Luminous Joining!
Join the Luminous Home!
Join the Luminous Team!
Hear your heart by joining
the Luminous campaign!
«ازف» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«أَزِفَ الْجُرْحُ: زخم خوب شد.»
همون (1+1) است!
مفهوم «connection»
برعکس واژۀ «بغی»: «بَغَى الْجَرْحُ!»
ازف یعنی دولبۀ زخم بخوبی بهم جوش خورد و زخم خوب شد.
بغی یعنی دولبۀ زخم بخاطر عفونت، از هم فاصله گرفت و جوش نخورد.
«أزف الأمر: إذا دنا وقته»
مفهوم «القرب و الدنّو مع العجل»
«أَزَف: نزديك شدن وقت»
«أَزِفَتِ الْآزِفَةُ»؛ یعنی:
ببین دیگه چیزی نمونده!
ببین که وقت تنگه!
یالّا بِجُنب، معطل نکن!
حالا که با قلبت متوجه اشتباهت شدی،
دیگه وقتش رسیده «أزف الأمر إذا دنا وقته»، رغم انف کنی!
اگه این فرصت رو از دست بدهی، بعدش دیگه پشیمونی فایدهای نداره!
[ازف – حشر]
در واقع «الْآزِفَةُ» هم یکی دیگه از اسامی صاحبان نور (مافوق) است
و این معنا را در بر دارد که با یاد علوم ربانیِ این حاملان نور،
خودت بِدان، و ببین که داری سیئه حسدتو استعمال میکنی!
از تاریکی قلبت بفهم که داری اشتباه میکنی!
زود باش استغفار کن که دیگه چیزی به فرج باقی نمانده است!
«ا لیس الصبح بقریب؟!»
عجله کن! دل از گناه بکن!
تمنا رو فدای نور تقدیراتت کن!
نورتو باور کن!
نسبت به نورت یکدله شو و سوراخ شک، از دل، پاک نما،
و به یقین برس که با معنا کردن این اسم نورانیات،
عنقریب فرجت خواهد رسید، ان شاء الله تعالی.
[معرفة الامام بالنورانیة]
«الْآزِفَةُ» + «آیاتی و رسلی»:
یقین بِدان با نور یاد علوم ربانی، گرهگشایی از آیات، حتمی است
و وصل به نور فرج خواهی بود و این وصل، معنای «آزِفَة» است.
+ «مفهوم نزدیک در واژه ولایت و تمامی واژهها»
این نور، همان انشعاب علمی مجاز آل محمد ع است.
[ازف – سمد]:
اهل نور، حواسشون به نورشونه «آزفة»!
اما متاسفانه اهل حسد «سامدون» هستند!
+ «سمد – حسود لااُبالی!»
بجای اینکه گوش به زنگ باشند، و بمحض عرضه آیت،
با یاد مطالب علمی صاحب نور خود، تولید عمل صالح نمایند،
این امر را به شوخی و مسخره میگیرند
و نسبت به مافوق نورانی خود تکبر نموده
و نه تنها سرافکنده و شرمگین نیستند
که از کرده خود خوشحال و سرافراز «سمد» هستند.
«أَ فَمِنْ هذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ وَ تَضْحَكُونَ وَ لا تَبْكُونَ وَ أَنْتُمْ سامِدُونَ»
أي و أنتم متكبّرون متجبّرون مع الغفلة عن حديث الآزفة، و التوجه الى الآزفة يقتضي الحزن و البكاء و التأثّر لا الضحك و الاستهزاء، إلّا إنّ التمرّد و الغفلة يوجب ذلك، و يصرف عن التوجّه الدقيق و التفكّر.
+ «گوشبهزنگ باش!»:
«حشر – حاشر»: نام زیبای دیگری برای صاحبان نور + مثال نوبت بانک
نزديك شدن:
[دان، زلفة، قرب، قرمط، قرن، يمدّان، وشجه، يوشك، أوصل،
موافاته، قريب، أزف، أسفّ، الإرهاق، حمّ، الدّنو، ماسة]
خوشهتو به خرمن قاطی کن!
وصال نورانی!
«join our team»: «جبل رَضوا»
هذا … أَزِفَتِ الْآزِفَةُ!
به این میگن: نور آزفة!
به این میگن: وصال نورانی!
نور نزدیک! نوری که توی قلبت احساسش میکنی!
قبض و بسط نور!
به این میگن امر الله!
به این میگن: أَزِفَتِ الْآزِفَةُ!
به این میگن: بیمدهنده!
به این میگن: نذیر!
«هذا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولى»
به این میگن: نور قبض و بسطی که جز خدای مهربان،
هیچ کس دیگری آشکار کنندۀ آن نیست!
«لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ كاشِفَةٌ»
حسود، شنیده شدن علوم نورانی توسط قلب سلیم اهل نور رو باور نداره
و از شنیدن این مطلب علمی تعجب میکنه
و اونو مسخره میکنه و بهش میخنده!
«أَ فَمِنْ هذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ وَ تَضْحَكُونَ وَ لا تَبْكُونَ وَ أَنْتُمْ سامِدُونَ»
در حالیکه باید به حال بد خودش گریه کنه!
حسود از دیدن قبض و بسط اوامر نورانی خودش غافل است!
اما اهل نور با این اوامر نورانی،
قلبشون به حرکت در میاد و نور خودشونو میپرستند!
«فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَ اعْبُدُوا»
ای اهل حسادت!
به کدامیک از این نعمتهای علوم نورانی
و صاحبان و حاملان نور شک دارید و باورشان نمیکنید!
«فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكَ تَتَمارى»
بدانید که المنتهی النّور!
«وَ أَنَّ إِلى رَبِّكَ الْمُنْتَهى»
این اخم و لبخند ولیّ خداست که مربّی قلوب اهل نور است!
تاریکی قلب و مرده شدن آن
و همچنین نورانی شدن و زنده شدن قلب،
فقط کار خدای مهربان است،
«وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى وَ أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْيا»
و این کلام خداست که با بنده خویش دوستانه گفتگو میکند.
برای شنیدن این کلام، مونّث خوبی باش
و قلبت متاثّر از این کلام نورانی باشه!
«وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى»
این نورتو باور کن
و بهش عمل کن
و تولید نور عمل صالح و امنیت و آرامش برای خودت و دیگران بنما
و اینجوری نور علمی رو که وام گرفتی، به دیگران هم وام بده
و از آبروی نورانی خودت براشون مایه بذار
و اینجوری تاثیرگذار باش و اینجوری مذکر خوبی باش!
[سورة النجم (۵۳): الآيات ۴۲ الى ۶۲]
وَ أَنَّ إِلى رَبِّكَ الْمُنْتَهى (۴۲)
و اينكه پايان [كار] به سوى پروردگار توست.
وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى (۴۳)
و هم اوست كه مىخنداند و مىگرياند.
وَ أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْيا (۴۴)
و هم اوست كه مىميراند و زنده مىگرداند.
وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى (۴۵)
و هم اوست كه دو نوع مىآفريند: نر و ماده،
مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنى (۴۶)
از نطفهاى چون فرو ريخته شود.
وَ أَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرى (۴۷)
و هم پديدآوردنِ [عالَمِ] ديگر بر [عهده] اوست.
وَ أَنَّهُ هُوَ أَغْنى وَ أَقْنى (۴۸)
و هم اوست كه [شما را] بىنياز كرد و سرمايه بخشيد.
وَ أَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرى (۴۹)
و هم اوست پروردگار ستاره «شِعرى».
وَ أَنَّهُ أَهْلَكَ عاداً الْأُولى (۵۰)
و هم اوست كه عاديان قديم را هلاك كرد.
وَ ثَمُودَ فَما أَبْقى (۵۱)
و ثمود را [نيز هلاك كرد] و [كسى را] باقى نگذاشت.
وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَ أَطْغى (۵۲)
و پيشتر [از همه آنها] قوم نوح را، زيرا كه آنان ستمگرتر و سركشتر بودند.
وَ الْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوى (۵۳)
و شهرها[ى سَدُوم و عاموره] را فروافكند.
فَغَشَّاها ما غَشَّى (۵۴)
پوشاند بر آن [دو شهر، از باران گوگردى] آنچه را پوشاند.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكَ تَتَمارى (۵۵)
پس به كدام يك از نعمتهاى پروردگارت ترديد روا مىدارى؟
هذا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولى (۵۶)
اين [پيامبر نيز] بيمدهندهاى از [جمله] بيمدهندگان نخستين است.
أَزِفَتِ الْآزِفَةُ (۵۷)
[وه چه] نزديك گشت قيامت.
لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ كاشِفَةٌ (۵۸)
جز خدا كسى آشكاركننده آن نيست.
أَ فَمِنْ هذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ (۵۹)
آيا از اين سخن عجب داريد؟
وَ تَضْحَكُونَ وَ لا تَبْكُونَ (۶۰)
و مىخنديد و نمىگرييد؟
وَ أَنْتُمْ سامِدُونَ (۶۱)
و شما در غفلتيد.
فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَ اعْبُدُوا (۶۲)
پس خدا را سجده كنيد و بپرستيد.
تفسیر علیّبنابراهیم رحمة الله علیه:
فِی قَولِهِ: أَزِفَتِ الاَْزِفَةُ:
قَالَ: قَرُبَتِ القِیَامَةُ.
دربارهی آیهی: أَزِفَتْ الآزِفَةُ گفت:
یعنی قیامت نزدیک شد.
«قیامت نزدیک شد» یعنی چی شد؟!
انگاری وقتی قبض و بسط نور قلبتو میفهمی، همین الآن بهشت و جهنم افکار و اقوال و رفتارتو میبینی و میفهمی و پی به درستی و نادرستی اونها میبری و از روی اخم ولیّ خدا و تاریکی قلبت، میفهمی اگه در این حال بمیری، چه قیامت و رستاخیز شومی در انتظارته، لذا فورا استغفار میکنی تا کار به اونجا نکشه! پس ببین چجوری با فهم نور و ظلمت قلبت، قیامت، همین الآن، اینجوری به قلبت نزدیک میشه! این همون نور علمی است بنام «آزفة» که همین الآن عاقبتتو و قیامتتو ببینی و دلت به حال خودت بسوزه و دست از اشتباه و معصیت برداری، ان شاء الله تعالی.
وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ
و آنها را از آن روزِ قريب الوقوع بترسان!
اخم خدای مهربان،
اهل نور رو از فکر و گفتار و رفتاری که بوی آتش جهنم میدهد، میترساند!
به این میگن: نذیر نورانی!
به این میگن: نورِ پیشقراولی که قبل از هر چیزی، بهت خبر میده که اشتباه کردی!
تا فورا استغفار کنی و با کمک نورت، جبرانش کنی!
قبل از اینکه اون روز فرا برسه که معذرتخواهی هیچکسی پذیرفته نخواهد شد!
[سورة غافر (۴۰): الآيات ۱۸ الى ۲۰]
وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ
إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَناجِرِ كاظِمِينَ
ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَ لا شَفِيعٍ يُطاعُ (۱۸)
و آنها را از آن روزِ قريب[الوقوع] بترسان،
آنگاه كه جانها به گلوگاه مىرسد در حالى كه اندوه خود را فرومىخورند.
براى ستمگران نه يارى است و نه شفاعتگرى كه مورد اطاعت باشد.
يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ (۱۹)
[خدا] نگاههاى دزدانه و آنچه را كه دلها نهان مىدارند، مىداند.
وَ اللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ
وَ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ
إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ (۲۰)
و خداست كه به حقّ داورى مىكند،
و كسانى را كه در برابر او مىخوانند [عاجزند و] به چيزى داورى نمىكنند؛
در حقيقت، خداست كه خود شنواى بيناست.
امام سجاد علیه السلام:
وَ اعْلَمْ يَا ابْنَ آدَمَ
أَنَّ مِنْ وَرَاءِ هَذَا أَعْظَمَ وَ أَفْظَعَ وَ أَوْجَعَ لِلْقُلُوبِ يَوْمَ الْقِيَامَة
ذلِکَ یَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِکَ یَوْمٌ مَشْهُودٌ
یَجْمَعُ اللَّهُ عزّوجلّ فِیهِ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ
ذَلِکَ یَوْمٌ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ وَ تُبَعْثَرُ فِیهِ الْقُبُورُ
وَ ذَلِکَ یَوْمُ الْآزِفَهًِْ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَی الْحَناجِرِ کاظِمِینَ
وَ ذَلِکَ یَوْمٌ لَا تُقَالُ فِیهِ عَثْرَهًٌْ
وَ لَا یُؤْخَذُ مِنْ أَحَدٍ فِدْیَهًٌْ
وَ لَا تُقْبَلُ مِنْ أَحَدٍ مَعْذِرَهًٌْ.
وَ لَا لِأَحَدٍ فِيهِ مُسْتَقْبَلُ تَوْبَةٍ
لَيْسَ إِلَّا الْجَزَاءَ بِالْحَسَنَاتِ وَ الْجَزَاءَ بِالسَّيِّئَاتِ
فَمَنْ كَانَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ عَمِلَ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا مِثْقَالَ ذَرَّةٍ مِنْ خَيْرٍ وَجَدَهُ
وَ مَنْ كَانَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ عَمِلَ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا مِثْقَالَ ذَرَّةٍ مِنْ شَرٍّ وَجَدَه.
بدان اى پسر آدم!
در پى اين وضع، رويدادى در پيش است بزرگتر، جگر خراشتر و دل آزارتر
كه اين همان روز رستخيز است.
اين روزى است كه مردم در آن گرد مىآيند و روزى است عيان،
كه خداوند عزّ و جلّ در آن پيشينيان و پسينيان را جمع مىكند،
اين روزى است كه در صور دميده مىشود و هر آنكه در گور است محشور مىگردد.
اين روز آزفه است،
هنگامى كه دلها از هراس به گلو مىرسند و خشم خود را فرو مىخورند،
اين روزى است كه از لغزش كسى چشمپوشى نمىشود
و از هيچ كس سر بها نگيرند
و از كسى پوزش نپذيرند
و توبه كسى را قبول نكنند،
و در آن روز نباشد، مگر ديدن پاداش و جزاى كارهاى خير و حسنات
و ديدن سزا و كيفر تبهكاريها و سيئات.
هر كس از مؤمنان باشد و در اين دنيا ذرّهاى كار نيك كرده باشد، آن را دريابد،
و هر مؤمنى در اين دنيا ذرّهاى بد كرده باشد، آن را دريابد.