Luminous Lineup!
Luminous hearts, at attention, lined up!
«صفف» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«صَفَ الطائِرُ جناحيه فى السماء: بسطها و لم يحركها»
«صَفَفْتُ اللّحمَ: قدّدته، گوشت را تكّه تكّه و منظّم چيدم، تا بذارمشون جلوی آفتاب خشک بشه»
«الصَّفِيفُ: القَدِيدُ إذا شُرِّر في الشمس»
«الصَّفِيفُ: اللّحمُ الْمَصْفُوفُ، گوشت چيده شده»
+ «فرش»
صفآرائی اهل نور!
دلهای نورباران، خبردار، صف کشیدهاند!
به نام قلوبی که در مقابل صاحبان نورشان، شکوهمندانه صف کشیدهاند، سوگند!
وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا
[سورة الصافات (۳۷): الآيات ۱ الى ۱۰]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا (۱)
سوگند به صفبستگان -كه صفى [با شكوه] بستهاند-
فَالزَّاجِراتِ زَجْراً (۲)
و به زجركنندگان -كه به سختى زجر مىكنند-
فَالتَّالِياتِ ذِكْراً (۳)
و به تلاوتكنندگان [آيات الهى]،
إِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌ (۴)
كه قطعاً معبود شما يگانه است.
رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ (۵)
پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است، و پروردگار خاورها.
إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ (۶)
ما آسمان اين دنيا را به زيور اختران آراستيم.
وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ (۷)
و [آن را] از هر شيطان سركشى نگاه داشتيم.
لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ (۸)
[به طورى كه] نمىتوانند به انبوه [فرشتگانِ] عالَم بالا گوش فرادهند، و از هر سوى پرتاب مىشوند.
دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ (۹)
با شدّت به دور رانده مىشوند، و برايشان عذابى دايم است.
إِلاَّ مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ (۱۰)
مگر كسى كه [از سخن بالاييان] يكباره استراق سمع كند، كه شهابى شكافنده از پى او مىتازد.
وَ عُرِضُوا عَلى رَبِّكَ صَفًّا
[سورة الكهف (۱۸): الآيات ۴۵ الى ۴۹]
وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ
فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ
فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ
وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِراً (۴۵)
و براى آنان زندگى دنيا را مَثَل بزن كه مانند آبى است كه آن را از آسمان فرو فرستاديم؛
سپس گياه زمين با آن درآميخت
و [چنان] خشك گرديد كه بادها پراكندهاش كردند،
و خداست كه همواره بر هر چيزى تواناست.
الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا
وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلاً (۴۶)
مال و پسران زيور زندگى دنيايند،
و نيكيهاى ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر اميد [نيز] بهتر است.
وَ يَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبالَ
وَ تَرَى الْأَرْضَ بارِزَةً
وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً (۴۷)
و [ياد كن] روزى را كه كوهها را به حركت درمىآوريم،
و زمين را آشكار [و صاف] مىبينى،
و آنان را گرد مىآوريم و هيچ يك را فرو گذار نمىكنيم.
وَ عُرِضُوا عَلى رَبِّكَ صَفًّا
لَقَدْ جِئْتُمُونا كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ
بَلْ زَعَمْتُمْ أَلَّنْ نَجْعَلَ لَكُمْ مَوْعِداً (۴۸)
و ايشان به صف بر پروردگارت عرضه مىشوند [و به آنها مىفرمايد:]
به راستى همان گونه كه نخستين بار شما را آفريديم [باز] به سوى ما آمديد،
بلكه پنداشتيد هرگز براى شما موعدى مقرر قرار نخواهيم داد.
وَ وُضِعَ الْكِتابُ
فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ
وَ يَقُولُونَ يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلاَّ أَحْصاها
وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً (۴۹)
و كارنامه [عمل شما در ميان] نهاده مىشود،
آنگاه بزهكاران را از آنچه در آن است بيمناك مىبينى،
و مىگويند:
«اى واى بر ما، اين چه نامهاى است كه هيچ [كار] كوچك و بزرگى را فرو نگذاشته،
جز اينكه همه را به حساب آورده است.»
و آنچه را انجام دادهاند حاضر يابند، و پروردگار تو به هيچ كس ستم روا نمىدارد.
وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ
قلبی که قبض و بسط نورشو میفهمه، مانند پرندهی در حال پروازی است که بالهاشو در برابر نور خورشید باز کرده «وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ» و خبردار، گوش به فرمان، آماده است و از این نور هدایت الهی استفاده میکنه! به این معنا که صلی و سبح خودشو، اینجوری متوجه میشه! اتباع از امر و نهی خدای مهربان رو میفهمه و در جهت اجرای این اوامر الهی تلاش میکنه! «كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ»: فرایند اخذ نور علم، فرایند صلاة و تسبیح است!
[سورة النور (۲۴): الآيات ۴۱ الى ۴۶]
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ
كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ
وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِما يَفْعَلُونَ (۴۱)
آيا ندانستهاى كه هر كه [و هر چه] در آسمانها و زمين است براى خدا تسبيح مىگويند،
و پرندگان [نيز] در حالى كه در آسمان پر گشودهاند [تسبيح او مىگويند]؟
همه ستايش و نيايش خود را مىدانند،
و خدا به آنچه مىكنند داناست.
وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ (۴۲)
و فرمانروايى آسمانها و زمين از آنِ خداست، و بازگشت [همه] به سوى خداست.
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحاباً
ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ
ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً
فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ
وَ يُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِيها مِنْ بَرَدٍ
فَيُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ يَشاءُ
يَكادُ سَنا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصارِ (۴۳)
آيا ندانستهاى كه خدا[ست كه] ابر را به آرامى مىراند،
سپس ميان [اجزاء] آن پيوند مىدهد،
آنگاه آن را متراكم مىسازد،
پس دانههاى باران را مىبينى كه از خلال آن بيرون مىآيد،
و [خداست كه] از آسمان از كوههايى [از ابر يخزده] كه در آنجاست تگرگى فرو مىريزد؛
و هر كه را بخواهد بدان گزند مىرساند، و آن را از هر كه بخواهد باز مىدارد.
نزديك است روشنى برقش چشمها را ببرد.
يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ
إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصارِ (۴۴)
خداست كه شب و روز را با هم جابجا مىكند.
قطعاً در اين [تبديل] براى ديدهوران [درس] عبرتى است.
وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ
فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلى بَطْنِهِ
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلى رِجْلَيْنِ
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلى أَرْبَعٍ
يَخْلُقُ اللَّهُ ما يَشاءُ
إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (۴۵)
و خداست كه هر جنبندهاى را [ابتدا] از آبى آفريد.
پس پارهاى از آنها بر روى شكم راه مىروند
و پارهاى از آنها بر روى دو پا و بعضى از آنها بر روى چهار [پا] راه مىروند.
خدا هر چه بخواهد مىآفريند.
در حقيقت، خدا بر هر چيزى تواناست.
لَقَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ مُبَيِّناتٍ
وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (۴۶)
قطعاً آياتى روشنگر فرود آوردهايم،
و خدا هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مىكند.
نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ – قُرىً ظاهِرَةً
بالشهايى پهلوى هم چيده – شهرهاى متّصل به هم
+ «وصی»
[سورة الغاشية (۸۸): الآيات ۱ الى ۲۶]
وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ (۱۵)
و بالشهايى پهلوى هم [چيده].
+ [سورة سبإ (۳۴): الآيات ۱۵ الى ۱۹]
وَ جَعَلْنا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بارَكْنا فِيها قُرىً ظاهِرَةً
وَ قَدَّرْنا فِيهَا السَّيْرَ
سِيرُوا فِيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنِينَ (۱۸)
و ميان آنان و ميان آبادانيهايى كه در آنها بركت نهاده بوديم شهرهاى متّصل به هم قرار داده بوديم،
و در ميان آنها مسافت را، به اندازه، مقرر داشته بوديم.
در اين [راه]ها، شبان و روزان آسودهخاطر بگرديد.