دکتر محمد شعبانی راد

پیروی از صاحبان نور حقیقت! ثُمَّ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً!

Follow the owners of the light of truth!
This has been the mission of all divine messengers at all times.

«تبع» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژه مترادف «نور»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.
«التَّبِيعُ‏: وَلَدُ البَقَرَةِ فى السَّنَةِ الأُوَلى و الأُنْثَى، سُمِّىَ تَبِيعاً لأنه‏ يَتْبَعُ‏ أمَّهُ»
+ «تلو»
+ «عقب»
از ریشه «تبع» تعداد 174 مشتق در آیات قرآن بکار برده شده که بررسی این آیات با توجه به معنای ممدوح و مذموم واژه تبع در هر مورد توصیه می‌شود.

«نورِ دلرُبا و داستان پرنده‌ای بنام قرلی»
+ «داستان اصحاب اخدود»
«قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ»
+ «نار و نور»
جوجه‌ها با شنیدن صدای مادر، اطاعت امر میکنن و قبول خطر میکنن و از کامفورت زون خودشون بیرون میان و میپّرن توی آتش «نار»، اما آخرش رسیدن به «نور» آرامش در کنار پدر و مادر است!
«فَنَادَاهَا الصَّبِيُّ لَا تَهَابِي وَ ارْمِي بِي وَ بِنَفْسِكِ‏ فِي النَّارِ
فَإِنَّ هَذَا وَ اللَّهِ فِي اللَّهِ قَلِيلٌ»

نور تقدیرات، تو رو از تاریکی کامفورت زونی که برای خودت، مثل کرم ابریشم تنیدی، بیرون میارن!
«اللَّهُ‏ وَلِيُ‏ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ»
امام باقر عليه السّلام:
«مَثَلُ اَلْحَرِيصِ عَلَى اَلدُّنْيَا كَمَثَلِ دُودَةِ اَلْقَزِّ
كُلَّمَا اِزْدَادَتْ عَلَى نَفْسِهَا لَفّاً كَانَ أَبْعَدَ لَهَا مِنَ اَلْخُرُوجِ حَتَّى تَمُوتَ غَمّاً
»
«حكايت شخص حريص بدنيا، حكايت كرم ابريشم است
كه هر چه بيشتر بر خود تند، راه بيرون آمدنش دورتر شود تا آنكه از غصه بميرد.»

«کامفورت زون = راحت‌طلبی»

پیروی از صاحبان نور حقیقت!
ارتباط قلب با نور هدایت و تبعیت و پیروی از این دستورات نورانی، ماموریت اهل یقین است. «اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ»، «أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلاَّ أَنْ يُهْدى» رسولان الهی پیام آوران علوم نورانی خدا برای بندگان هستند: «فَإِنَّ النَّاسَ كُلَّهُمْ يُسْتَعْبَدُونَ بِطَاعَةِ الْعَالِمِ» در داستان رسولان انطاکیه، این مطلب به زیبایی در آیات قرآن آمده است.
دستور اینه که از تاریکی حسادتت پیروی نکنی: «وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى»، و فقط پیرو نور هدایت باشی: «عَلَيْكَ أَنْ تَتَّبِعَ الْهُدَى»، «فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ». اگه میخوای مکانیسم نورانی قلبت همیشه فعال باشه باید از نور هدایت اتباع کنی: «وَ بُنِيَ الدِّينُ عَلَى اتِّبَاعِ النَّبِيِّ ص‏… وَ اتِّبَاعِ الْكِتَابِ‏…‏ وَ اتِّبَاعِ الْأَئِمَّةِ مِنْ أَوْلَادِهِ». «فَاتَّبِعُوا اَلْحَقَّ وَ أَهْلَهُ حَيْثُ كَانَ، پيرو حق و اهل حق باشيد هر جا كه هست.»
«ثُمَّ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ».
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
«فِي‏ الْقَلْبِ‏ نُورٌ لَا يُضِي‏ءُ إِلَّا مِنِ‏ اتِّبَاعِ‏ الْحَقِ‏ وَ قَصْدِ السَّبِيلِ‏ وَ هُوَ نُورٌ مِنَ‏ الْمُرْسَلِينَ‏ الْأَنْبِيَاءِ مُوَدَّعٌ‏ فِي‏ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِين.‏ در قلوب مؤمنین نوری پنهان است که جز با پیروی حق و سلوک در صراط مستقیم روشن و آشکار نمی شود و آن شعاعی از نور انبیا است که در دل‌های مؤمنین جا داده شده است.»
امام صادق علیه السلام:
«كُلُّ شَيْءٍ هٰالِكٌ إِلاّٰ وَجْهَهُ قَالَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلاَّ مَنْ أَخَذَ طَرِيقَ اَلْحَقِّ، هرچيزى نابود مى‌شود مگر كسى كه راه حق را برگزيند.»
امام حسین علیه السلام:
«لاَ يَكْمُلُ اَلْعَقْلُ إِلاَّ بِاتِّبَاعِ اَلْحَقِّ، عقل كامل نميشود مگر به پيروى حق.»

أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلاَّ أَنْ يُهْدى؟!

آيا كسى كه به سوى حقّ رهبرى مى‌‏كند سزاوارتر است مورد پيروى قرار گيرد يا كسى كه راه نمى‌‏يابد مگر آنكه هدايت شود؟

[سورة يونس (۱۰): الآيات ۳۴ الى ۳۶]
قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلاَّ أَنْ يُهْدى‏ فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ (۳۵)
بگو: «آيا از شريكان شما كسى هست كه به سوى حقّ رهبرى كند؟» بگو: «خداست كه به سوى حقّ رهبرى مى‏‌كند» پس، آيا كسى كه به سوى حقّ رهبرى مى‌‏كند سزاوارتر است مورد پيروى قرار گيرد يا كسى كه راه نمى‌‏يابد مگر آنكه هدايت شود؟ شما را چه شده، چگونه داورى مى‌‏كنيد؟

[سورة يس (۳۶): الآيات ۱۱ الى ۲۰]: داستان رسولان انطاکیه و سخنان مومن آل یاسین!
إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَ أَجْرٍ كَرِيمٍ (۱۱)
بيم دادن تو، تنها كسى را [سودمند] است كه كتاب حقّ را پيروى كند و از [خداىِ‏] رحمان در نهان بترسد. [چنين كسى را] به آمرزش و پاداشى پر ارزش مژده ده.
وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعى‏ قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ (۲۰)
و [در اين ميان‏] مردى از دورترين جاىِ شهر دوان دوان آمد، [و] گفت: «اى مردم،از اين فرستادگان پيروى كنيد.
[سورة يس (۳۶): الآيات ۲۱ الى ۳۰]
اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ (۲۱)
از كسانى كه پاداشى از شما نمى‌‏خواهند و خود [نيز] بر راه راست قرار دارند، پيروى كنيد.

وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعى!

وَ جاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعى!

[سورة القصص (۲۸): الآيات ۱۶ الى ۲۰]: سخن مومن آل فرعون!
وَ جاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعى‏ قالَ يا مُوسى‏ إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ (۲۰)
و از دورافتاده‏‌ترين [نقطه‏] شهر، مردى دوان دوان آمد [و] گفت: «اى موسى، سران قوم در باره تو مشورت مى‏‌كنند تا تو را بكشند. پس [از شهر] خارج شو. من جدّاً از خيرخواهان توام.»

پشت به تاریکی حسادت، رو به نور حقیقت!

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
أَنَّهُ دَخَلَ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَجُلٌ اِسْمُهُ مُجَاشِعٌ فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ 
كَيْفَ اَلطَّرِيقُ إِلَى مَعْرِفَةِ اَلْحَقِّ 
فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَعْرِفَةُ اَلنَّفْسِ
فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَكَيْفَ اَلطَّرِيقُ إِلَى مُوَافَقَةِ اَلْحَقِّ
قَالَ مُخَالَفَةُ اَلنَّفْسِ
فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَكَيْفَ اَلطَّرِيقُ إِلَى رِضَا اَلْحَقِّ
قَالَ سَخَطُ اَلنَّفْسِ
فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَكَيْفَ اَلطَّرِيقُ إِلَى وَصْلِ اَلْحَقِّ
قَالَ هَجْرُ اَلنَّفْسِ
فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَكَيْفَ اَلطَّرِيقُ إِلَى طَاعَةِ اَلْحَقِّ
قَالَ عِصْيَانُ اَلنَّفْسِ
فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَكَيْفَ اَلطَّرِيقُ إِلَى ذِكْرِ اَلْحَقِّ
قَالَ نِسْيَانُ اَلنَّفْسِ
فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَكَيْفَ اَلطَّرِيقُ إِلَى قُرْبِ اَلْحَقِّ
قَالَ اَلتَّبَاعُدُ مِنَ اَلنَّفْسِ
فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَكَيْفَ اَلطَّرِيقُ إِلَى أُنْسِ اَلْحَقِّ
قَالَ اَلْوَحْشَةُ مِنَ اَلنَّفْسِ
فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَكَيْفَ اَلطَّرِيقُ إِلَى ذَلِكَ
قَالَ اَلاِسْتِعَانَةُ بِالْحَقِّ عَلَى اَلنَّفْسِ.

شخصى بنام مجاشع خدمت رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله وارد گشت و عرضه داشت يا رسول اللّٰه
راه شناخت حق چيست‌؟
فرمود خودشناسى و معرفت نفس.
عرض كرد.راه متابعت و پيروى از حق چگونه است‌؟
فرمود.مخالفت نمودن با خواسته‌هاى نفس.
عرضه داشت.راه بدست آوردن رضايت و خوشنودى حق چيست‌؟
فرمود دشمن داشتن و بدبينى به نفس.
عرضه داشت.راه رسيدن به حق چيست‌؟
فرمود دورى كردن از نفس
عرضه داشت راه اطاعت و فرمانبرى از حق چيست‌؟
فرمود عصيان و نافرمانى نفس‌؟
عرضه داشت راه در ياد حق بودن چيست‌؟
فرمود فراموش كردن نفس.
عرضه داشت راه نزديك شدن بحق چيست‌؟
فرمود فاصله گرفتن و دور شدن از نفس.
عرضه داشت راه آشنائى و مانوس بودن با حق چيست‌؟
فرمود.وحشت داشتن از نفس و بيگانه شدن با او
عرضه داشت راه بيگانه شدن از نفس چگونه است‌؟
فرمود استمداد و يارى خواستن از حق براى سركوبى نفس.

امام علی علیه السلام:
قَالَ لِأَبِي‌ذَرٍّ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ
إِنَّمَا غَضِبْتَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ
إِنَّ اَلْقَوْمَ خَافُوكَ عَلَى دُنْيَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَى دِينِكَ
وَ اَللَّهِ لَوْ كَانَتِ اَلسَّمَاوَاتُ وَ اَلْأَرَضُونَ رَتْقاً عَلَى عَبْدٍ ثُمَّ اِتَّقَى اَللَّهَ لَجَعَلَ اَللَّهُ لَهُ مِنْهَا مَخْرَجاً
لاَ يُؤْنِسَنَّكَ إِلاَّ اَلْحَقُّ وَ لاَ يُوحِشَنَّكَ إِلاَّ اَلْبَاطِلُ.
على عليه السّلام به اباذر فرمود:
تو براى خدا خشم گرفتى. اميدوار باش از همان كسى كه بواسطه او خشمگين‌شده‌اى،
آنها از تو بر دنياى خود ترسيدند و تو از آنها بر دين خود ترسيدى.
بخدا سوگند اگر درهاى آسمانها و زمين بر بنده‌اى بسته شود و او پرهيزگار باشد، خداوند برايش راه فرارى باز ميكند.
مباد جز با حق انس بگيرى و جز از باطل بهراسى.

پیروی از غاصبان نور حقیقت!

پیروی از کذّاب، چه بلایی سرشون میاره؟!

پیروی از «دزدانِ شب‌کارِ قبیله شیطان» چه نتیجه‌ای در بر خواهد داشت؟!
کذّاب، همه‌ی متبعینش رو به اشتباه میندازه!
«وَ اِحْذَرُوا اَلشُّبْهَةَ فَإِنَّهَا وُضِعَتْ لِلْفِتْنَةِ»
«از شبهه برحذر باشيد، چرا كه آن براى فتنه پى‌ريزى شده است.»
«فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ»
کذّاب، همه‌ی متبعینش رو نابود میکنه!
«فَإِنَّ اَلْمَكْرَ وَ اَلْخَدِيعَةَ فِي اَلنَّارِ»
همانا جايگاه و سرانجام نيرنگ و فريب در دوزخ است.

امام صادق عليه السّلام:
إِنَّ اَلْكَذَّابَ يَهْلِكُ بِالْبَيِّنَاتِ وَ يَهْلِكُ أَتْبَاعُهُ بِالشُّبُهَاتِ.
دروغگو با برهانهاى روشن هلاك گردد، و پيروانش بوسيلۀ شبهات.

امام علی علیه السلام:
أَمَّا بَعْدُ
فَإِنَّ اَلْمَكْرَ وَ اَلْخَدِيعَةَ فِي اَلنَّارِ 
فَكُونُوا مِنَ اَللَّهِ عَلَى وَجَلٍ وَ مِنْ صَوْلَتِهِ عَلَى حَذَرٍ
إِنَّ اَللَّهَ لاَ يَرْضَى لِعِبَادِهِ بَعْدَ إِعْذَارِهِ وَ إِنْذَارِهِ اِسْتِطْرَاداً وَ اِسْتِدْرَاجاً مِنْ حَيْثُ لاٰ يَعْلَمُونَ وَ لِهَذَا يَضِلُّ سَعْيُ اَلْعَبْدِ حَتَّى يَنْسَى اَلْوَفَاءَ بِالْعَهْدِ وَ يَظُنَّ أَنَّهُ قَدْ أَحْسَنَ صُنْعاً وَ لاَ يَزَالُ كَذَلِكَ فِي ظَنٍّ وَ رَجَاءٍ وَ غَفْلَةٍ عَمَّا جَاءَهُ مِنَ اَلنَّبَإِ يَعْقِدُ عَلَى نَفْسِهِ اَلْعُقَدَ وَ يُهْلِكُهُا بِكُلِّ جَهْدٍ وَ هُوَ فِي مُهْلَةٍ مِنَ اَللَّهِ عَلَى عَهْدٍ يَهْوِي مَعَ اَلْغَافِلِينَ وَ يَغْدُو مَعَ اَلْمُذْنِبِينَ وَ يُجَادِلُ فِي طَاعَةِ اَللَّهِ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ يَسْتَحْسِنُ تَمْوِيهَ اَلْمُتْرَفِينَ فَهَؤُلاَءِ قَوْمٌ شَرَحَتْ قُلُوبُهُمْ بِالشُّبْهَةِ وَ تَطَاوَلُوا عَلَى غَيْرِهِمْ بِالْفِرْيَةِ وَ حَسِبُوا أَنَّهَا لِلَّهِ قُرْبَةٌ
وَ ذَلِكَ لِأَنَّهُمْ عَمِلُوا بِالْهَوَى وَ غَيَّرُوا كَلاَمَ اَلْحُكَمَاءِ وَ حَرَّفُوهُ بِجَهْلٍ وَ عَمًى وَ طَلَبُوا بِهِ اَلسُّمْعَةَ وَ اَلرِّيَاءَ بِلاَ سُبُلٍ قَاصِدَةٍ وَ لاَ أَعْلاَمٍ جَارِيَةٍ وَ لاَ مَنَارٍ مَعْلُومٍ إِلَى أَمَدِهِمْ وَ إِلَى مَنْهَلٍ هُمْ وَارِدُوهُ حَتَّى إِذَا كَشَفَ اَللَّهُ لَهُمْ عَنْ ثَوَابِ سِيَاسَتِهِمْ وَ اِسْتَخْرَجَهُمْ مِنْ جَلاَبِيبِ غَفْلَتِهِمْ اِسْتَقْبَلُوا مُدْبِراً وَ اِسْتَدْبَرُوا مُقْبِلاً فَلَمْ يَنْتَفِعُوا بِمَا أَدْرَكُوا مِنْ أُمْنِيَّتِهِمْ وَ لاَ بِمَا نَالُوا مِنْ طَلِبَتِهِمْ وَ لاَ مَا قَضَوْا مِنْ وَطَرِهِمْ وَ صَارَ ذَلِكَ عَلَيْهِمْ وَبَالاً فَصَارُوا يَهْرُبُونَ مِمَّا كَانُوا يَطْلُبُونَ
وَ إِنِّي أُحَذِّرُكُمْ هَذِهِ اَلْمَزَلَّةَ وَ آمُرُكُمْ بِتَقْوَى اَللَّهِ اَلَّذِي لاَ يَنْفَعُ غَيْرُهُ فَلْيَنْتَفِعْ بِنَفْسِهِ إِنْ كَانَ صَادِقاً عَلَى مَا يَجُنُّ ضَمِيرُهُ فَإِنَّمَا اَلْبَصِيرُ مَنْ سَمِعَ وَ تَفَكَّرَ وَ نَظَرَ وَ أَبْصَرَ وَ اِنْتَفَعَ بِالْعِبَرِ وَ سَلَكَ جَدَداً وَاضِحاً يَتَجَنَّبُ فِيهِ اَلصَّرْعَةَ فِي اَلْمَهْوَى وَ يَتَنَكَّبُ طَرِيقَ اَلْعَمَى وَ لاَ يُعِينُ عَلَى فَسَادِ نَفْسِهِ اَلْغُوَاةَ بِتَعَسُّفٍ فِي حَقٍّ أَوْ تَحْرِيفٍ فِي نُطْقٍ أَوْ تَغْيِيرٍ فِي صِدْقٍ وَ لاٰ قُوَّةَ إِلاّٰ بِاللّٰهِ 
قُولُوا مَا قِيلَ لَكُمْ وَ سَلِّمُوا لِمَا رُوِيَ لَكُمْ وَ لاَ تَكَلَّفُوا مَا لَمْ تُكَلَّفُوا فَإِنَّمَا تَبِعَتُهُ عَلَيْكُمْ فِيمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ لَفَظَتْ أَلْسِنَتُكُمْ أَوْ سَبَقَتْ إِلَيْهِ غَايَتُكُمْ وَ اِحْذَرُوا اَلشُّبْهَةَ فَإِنَّهَا وُضِعَتْ لِلْفِتْنَةِ وَ اِقْصِدُوا اَلسُّهُولَةَ وَ اِعْمَلُوا فِيمَا بَيْنَكُمْ بِالْمَعْرُوفِ مِنَ اَلْقَوْلِ وَ اَلْفِعْلِ وَ اِسْتَعْمِلُوا اَلْخُضُوعَ وَ اِسْتَشْعِرُوا اَلْخَوْفَ وَ اَلاِسْتِكَانَةَ لِلَّهِ وَ اِعْمَلُوا فِيمَا بَيْنَكُمْ بِالتَّوَاضُعِ وَ اَلتَّنَاصُفِ وَ اَلتَّبَاذُلِ وَ كَظْمِ اَلْغَيْظِ فَإِنَّهَا وَصِيَّةُ اَللَّهِ
وَ إِيَّاكُمْ وَ اَلتَّحَاسُدَ وَ اَلْأَحْقَادَ فَإِنَّهُمَا مِنْ فِعْلِ 
وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ مٰا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اِتَّقُوا اَللّٰهَ إِنَّ اَللّٰهَ خَبِيرٌ بِمٰا تَعْمَلُونَ
أَيُّهَا اَلنَّاسُ اِعْلَمُوا عِلْماً يَقِيناً أَنَّ اَللَّهَ لَمْ يَجْعَلْ لِلْعَبْدِ وَ إِنِ اِشْتَدَّ جَهْدُهُ وَ عَظُمَتْ حِيلَتُهُ وَ كَثُرَتْ نِكَايَتُهُ أَكْثَرَ مِمَّا قَدَّرَ لَهُ فِي اَلذِّكْرِ اَلْحَكِيمِ وَ لَمْ يَحُلْ بَيْنَ اَلْمَرْءِ عَلَى ضَعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِيلَتِهِ وَ بَيْنَ مَا كُتِبَ لَهُ فِي اَلذِّكْرِ اَلْحَكِيمِ أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّهُ لَنْ يَزْدَادَ اِمْرُؤٌ نَقِيراً بِحِذْقِهِ وَ لَنْ يَنْتَقِصَ نَقِيراً بِحُمْقِهِ فَالْعَالِمُ بِهَذَا اَلْعَامِلُ بِهِ أَعْظَمُ اَلنَّاسِ رَاحَةً فِي مَنْفَعَةٍ – وَ اَلتَّارِكُ لَهُ أَكْثَرُ اَلنَّاسِ شُغُلاً فِي مَضَرَّةٍ رُبَّ مُنْعَمٍ عَلَيْهِ فِي نَفْسِهِ مُسْتَدْرَجٌ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ رُبَّ مُبْتَلًى عِنْدَ اَلنَّاسِ مَصْنُوعٌ لَهُ فَأَفِقْ أَيُّهَا اَلْمُسْتَمْتِعُ مِنْ سُكْرِكَ وَ اِنْتَبِهْ مِنْ غَفْلَتِكَ وَ قَصِّرْ مِنْ عَجَلَتِكَ وَ تَفَكَّرْ فِيمَا جَاءَ عَنِ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِيمَا لاَ خُلْفَ فِيهِ وَ لاَ مَحِيصَ عَنْهُ وَ لاَ بُدَّ مِنْهُ
ثُمَّ ضَعْ فَخْرَكَ وَ دَعْ كِبْرَكَ وَ أَحْضِرْ ذِهْنَكَ وَ اُذْكُرْ قَبْرَكَ وَ مَنْزِلَكَ
فَإِنَّ عَلَيْهِ مَمَرَّكَ وَ إِلَيْهِ مَصِيرَكَ
وَ كَمَا تَدِينُ تُدَانُ وَ كَمَا تَزْرَعُ تَحْصُدُ وَ كَمَا تَصْنَعُ يُصْنَعُ بِكَ وَ مَا قَدَّمْتَ إِلَيْهِ تَقْدَمُ عَلَيْهِ غَداً لاَ مَحَالَةَ فَلْيَنْفَعْكَ اَلنَّظَرُ فِيمَا وُعِظْتَ بِهِ وَ عِ مَا سَمِعْتَ وَ وُعِدْتَ فَقَدِ اِكْتَنَفَكَ بِذَلِكَ خَصْلَتَانِ وَ لاَ بُدَّ أَنْ تَقُومَ بِأَحَدِهِمَا
إِمَّا طَاعَةُ اَللَّهِ تَقُومُ لَهَا بِمَا سَمِعْتَ
وَ إِمَّا حُجَّةُ اَللَّهِ تَقُومُ لَهَا بِمَا عَلِمْتَ
فَالْحَذَرَ اَلْحَذَرَ وَ اَلْجِدَّ اَلْجِدَّ فَإِنَّهُ لاٰ يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ 
إِنَّ مِنْ عَزَائِمِ اَللَّهِ فِي اَلذِّكْرِ اَلْحَكِيمِ اَلَّتِي لَهَا يَرْضَى وَ لَهَا يَسْخَطُ وَ لَهَا يُثِيبُ وَ عَلَيْهَا يُعَاقِبُ أَنَّهُ لَيْسَ بِمُؤْمِنٍ وَ إِنْ حَسُنَ قَوْلُهُ وَ زَيَّنَ وَصْفَهُ وَ فَضْلَهُ غَيْرُهُ إِذَا خَرَجَ مِنَ اَلدُّنْيَا فَلَقِيَ اَللَّهَ بِخَصْلَةٍ مِنْ هَذِهِ اَلْخِصَالِ لَمْ يَتُبْ مِنْهَا اَلشِّرْكِ بِاللَّهِ فِيمَا اِفْتَرَضَ عَلَيْهِ مِنْ عِبَادَتِهِ أَوْ شِفَاءِ غَيْظٍ بِهَلاَكِ نَفْسِهِ أَوْ يُقِرَّ بِعَمَلٍ فَعَمِلَ بِغَيْرِهِ أَوْ يَسْتَنْجِحَ حَاجَةً إِلَى اَلنَّاسِ بِإِظْهَارِ بِدْعَةٍ فِي دِينِهِ أَوْ سَرَّهُ أَنْ يَحْمَدَهُ اَلنَّاسُ بِمَا لَمْ يَفْعَلْ مِنْ خَيْرٍ أَوْ مَشَى فِي اَلنَّاسِ بِوَجْهَيْنِ وَ لِسَانَيْنِ وَ اَلتَّجَبُّرِ وَ اَلْأُبَّهَةِ وَ اِعْلَمْ وَ اِعْقِلْ ذَلِكَ فَإِنَّ اَلْمِثْلَ دَلِيلٌ عَلَى شِبْهِهِ إِنَّ اَلْبَهَائِمَ هَمُّهَا بُطُونُهَا وَ إِنَّ اَلسِّبَاعَ هَمُّهَا اَلتَّعَدِّي وَ اَلظُّلْمُ
وَ إِنَّ اَلنِّسَاءَ هَمُّهُنَّ زِينَةُ اَلدُّنْيَا وَ اَلْفَسَادُ فِيهَا
وَ إِنَّ اَلْمُؤْمِنِينَ مُشْفِقُونَ مُسْتَكِينُونَ خَائِفُونَ.

أمّا بعد:
همانا جايگاه و سرانجام نيرنگ و فريب در دوزخ است،
بنا بر اين از خدا در هراس باشيد و از قدرتش بر حذر.
بدرستى كه خداوند پس از اينكه حجّت خود را بر بندگان به اتمام رساند و ايشان را بيم داد ديگر نمى‌پسندد كه ندانسته گرفتار راندگى از درگاه او شده و اندك اندك هلاك شوند.
به همين جهت تلاش بنده به تباهى كشد تا آنجا كه وفاى به پيمان را از خاطر مى‌برد و پندارد كه كار خوبى انجام داده است،و اين گونه در گمان و اميد به سر مى‌برد،و از خبرهاى حقّ‌ به او رسيده در غفلت است،و كار را بر خود پيچيده مى‌سازد و على رغم هر تلاش و كوشش نفس خويش را به وادى هلاكت مى‌كشاند،در حالى كه در مهلتى مقرّر از سوى خدا به سر مى‌برد همدل بى‌خبران شده و با گناهكاران روزگار را سپرى مى‌كند و با اهل ايمان در طاعت خدا به مجادله مى‌پردازد،و ظاهرسازى و نيرنگ جماعت لاابالى را نيكو مى‌شمارد،پس اينان جماعتى مى‌باشند كه دلهاشان به شبهه دمساز گرديده،و با دروغ و بهتان بر ديگران بزرگى كنند،و پندارد كه آن كردار موجب قرب و نزديكى بخداوند است.
اين بدان جهت است كه به هوا و هوس رفتار كرده،و گفتار دانايان را تغيير داده،و كوركورانه و جاهلانه آن را تحريف نمودند،و با اين رفتار خواهان شهرت و رياكارى شدند،بدون دانستن راههاى سهل و مستقيم و نزديك،و نشانه‌هاى متداول،و علامت مشخّصى،تا سرآمدن عمرشان،و رسيدن به آبگير نهائى خود اين راه را طى كنند تا اينكه خداوند پرده از پاداش كارشان برداشت و آنان را از پردۀ تاريك بى‌خبريشان بيرون آورد،در اين حال رو به سوى جايى كنند كه پيش از اين بدان پشت كرده بودند (سراى آخرت)،و پشت به چيزى كنند كه كنون روى بدان نهاده بودند(سراى دنيا)،پس نه بدان چه از خواسته‌هايشان كه رسيده بودند سودى جستند،و نه از آنچه كه طلب نمودند و به آن نائل آمدند نفعى كردند،و نه از امورى كه به دست آوردند لذّتى بردند،و تماما وبال آنان شد،و كار بدان جا كشيد كه از آنچه كه به دنبالش دوان بودند گريزان شدند.
و من شما را از اين چنين لغزشگاهى بر حذر مى‌دارم،و به رعايت تقواى خداوند-كه جز آن سودى نمى‌بخشد-فرمان مى‌دهم،پس چنانچه كسى راستگوست بايد از خود سود برد،بنا بر آنچه در ضميرش پنهان ساخته است،چرا كه بينا و زيرك تنها كسى است كه:شنيد و انديشه كرد،و ديد و تشخيص داد،و از عبرتها سود جست،و سرانجام در راه و جاده‌اى هموار و روشن گام نهاد،و از پرتگاه هواپرستى اجتناب ورزيد و از راه كور دورى نمود.
و (فرد بينا و زيرك هرگز) گمراهان را-توسّط‍‌ كجروى در حقّ‌،يا انحراف در گفتار و سخن،يا دگرگونى در صداقت و راستى-بر تباهى خود يارى نكند،و لا قوّة إلاّ باللّٰه.
بگوييد آنچه برايتان گفته شده،و براى آنچه روايت شده‌ايد تسليم باشيد،و خود را بدان چه كه تكليف نشده‌ايد به زحمت نيفكنيد،چرا كه هر چه كنيد،يا به زبان رانيد،و بدان رو نمائيد؛مسئوليّت آن تنها بر گردن خود شماست.
از شبهه برحذر باشيد،چرا كه آن براى فتنه پى‌ريزى شده است،و در پى سهولت و هموارى كارها باشيد.گفتار و كردارتان را در ميان خود بر پايه‌هاى خوبى استوار سازيد،و فروتنى را بكار بنديد،ترس و تضرّع را براى خدا شعار خويش سازيد، و در بين خود به تواضع و انصاف و بخشش و فرو بردن خشم عمل كنيد،چرا كه آن سفارش خداست.
و مبادا بر يك ديگر رشك بريد،و كينه ورزيد،زيرا كه آن دو از كردار جاهليّت است، «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ‌ مٰا قَدَّمَتْ‌ لِغَدٍ وَ اِتَّقُوا اَللّٰهَ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ خَبِيرٌ بِمٰا تَعْمَلُونَ‌»،يعنى:«و هر كسى بايد بنگرد كه براى فردا چه پيش فرستاده است،و از خدا پروا داشته باشيد،كه خدا بدان چه مى‌كنيد آگاه است-حشر:18».
اى مردم از روى يقين بدانيد كه خداوند براى هيچ بنده‌اى-هر چند تلاشش سخت و حوزۀ تدبير و چاره‌جوئيش وسيعتر گردد،و رنج و زحمتش افزون شود- بيش از آن نصيبى كه برايش در ذكر حكيم(قرآن يا لوح محفوظ‍‌)پيش بينى كرده قرار نداده است،و آنچه را كه در ذكر حكيم برايش مقدّر شده-هر چند كه ناتوان و كم تدبير باشد-تغيير نيابد.
اى مردم هيچ فردى با تكيه بر تبحّر خويش نتواند ذرّه‌اى به نصيبش بيفزايد،و نيز پشيزى را با سبك مغزى كم كند.
از اين رو داناى به اين ماجرا و عمل‌كنندۀ به آن آسوده‌ترين مردمان در سود و منفعت است،و هر كس كه آن را وانهد گرفتارترين مردمان در خسارت است.
چه بسا فرد در نعمتى كه گمان مى‌كند كه هميشه در نعمت است و غافلگير شود،و فرد گرفتارى در نظر مردمان كه آن ساخته خداست تا در اثر صبر و پايدارى مقام و منزلتش بالا رود پس اى شنونده از مستى به هوش آى،و از خواب غفلت برخيز،و از شتاب خود بكاه،و در آنچه كه از خدا به تو رسيده-كه بى‌تخلّف است و راه گريزى ندارد و حتمى است-خوب انديشه كن.سپس ناز خود را كنار گذار،و جاه فروشى را رها كن،و به خود آى،و گور و منزل خويش را به ياد آر،چرا كه گذرگاهت بر آن است،و جايگاهت آنجاست.
و همان گونه كه رفتار مى‌كنى با تو رفتار خواهد شد،و آن طور كه بذر بيفشانى درو خواهى كرد،و هر چه كنى همان با تو كنند،و آنچه پيش فرستاده‌اى بى‌هيچ شكّى فردا بر آن وارد خواهى شد.
پس بايد انديشۀ در آنچه موعظه شدى تو را سود بخشد.و آنچه شنيدى و وعده داده شدى را به گوش دارى.
و اين را بدان كه تو ما بين دو خصلت قرار داده‌شده‌اى كه ناگزير از برپائى يكى از آن دوئى:
يا به فرمانبرى خدا،توسّط‍‌ شنيده‌هايت،
و يا به آنچه دانستى عمل كنى و حجّت خداوند بر تو تمام است.
زنهار،زنهار،كوشش،كوشش!زيرا«هيچ كس تو را مانند آگاه،آگاه نكند-فاطر:14»،
همانا از واجبات مسلّم خداوند در كتاب حكيمش كه به خاطر آن خشنود شود و براى آن خشم گيرد،و بر آن پاداش و يا كيفر دهد اين است كه انسان-هر چند كه گفتارش خوش باشد و ديگران حال و فضلش را بيارايند-در صورتى كه پس از مرگ خداى را با يكى از اين خصلتها بدون توبه ملاقات كند مؤمن نيست:شرك به خدا در عباداتى كه بر او واجب ساخته،يا فرو نشاندن خشم به خودكشى،يا تعهّد كارى كند و به كارى ديگر پردازد،يا براى انجام حاجتى كه به مردم دارد بدعتى در دين گذارد،يا ستايش مردم از كار خير نكرده‌اش او را شاد سازد،يا كردارش در ميان مردمان همراه با دوروئى و دو زبانى، و با تكبّر و فخر باشد.
و آگاه باش[و اين را بينديش]كه هر مثال را ميتوان گواه و شاهدى بر مانند آن گرفت،به تحقيق تمام كوشش چارپايان تنها شكم آنهاست، و تلاش درندگان در تجاوز و ستم خلاصه مى‌شود،و جماعت زنها تمام تلاششان مصروف به آرايش دنيا و فساد در آن است،
و براستى كه مؤمنان نگرانند، مؤمنان فروتنند،مؤمنان ترسانند.

[سورة آل‏‌عمران (۳): آية ۷]
هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ (۷)
اوست كسى كه اين كتاب [=قرآن‏] را بر تو فرو فرستاد. پاره‌‏اى از آن، آيات محكم [=صريح و روشن‏] است. آنها اساس كتابند؛ و [پاره‏‌اى‏] ديگر متشابهاتند [كه تأويل‌‏پذيرند]. اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنه‏‌جويى و طلب تأويل آن [به دلخواه خود،] از متشابه آن پيروى مى‌‏كنند، با آنكه تأويلش را جز خدا و ريشه‏‌داران در دانش كسى نمى‏‌داند. [آنان كه‏] مى‏‌گويند: «ما بدان ايمان آورديم، همه [چه محكم و چه متشابه‏] از جانب پروردگار ماست»، و جز خردمندان كسى متذكر نمى‏‌شود.

+ مقاله «بدنبالِ نور!»

بُنِیَ الدِّینُ عَلَی اتِّبَاعِ …

«يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ – وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ»:
تبعیت از صاحبان و حاملان نور!

[سورة الأعراف (۷): آية ۱۵۷]
الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ
يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ
وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ
وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي‏ كانَتْ عَلَيْهِمْ
فَالَّذينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ‏ وَ نَصَرُوهُ
وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (۱۵۷)
همانان كه از اين فرستاده، پيامبر درس نخوانده -كه [نام‏] او را نزد خود، در تورات و انجيل نوشته مى‌‏يابند- پيروى مى‏‌كنند؛
[همان پيامبرى كه‏] آنان را به كار پسنديده فرمان مى‌‏دهد، و از كار ناپسند باز مى‏‌دارد،
و براى آنان چيزهاى پاكيزه را حلال و چيزهاى ناپاك را بر ايشان حرام مى‏‌گرداند،
و از [دوش‏] آنان قيد و بندهايى را كه بر ايشان بوده است برمى‏‌دارد.
پس كسانى كه به او ايمان آوردند و بزرگش داشتند و ياريش كردند و نورى را كه با او نازل شده است پيروى كردند، آنان همان رستگارانند.

خلود در بهشت جاویدان، نتیجۀ اتباع از نور است.

امام باقر علیه السلام:
بُنِیَ الدِّینُ عَلَی اتِّبَاعِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله)
«قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِی»
وَ اتِّبَاعِ الْکِتَابِ
«وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ»
وَ اتِّبَاعِ الْأَئِمَّهًِْ مِنْ أَوْلَادِهِ
«وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ»
فَاتِّبَاعُ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) یُورِثُ الْمَحَبَّهًَْ
«یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ»
وَ اتِّبَاعُ الْکِتَابِ یُورِثُ السَّعَادَهًَْ
«فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ فَلا یَضِلُّ وَ لا یَشْقی»
وَ اتِّبَاعُ الْأَئِمَّهًِْ یُورِثُ الْجَنَّهًَْ.
دین بر پیروی از پیامبر ص بنا شده است:
بگو: «اگر خدا را دوست می‌دارید، از من پیروی کنید» (آل عمران/۳۱)
و پیروی از کتاب خدا به‌دلیل این آیه:
وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ
و پیروی از ائمّه ع از اولاد پیامبر ص به‌دلیل آیه:
و کسانی که به نیکی از آن‌ها پیروی کردند. (توبه/۱۰۰)
پس پیروی از پیامبر ص موجب محبّت می‌شود: یُحْبِبْکُمُ اللهُ؛
و پیروی از قرآن موجب سعادت:
هرکس از هدایتم پیروی کند، نه گمراه می‌شود و نه تیره‌بخت. (طه/۱۲۳)
و پیروی از ائمّه سبب بهشت می‌شود.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی