Knowing the language of light and benefiting from it in the world is like having an agricultural water pool to water trees. So do not miss the opportunity until it is too late. Do not miss the deadline! The period of acquiring knowledge from a valid light source and then acting on it is limited. The language of light is the language of science.
The language of light is the language of recognizing marks and signs. Always remember the scientific content of the people who untie the knot of your daily problems.
outer world examples- inner world feeling
… And verses from the Holy Quran
#emotionallanguage #jealousy #DivineLight #DynamicHeart #expiredHeart #EmergencyExit #EnchantingLight #advice #ServantLeadership #GuidanceLight #science #deadline
دانستن زبان نور و بهره مندی از آن در دنیا مانند داشتن استخر آب کشاورزی برای آبیاری درختان است.
بنابراین تا دیر نشده فرصت را از دست ندهید. مهلت مقرر را از دست ندهید!
دوره کسب دانش از یک منبع نور معتبر و سپس اقدام به آن محدود است.
زبان نور زبان علم است.
زبان نور زبان شناخت علائم و نشانه هاست.
همیشه مطالب علمی افرادی را که گره از مشکلات روزمره شما باز می کنند به یاد داشته باشید.
مثالهای دنیای خارج – احساس دنیای درونی
… و آیاتی از قرآن کریم
# زبان عاطفی # حسادت # نور الهی # قلب پویا # قلب منقضی شده # خروج اضطراری # نور دلربا # مشاوره # رهبران بنده # نور راهنما # علم # خط پایان
«اجل» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
چهار ماه! ضربالاجل تعیین شده!
+ «هدنة – آتشبس!»
+ «وهب – موهبت نورانی!»
«اجل» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
انگاری در مُلک، محدودیت و ضرب الاجلی برای اتصال به نور قرار داده شده که پس از اتمام آن، این مهلت زمانی، قابل تمدید نیست!
لذا تا دیر نشده، می بایست مکانیسم نورانی قلب، فعال گردد و این اتصال به نور جاوید ابدیت برقرار شود تا هنگام انقضای مُلکی خود (یعنی موت دنیایی)، دستت در دست نورانی فرشته نگهبان در ملکوت قلبت باشد و اینگونه هیچ نگرانی از سرنوشت خود در دنیا و هنگام موت و عوالم بعدی چه در قبر و چه هنگام قیامت و جهان جاویدان نخواهی داشت!
در آیات قرآن، از این دوران مهلت و ضرب الاجل، با عنوان «چهار ماه حرام» یاد شده است!
سوره توبه که بدون بسم الله شروع می شود و این استثناء در بین 114 سوره قرآن اشاره به مطلب مهمی دارد، دوران ضرب الاجلی که برای مشرکان تعیین شده تا با رویت نور، دست از شرک بردارند و قلبا ایمان بیاورند و امنیتساز باشند، را در همین ابتدای سوره اعلام می دارد: «بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَ أَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكافِرِينَ» بدون بسم الله یعنی بدون تعارف و بدون واسطه کردن نام خدایی دلسوز که رحمان و رحیم است، و با هشدار برائت و بیزاری خدا و رسولش «بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» از اهل حسادت، این آخرین مهلت برای کنار گذاشتن حسادت است که به مشرکین و کفّار داده میشود «إِنَّ اللَّهَ أَبَاحَ لِلْمُشْرِكِينَ الْحَرَمَ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ».
اگر در پایان دوران ضرب الاجل، دست از حسادت برندارند بدانند که این آیات و این سوره، با آنها حرف برای گفتن بسیار دارد!
پس وقتی خدا اولتیماتوم میده و ضرب الاجل تعیین میکنه، خوب معلومه اجازه نمیده کسی ویژگی دلسوزی و مهربانی و رحمانیت و رحیم بودن اونو یادآوری کنه! پس؛ بدون بسم الله، برو سرِ اصل مطلب!!! اصل مطلب و حرف آخر اینه: این آخرین مهلت است و بعد از آن دلسوزی در کار نیست!!! پایان دوران رفق!!!
[سورة التوبة (9): الآيات 1 الى 2] :
« فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ »
بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (1)
[اين آيات] اعلام بيزارى [و عدم تعهّد] است از طرف خدا و پيامبرش نسبت به آن مشركانى كه با ايشان پيمان بستهايد.
فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَ أَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكافِرِينَ (2)
پس [اى مشركان،] چهار ماه [ديگر با امنيّت كامل] در زمين بگرديد و بدانيد كه شما نمىتوانيد خدا را به ستوه آوريد، و اين خداست كه رسواكننده كافران است.
[سیح-سوع-علم- صرط-بین-حکم-طوع-عبد-رجل-جبل-امر-ولی-عقل-1000-نور]
[کذب-جهل-مری-صدد-عدو-ظلم-کفر-کبر-هوی-ضلل-جحد-1000-حسد]
+ « وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ »
+ « بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ »
+ « أَلَا وَ مَنْ كَانَ لَهُ عَهْدٌ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ فَمُدَّتُهُ إِلَى هَذِهِ الْأَرْبَعَةِ الْأَشْهُر »
«سیح» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
«سَاحَ الماءُ: جَرَى على وجهِ الأَرضِ»: سیر با مهلت!
دوران مهلت و ضرب الاجل خدا برای عدهای که با نور، سیر و سیاحت کنند!
شاید تغییر عقیده بدهند و بخواهند که قلبشان نورانی شود!
[سورة التوبة (9): آية 36] :
«إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً … مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ»
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَ قاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (36)
در حقيقت، شماره ماهها نزد خدا، از روزى كه آسمانها و زمين را آفريده، در كتاب [علمِ] خدا، دوازده ماه است؛ از اين [دوازده ماه]، چهار ماه، [ماهِ] حرام است. اين است آيين استوار، پس در اين [چهار ماه] بر خود ستم مكنيد، و همگى با مشركان بجنگيد، چنانكه آنان همگى با شما مىجنگند، و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است.
[سورة الأنعام (6): الآيات 1 الى 3] :
« ثُمَّ قَضى أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ »
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ (1)
ستايش خدايى را كه آسمانها و زمين را آفريد، و تاريكيها و روشنايى را پديد آورد. با اين همه كسانى كه كفر ورزيدهاند، [غير او را] با پروردگار خود برابر مىكنند.
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضى أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ (2)
اوست كسى كه شما را از گِل آفريد. آنگاه مدّتى را [براى شما عمر] مقرّر داشت. و اَجَل حتمى نزد اوست. با اين همه، [بعضى از] شما [در قدرت او] ترديد مىكنيد.
وَ هُوَ اللَّهُ فِي السَّماواتِ وَ فِي الْأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَ جَهْرَكُمْ وَ يَعْلَمُ ما تَكْسِبُونَ (3)
و او در آسمانها و زمين خداست. نهان و آشكار شما را مىداند، و آنچه را به دست مىآوريد [نيز] مىداند.
[اجل-سوع-علم- صرط-بین-حکم-طوع-عبد-رجل-جبل-امر-ولی-عقل-1000-نور]
[کذب-جهل-مری-صدد-عدو-ظلم-کفر-کبر-هوی-ضلل-جحد-1000-حسد]
+ «الموت النور الولایة»:
موت، قبض نور است!
این علامت برای اهل نور و اهل حسد چه معنا و ارزشی دارد؟!
«سعادت و شقاوت»:
«وَلاَيَةُ اَللَّهِ وَ اَلسَّعَادَةُ – وَلاَيَةُ اَلشَّيْطَانِ وَ اَلشَّقَاوَةُ»
«اَلْأَجَلُ – اَلْأَمَلُ»
امام باقر علیه السلام:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
الْمَوْتَ الْمَوْتَ
جَاءَ الْمَوْتُ بِمَا فِيهِ
جَاءَ بِالرَّوْحِ وَ الرَّاحَةِ وَ الْكَرَّةِ الْمُبَارَكَةِ إِلَى جَنَّةٍ عَالِيَةٍ
لِأَهْلِ دَارِ الْخُلُودِ الَّذِينَ كَانَ لَهَا سَعْيُهُمْ وَ فِيهَا رَغْبَتُهُمْ
وَ جَاءَ الْمَوْتُ بِمَا فِيهِ
جَاءَ بِالشِّقْوَةِ وَ النَّدَامَةِ وَ الْكَرَّةِ الْخَاسِرَةِ إِلَى نَارٍ حَامِيَةٍ
لِأَهْلِ دَارِ الْغُرُورِ الَّذِينَ كَانَ لَهَا سَعْيُهُمْ وَ فِيهَا رَغْبَتُهُمْ.
ثُمَّ قَالَ
وَ قَالَ
إِذَا اِسْتَحَقَّتْ وَلاَيَةُ اَللَّهِ وَ اَلسَّعَادَةُ
جَاءَ اَلْأَجَلُ بَيْنَ اَلْعَيْنَيْنِ وَ ذَهَبَ اَلْأَمَلُ وَرَاءَ اَلظَّهْرِ
وَ إِذَا اِسْتَحَقَّتْ وَلاَيَةُ اَلشَّيْطَانِ وَ اَلشَّقَاوَةُ
جَاءَ اَلْأَمَلُ بَيْنَ اَلْعَيْنَيْنِ وَ ذَهَبَ اَلْأَجَلُ وَرَاءَ اَلظَّهْرِ
قَالَ
وَ سُئِلَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
أَيُّ اَلْمُؤْمِنِينَ أَكْيَسُ
فَقَالَ
أَكْثَرُهُمْ ذِكْراً لِلْمَوْتِ وَ أَشَدُّهُمْ لَهُ اِسْتِعْدَاداً.
امام باقر عليه السّلام مىفرمايد:
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
ياد كنيد مرگ را! ياد كنيد مرگ را!
آگاه باشيد كه چارهاى جز مرگ نيست،
مرگ آمد با آن چه در آن بود، نسيم و راحتى را آورد،
بازگشتى مبارك به سوى بهشت بلند مرتبه
براى اهل سراى جاودانى،
كسانى كه براى آن سرا كوشيدند و به آن سرا رغبت داشتند
و مرگ آمد با آنچه كه در آن بود، از بدبختى، پشيمانى
و بازگشتى زيانبار به سوى آتشى در نهايت گرمى
براى اهل سراى فريبنده،
كسانى كه براى دنيا كوشيدند و به آن رغبت داشتند.
آنگاه حضرتش فرمود:
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
مرگ در ميان دو چشم او آيد و آرزو در پشت سر او قرار مىگيرد،
[رو به نور و پشت به تمنّا]
و اگر مستحق دوستى شيطان و بدبختى باشد،
آرزو در ميان دو چشم او آيد و مرگ در پشت سر او قرار گيرد.
[رو به تمنّا و پشت به نور]
فرمود:
همچنين از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سؤال شد
كدام يك از مؤمنان زيركترند؟
فرمود:
كسانى كه بيشتر مرگ را ياد كنند و آمادگى ايشان براى آن شديدتر است.