دکتر محمد شعبانی راد

پشت پرده چه خبره؟!

behind the scenes!

«غیب» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
«الغیب، النّور الولایة»
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«غَيَابُ‏ الشَّجَر: ريشه‏‌هاى درخت»
«غَيْبَانُ‏ الشَّجرِ: عروقُهُ الّتي‏ تَغَيَّبَتْ‏ منه»
«عالِمُ الْغَيْبِ‏ وَ الشَّهادَةِ»
برای مطالعه‌ی این مقاله، ابتدا مقاله‌ی «نور پشت پرده!» را بخوانید!
پشت پرده، نور است!
«المنتهی النّور»
بیایید زبان نور را با قلبمان یاد بگیریم تا بفهمیم پشت پرده چه خبر است!
اهل حسادت، زبان نور را نمیدانند،
لذا اگه چشمشون هم به پشت پرده بیفته، با قلبشون، نمیفهمن چه خبره!
«لهم قلوب لا یفقهون بها»

زبان غیب – زبان آشکار

+ «شطر»
قبل از اینکه خدا، آشکار با جسم ما سخن بگوید، محترمانه و در پرده غیب، با قلب ما سخن می‌گوید
و این مکالمه خصوصی همان قبض و بسط نور قلب است.
قبل از اینکه کاپشنت نخ کش بشه، قبل از اینکه دست بسوزه، قبل از اینکه … (ورک شاپها) …
قبل از این کلام آشکار که با جسم درک میشه، خداوند با قلبت حرف زده اما ما گوشمون بدهکار نبوده و نیست و به این کلام نورانی زیبا توجهی نداریم.
خداوند برای ما یک جسم و وجود مُلکی در این دنیا قرار داده که با این جسم مُلکی هم صحبت میکنه اما از اون مهمتر وجود مَلکوتی و ناپیدای قلب و جان و روح ماست که خدا با این وجود ما، قبل از اینکه با جسم ما صحبت کنه و تذکر بده، با قلب صحبت میکنه و تذکرات لازم رو میده اما کو گوش شنوا؟!
«اذا نفرت قلوبکم من شیء فاجتنبوه»
کیه که با این زبان آشناست؟
کی به این زبان معرفت داره؟
این زبان، زبان نور خداست!
خدا خالق این نوره «الله نور».
این نور، نور ولایت علمی محمد و آل محمد ع است.
کیا به این نور امامشون معرفت دارند؟
کیا «معرفة الامام بالنورانیة» دارند؟!
زبان نور، زبان غیب است «آیات انفسی» و زبان آشکار همان آیات آفاقی هستند.
چشم ما به آیات آفاقی دقت میکند. قلب ما هم به آیات انفسی باید دقت داشته باشد.
«سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق»
بیایید زبان نور را یاد بگیریم!
بیایید با زبانی آشنا شویم که قبل از اینکه در ملک «بالعصا و العلف» تادیب شویم، در ملکوت قلب، بالنور الولایة تادیب گردیم.
بیایید از ملک به ملکوت کوچ کنیم!
ملک سرای موقتی ماست! اما ملکوت سرای دائم و ابدی و همیشگی ماست!
همیشه نگاهت هم به ملک باشه و هم به ملکوت!
«مثال زیبای عینکهای واقعیت افزوده!»
+ «غیب – نور پشت پرده!»
ای دانای نهان!
پشت پرده چه خبره؟!
کی میدونه پشت پرده چه خبره؟!
خبرهای پشت پرده!
«behind the scenes»
چشم ما در دنیا فقط روی «scenes» را میبینه!
برو ببین پشت «scenes» چه خبره؟!
روی پرده سینما چی نمایش داده میشه؟
پشت پرده، چه خبرهاست؟!
«له غیب السماوات و الارض»
+ «تاویل و تنزیل»: اوّلشو کی میدونه؟!

عالِمُ الْغَيْبِ‏ وَ الشَّهادَةِ

[سورة الأنعام (۶): الآيات ۷۲ الى ۷۳]
وَ أَنْ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ اتَّقُوهُ وَ هُوَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (۷۲)
و اينكه نماز برپا داريد و از او بترسيد، و هم اوست كه نزد وى محشور خواهيد گرديد.
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ يَوْمَ يَقُولُ كُنْ فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَ لَهُ الْمُلْكُ
يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ (۷۳)
و او كسى است كه آسمانها و زمين را به حق آفريد، و هرگاه كه مى‏‌گويد:
«باش»، بى‏‌درنگ موجود شود؛ سخنش راست است؛
و روزى كه در صور دميده شود، فرمانروايى از آنِ اوست؛
داننده غيب و شهود است؛ و اوست حكيم آگاه.

[سورة التوبة (۹): الآيات ۹۴ الى ۹۶]
يَعْتَذِرُونَ إِلَيْكُمْ إِذا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ
قُلْ لا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبارِكُمْ وَ سَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ
ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۹۴)
هنگامى كه به سوى آنان بازگرديد براى شما عذر مى‏‌آورند.
بگو: «عذر نياوريد، هرگز شما را باور نخواهيم داشت؛
خدا ما را از خبرهاى شما آگاه گردانيده،
و به زودى خدا و رسولش عمل شما را خواهند ديد.
آنگاه به سوى داناى نهان و آشكار، بازگردانيده مى‏‌شويد،
و از آنچه انجام مى‌‏داديد به شما خبر مى‌‏دهد.»
سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ
فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ جَزاءً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ (۹۵)
وقتى به سوى آنان بازگشتيد، براى شما به خدا سوگند مى‏‌خورند تا از ايشان صرفنظر كنيد.
پس، از آنان روى برتابيد، چرا كه آنان پليدند،
و به [سزاى‏] آنچه به دست آورده‌‏اند جايگاهشان دوزخ خواهد بود.
يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَرْضى‏ عَنِ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ (۹۶)
براى شما سوگند ياد مى‏‌كنند تا از آنان خشنود گرديد.
پس اگر شما هم از ايشان خشنود شويد قطعاً خدا از گروه فاسقان خشنود نخواهد شد.

[سورة التوبة (۹): الآيات ۱۰۳ الى ۱۰۵]
خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (۱۰۳)
از اموال آنان صدقه‏‌اى بگير تا به وسيله آن پاك و پاكيزه‏‌شان سازى، و برايشان دعا كن، زيرا دعاى تو براى آنان آرامشى است، و خدا شنواى داناست.
أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (۱۰۴)
آيا ندانسته‏‌اند كه تنها خداست كه از بندگانش توبه را مى‌‏پذيرد و صدقات را مى‌‏گيرد، و خداست كه خود توبه‏‌پذير مهربان است؟
وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ
وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۱۰۵)
و بگو: «[هر كارى مى‏‌خواهيد] بكنيد، كه به زودى خدا و پيامبر او و مؤمنان در كردار شما خواهند نگريست، و به زودى به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانيده مى‌‏شويد؛
پس شما را به آنچه انجام مى‏‌داديد آگاه خواهد كرد.»

وَ ما شَهِدْنا إِلاَّ بِما عَلِمْنا وَ ما كُنَّا لِلْغَيْبِ حافِظِينَ

و ما جز آنچه مى‏‌دانيم گواهى نمى‌‏دهيم و ما نگهبان غيب نبوديم!

اهل حسادت، از پشت پرده ماجرا بی‌خبرند!

[سورة يوسف (۱۲): الآيات ۸۱ الى ۸۷]
ارْجِعُوا إِلى‏ أَبِيكُمْ فَقُولُوا يا أَبانا إِنَّ ابْنَكَ سَرَقَ 
وَ ما شَهِدْنا إِلاَّ بِما عَلِمْنا وَ ما كُنَّا لِلْغَيْبِ حافِظِينَ (۸۱)
پيش پدرتان بازگرديد و بگوييد: اى پدر، پسرت دزدى كرده،
و ما جز آنچه مى‏‌دانيم گواهى نمى‌‏دهيم و ما نگهبان غيب نبوديم.
وَ سْئَلِ الْقَرْيَةَ الَّتِي كُنَّا فِيها وَ الْعِيرَ الَّتِي أَقْبَلْنا فِيها
وَ إِنَّا لَصادِقُونَ (۸۲)
و از [مردم‏] شهرى كه در آن بوديم و كاروانى كه در ميان آن آمديم جويا شو،
و ما قطعاً راست مى‏‌گوييم.
قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ (۸۳)
[يعقوب‏] گفت: «[چنين نيست،] بلكه نفس شما امرى [نادرست‏] را براى شما آراسته است.
پس [صبر من‏] صبرى نيكوست.
اميد كه خدا همه آنان را به سوى من [باز] آورَد، كه او داناى حكيم است.»
وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا أَسَفى‏ عَلى‏ يُوسُفَ
وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ (۸۴)
و از آنان روى گردانيد و گفت: «اى دريغ بر يوسف!»
و در حالى كه اندوه خود را فرو مى‌‏خورد، چشمانش از اندوه سپيد شد.
قالُوا تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضاً أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهالِكِينَ (۸۵)
[پسران او] گفتند: «به خدا سوگند كه پيوسته يوسف را ياد مى‏‌كنى تا بيمار شوى يا هلاك گردى.»
قالَ إِنَّما أَشْكُوا بَثِّي وَ حُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (۸۶)
گفت: «من شكايت غم و اندوه خود را پيش خدا مى‌‏برم،
و از [عنايت‏] خدا چيزى مى‌‏دانم كه شما نمى‏‌دانيد.
يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخِيهِ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ
إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ (۸۷)
اى پسران من، برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد
و از رحمت خدا نوميد مباشيد، زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت خدا نوميد نمى‏‌شود.»

[سورة الرعد (۱۳): الآيات ۸ الى ۱۱]
اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى‏ وَ ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ (۸)
خدا مى‌‏داند آنچه را كه هر ماده‌‏اى [در رحم‏] بار مى‌‏گيرد،
و [نيز] آنچه را كه رَحِمها مى‏‌كاهند و آنچه را مى‏‌افزايند. و هر چيزى نزد او اندازه‏‌اى دارد.
عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعالِ (۹)
داناى نهان و آشكار، [و] بزرگ بلندمرتبه است.
سَواءٌ مِنْكُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَ سارِبٌ بِالنَّهارِ (۱۰)
[براى او] يكسان است: كسى از شما سخن [خود] را نهان كند و كسى كه آن را فاش گرداند،
و كسى كه خويشتن را به شب پنهان دارد و در روز، آشكارا حركت كند.
لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ
إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ
وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ (۱۱)
براى او فرشتگانى است كه پى در پى او را به فرمان خدا از پيش رو و از پشت سرش پاسدارى مى‏‌كنند.
در حقيقت، خدا حال قومى را تغيير نمى‌‏دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند.
و چون خدا براى قومى آسيبى بخواهد، هيچ برگشتى براى آن نيست،
و غير از او حمايتگرى براى آنان نخواهد بود.

[سورة المؤمنون (۲۳): الآيات ۹۱ الى ۱۰۰]
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَ ما كانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ (۹۱)
خدا فرزندى اختيار نكرده و با او معبودى [ديگر] نيست، و اگر جز اين بود،قطعاً هر خدايى آنچه را آفريده [بود] باخود مى‌‏برد، و حتماً بعضى از آنان بر بعضى ديگر تفوّق مى‌‏جستند. منزه است خدا از آنچه وصف مى‏‌كنند.
عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَتَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ (۹۲)
داناى نهان و آشكار، و برتر است از آنچه [با او] شريك مى‌‏گردانند.
قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي ما يُوعَدُونَ (۹۳)
بگو: «پروردگارا، اگر آنچه را كه [از عذاب‏] به آنان وعده داده شده است به من نشان دهى،
رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (۹۴)
پروردگارا، پس مرا در ميان قوم ستمكار قرار مده.»
وَ إِنَّا عَلى‏ أَنْ نُرِيَكَ ما نَعِدُهُمْ لَقادِرُونَ (۹۵)
و به راستى كه ما تواناييم كه آنچه را به آنان وعده داده‏‌ايم بر تو بنمايانيم.
ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَصِفُونَ (۹۶)
بدى را به شيوه‌‏اى نيكو دفع كن. ما به آنچه وصف مى‏‌كنند داناتريم.
وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ (۹۷)
و بگو: «پروردگارا، از وسوسه‌‏هاى شيطانها به تو پناه مى‌‏برم.
وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ (۹۸)
و پروردگارا، از اينكه [آنها] به پيش من حاضر شوند به تو پناه مى‌‏برم.»
حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ (۹۹)
تا آنگاه كه مرگ يكى از ايشان فرا رسد، مى‏‌گويد: «پروردگارا، مرا بازگردانيد،
لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (۱۰۰)
شايد من در آنچه وانهاده‌‏ام كار نيكى انجام دهم. نه چنين است، اين سخنى است كه او گوينده آن است و پشاپيش آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته خواهند شد.

[سورة السجده (۳۲): الآيات ۶ الى ۱۰]
ذلِكَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (۶)
اوست داناىِ نهان و آشكار، كه شكوهمندِ مهربان است.
الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِينٍ (۷)
همان كسى كه هر چيزى را كه آفريده است نيكو آفريده، و آفرينش انسان را از گِل آغاز كرد؛
ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ (۸)
سپس [تداوم‏] نسل او را از چكيده آبى پست مقرّر فرمود؛
ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ (۹)
آنگاه او را درست‏‌اندام كرد، و از روح خويش در او دميد،
و براى شما گوش و ديدگان و دلها قرار داد؛ چه اندك سپاس مى‌‏گزاريد.
وَ قالُوا أَ إِذا ضَلَلْنا فِي الْأَرْضِ أَ إِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ بَلْ هُمْ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ كافِرُونَ (۱۰)
و گفتند: «آيا وقتى در [دلِ‏] زمين گم شديم، آيا [باز] ما در خلقت جديدى خواهيم بود؟»
[نه،] بلكه آنها به لقاى پروردگارشان [و حضور او] كافرند.

[سورة الزمر (۳۹): الآيات ۴۶ الى ۵۰]
قُلِ اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ عالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ
أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبادِكَ فِي ما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (۴۶)
بگو: «بار الها، اى پديدآورنده آسمانها و زمين، [اى‏] داناى نهان و آشكار،
تو خود در ميان بندگانت بر سر آنچه اختلاف مى‏‌كردند، داورى مى‌‏كنى.»
وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ
وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ (۴۷)
و اگر آنچه در زمين است، يكسره براى كسانى كه ظلم كرده‌‏اند باشد و نظيرش [نيز] با آن باشد، قطعاً [همه‏] آن را براى رهايى خودشان از سختى عذابِ روز قيامت خواهند داد،
و آنچه تصوّر[ش را] نمى‏‌كردند، از جانب خدا برايشان آشكار مى‏‌گردد.
وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (۴۸)
و [نتيجه‏] گناهانى كه مرتكب شده‏‌اند، برايشان ظاهر مى‌‏شود،
و آنچه را كه بدان ريشخند مى‌‏كردند، آنها را فرامى‌‏گيرد.
فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى‏ عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (۴۹)
و چون انسان را آسيبى رسد، ما را فرامى‌‏خواند؛ سپس چون نعمتى از جانب خود به او عطا كنيم مى‏‌گويد: «تنها آن را به دانش خود يافته‌‏ام». نه چنان است،بلكه آن آزمايشى است، ولى بيشترشان نمى‌‏دانند.
قَدْ قالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَما أَغْنى‏ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ (۵۰)
قطعاً كسانى كه پيش از آنان بودند [نيز] اين [سخن‏] را گفتند و آنچه به دست آورده بودند، كارى برايشان نكرد.

[سورة الحشر (۵۹): الآيات ۲۱ الى ۲۴]
لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى‏ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (۲۱)
اگر اين قرآن را بر كوهى فرومى‌‏فرستاديم، يقيناً آن [كوه‏] را از بيم خدا فروتن [و] از هم‏‌پاشيده مى‌‏ديدى. و اين مَثَلها را براى مردم مى‏‌زنيم، باشد كه آنان بينديشند.
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ (۲۲)
اوست خدايى كه غير از او معبودى نيست، داننده غيب و آشكار است، اوست رحمتگر مهربان.
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ (۲۳)
اوست خدايى كه جز او معبودى نيست؛ همان فرمانرواى پاك سلامت‏[بخش، و] مؤمن [به حقيقت حقّه خود كه‏] نگهبان، عزيز، جبّار [و] متكبّر [است‏]. پاك است خدا از آنچه [با او] شريك مى‏‌گردانند.
هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (۲۴)
اوست خداى خالق نوساز صورتگر [كه‏] بهترين نامها [و صفات‏] از آنِ اوست. آنچه در آسمانها و زمين است [جمله‏] تسبيح او مى‌‏گويند و او عزيز حكيم است.

[سورة الجمعة (۶۲): الآيات ۶ الى ۱۱]
قُلْ يا أَيُّهَا الَّذِينَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِياءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (۶)
بگو: «اى كسانى كه يهودى شده‌‏ايد، اگر پنداريد كه شما دوستان خداييد نه مردم ديگر، پس اگر راست مى‏‌گوييد درخواست مرگ كنيد.»
وَ لا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ (۷)
و[لى‏] هرگز آن را به سبب آنچه از پيش به دست خويش كرده‏‌اند، آرزو نخواهند كرد، و خدا به [حال‏] ستمگران داناست.
قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۸)
بگو: «آن مرگى كه از آن مى‌‏گريزيد، قطعاً به سر وقت شما مى‌‏آيد؛ آنگاه به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانيده خواهيد شد، و به آنچه [در روى زمين‏] مى‏‌كرديد، آگاهتان خواهد كرد.»
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى‏ ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۹)
اى كسانى كه ايمان آورده‌‏ايد، چون براى نماز جمعه ندا درداده شد، به سوى ذكر خدا بشتابيد، و داد و ستد را واگذاريد. اگر بدانيد اين براى شما بهتر است.
فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (۱۰)
و چون نماز گزارده شد، در [روى‏] زمين پراكنده گرديد و فضل خدا را جويا شويد و خدا را بسيار ياد كنيد، باشد كه شما رستگار گرديد.
وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (۱۱)
و چون داد و ستد يا سرگرميى ببينند، به سوى آن روى‌‏آور مى‌‏شوند، و تو را در حالى كه ايستاده‏‌اى ترك مى‏‌كنند. بگو: «آنچه نزد خداست از سرگرمى و از داد و ستد بهتر است، و خدا بهترين روزى‌‏دهندگان است.»

[سورة التغابن (۶۴): الآيات ۱۱ الى ۱۸]
ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ (۱۱)
هيچ مصيبتى جز به اذن خدا نرسد، و كسى كه به خدا بگرود، دلش را به راه آورَد، و خدا[ست كه‏] به هر چيزى داناست.
وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّما عَلى‏ رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ (۱۲)
و خدا را فرمان بريد و پيامبر [او] را اطاعت نماييد، و اگر روى بگردانيد، بر پيامبر ما فقط پيام‌‏رسانىِ آشكار است.
اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (۱۳)
خدا[ست كه‏] جز او معبودى نيست، و مؤمنان بايد تنها بر خدا اعتماد كنند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (۱۴)
اى كسانى كه ايمان آورده‌‏ايد، در حقيقت برخى از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمايند، از آنان بر حذر باشيد، و اگر ببخشاييد و درگذريد و بيامرزيد، به راستى خدا آمرزنده مهربان است.
إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ (۱۵)
حبّ شما به اموال و فرزندانتان صرفاً [وسيله‏] آزمايشى [براى شما]يند، و خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است.
فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطِيعُوا وَ أَنْفِقُوا خَيْراً لِأَنْفُسِكُمْ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (۱۶)
پس تا مى‏‌توانيد از خدا پروا بداريد و بشنويد و فرمان ببريد، و مالى براى خودتان [در راه خدا] انفاق كنيد، و كسانى كه از خسّت نفس خويش مصون مانند، آنان رستگارانند.
إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعِفْهُ لَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ (۱۷)
اگر خدا را وامى نيكو دهيد، آن را براى شما دو چندان مى‌‏گرداند و بر شما مى‌‏بخشايد، و خدا[ست كه‏] سپاس‌‏پذير بردبار است.
عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (۱۸)
داناى نهان و آشكار [و] ارجمند سنجيده‏‌كار است.

وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ
وَ لكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ

صاحبان نور، اونقدری که خدا بهشون اجازه بده،
از خبرهای پشت پرده مطلع میشن!

[سورة آل‏‌عمران (۳): آية ۱۷۹]
ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى‏ ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ 
وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ
وَ لكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ
فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ
وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ (۱۷۹)
خدا بر آن نيست كه مؤمنان را به اين [حالى‏] كه شما بر آن هستيد، واگذارد،
تا آنكه پليد را از پاك جدا كند.
و خدا بر آن نيست كه شما را از غيب آگاه گرداند،
ولى خدا از ميان فرستادگانش هر كه را بخواهد برمى‏‌گزيند.
پس، به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد؛
و اگر بگرويد و پرهيزگارى كنيد، براى شما پاداشى بزرگ خواهد بود.

لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَخافُهُ بِالْغَيْبِ

حتما بین دوراهی تمنا و تقدیر گیر میکنی!
این امتحان کربلا برای همه هست!
تا معلوم بشه کیا از اخم نورانی مطلع میشن «مَنْ يَخافُهُ بِالْغَيْبِ»
و تمنا رو فدای تقدیر میکنن

و کیا هیچ ترسی از خدا بدل ندارند
و همه چیزو فدای تمناهاشون میکنن!
در نهانِ قلبت، باید از خدا بترسی!
اما چجوری؟!
فقط کسی که با قلبش، اخم خدا رو میفهمه،
از گناه کردن میترسه و گناه نمیکنه!
حسود نابینا به نور الولایة، از خدا نمیترسه!
+ «شفق»

[سورة المائدة (۵): الآيات ۹۴ الى ۹۵]
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الصَّيْدِ تَنالُهُ أَيْدِيكُمْ وَ رِماحُكُمْ
لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَخافُهُ بِالْغَيْبِ
فَمَنِ اعْتَدى‏ بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِيمٌ (۹۴)
اى كسانى كه ايمان آورده‌‏ايد،
خدا شما را به چيزى از شكار كه در دسترس شما و نيزه‌‏هاى شما باشد خواهد آزمود،
تا معلوم دارد چه كسى در نهان از او مى‌‏ترسد.
پس هر كس بعد از آن تجاوز كند، براى او عذابى دردناك خواهد بود.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ وَ مَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّداً فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْكُمْ هَدْياً بالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعامُ مَساكِينَ أَوْ عَدْلُ ذلِكَ صِياماً لِيَذُوقَ وَبالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَ مَنْ عادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقامٍ (۹۵)
اى كسانى كه ايمان آورده‌‏ايد، در حالى كه مُحرِميد شكار را مكشيد، و هر كس از شما عمداً آن را بكشد، بايد نظير آنچه كشته است از چهارپايان كفّاره‌‏اى بدهد، كه [نظير بودن‏] آن را دو تن عادل از ميان شما تصديق كنند، و به صورت قربانى به كعبه برسد. يا به كفّاره [آن‏] مستمندان را خوراك بدهد، يا معادلش روزه بگيرد، تا سزاى زشتكارى خود را بچشد. خداوند از آنچه در گذشته واقع شده عفو كرده است، و[لى‏] هر كس تكرار كند خدا از او انتقام مى‏‌گيرد، و خداوند، توانا و صاحب‏‌انتقام است.

حواست به لوح ملکوتی قلبت باشه
ببین خدا ازت چی میخواد، همونو انجامش بده!

این تبعیت از نور، کار قلب بیناست!
قلب نابینای حسود، هرگز چنین هنری نخواهد داشت!

[سورة الأنعام (۶): آية ۵۰]
قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ
وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ
وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ
إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى‏ إِلَيَّ
قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى‏ وَ الْبَصِيرُ
أَ فَلا تَتَفَكَّرُونَ (۵۰)
بگو: «به شما نمى‏‌گويم گنجينه‌‏هاى خدا نزد من است؛
و غيب نيز نمى‌‏دانم؛
و به شما نمى‌‏گويم كه من فرشته‏‌ام.
جز آنچه را كه به سوى من وحى مى‌‏شود پيروى نمى‌‏كنم.»
بگو: «آيا نابينا و بينا يكسان است؟
آيا تفكّر نمى‌‏كنيد.»

[سورة هود (۱۱): الآيات ۲۹ الى ۳۱]
وَ يا قَوْمِ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالاً إِنْ أَجرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ
وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ لكِنِّي أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ (۲۹)
«و اى قوم من، بر اين [رسالت،] مالى از شما درخواست نمى‏‌كنم.
مُزد من جز بر عهده خدا نيست.
و كسانى را كه ايمان آورده‏‌اند طرد نمى‌‏كنم.
قطعاً آنان پروردگارشان را ديدار خواهند كرد، ولى شما را قومى مى‏‌بينم كه نادانى مى‏‌كنيد.»
وَ يا قَوْمِ مَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ (۳۰)
و اى قوم من! اگر آنان را برانم، چه كسى مرا در برابر خدا يارى خواهد كرد؟ آيا عبرت نمى‏‌گيريد؟
وَ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ
وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ
وَ لا أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ
وَ لا أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَنْ يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْراً
اللَّهُ أَعْلَمُ بِما فِي أَنْفُسِهِمْ
إِنِّي إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِينَ (۳۱)
«و به شما نمى‏‌گويم كه گنجينه‌‏هاى خدا پيش من است،
و غيب نمى‌‏دانم،
و نمى‏‌گويم كه من فرشته‏‌ام،
و در باره كسانى كه ديدگان شما به خوارى در آنان مى‏‌نگرد، نمى‏‌گويم خدا هرگز خيرشان نمى‏‌دهد.
خدا به آنچه در دل آنان است آگاهتر است.
[اگر جز اين بگويم‏] من در آن صورت از ستمكاران خواهم بود.»

وَ ما هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ

صاحبان نور، ماموریت دارند که ارزاق علمی نیازمندان را
بی‌کم و کاست به دست صاحبانشان برسانند!

[سورة التكوير (۸۱): الآيات ۱۵ الى ۲۹]
فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ (۱۵)
نه، نه! سوگند به اختران گردان،
الْجَوارِ الْكُنَّسِ (۱۶)
[كز ديده‏] نهان شوند و از نو آيند،
وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ (۱۷)
سوگند به شب چو پشت گرداند،
وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ (۱۸)
سوگند به صبح چون دميدن گيرد،
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ (۱۹)
كه [قرآن‏] سخن فرشته بزرگوارى است.
ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ (۲۰)
نيرومند [كه‏] پيش خداوند عرش، بلندپايگاه است.
مُطاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ (۲۱)
در آنجا [هم‏] مُطاع [و هم‏] امين است.
وَ ما صاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ (۲۲)
و رفيق شما مجنون نيست؛
وَ لَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ (۲۳)
و قطعاً آن [فرشته وحى‏] را در اُفق رخشان ديده.
وَ ما هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ (۲۴)
و او در امر غيب بخيل نيست.
وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شَيْطانٍ رَجِيمٍ (۲۵)
و [قرآن‏] نيست سخن ديوِ رجيم.
فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ (۲۶)
پس به كجا مى‏‌رويد؟
إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ (۲۷)
اين [سخن‏] بجز پندى براى عالميان نيست؛
لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ (۲۸)
براى هر يك از شما كه خواهد به راه راست رَوَد.
وَ ما تَشاؤُنَ إِلاَّ أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ (۲۹)
و تا خدا، پروردگار جهانيان، نخواهد، [شما نيز] نخواهيد خواست.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی