[سورة الطور (52): الآيات 1 الى 16]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَ الطُّورِ (1)
سوگند به طور،
وَ كِتابٍ مَسْطُورٍ (2)
و كتابى نگاشته شده،
فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ (3)
در طومارى گسترده؛
وَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ (4)
سوگند به آن خانه آباد [خدا]؛
وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ (5)
سوگند به بام بلند [آسمان]،
وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ (6)
و آن درياى سرشار [و افروخته]،
إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ (7)
كه عذاب پروردگارت واقعشدنى است؛
ما لَهُ مِنْ دافِعٍ (8)
آن را هيچ بازدارندهاى نيست.
يَوْمَ تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً (9)
روزى كه آسمان سخت در تب و تاب اُفتد،
وَ تَسِيرُ الْجِبالُ سَيْراً (10)
و كوهها [جمله] به حركت درآيند.
فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (11)
پس واى بر تكذيبكنندگان در آن روز.
الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ (12)
آنان كه به ياوه سرگرمند.
يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نارِ جَهَنَّمَ دَعا (13)
روزى كه به سوى آتش جهنّم كشيده مىشوند [چه] كشيدنى.
هذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ (14)
[و به آنان گويند:] «اين همان آتشى است كه دروغش مىپنداشتيد.
أَ فَسِحْرٌ هذا أَمْ أَنْتُمْ لا تُبْصِرُونَ (15)
آيا اين افسون است؟ يا شما [درست] نمىبينيد؟
اصْلَوْها فَاصْبِرُوا أَوْ لا تَصْبِرُوا سَواءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (16)
به آن درآييد؛ خواه بشكيبيد يا نشكيبيد، به حال شما يكسان است. تنها به آنچه مىكرديد مجازات مىيابيد.»
[سورة الطور (52): الآيات 17 الى 28]
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ (17)
پرهيزگاران در باغهايى و [در] ناز و نعمتند.
فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ (18)
به آنچه پروردگارشان به آنان داده دلشادند، و پروردگارشان آنها را از عذاب دوزخ مصون داشته است.
كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (19)
[به آنان گويند:] «به [پاداشِ] آنچه به جاى مىآورديد بخوريد و بنوشيد؛ گواراتان باد!»
مُتَّكِئِينَ عَلى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ (20)
بر تختهايى رديف هم تكيه زدهاند و حوران درشتچشم را همسر آنان گرداندهايم.
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهِينٌ (21)
و كسانى كه گرويده و فرزندانشان آنها را در ايمان پيروى كردهاند، فرزندانشان را به آنان ملحق خواهيم كرد و چيزى از كار[ها]شان را نمىكاهيم. هر كسى در گرو دستاورد خويش است.
وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ (22)
با [هر نوع] ميوه و گوشتى كه دلخواه آنهاست آنان را مدد [و تقويت] مىكنيم.
يَتَنازَعُونَ فِيها كَأْساً لا لَغْوٌ فِيها وَ لا تَأْثِيمٌ (23)
در آنجا جامى از دست هم مىرُبايند [و بر سرش همچشمى مىكنند] كه در آن نه ياوهگويى است و نه گناه.
وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ (24)
و براى [خدمت] آنان پسرانى است كه بر گردشان همىگردند؛ انگارى آنها مرواريدىاند كه [در صدف] نهفته است.
وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ (25)
و برخىشان رو به برخى كنند [و] از هم پرسند،
قالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنا مُشْفِقِينَ (26)
گويند: «ما پيشتر در ميان خانواده خود بيمناك بوديم.
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُومِ (27)
پس خدا بر ما منّت نهاد و ما را از عذاب گرم [مرگبار] حفظ كرد.
إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ (28)
ما از ديرباز او را مىخوانديم، كه او همان نيكوكار مهربان است.»
[سورة الطور (52): الآيات 29 الى 40]
فَذَكِّرْ فَما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِكاهِنٍ وَ لا مَجْنُونٍ (29)
پس اندرز ده كه تو به لطف پروردگارت نه كاهنى و نه ديوانه.
أَمْ يَقُولُونَ شاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ (30)
يا مىگويند: «شاعرى است كه انتظار مرگش را مىبريم [و چشم به راهِ بَدِ زمانه بر اوييم].»
قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِينَ (31)
بگو: «منتظر باشيد كه من [نيز] با شما از منتظرانم.»
أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلامُهُمْ بِهذا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ (32)
آيا پندارهايشان آنان را به اين [موضعگيرى] وا مىدارد يا [نه،] آنها مردمى سركشند؟
أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لا يُؤْمِنُونَ (33)
يا مىگويند: «آن را بربافته.» [نه،] بلكه باور ندارند.
فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كانُوا صادِقِينَ (34)
پس اگر راست مىگويند، سخنى مثل آن بياورند.
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخالِقُونَ (35)
آيا از هيچ خلق شدهاند؟ يا آنكه خودشان خالق [خود] هستند؟
أَمْ خَلَقُوا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بَلْ لا يُوقِنُونَ (36)
آيا آسمانها و زمين را [آنان] خلق كردهاند؟ [نه،] بلكه يقين ندارند.
أَمْ عِنْدَهُمْ خَزائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ (37)
آيا ذخاير پروردگار تو پيش آنهاست؟ يا ايشان تسلّط [تامّ] دارند؟
أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ يَسْتَمِعُونَ فِيهِ فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ (38)
آيا نردبانى دارند كه بر آن [بر شوند و] بشنوند؟ پس بايد شنونده آنان برهانى آشكار بياورد.
أَمْ لَهُ الْبَناتُ وَ لَكُمُ الْبَنُونَ (39)
آيا خدا را دختران است و شما را پسران؟
أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ (40)
آيا از آنها مزدى مطالبه مىكنى و آنان از [تعهّد اداى] تاوان گرانبارند؟
[سورة الطور (52): الآيات 41 الى 49]
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ (41)
آيا [علمِ] غيب پيش آنهاست و آنها مىنويسند؟
أَمْ يُرِيدُونَ كَيْداً فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ (42)
يا مىخواهند نيرنگى بزنند؟ و[لى] آنان كه كافر شدهاند، خود دچار نيرنگ شدهاند.
أَمْ لَهُمْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ (43)
آيا ايشان را جز خدا معبودى است؟ منزّه است خدا از آنچه [با او] شريك مىگردانند.
وَ إِنْ يَرَوْا كِسْفاً مِنَ السَّماءِ ساقِطاً يَقُولُوا سَحابٌ مَرْكُومٌ (44)
و اگر پاره سنگى را در حال سقوط از آسمان ببينند مىگويند: «ابرى متراكم است.»
فَذَرْهُمْ حَتَّى يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ (45)
پس بگذارشان تا به آن روزى كه در آن بيهوش مىافتند برسند.
يَوْمَ لا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ (46)
روزى كه نيرنگشان به هيچوجه به كارشان نيايد و حمايت نيابند.
وَ إِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذاباً دُونَ ذلِكَ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (47)
و در حقيقت، غير از اين [مجازات]، عذابى [ديگر] براى كسانى كه ظلم كردهاند خواهد بود، ولى بيشترشان نمىدانند [كه آن عذاب چيست].
وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ (48)
و در برابر دستور پروردگارت شكيبايى پيشه كن كه تو خود در حمايت مايى و هنگامى كه [از خواب] برمىخيزى به نيايش پروردگارت تسبيح گوى.
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ (49)
و [نيز] پارهاى از شب، و در فروشدن ستارگان تسبيحگوىِ او باش.