Familiar!
خدایِ خودمونی!
فرستادهی خودمونی! «رَسُولٌ مِنْهُمْ»
نورِ خودمونی!
«نور آشنایی!»
«نور خویشاوندی!»
بیایید زبونِ خودمونی نورانی فرشتگان را یاد بگیریم!
حرفهای خودمونی! «رحیق مختوم!»
«جمع خودمونی – کلکسیون نورانی!»
+ «صور – فصرهن الیک!»
رَسُولاً مِنْهُمْ
فرستادهاى از خودشان
[سورة الجمعة (۶۲): الآيات ۱ الى ۵]
هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ
يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ
وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ (۲)
اوست آن كس كه در ميان بىسوادان فرستادهاى از خودشان برانگيخت،
تا آيات او را بر آنان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت بديشان بياموزد،
و [آنان] قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.
رَسُولاً مِنْهُمْ
فرستادهاى از خودشان
[سورة البقرة (۲): آية ۱۲۹]
رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ
يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ
إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (۱۲۹)
پروردگارا، در ميان آنان، فرستادهاى از خودشان برانگيز،
تا آيات تو را بر آنان بخواند،
و كتاب و حكمت به آنان بياموزد و پاكيزهشان كند،
زيرا كه تو خود، شكستناپذير حكيمى.»
الرَّسُولِ وَ … أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ
پيامبر و اولياى امر از خودشان
[سورة النساء (۴): الآيات ۸۲ الى ۸۳]
أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً (۸۲)
آيا در [معانى] قرآن نمىانديشند؟ اگر از جانب غير خدا بود قطعاً در آن اختلاف بسيارى مىيافتند.
وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ
وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ
وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلاَّ قَلِيلاً (۸۳)
و چون خبرى [حاكى] از ايمنى يا وحشت به آنان برسد، انتشارش دهند؛
و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند،
قطعاً از ميان آنان كسانىاند كه [مىتوانند درست و نادرست] آن را دريابند،
و اگر فضل خدا و رحمتِ او بر شما نبود، مسلّماً جز [شمارِ] اندكى، از شيطان پيروى مىكرديد.
رَسُولٌ مِنْهُمْ
فرستادهاى از خودشان
[سورة النحل (۱۶): الآيات ۱۱۱ الى ۱۱۵]
يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجادِلُ عَنْ نَفْسِها
وَ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (۱۱۱)
[ياد كن] روزى را كه هر كس مىآيد [و] از خود دفاع مىكند،
و هر كس به آنچه كرده، بى كم و كاست پاداش مىيابد و بر آنان ستم نمىرود.
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً
يَأْتِيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ
فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ
فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ (۱۱۲)
و خدا شهرى را مثل زده است كه امن و امان بود [و] روزيش از هر سو فراوان مىرسيد،
پس [ساكنانش] نعمتهاى خدا را ناسپاسى كردند،
و خدا هم به سزاى آنچه انجام مىدادند، طعم گرسنگى و هراس را به [مردم] آن چشانيد.
وَ لَقَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ
فَكَذَّبُوهُ
فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ وَ هُمْ ظالِمُونَ (۱۱۳)
و به يقين، فرستادهاى از خودشان برايشان آمد،
اما او را تكذيب كردند،
پس در حالى كه ظالم بودند آنان را عذاب فرو گرفت.
فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً
وَ اشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ (۱۱۴)
پس، از آنچه خدا شما را روزى كرده است، حلال [و] پاكيزه بخوريد،
و نعمت خدا را -اگر تنها او را مىپرستيد- شكر گزاريد.
إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ
فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (۱۱۵)
جز اين نيست كه [خدا] مردار و خون و گوشت خوك
و آنچه را كه نام غير خدا بر آن برده شده حرام گردانيده است.
[با اين همه،] هر كس كه [به خوردن آنها] ناگزير شود، و سركش و زيادهخواه نباشد،
قطعاً خدا آمرزنده مهربان است.
رَسُولاً مِنْهُمْ
پيامبرى از خودشان
[سورة المؤمنون (۲۳): الآيات ۳۱ الى ۴۰]
ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِينَ (۳۱)
سپس، بعد از آنان نسل[هايى] ديگر پديد آورديم.
فَأَرْسَلْنا فِيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ
ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ (۳۲)
و در ميانشان پيامبرى از خودشان روانه كرديم كه: خدا را بپرستيد.
جز او براى شما معبودى نيست. آيا سَرِ پرهيزگارى نداريد؟
وَ قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ الْآخِرَةِ وَ أَتْرَفْناهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا
ما هذا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ
يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَ يَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ (۳۳)
و اشراف قومش كه كافر شده، و ديدار آخرت را دروغ پنداشته بودند،
و در زندگى دنيا آنان را مرفّه ساخته بوديم گفتند:
«اين [مرد] جز بشرى چون شما نيست:
از آنچه مىخوريد، مىخورد؛ و از آنچه مىنوشيد، مىنوشد.
وَ لَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَراً مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ (۳۴)
و اگر بشرى مثل خودتان را اطاعت كنيد در آن صورت قطعاً زيانكار خواهيد بود.
أَ يَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذا مِتُّمْ وَ كُنْتُمْ تُراباً وَ عِظاماً أَنَّكُمْ مُخْرَجُونَ (۳۵)
آيا به شما وعده مىدهد كه وقتى مرديد و خاك و استخوان شديد
[باز] شما [از گور زنده] بيرون آورده مىشويد؟
هَيْهاتَ هَيْهاتَ لِما تُوعَدُونَ (۳۶)
وه، چه دور است آنچه كه وعده داده مىشويد.
إِنْ هِيَ إِلاَّ حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ (۳۷)
جز اين زندگانى دنياى ما چيزى نيست.
مىميريم و زندگى مىكنيم و ديگر برانگيخته نخواهيم شد.
إِنْ هُوَ إِلاَّ رَجُلٌ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً وَ ما نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ (۳۸)
او جز مردى كه بر خدا دروغ مىبندد نيست، و ما به او اعتقاد نداريم.»
قالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِما كَذَّبُونِ (۳۹)
گفت: «پروردگارا، از آن روى كه مرا دروغزن خواندند ياريم كن.»
قالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَيُصْبِحُنَّ نادِمِينَ (۴۰)
فرمود: «به زودى سخت پشيمان خواهند شد.»
مِنْهُمْ أَئِمَّةً
پيشوايانى از آنان
[سورة السجده (۳۲): الآيات ۲۱ الى ۲۵]
وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (۲۱)
و قطعاً غير از آن عذاب بزرگتر، از عذاب اين دنيا [نيز] به آنان مىچشانيم،
اميد كه آنها [به خدا] بازگردند.
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها
إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ (۲۲)
و كيست بيدادگرتر از آن كس كه به آيات پروردگارش پند داده شود [و] آنگاه از آن روى بگرداند؟
قطعاً ما از مجرمان انتقام كشندهايم.
وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ
فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقائِهِ
وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ (۲۳)
و به راستى [ما] به موسى كتاب داديم.
پس در لقاى او [با خدا]ترديد مكن،
و آن [كتاب] را براى فرزندان اسرائيل [مايه] هدايت قرار داديم.
وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا
وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ (۲۴)
و چون شكيبايى كردند و به آيات ما يقين داشتند،
برخى از آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما [مردم را] هدايت مىكردند.
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (۲۵)
در حقيقت، پروردگار تو، خود روز قيامت در آنچه با يكديگر در باره آن اختلاف مىنمودند،
ميانشان داورى خواهد كرد.
مُنْذِرٌ مِنْهُمْ
هشداردهندهاى از خودشان
[سورة ص (۳۸): الآيات ۱ الى ۵]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ص وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ (۱)
صاد. سوگند به قرآن پراندرز.
بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ (۲)
آرى، آنان كه كفر ورزيدند در سركشى و ستيزهاند.
كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ فَنادَوْا وَ لاتَ حِينَ مَناصٍ (۳)
چه بسيار نسلها كه پيش از ايشان هلاك كرديم كه [ما را] به فرياد خواندند،
و[لى] ديگر مجال گريز نبود.
وَ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَ قالَ الْكافِرُونَ هذا ساحِرٌ كَذَّابٌ (۴)
و از اينكه هشداردهندهاى از خودشان برايشان آمده درشگفتند،
و كافران مى گويند: «اين، ساحرى شيّاد است.
أَ جَعَلَ الْآلِهَةَ إِلهاً واحِداً إِنَّ هذا لَشَيْءٌ عُجابٌ (۵)
آيا خدايان [متعدّد] را خداى واحدى قرار داده؟
اين واقعاً چيز عجيبى است.»
مُنْذِرٌ مِنْهُمْ
هشداردهندهاى از خودشان
[سورة ق (۵۰): الآيات ۱ الى ۵]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ (۱)
قاف، سوگند به قرآن باشكوه،
بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ
فَقالَ الْكافِرُونَ هذا شَيْءٌ عَجِيبٌ (۲)
[كه آنان نگرويدند،] بلكه از اينكه هشداردهندهاى از خودشان برايشان آمد، در شگفت شدند
و كافران گفتند: «اين [محمّد و حكايت معاد] چيزى عجيب است.»
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ (۳)
«آيا چون مُرديم و خاك شديم [زنده مىشويم]؟
اين بازگشتى بعيد است.»
قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنا كِتابٌ حَفِيظٌ (۴)
قطعاً دانستهايم كه زمين [چه مقدار] از اجسادشان فرو مىكاهد.
و پيش ما كتاب ضبط كنندهاى است.
بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ
فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَرِيجٍ (۵)
[نه،] بلكه حقيقت را، وقتى برايشان آمد، دروغ خواندند،
و آنها در كارى سردرگم [مانده]اند.
رَسُولاً مِنْكُمْ
فرستادهاى از خودتان
[سورة البقرة (۲): آية ۱۵۱]
كَما أَرْسَلْنا فِيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ
يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا وَ يُزَكِّيكُمْ وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ
وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ (۱۵۱)
همان طور كه در ميان شما، فرستادهاى از خودتان روانه كرديم،
[كه] آيات ما را بر شما مىخواند، و شما را پاك مىگرداند،
و به شما كتاب و حكمت مىآموزد،
و آنچه را نمىدانستيد به شما ياد مىدهد.
مِنْكُمْ أُمَّةٌ
گروهى از ميان شما
[سورة آلعمران (۳): الآيات ۱۰۴ الى ۱۰۵]
وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ
وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ
وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (۱۰۴)
و بايد از ميان شما، گروهى، [مردم را] به نيكى دعوت كنند
و به كار شايسته وادارند و از زشتى بازدارند،
و آنان همان رستگارانند.
وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ
وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ (۱۰۵)
و چون كسانى مباشيد كه پس از آنكه دلايل آشكار برايشان آمد، پراكنده شدند
و با هم اختلاف پيدا كردند،
و براى آنان عذابى سهمگين است؛
الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ
پيامبر و اولياى امر از خودتان
[سورة النساء (۴): آية ۵۹]
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا
أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ
فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ
إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ
ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلاً (۵۹)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد،
خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد؛
پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد،
اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد،
آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد،
اين بهتر و نيكفرجامتر است.
مِنْكُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً
شريعت و راه روشنى از شما
[سورة المائدة (۵): آية ۴۸]
وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ
مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتابِ وَ مُهَيْمِناً عَلَيْهِ
فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ
وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ عَمَّا جاءَكَ مِنَ الْحَقِّ
لِكُلٍّ جَعَلْنا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً
وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً
وَ لكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي ما آتاكُمْ
فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ
إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً
فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (۴۸)
و ما اين كتاب [=قرآن] را به حقّ به سوى تو فرو فرستاديم،
در حالى كه تصديقكننده كتابهاى پيشين و حاكم بر آنهاست.
پس ميان آنان بر وفق آنچه خدا نازل كرده حكم كن،
و از هواهايشان [با دور شدن] از حقّى كه به سوى تو آمده، پيروى مكن.
براى هر يك از شما [امّتها] شريعت و راه روشنى قرار دادهايم.
و اگر خدا مىخواست شما را يك امّت قرار مىداد،
ولى [خواست] تا شما را در آنچه به شما داده است بيازمايد.
پس در كارهاى نيك بر يكديگر سبقت گيريد.
بازگشت [همه] شما به سوى خداست؛
آنگاه در باره آنچه در آن اختلاف مىكرديد آگاهتان خواهد كرد.
رُسُلٌ مِنْكُمْ
فرستادگانى از ميان شما
[سورة الأنعام (۶): الآيات ۱۳۰ الى ۱۳۲]
يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ
أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ
يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آياتِي وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا
قالُوا شَهِدْنا عَلى أَنْفُسِنا
وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا
وَ شَهِدُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كانُوا كافِرِينَ (۱۳۰)
اى گروه جن و انس،
آيا از ميان شما فرستادگانى براى شما نيامدند
كه آيات مرا بر شما بخوانند و از ديدار اين روزتان به شما هشدار دهند؟
گفتند: «ما به زيان خود گواهى دهيم.» [كه آرى، آمدند]
و زندگى دنيا فريبشان داد،
و بر ضد خود گواهى دادند كه آنان كافر بودهاند.
ذلِكَ أَنْ لَمْ يَكُنْ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرى بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها غافِلُونَ (۱۳۱)
اين [اتمام حجت] بدان سبب است كه پروردگار تو هيچگاه شهرها را به ستم نابود نكرده،
در حالى كه مردم آن غافل باشند.
وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا
وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ (۱۳۲)
و براى هر يك [از اين دو گروه]، از آنچه انجام دادهاند، [در جزا] مراتبى خواهد بود،
و پروردگارت از آنچه مىكنند غافل نيست.
رُسُلٌ مِنْكُمْ
پيامبرانى از خودتان
[سورة الأعراف (۷): الآيات ۳۵ الى ۳۶]
يا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آياتِي
فَمَنِ اتَّقى وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (۳۵)
اى فرزندان آدم، چون پيامبرانى از خودتان براى شما بيايند و آيات مرا بر شما بخوانند،
پس هر كس به پرهيزگارى و صلاح گرايد، نه بيمى بر آنان خواهد بود و نه اندوهگين مىشوند.
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها
أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ (۳۶)
و كسانى كه آيات ما را دروغ انگاشتند و از [پذيرش] آنها تكبّر ورزيدند
آنان همدم آتشند [و] در آن جاودانند.
رَجُلٍ مِنْكُمْ
مردى از خودتان
[سورة الأعراف (۷): الآيات ۵۹ الى ۶۴]
لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ
فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ
إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ (۵۹)
همانا نوح را به سوى قومش فرستاديم.
پس گفت:
«اى قوم من، خدا را بپرستيد كه براى شما معبودى جز او نيست،
من از عذاب روزى سترگ بر شما بيمناكم.»
قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (۶۰)
سران قومش گفتند:
«واقعاً ما تو را در گمراهى آشكارى مىبينيم.»
قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلالَةٌ
وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ (۶۱)
گفت: «اى قوم من، هيچ گونه گمراهى در من نيست،
بلكه من فرستادهاى از جانب پروردگار جهانيانم.
أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ أَنْصَحُ لَكُمْ
وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (۶۲)
پيامهاى پروردگارم را به شما مىرسانم و اندرزتان مىدهم
و چيزهايى از خدا مىدانم كه [شما] نمىدانيد.
أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلى رَجُلٍ مِنْكُمْ
لِيُنْذِرَكُمْ وَ لِتَتَّقُوا
وَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (۶۳)
آيا تعجب كرديد كه بر مردى از خودتان،
پندى از جانب پروردگارتان براى شما آمده
تا شما را بيم دهد و تا شما پرهيزگارى كنيد
و باشد كه مورد رحمت قرار گيريد؟»
فَكَذَّبُوهُ
فَأَنْجَيْناهُ وَ الَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ
وَ أَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا
إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً عَمِينَ (۶۴)
پس او را تكذيب كردند،
و ما او و كسانى را كه با وى در كشتى بودند نجات داديم؛
و كسانى را كه آيات ما را دروغ پنداشتند غرق كرديم،
زيرا آنان گروهى كور[دل] بودند.
[سورة الأعراف (۷): الآيات ۶۵ الى ۷۲]
وَ إِلى عادٍ أَخاهُمْ هُوداً قالَ
يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ (۶۵)
و به سوى عاد، برادرشان هود را [فرستاديم]؛ گفت:
«اى قوم من، خدا را بپرستيد كه براى شما معبودى جز او نيست،
پس آيا پرهيزگارى نمىكنيد؟»
قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ
إِنَّا لَنَراكَ فِي سَفاهَةٍ وَ إِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكاذِبِينَ (۶۶)
سرانِ قومش كه كافر بودند گفتند:
«در حقيقت، ما تو را در [نوعى] سفاهت مىبينيم
و جداً تو را از دروغگويان مىپنداريم.»
قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ
وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ (۶۷)
گفت: «اى قوم من، در من سفاهتى نيست،
ولى من فرستادهاى از جانب پروردگار جهانيانم.
أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ أَنَا لَكُمْ ناصِحٌ أَمِينٌ (۶۸)
پيامهاى پروردگارم را به شما مىرسانم و براى شما خيرخواهى امينم.
أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلى رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ
وَ اذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ
وَ زادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَصْطَةً
فَاذْكُرُوا آلاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (۶۹)
آيا تعجب كرديد كه بر مردى از خودتان،
پندى از جانب پروردگارتان براى شما آمده تا شما را هشدار دهد؟
و به خاطر آوريد زمانى را كه [خداوند] شما را پس از قوم نوح، جانشينان [آنان] قرار داد،
و در خلقت، بر قوّت شما افزود.
پس نعمتهاى خدا را به ياد آوريد، باشد كه رستگار شويد.»
قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ
وَ نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا
فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (۷۰)
گفتند: «آيا به سوى ما آمدهاى كه تنها خدا را بپرستيم
و آنچه را كه پدرانمان مى پرستيدند رها كنيم؟
اگر راست مىگويى، آنچه را به ما وعده مىدهى براى ما بياور.»
قالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ رِجْسٌ وَ غَضَبٌ
أَ تُجادِلُونَنِي فِي أَسْماءٍ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما نَزَّلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ
فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ (۷۱)
گفت: «راستى كه عذاب و خشمى [سخت] از پروردگارتان بر شما مقرر گرديده است.
آيا درباره نامهايى كه خود و پدرانتان [براى بتها] نامگذارى كردهايد،
و خدا بر [حقانيت] آنها برهانى فرو نفرستاده با من مجادله مىكنيد؟
پس منتظر باشيد كه من [هم] با شما از منتظرانم.»
فَأَنْجَيْناهُ وَ الَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا
وَ قَطَعْنا دابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ ما كانُوا مُؤْمِنِينَ (۷۲)
پس او و كسانى را كه با او بودند به رحمتى از خود رهانيديم؛
و كسانى را كه آيات ما را دروغ شمردند و مؤمن نبودند ريشهكن كرديم.
رُسُلٌ مِنْكُمْ
فرستادگانى از خودتان!
[سورة الزمر (۳۹): الآيات ۷۱ الى ۷۵]
وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ زُمَراً
حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها
وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها
أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا
قالُوا بَلى
وَ لكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَى الْكافِرِينَ (۷۱)
و كسانى كه كافر شدهاند، گروه گروه به سوى جهنّم رانده شوند،
تا چون بدان رسند، درهاى آن [به رويشان] گشوده گردد و نگهبانانش به آنان گويند:
«مگر فرستادگانى از خودتان بر شما نيامدند
كه آيات پروردگارتان را بر شما بخوانند و به ديدار چنين روزى شما را هشدار دهند؟»
گويند: «چرا»،
ولى فرمان عذاب بر كافران واجب آمد.
قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها
فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ (۷۲)
و گفته شود:
«از درهاى دوزخ درآييد، جاودانه در آن بمانيد؛
وه چه بد [جايى] است جاى سركشان!»
وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً
حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها
سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ (۷۳)
و كسانى كه از پروردگارشان پروا داشتهاند، گروه گروه به سوى بهشت سوق داده شوند،
تا چون بدان رسند و درهاى آن [به رويشان] گشوده گردد
و نگهبانان آن به ايشان گويند:
«سلام بر شما، خوش آمديد، در آن درآييد [و] جاودانه [بمانيد].»
وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ
وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ
فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ (۷۴)
و گويند:
«سپاس خدايى را كه وعدهاش را بر ما راست گردانيد
و سرزمين [بهشت] را به ما ميراث داد،
از هر جاى آن باغ [پهناور] كه بخواهيم جاى مىگزينيم.»
چه نيك است پاداش عملكنندگان.
وَ تَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ
وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (۷۵)
و فرشتگان را مىبينى كه پيرامون عرش به ستايش پروردگارِ خود تسبيح مىگويند
و ميانشان به حقّ داورى مىگردد و گفته مىشود:
«سپاس، ويژه پروردگار جهانيان است.»
مِنْكُمْ مَلائِكَةً
برخى از خودِ شما به صورت فرشتگان!!!
«فرشتگانِ خودمونی!»
[سورة الزخرف (۴۳): الآيات ۵۵ الى ۶۰]
فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِينَ (۵۵)
و چون ما را به خشم درآوردند، از آنان انتقام گرفتيم و همه آنان را غرق كرديم.
فَجَعَلْناهُمْ سَلَفاً وَ مَثَلاً لِلْآخِرِينَ (۵۶)
و آنان را پيشينهاى [بد] و عبرتى براى آيندگان گردانيديم.
وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلاً إِذا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ (۵۷)
و هنگامى كه [در مورد] پسر مريم مثالى آورده شد،
بناگاه قوم تو از آن [سخن] هلهله درانداختند [و اعراض كردند]،
وَ قالُوا أَ آلِهَتُنا خَيْرٌ أَمْ هُوَ
ما ضَرَبُوهُ لَكَ إِلاَّ جَدَلاً بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ (۵۸)
و گفتند: «آيا معبودان ما بهترند يا او؟»
آن [مثال] را جز از راه جدل براى تو نزدند، بلكه آنان مردمى جدلپيشهاند.
إِنْ هُوَ إِلاَّ عَبْدٌ أَنْعَمْنا عَلَيْهِ وَ جَعَلْناهُ مَثَلاً لِبَنِي إِسْرائِيلَ (۵۹)
[عيسى] جز بندهاى كه بر وى منّت نهاده و او را براى فرزندان اسرائيل سرمشق [و آيتى] گردانيدهايم نيست.
وَ لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْنا مِنْكُمْ مَلائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ (۶۰)
و اگر بخواهيم قطعاً برخى از شما را به صورت فرشتگانى در میآوریم
كه در [روى] زمين جانشين گردند.
مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيباً
دوازده سركرده از خودشان
[سورة المائدة (۵): آية ۱۲]
وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ
وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيباً
وَ قالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ
لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكاةَ
وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ
وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً
لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ
وَ لَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ
فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ (۱۲)
در حقيقت، خدا از فرزندان اسرائيل پيمان گرفت.
و از آنان دوازده سركرده برانگيختيم.
و خدا فرمود: «من با شما هستم.»
اگر نماز برپا داريد و زكات بدهيد
و به فرستادگانم ايمان بياوريد و ياريشان كنيد و وام نيكويى به خدا بدهيد،
قطعاً گناهانتان را از شما مىزدايم،
و شما را به باغهايى كه از زير [درختان] آن نهرها روان است در مىآورم.
پس هر كس از شما بعد از اين كفر ورزد، در حقيقت از راه راست گمراه شده است.
أَ بَشَرٌ يَهْدُونَنا
بَشَرى خودمونی؟!
[سورة التغابن (۶۴): الآيات ۶ الى ۱۰]
ذلِكَ بِأَنَّهُ كانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ
فَقالُوا
أَ بَشَرٌ يَهْدُونَنا
فَكَفَرُوا وَ تَوَلَّوْا
وَ اسْتَغْنَى اللَّهُ وَ اللَّهُ غَنِيٌّ حَمِيدٌ (۶)
اين [بدفرجامى] از آن روى بود كه پيامبرانشان دلايل آشكار بر ايشان مىآوردند
و[لى] آنان [مى]گفتند:
«آيا بشرى ما را هدايت مىكند؟»
پس كافر شدند و روى گردانيدند
و خدا بىنيازى نمود، و خدا بىنياز ستوده است.
زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا
قُلْ بَلى وَ رَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِما عَمِلْتُمْ
وَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ (۷)
كسانى كه كفر ورزيدند، پنداشتند كه هرگز برانگيخته نخواهند شد.
بگو: «آرى، سوگند به پروردگارم، حتماً برانگيخته خواهيد شد،
سپس شما را به [حقيقت] آنچه كردهايد قطعاً واقف خواهند ساخت،
و اين بر خدا آسان است.»
فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا
وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ (۸)
پس به خدا و پيامبر او و آن نورى كه ما فروفرستاديم ايمان آوريد،
و خدا به آنچه مىكنيد آگاه است.
يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذلِكَ يَوْمُ التَّغابُنِ
وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صالِحاً يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئاتِهِ
وَ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ
خالِدِينَ فِيها أَبَداً ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (۹)
روزى كه شما را براى روز گردآورى، گردمىآورد، آن [روز]، روز حسرت [خوردن] است،
و هر كس به خدا ايمان آورده، و كار شايستهاى كرده باشد، بديهايش را از او بسترد،
و او را در بهشتهايى كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است درآورد.
در آنجا بمانند.
اين است همان كاميابى بزرگ.
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ
خالِدِينَ فِيها وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ (۱۰)
و كسانى كه كفر ورزيده، و آيات ما را تكذيب كردهاند، آنان اهل آتشند
[و ] در آن ماندگار خواهند بود، و چه بد سرانجامى است.
بَشَرٌ مِثْلُكُمْ
بشر خودمونی!
[سورة إبراهيم (۱۴): الآيات ۱۱ الى ۱۲]
قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ
إِنْ نَحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ
وَ لكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلى مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ
وَ ما كانَ لَنا أَنْ نَأْتِيَكُمْ بِسُلْطانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ
وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (۱۱)
پيامبرانشان به آنان گفتند:
«ما جز بشرى مثل شما نيستيم.
ولى خدا بر هر يك از بندگانش كه بخواهد منّت مىنهد،
و ما را نرسد كه جز به اذن خدا براى شما حجّتى بياوريم،
و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند.»
[سورة الكهف (۱۸): الآيات ۱۰۷ الى ۱۱۰]
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ
فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً
وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً (۱۱۰)
بگو: «من هم مثل شما بشرى هستم
و[لى] به من وحى مىشود كه خداى شما خدايى يگانه است.
پس هر كس به لقاى پروردگار خود اميد دارد بايد به كار شايسته بپردازد،
و هيچ كس را در پرستش پروردگارش شريك نسازد.»
[سورة الأنبياء (۲۱): الآيات ۱ الى ۵]
لاهِيَةً قُلُوبُهُمْ
وَ أَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا
هَلْ هذا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ
أَ فَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ (۳)
در حالى كه دلهايشان مشغول است.
و آنانكه ستم كردند پنهانى به نجوا برخاستند كه:
«آيا اين [مرد] جز بشرى مانند شماست؟
آيا ديده و دانسته به سوى سحر مىرويد؟»
[سورة المؤمنون (۲۳): الآيات ۲۰ الى ۲۵]
فَقالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ
ما هذا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ
يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ
وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً
ما سَمِعْنا بِهذا فِي آبائِنَا الْأَوَّلِينَ (۲۴)
و اشراف قومش كه كافر بودند گفتند:
«اين [مرد] جز بشرى چون شما نيست،
مىخواهد بر شما برترى جويد،
و اگر خدا مىخواست قطعاً فرشتگانى مىفرستاد.
[ما]در ميان پدران نخستين خود، چنين [چيزى] نشنيدهايم.»
[سورة المؤمنون (۲۳): الآيات ۳۱ الى ۴۰]
فَأَرْسَلْنا فِيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ
ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ (۳۲)
و در ميانشان پيامبرى از خودشان روانه كرديم كه: خدا را بپرستيد.
جز او براى شما معبودى نيست. آيا سَرِ پرهيزگارى نداريد؟
وَ قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ الْآخِرَةِ
وَ أَتْرَفْناهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا
ما هذا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ
يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَ يَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ (۳۳)
و اشراف قومش كه كافر شده، و ديدار آخرت را دروغ پنداشته بودند،
و در زندگى دنيا آنان را مرفّه ساخته بوديم گفتند:
«اين [مرد] جز بشرى چون شما نيست:
از آنچه مىخوريد، مىخورد؛ و از آنچه مىنوشيد، مىنوشد.
[سورة فصلت (۴۱): الآيات ۶ الى ۱۰]
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ
فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ
وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ (۶)
بگو: «من، بشرى چون شمايم،
جز اينكه به من وحى مىشود كه خداى شما خدايى يگانه است.
پس مستقيماً به سوى او بشتابيد و از او آمرزش بخواهيد.
و واى بر مشركان.»
جفت خودمونی!
جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً
[سورة الشورى (۴۲): الآيات ۱۱ الى ۱۵]
فاطِرُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً
وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً
يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ
لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ (۱۱)
پديدآورنده آسمانها و زمين است.
از خودتان براى شما جفتهايى قرار داد،
و از دامها [نيز] نر و ماده [قرار داد].
بدين وسيله شما را بسيار مىگرداند.
چيزى مانند او نيست و اوست شنواى بينا.
لَهُ مَقالِيدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ
إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (۱۲)
كليدهاى آسمانها و زمين از آنِ اوست.
براى هر كس كه بخواهد روزى را گشاده يا تنگ مىگرداند.
اوست كه بر هر چيزى داناست.
شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً
وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى وَ عِيسى
أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ
كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ
اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ (۱۳)
از [احكامِ] دين، آنچه را كه به نوح در باره آن سفارش كرد، براى شما تشريع كرد
و آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه را كه درباره آن به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش نموديم كه:
«دين را برپا داريد و در آن تفرقهاندازى مكنيد.»
بر مشركان آنچه كه ايشان را به سوى آن فرا مىخوانى، گران مىآيد. خدا هر كه را بخواهد، به سوى خود برمىگزيند، و هر كه را كه از در توبه درآيد، به سوى خود راه مىنمايد.
وَ ما تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ
وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ
وَ إِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ (۱۴)
و فقط پس از آنكه علم برايشان آمد، راه تفرقه پيمودند
[آن هم] به صرف حسد [و برترى جويى] ميان همديگر.
و اگر سخنى [داير بر تأخير عذاب] از جانب پروردگارت تا زمانى معيّن، پيشى نگرفته بود،
قطعاً ميانشان داورى شده بود.
و كسانى كه بعد از آنان كتاب [تورات] را ميراث يافتند واقعاً درباره او در ترديدى سخت [دچار]اند.
فَلِذلِكَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ
وَ قُلْ آمَنْتُ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتابٍ
وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ
اللَّهُ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ
لا حُجَّةَ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ
اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنا وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ (۱۵)
بنابراين به دعوت پرداز، و همان گونه كه مأمورى ايستادگى كن،
و هوسهاى آنان را پيروى مكن و بگو:
«به هر كتابى كه خدا نازل كرده است ايمان آوردم و مأمور شدم كه ميان شما عدالت كنم؛
خدا پروردگار ما و پروردگار شماست؛
اعمال ما از آنِ ما و اعمال شما از آنِ شماست؛
ميان ما و شما خصومتى نيست؛ خدا ميان ما را جمع مىكند، و فرجام به سوى اوست.