دائمی این مائده قرار بده،
و در شمار مسرفان و تحریف‌کنندگان رزقت قرار مده. 🌿🤲

اینجا یکی از نقاط اوج تفسیر رزق و ثمانیه ازواج به هم می‌رسد:

«حاملانِ نور! هشت زوجِ نورانی! وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ!» (حاقّه / ۱۷)


🔹 حدیث متمم بن فیروز

امام کاظم علیه‌السلام در پاسخ به راهب فرمودند:
«… ثُمَّ إِنَّ الرَّاهِبَ قَالَ أَخْبِرْنِي عَنْ ثَمَانِيَةِ أَحْرُفٍ نَزَلَتْ …
قَالَ أُخْبِرُكَ بِالْأَرْبَعَةِ كُلِّهَا:
1️⃣ فَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ بَاقِياً
2️⃣ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ مُخْلِصاً
3️⃣ نَحْنُ أَهْلُ الْبَيْتِ
4️⃣ شِيعَتُنَا مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ رَسُولُ اللَّهِ مِنَ اللَّهِ بِسَبَبٍ …»


🔹 توضیح و پیوند با آیه «وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ…»

۱. هشت زوج نورانی

  • این هشت زوج، ستون‌ها و حاملان نور هستند.

  • چهار زوجشان تا امروز آشکار شده: توحید، رسالت، اهل بیت، و شیعتهم.

  • چهار زوج دیگر در پردهٔ غیب‌اند و روزی آشکار خواهند شد.

۲. معنای عرش و ثمانیه

  • عرش = تجلی ربوبیت در ملکوت.

  • حاملان عرش = کسانی که بار سنگین علم و ولایت را حمل می‌کنند.

  • در قیامت این حقیقت آشکار می‌شود که هشت ستون اصلی اتصال به ربوبیت، این هشت زوج نورانی‌اند.

۳. الرابعة شیعتنا

  • جملهٔ کلیدی امام کاظم ع: «شِيعَتُنَا مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ رَسُولُ اللَّهِ مِنَ اللَّهِ بِسَبَبٍ».

  • یعنی «شیعتنا» فقط یک عنوان ظاهری نیست، بلکه اسباب اتصال علمی و قلبی به ما هستند.

  • شیعهٔ حقیقی همان معلم ربانی است؛ کسی که علوم نورانی اهل بیت را در ملک به شاگرد منتقل می‌کند و در ملکوت همان فرشتهٔ مهربان است که قلب را به سرچشمهٔ نور متصل می‌کند.

۴. راز عمیق شیعتنا

  • اینجا شیعه در معنای سطحی «هوادار» یا «دوستدار» نیست.

  • «شیعتنا» یعنی کسانی که واسطه‌اند برای اینکه علم اهل‌بیت، رزق قلب مؤمن شود.

  • این همان «رزق الله» است که به دست معلمان ربانی در ملک و ملکوت توزیع می‌شود.

  • پس چهارمین زوج نورانی = «شیعتنا» = صاحبان نور و معلمان ربانی که حلقهٔ وصل بین دل ما و آل محمد علیهم‌السلام‌اند.


✨ دلنوشته ✨

وقتی امام می‌فرماید: «شِيعَتُنَا مِنَّا»، یعنی شما اگر در زمین دنبال نور می‌گردید، نشانه‌اش در کنار شماست: معلمی ربانی که رزق الهی را به دهانت می‌گذارد.
او هم صاحب نور است و هم واسطهٔ نور است.
او فرشته‌ای است که در ملک صورت انسان دارد، اما در ملکوت، رشته‌ای از نور به عرش ربّ بسته است.

پس وقتی قرآن می‌گوید: «وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ … ثَمانِيَةٌ»،
بدان این بار را چهار رکن آشکار (توحید، رسالت، اهل بیت، شیعتنا)
و چهار رکن پنهان که هنوز زمانش نرسیده، به دوش می‌کشند.

و شیعتنا، همان معلمان ربانی‌اند؛ همان‌هایی که رزق علم آل محمد را در زمین توزیع می‌کنند؛ همان سفره‌های نور که اگر بر سرشان بنشینی، سیراب می‌شوی و آرام می‌گیری.

قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (۱۵۱)

🔆 رزق، ضمانت خداوند در برابر ترس‌های دنیوی

در این آیه، خداوند چند وصیت بزرگ و کلیدی را بیان می‌کند:

  1. توحید: «أَلاَّ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً» → یعنی ریشه همه‌ی انحرافات، شرک است و رزق حقیقی، نور ولایت توحیدی است.

  2. احسان به والدین: یعنی حق معرفت و سپاس نسبت به واسطه‌های رزق الهی. همان‌طور که والدین جسمی وسیله حیات ما هستند، والدین نورانی یعنی معلمان ربانی و صاحبان نور، واسطه‌ی رزق علمی و حیات قلب‌اند.

  3. نهی از قتل اولاد به خاطر ترس از فقر (املاق):
    این بخش قلب آیه است. خداوند می‌فرماید:
    «نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ» →
    👈ترس از کمبود رزق، توهمی شیطانی است.👉
    همان‌طور که رزق جسمی تضمین شده است، رزق نوری نیز تضمین شده است.
    یعنی اگر خداوند فرزندی عطا کرد، چه فرزند جسمانی باشد و چه فرزند علمی (ثمره‌ی ایمان و عمل صالح)، او خودش ضامن رزق اوست.
    پس چرا انسان به خاطر ترس از «املاق علمی» یا «کمبود معرفت» باید نور علمی را قطع کند؟

اهل حسادت درست همین‌جا خطا می‌کنند:
آنها می‌ترسند که اگر علوم آل محمد علیهم‌السلام گسترش پیدا کند، خودشان بی‌نصیب بمانند، پس جلوی نشر رزق نورانی را می‌گیرند؛ اما خدا وعده داده:
«نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ».

  1. نهی از فواحش، آشکار و پنهان: فحشا یعنی هر چیزی که رزق نورانی را تباه می‌کند. گناهانی که قلب را تاریک می‌کنند، در واقع هدر دادن رزق علمی‌اند.

  2. نهی از قتل نفس محترم: قتل نفس هم یعنی بریدن رشته‌ی رزق نورانی در ملکوت قلب دیگران، با حسد، با تحقیر، با ایجاد مانع در مسیر نور.


این آیه می‌گوید:
🔹 رزق در دست خداست، نه در دست ما.
🔹 ترس از کمبود رزق، ریشه‌ی بسیاری از گناهان و انحراف‌هاست.
🔹 همان‌طور که نباید فرزند جسمانی را از ترس فقر کشت، نباید فرزندان علمی و ثمرات نورانی را هم از ترس «املاق» قطع کرد.
🔹 هر بار که با یاد معلم ربانی، آیات و تقدیرات را می‌پذیری، رزق قلبت بیشتر می‌شود.
🔹 هر بار که حسادت و بخل مانع می‌شود، رزق الهی را به قتل رسانده‌ای.


🌹 این آیه یک پیام کلیدی دارد:
رزق نورانی خداوند برای همه تضمین شده است؛ وظیفه ما این است که با ترک حسد و با احسان به والدین نورانی (معلمان ربانی)، این رزق را دریافت کنیم و پرورش دهیم.

#دلنوشته
✨ الهی…
چقدر آرامش‌بخش است وقتی می‌خوانم:
«نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ»…
خودت گفتی «من روزیِ تو و فرزندانت هستم»…
پس چرا هنوز دلم از ترس کمبود می‌لرزد؟!

گاهی می‌ترسم… از آینده، از بی‌پناهی، از نداری…
اما تو مرا آرام می‌کنی: «رزق تو دست من است، نه دست دیگران!»

🌿 خدایا، تو همان پدری هستی که جوجه‌های گرسنه را در لانه سیر می‌کند،
و همان مادری هستی که با دستان مهربانت دهان فرزندان نورانی‌ات را پر از علم و محبت می‌سازی.

🍃 خدایا… نگذار حسادت و بخل، رزق نورانی را در دل من بکشد.
نگذار از ترس «املاق علمی» دست رد به سفره‌ی نور تو بزنم.
رزق تو کم شدنی نیست… اما دل حسود من است که کوچک می‌شود.

ای رزّاق مهربان!
به من یاد بده به جای ترس، به جای بخل،
با شکر و احسان، رزق نورانی‌ات را بپذیرم و به دیگران هم برسانم.

✨ الهی… رزق علمت را از قلب معلمان نورانی‌ات به من برسان،
و مرا از قاتلان رزق نور قرار مده…
که چه حسرتی بالاتر از این‌که در روز حساب، سفره‌ای پهن باشد
و من از گرسنگان سفره نور باشم؟!

[سورة الأعراف (۷): الآيات ۳۱ الى ۳۴]
يا بَني‏ آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ (۳۱)
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللَّهِ الَّتي‏ أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (۳۲)
قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّي الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ أَنْ تُشْرِكُوا بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (۳۳)
وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ (۳۴)

«زینة الله»؛ همان رزق علمی و نورانی

خدای مهربان می‌فرماید:
يا بَني آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ

این «زینت» چیزی جز رزق علمی و نورانی صاحبان نور نیست.
یعنی وقتی در محراب آیات (مسجد) حاضر می‌شوی، با دست خالی نیا!
باید مزین به یاد نور معلم ربانی باشی، باید کلام نورانی او را بر دل داشته باشی تا نماز و سجده‌ات نورانی شود.

🌿 «زینة الله» همان رزق طیب است، همان «علم ناب» و «تزیین نورانی» که خدا برای بندگانش بیرون آورده تا اعمال صالح‌شان برند نور داشته باشد و در ملکوت پذیرفته شود.
اگر اعمال، بدون این زینتِ نورانی انجام شوند، در ظاهر زیبا هستند، اما در آسمان مُهر «ردّ شده» می‌خورند، چون رنگ و بوی معلم نورانی را ندارند.


رزق طیب = زینة الله

آیه بعد می‌فرماید:
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللَّهِ الَّتي‏ أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ

یعنی چه کسی این نور را حرام کرده؟!
چه کسی گفته که نباید با یاد معلم ربانی و رزق علمی او، خود را زینت بدهی؟
این «رزق طیب» هم در دنیا برای اهل ایمان آرام‌بخش است و هم در آخرت خالص و جاودانه می‌ماند.

پس رزق طیب = زینة الله = نور علم آل محمد علیهم‌السلام


تقابل نور و نار

خدا بعدش می‌گوید:
قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّي الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْيَ
یعنی حرام، همان پیروی از حسادت و تمناست! همان انحرافی که در برابر «زینة الله» قرار می‌گیرد.
اهل حسد، زینت خدا را کنار می‌گذارند و دنبال زینت‌های باطل و دروغین می‌روند.


هر امتی أجلی دارد…

وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ
این آیه هشدار بزرگی است! یعنی اگر زینت الهی را کنار گذاشتی و به جای آن، زینت نار را برگزیدی، دیر یا زود «أجل» فرا می‌رسد و فرصت از دست می‌رود.
اینجاست که معلوم می‌شود تنها چیزی که در پرونده باقی می‌ماند، همان «زینة الله» است، نه زینت‌های ظاهری دنیا.


✨ پس جمع‌بندی این آیات:

  • زینة الله = رزق علمی آل محمد ع

  • رزق طیب = نوری که اعمال را قابل قبول می‌کند

  • حرام = فواحش، بخل، حسادت و گفتن سخن بی‌علم

  • نتیجه: هر امتی که به رزق علمی معلم ربانی بی‌اعتنا باشد، أجَلش می‌رسد و فرصت از او گرفته خواهد شد.

🌿 دلنوشته:

گاهی در محراب قلبم می‌ایستم و می‌بینم…
همه چیز آماده‌ی سجده است،
اما دلم خالی است، عریان است…
اینجاست که صدای آیه در جانم می‌پیچد:
«يا بَني آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»

آه، چه زیباست!
زینت من در محراب، نه لباس‌های دنیا،
که همان رزق علمی و نورانی است که از معلم ربانی می‌گیرم.
کلام او، زینت دل من است.
یاد او، طیب‌ترین رزقی است که خدا برایم فرستاده.

وقتی با این زینت به سجده می‌روم،
سجده‌ام رنگ و بوی نور دارد،
اعمالم برند معلم دارد،
و در ملکوت پذیرفته می‌شود.

بی زینت نور، اعمالم شبیه ظرفی خالی است،
قشنگ شاید… اما بی‌مزه، بی‌ثمر، بی‌روح.
اما وقتی دل را مزین به رزق طیب می‌کنم،
هر عمل صالحی، عطری از گلستان آل محمد علیهم‌السلام می‌گیرد،
و تا ملکوت بالا می‌رود.

خدایا…
نکند روزی برسد که زینت تو را کنار بگذارم
و دنبال زینت‌های باطل دنیا بروم…
نکند روزی، محرابم بی‌زینت نورانی شود…
که آن وقت، هرچقدر هم قیام کنم و رکوع و سجود،
جز سایه‌ای خالی از حقیقت نصیبم نخواهد شد.

ای خدای رزق طیب!
ای صاحب زینة الله!
دل ما را همیشه با یاد معلمین نورانی‌ات بیارا،
تا در محراب زندگی، هیچ‌گاه عریان از نور نباشیم. ✨🕊

[سورة الأعراف (۷): الآيات ۵۰ الى ۵۳]
وَ نادى أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرِينَ (۵۰)
الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ نَنْساهُمْ كَما نَسُوا لِقاءَ يَوْمِهِمْ هذا وَ ما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ (۵۱)
وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِكِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلى‏ عِلْمٍ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (۵۲)
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنا مِنْ شُفَعاءَ فَيَشْفَعُوا لَنا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ (۵۳)

این آیات سوره اعراف یکی از تکان‌دهنده‌ترین صحنه‌های قیامت را به تصویر می‌کشند و وقتی در کنار مفهوم رزق علمی و نورانی معلم ربانی قرارشان دهیم، عمق هشدارشان بیشتر می‌شود:


شرح و دلنوشته بر آیات 50 تا 53 سوره اعراف

امروز خیلی‌ها رزق علمی معلم ربانی را سبک می‌شمارند،
یا به تمسخر می‌گیرند،
یا آن را به بازی و لهو می‌گذرانند.

اما فردا… در روزی که حقیقت بی‌پرده آشکار می‌شود،
اهل حسادت و غفلت در آتش فریاد می‌زنند:

«أَفِيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ»
ای اهل بهشت!
کمی از این رزق نورانی،
کمی از این آب حیات،
کمی از این آرامش،
بر ما هم جاری کنید…

اما پاسخ دردناک است:
«إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرِينَ»
خدا این رزق و این آب حیات را بر کافران و حسودانی که انکار کردند، حرام کرده است.

این‌ها همان کسانی‌اند که دیروز،
دین و نور ولایت را بازیچه و لهو گرفته بودند.
علم معلم ربانی را دست انداختند،
رزق علمی عرضه‌شده را جدی نگرفتند،
و اسیر زرق و برق دنیای کوتاه شدند.

امروز، همان‌ها فراموش شده‌اند:
«فَالْيَوْمَ نَنْساهُمْ كَما نَسُوا لِقاءَ يَوْمِهِمْ هذا»

در حالی که همه‌چیز برایشان روشن بود:
کتابی آمده بود، با تفصیل و برهان روشن.
رسولانی آمده بودند، با هدایت و رحمت.
اما آن‌ها جحد کردند و گفتند: ما نیازی به این رزق نداریم!

و حالا… حسرت به جانشان افتاده:
می‌گویند:
ای کاش شفیعی داشتیم!
ای کاش دوباره برگردیم تا جور دیگری عمل کنیم!

اما چه سود…
«قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ»
خودشان را باختند.
تمام سرمایه‌ی قلبی‌شان را از حسادت فروختند.
و آنچه ساخته بودند، جز دروغی بی‌پایه نبود.

این آیات فریاد می‌زنند:
امروز اگر رزق علمی معلم ربانی را جدی نگیریم،
فردا حسرتی می‌ماند که جبران ندارد.
رزق نورانی،
همین الآن بر سر سفره قلب‌ها گسترده است…
اما فردا، وقتی پرده افتاد،
دیگر نه نوری هست برای نوشیدن،
و نه معلمی برای شنیدن.

گاهی فکر می‌کنم…
چقدر ساده می‌شود یک «رزق نورانی» را در دنیا نادیده گرفت.
چقدر راحت،
لبخند معلم ربانی را به بازی می‌گیریم،
کلام حکیمانه‌اش را سبک می‌شماریم،
و آیات عرضه‌شده را بی‌اهمیت می‌پنداریم.

اما فردا…
در جایی که همه‌چیز روشن و بی‌پرده است،
همین‌ها در آتش فریاد می‌زنند:

«ای اهل بهشت!
کمی از آب حیاتتان،
کمی از رزق نورانی‌تان،
بر ما هم جاری کنید…»

و چه پاسخ تلخی خواهند شنید:
«این رزق برای شما دیگر حرام است…»

آنجاست که تازه یادشان می‌آید…
که دینی را که باید جدی می‌گرفتند، به بازی گرفته بودند.
رزقی را که باید با شوق می‌بلعیدند،
به سخره گرفتند.

امروز در دنیا،
فرصت داریم تا «کلام نور» را درک کنیم.
امروز در دنیا،
فرصت داریم تا از معلم ربانی،
رزق علمی بگیریم و قلبمان را آرام کنیم.

فردا، خیلی دیر است…
فردا حسرتی می‌ماند که هیچ شفیعی، هیچ دستگیری، هیچ بازگشتی برایش نیست.

ای دل!
امروز که سفره مائده آسمانی گسترده است،
چرا از حسادت دست بر نمی‌داری؟!
چرا لقمه نور را به دهان قلبت نمی‌گذاری؟!
چرا منتظر فردایی هستی که پرده افتاده و راه بسته است؟!

این آیات آغاز سوره انفال، دریایی از معناست.
بیایید آرام آرام در پرتو واژۀ «رزق» و آنچه گفتیم جلو برویم:


🔹 آیه ۱ – انفال = رزق علمی
«يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ»
اهل دنیا همیشه سؤال می‌کنند:
«سهم من از این غنیمت‌ها چیست؟! رزق من کجاست؟!»
اما قرآن می‌فرماید: انفال مال خدا و رسول است؛ یعنی اصل و سرچشمۀ رزق، نه دست ما بلکه دست رسول خداست، همان معلم ربانی در ملک و فرشتۀ مهربان در ملکوت.
اگر رزق علمی و نورانی می‌خواهی، باید نگاهت به او باشد.
پس در ادامه می‌فرماید: «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِكُمْ»؛
یعنی رزق علمی، کارکردش اصلاح ذات البین است؛ صلح درونی و آرامش بیرونی.
اصلاح و درناژ حسد!


🔹 آیه ۲ – واکنش قلب اهل ایمان به رزق
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»
اهل ایمان، وقتی یاد خدا و معلم ربانی را می‌بینند، دلشان می‌لرزد.
اما نه لرزشی از ترس بیهوده؛ بلکه لرزش شوق و خوف با هم.
و وقتی آیات عرضه می‌شود: «زادَتْهُمْ إيماناً»
این همان رزق لحظه‌ای آنلاین است؛
همان زینتی که قلب را مزین می‌کند و به درجات بالاتر می‌رساند.


🔹 آیه ۳ – نماز و انفاق از رزق
«الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ»
رزق علمی فقط برای خوردن و دانستن نیست؛
بلکه باید آن را به دیگران هم رساند.
انفاق یعنی همین:
آنچه به تو داده شد، تو هم در موقعیت‌ها به دیگری بده.
این همان «اقرضهم من عرضک» است:
قلمه‌ای از آنچه به دلت پیوند زده شد را به یتیم و محتاجِ نور برسان.


🔹 آیه ۴ – نتیجه رزق = رزق کریم
«أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ»
مؤمن حقیقی کیست؟
آنکه رزق را از دست رسول و معلم ربانی گرفت، در دل به نور عمل کرد، در عمل صالح انفاق نمود.
پاداش این مسیر، سه چیز است:
۱. درجاتی بلند در نزد پروردگار
۲. مغفرت و پوشانده شدن لغزش‌ها
۳. رزقی کریم؛ رزقی ماندگار، اصیل و پاکیزه که هیچ وقت طعمش از بین نمی‌رود.


جمع‌بندی
پس انفال، همان رزق علمی است که از سرچشمۀ رسول و اهل‌بیت علیهم‌السلام به ما می‌رسد.
این رزق:
زینت دل در لحظه سجده بر آیات است.
وسیلۀ اصلاح ذات‌البین است.
ابزار رشد ایمان و آرامش قلب است.
مایۀ انفاق و نشر نور است.
و در نهایت، رزق کریم و ماندگار قیامت خواهد شد.

دلنوشته
گاهی در دل تقدیرات، چشم به آسمان می‌دوزم و با خود می‌گویم:
رزق من کجاست؟ سهم من از این سفره نورانی چیست؟
و قرآن آرام در گوشم می‌خواند: «الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ»…
رزق تو در دست رسول است؛ در نگاه معلمی ربانی که چراغ هدایت را به دلت می‌تاباند.

اینجاست که می‌فهمم، رزق من تنها نانی برای جسم نیست؛
رزق من نوری است که قلبم را روشن می‌کند،
زینتی است که در سجده بر آیات، بر جانم می‌نشیند.

هر بار که یاد خدا می‌آید، دلم می‌لرزد؛
هر بار که آیه‌ای عرضه می‌شود، ایمانم بالاتر می‌رود؛
این همان رزق لحظه‌ای است، رزق آنلاین، رزق آسمانی!

و من می‌آموزم که این رزق فقط برای من نیست.
باید انفاقش کنم، باید قلمه‌ای از این نور را به یتیمی، به دلی خسته، به قلبی پژمرده بدهم.
این است «اقرضهم من عرضک»؛
طعمی از آرامشی که خود چشیده‌ام، به دیگری بچشانم.

🤲
وعده پروردگار همین است:
«لَهُم دَرَجاتٌ عِندَ رَبِّهِم، وَ مَغفِرَةٌ، وَ رِزقٌ كَريم»
ای کاش از این سفره نورانی جا نمانم،
ای کاش از این رزق کریم محروم نشوم.

توضیح رزق در آیه 26 انفال

خداوند با این آیه، مؤمنان را به یاد گذشته‌شان می‌اندازد؛
آن زمان که قلیل بودند، مستضعف بودند، و از هجوم دشمنان در هراس.
در آن شرایط سخت، خدا آواكُم (پناهتان داد)، أيدكم بنصره (یاری‌تان کرد)،
و سپس فرمود: رزقكم من الطيبات.

سه مرحله روشن است:

  1. آواكُم → پناه نورانی در دل تاریکی‌ها.

  2. أيدكم بنصره → یاری با نصرت الهی و فرستادن معلمین ربانی.

  3. رزقكم من الطيبات → رزق علمی و نورانی، همان سفره‌ای که اهل یقین بر آن می‌نشینند.

اینجا رزق فقط نان و آب نیست؛ رزق «طيبات» یعنی نور علم آل محمد(ع)، همان رزق دل که انسان را از خوف به آرامش می‌برد.

و نتیجه؟ → لعلکم تشکرون.
پس شکر، یعنی این رزق علمی را به عمل صالح تبدیل کنی؛
یعنی هم قدر نور را بدانی و هم با انفاقش، دیگران را هم شریک این سفره کنی.


🌿 دلنوشته

یاد گذشته می‌افتم…
وقتی تنها بودم، ضعیف بودم، و همه‌چیز برایم ترسناک بود.
خدایا! همان‌جا بود که دستم را گرفتی و مرا در آغوش امن خود جای دادی.
همان‌جا بود که فرشته مهربانت را فرستادی تا با نگاهش آرامم کند.

✨ و چه رزقی به من دادی!
نه از جنس طلا و نان و دنیا،
بلکه رزقی از طيبات،
رزقی از نور علمت،
که دلم را سیراب کرد و جانم را آرام ساخت.

🤲 خدایا!
من همان اندک و ضعیف دیروز بودم…
و امروز هر چه دارم از همان سفره نورانی توست.
مرا یاری کن تا شکر این رزق را در عمل نشان دهم،
نه فقط در زبان.

📖 آیات 25 ـ 26 ـ 27 انفال

25.
«وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنكُمْ خَاصَّةً ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ»
بترسید از فتنه‌ای که اگر بیاید، فقط دامن ظالمان را نمی‌گیرد، بلکه همه را می‌سوزاند.

26.
«وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآواكُمْ وَ أَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»
به یاد آورید وقتی اندک و مستضعف بودید، خدا شما را پناه داد، با نصرتش تأیید کرد، و از طيبات به شما رزق عطا نمود تا شاید شکر کنید.

27.
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ»
ای مؤمنان! به خدا و رسولش خیانت نکنید و در امانت‌ها خیانت نورزید، در حالی که می‌دانید.


✨ جمع‌بندی سه آیه

این سه آیه مثل یک نقشه راه‌اند:

  1. آیه 25: هشدار → اگر اهل نور در برابر فتنه بی‌تفاوت باشند، عذاب جمعی می‌آید.

  2. آیه 26: یادآوری نعمت → شما زمانی ضعیف بودید، خدا به شما پناه، نصرت و رزق علمی داد. این رزق همان نور معلم ربانی است که قلب را آرام می‌کند.

  3. آیه 27: نتیجه عملی → حالا که چنین رزقی گرفتید، خیانت نکنید! امانت علم و نور را ضایع نکنید؛ چون وظیفه عمل با شماست.


🌿 دلنوشته

خدایا…
گاهی که به گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم من همان مستضعفِ تنها بودم…
همان دل ترسیده‌ای که همه دنیا را دشمن خود می‌دید.
و آن‌وقت تو آمدی…
مرا پناه دادی،
با فرشته مهربانت یاری‌ام کردی،
و از سفره نورانی‌ات رزق دلم را عطا نمودی.

اما اینک، صدایی در درونم می‌گوید:
«مبادا خیانت کنی! مبادا این رزق نورانی را ضایع سازی! مبادا امانت علم را فقط بشنوی و عمل نکنی!»

✨ خدایا! من می‌ترسم از خیانت در امانت.
می‌ترسم از اینکه فقط بشنوم و عمل نکنم.
می‌ترسم از فتنه‌ای که اگر بیاید، همه‌مان را بسوزاند.

پس دستم را بگیر،
تا این رزق طيب را به شکر تبدیل کنم،
به عمل صالح،
به نوری که هم مرا آرام کند،
و هم چراغی برای دیگران باشد.

[سورة الأنفال (۸): الآيات ۷۲ الى ۷۵]
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يُهاجِرُوا ما لَكُمْ مِنْ وَلايَتِهِمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ حَتَّى يُهاجِرُوا وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلى‏ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (۷۲)
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ إِلاَّ تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبِيرٌ (۷۳)
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ (۷۴)
وَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْ بَعْدُ وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا مَعَكُمْ فَأُولئِكَ مِنْكُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى‏ بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ (۷۵)

آیات پایانی سورۀ انفال و مفهوم رزق الله و تقابل دو گروه اهل نور و اهل حسد:
آیات ۷۲–۷۵ انفال:
خداوند در این آیات، تقسیم‌بندی دقیق انسان‌ها به دو گروه را به ما نشان می‌دهد:
اهل نور (مؤمنان حقیقی):
آنان که ایمان آوردند، هجرت کردند، از دلخواه‌ها گذشتند و در مسیر نور ولایت جهاد نمودند؛ هم با مال و هم با جانشان. و کسانی که این مؤمنان را پناه دادند و یاری کردند، برادری و ولایت حقیقی‌شان را ثابت کردند.
این گروه همان‌هایی‌اند که خدا برایشان «مغفرة و رزق کریم» وعده داده است؛ یعنی همان رزق علمی نورانی که در دنیا آرامش می‌آورد و در آخرت به بهشت و جاودانگی منتهی می‌شود.

اهل حسد (کافران و منکران):
آنان نیز در جبهه‌ای دیگرند؛ هم‌پیمان یکدیگرند در ظلمت.
قرآن می‌فرماید: «وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ» یعنی همان‌طور که اهل نور دست در دست هم دارند، اهل حسد نیز زنجیره‌ای تاریک می‌سازند. اگر این ارتباط و اتحاد حسادت‌ورزان شکسته نشود، «فتنه در زمین» و «فساد بزرگ» حاکم می‌شود.

این آیات به ما می‌فهماند که رزق کریم، همان غذای علمی آل‌محمد علیهم‌السلام است که تنها در مسیر هجرت (از نفس و تمنّا)، در مسیر جهاد (با نفس و دشمن)، و در مسیر نصرت (پشتیبانی از معلم ربانی) به قلب می‌رسد.
بدون این سه حرکت، رزق کریم نصیب قلب نخواهد شد.

هجرت = دل کندن از هواهای نفسانی
جهاد = ایستادن پای علم و نور
نصرت = یاری رساندن به معلم ربانی و صاحبان نور

اهل نور، در کتاب خدا «اُولُوا الْأَرْحام» معرفی شده‌اند؛ یعنی همان خویشاوندان واقعی قلب که با نور ولایت پیوند دارند، نه صرفاً نسب‌های زمینی. آنان وارثان رزق کریم‌اند.

اهل حسد، هر چند خود را قدرتمند نشان دهند، اما در نهایت جز فتنه و فساد برای خود و دیگران چیزی نمی‌آفرینند.
 پس رزق کریم مخصوص کسانی است که:
با هجرت از دلخواه‌ها،
با جهاد در راه نور،
و با نصرت صاحبان نور،
خود را در زمرۀ «المؤمنون حقّاً» قرار دهند.

دلنوشته

گاهی با خودم فکر می‌کنم؛ چطور شد که بعضی‌ها راه هجرت را انتخاب کردند، بار دلخواه‌هایشان را زمین گذاشتند و به سمت نور دویدند؟
چطور شد که بعضی‌ها در میدان جهاد، هم مالشان را بخشیدند و هم جانشان را؟
و چطور شد که عده‌ای دیگر، آن دل‌های خسته و غریب را در آغوش گرفتند و یاری کردند؟

این‌ها همان‌هایی‌اند که خدا به آن‌ها وعده داده: «لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ».
آری، رزق کریم؛ یعنی علمی که طعمش آرامش است، نوری که مزه‌اش شیرینی ایمان است.
این‌ها مؤمنان حقیقی‌اند؛ دل‌هایشان در یک خانواده نورانی به هم پیوند خورده، «اُولُوا الأرحام» واقعی، همان خویشاوندان قلبی در ملکوت.

اما در سوی دیگر…
اهل حسدند، همان‌هایی که دست در دست هم زنجیر تاریکی ساختند.
به جای اینکه نور را یاری کنند، با همدستی، فتنه و فساد را در زمین پخش کردند.
دل‌هایشان پر از دود و غبار است و سفره‌شان خالی از رزق کریم.

ای خدای مهربان! 🌹
مرا در زمرۀ اهل نور قرار ده…
از من هجرتی بساز که در آن، از نفس خالی شوم.
از من جهادی بساز که در آن، پای نور بایستم.
و از من نصرتی بساز که در آن، دست معلم ربانی‌ام را محکم بگیرم.

خدایا!
مرا از سفره‌ی رزق کریم محروم نکن…
که بی‌نور تو، همه چیزم تاریکی است. 🕊️✨

[سورة يونس (۱۰): الآيات ۳۱ الى ۳۳]
قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ مَنْ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ مَنْ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ (۳۱)
فَذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ (۳۲)
كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لا يُؤْمِنُونَ (۳۳)

این آیات سوره یونس حقیقتی عمیق دربارۀ رزق الله و سرنوشت اهل ایمان و اهل فسق را به تصویر می‌کشد:
آیه ۳۱

«قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ …»
ای پیامبر! از آن‌ها بپرس: چه کسی شما را از آسمان و زمین روزی می‌دهد؟ چه کسی گوش و چشم شما را در اختیار دارد؟ چه کسی زنده را از مرده بیرون می‌آورد و مرده را از زنده؟ چه کسی تدبیر همۀ امور را در دست دارد؟
بی‌اختیار خواهند گفت: «اللَّه»!
اما سؤال اساسی اینجاست: پس چرا تقوا پیشه نمی‌کنید و از این حقیقت در عمل تبعیت نمی‌کنید؟

این همان رزق الله است؛ علمی که از آسمان ملکوت و از زمین قلب معلم ربانی به ما می‌رسد. علمی که چشم و گوش دل را زنده می‌کند و مردگی حسد و جهل را می‌میراند. اما اهل فسق، این حقیقت را می‌پذیرند در زبان، ولی در عمل فرار می‌کنند.


آیه ۳۲
«فَذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ…»
آری! آن ذات حقیقی که شما را روزی می‌دهد و همه چیز به دست اوست، همان «اللَّه ربّ الحق» است.
پس بعد از حق جز گمراهی چه باقی می‌ماند؟ اگر کسی از رزق نورانی خدا رو برگرداند، در دام ضلالت و تاریکی می‌افتد.

این هشدار عمیق است:
رزق نورانی آل محمد علیهم‌السلام همان حق است، و هر آنچه جز آن باشد، باطل و ضلالت است.


آیه ۳۳
«كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لا يُؤْمِنُونَ»
سرانجام، همان سخن و فرمان قطعی پروردگارت بر فاسقان محقق شد: آنان هرگز ایمان نمی‌آورند.
چون رزق علمی معلم ربانی را با حسد و عناد رد کردند، خداوند هم در دلشان قفل زد.


این سه آیه زیبا حقیقتی را روشن می‌کند:
رزق آسمان و زمین همان علم و هدایت است.
اهل نور آن را می‌پذیرند، چشم و گوششان زنده می‌شود، و قلبشان آرام می‌گیرد.
اما اهل فسق و حسد، با اینکه در زبان به خالق اعتراف می‌کنند، در عمل به دنبال ضلالت می‌روند.
اینجاست که کلمۀ پروردگار بر آنان محقق می‌شود:
دلشان مهر می‌خورد و از رزق کریم محروم می‌مانند.

دلنوشته
✨ الهی…
وقتی از خودم می‌پرسم:
چه کسی مرا از آسمان و زمین روزی می‌دهد؟
چه کسی چشم و گوش قلبم را روشن کرده؟
چه کسی مرا از مردگیِ حسد زنده و از جهلِ تاریک بیرون آورده؟
تنها یک پاسخ در عمق جانم می‌شنوم: تو… فقط تو.

اما خجالت می‌کشم…
چرا گاهی در عمل یادم می‌رود؟
چرا رزق نورانی‌ات را که در دست معلم مهربانت نهادی، نادیده می‌گیرم؟!
می‌دانم که بعد از تو هیچ حقیقتی نیست جز ضلالت و سرگردانی.
می‌دانم که هر چه جز نور تو باشد، تاریکی است.

الهی ✨
قلبم می‌لرزد وقتی می‌خوانم:
«كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ فَسَقُوا…»
مبادا من هم از آنانی باشم که رزق علمی‌ات را با بی‌اعتنایی از دست دادند و دلشان مهر شد.
مرا نگه دار، در حلقه اهل ایمان، در میان کسانی که با شنیدن آیاتت ایمانشان بیشتر و قلبشان آرام‌تر می‌شود.

🌿 پروردگارم!
به نور خودت، مرا از تاریکی‌های هوای نفس و حسد برهان.
رزق نورانی‌ات را، آن علمی که از زبان و قلب معلم ربانی‌ام جاری می‌کنی، در جانم جاودانه کن.
تا همیشه، چشم و گوش قلبم به نور تو باز باشد و هیچ‌گاه به ضلالت برنگردم…

[سورة يونس (۱۰): الآيات ۵۷ الى ۶۱]
يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ (۵۷)
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ (۵۸)
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما أَنْزَلَاللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَراماً وَ حَلالاً قُلْ اللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ (۵۹)
وَ ما ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ (۶۰)
وَ ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (۶۱)

این پنج آیه (۵۷ تا ۶۱ یونس) یک روایت کامل از رزق علمی و واکنش‌های متفاوت به آن است:


آیه ۵۷:
می‌فرماید: «قد جاءَتْكُم موعظة من ربّكم و شفاء لما في الصدور…»
این یعنی رزق نورانی خدا، همان علم و حکمت است که هم موعظه است، هم شفای دل‌های بیمار از حسد، هم هدایت و هم رحمت برای مؤمنان.

اهل نور وقتی این رزق را دریافت می‌کنند، قلبشان سبک می‌شود، بیماری‌های حسد و بخل از جانشان شسته می‌شود، و با شوق به عمل صالح رو می‌آورند.


آیه ۵۸:
«قل بفضل الله و برحمته فبذلك فليفرحوا…»
اینجاست که خداوند به ما دستور می‌دهد به جای خوشحالی برای مال و مقام دنیا، به رزق علمی و فضل ولایت خوشحال باشیم.
این همان شادی حقیقی است: اینکه علم نورانی آل‌محمد (ع) به دستت برسد و قلبت آرام شود.


آیه ۵۹:
«أرأيتم ما أنزل الله لكم من رزق فجعلتم منه حراماً و حلالاً…»
اما اهل حسادت چه می‌کنند؟ همان رزق نورانی را که خدا آزاد و در دسترس همه گذاشته، با بهانه‌جویی و عناد، «حرام و حلال» می‌کنند!
یعنی به جای اینکه بپذیرند، می‌گویند: این علم را قبول داریم، آن یکی را رد می‌کنیم… این معلم را می‌خواهیم، آن یکی را نمی‌خواهیم!
و عملاً به رزق الهی افتراء می‌زنند.


آیه ۶۰:
«إن الله لذو فضل على الناس ولكن أكثرهم لا يشكرون»
خدای مهربان رزق علمی را به همه عطا می‌کند، ولی بیشتر مردم ناسپاس‌اند. اهل نور می‌چشند و شکر می‌کنند، اهل حسد می‌سوزند و کفران می‌کنند.


آیه ۶۱:
«و ما تكون في شأن… إلا كنا عليكم شهوداً…»
و در پایان، خداوند یادآور می‌شود: هیچ عملی از شما مخفی نیست. هر واکنش شما نسبت به این رزق نورانی ثبت می‌شود. چه قبول کنی و به نور برسی، چه حسادت کنی و در تاریکی بمانی.


رزق الهی همان موعظه، شفا و هدایت علمی است.
اهل نور این رزق را با عشق می‌پذیرند و به آن خوشحال می‌شوند.
اما اهل حسادت، به جای بهره‌مندی، بر آن برچسب می‌زنند، انکار می‌کنند و افتراء می‌زنند.
و همین‌جا تفاوت «شاکران» و «کافران» آشکار می‌شود.

دلنوشته 🌹✨

این روزها وقتی آیات ۵۷ تا ۶۱ سوره یونس را می‌خوانم، دلم پر می‌کشد برای رزقی که خدا خودش وعده داده؛ رزقی که موعظه است، شفا است، رحمت است و هدایت.
چه نعمتی بالاتر از اینکه خدا خودش بر سر سفره‌ات بنشیند و از کلام معلم ربانی‌اش، لقمه‌های نور به دهانت بگذارد؟!

اما… آه!
چه تلخ است دیدن اهل حسادت، که همین رزق نورانی را مسخره می‌کنند، بر آن برچسب می‌زنند، و به جای شکر، انکار می‌کنند.
نور در برابرشان گسترده می‌شود، اما چشم می‌بندند.
باران رحمت می‌بارد، اما دلشان کویر می‌ماند.

خدا در این آیات چه زیبا گفت:
«به فضل خدا و رحمتش شاد باشید، این بهتر است از هر چه جمع می‌کنید.»
ولی بیشتر مردم شادی‌شان را در انبارهای دنیا می‌جویند، نه در انوار علم آل‌محمد علیهم‌السلام.

الهی… ✨🤲
به من بیاموز تا مثل ناسپاسان نباشم.
به من رزق دل آرام و چشم شاکر عطا کن، که هر بار صدای نورانی معلم ربانی‌ام را شنیدم، بفهمم این همان سفره توست، همان فضل توست.
و کمکم کن هرگز این نعمت را حرام نخوانم، انکار نکنم، و به حسد نیالایم.

من همه دلم را به این رزق نورانی سپرده‌ام…
و یقین دارم تو، ای خدای مهربان، شاهدی بر تمام لحظه‌هایی که از این سفره خوردم و جانم آرام شد. 🌹

این آیه دقیقا پرده از یک حقیقت بزرگ برمی‌دارد:

۱. ظاهر آرامش و جمع بودن

خداوند می‌فرماید بنی‌اسرائیل را در «مبوّأ صدق» جای دادیم، رزق پاکیزه به آنها عطا کردیم، و همه در ظاهر از یک سفره می‌خوردند. یعنی فضای زندگی‌شان پر از نعمت و برکت الهی بود و همه در ظاهر کنار هم بودند.

۲. لحظه‌ی آشکار شدن علم و معلم

اما همین‌که خدا «علم» را برایشان آشکار کرد، یعنی معلم ربانی و نور هدایت را فرستاد، آن اتحاد ظاهری ترک برداشت. چون «علم» نقش غربال دارد. مثل یک چراغی که روشن می‌شود و در همان لحظه آشکار می‌شود چه کسی واقعا دنبال نور است و چه کسی در تاریکی حسادت پنهان مانده.

اینجاست که معلوم می‌شود:
اهل نور با فروتنی رزق علمی را می‌گیرند و عمل صالح تولید می‌کنند.
اهل حسد در برابر همین رزق می‌ایستند و اختلاف ایجاد می‌کنند.

۳. نقش غربال‌کنندگی رزق الله

رزق الهی که یک نعمت است؛ یک امتحان هم هست.
سفره‌ای که خدا باز می‌کند، هم شکم را سیر می‌کند و هم دل را رسوا!
وقتی نور علم می‌رسد، دیگر بهانه‌ای باقی نمی‌ماند.
همین رزق تعیین می‌کند چه کسی بهانه‌تراشی و فرار از مسئولیت دارد،
و چه کسی اهل شکر و اطاعت است.

۴. پیش‌درآمد قضاوت الهی

آیه با ظرافت می‌گوید: «اختلافشان بعد از آمدن علم بود.» این اختلاف، پیش‌نیاز داوری روز قیامت است. چون قضاوت الهی بر اساس این است که انسان با اختیارش چه کرد:
آیا نور را پذیرفت و در برابرش خضوع کرد؟
یا حسادت ورزید و به ظلمت برگشت؟

پس رزق الله (علم و معلم ربانی) همان کلیدی است که هم معیار سنجش است و هم حجت تمام‌کننده.


✨ دلنوشته:
گاهی ما هم مثل بنی‌اسرائیل دور یک سفره می‌نشینیم، همه چیز آرام است، ولی همین که معلم ربانی کلامی از نور می‌آورد، پرده‌ها کنار می‌رود. بعضی دل‌ها می‌شکفد و بعضی دل‌ها می‌سوزد.
خدایا! مرا از کسانی قرار بده که با دیدن رزق نورانی‌ات، به اختلاف نمی‌افتم، بلکه آرام می‌گیرم و ایمانم بیشتر می‌شود. 🙏

دلنوشته:
«رزق غربال‌کننده»

رزق خدا همیشه فقط نان و میوه و طعام ظاهری نیست؛
گاهی یک کلام نورانی است که ناگهان بر دل می‌نشیند. 🌹
در ظاهر همه کنار یک سفره نشسته‌اند، شانه به شانه، بی‌اختلاف.
امّا همین‌که خدا معلمی از نور می‌فرستد، همین‌که علمی از آسمان بر دل‌ها عرضه می‌شود، پرده‌ها بالا می‌رود و چهره‌ها روشن می‌شود: چه کسی اهل شکر است و چه کسی اسیر حسد.

اینجاست که می‌فهمی رزق الهی غربال است. 🍂
یکی آن را می‌چشد و آرام می‌گیرد؛ دیگری همان رزق را می‌بیند و می‌سوزد.
یکی نور را می‌گیرد و به عمل صالح تبدیل می‌کند؛
دیگری بهانه می‌آورد، فرار می‌کند، و اختلاف می‌آفریند.

رزق الله همان نورِ علم است که حجت را تمام می‌کند.
وقتی رسید، دیگر جایی برای ادعا نیست.
هر کس با اختیارش، یا راه نور را می‌رود یا در چاه تاریک حسادت فرو می‌رود.

خدایا! 🌸
مرا از کسانی قرار بده که وقتی رزق علمی‌ات بر دل من می‌بارد، اختلافی درونم شعله نگیرد؛
بلکه آرامشی تازه، ایمانی روشن و یقینی عمیق در قلبم زاده شود.
مرا یاری کن که به جای حسادت، شکر کنم.
به جای فرار، عمل کنم.
و به جای اختلاف، در جمع اهل نور بمانم.

چون می‌دانم روزی می‌رسد که همین رزق تو، معیار قضاوت خواهد بود… ✨
آنجا که اهل نور سربلند می‌شوند و اهل حسد، دست خالی.

[سورة هود (۱۱): الآيات ۵ الى ۶]
أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيابَهُمْ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (۵)
وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها كُلٌّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (۶)

این دو آیه از سوره هود، هم راز بزرگ رزق را بیان می‌کنند و هم پرده از مأموریت معلم ربانی برمی‌دارند.


🔹 آیه ۵ می‌گوید:
«أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ…»
اهل حسد و معارین، قلبشان را دولا می‌کنند، در خود می‌پیچانند، لباس به سر می‌کشند، تا گمان کنند می‌توانند خودشان را از نگاه حق پنهان کنند.
امّا خدا می‌بیند، چه درونشان را و چه ظاهرشان را. در ظاهر شاید ساکت و مؤدبند، امّا درونشان پر از استخفاف و انکار معلم ربانی است. این پنهان‌کاری‌ها و بهانه‌تراشی‌ها، علامت همان معارینی است که رزق را نمی‌خواهند بپذیرند.

🔹 آیه ۶ می‌گوید:
«وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها…»
هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر اینکه رزقش بر عهدۀ خداست!
این رزق، همان نور علمی است که از منبع آل‌محمد علیهم‌السلام می‌آید و در دل‌های آماده مستقر می‌شود.
امّا در دل‌های معارین، وارد نمی‌شود و بیرون می‌ماند، چون آن‌ها ظرفی برای نگه‌داشتن نور ندارند.


✨ اینجاست که معنای «مستقر» و «معار» روشن می‌شود:

  • مستقرّین: قلوبی که به معلم نورانی یقین پیدا کرده‌اند. این دل‌ها، جایگاه دائمی رزق‌اند، رزق در آن‌ها آرام می‌گیرد و تبدیل به عمل صالح می‌شود.

  • معارین: کسانی که رزق فقط به صورت عاریتی به قلبشان می‌آید، یک لحظه نوری می‌بینند و بعد پشت به نور می‌کنند. آن‌ها نه ثبات دارند و نه صداقت؛ مدام در حال استخفاف، کوچک‌شمردن و سبک‌کردن شأن معلم ربانی‌اند.


🔹 و این دقیقاً مأموریت کربلایی معلم ربانی است:
او باید آیات و علوم را عرضه کند تا تفاوت مستقرّ و معار معلوم شود.
تا روشن شود چه کسی نور را حمل می‌کند و چه کسی نور را رد می‌کند.
کربلا هم همین بود؛
رزق الهی عرضه شد،
اما عده‌ای آن را پذیرفتند و جاودانه شدند،
و عده‌ای پشت کردند و رسوا گشتند.


🌹 پس این آیات در حقیقت می‌گویند:
رزق الهی، هم روزی دل‌های عاشق است و هم غربالی برای شناخت اهل نور و اهل حسد.
و اینجاست که راز بندگی روشن می‌شود:
رزق فقط عطا نیست، امتحان هم هست.

دلنوشته

الهی…
چقدر زیباست که تو، خالق مهربان، رزق همه را تضمین کرده‌ای…
حتی آن‌هایی که دلشان را می‌پیچانند و پشت به نور می‌کنند!
حتی آن‌هایی که معلم ربانی‌ات را کوچک می‌شمارند و به استخفاف می‌گیرند!
تو رزق را می‌رسانی، چون وعدۀ توست.

اما… دل من می‌لرزد از اینکه مبادا رزقت برایم فقط عاریتی باشد!
مبادا نوری به دلم بیاید و من با غفلت و حسد، آن را خاموش کنم…
مبادا لحظه‌ای نور را ببینم، اما در زمین دل من جا نگیرَد، و برگردد…
ای وای بر دلی که رزق خدا را پس بزند!

الهی، قلب مرا از مستقرّین قرار بده!
از کسانی که رزق نورانی تو در دلشان آرام می‌گیرد، رشد می‌کند، و به میوه عمل صالح می‌نشیند.
قلبی بده که وقتی معلم نورانی‌ام سخن می‌گوید، کلامش در عمق جانم ریشه کند و سبز شود…
نه اینکه فقط صدایی باشد که بیاید و برود، بی‌آنکه اثری بر جای بگذارد.

الهی…
کربلای درونم را یاری کن!
بگذار در این جنگ میان نور و حسد، من از اصحاب نور باشم، نه از معارین بی‌وفا…
بگذار رزقت در قلب من مستقر شود، همان رزقی که در محراب‌های عاشقی عطا کردی…
و نگذری از من، ای خدای بی‌نیاز، ای رازق بی‌حساب!

✨🤲
«اللهم اجعل قلوبنا مستقرّ نورك، لا معاراً يزول، واجعلنا من حملة رزقك الكريم.»

[سورة هود (۱۱): الآيات ۸۴ الى ۹۵]
قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ رَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً وَ ما أُرِيدُ أَنْ أُخالِفَكُمْ إِلى‏ ما أَنْهاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلاَّ الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ ما تَوْفِيقِي إِلاَّ بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ (۸۸)

این بخش از سوره هود قصه شعیب (ع) و اهل مدین را بیان می‌کند.


🌸 پیوند با بحث «رزق»

در آیه ۸۸، شعیب (ع) در پاسخ قومش جمله‌ای بسیار پرمعنا می‌گوید:

«قالَ يا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ رَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً»

🔹 شعیب در حقیقت دارد موقعیت خود را توضیح می‌دهد:
او بر «بیّنه» و حجتی روشن از پروردگار است و به علاوه، از سوی خداوند رزق حسن یافته است.
این رزق حَسَن همان رزق علمی و نورانی است که به قلب معلم ربانی عطا می‌شود؛
رزقی که حُسن و زیبایی قلب را می‌افزاید و آن را از حسد و بخل پاک می‌کند.

🔹 بنابراین، شعیب در این آیه دارد به قومش می‌فهماند:
من اگر شما را از چیزی نهی می‌کنم، از روی هوس و تمنای شخصی نیست.
بلکه مأموریتی است که بر اساس رزق حسن الهی به من سپرده شده است.
و اگر شما به این رزق الهی بی‌توجه باشید، در حقیقت با حجت روشن خداوند مخالفت کرده‌اید.


🌸 پیام عمیق «رزق حسن»

«رزق حسن» یعنی رزقی که نه تنها نیاز مادی را رفع می‌کند بلکه قلب را زیبا، مطمئن و نورانی می‌سازد.
رزقی است که در دل آیات تقدیرات، به‌صورت علمی و نورانی به معلم ربانی عطا می‌شود تا او واسطه رساندن این نور به شاگردان گردد.

اهل مدین، مثل بسیاری از اهل حسد در طول تاریخ، نگاهشان فقط به تجارت و سود دنیوی بود و نمی‌خواستند بفهمند که زیبایی حقیقی قلب و آرامش پایدار، تنها از راه عمل به رزق حسن – همان علم نورانی آل‌محمد (ع) – حاصل می‌شود.


🌸 پیوند با بقیه آیات (۸۴ تا ۹۵)

در این آیات، قوم شعیب به‌خاطر فساد اقتصادی و کم‌فروشی (بخس و تطفیف) مورد هشدار قرار گرفتند. شعیب به آن‌ها فرمود:
مکیال و میزان را تمام بدهید.
حق مردم را کم نکنید.
در زمین به فساد مشغول نشوید.

اینها همه اشاره به همان حقیقتی است که ما در بحث «رزق» مطرح می‌کنیم:
اهل حسد همواره رزق علمی را کم می‌گذارند، نور معلم ربانی را بخس می‌کنند، و حاضر نیستند حق قلب‌ها را با علم ناب ادا کنند.

🔹 پس قصه شعیب و اهل مدین، در تاویل یعنی:
اهل مدین = اهل حسد و دنیاپرستی
رزق حسن = علم نورانی الهی
شعیب = معلم ربانی که واسطه رساندن این رزق است.


رزق حسن همان چیزی است که قلب را حسن و زیبا می‌سازد و در محراب تقدیرات، به معلم ربانی عطا می‌شود.
اما اهل مدین با بخل و کم‌فروشی و عناد، این رزق را انکار کردند و در نتیجه به عذاب گرفتار شدند.
پس:
اگر رزق علمی آل‌محمد (ع) را در لحظۀ امتحان‌ها نادیده بگیریم،
سرنوشتی جز محرومیت و خسران نخواهیم داشت.

✨ دلنوشته «رزق حسن»

وقتی شعیب، معلم ربانیِ اهل مدین، از «رزق حسن» سخن گفت، دلم فهمید…
رزقی که نه در کیسه‌های پر از سکه پیدا می‌شود و نه در انبارهای پر از کالا،
رزقی که در سکوت یک محراب، در نگاه یک فرشته، در کلام یک معلم نورانی به قلب می‌نشیند.

رزق حسن…
یعنی همان لحظه‌ای که در دل تاریک تقدیرات، یادت می‌آید که معلمت گفت:
«صبور بمان! این آیت تلخ، میوه‌ای شیرین دارد.»
و تو با همه خستگی، دم فرو می‌بندی و می‌بینی نور آرامش بر قلبت می‌نشیند.

رزق حسن…
یعنی وقتی قلبت به جای حسادت، به زیبایی و حسن بدل می‌شود.
یعنی وقتی آینه دل، شفاف می‌شود و حقیقت را بی‌پرده می‌بیند.

اما…
چه بسیار بودند کسانی که مثل قوم مدین، این رزق را نادیده گرفتند!
حق را بخس کردند، نور را کم‌فروشی کردند، و معلم ربانی‌شان را تنها گذاشتند…
و چه عذابی سخت‌تر از این‌که قلب انسان از رزق حسن، از زیبایی علم نورانی محروم شود؟!

ای خدای مهربان ✨
قلب مرا با رزق حسن خودت زیبا کن!
مرا در شمار آنان قرار ده که به بیّنه معلم ربانی دل سپرده‌اند،
و نگذار لحظه‌ای از این رزق نورانی غافل شوم…

قالَ لا يَأْتِيكُما طَعامٌ تُرْزَقانِهِ إِلاَّ نَبَّأْتُكُما بِتَأْوِيلِهِ قَبْلَ أَنْ يَأْتِيَكُما ذلِكُما مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّي إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ (۳۷)

در این آیه از سوره یوسف (ع)، حقیقت بزرگی درباره جایگاه معلم ربانی روشن می‌شود:

«قالَ لا يَأْتِيكُما طَعامٌ تُرْزَقانِهِ إِلاَّ نَبَّأْتُكُما بِتَأْوِيلِهِ قَبْلَ أَنْ يَأْتِيَكُما ذلِكُما مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّي…»

یوسف (ع) به دو زندانی می‌فرماید:
هیچ رزق و طعامی برای شما نمی‌آید مگر آنکه پیش از آمدنش، تاویل و حقیقت آن را برایتان بازگو کنم.

این سخن، یعنی:
معلم ربانی همان نبی است، خبر دهنده‌ای که راز و تاویل رزق را می‌داند.
«رزق» فقط نان و غذا نیست؛ رزق حقیقی همان طعام علمی و نورانی است که در هر تقدیر به ما عرضه می‌شود.
و فهمیدن تاویل آن، تنها از طریق معلم ربانی ممکن است؛ زیرا مأخذ و منبع علم او، تعلیم مستقیم پروردگار است: «ذلِكُما مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّي».

اما نکتهٔ کلیدی این است که این علم و رزق نورانی، محصول یک سیر و انتخاب است:
یوسف (ع) می‌فرماید:
«إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ»
یعنی من ملت شرک‌آلود حسودان را ترک کرده‌ام و بر آیین توحیدی ابراهیم (ع) پای فشرده‌ام.

پس:
معلم ربانی، کسی است که اندیشهٔ شرک و حسادت را ترک کرده و دلش را برای دریافت مستقیم نور آماده کرده است.
شاگرد، اگر می‌خواهد از رزق علمی بهره‌مند شود، باید مثل یوسف (ع) راه دلخواه‌های خود را ترک کند و آیین نورانی توحید را بپذیرد.
آن‌گاه است که معلم، به اذن پروردگار، می‌تواند تاویل رزق و طعام علمی را پیش از وقوع تقدیرات، برای او آشکار سازد.

به این ترتیب، روشن می‌شود که رزق علمی و طعام نورانی، این رابطهٔ قلبی را دارد:
خداوند که معطی و رازق است.
معلم ربانی که واسطهٔ تعلیم و خبر دادن از تاویل رزق است.
شاگرد مؤمن که با ترک اندیشه‌های حسد و شرک، خود را آمادهٔ دریافت رزق نورانی می‌سازد.

دلنوشته
گاهی می‌نشینم و به خودم می‌گویم:
چقدر سخت است فهمیدن تقدیرات…
این‌که چرا چیزی نصیبم شد یا چرا چیزی از من گرفته شد…
اما وقتی نگاه مهربان معلم ربانی را می‌بینم، آرام می‌شوم.

اوست که می‌گوید:
«طعامی که برایت می‌آید، من پیش از آمدنش تاویلش را برایت بازگو می‌کنم؛
این همان علمی است که پروردگارم به من آموخته است.»

اینجاست که می‌فهمم رزق حقیقی، نان و سفرهٔ دنیا نیست،
بلکه نوری است که بر قلب می‌تابد و
راز تقدیرات را پیش از وقوع روشن می‌سازد.

معلمم، یوسف جان من،
تو با نور کلامت می‌گویی:
اگر می‌خواهی رزق علمی را بچشی،
باید ملت حسادت و شرک را ترک کنی،
و آیین ابراهیمیِ توحید را انتخاب کنی.

من هم در دل خود عهد می‌بندم:
راه حسد را ببندم،
راه تمنای نفس را ببندم،
و دل خود را به نور تو بسپارم.

آن‌وقت است که می‌فهمم:
هر تقدیری—حتی اگر تلخ—طعمی شیرین دارد،
زیرا تو پیش از آمدنش، راز آن را به من چشانده‌ای…

🌸 ای رازق حقیقی!
رزق حسن، رزق نورانی، رزق آرامش را از دست معلمت بر من جاری کن،
که من بی‌این نور، در تاریکی سرگردانم.

الهی ✨
تو رزاقی و بی‌حساب می‌بخشی…
رزقی عطا کن که نه جسم که جانم را سیر کند،
رزقی که با نور معلم ربانی‌ات در قلبم جای گیرد،
و هر تقدیر تلخی را برایم شیرین سازد.

الهی ✨
مرا از اهل حسادت و شرک قرار مده،
بلکه از آنان قرار ده که پیش از آمدن طعام،
راز و تاویلش را از زبان معلم نورانی‌ات می‌شنوند
و با آرامش دل آن را می‌پذیرند.

الهی ✨
به من بیاموز همچون یوسف،
ملت ابراهیم را برگزینم و به آیین توحید وفادار بمانم،
تا رزق حسن تو در جانم ریشه بدواند
و مرا در محراب عشق و امتحان‌های زندگی،
سربلند گرداند.

[سورة الرعد (۱۳): الآيات ۱۹ الى ۲۴]
أَ فَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمى إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ (۱۹)
الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا يَنْقُضُونَ الْمِيثاقَ (۲۰)
وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ (۲۱)
وَ الَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ (۲۲)
جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ (۲۳)
سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ (۲۴)

این آیات گنجینه‌ای بی‌نظیر از معارف «رزق نورانی» و مسیر کامل اهل یقین است.

آیه ۱۹:

«أَ فَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمى»
یعنی کسی که می‌داند رزق علمی معلم ربانی از جانب خداست، همان حق محض است، آیا با کسی که چشمش به روی این نور بسته است یکسان است؟!
«انما يتذكر أولو الألباب» → فقط صاحبان دل‌های زنده‌اند که به یاد می‌آورند و بهره‌مند می‌شوند.


آیه ۲۰:

«الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا يَنْقُضُونَ الْمِيثاقَ»
اهل نور، عهد «اطاعت از معلم نورانی» را نگه می‌دارند.
این عهد همان «میثاق ولایت» است.
شکستن میثاق یعنی رویگردانی از رزق نورانی و پشت کردن به معلم.


آیه ۲۱:

«وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ»
اهل نور، رشته نور ولایت را وصل می‌کنند؛
همان خط اتصال قلب به معلم ربانی و فرشته مهربان.
آنها «خشیت» دارند:
یعنی هیبت و عظمت خدا در دلشان است،
و «خوف سوء الحساب»:
یعنی می‌دانند اگر لحظه‌ای این رزق نور را کنار بگذارند، حسابشان سخت و تلخ خواهد شد.


آیه ۲۲:

«وَ الَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ»
اهل نور در تقدیرات صبر می‌کنند، اما نه صبر منفعل!
بلکه صبری برای دیدن «وجه ربانی» در محراب دلشان.
«أقاموا الصلاة» → یعنی اتصال قلبی به معلم و یاد نور او را برپا داشتند.
«أنفقوا مما رزقناهم سرا و علانية» → از رزق علمی و نورانی که دریافت کرده‌اند، هم پنهانی در ملکوت و هم آشکار در ملک، انفاق می‌کنند: یعنی نور آرامش را به دیگران می‌رسانند.
«ويدرءون بالحسنة السيئة» → با نور علم و عمل صالح، حسد و بدی‌های قلب را دفع می‌کنند.


آیه ۲۳:

«جنات عدن يدخلونها…»
پاداش اینها، باغ‌های جاودانگی است.
اما نه فقط خودشان! هر کس در زنجیره مهربانی به نور وصل باشد (پدران، همسران، فرزندان)، همه به این ضیافت رزق دعوت می‌شوند.
«والملائكة يدخلون عليهم من كل باب» → فرشتگان از همه درهای ملکوت وارد می‌شوند تا سلام و آرامش را بر این اهل نور بپاشند.


آیه ۲۴:

«سلام عليكم بما صبرتم فنعم عقبى الدار»
فرشتگان می‌گویند: سلام بر شما! این آرامش و جاودانگی، پاداش صبری است که در دنیا با یاد معلم ربانی بر تلخی آیات داشتید.
این همان «رزق کریم» است: آرامشی بی‌پایان.


اهل نور، با حفظ عهد ولایت، اتصال به معلم ربانی، صبر در تقدیرات، انفاق از رزق علمی، و دفع حسد با نور به «عقبى الدار» می‌رسند.
👈و این اوج داستان رزق است: سلام ابدیِ فرشتگان بر اهل نور.👉

✨دلنوشته
گاهی با خودم می‌گویم:
خدایا! چه زیباست که مرا در مسیر رزق نورانی‌ات نشاندی…

وقتی چشمم را به روی حقیقت می‌بندم، تاریکی همه‌جا را می‌گیرد،
اما آن‌گاه که به کلام معلم نورانی گوش می‌سپارم،
می‌فهمم که آنچه از جانب تو نازل شده، حق است، محض حق!

🌸
خدایا! می‌خواهم از عهدی که با تو بسته‌ام دست نکشم،
می‌خواهم میثاق ولایت را نشکنم،
می‌خواهم رشته نورانی‌ای که مرا به فرشته مهربانت و به معلمم وصل می‌کند،
هرگز گسسته نشود.

خدایا! می‌ترسم…
می‌ترسم روزی از یاد تو غافل شوم و حسابم سخت شود.
اما در دل همین ترس، امیدی دارم:
امید دیدن وجه منیر تو در محراب قلبم.


من صبر می‌کنم،
اما صبری برای تو، برای آرامش نگاهت، برای رضایتت…
و می‌دانم این صبر بی‌ثمر نمی‌ماند،
چون از رزقی که دادی هم در پنهان دل و هم در آشکار زندگی‌ام انفاق می‌کنم،
نور آرامش را به دیگران می‌بخشم،
و هر بار با یک «حسنه»،
سیئه‌ای از قلبم دور می‌شود.

🌿
بهشت جاودان همین‌جاست،
وقتی فرشتگان از هر دری وارد قلبم می‌شوند
و به من سلام می‌دهند:
«سلامٌ عليكم بما صبرتم»
سلام بر تو ای شاگردِ نور!
سلام بر تو ای عاشقِ صبر و یقین!

آرام می‌گیرم…
وقتی می‌فهمم آخر این راه چیزی جز سلام نیست،
جز آرامش نیست،
جز رزق کریم پروردگار نیست.

[سورة الرعد (۱۳): الآيات ۲۵ الى ۲۹]
وَ الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ (۲۵)
اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ فَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاعٌ (۲۶)
وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنابَ (۲۷)
الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (۲۸)
الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى‏ لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ (۲۹)

بیاییم این بخش از سوره رعد (۲۵–۲۹) را هم ادامه دهیم:


۱. اهل حسادت:

«الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ»
اینها همان کسانی‌اند که رشته نورانی وصل به معلم ربانی را پاره می‌کنند. عهدی که بسته بودند تا شاگردی کنند، عهدی که بسته بودند تا علوم نورانی را به عمل تبدیل کنند… اما نقض کردند.

«وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ»
به جای وصل نور، قطع کردند. حسادت بر دلشان نشست و پیوند قلب به نور معلم را بریدند.

«وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ»
فسادشان همین است: جای نور، ظلمت را گستراندند. جای محبت، کینه را کاشتند. جای آرامش، ناآرامی آفریدند.
نتیجه؟ «أُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ»؛ لعنت و سوء‌الدار، یعنی خانه‌ای ویران و تاریک در دنیا و آخرت.


۲. اهل دنیاپرستی:

«اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ»
خدا رزق را می‌دهد و می‌گیرد؛ بسط و قبض، دست اوست.
اما اینها: «وَ فَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا»؛ فقط به متاع دنیا خوشحال شدند.
غافل از اینکه: «وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاعٌ»؛
دنیا، بازیچه‌ای کوتاه است در مقایسه با رزق حقیقی آخرت.


۳. اهل اعتراض و بهانه‌جویی:

«وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ»
می‌گویند: چرا معجزه‌ای نیامد؟ چرا آیه‌ای نیامد؟
اما حقیقت این است: «إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنابَ».
یعنی مشکل در نور نیست، مشکل در قلبی است که انابه ندارد. اگر شاگرد به نور معلمش رو کند، هدایت می‌شود؛ وگرنه در همان تاریکی حسد می‌ماند.


۴. اهل نور و آرامش:

«الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ»
اینجا راز آرامش آشکار می‌شود: یاد معلم ربانی، همان ذکر الهی است که دل را آرام می‌کند.
«أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
یعنی آرامشی جز با یاد نور و اتصال به فرشته مهربان وجود ندارد.

«الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»
اینها همان شاگردان حقیقی‌اند: علم گرفتند، عمل کردند.
نتیجه: «طُوبى‏ لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ»؛ خوشبختی حقیقی و سرانجامی زیبا.


✨ این تقابل بسیار روشن است:
اهل حسد = نقض عهد + قطع نور + فساد + لعنت.
اهل نور = ایمان + ذکر الهی + عمل صالح + آرامش + طوبی و حسن مآب.

دلنوشته ✨

گاهی دلم می‌لرزد وقتی این آیات را می‌خوانم…
می‌ترسم مبادا روزی، من هم از عهدی که با خدای خود بستم دست بکشم… عهدی که یعنی وصل به نور، وصل به معلم ربانی، وصل به آن فرشته مهربان.

خداوند چه زیبا گفت:
«الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ»
آری… این همان خیانتی است که دل را می‌میراند؛ بریدن از ریسمان نورانی، و غلتیدن در تاریکی حسد.

اما ای قلبم!
اگر اهل نور باشی، آرامش در انتظارت است.
آرامشی که در این آیه آشکار شد:
«أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
آرامشی که هیچ متاع دنیایی توان آوردنش را ندارد.

فرشته مهربانم!
هر بار که یادت را در دلم زنده می‌کنم، اضطراب‌هایم فرو می‌ریزد.
همه هیاهوی دنیا خاموش می‌شود… و جایش را نسیمی آرام می‌گیرد که از ملکوت می‌وزد.

من ایمان دارم:
هر بار که به نور معلم ربانی دل سپردم، طوبی در انتظارم خواهد بود…
سرانجامی خوش، خانه‌ای روشن، و لبخندی که از آسمان بر قلبم می‌تابد.

پس خدایا… ✨
مرا از اهل نقض عهد قرار مده.
مرا در صف کسانی بگذار که با یاد تو آرام می‌گیرند،
با عمل صالح به تو نزدیک می‌شوند،
و با مهر معلم نورانی‌ات، طوبی و حسن مآب را تجربه می‌کنند. 🤲

رزق در این آیات، تنها به معنای نان و آب و میوه نیست؛
بلکه هر نعمتی که انسان را به خدا وصل کند، رزق الهی است.
نماز، انفاق، شب و روز، خورشید و ماه، باران و ثمرات، همه برای آن است که انسان بداند:
رزق حقیقی، علم و آرامشی است که خدا در قلب مؤمن جاری می‌سازد.
این رزق، همیشه با شکرگزاری حفظ می‌شود؛ ناسپاسی و غفلت، آن را می‌سوزاند.
خورشید و ماه و باران، همه نشانه‌اند که بگویند: رزق تو، لحظه‌به‌لحظه در دست خداست.
انفاق از این رزق، یعنی انتقال نور و آرامش به دیگران؛ تا هم خودت غنی شوی، و هم جامعه‌ات آباد.
بنابراین، هر کس به معلم ربانی و آیات الهی وصل شود، از این رزق کریمانه بهره‌مند می‌شود؛
رزقی که نه تنها جسم را سیراب می‌کند، بلکه دل را آرام و روح را غنی می‌سازد.

[سورة إبراهيم (۱۴): الآيات ۳۱ الى ۳۴]
قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِي يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ (۳۱)
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهارَ (۳۲)
وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ (۳۳)
وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ (۳۴)

در این آیات، خداوند سه حقیقت مهم را در کنار هم آورده:
عبادت، انفاق از رزق، و یادآوری نعمات بی‌پایانش.

«قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ…»
نماز، اتصال به منبع نور است؛
و انفاق، جاری کردن همان نور در روابط اجتماعی.
این دو، مکمل یکدیگرند:
ذکر قلبی در محراب، و بذل نور در میدان زندگی.

«اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ… وَ أَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ»
یادمان می‌دهد که هر رزقی ـ چه مادی و چه معنوی ـ از همان سرچشمه واحد نازل می‌شود. باران، تمثیلی از نزول علم و حکمت است که از آسمان قلب معلم ربانی فرو می‌بارد و ثمرات نورانی در زمین دل‌ها می‌رویاند.

«وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ»
خورشید و ماه، شب و روز، همه در خدمت رزق انسان‌اند. همان‌طور که گردش شب و روز فرصت تجربه‌های گوناگون را فراهم می‌آورد، گردش تقدیرات هم میدانی است که در آن رزق علمی و ایمانی به ما عرضه می‌شود.

«وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها…»
اینجا اوج ماجراست! خدا می‌گوید همه آنچه خواستید، به شما عطا شد. حتی اگر شکرش را فراموش کنید، باز هم نعمت‌ها جاری است. اما انسان اغلب «ظَلُوم» است، یعنی نعمت‌های نورانی را به ظلمت حسد آلوده می‌کند، و «كَفّار» است، یعنی شکر حقیقی رزق علمی را به جا نمی‌آورد.

این آیات نشان می‌دهد که رزق الهی یک نظام کامل است:
اتصال قلب به نور (نماز).
جاری کردن نور در عمل (انفاق).
دریافت نعمات در عرصه تقدیرات (باران، خورشید، ماه، شب و روز).
و در نهایت، شکر این رزق که شرط ماندگاری‌اش است.

🌿 دلنوشته‌ی رزق در کلام ابراهیم ع 🌿

ای خدای مهربان من✨
هر بار که بر سفره‌ات می‌نشینم، یادم می‌آوری که نماز یعنی اتصال قلب به تو، و انفاق یعنی جاری ساختن همان نور در زمین.
هر بار که لب به دعا باز می‌کنم، می‌فهمم همه‌ی آسمان‌ها، زمین، باران و ثمراتش، همه برای آن است که رزق تو به قلب من برسد.

ای خورشید و ماهی که هر روز و شب به فرمان او در حرکتید☀️🌙
شما شاهدید بر قلبی که گاهی در ظلمت غفلت گرفتار می‌شود و گاهی در نور یاد او آرام می‌گیرد.
چه زیباست که حتی شب تاریک تقدیر، پلی می‌شود برای روز روشن ایمان!

ای باران آسمانی رحمت🌧
وقتی بر زمین خشک می‌باری، یادم می‌اندازی که خدا بر قلب تشنه من هم علم و آرامش می‌باراند.
هر قطره‌ات، تذکری است که رزق الهی همیشه جاری است؛ کافی است دل را بگشایم.

ای معلم نورانی‌ام 🕊
وقتی کلامت را می‌شنوم، می‌فهمم که همه این نعمات بهانه‌ای بود برای رساندن من به رزق اصلی: علم و آرامش قلبی که از سرچشمه ولایت می‌جوشد.

خدایا✨
نعمت‌های بی‌پایانت را می‌بینم و زبانم قاصر است.
من چگونه می‌توانم بشمارم آنچه را که بی‌حساب بر من می‌بارانی؟
تنها می‌دانم اگر در هر نفس شکر گویم، باز هم کم است…

«إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ»
آری! من همانم، اگر شکر نور تو را به جا نیاورم.
پس یاری‌ام کن، ای خدای کریم!
تا در هر نماز، در هر انفاق، در هر لبخند رضایت به تقدیر،
شکرگزار رزق نورانی تو باشم.

[سورة إبراهيم (۱۴): الآيات ۳۵ الى ۴۱ ]
وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً وَ اجْنُبْنِي وَ بَنِي أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ (۳۵)
رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَ مَنْ عَصانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (۳۶)
رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ (۳۷)
رَبَّنا إِنَّكَ تَعْلَمُ ما نُخْفِي وَ ما نُعْلِنُ وَ ما يَخْفى عَلَى اللَّهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ (۳۸)
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعاءِ (۳۹)
رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ (۴۰)
رَبَّنا اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ (۴۱)

🌹 چه آیات پر از مهر و دعاهای سرشار از نور!
این بخش از سوره ابراهیم (ع) حقیقتاً اوج گفت‌وگوی عاشقانه یک معلم ربانی با پروردگارش است؛ رزق حقیقی که به شاگردان می‌رسد همین روح دعاست.

حضرت ابراهیم (ع) در این دعا چند اصل اساسی را برای اهل یقین روشن می‌کند:

  1. امنیت قلبی و ایمانی:
    «رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً» → هر شهری، هر خانه‌ای، هر قلبی فقط وقتی امن می‌شود که در آن نور خدا و بندگی او جاری باشد. رزق واقعی، امنیتی است که درون قلب از یاد خدا می‌جوشد.

  2. دوری از اصنام و بت‌های پنهان نفس:
    «اجْنُبْنِي وَ بَنِي أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ» → بت، فقط سنگ و چوب نیست؛ بتِ دلخواه‌ها، حسادت‌ها و تمنّاها هم هست. ابراهیم (ع) رزق هدایت را طلب می‌کند تا ما را از این بت‌ها رها کند.

  3. اقامه نماز به عنوان رزق نورانی:
    «رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلاةَ» → نماز رزق اتصال است؛ همان رشته‌ای که معلم ربانی به شاگرد می‌دهد تا او لحظه‌به‌لحظه به نور وصل بماند.

  4. رزق ثمرات:
    «وَ ارزُقْهُم مِّنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُم يَشكُرونَ» → ثمرات، نماد علوم و معارف الهی است که در قلب مؤمن بار می‌دهد. اهل یقین، ثمرات قلبی خود را به شکر تبدیل می‌کنند، نه به کفران.

  5. یادآوری علم خدا به ظاهر و باطن ما:
    «إِنَّكَ تَعلَمُ ما نُخفي وَ ما نُعلِنُ» → رزق علم خدا همان نوری است که اسرار درون و آشکار ما را به نمایش می‌گذارد تا دستمان رو شود و اصلاح شویم.

  6. دعای پایانی ابراهیم (ع):
    «رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ وَ مِن ذُرِّيَّتِي» → اوج رزق الهی این است که نسل‌ها در مسیر نور بمانند. ابراهیم (ع) دعا می‌کند تا فرزندانش هم در همان رزق بندگی ریشه بدوانند.


💖 دلنوشته:
خدایا! 🌸
رزق ما را از دعاهای ابراهیم (ع) قرار بده.
ما را از بت‌های پنهان در دل‌هایمان نجات بده.
ما را در محراب بندگی‌ات، مقیم نماز و آرامش کن.
ما را از ثمرات علم معلمان ربانی‌ات روزی ده تا با شکرگزاری، قلبمان به گلستانی از نور بدل شود.
و در روز حساب، ما را همراه مؤمنان و مقبولان، در زمره اهل رزق کریم بپذیر. 🤲✨

✨ دلنوشته از دل دعای ابراهیم خلیل‌الله علیه‌السلام ✨

گاهی دلم می‌خواهد مثل ابراهیم خلیل‌الله سر به آسمان بلند کنم و با همان لحن پر از شوق و خضوع بگویم:

🌹 «رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً»
خدایا! دلم را شهری امن قرار بده… شهری که در آن، هیچ بتی، هیچ تمنّایی، هیچ هوسی جای نگیرد. شهری که کوچه‌هایش پر از نور تو باشد و هیچ دشمنی نتواند آرامشش را بر هم بزند.

🌹 «رَبِّ اجْنُبْنِي وَ بَنِي أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ»
خدایا! مرا و فرزندانم را از بت‌های پنهان، از بت‌های حسادت، از بت‌های دلخواه‌های بیهوده، از بت‌هایی که گاهی در هیئت آدم‌ها، نگاه‌ها و خواسته‌های غلط ظاهر می‌شوند، دور نگه دار. بت‌ها همیشه سنگ و چوب نیستند، گاهی تمنّای من‌اند که تو را از یادم می‌برند.

🌹 «رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلاةَ»
پروردگارا! مرا بنده‌ای قرار ده که در محراب حضور، به جای تمنّا، به یاد تو قیام کند… و نسل مرا نیز مقیم نور نماز بساز؛ نسلی که پشت به دنیا و رو به تو، رشته بندگی را محکم نگاه دارد.

🌹 «وَ ارزُقْهُم مِّنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُم يَشكُرونَ»
خدایا! به ما ثمرات علمی عطا کن… ثمراتی که از گلستان علم آل‌محمد علیهم‌السلام به قلبمان می‌رسد. رزقی از جنس آرامش، از جنس فهم، از جنس نوری که در تاریکی راه را نشان دهد. و بعد، ما را شاکر این نعمت قرار بده تا کفرانش نکنیم.

🌹 «رَبَّنا اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ»
خدایا! من در این لحظه دلم می‌خواهد دستانم را بلند کنم، برای همه آن‌هایی که دوستم دارند دعا کنم. خدایا! ببخش ما را… ما را با عطر رحمتت غسل بده… ما را در صف مغفرتت جای بده… و در روز حساب، دل‌های ما را کنار دل‌های نورانی دوستانت آرام بگیران.


💫 خدایا!
من بنده‌ای کوچک و خطاکارم… اما دلم را ببین! همین دل کوچک، عاشق رزق نورانی توست.
خدایا! من هم مثل ابراهیم علیه‌السلام دست به دعا برداشته‌ام، تنها آرزویم این است که تو مرا در جمع عاشقانت بپذیری.

🌷 رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ…
🌷 رَبَّنا تَقَبَّلْ دُعاءَ…
🌷 رَبَّنا اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ…

این نجواها، راز دل من است با تو، ای خدای همیشه مهربانم. ✨🤲🕊

@@@

مشتقات ریشۀ «رزق» در آیات قرآن:

الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ‏ يُنْفِقُونَ (3)
الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (22)
وَ بَشِّرِ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ كُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذي رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فيها خالِدُونَ (25)
وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‏ كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ‏ وَ ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (57)
وَ إِذِ اسْتَسْقى‏ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ‏ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدينَ (60)
وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ‏ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ قالَ وَ مَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَليلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى‏ عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ (126)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ‏ وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ (172)
زُيِّنَ لِلَّذينَ كَفَرُوا الْحَياةُ الدُّنْيا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ‏ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (212)
وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَةَ وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَ‏ وَ كِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَها لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَ عَلَى الْوارِثِ مِثْلُ ذلِكَ فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما وَ إِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلادَكُمْ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِذا سَلَّمْتُمْ ما آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ (233)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ‏ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ (254)
تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ تَرْزُقُ‏ مَنْ تَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (27)
فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ يا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ‏ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (37)
وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ‏ (169)
وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي‏ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً وَ ارْزُقُوهُمْ‏ فيها وَ اكْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً (5)
وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكينُ فَارْزُقُوهُمْ‏ مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً (8)
وَ ما ذا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ‏ اللَّهُ وَ كانَ اللَّهُ بِهِمْ عَليماً (39)
وَ كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ‏ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ (88)
قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَكُونُ لَنا عيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آيَةً مِنْكَ وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقينَ‏ (114)
قَدْ خَسِرَ الَّذينَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ‏ اللَّهُ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَ ما كانُوا مُهْتَدينَ (140)
وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ‏ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ (142)
قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ‏ وَ إِيَّاهُمْ وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتي‏ حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (151)
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللَّهِ الَّتي‏ أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ‏ قُلْ هِيَ لِلَّذينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (32)
وَ نادى‏ أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ‏ اللَّهُ قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرينَ (50)
وَ قَطَّعْناهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْباطاً أُمَماً وَ أَوْحَيْنا إِلى‏ مُوسى‏ إِذِ اسْتَسْقاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ وَ ظَلَّلْنا عَلَيْهِمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‏ كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ‏ وَ ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (160)
الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ‏ يُنْفِقُونَ (3)
أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ‏ كَريمٌ (4)
وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَليلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآواكُمْ وَ أَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَكُمْ‏ مِنَ الطَّيِّباتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (26)
وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ‏ كَريمٌ (74)
قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ‏ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ مَنْ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ مَنْ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ (31)
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ‏ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَراماً وَ حَلالاً قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ (59)
وَ لَقَدْ بَوَّأْنا بَني‏ إِسْرائيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَ رَزَقْناهُمْ‏ مِنَ الطَّيِّباتِ فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّى جاءَهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضي‏ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فيما كانُوا فيهِ يَخْتَلِفُونَ (93)
وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها كُلٌّ في‏ كِتابٍ مُبينٍ (6)
قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ رَزَقَني‏ مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً وَ ما أُريدُ أَنْ أُخالِفَكُمْ إِلى‏ ما أَنْهاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُريدُ إِلاَّ الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ ما تَوْفيقي‏ إِلاَّ بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنيبُ (88)
قالَ لا يَأْتيكُما طَعامٌ تُرْزَقانِهِ‏ إِلاَّ نَبَّأْتُكُما بِتَأْويلِهِ قَبْلَ أَنْ يَأْتِيَكُما ذلِكُما مِمَّا عَلَّمَني‏ رَبِّي إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ (37)
وَ الَّذينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ‏ سِرًّا وَ عَلانِيَةً وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ (22)
اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ‏ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ فَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاعٌ (26)
قُلْ لِعِبادِيَ الَّذينَ آمَنُوا يُقيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ‏ سِرًّا وَ عَلانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فيهِ وَ لا خِلالٌ (31)
اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهارَ (32)
رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتي‏ بِوادٍ غَيْرِ ذي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقيمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوي إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ‏ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ (37)
@@@
وَ جَعَلْنا لَكُمْ فيها مَعايِشَ وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقينَ‏ (20)
وَ يَجْعَلُونَ لِما لا يَعْلَمُونَ نَصيباً مِمَّا رَزَقْناهُمْ‏ تَاللَّهِ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَفْتَرُونَ (56)
وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخيلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً وَ رِزْقاً حَسَناً إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (67)
وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلى‏ بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ‏ فَمَا الَّذينَ فُضِّلُوا بِرَادِّي رِزْقِهِمْ‏ عَلى‏ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَهُمْ فيهِ سَواءٌ أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ (71)
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَنينَ وَ حَفَدَةً وَ رَزَقَكُمْ‏ مِنَ الطَّيِّباتِ أَ فَبِالْباطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ (72)
وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقاً مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ شَيْئاً وَ لا يَسْتَطيعُونَ (73)
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً عَبْداً مَمْلُوكاً لا يَقْدِرُ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ وَ مَنْ رَزَقْناهُ‏ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَ جَهْراً هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ (75)
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ (112)
فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ‏ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً وَ اشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ (114)
إِنَّ رَبَّكَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ‏ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّهُ كانَ بِعِبادِهِ خَبيراً بَصيراً (30)
وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ‏ وَ إِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كانَ خِطْأً كَبيراً (31)
وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ‏ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‏ كَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلاً (70)
وَ كَذلِكَ بَعَثْناهُمْ لِيَتَسائَلُوا بَيْنَهُمْ قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِما لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هذِهِ إِلَى الْمَدينَةِ فَلْيَنْظُرْ أَيُّها أَزْكى‏ طَعاماً فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ‏ مِنْهُ وَ لْيَتَلَطَّفْ وَ لا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَداً (19)
لا يَسْمَعُونَ فيها لَغْواً إِلاَّ سَلاماً وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ‏ فيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا (62)
كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ‏ وَ لا تَطْغَوْا فيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبي‏ وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبي‏ فَقَدْ هَوى‏ (81)
وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فيهِ وَ رِزْقُ‏ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى‏ (131)
وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها لا نَسْئَلُكَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُكَ‏ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى‏ (132)
لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ في‏ أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى‏ ما رَزَقَهُمْ‏ مِنْ بَهيمَةِ الْأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقيرَ (28)
وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلى‏ ما رَزَقَهُمْ‏ مِنْ بَهيمَةِ الْأَنْعامِ فَإِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتينَ (34)
الَّذينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ الصَّابِرينَ عَلى‏ ما أَصابَهُمْ وَ الْمُقيمِي الصَّلاةِ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ‏ يُنْفِقُونَ (35)
فَالَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ‏ كَريمٌ (50)
وَ الَّذينَ هاجَرُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ ماتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ‏ اللَّهُ رِزْقاً حَسَناً وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقينَ‏ (58)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجاً فَخَراجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقينَ‏ (72)
الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَ الْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ‏ كَريمٌ (26)
لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ يَزيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ‏ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (38)
أَمَّنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعيدُهُ وَ مَنْ يَرْزُقُكُمْ‏ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ (64)
أُولئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِما صَبَرُوا وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ‏ يُنْفِقُونَ (54)
وَ قالُوا إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدى‏ مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنا أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً يُجْبى‏ إِلَيْهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ رِزْقاً مِنْ لَدُنَّا وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (57)
وَ أَصْبَحَ الَّذينَ تَمَنَّوْا مَكانَهُ بِالْأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ‏ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَوْ لا أَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا لَخَسَفَ بِنا وَيْكَأَنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ (82)
إِنَّما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً وَ تَخْلُقُونَ إِفْكاً إِنَّ الَّذينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقاً فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ‏ وَ اعْبُدُوهُ وَ اشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (17)
وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُمْ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ (60)
اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ‏ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ (62)
ضَرَبَ لَكُمْ مَثَلاً مِنْ أَنْفُسِكُمْ هَلْ لَكُمْ مِنْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ مِنْ شُرَكاءَ في‏ ما رَزَقْناكُمْ‏ فَأَنْتُمْ فيهِ سَواءٌ تَخافُونَهُمْ كَخيفَتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (28)
أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ‏ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (37)
اللَّهُ الَّذي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ‏ ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَفْعَلُ مِنْ ذلِكُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ (40)
تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ‏ يُنْفِقُونَ (16)
وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَيْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً كَريماً (31)
لِيَجْزِيَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ‏ كَريمٌ (4)
لَقَدْ كانَ لِسَبَإٍ في‏ مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتانِ عَنْ يَمينٍ وَ شِمالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ‏ رَبِّكُمْ وَ اشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ (15)
قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ‏ مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَ إِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلى‏ هُدىً أَوْ في‏ ضَلالٍ مُبينٍ (24)
قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ‏ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (36)
قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ‏ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقينَ‏ (39)
يا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُمْ‏ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ (3)
إِنَّ الَّذينَ يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ‏ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ (29)
وَ إِذا قيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ‏ اللَّهُ قالَ الَّذينَ كَفَرُوا لِلَّذينَ آمَنُوا أَ نُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ في‏ ضَلالٍ مُبينٍ (47)
أُولئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ‏ مَعْلُومٌ (41)
إِنَّ هذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ (54)
أَ وَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ‏ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (52)
هُوَ الَّذي يُريكُمْ آياتِهِ وَ يُنَزِّلُ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ رِزْقاً وَ ما يَتَذَكَّرُ إِلاَّ مَنْ يُنيبُ (13)
مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزى‏ إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ‏ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ (40)
اللَّهُ الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَراراً وَ السَّماءَ بِناءً وَ صَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَ رَزَقَكُمْ‏ مِنَ الطَّيِّباتِ ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمينَ (64)
لَهُ مَقاليدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ‏ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ (12)
اللَّهُ لَطيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ‏ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزيزُ (19)
وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ‏ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَ لكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما يَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبيرٌ بَصيرٌ (27)
وَ الَّذينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَمْرُهُمْ شُورى‏ بَيْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ‏ يُنْفِقُونَ (38)
وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ رِزْقٍ‏ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ تَصْريفِ الرِّياحِ آياتٌ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (5)
وَ لَقَدْ آتَيْنا بَني‏ إِسْرائيلَ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ وَ رَزَقْناهُمْ‏ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَى الْعالَمينَ (16)
رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ (11)
وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ‏ وَ ما تُوعَدُونَ (22)
ما أُريدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ‏ وَ ما أُريدُ أَنْ يُطْعِمُونِ (57)
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ‏ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتينُ (58)
وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ‏ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ (82)
وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقينَ‏ (11)
وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ‏ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَني‏ إِلى‏ أَجَلٍ قَريبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحينَ (10)
وَ يَرْزُقْهُ‏ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْراً (3)
لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ‏ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْراً (7)
رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ لِيُخْرِجَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صالِحاً يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً (11)
هُوَ الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا في‏ مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ‏ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ (15)
أَمَّنْ هذَا الَّذي يَرْزُقُكُمْ‏ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ‏ بَلْ لَجُّوا في‏ عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ (21)
وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ‏ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ (16)

«نور علم آنلاین؛ جیره و رزق نورانی قلب! كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ!»

واژۀ قرآنی «رزق» معنایی فراتر از خوراک و روزی مادّی دارد. رزق در حقیقت نماد نور ولایت الهی است؛ همان توشۀ معنوی که قلب مؤمن را زنده و سیراب می‌سازد.

همان‌طور که پرنده با نوک خود جوجه‌هایش را تغذیه می‌کند، یا شاخه‌ای به درخت پیوند زده می‌شود و حیات در آن جریان می‌یابد، خداوند نیز دل‌ها را با علم زنده و جاری از طریق معلمان ربانی و صاحبان نور ـ یعنی هدایتگران آسمانی اهل‌بیت علیهم‌السلام ـ تغذیه می‌کند. این رزق، رزقی ساکن و مقطعی نیست؛ بلکه جریانی پیوسته است، جیره‌ای الهی که در وقت مناسب و به اندازه نیاز دل‌ها نازل می‌شود.

هر تقدیر و هر آیه‌ای که بر ما عرضه می‌شود، خود نوعی رزق است. شیرینی یا تلخی این رزق بسته به آن است که قلب ما آن را با نور یاد معلم ربانی بگیرد یا در تاریکی حسد و انکار گم کند. آن‌که در دل آتشِ امتحان، یاد صاحبان نور را زنده کند، شیرینی رزق الهی را می‌چشد؛ اما حسود، جز تلخی و عذاب، نصیبی نمی‌برد.

قرآن می‌فرماید:
«بخورید و بیاشامید از رزق خدا، و از گام‌های شیطان پیروی نکنید» (بقره: 168).
این رزق، منحصر به نان و آب نیست؛ بلکه همان حکمت زنده‌ای است که قلب را آرام می‌کند، عطش معنوی را برطرف می‌سازد و بذر عمل صالح را در دل می‌نشاند.

وقتی قلب حقیقتاً این رزق را بپذیرد، همچون باغی حاصلخیز می‌شود که ثمرات اعمال صالح در آن می‌روید. مؤمن در این حالت نه تنها دریافت‌کننده، بلکه دهنده رزق نورانی نیز می‌شود؛ با کلام نیک، با صبر، با بخشش و با مهربانی، دیگران را نیز از این سفرۀ الهی سیراب می‌کند. این همان معنای حقیقی «إطعام طعام لوجه‌الله» است؛ یعنی چشاندن آرامش و نور ولایت به دیگران.

پس رزق، تنها بخشش خدا نیست؛ بلکه گفت‌وگوی همیشگی او با قلب انسان است. هر آیه، هر تذکر، و هر دم از الهام، لقمه‌ای از این طعام نورانی است که دل را از ظلمت به سوی نور می‌برد. و هر چه شکر این رزق بیشتر باشد، جریانش نیز بیشتر می‌شود؛ بی‌حساب و بی‌پایان.

دلنوشته 🌿✨

ای خدای مهربان، ای رازق دل‌های بی‌پناه…

چقدر زیباست که هر لحظه، رزق حقیقی‌ات را به قلبم می‌چشانی؛
نه نان و آبی که زود می‌گذرد،
بلکه نوری که تا ابد در جانم می‌ماند.

پرنده‌ای را می‌بینم که جوجه‌اش را با منقار خویش غذا می‌دهد،
و یادم می‌آید که تو نیز، با دست‌های پنهان ولایت،
جرعه‌جرعه علم و آرامش را در دهان دل من می‌گذاری.

هر آیه‌ای که بر سر راهم می‌گذاری،
هر تقدیری که ظاهر می‌کنی،
لقمه‌ای از سفره‌ی آسمانی توست.
گاهی تلخ است، گاهی شیرین…
اما هر دو، رزق تواند؛
اگر یاد معلم ربانی‌ات در دلم زنده باشد.

آرامشی که از این رزق می‌گیرم،
تمام خستگی‌های این دنیا را می‌شوید.
دلم نرم می‌شود، زبانم شیرین می‌شود،
و می‌توانم به دیگران هم لقمه‌ای از نور بچشانم:
با مهربانی، با صبر، با سخنی نیکو.

الهی…
تو رازق بی‌حسابی!
از جایی که نمی‌دانم، در زمانی که نمی‌پندارم،
سفره‌ات را بر دلم می‌گشایی.

بگذار هر لحظه،
رزق بی‌پایانت را درک کنم،
و بر این طعام نورانی‌ات شکرگزار بمانم،
تا قلبم همیشه سر سفره‌ی تو بنشیند،
و هرگز گرسنگیِ بی‌نوری را تجربه نکند.

🌿 «كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ» 🌿

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی