Ecstatic Science!
The Ecstatic and Meditative Science!
The Mystery of the Unknown Online Light Switching!
«لیل» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«لَيْلَى الخمرِ: آغاز مستى شراب»
«ابن الأعرابي: أُمّ لَيلى، هي الخَمر.»
«أُمُ لَيْلَى: الخمرُ السَّوْداء»
«أُم لَيْلَى الخمر و لم يقيِّدها بلون»
«لَيْلَى: هي النَّشْوَةُ، و هو ابتداءُ السُّكْر.»
«ناشِئَةَ اللَّيْلِ»
+ «نشو»: فقه اللغة؛ فصل في سياقة الأوائل: النَّشْوة: أول السُّكْر.
+ «نشأ»
+ «مشی: استارتآپ «Startup» به زبان عربی: «شركة ناشئة»: «ناشئة اللّیل»
+ «نور، سرآغاز حیات جاویدان! نور بداء!»
+ «ارث»
مشتقات ریشۀ «لیل» در آیات قرآن: (92 مورد)
ليَ اللَّيلُ اُجِدُّهُ و اُبلِيهِ!
شب از من است و من آن را نو مىكنم و كهنه مىگردانم.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
لا تَسُبُّوا الدَّهرَ،
فإنَّ اللّهَ يقولُ:
أنا الدَّهرُ، ليَ اللَّيلُ اُجِدُّهُ و اُبلِيهِ.
به روزگار ناسزا مگوييد؛
زيرا خداوند مىفرمايد:
روزگار من هستم.
شب از من است و من آن را نو مىكنم و كهنه مىگردانم.
👈حسود به تقدیرات ناسزا میگوید!!!👉
👈حسود، به امر الله، که همان قبض و بسط نور قلب است، راضی نیست!
روز و شب در آفاق و انفس، به دست خدای مهربان است و همان تقدیرات ذات اقدس الهی است که قلب اهل یقین به این اوامر نورانی معتقد و پایبند است و آنها را باور داشته و به این کلام نورانی خدای مهربان خود احترام گذاشته و به این اوامر عامل خواهد بود ان شاء الله تعالی، اما حسود دست خدا را در ابلاغ این اوامر نورانی به دنیای قلبها، بسته میداند و این فرایند زیبای نور الولایة و نور الهدایة را باور ندارد و لذا با تقدیرات خدا و روزگار، سرِ جنگ دارد.👉
نشئۀ علمی! خلسۀ علمی! وجد علمی!
چه ارتباطی با «لیل» دارد؟!
«ناشِئَةَ اللَّيْلِ» + «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» + «سُبْحانَ الَّذي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذي بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ الْبَصيرُ»:
انگاری خدا این علم رو شبانه، سرایت میده!
+ «سایز شما – سرنوشت شما!»
+ «سرنوشتتو خودت رقم میزنی!»
شب تقدیرات!!!
ارتباط کلامی آغاز میشود!
کلامی از جنس تاریکی و اخم!
چرا؟
چون از بنده اشتباهی سر زده است!
و مربی مهربان بر خود لازم میداند که این اشتباه بنده را به او گوشزد نماید و او را متوجه پیامدهای شوم این اشتباه بنماید!
بنده از تاریکی قلبش میفهمد که اشتباه او در فرمول کلی این است که پشت به نورش کرده و رو به تمنای خود شده!
اینجا با این کلام انذار دهنده، آگاه می شود و علم پیدا میکند که اشتباه کرده لذا دور میزند و توبه میکند و اینجا اهمیت و ضرورت فهمیدن کلامی از جنس تاریکی و اخم که آهنگی غمگین دارد، بخوبی معلوم میشود که بدون فهم نور و ظلمت قلب، یعنی بدون داشتن قلبی فقیه که اینجوری و با این زبان متوجه اشتباه خود می شود، نجات از آتش جهنم و رسیدن به فوز و فلاح و رستگاری غیر ممکن و محال است.
پس لیل، یک پیام و آلارم بسیار مهم برای بنده است که از آن چیز مهمی باید دستگیرش شود.
«اذا نفرت قلوبکم من شیء فاجتنبوه»
در واقع عبارت زیبای ناشئة اللیل، به ما میفهماند که نشئۀ علمی اهل نور یقین با کلامی از جنس تاریکی شروع می شود که نهایتا با دور زدن و توبه و استغفار، صبح این لیل را میتوان در ملکوت قلب، تجربه نمود که یا بشری هذا غلام!
این نشئة علمی، «اشدّ وطئا» و «اقوم قیلا» است.
یعنی انگاری شدیدا، مربی مهربان توطئه کرده (وطئا: توطئه ممدوح) تا حسد ما را در این تقدیری که برای ما تنظیم نموده، به ما بنمایاند و این شرایط فرصتی باشد برای درناژ این عیب مهلک، لذا قلب نیاز به یک کلام راهنمایی کننده دارد تا به آن عمل کند و این کلام نورانی زیبا که باید اقامه شود، همان «اقوم قیلا» است که همان نوری است که در جوف نار آیت، شنیده می شود و درک می شود.
شنیدن تنها کافی نیست بلکه مهم، داشتن درک شنیداری است.
از تاریکی قلب درک میکنیم که اشتباهی از ما سر زده! تمام!
وظیفه ما قبول اشتباه و توبه و استغفار است.
وقتی قلب، دور میزند و پشت به تمنا و رو به نور میکند، آنجاست که پی به این موضوع میبرد که چه اشتباهی از او سرزده! پس فهمیدن تاویل حوادث و تقدیرات تلخ، بعد از توبه و استغفار می تواند معلوم گردد. وگرنه در دوران لیل و تاریکی که چراغی روشن از باب مستجار وارد ملکوت قلب نشده، پی بردن به سنخ اشتباه، ممکن نیست!
چرا مردم با آنکه خرد دارند، نمیفهمند؟!
میشنوند، اما درک شنیداری ندارند!
میبینند، اما درک بینایی ندارند!
+ «امل – طنابِ پوسیدهی تمنّا!»
امام باقر علیه السلام:
«عَنْ مُعَمَّرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع
مَا بَالُ النَّاسِ يَعْقِلُونَ وَ لَا يَعْلَمُونَ
قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى حِينَ خَلَقَ آدَمَ جَعَلَ أَجَلَهُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ أَمَلَهُ خَلْفَ ظَهْرِهِ
فَلَمَّا أَصَابَ الْخَطِيئَةَ جَعَلَ أَمَلَهُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ أَجَلَهُ خَلْفَ ظَهْرِهِ
فَمِنْ ثَمَّ يَعْقِلُونَ وَ لَا يَعْلَمُونَ.»
به نقل از معمّر بن یحیی:
به امام باقر علیهالسلام گفتم:
چرا مردم با آن كه خِرد دارند، نمیفهمند؟
فرمود: «زمانی كه خداوند ـ تبارك و تعالی ـ آدم علیه السلام را آفرید،
اَجَل او را پیشِ رویش قرار داد و آرزویش را پشتِ سرش،
و چون مرتكب خطا شد،
آرزویش را پیش روی او قرار داد و اَجَلش را پشتِ سرش.
از این روست كه خِرد دارند، امّا نمیفهمند».
باید پشت به تاریکی دلخواهها و تمنّاهات کنی «أَمَلَهُ خَلْفَ ظَهْرِهِ» و روی خودتو به نور تقدیرات بنمایی «اجل– أَجَلَهُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ»، تا نور علم رو با قبض و بسط قلبیت بفهمی، اما اهل حسادت «فَلَمَّا أَصَابَ الْخَطِيئَةَ» پشت به صاحبان نور می کنند «أَجَلَهُ خَلْفَ ظَهْرِهِ» و رو به دلخواهها و تمناهای خودشان هستند «أَمَلَهُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ»، خوب معلومه چرا نمیتونن کلام نورانی الهی رو با قلبشون بفهمن «فَمِنْ ثَمَّ يَعْقِلُونَ وَ لَا يَعْلَمُونَ».
معمای ناشناختۀ لیلة قدر!
کسی که قبض و بسط نور قلبشو نفهمه، لیله قدر رو نشناخته
و پی به این معمای ناشناختة نور الولایة نبرده است!
[نشو – لیل – مشی – قدر]:
درک شنیداری و دیداری از تاریکی قلب، میشه درک لیله قدر!
مثال: بچهای که چهاردست و پا میره به سمت بخاری داغ،
هر چی میگی جیزه، درک نمیکنه جیزه یعنی چی!
قلبی که از تاریکیاش درک نمیکنه که اشتباه کرده، او این لیله قدرشو، این استارتآپ علمی موجود در این تقدیرشو، این ناشئة اللیل خودشو درک نکرده، لذا هر چی میگن «اذا نفرت قلوبکم من شیء فاجتنبوه» یعنی هر چی خدای مهربان به زبان تاریکی قلبت، بهت میگه جیزه! نرو بطرف تمنا، چون درک نمیکنی این لیلة قدرتو، لذا میری و به آتش دست میزنی «فما اصبرهم علی النّار» و مرتکب اشتباه مرگبار تهمت میشی! لذا چون با این تجنی، آبروی مومنی رو میریزی، امام رضا ع هم به قسمی که نزد عبد العظیم حسنی خورده عمل میکنه و روح ایمانتو سلب میکنه و تو رو از ولایتش خارج میکنه.
این مطلب زیباست که:
درک شنیداری و دیداری از اون تاریکی قلب میشه درک لیلة قدر،
بعبارت دیگه:
کسی که اشتباهشو درک میکنه، لیله قدرشو درک کرده!
اگه با این تاریکی قلب، پی به اشتباهمون نبریم،
پس چجوری میخوایم متوجه اشتباهاتمون بشیم؟!
«فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ؟!»
این تاریکی قلب، همون «معمای ناشناختۀ لیلة قدر» است!
این تاریکی قلب، همون «زبان آنلاین اهل بهشت» است!
این تاریکی قلب، همون «کلام الله نورانی خدای مهربان» است!
این تاریکی قلب، همون «گفتگوی محرمانۀ خدایی مهربان با بندهای خاطی و عاصی» است!
درک این تاریکی قلب، خیلی با ارزش است!
… و حالا احادیث زیبای لیلة قدر خواندن دارد:
رسو ل اللّه (ص):
مَن أدرَكَ شَهرَ رَمَضانَ فَلَم يُغفَر لَهُ فَأَبعَدَهُ اللّهُ ،
و مَن أدرَكَ لَيلَةَ القَدرِ فَلَم يُغفَر لَهُ فَأَبعَدَهُ اللّهُ.
هر كس ماه رمضان را دريابد، ولى آمرزيده نشود، از رحمت خدا دور باد!
و هر كس شب قدر را دريابد، ولى آمرزيده نشود، از رحمت خدا دور باد!»
امام صادق عليه السلام:
عنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ(ع) أَنَّهُ قَالَ فی (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ):
اللَّیلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ
فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَک لَیلَةَ الْقَدْرِ
وَ إِنَّمَا سُمِّیتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا.
منظور از «لیله» در سورة قدر، فاطمه و منظور از قدر، الله است،
پس هر کسی فاطمه را شناخت، آن گونه که سزاوار شناختن است،
به درستی که شب قدر را درک کرده است
و غیر از این نیست که فاطمه، فاطمه نامیده شد،
به خاطر اینکه خلق از شناخت و معرفت او بریده شده اند. »
رسو ل اللّه(ص):
مَنِ انسَلَخَ مِن شَهرِ رَمَضانَ ولَم يُغفَر لَهُ فَلا غَفَرَ اللّهُ لَهُ.
هر كس از ماه رمضان بيرون آيد، ولى آمرزيده نشود، خدا او را نيامرزد!
[نشو – لیل]:
«إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلًا»:
+ «نشأ و نشو»
یهو نشئه علمی میشی! + «ارضای علمی»
یهو نشاء نورانی توی قلبت کاشته میشه!
منشأ نورانی قلب!
انگاری نشاء و قلمۀ علمی رو یهو توی قلبت میکارن!
آب نشت میکنه [وجد – وجدان – نشت علمی]!
نور به قلب القاء میشه!
+ [سورة المزمل (73): الآيات 1 الى 10]
داستان القاء کلام نورانی مافوق بر قلب اهل یقین در این آیات چه زیباست
«إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً»
«لیل» نام زیبای معالم ربانی صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست!
کلام نورانی صاحب نور، در ملکوت قلب، در شب تقدیرات، و نور جوف نار آیت ، قلب اهل یقینی که این نور ولایت رو میفهمه، نشئه میکنه. این میشه نشئه لیل!
شروع اصلاح و تربیت با لیل است! لیل، و بعدش هم نهار!
اول حادثه ایجاد میشود، در ملک و در ملکوت [تقدیرات مقدر میشود]!
حالا نیاز به مربی اصلاح و تربیت داری! او اندیشه رو بهت یاد میده [در این مرحله باید مونث خوبی باشی]! تو استعمالش میکنی. با استعمال اندیشه این مربی مهربان است که اون تغییر بزرگ یعنی تبدیل تاریکی به نور در قلبت صورت میگیره و نور در ظلمت می شکفد و این میشه رفتن لیل [که آغاز نیاز تو به فهمیدن اشتباهت با این فرایند نور الولایة بود] و حالا آمدن نهار، و شکفتن در بهار!
حسود با استعمال حسادتش از این تجربه وصف ناپذیر، بیبهره است و تا حالا نشده قلبش نور ولایت رو بدنبال رضایت به تقدیرات تجربه کنه!
در واژۀ لیل مفهوم آغاز و مفهوم تاریکی وجود دارد.
پس نشئۀ علمی با تاریکی قلب آغاز میشود.
«لیل»: نام زیبای معالم ربانی و آیات محکم موید اندیشه صاحبان علم است:
«وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً –
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً –
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِباساً وَ النَّوْمَ سُباتاً»
[لیل – قبض و بسط] :
لیل و نهار همان داستان قبض و بسط است که هر دو مرحله، کلام رب است!
قبض نور نشانه کراهت و بسط نور نشانه رضایت مافوق از کار مادون است!
«وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَ النَّهارَ آيَتَيْنِ –
وَ مِنْ آياتِهِ مَنامُكُمْ بِاللَّيْلِ -
وَ آيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ –
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ»
ربط مفاهیم همه واژههای قرآن با قبض و بسط [یعنی فرایند نور الولایة] باید بخوبی معلوم شود.
تاریکی قلبت بهت اینو میگه (تو رو متوجه اشتباهت میکنه):
باید دست از اندیشه غیر آل محمد ع که تو رو برای رسیدن به تمناهات تشویق و وادار میکنه، برداری تا این تاریکی به نور، یعنی محصول تولید شده از اندیشه آل محمد ع، یعنی تولد عمل صالح، مبدل بشه! این تاریکی بهت میگه تاریکی قلب یعنی اینکه این اندیشه که بهش داری فکر میکنی از جنس تاریکی و مولد تاریکی است و خوب نیست و مورد رضایت خدای مهربان نیست و تو باید دوباره به چرخه حیات برگردی و این رجوع،
فقط با نور علوم ربانی ماخوذ از آل محمد ع امکان پذیر است و بس.
وقتی متوجه تاریکی شدی و از تمنا دل کندی، نور خلاصی و نجات به قلب میتابد.
پس مرحله اول همان قبض است که چیز مهمی را بفهمی!
وقتی بدی اندیشه باطل را با قلبت حس کردی (درک شنیداری، از روی همین تاریکی) اینجاست که قلبت تاریکی باطل رو می بینه و حس میکنه و ازش بدش میاد و میخواد نور رو شاهد باشه!
پس دیدن تاریکی- یعنی اینکه بفهمی قلبت قبض شده- خودش اول اصلاح و تربیت است!
لیل یعنی قبض! و قبض یعنی کلام عالم بالا! کلامی که بوی عدم رضایت از اعمال و رفتارت میدهد! انگاری قلبت میفهمه، کار بدی کرده و این نکته مهمی است!
پس لیل کلام با ارزشی است! اصلا مقدمه نهار، لیل است!
یعنی چون ما آلوده به اندیشه باطلیم، لذا اشتباه حتمیه، پس اول لیل رو در قلبمون میبینیم، حالا با کمک و راهنمایی این نور ولایت، تغییر جهت داده، پشت به تمنا میکنیم و رو به نور تقدیرات و راضی به فعل خدای مهربان میشویم!
قلوب بیمار ما، کار دست ما میدن و لذا باید بفهمیم مسیر اشتباه رفتیم و این فهمیدن با درک قبض نور قلبی است. تا لحظهای پیش خوب و خوش و سر حال بودم اما یهو بهم ریختم! تاریک شدم! چون استعمال کبر کردم! مربی و مافوق من، اینو متوجه شده و به من- با این قبض نور- داره آلارم میده که فلانی به اندیشه نورانیات پشت کردی و این تاریکی، عملکرد خودته در این شرایط.
لیل زیباست و کلام رب است و باید قدر آن را دانست و زود به فکر چاره برای خروج از تاریکی لیل و درک نور نهار شد و «چاره» نام زیبای معالم ربانی و آیات محکم موید اندیشه آنهاست.
[لیل – ابو]:
پس مربی با قبض نور «لیل» داره برای اهل یقین پدری میکنه «ابو»!
اونو از استعمال اندیشه غیر آل محمد ع منع میکنه!
پدر کارش منع فرزند است از رفتن به راه باطل: «ابوت الماووف – عنز الابواء».
صاحبان نور به ما علم لازم برای فهمیدن فرایندهای در حال جریان اما پنهان دنیای مخفی قلبمان را عنایت میکنند و هر چه درک شنیداری ما از قبض و بسط نور قلبمان بیشتر بالا برود رابطۀ کلامی عبد و ربّ قویتر و دقیقتر خواهد شد.
صاحبان نور به ما تکلمات شیطان را آموختند که تکلمات شیطان یعنی چی؟
همینطور به ما آموختند که در مقابل کلام شیطان که گوش قلب می شنود، کلام نورانی رحمان نیز وجود دارد که سنسور گوش قلب سلیم آن را می شنود یعنی متوجه قبض و بسط می شود.
باید این کلام را بفهمیم!
باید لیل قلب را بفهمیم!
باید نهار قلب را بفهمیم!
از روی لیل و نهار قلب چی رو می فهمیم؟
رضا و سخط ولی خدا رو نسبت به خودمون درک می کنیم و این خیلی با ارزشه!
و این میشه نور الولایة!
حالا تازه شدیم اهل نور ولایت!
تازه اومدیم تو راه!
کسی میتونه بگه من تو راهم که راه و علائم راه رو مدام ببینه و با این علائم، راه رو طی کنه و گاهی به چپ بپیچه و گاهی به راست بپیچه!
معلوم میشه علائم گردش به چپ و راست رو داره درست میبینه!
«وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً –
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَيْلًا طَوِيلًا –
إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلًا»
+ «تاریکی قلب من، علامت اشتباه من است! تقصیر خدای مهربانم نیست!
فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ!»
داستان لیل و نهار در این آیات زیبا اشاره به فرایند قبض و بسط نور الولایة دارد!
«یا ایّها المزّمّل» یعنی ای حاملان نور علم آل محمد ع!
اشاره به مقام ابراهیم ع دارد!
ای جامۀ علمی به خود پیچیده!
قم! یعنی اقدام علمی نما!
قم اللّیل! یعنی با معنای واژۀ لیل، که مقام ولایتی حضرت فاطمه س است،
اخذ نور کن و نشئۀ علمی بشو!
درک لیلۀ قدر یعنی درک شنیداری و دیداری از تاریکی قلب، یعنی پی بردن به اشتباه خود!
این آیات داستان تکراری اخذ نور علم از عالَم بالاست!
زبان این علم، نور و ظلمت است!
لیل و نهار است!
تاویل لیل و نهار است!
تاویل لیل و نهار، نور الولایة است!
قلب سلیم با این علوم نورانی ملاقات میکند!
آغاز این ملاقات، ناشئة اللیل است!
انگاری اولش با اخم شروع میشه!
چون اشتباه از ما آغاز میشه، لذا آغاز نقش هدایتی خدای مهربان هم با اخم آغاز میشه! با لیل آغاز میشه! این لیل، آغازی است برای رسیدن به نهار!
به این میگن: «ناشئة اللّیل»!
در این جانشینی شب و روز با هم، اطلاعات علمی مهمی برای اهل نور نهفته است!
نقش مربّیگری خدای مهربان، که همان مقام ربوبیّت ذات اقدس الهی است، با همین فرایند شب و روز، یعنی نور و ظلمت، صورت میگیرد!
به این میگن: «ربّ المشرق و المغرب»
قلب سلیم، اسم ربّ خود را میشناسد!
قلب سلیم (کاربر: یوزر)، پسورد ورود به حریم نورانی علم را میداند!
به این میگن: «و اذکر اسم ربّک»!
پیشنیاز اخذ نور علم، پشت کردن به تمناهاست!
به این میگن: «و تبتّل الیه تبتیلا»
خدای مهربان، برای رسیدن به آرامش قلب، جز این، هیچ راه دیگری قرار نداده!
به این میگن: «لا اله الّا هو»!
تنها تکیه گاه اهل نور برای دسترسی به علم و نور و آرامش فقط همین درک نور و ظلمت دنیای قلب خودش میباشد!
به این میگن: «فاتّخذه وکیلا»!
چون اهل حسادت، این حقیقت را باور ندارند، لذا صاحبان و حاملان نور را با حرفهای دروغ و تهمت زیادی، آزار و اذیّت میکنند! اینه که خدای مهربان امر به صبر و شکیبایی در برابر این اراجیف اهل حسادت نموده!
به این میگن: «و اصبر علی ما یقولون»!
و وظیفه اینه که با روئی خوش، قلبا از اهل حسادت فاصله بگیری!
به این میگن: «و اهجرهم هجرا جمیلا»!
[سورة المزمل (۷۳): الآيات ۱ الى ۱۰]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ (۱)
اى جامه به خويشتن فروپيچيده،
قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَلِيلاً (۲)
به پا خيز شب را مگر اندكى،
نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً (۳)
نيمى از شب يا اندكى از آن را بكاه،
أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً (۴)
يا بر آن [نصف] بيفزاى و قرآن را شمرده شمرده بخوان.
إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً (۵)
در حقيقت ما به زودى بر تو گفتارى گرانبار القا مىكنيم.
إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً (۶)
قطعاً برخاستن شب، رنجش بيشتر و گفتار [در آن هنگام] راستينتر است.
إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلاً (۷)
[و] تو را، در روز، آمد و شدى دراز است.
وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً (۸)
و نام پروردگار خود را ياد كن و تنها به او بپرداز.
رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلاً (۹)
[اوست] پروردگار خاور و باختر، خدايى جز او نيست، پس او را كارساز خويش اختيار كن.
وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً (۱۰)
و بر آنچه مىگويند شكيبا باش و از آنان با دورى گزيدنى خوش فاصله بگير.
«لیل و نهار»: در آیات قرآن …
«إِنَّ فِي اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَّقُونَ (۶)
به راستى، در آمد و رفتِ شب و روز و آنچه خدا در آسمانها و زمين آفريده، براى مردمى كه پروا دارند دلايلى [آشكار] است.»
+ «نشانههای متقاعدکننده: نورانی و ظلمانی! آیات محکم و آیات متشابه!»
«لیل و نهار»
قبض و بسط
اخم و لبخند
آهنگ غمگین و شاد
رضا و سخط
نور و ظلمت
این کلام رو همه میشنون اما درک شنیداری این کلام رو ندارند!
به عدۀ قلیلی درک شنیداری کلام نور و ظلمت عنایت میشود.
+ «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»
«تفكروا في آلَاءِ اللّه و لا تتفكروا في اللّه»
«آیَتَیْن: قبض و بسط، نشانههای متقاعد کننده!»
تلاوت آیات در دل شب، یعنی شبزندهداری!
آلارم تاریکی قلب، محتوای علمی بسیار با ارزشی برای اهل نور دارد!
«آيات الهى را در دل شب مىخوانند» + «شبزندهداری لیلة قدر»
+ «بیدارخوابی اهل نور در دوران لیل و تاریکی اشتباهات خود! وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ!»
+ «نشئۀ علمی! ناشئة اللّیل! معمّای ناشناختۀ لیلۀ قدر!»
+ «از لیلة القدر تا مطلع الفجر»
+ «داستان تکراری ورکلایفها؛ شب زندهداری «از شبِ قدر تا دمِ صبح!»»
[سورة آلعمران (۳): الآيات ۱۱۳ الى ۱۱۴]
لَيْسُوا سَواءً
مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ
يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ
وَ هُمْ يَسْجُدُونَ (۱۱۳)
[ولى همه آنان] يكسان نيستند.
از ميان اهل كتاب، گروهى درستكردارند
كه آيات الهى را در دل شب مىخوانند و سر به سجده مىنهند.
يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ
وَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ أُولئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ (۱۱۴)
به خدا و روز قيامت ايمان دارند؛ و به كار پسنديده فرمان مىدهند و از كار ناپسند بازمىدارند؛
و در كارهاى نيك شتاب مىكنند، و آنان از شايستگانند.