May your heart be illuminated with the divine light!
«وقد» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«وَقَدَتِ النّار: آتش شعلهور شد.»
«مُتَوَقِّدُ الذِّهْن: با هوش و زيرك» + «ذکو»
«يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ»
+ «فأد»
«تَفَؤُّدٌ يا توقّد يعنى تافتن و داغ شدن.»
+ «صلی»
+ «مسس – با نور در تماس باشید! قالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لي وَلَدٌ وَ لَمْ يَمْسَسْني بَشَرٌ!»
+ «شیع»
+ «ارث»
+ «فتی – بزن روشن شی! – اکسیر جوانی!»
+ «هزز»
+ «به خودِ خدا فکر نکن! به نورِ خدا فکر کن! لَنْ تَرانِي وَ لكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ!»
بیداری قلب!
یعنی قلب منوّر به نور شجرۀ طیّبۀ آل محمد ع!
Heart Awakening!
Illuminate Your Heart Light!
بیداری قلب! نور قلب خود را روشن کنید
دلتان به نور الهی منور باد!
«وقدت النار»
+ «حطب»
«و لا يقال: وَقُود، إلا إذا اتَّقدت فيه النَّارُ، و إلا فهو حَطَب»
+ «ذکو»
+ «وحی»
+ «ذبح»
+ «شعل»
+ «شیع»
قلبتو با نور قدس الهی روشن کن! يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ!
+ «ارث»
[فَأَوْقِدْ لِي يا هامانُ عَلَى الطِّينِ]:
اهل شک خیال میکنن میتونن سر از کار صاحبان نور در بیارن!
اصلا با شک، نمیشه نور رو فهمید!
هر کسی به اندازۀ یقین و باور به معالم ربانی صاحبان نور، میتونه نورشو بفهمه و درک کنه، یعنی فهم و درک «قبض و بسط» نور و آرامش حاصل از اخذ این علوم و عمل به آنها، زمانی نصیبت میشه و ازش لذت میبری که صاحب نورتو قلبا بشناسی و باورش کنی!
حسود خیال میکنه بدون ورود از این باب الله، میتونه سر از علوم آل محمد ع در بیاره!
شیطان حسود خیال کرد که از آدم ع بهتره، برای همین گفت: «انا خیر منه».
شیطان، علوم آل محمد ع در قلب آدم ع رو باور نکرد!
این اشتباه مرگبار شیطان بود که اقرار به فضل صاحب نور علم خودش، یعنی آدم ع ننمود و با اخذ علوم اهل بیت ع از او، واژۀ زیبای «سجده» رو معنا نکرد و بجای تواضع، کبر ورزید.
«اسجدوا لآدم!»
[سورة القصص (۲۸): الآيات ۳۶ الى ۴۲]
فَلَمَّا جاءَهُمْ مُوسى بِآياتِنا بَيِّناتٍ قالُوا ما هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُفْتَرىً
وَ ما سَمِعْنا بِهذا فِي آبائِنَا الْأَوَّلِينَ (۳۶)
پس چون موسى آيات روشن ما را براى آنان آورد، گفتند:
«اين جز سحرى ساختگى نيست و از پدران پيشين خود چنين [چيزى] نشنيدهايم.»
وَ قالَ مُوسى رَبِّي أَعْلَمُ بِمَنْ جاءَ بِالْهُدى مِنْ عِنْدِهِ وَ مَنْ تَكُونُ لَهُ عاقِبَةُ الدَّارِ
إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ (۳۷)
و موسى گفت:
«پروردگارم به [حال] كسى كه از جانب او رهنمودى آورده و [نيز] كسى كه فرجام [نيكوىِ] آن سرا براى اوست، داناتر است.
در حقيقت، ظالمان رستگار نمىشوند.»
وَ قالَ فِرْعَوْنُ
يا أَيُّهَا الْمَلَأُ ما عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرِي
فَأَوْقِدْ لِي يا هامانُ عَلَى الطِّينِ
فَاجْعَلْ لِي صَرْحاً لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلى إِلهِ مُوسى وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكاذِبِينَ (۳۸)
و فرعون گفت:
«اى بزرگان قوم، من جز خويشتن براى شما خدايى نمىشناسم.
پس اى هامان؛ برايم بر گِل آتش بيفروز و برجى [بلند] براى من بساز،
شايد به [حالِ] خداى موسى اطّلاع يابم،
و من جدّاً او را از دروغگويان مىپندارم.»
وَ اسْتَكْبَرَ هُوَ وَ جُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ
وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنا لا يُرْجَعُونَ (۳۹)
و او و سپاهيانش در آن سرزمين به ناحق سركشى كردند
و پنداشتند كه به سوى ما بازگردانيده نمىشوند.
فَأَخَذْناهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذْناهُمْ فِي الْيَمِّ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الظَّالِمِينَ (۴۰)
تا او و سپاهيانش را فرو گرفتيم و آنان را در دريا افكنديم،
بنگر كه فرجام كار ستمكاران چگونه بود.
وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ
وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ (۴۱)
و آنان را پيشوايانى كه به سوى آتش مىخوانند گردانيديم،
و روز رستاخيز يارى نخواهند شد.
وَ أَتْبَعْناهُمْ فِي هذِهِ الدُّنْيا لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ هُمْ مِنَ الْمَقْبُوحِينَ (۴۲)
و در اين دنيا لعنتى بدرقه [نامِ] آنان كرديم و روز قيامت [نيز] ايشان از [جمله] زشترويانند.
[وقد – سجر]:
+ «سجر»
«فروزان» نام زیبای صاحبان نور است!
«قلب وقّاد: سريع التوقّد في النشاط و المضاء»
قلب وقاد، قلب اهل نور یقینی است که با یادآوری معالم ربانی، فورا نورانی و روشن و فروزان میشود.
به این میگن «يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ»
و خودش هم از روی نشاطی که در قلبش حس میکنه، اینو میفهمه.
مثال: مقایسه کن چوب خشکی که زود گُر میگیره و مشتعل میشه، و چوب خیسی که هر چی تلاش میکنی، اصلا آتیش نمیگیره!
این مثال زیبایی برای قلوب اهل شک حسود در مقایسه با قلوب اهل نور یقین است.
«مُتَوَقِّدُ الذِّهْن: با هوش و زيرك»
+ «ذکو»
+ آیه نور
+ قبض و بسط
+ من عرف نفسه فقد عرف ربه.
عَلَيْهِ جُيُوبُ اَلنُّورِ يَتَوَقَّدُ مِنْ شُعَاعِ اَلْقُدْسِ
عَلَيْهِ جَلاَبِيبُ اَلنُّورِ يَتَوَقَّدُ مِنْ شُعَاعِ اَلْقُدْسِ
من دون الله – من الله
لَيْسَ مِنِّي – مِنِّي
إِمَامٍ لَيْسَ مِنِّي – إِمَامٍ عَادِلٍ مِنِّي
حدیث قدسی:
مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَنَفِيَّةِ قَالَ:
قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ:
سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ:
قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى:
لَأُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعِيَّةٍ دَانَتْ بِطَاعَةِ إِمَامٍ لَيْسَ مِنِّي وَ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعِيَّةُ فِي نَفْسِهَا بَرَّةً،
وَ لَأَرْحَمَنَّ كُلَّ رَعِيَّةٍ دَانَتْ بِطَاعَةِ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنِّي وَ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعِيَّةُ فِي نَفْسِهَا غَيْرَ بَرَّةٍ وَ لاَ تَقِيَّةٍ.
خداوند فرموده است:
هر آينه عذاب خواهم كرد هر پيروى كه معتقد به رهبرى امامى باشد كه از جانب من تعيين نشده گر چه آن رعيت در واقع خودشان اشخاص خوبى باشند.
و مورد محبت قرار خواهم داد هر رعيتى را كه معتقد به امامت امام عادلى كه از جانب من تعيين شده باشد گر چه آن مردم خوب نباشند و نه متّقى.
+ «طینت و ولایت»
ثُمَّ قَالَ
يَا عَلِيُّ أَنْتَ اَلْإِمَامُ وَ اَلْخَلِيفَةُ بَعْدِي حَرْبُكَ حَرْبِي وَ سِلْمُكَ سِلْمِي وَ أَنْتَ أَبُو سِبْطَيَّ وَ زَوْجُ اِبْنَتِي وَ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ اَلْأَئِمَّةُ اَلْمُطَهَّرُونَ فَأَنَا سَيِّدُ اَلْأَنْبِيَاءِ وَ أَنْتَ سَيِّدُ اَلْأَوْصِيَاءِ وَ أَنَا وَ أَنْتَ مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ وَ لَوْلاَنَا لَمْ يَخْلُقِ اَللَّهُ اَلْجَنَّةَ وَ لاَ اَلنَّارَ وَ لاَ اَلْأَنْبِيَاءَ وَ لاَ اَلْمَلاَئِكَةَ
قَالَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَنَحْنُ أَفْضَلُ أَمِ اَلْمَلاَئِكَةُ
قَالَ يَا عَلِيُّ نَحْنُ خَيْرُ خَلِيقَةِ اَللَّهِ عَلَى بَسِيطِ اَلْأَرْضِ وَ خَيْرٌ مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ اَلْمُقَرَّبِينَ وَ كَيْفَ لاَ نَكُونُ خَيْراً مِنْهُمْ وَ قَدْ سَبَقْنَاهُمْ إِلَى مَعْرِفَةِ اَللَّهِ وَ تَوْحِيدِهِ
فَبِنَا عَرَفُوا اَللَّهَ وَ بِنَا عَبَدُوا اَللَّهَ وَ بِنَا اِهْتَدَوُا اَلسَّبِيلَ إِلَى مَعْرِفَةِ اَللَّهِ
يَا عَلِيُّ أَنْتَ مِنِّي وَ أَنَا مِنْكَ وَ أَنْتَ أَخِي وَ وَزِيرِي
فَإِذَا مِتُّ ظَهَرَتْ لَكَ ضَغَائِنُ فِي صُدُورِ قَوْمٍ وَ سَتَكُونُ بَعْدِي فِتْنَةٌ صَمَّاءُ صَيْلَمٌ
يَسْقُطُ فِيهَا كُلُّ وَلِيجَةٍ وَ بِطَانَةٍ
وَ ذَلِكَ عِنْدَ فِقْدَانِ شِيعَتِكَ اَلْخَامِسَ مِنْ وُلْدِ اَلسَّابِعِ مِنْ وُلْدِكَ
تَحْزَنُ لِفَقْدِهِ أَهْلُ اَلْأَرْضِ وَ اَلسَّمَاءِ
فَكَمْ مِنْ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ مُتَأَسِّفٍ مُتَلَهِّفٍ حَيْرَانَ عِنْدَ فَقْدِهِ.
سپس بمن فرمود:
يا على تو امام هستى و جانشين بعد از من جنگ تو جنگ من و صلح و سازش تو سازش من و تو پدر دو نواده من و همسر دختر من و از نژاد تو است ائمه طاهرين من سرور انبياء و تو سيد اوصيائى و من و تو از يك درختيم
اگر ما نبوديم خداوند بهشت و جهنم و انبياء و ملائكه را نمىآفريد.
من گفتم:
يا رسول اللّٰه پس ما از ملائكه برتريم.
فرمود: يا على ما بهتر از تمام خلايق خدا در زمين هستيم و بهترين فرشتگان مقرب
چطور از آنها بهتر نباشيم با اينكه ما بر آنها در معرفت و شناخت خدا و توحيد سبقت گرفتيم
آنها بوسيله ما خدا را شناختند و پرستش كردند و راه را يافتند بسوى شناخت خدا.
يا على تو از من و من از تو هستم تو برادر و وزير منى
وقتى من از دنيا رفتم كينههائى كه در دل گروهى است آشكار خواهد شد.
در آينده فتنهاى بس شديد و سخت اتفاق خواهد افتاد كه هر دوست و صاحب سرى از انسان جدا مىشود و اين جريان موقعى است كه شيعيانت از دست بدهند پنجمى از اولاد هفتم از نسل تو را. اهل زمين و آسمان بواسطه نبودن او محزون مىشوند.
چقدر از مؤمنين كه از فقدان او اندوهگين و ناراحت و حيران هستند.
ثُمَّ أَطْرَقَ مَلِيّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ
بِأَبِي وَ أُمِّي سَمِيِّي وَ شَبِيهِي وَ شَبِيهُ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ
عَلَيْهِ جُيُوبُ اَلنُّورِ أَوْ قَالَ جَلاَبِيبُ اَلنُّورِ يَتَوَقَّدُ مِنْ شُعَاعِ اَلْقُدْسِ
كَأَنِّي بِهِمْ آيِسٌ مَا كَانُوا نُودِيَ بِنِدَاءٍ يَسْمَعُهُ مِنَ اَلْبُعْدِ كَمَا يَسْمَعُهُ مِنَ اَلْقُرْبِ
يَكُونُ رَحْمَةً عَلَى اَلْمُؤْمِنِينَ وَ عَذَاباً عَلَى اَلْمُنَافِقِينَ
قُلْتُ وَ مَا ذَلِكَ اَلنِّدَاءُ
قَالَ ثَلاَثَةُ أَصْوَاتٍ فِي رَجَبٍ
أَوَّلُهَا أَلاٰ لَعْنَةُ اَللّٰهِ عَلَى اَلظّٰالِمِينَ
وَ اَلثَّانِي أَزِفَتِ اَلْآزِفَةُ
وَ اَلثَّالِثُ يَرَوْنَ بَدَناً بَارِزاً مَعَ قَرْنِ اَلشَّمْسِ يُنَادِي
أَلاَ إِنَّ اَللَّهَ قَدْ بَعَثَ فُلاَنَ بْنَ فُلاَنٍ حَتَّى يَنْسُبَهُ إِلَى عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِيهِ هَلاَكُ اَلظَّالِمِينَ
فَعِنْدَ ذَلِكَ يَأْتِي اَلْفَرَجُ
وَ يَشْفِي اَللَّهُ صُدُورَهُمْ وَ يُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ
قُلْتُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ
فَكَمْ يَكُونُ بَعْدِي مِنَ اَلْأَئِمَّةِ
قَالَ بَعْدَ اَلْحُسَيْنِ تِسْعَةٌ اَلتَّاسِعُ قَائِمُهُمْ.
سپس مدتى سر به زير افكند آنگاه سر برداشت و فرمود:
پدر و مادرم فداى آنكه شبيه من و شبيه موسى بن عمران است،
و براى او است گريبانهايى – يا آنكه فرمود – جامههايى از نور كه از پرتو قدس روشن شود،
گويا آنها را مىبينم كه مأيوسترين مردمانند تا آن كه به ندايى كه شخصِ دور مانند آنكه نزديك است بشنود، ندا شوند،
و آن ندا رحمت بر مؤمنين و عذاب بر كافرين است.
عرض كردم: آن ندا چيست؟
فرمود: سه بانگ در ماه رجب مىباشد كه اولش اين است:
«آگاه باشيد لعنت خدا بر ستمگران است»
و دومىاش اين است: «نزديك شد، نزديكشونده»
و سوم اين است كه بدنى را آشكار با طلوع خورشيد ببينند كه فرياد كند:
به تحقيق خداوند فلان پسر فلان را و نسبش را تا به على بگويد برانگيخته كه در او نابودى ستمگران است، پس در اين هنگام فرج بيايد و خداوند سينههاى ايشان را شفا بخشد و غمهاى اندوخته در دلهاى آنها را بيرون برد.
عرض كردم: اى رسول خدا! پس از من چند نفر امامند؟
فرمود: بعد از حسين نه نفرند كه نهمىشان قائم آنها است.
مشتقات ریشۀ «وقد» در آیات قرآن:
مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ في ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ (17)
فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتي وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرينَ (24)
إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ أُولئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ (10)
وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْديهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ وَ لَيَزيدَنَّ كَثيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً وَ أَلْقَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدينَ (64)
أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رابِياً وَ مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ (17)
اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ في زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضيءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليمٌ (35)
وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ ما عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْري فَأَوْقِدْ لي يا هامانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَلْ لي صَرْحاً لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلى إِلهِ مُوسى وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكاذِبينَ (38)
الَّذي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ (80)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ (6)
النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ (5)
نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ (6)