دکتر محمد شعبانی راد

نور قرآن 39 – سورة الزمر

[سورة الزمر (39): الآيات 1 الى 5]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان‏

تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ (1)
نازل شدن [اين كتاب‏] از جانب خداىِ شكست‏‌ناپذيرِ سنجيده‌‏كار است.

إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ (2)
ما [اين‏] كتاب را به حقّ به سوى تو فرود آورديم، پس خدا را -در حالى كه اعتقاد [خود] را براى او خالص‏‌كننده‏‌اى- عبادت كن.

أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي ما هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفَّارٌ (3)
آگاه باشيد: آيينِ پاك از آنِ خداست، و كسانى كه به جاى او دوستانى براى خود گرفته‏‌اند [به اين بهانه كه:] ما آنها را جز براى اينكه ما را هر چه بيشتر به خدا نزديك گردانند، نمى‌‏پرستيم، البتّه خدا ميان آنان در باره آنچه كه بر سر آن اختلاف دارند، داورى خواهد كرد. در حقيقت، خدا آن كسى را كه دروغ‏‌پردازِ ناسپاس است هدايت نمى‏‌كند.

لَوْ أَرادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَداً لاصْطَفى مِمَّا يَخْلُقُ ما يَشاءُ سُبْحانَهُ هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ (4)
اگر خدا مى‏‌خواست براى خود فرزندى بگيرد، قطعاً از [ميان‏] آنچه خلق مى‌‏كند، آنچه را مى‌‏خواست برمى‏‌گزيد. منزّه است او، اوست خداى يگانه قهار.

خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهارِ وَ يُكَوِّرُ النَّهارَ عَلَى اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ (5)
آسمانها و زمين را به حقّ آفريد. شب را به روز درمى‌‏پيچد، و روز را به شب درمى‏‌پيچد و آفتاب و ماه را تسخير كرد. هر كدام تا مدّتى معيّن روانند. آگاه باش كه او همان شكست‏‌ناپذير آمرزنده است.

[سورة الزمر (39): الآيات 6 الى 10]

خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُماتٍ ثَلاثٍ ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ (6)
شما را از نفسى واحد آفريد، سپس جفتش را از آن قرار داد، و براى شما از دامها هشت قسم پديد آورد. شما را در شكمهاى مادرانتان آفرينشى پس از آفرينشى [ديگر] در تاريكيهاى سه گانه [: مشيمه و رحم و شكم‏] خلق كرد. اين است خدا، پروردگار شما، فرمانروايى [و حكومت مطلق‏] از آنِ اوست. خدايى جز او نيست، پس چگونه [و كجا از حقّ‏] برگردانيده مى‌‏شويد؟

إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ وَ لا يَرْضى‏ لِعِبادِهِ الْكُفْرَ وَ إِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى ثُمَّ إِلى‏ رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (7)
اگر كفر ورزيد، خدا از شما سخت بى‏‌نياز است و براى بندگانش كفران را خوش نمى‌‏دارد، و اگر سپاس داريد آن را براى شما مى‏‌پسندد، و هيچ بردارنده‌‏اى بارِ [گناهِ‏] ديگرى را برنمى‌‏دارد، آنگاه بازگشت شما به سوى پروردگارتان است، و شما را به آنچه مى‏‌كرديد خبر خواهد داد، كه او به راز دلها داناست.

وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنِيباً إِلَيْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ ما كانَ يَدْعُوا إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلاً إِنَّكَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ (8)
و چون به انسان آسيبى رسد، پروردگارش را -در حالى كه به سوى او بازگشت‏‌كننده است- مى‌‏خواند؛ سپس چون او را از جانب خود نعمتى عطا كند، آن [مصيبتى‏] را كه در رفعِ آن پيشتر به درگاه او دعا مى‌‏كرد، فراموش مى‏‌نمايد و براى خدا همتايانى قرار مى‌‏دهد تا [خود و ديگران را] از راه او گمراه گرداند. بگو: «به كفرت اندكى برخوردار شو كه تو از اهل آتشى.»

أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ (9)
[آيا چنين كسى بهتر است‏] يا آن كسى كه او در طول شب در سجده و قيام اطاعت [خدا] مى‌‏كند [و] از آخرت مى‌‏ترسد و رحمت پروردگارش را اميد دارد؟ بگو: «آيا كسانى كه مى‏‌دانند و كسانى كه نمى‏‌دانند يكسانند؟» تنها خردمندانند كه پندپذيرند.

قُلْ يا عِبادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ (10)
بگو: «اى بندگان من كه ايمان آورده‌‏ايد، از پروردگارتان پروا بداريد. براى كسانى كه در اين دنيا خوبى كرده‏‌اند، نيكى خواهد بود، و زمين خدا فراخ است. بى‌‏ترديد، شكيبايان پاداش خود را بى‌‏حساب [و] به تمام خواهند يافت.»

[سورة الزمر (39): الآيات 11 الى 20]

قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ (11)
بگو: «من مأمورم كه خدا را -در حالى كه آيينم را براى او خالص گردانيده‌‏ام- بپرستم.

وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ (12)
و مأمورم كه نخستينِ مسلمانان باشم.»

قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ (13)
بگو: «من اگر به پروردگارم عصيان ورزم، از عذاب روزى هولناك مى‌‏ترسم.»

قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِينِي (14)
بگو: «خدا را مى‌‏پرستم در حالى كه دينم را براى او بى‌‏آلايش مى‌‏گردانم.

فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ (15)
پس هر چه را غير از او مى‌‏خواهيد، بپرستيد «[ولى به آنان‏] بگو:» زيانكاران در حقيقت كسانى‌‏اند كه به خود و كسانشان در روز قيامت زيان رسانده‏‌اند؛ آرى، اين همان خسران آشكار است.»

لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ يا عِبادِ فَاتَّقُونِ (16)
آنها از بالاى سرشان چترهايى از آتش خواهند داشت و از زير پايشان [نيز] طَبَق‏هايى [آتشين است‏]، اين [كيفرى‏] است كه خدا بندگانش را به آن بيم مى‌‏دهد. اى بندگان من، از من بترسيد.

وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرى فَبَشِّرْ عِبادِ (17)
و[لى‏] آنان كه خود را از طاغوت به دور مى‏‌دارند تا مبادا او را بپرستند و به سوى خدا بازگشته‏‌اند آنان را مژده باد، پس بشارت ده به آن بندگان من كه:

الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ (18)
به سخن گوش فرامى‏‌دهند و بهترين آن را پيروى مى‌‏كنند؛ اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان.

أَ فَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذابِ أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ (19)
پس آيا كسى كه فرمان عذاب بر او واجب آمده [كجا روى رهايى دارد]؟ آيا تو كسى را كه در آتش است مى‌‏رهانى؟

لكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعادَ (20)
ليكن كسانى كه از پروردگارشان پروا داشتند، براى ايشان غرفه‌‏هايى است كه بالاى آنها غرفه‌‏هايى [ديگر] بنا شده است؛ نهرها از زير آن روان است. وعده خداست؛ خدا خلاف وعده نمى‏‌كند.

[سورة الزمر (39): الآيات 21 الى 25]

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَكَهُ يَنابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطاماً إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى لِأُولِي الْأَلْبابِ (21)
مگر نديده‌‏اى كه خدا از آسمان، آبى فرود آورد پس آن را به چشمه‏‌هايى كه در [طبقات زيرينِ‏] زمين است راه داد، آنگاه به وسيله آن كشتزارى را كه رنگهاى آن گوناگون است بيرون مى‏‌آورد، سپس خشك مى‏‌گردد، آنگاه آن را زرد مى‌‏بينى، سپس خاشاكش مى‏‌گرداند. قطعاً در اين [دگرگونيها] براى صاحبان خرد عبرتى است.

أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‏ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (22)
پس آيا كسى كه خدا سينه‏‌اش را براى [پذيرش‏] اسلام گشاده، و [در نتيجه‏] برخوردار از نورى از جانب پروردگارش مى‏‌باشد [همانند فرد تاريكدل است‏]؟ پس واى بر آنان كه از سخت‏‌دلى ياد خدا نمى‌‏كنند؛ اينانند كه در گمراهى آشكارند.

اللَّهُ نَزَلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى‏ ذِكْرِ اللَّهِ ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ (23)
خدا زيباترين سخن را [به صورت‏] كتابى متشابه، متضمّن وعده و وعيد، نازل كرده است. آنان كه از پروردگارشان مى‏‌هراسند، پوست بدنشان از آن به لرزه مى‌‏افتد، سپس پوستشان و دلشان به ياد خدا نرم مى‏‌گردد. اين است هدايت خدا، هر كه را بخواهد، به آن راه نمايد، و هر كه را خدا گمراه كند او را راهبرى نيست.

أَ فَمَنْ يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ قِيلَ لِلظَّالِمِينَ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ (24)
پس آيا آن كس كه [به جاى دستها] با چهره خود، گزند عذاب را روز قيامت دفع مى‏‌كند [مانند كسى است كه از عذاب ايمن است‏]؟ و به ستمگران گفته مى‏‌شود: «آنچه را كه دستاوردتان بوده است بچشيد.»

كَذَبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتاهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ (25)
كسانى [هم‏] كه پيش از آنان بودند به تكذيب پرداختند، و از آنجا كه حدس نمى‌‏زدند عذاب برايشان آمد.

[سورة الزمر (39): الآيات 26 الى 31]

فَأَذاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ (26)
پس خدا در زندگى دنيا رسوايى را به آنان چشانيد، و اگر مى‌‏دانستند، قطعاً عذاب آخرت بزرگتر است.

وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِي هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (27)
و در اين قرآن از هر گونه مَثَلى براى مردم آورديم، باشد كه آنان پندگيرند.

قُرْآناً عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (28)
قرآنى عربى، بى‌‏هيچ كژى؛ باشد كه آنان راه تقوا پويند.

ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فِيهِ شُرَكاءُ مُتَشاكِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ (29)
خدا مَثَلى زده است: مردى است كه چند شریک ناسازگار در [مالكيّت‏] او شركت دارند [و هر يك او را به كارى مى‌‏گمارند] و مردى است كه تنها فرمانبر يك مرد است. آيا اين دو در مَثَل يكسانند؟ سپاس خداى را. [نه،] بلكه بيشترشان نمى‏‌دانند.

إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ (30)
قطعاً تو خواهى مُرد، و آنان [نيز] خواهند مُرد؛

ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ (31)
سپس شما روز قيامت پيش پروردگارتان مجادله خواهيد كرد.

[سورة الزمر (39): الآيات 32 الى 35]

فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَ كَذَبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْكافِرِينَ (32)
پس كيست ستمگرتر از آن كس كه بر خدا دروغ بست، و [سخن‏] راست را چون به سوى او آمد، دروغ پنداشت؟ آيا جاىِ كافران در جهنّم نيست؟

وَ الَّذِي جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَقَ بِهِ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (33)
و آن كس كه راستى آورد و آن را باور نمود؛ آنانند كه خود پرهيزگارانند.

لَهُمْ ما يَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِكَ جَزاءُ الْمُحْسِنِينَ (34)
براى آنان، هر چه بخواهند پيش پروردگارشان خواهد بود. اين است پاداش نيكوكاران.

لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَ يَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ (35)
تا خدا، بدترين عملى را كه كرده‌‏اند، از ايشان بزدايد، و آنان را به بهترين كارى كه مى‌‏كرده‏‌اند، پاداش دهد.

[سورة الزمر (39): الآيات 36 الى 40]

أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ وَ يُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ (36)
آيا خدا كفايت‏‌كننده بنده‌‏اش نيست؟ و [كافران‏] تو را از آنها كه غير اويند مى‌‏ترسانند و هر كه را خدا گمراه گرداند برايش راهبرى نيست.

وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍّ أَ لَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انْتِقامٍ (37)
و هر كه را خدا هدايت كند گمراه‏‌كننده‏‌اى ندارد. مگر خدا نيست كه نيرومندِ كيفرخواه است؟

وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كاشِفاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ (38)
و اگر از آنها بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را خلق كرده؟» قطعاً خواهند گفت: «خدا.» بگو: «[هان‏] چه تصور مى‏‌كنيد، اگر خدا بخواهد صدمه‌‏اى به من برساند؛ آيا آنچه را به جاى خدا مى‌‏خوانيد، مى‏‌توانند صدمه او را برطرف كنند؛ يا اگر او رحمتى براى من اراده كند آيا آنها مى‌‏توانند رحمتش را بازدارند؟» بگو: «خدا مرا بس است. اهل توكّل تنها بر او توكّل مى‌‏كنند.»

قُلْ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى‏ مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (39)
بگو: «اى قوم من، شما بر حسب امكانات خود عمل كنيد، من [نيز] عمل مى‏‌كنم،پس به زودى خواهيد دانست:

مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ وَ يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقِيمٌ (40)
[كه‏] چه كس را عذابى كه رسوايش كند خواهد آمد و عذابى پايدار بر او نازل مى‌‏شود.»

[سورة الزمر (39): الآيات 41 الى 45]

إِنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ (41)
ما اين كتاب را براى [رهبرىِ‏] مردم به حق بر تو فروفرستاديم. پس هر كس هدايت شود، به سود خود اوست، و هر كس بيراهه رود، تنها به زيان خودش گمراه مى‌‏شود، و تو بر آنها وكيل نيستى.

اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها وَ الَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْأُخْرى إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (42)
خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامى بازمى‌‏ستاند، و [نيز] روحى را كه در [موقع‏] خوابش نمرده است [قبض مى‏‌كند]؛ پس آن [نفسى‏] را كه مرگ را بر او واجب كرده نگاه مى‌‏دارد، و آن ديگر [نَفْسها] را تا هنگامى معيّن [به سوى زندگىِ دنيا] بازپس مى‌‏فرستد. قطعاً در اين [امر] براى مردمى كه مى‏‌انديشند نشانه‌‏هايى [از قدرت خدا]ست.

أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعاءَ قُلْ أَ وَ لَوْ كانُوا لا يَمْلِكُونَ شَيْئاً وَ لا يَعْقِلُونَ (43)
آيا غير از خدا شفاعتگرانى براى خود گرفته‌‏اند؟ بگو: «آيا هر چند اختيار چيزى را نداشته باشند و نينديشند؟»

قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَمِيعاً لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (44)
بگو: «شفاعت، يكسره از آنِ خداست. فرمانروايى آسمانها و زمين خاصّ اوست؛ سپس به سوى او باز گردانيده مى‌‏شويد.»

وَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ إِذا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ (45)
و چون خدا به تنهايى ياد شود، دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، منزجر مى‌‏گردد، و چون كسانى غير از او ياد شوند، بناگاه آنان شادمانى مى‏‌كنند.

[سورة الزمر (39): الآيات 46 الى 50]

قُلِ اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ عالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبادِكَ فِي ما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (46)
بگو: «بار الها، اى پديدآورنده آسمانها و زمين، [اى‏] داناى نهان و آشكار، تو خود در ميان بندگانت بر سر آنچه اختلاف مى‏‌كردند، داورى مى‌‏كنى.»

وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ (47)
و اگر آنچه در زمين است، يكسره براى كسانى كه ظلم كرده‌‏اند باشد و نظيرش [نيز] با آن باشد، قطعاً [همه‏] آن را براى رهايى خودشان از سختى عذابِ روز قيامت خواهند داد، و آنچه تصوّر[ش را] نمى‏‌كردند، از جانب خدا برايشان آشكار مى‏‌گردد.

وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (48)
و [نتيجه‏] گناهانى كه مرتكب شده‏‌اند، برايشان ظاهر مى‌‏شود، و آنچه را كه بدان ريشخند مى‌‏كردند، آنها را فرامى‌‏گيرد.

فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى‏ عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (49)
و چون انسان را آسيبى رسد، ما را فرامى‌‏خواند؛ سپس چون نعمتى از جانب خود به او عطا كنيم مى‏‌گويد: «تنها آن را به دانش خود يافته‌‏ام». نه چنان است،بلكه آن آزمايشى است، ولى بيشترشان نمى‌‏دانند.

قَدْ قالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ (50)
قطعاً كسانى كه پيش از آنان بودند [نيز] اين [سخن‏] را گفتند و آنچه به دست آورده بودند، كارى برايشان نكرد.

[سورة الزمر (39): الآيات 51 الى 55]

فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هؤُلاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِينَ (51)
تا [آنكه‏] كيفر آنچه مرتكب شده بودند، بديشان رسيد و كسانى از اين [گروه‏] كه ستم كرده‏‌اند، به زودى نتايج سوء آنچه مرتكب شده‌‏اند، بديشان خواهد رسيد و آنان درمانده‏‌كننده [ما] نيستند.

أَ وَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (52)
آيا ندانسته‌‏اند كه خداست كه روزى را براى هر كس كه بخواهد، گشاده يا تنگ مى‌‏گرداند؟ قطعاً در اين [اندازه‏‌گيرى‏] براى مردمى كه ايمان دارند نشانه‌‏هايى [از حكمت‏] است.

قُلْ يا عِبادِي الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (53)
بگو: «اى بندگان من -كه بر خويشتن زياده‏‌روى روا داشته‌‏ايد- از رحمت خدا نوميد مشويد. در حقيقت، خدا همه گناهان را مى‌‏آمرزد، كه او خود آمرزنده مهربان است.

وَ أَنِيبُوا إِلى‏ رَبِّكُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ (54)
و پيش از آنكه شما را عذاب دررسد، و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان بازگرديد، و تسليم او شويد.

وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ بَغْتَةً وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ (55)
و پيش از آنكه به طور ناگهانى و در حالى كه حدس نمى‌‏زنيد شما را عذاب دررسد، نيكوترين چيزى را كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل آمده است پيروى كنيد.»

[سورة الزمر (39): الآيات 56 الى 60]

أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ (56)
تا آنكه [مبادا] كسى بگويد: «دريغا بر آنچه در حضور خدا كوتاهى ورزيدم؛ بى‌‏ترديد من از ريشخندكنندگان بودم.»

أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ (57)
يا بگويد: «اگر خدايم هدايت مى‌‏كرد، مسلّماً از پرهيزگاران بودم.»

أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرى الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ (58)
يا چون عذاب را ببيند، بگويد: «كاش مرا برگشتى بود تا از نيكوكاران مى‌‏شدم.»

بَلى‏ قَدْ جاءَتْكَ آياتِي فَكَذَّبْتَ بِها وَ اسْتَكْبَرْتَ وَ كُنْتَ مِنَ الْكافِرِينَ (59)
[به او گويند:] آرى، نشانه‌‏هاى من بر تو آمد و آنها را تكذيب كردى و تكبّر ورزيدى و از [جمله‏] كافران شدى.

وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَرى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرِينَ (60)
و روز قيامت كسانى را كه بر خدا دروغ بسته‌‏اند روسياه مى‌‏بينى، آيا جاى سركشان در جهنم نيست؟

[سورة الزمر (39): الآيات 61 الى 66]

وَ يُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ لا يَمَسُّهُم السُّوءُ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (61)
و خدا كسانى را كه تقوا پيشه كرده‏‌اند، به [پاسِ‏] كارهايى كه مايه رستگارى‌‏شان بوده، نجات مى‌‏دهد. عذاب به آنان نمى‌‏رسد و غمگين نخواهند گرديد.

اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَكِيلٌ (62)
خدا آفريدگار هر چيزى است، و اوست كه بر هر چيز نگهبان است.

لَهُ مَقالِيدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ (63)
كليدهاى آسمان و زمين از آنِ اوست، و كسانى كه نشانه‌‏هاى خدا را انكار كردند، آنانند كه زيانكارانند.

قُلْ أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجاهِلُونَ (64)
بگو: «اى نادانان، آيا مرا وادار مى‌‏كنيد كه جز خدا را بپرستم؟»

وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ (65)
و قطعاً به تو و به كسانى كه پيش از تو بودند وحى شده است: «اگر شرك ورزى حتماً كردارت تباه و مسلّماً از زيانكاران خواهى شد.»

بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ (66)
بلكه خدا را بپرست و از سپاسگزاران باش.

[سورة الزمر (39): الآيات 67 الى 70]

وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ (67)
و خدا را آنچنان كه بايد به بزرگى نشناخته‌‏اند، و حال آنكه روز قيامت زمين يكسره در قبضه [قدرت‏] اوست، و آسمانها درپيچيده به دست اوست؛ او منزّه است و برتر است از آنچه [با وى‏] شريك مى‏‌گردانند.

وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرى فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ (68)
و در صور دميده مى‏‌شود، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است بي‌هوش درمى‌‏افتد، مگر كسى كه خدا بخواهد؛ سپس بار ديگر در آن دميده مى‌‏شود و بناگاه آنان بر پاى ايستاده مى‌‏نگرند.

وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ جِي‏ءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (69)
و زمين به نور پروردگارش روشن گردد، و كارنامه [اعمال در ميان‏] نهاده شود، و پيامبران و شاهدان را بياورند، و ميانشان به حق داورى گردد، و مورد ستم قرار نگيرند.

وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِما يَفْعَلُونَ (70)
و هر كسى [نتيجه‏] آنچه انجام داده است به تمام بيابد و او به آنچه مى‌‏كنند داناتر است.

[سورة الزمر (39): الآيات 71 الى 75]

وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى‏ جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا قالُوا بَلى‏ وَ لكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَى الْكافِرِينَ (71)
و كسانى كه كافر شده‏‌اند، گروه گروه به سوى جهنّم رانده شوند، تا چون بدان رسند، درهاى آن [به رويشان‏] گشوده گردد و نگهبانانش به آنان گويند: «مگر فرستادگانى از خودتان بر شما نيامدند كه آيات پروردگارتان را بر شما بخوانند و به ديدار چنين روزى شما را هشدار دهند؟» گويند: «چرا»، ولى فرمان عذاب بر كافران واجب آمد.

قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ (72)
و گفته شود: «از درهاى دوزخ درآييد، جاودانه در آن بمانيد؛ وه چه بد [جايى‏] است جاى سركشان!»

وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ (73)
و كسانى كه از پروردگارشان پروا داشته‏‌اند، گروه گروه به سوى بهشت سوق داده شوند، تا چون بدان رسند و درهاى آن [به رويشان‏] گشوده گردد و نگهبانان آن به ايشان گويند: «سلام بر شما، خوش آمديد، در آن درآييد [و] جاودانه [بمانيد].»

وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ (74)
و گويند: «سپاس خدايى را كه وعده‏‌اش را بر ما راست گردانيد و سرزمين [بهشت‏] را به ما ميراث داد، از هر جاى آن باغ [پهناور] كه بخواهيم جاى مى‏‌گزينيم.» چه نيك است پاداش عمل‏‌كنندگان.

وَ تَرى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (75)
و فرشتگان را مى‌‏بينى كه پيرامون عرش به ستايش پروردگارِ خود تسبيح مى‌‏گويند و ميانشان به حقّ داورى مى‏‌گردد و گفته مى‌‏شود: «سپاس، ويژه پروردگار جهانيان است.»

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی