INCREASE of the light of knowledge or the fire of envy?!
«زید» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می نویسند:
«المَزَادَة: پوست يا مشك كه در آن آب نهند.»
مزادة یعنی قلبی که باید در آن نوراعمال صالح قرار بگیرد نه نار حسادت!
«و زاد و زاد: یعنی مطلب خوب برای من جا افتاد!»
ازدیاد نور علم یا ازدیاد نار حسد؟! وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ! فَذُوقُوا فَلَنْ نَزيدَكُمْ إِلاَّ عَذاباً!
+ «زود»
+ «فضل»
+ «نور، ملاک برتری بر جهانیان! به نورم، غبطه میخورم! أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمينَ! أَغْبِطُ أَهْلَ خُرَاسَانَ بِمَكَانِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ كَوْنِهِ بَيْنَ أَظْهُرِهِمْ!»
ملاک فضیلت، عمل به علوم نورانی مأخوذ از صاحبان نور (الزیادة) است!
با عمل به این علوم نورانی، برای قبر و قیامت خود، توشه (زاد) برمیداریم!
لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى وَ زِيادَةٌ
زيد:
و زادَ و زادَ !
سمعتُ العربَ تقول للرّجل يُخبِرُ عن أمرٍ أو يَستفْهم خَبَرا، فإذا أخبرَ حَقّقَ الخَبَرَ و قال له: و زادَ و زادَ ؛ كأنه يقول: زاد الأَمْرُ على ما وَصَفْتَ و أخبرَت.
+ «قبض و بسط – ازدیاد علم و یقین»
[اُفتاد الآن ؟! – مطالب علمی رو برای صاحبان نور جا می اندازند! اونم برای مخاطبینش جا میندازه!
«و زاده بسطة فی العلم» ، « و زاده » در اینجا، های ضمیر به صاحب نور بر میگردد یعنی آل محمد ع معالم را برای او «زاد و زاد» خوب جا میندازن و اونم برای اهلش خوب جا میندازه بطوریکه طرف اقرار میکنه : آها الآن گرفتم چی خبره !!! اُفتاد الآن !!! ]
و الناقةُ تتزيّد في سَيْرها: إذا تكلّفَتْ فوقَ قَدْرها.
و الإنسانُ يتزيّد في حدِيثِه و كلامِه: إذا تَكلّف مجاوَزَة ما يَنبغِي؛
دارم زیادی توضیح میدم تا معنی واژه «زید» رو خوب برای مستمع جا بندازم پس من دارم «اتزيّد» یعنی دارم مخاطب رو شیرفهم میکنم! صاحبان نور در دنیا از روی فضلشون به ما علم عنایت می کنن و «قبض و بسط» رو که همان فرایند نور الولایة است به ما یاد میدهند تا ما رو در مسئله نور ولایت خوب شیر فهم بنماید «وَ يَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ». این توضیح اضافی موجب رشد و نمو عقل میشه «الزِّيادة: النُّمُوّ». اینجوری قیمتت هم میره بالا «تَزايَدَ السِّعْرُ». میشی یک الماس درشت باارزش که نورش چشمها رو خیره میکنه! حالا به «مُزايَدَة» میگذارنت، خریداران یوسف ع صف میکشند اما کسی را توان خرید این الماس با ارزش نیست! اما خدای مهربان اونو رایگان در اختیار عده ای قرار میده! اهل یقین و اهل شک!
+ «نفع» : النِّفْعَة : پوست دباغى شده كه در طرفین مزادة قرار گيرد.
(المَزَادَة : پوست يا مشك كه در آن آب نهند.)
مزادة یعنی قلبی که باید در آن نوراعمال صالح قرار بگیرد نه نار حسادت!
+ « و زاده بسطة فی العلم و الجسم »
پس «زید» از مزادة گرفته شده اشاره به صاحبان نور که سقای کربلا هستند و با مشک پر آب علومشان تشنگان اهل یقین را سیراب می نمایند.
المَزَادَة
لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى وَ زِيادَةٌ
مفهوم «الفضل بطور مطلق».
«وَ يَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ … فِي الدُّنْيَا»:
«يَزِيدُهُمْ … فِي الدُّنْيَا»:
وَ يَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ الشَّفَاعَةَ لِمَنْ وَجَبَتْ لَهُ النَّارُ مِمَّنْ أَحْسَنَ إِلَيْهِمْ فِي الدُّنْيَا.
+ «بداء برای عدهای از معارین، که در عالم ذر به نور خود پشت کردهاند،
اما در دنیا با نور خود آشنا شده و آن را باور کرده و به آن عمل نموده و از عبارت «یزیدهم فی الدنیا» بهرهمند شدهاند.»
الزِّيَادَةُ: أن ينضمّ (1+1) إلى ما عليه الشيء في نفسه شيء آخر،
الزِّيَادة: نمو و افزايش يعنى افزودن و ضميمه كردن چيزى به چيز ديگرى در همان حالى كه هست،
يا عِبادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى وَ زِيادَةٌ
وَ الْحُسْنَى هِيَ الْجَنَّةُ وَ الزِّيَادَةُ هِيَ الدُّنْيَا
يا عِبادِ الَّذِينَ آمَنُوا:
اتَّقُوا رَبَّكُمْ
لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا : (1) الْحُسْنى وَ (2) زِيادَةٌ
نعمت آشنایی با کتاب و معلم کتاب که در دنیا آشکار شدهاند، میشه «زِيادَةٌ»!
صاحب نور همان «زِيادَةٌ» است! نعمت دنیایی آشکار شده برای مخاطبینش!
در واقع هر کسی که حوادث رو آثار عیبش بدونه و به نور ولایت عمل کنه، باید عوضش، بهشت آخرتی « الْحُسْنى » باشه و در دنیا چیزی گیرش نیاد! اما چون نور ولایت خاصیتی داره و اونم اینه که سرریز داره! زیادی میاد و باید در دنیا هم از نعمت بهشتی بهرهمند بشیم! نکته قشنگش اینجاست تا در دنیا از نعمت معالم ربانی صاحبان نور بهرهمند هستی، بدان آخرتت هم تامینه! چون این زیادی اونه که دارن بهت میدن، اما کسی که این دنیا چیزی از زیادی اون دنیا گیرش نیاد (یعنی مشمول لبخند صاحبان نور نشه) بدونه که اون دنیا هم از بهشت خبری نیست! خلاصه برای اینکه بفهمیم اون دنیا اهل بهشتیم یا نه (منا اهل البیت ع هستیم یا نه) باید ببینیم این دنیا از سرریز بهشت چیزی گیرمون اومده یا نه، دقت کن منظور از لذت از معالم ربانی اینه که باید تورو به یاد بوسه بر آیات بندازه.
+ «آیاتی و رسلی»
یعنی زبانا قربون صدقۀ صاحبان نور شدن، غالبا دروغ از آب در میاد، اما کسی که حادثه رو آثار عیبش میدونه، و به اوامر نورانیاش عمل میکنه، حتما صاحب نورش رو دوست داره!
پس اگه در دنیا عاشق آیات بودی، این رو بدون که از سرریز نعمت بهشت اخروی خودت داری بهرهمند میشی و اینو مدیون معالم ربانی صاحب نورت هستی که راهشو بهت یاد داد.
«الزِّيَادَةُ هِيَ الدُّنْيَا»:
یعنی اون نوری که در دنیا باهاش آشنا میشی، برای تو میشه الزیادة! که باید قدرشو بدونی!
یعنی اینقدر آرامش حاصل از عمل به نور ولایت بزرگه و زیاده که علاوه بر آخرت، زیادیش رو بصورت سرریز در همین دنیا میریزن توی قلبت! پس وقتی قلبت با عمل به نور ولایت در دل شرایط ناآرامی آیات، روشن میشه، بدان عمل صالحی انجام دادی که آثارش آخرتتو (قلبتو) اول روشن کرده و اینقدر زیاد اومده که حالا تو با روشنی قلبت، زیادی اونو احساس میکنی و خیالت از بابت اون دنیا راحت میشه و اینها آثار زیادی خود آل محمد ع در دنیا هستند! منظورم صاحب نورته! علم آل محمد ع اینقدر زیاده و فوران میکنه که باید از یک جایی بالاخره بزنه بیرون! و اون جایی از دنیا که قلوب بیمار و چرکین ما نیاز دارن در اون آب زمزم شفابخش شستشو داده بشن و علم آل محمد ع از اونجا زیادیش زده بیرون، اون قلب و زبان و کلام و معالم ربانی صاحبان نور است!
جان کلام اینجاست:
«و زاده بسطة فی العلم» اشاره به زیادی علم آل محمد ع داره که از وجود صاحب نور – در دنیا – زده بیرون! به این میگن «الزِّيَادَةُ هِيَ الدُّنْيَا» .
در واقع واژه «زید» معنای «فضل» دارد و صاحب نور (یعنی کتاب و معلم آشکار شده در دنیا)، فضل آل محمد ع برای ما در دنیاست! «وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ» و ما باید اقرار به همین فضل آل محمد ع یعنی اقرار به فضل صاحب نور نماییم به اینکه تنها کسی که امروز توانسته ما را با علم خالص آل محمد ع آشنا نماید و راه دسترسی به آرامش در دل آیات بدون اینکه خواهان تغییر و تبدیل شرایط باشیم را به ما آموزش داده است. و لذا بزرگترین هنر و کار این است که در عین حالیکه هیچ تغییری در شرایط زندگی کسی ایجاد نکنی به او بیاموزی چگونه می تواند به آرامش قلبی برسد و نکته مهم و زیبا در اینجا همین شرط بدون تغییر شرایط زندگی (محیط) است چون غالبا در تمام دیدگاهها می خواهند با ایجاد شرایط زندگی بهتر (تغییر محیط)، آرامش را بر قلبها حاکم نمایند و این اشتباه بزرگ هرگز شدنی نیست. همه با سیر کردن شکم میخوان آروم شن! با انتقالی از محل کارشون به جای بهتر! با طلاق دادن زنشون! با خرید لباس و خونه بهتر و ماشین مدل بالا! … و هزاران مثال دیگر، با کشف نفت و برق و انرژی های مختلف برای زندگی راحت تر و بهتر! اما می بینیم همه و همه چون توام با حفظ حسد قلوب است روز به روز جنگ و خونریزی و ناامنی و ناآرامی، علیرغم تغییر شرایط محیطی به سمت بهتر شدن، بدتر می شود! و انسانها به تلاش خود و بدون آموختن شیوه دسترسی به آرامش از طریق فهم نور ولایت هرچه تلاش کنند و داروی ضد سرطان و ایدز و … کشف نمایند، این اکتشافات و اختراعات از آنها کشف سوء اصلی بنام حسد قلب که منبع ناآرامی دنیاست نخواهد نمود و فقط کشف سوء در واژه «جواب» مستتر است! «امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء؟!» یک بار وقتی میپرسن دو دو تا چند تا میشه، بگی چهارتا، دیگه این آیت برای تو عرضه نخواهد شد!
[سورة يونس (۱۰): الآيات ۲۶ الى ۲۷]
لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى وَ زِيادَةٌ
وَ لا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ
أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ (۲۶)
براى كسانى كه كار نيكو كردهاند، نيكويى [بهشت] و زياده [بر آن] است.
چهرههايشان را غبارى و ذلّتى نمىپوشاند.
اينان اهل بهشتند [و] در آن جاودانه خواهند بود.
وَ الَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئاتِ جَزاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِها
وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ
كَأَنَّما أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً
أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ (۲۷)
و كسانى كه مرتكب بديها شدهاند، [بدانند كه] جزاى [هر] بدى مانند آن است و خوارى آنان را فرو مىگيرد. در مقابل خدا، هيچ حمايتگرى براى ايشان نيست.
گويى چهرههايشان با پارهاى از شب تار پوشيده شده است.
آنان همدم آتشند، كه در آن جاودانه خواهند بود.
«لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى وَ زِيادَةٌ»
«وَ الْحُسْنَى هِيَ الْجَنَّةُ وَ الزِّيَادَةُ هِيَ الدُّنْيَا»
+ «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً»
اهل نور، خواهان نور، در دنیا و آخرت هستند!
زيد:
زید «فضل» نام زیبای معالم ربانی صاحبان نور!
« يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ »
+ « و زاده بسطة فی العلم و الجسم »
+ « وَ زادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَصْطَةً » :
عبارت يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ یعنی آل محمد ع هر چقدر بخواهند بر علم صاحبان نور، و به سبب آنها بر اهل یقین، می افزایند و این عطای آنهاست «هذا عطائنا فامنن او امسک بغیر حساب».
زيد:
مافوق – عقل (زاد و توشه و تجهیزات لازم برای اتصال نور علی نور = بسط)
پوشه عقل مجهّز ! عقل برتر ! عقل مازاد ! مافوق …
عاملی که در صاحب نور وجود دارد و او را مافوق ما قرار داده، علم آل محمد ع است که نزد اوست « وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ » اشاره به همین نکته دارد. در واقع عقل برتر، برای ما، عقل صاحب نور است که مجهز و مرتبط به علم عالم بالاست!
مجهز به نور ولایت شوید: «تَجَهَّزُوا … مِنَ الزَّادِ وَ هُوَ التَّقْوَى (الولایۀ)».
انگاری خدا به اهل یقین یک عقل مازاد عنایت میکند!
[تَجَهَّزُوا … مِنَ الزَّادِ]:
أَيُّهَا النَّاسُ :
تَجَهَّزُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ فَقَدْ نُودِيَ فِيكُمْ بِالرَّحِيلِ فَمَا التَّعَرُّجُ عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَ نِدَاءٍ فِيهَا بِالرَّحِيلِ
تَجَهَّزُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ وَ انْتَقِلُوا بِأَفْضَلِ مَا بِحَضْرَتِكُمْ مِنَ الزَّادِ وَ هُوَ التَّقْوَى (الولایۀ)
اون چیزی که ما بهش دسترسی داریم « مَا بِحَضْرَتِكُمْ » و میتونیم عقلمونو به اون مجهز کنیم و در مشکلات، زاد و توشه علمی لازم رو ازش بگیریم، وجود مقدس و نازنین صاحبان نور است .
+ «یاد معالم ربانی – ذکر الله»
[عجب – زید]:
«الْعُجْبُ يَمْنَعُ الِازْدِيَادَ»:
اگه عجب بگیردت! یعنی خیال کنی خودت برای خودت کسی هستی و چیزی شدی! و فراموش کنی فضل آل محمد ع که همان اندیشه صاحبان نور است که نصیبت شده و تو رو موفق به انجام اعمال صالح نموده و می نماید ، یعنی اگه عجب بگیری دیگه بدان از استمرار و ازدیاد و ادامه نور نگاه اهل بیت ع در دل شرایط خبری نیست «الْعُجْبُ يَمْنَعُ الِازْدِيَادَ» و این حالت خبیث عجب، راه طیب «سلما لرجل» من آل محمد ع را بسته و راه مشورت با شرکای متشاکس را باز می کند.
پس با استعمال عجب، راه بهرهمندی از نور مازاد علمی آل محمد ع بر قلبت را مسدود نکن ان شاء الله تعالی. تا این حالت خبیث تو قلبت اومد و خواست که جولان بده، یاد مثال خانمی بیفت که بچه بقلشو بخواد فقط به خودش نسبت بده و بگه من بدون داشتن هیچ شوهری، مادر این بچه شدم! اهل یقین با یاد معالم ربانی صاحبان نور که نطفه گذار علمی آنها در دل شرایط هستند، تولید عمل صالح می نمایند و اینجوری با آل محمد ع عملا قوم و خویش! می شوند. + «منا اهل البیت ع»
اما اهل شک با استخفاف نسبت به صاحبان نور «تکذیب آیات» و عدم اقرار به فضل او و بزرگ دانستن خود و اندیشه انا خیر منه خودشون «مَنْ عَظَّمَ نَفْسَهُ حُقِّرَ» نهایتا خودشونو نزد آل محمد ع کوچک و بیارزش نموده و از جایگاهی که اگه با یقین به معالم ربانی عمل مینمودند، سقوط کرده و خسر الدنیا و الاخره میشوند.
+ «شکر»:
[شکر – زیادة «زود – زید»]:
« قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
مَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَى عَبْدٍ بَابَ شُكْرٍ فَخَزَنَ عَنْهُ بَابَ الزِّيَادَةِ.
خداوند دَرِ شكر را بر روى بندهاى نگشود كه دَرِ فزونى [نعمت] را بر روى او ببندد.
+ «و زاده بسطة فی العلم و الجسم»
مبادا فکر کنی که وقتی با حالت شکر که معنیش میشه ای آل محمد ع عزیز من دیگه با یاد معالم ربانی چشم و دلم از هر غیر آل محمد ع سیر است ، باب روزی برای تو شاکری که اعلام سیری نموده ای بسته شود! نه، باز هم برایت سرریز و سرریز و سرریز … اینقدر می ریزند که اصلا نتونی جمع کنی! چون برای آل محمد ع که کاری ندارد و محدودیتی در عطا به دوستان اهل یقین برایشان وجود ندارد لذا چه از این بهتر که دوست اهل یقینی شاکر پیدا شود تا ازدیاد نور علم را برایش با یاد معالم ربانی اش به بی نهایت برسانند ان شاء الله تعالی. پس مبادا فکر کنی که شکر یعنی اگه بگی من دیگه چشم و دلم سیره ! دیگه چیزی گیرن نیاد ! نه تا بی نهایت و با ویژگی خلود د رنعمت نور علم آل محمد ع غرق خواهی شد ان شاء الله تعالی.
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إِيماناً
وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ
[سورة التوبة (۹): الآيات ۱۲۲ الى ۱۲۵]
وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً
فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ
وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ (۱۲۲)
و شايسته نيست مؤمنان همگى [براى جهاد] كوچ كنند.
پس چرا از هر فرقهاى از آنان، دستهاى كوچ نمىكنند تا [دستهاى بمانند و] در دين آگاهى پيدا كنند و قوم خود را -وقتى به سوى آنان بازگشتند بيم دهند- باشد كه آنان [از كيفر الهى] بترسند؟
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَ لْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (۱۲۳)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، با كافرانى كه مجاور شما هستند كارزار كنيد،
و آنان بايد در شما خشونت بيابند،
و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است.
وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ
فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زادَتْهُ هذِهِ إِيماناً
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إِيماناً وَ هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ (۱۲۴)
و چون سورهاى نازل شود، از ميان آنان كسى است كه مىگويد:
«اين [سوره] ايمان كدام يك از شما را افزود؟»
امّا كسانى كه ايمان آوردهاند بر ايمانشان مىافزايد و آنان شادمانى مىكنند.
وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ (۱۲۵)
امّا كسانى كه در دلهايشان بيمارى است، پليدى بر پليديشان افزود و در حال كفر درمىگذرند.
ازدیاد کفر برای اهل حسد!
ازدیاد ایمان برای اهل نور!
(ازدیاد کفر برای اهل حسد):
[سورة آلعمران (۳): آية ۹۰]
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ (۹۰)
كسانى كه پس از ايمان خود كافر شدند، سپس بر كفر [خود] افزودند، هرگز توبه آنان پذيرفته نخواهد شد، و آنان خود گمراهانند.
[سورة آلعمران (۳): الآيات ۱۷۲ الى ۱۷۴]
(ازدیاد ایمان برای اهل نور):
الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ
فَزادَهُمْ إِيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ (۱۷۳)
همان كسانى كه [برخى از] مردم به ايشان گفتند:
«مردمان براى [جنگ با] شما گرد آمدهاند؛ پس، از آن بترسيد.»
و[لى اين سخن] بر ايمانشان افزود و گفتند:
«خدا ما را بس است و نيكو حمايتگرى است.»
مشتقات ریشۀ «زید» در آیات قرآن:
في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ (10)
وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزيدُ الْمُحْسِنينَ (58)
وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالُوتَ مَلِكاً قالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَ لَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمالِ قالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ يُؤْتي مُلْكَهُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ (247)
(ازدیاد کفر برای اهل حسد):
إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا بَعْدَ إيمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ (90)
(ازدیاد ایمان برای اهل نور):
الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ (173)
وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهينٌ (178) + (آیۀ 30 سورۀ نبأ)
إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ سَبيلاً (137)
فَأَمَّا الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَمَّا الَّذينَ اسْتَنْكَفُوا وَ اسْتَكْبَرُوا فَيُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَليماً وَ لا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصيراً (173)
وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْديهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ وَ لَيَزيدَنَّ كَثيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً وَ أَلْقَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدينَ (64)
قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لَسْتُمْ عَلى شَيْءٍ حَتَّى تُقيمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَ لَيَزيدَنَّ كَثيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرينَ (68)
أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلى رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَ اذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَ زادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَصْطَةً فَاذْكُرُوا آلاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (69)
وَ إِذْ قيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ وَ كُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَكُمْ خَطيئاتِكُمْ سَنَزيدُ الْمُحْسِنينَ (161)
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إيماناً وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (2)
إِنَّمَا النَّسيءُ زِيادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عاماً وَ يُحَرِّمُونَهُ عاماً لِيُواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرينَ (37)
لَوْ خَرَجُوا فيكُمْ ما زادُوكُمْ إِلاَّ خَبالاً وَ لَأَوْضَعُوا خِلالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَ فيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَ اللَّهُ عَليمٌ بِالظَّالِمينَ (47)
***[سورة التوبة (۹): الآيات ۱۲۲ الى ۱۲۵]***
وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زادَتْهُ هذِهِ إيماناً فَأَمَّا الَّذينَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إيماناً وَ هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ (124)
وَ أَمَّا الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ (125)
لِلَّذينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى وَ زِيادَةٌ وَ لا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فيها خالِدُونَ (26)
وَ يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِكُمْ وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمينَ (52)
قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ آتاني مِنْهُ رَحْمَةً فَمَنْ يَنْصُرُني مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَيْتُهُ فَما تَزيدُونَني غَيْرَ تَخْسيرٍ (63)
وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَما أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ ما زادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبيبٍ (101)
وَ لَمَّا فَتَحُوا مَتاعَهُمْ وَجَدُوا بِضاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ قالُوا يا أَبانا ما نَبْغي هذِهِ بِضاعَتُنا رُدَّتْ إِلَيْنا وَ نَميرُ أَهْلَنا وَ نَحْفَظُ أَخانا وَ نَزْدادُ كَيْلَ بَعيرٍ ذلِكَ كَيْلٌ يَسيرٌ (65)
اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى وَ ما تَغيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ كُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ (8)
وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ (7)
الَّذينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبيلِ اللَّهِ زِدْناهُمْ عَذاباً فَوْقَ الْعَذابِ بِما كانُوا يُفْسِدُونَ (88)
وَ لَقَدْ صَرَّفْنا في هذَا الْقُرْآنِ لِيَذَّكَّرُوا وَ ما يَزيدُهُمْ إِلاَّ نُفُوراً (41)
وَ إِذْ قُلْنا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحاطَ بِالنَّاسِ وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتي أَرَيْناكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما يَزيدُهُمْ إِلاَّ طُغْياناً كَبيراً (60)
وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً (82)
وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِهِ وَ نَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى وُجُوهِهِمْ عُمْياً وَ بُكْماً وَ صُمًّا مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّما خَبَتْ زِدْناهُمْ سَعيراً (97)
وَ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ يَبْكُونَ وَ يَزيدُهُمْ خُشُوعاً (109)
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً (13)
وَ لَبِثُوا في كَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَةٍ سِنينَ وَ ازْدَادُوا تِسْعاً (25)
وَ يَزيدُ اللَّهُ الَّذينَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا (76)
فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَ قُلْ رَبِّ زِدْني عِلْماً (114)
لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ يَزيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (38)
وَ إِذا قيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمنِ قالُوا وَ مَا الرَّحْمنُ أَ نَسْجُدُ لِما تَأْمُرُنا وَ زادَهُمْ نُفُوراً (60)
وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً (22)
وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ تُخْفي في نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْديهِ وَ تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ فَلَمَّا قَضى زَيْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناكَها لِكَيْ لا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ حَرَجٌ في أَزْواجِ أَدْعِيائِهِمْ إِذا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَراً وَ كانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً (37)
الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً أُولي أَجْنِحَةٍ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ يَزيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ (1)
لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ (30)
هُوَ الَّذي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَ لا يَزيدُ الْكافِرينَ كُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلاَّ مَقْتاً وَ لا يَزيدُ الْكافِرينَ كُفْرُهُمْ إِلاَّ خَساراً (39)
وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَهُمْ نَذيرٌ لَيَكُونُنَّ أَهْدى مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ فَلَمَّا جاءَهُمْ نَذيرٌ ما زادَهُمْ إِلاَّ نُفُوراً (42)
وَ أَرْسَلْناهُ إِلى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزيدُونَ (147)
قالُوا رَبَّنا مَنْ قَدَّمَ لَنا هذا فَزِدْهُ عَذاباً ضِعْفاً فِي النَّارِ (61)
مَنْ كانَ يُريدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ في حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ يُريدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصيبٍ (20)
ذلِكَ الَّذي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فيها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ (23)
وَ يَسْتَجيبُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ يَزيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ الْكافِرُونَ لَهُمْ عَذابٌ شَديدٌ (26)
وَ الَّذينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ (17)
هُوَ الَّذي أَنْزَلَ السَّكينَةَ في قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ لِيَزْدادُوا إيماناً مَعَ إيمانِهِمْ وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَليماً حَكيماً (4)
يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزيدٍ (30)
لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فيها وَ لَدَيْنا مَزيدٌ (35)
فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائي إِلاَّ فِراراً (6)
قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْني وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلاَّ خَساراً (21)
وَ قَدْ أَضَلُّوا كَثيراً وَ لا تَزِدِ الظَّالِمينَ إِلاَّ ضَلالاً (24)
رَبِّ اغْفِرْ لي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظَّالِمينَ إِلاَّ تَباراً (28)
وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً (6)
أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتيلاً (4)
ثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزيدَ (15)
وَ ما جَعَلْنا أَصْحابَ النَّارِ إِلاَّ مَلائِكَةً وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلاَّ فِتْنَةً لِلَّذينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ يَزْدادَ الَّذينَ آمَنُوا إيماناً وَ لا يَرْتابَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِيَقُولَ الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْكافِرُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلاَّ هُوَ وَ ما هِيَ إِلاَّ ذِكْرى لِلْبَشَرِ (31)
فَذُوقُوا فَلَنْ نَزيدَكُمْ إِلاَّ عَذاباً (30)