Fly from darkness to light:
With the help of your guardian angel’s light, cross from darkness to light. God turns my darkness into light. In fact, it is God who, by the light creation of the guardian angel, has provided for me the passage through the darkness of jealousy of my inner world towards the light of eternal liberation. Zip-line is a beautiful example of understanding the concept of the word “عبر”. The guardian angel gives us a goal pass.
“Life is not revenge. Life is forgiveness.”
outer world examples- inner world feeling
… And verses from the Holy Quran
#emotionallanguage #jealousy #Angel&Devil #InnerVoice #permission #Halal&Haram #passing
«عبر» یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«عَبَرْتُ النَّهْرَ: قطعته الى الجانب الآخر»
«عَبَرْتُ الطريق»
(عبور، عابر، معبر)
+ «عبرانی»
«عَبِرَ مِنْهُ: از او پند گرفت.»:
از آیاتی و رسلی پند بگیر! عبرت بگیر!
«اعتبرت الدراهم»:
آیات رو بشمار! نور آیات رو بشمار!
+ «عدد – عَدَدْتُ الدَّرَاهِمَ»
پرواز و عبور از تاریکی به نور:
با کمک نور فرشته نگهبان خود ، از تاریکی به نور عبور کنید.
خدای مهربان تاریکی من را به نور تبدیل می کند.
در حقیقت، این خداست که با خلقت نور فرشته نگهبان، عبور از تاریکی حسادت دنیای درونی من را به سوی نور رهایی ابدی، برای من فراهم کرده است.
Zip-line یک مثال زیبا برای درک مفهوم کلمه “عبر” است.
فرشته نگهبان، به ما پاسِ گل میدهد.
“زندگی انتقام نیست. زندگی بخشش است.“
مثالهای دنیای خارج – احساس دنیای درونی
… و آیاتی از قرآن کریم
عبور از نار حسادت به نور ولایت،
عبور از سمت نادانی به سمت دانایی،
عبور از جهل به سمت علم،
عبور از قبله حسد به قبله نور ولایت،
عبور از خودپرستی به خداپرستی،
تغییر و عبور از قبله بیت المقدس به قبله مسجد الحرام،
اونایی که به اونطرف عبور میکنن، میشن معتبر! میشن اهل عبرت.
(اهل یقین، اهل عبرت)،
اینطرف خبری نیست! همۀ خبرا اونطرفه!
کسیکه که پولها رو نشمرده، نمیدونه چقدره! اما وقتی شمرد، حالا باخبره که چقدر پوله!
لذا وقتی شمرد و دانست، میگه: «اعتبرت الدراهم»
« password»: «كلمه عُبُور»
the unique password creation!
+ «اسم الله»
+ «اسم اعظم»
«كلمۀ عُبُور»:
«password» نام زیبای معالم ربانی صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست که اهل نور یقین در دل شرایط تقدیرات و نار آیات عرضه شده، با بکار بردن این پسورد، به مرحله نور آیات، عبور میکنند! پس برای خروج از تاریکی و قبض قلب، و ورود به نور و بسط قلب، دانستن این پسورد الزامی است! درس عبرت گرفتن از آیات، فقط با یادآوری معالم ربانی و عمل به این علوم در دل شرایط ممکن خواهد بود! کسب اعتبار و امتیاز از فرصتهای ایجاد شده، فقط با دانستن این پسورد امکانپذیر است و بس «the unique password»!
داشتن «تاریخ اعتبار» برای یک کالا امری ضروری است!
اهل یقین به اعتبار صاحب نور خود «بِاعْتِبَارِهِ» چک میکشند!
و با تولید عمل صالح، نزد آل محمد ع دارای امتیاز و اجر و قرب میشوند!
واحد اندازه گیری و واحد اعتبارسنجی، عمل به معالم ربانی صاحبان نور است! + «وزن»
شنیدی میگن: به عبارت دیگر! به تعبیر دیگر!
در واقع باید دید که حوادث، به تعبیر صاحبان نور چه معنا و مفهومی در بر دارد.
«هَذَا عِبارَةٌ عَنْ كذا»: اين به معناى آن است که …
+ «اسم و معنی»: معنی، همان تعبیر است.
[عبرت – طاق یا جفت]:
با توجه به مبحث زیبای «طاق یا جفت – خسا ام زکا»
و مفهومی که کتاب مقاییس اللغة از واژه عبر ارائه نموده:
«عبر، النفوذ و المضىّ في الشيء، مجاوزة عن جريان أو أمر أو حالة»
این استنباط و برداشت از واژه «عبر» زیباست:
در واقع اهل یقین تا وقتیکه از نار آیت، به نور آیت عبور ننماید، هنوز طاق است و به وضعیت جفت و زوج و قرین شدن با نور علم، در دل شرایط، نرسیده است، اما همینکه این نور به قلبش عنایت شد، عبرت میگیرد و نور میگیرد و علم اخذ میکند و اعتبار کسب میکند و این همان داستان تکراری و زیبای از تاریکی تا نور است!
از عرفات تا سرزمین منا و کعبه!
فرایند ولایة الله برای اهل ایمان: یخرجهم من الظلمات الی النور!
عبرت یعنی اینکه طاقی، جفت شود! قبض، به بسط تبدیل شود.
عبرت یعنی فرمول 1+1
@@@
«يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصارِ»
دانستن مکانیسم نورانی بمنظور عبور قلبها از تاریکی به نور!
[سورة النور (24): الآيات 41 الى 46] :
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِما يَفْعَلُونَ (41)
آيا ندانستهاى كه هر كه [و هر چه] در آسمانها و زمين است براى خدا تسبيح مىگويند، و پرندگان [نيز] در حالى كه در آسمان پر گشودهاند [تسبيح او مىگويند]؟ همه ستايش و نيايش خود را مىدانند، و خدا به آنچه مىكنند داناست.
وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ (42)
و فرمانروايى آسمانها و زمين از آنِ خداست، و بازگشت [همه] به سوى خداست.
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ وَ يُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِيها مِنْ بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ يَشاءُ يَكادُ سَنا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصارِ (43)
آيا ندانستهاى كه خدا[ست كه] ابر را به آرامى مىراند، سپس ميان [اجزاء] آن پيوند مىدهد، آنگاه آن را متراكم مىسازد، پس دانههاى باران را مىبينى كه از خلال آن بيرون مىآيد، و [خداست كه] از آسمان از كوههايى [از ابر يخزده] كه در آنجاست تگرگى فرو مىريزد؛ و هر كه را بخواهد بدان گزند مىرساند، و آن را از هر كه بخواهد باز مىدارد. نزديك است روشنى برقش چشمها را ببرد.
يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ
إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصارِ (44)
خداست كه شب و روز را با هم جابجا مىكند.
قطعاً در اين [تبديل] براى ديدهوران [درس] عبرتى است.
وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلى بَطْنِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلى رِجْلَيْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلى أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (45)
و خداست كه هر جنبندهاى را [ابتدا] از آبى آفريد. پس پارهاى از آنها بر روى شكم راه مىروند و پارهاى از آنها بر روى دو پا و بعضى از آنها بر روى چهار [پا] راه مىروند. خدا هر چه بخواهد مىآفريند. در حقيقت، خدا بر هر چيزى تواناست.
لَقَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ مُبَيِّناتٍ وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (46)
قطعاً آياتى روشنگر فرود آوردهايم، و خدا هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مىكند.
کربلا! آزمایش زیبای بزرگ الهی!
«بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ»
+ «وَ لِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنينَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً»
هدف ماموریت خطرناک کربلا برای صاحبان نور اینه:
لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ!
أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ!
[سورة إبراهيم (۱۴): الآيات ۱ الى ۳]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الر
كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ
لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ
إِلى صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ (۱)
الف، لام، راء.
كتابى است كه آن را به سوى تو فرود آورديم
تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاريكيها به سوى روشنايى بيرون آورى:
به سوى راه آن شكست ناپذير ستوده.
اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ
وَ وَيْلٌ لِلْكافِرِينَ مِنْ عَذابٍ شَدِيدٍ (۲)
خدايى كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست،
و واى بر كافران از عذابى سخت.
الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَى الْآخِرَةِ
وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً
أُولئِكَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ (۳)
همانان كه زندگى دنيا را بر آخرت ترجيح مىدهند
و مانع راه خدا مىشوند و آن را كج مىشمارند.
آنانند كه در گمراهى دور و درازى هستند.
[سورة إبراهيم (۱۴): الآيات ۴ الى ۶]
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ
فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ
وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (۴)
و ما هيچ پيامبرى را جز به زبان قومش نفرستاديم، تا [حقايق را] براى آنان بيان كند.
پس خدا هر كه را بخواهد بىراه مىگذارد و هر كه را بخواهد هدايت مىكند،
و اوست ارجمند حكيم.
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ
وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ (۵)
و در حقيقت، موسى را با آيات خود فرستاديم [و به او فرموديم] كه
قوم خود را از تاريكيها به سوى روشنايى بيرون آور،
و روزهاى خدا را به آنان يادآورى كن،
كه قطعاً در اين [يادآورى]، براى هر شكيباىِ سپاسگزارى عبرتهاست.
وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنْجاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ
وَ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ
وَ فِي ذلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ (۶)
و [به خاطر بياور] هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت:
«نعمت خدا را بر خود به ياد آوريد، آنگاه كه شما را از فرعونيان رهانيد،
[همانان] كه بر شما عذاب سخت روا مىداشتند،
و پسرانتان را سر مىبريدند و زنانتان را زنده مىگذاشتند،
و در اين [امر] براى شما از جانب پروردگارتان آزمايشى بزرگ بود.
… و ادمۀ سورۀ زیبای ابراهیم ع در قسمت نور قرآن 14 …
فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ
[سورة الحشر (59): الآيات 1 الى 5] :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ
وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (1)
آنچه در آسمانها و در زمين است تسبيحگوىِ خداى هستند،
و اوست شكستناپذير سنجيدهكار.
هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ
ما ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ
فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا
وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ
فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ (2)
اوست كسى كه، از ميان اهل كتاب كسانى را كه كفر ورزيدند در نخستين اخراج [از مدينه] بيرون كرد.
گمان نمىكرديد كه بيرون روند
و خودشان گمان داشتند كه دژهايشان در برابر خدا مانع آنها خواهد بود،
و[لى] خدا از آنجايى كه تصوّر نمىكردند بر آنان درآمد و در دلهايشان بيم افكند،
[به طورى كه] خود به دست خود و دست مؤمنان خانههاى خود را خراب مىكردند.
پس اى ديدهوران، عبرت گيريد.
وَ لَوْ لا أَنْ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْجَلاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيا
وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابُ النَّارِ (3)
و اگر خدا اين جلاى وطن را بر آنان مقرّر نكرده بود، قطعاً آنها را در دنيا عذاب مىكرد
و در آخرت [هم] عذاب آتش داشتند.
ذلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ
وَ مَنْ يُشَاقِّ اللَّهَ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ (4)
اين [عقوبت] براى آن بود كه آنها با خدا و پيامبرش در افتادند؛
و هر كس با خدا دراُفتد؛ [بداند كه] خدا سختكيفر است.
ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَلى أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللَّهِ
وَ لِيُخْزِيَ الْفاسِقِينَ (5)
آنچه درخت خرما بريديد يا آنها را [دست نخورده] بر ريشههايشان بر جاى نهاديد، به فرمان خدا بود،
تا نافرمانان را خوار گرداند.
+ «وَ لَا يَصِحُّ الِاعْتِبَارُ إِلَّا لِأَهْلِ الصَّفَا وَ الْبَصِيرَةِ»
[سورة الحديد (57): الآيات 7 الى 10] : « لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ »
آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ أَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ (7)
به خدا و پيامبر او ايمان آوريد، و از آنچه شما را در [استفاده از] آن، جانشين [ديگران] كرده، انفاق كنيد. پس كسانى از شما كه ايمان آورده و انفاق كرده باشند، پاداش بزرگى خواهند داشت.
وَ ما لَكُمْ لا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَ قَدْ أَخَذَ مِيثاقَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (8)
و شما را چه شده كه به خدا ايمان نمىآوريد و [حال آنكه] پيامبر [خدا] شما را دعوت مىكند تا به پروردگارتان ايمان آوريد، و اگر مؤمن باشيد، بىشكّ [خدا] از شما پيمان گرفته است.
هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلى عَبْدِهِ آياتٍ بَيِّناتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ إِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ (9)
او همان كسى است كه بر بنده خود آيات روشنى فرو مىفرستد، تا شما را از تاريكيها به سوى نور بيرون كشاند. و در حقيقت، خدا [نسبت] به شما سخت رؤوف و مهربان است.
وَ ما لَكُمْ أَلاَّ تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ أُولئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا وَ كُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ (10)
و شما را چه شده كه در راه خدا انفاق نمىكنيد و [حال آنكه] ميراث آسمانها و زمين به خدا تعلّق دارد؟ كسانى از شما كه پيش از فتح [مكّه] انفاق و جهاد كردهاند، [با ديگران] يكسان نيستند. آنان از [حيث] درجه بزرگتر از كسانىاند كه بعداً به انفاق و جهاد پرداختهاند. و خداوند به هر كدام وعده نيكو داده است، و خدا به آنچه مىكنيد آگاه است.
الإمامُ الباقرُ عليه السلام في قولهِ تعالى:
« اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ- إلى قولهِ- وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ»
فهذا مَثَلٌ ضَرَبَهُ اللَّهُ لِلمؤمنِ،
قالَ: فالمؤمنُ يَتَقلَّبُ في خَمسَةٍ مِن النُّورِ، مَدخَلُهُ نُورٌ، ومَخرَجُهُ نُورٌ، وعِلمُهُ نُورٌ، وكلامُهُ نُورٌ، ومَصيرُهُ يَومَ القِيامَةِ إلَى الجَنّةِ نُورٌ.
امام باقر عليه السلام درباره آيه «خدا نور آسمانها و زمين است … خدا مثلها را براى مردم مىزند» فرمود: اين مَثَلى است كه خداوند درباره مؤمن زده است.
حضرت فرمود: مؤمن در پنج نور غوطه مىخورد: درونْ شدش نور است، برون شدش نور است، علمش نور است، سخنش نور است و حركتش به سوى بهشت در روز قيامت، نور است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
مَثَلُ المُنافقِ كمَثَلِ الشّاةِ العائرَةِ بَينَ الغَنَمَينِ، تَعِيرُ إلى هذهِ مَرّةً وإلى هذهِ مَرّةً لا تَدري أَيُّهما تَتبَعُ.
حكايت منافق، حكايت گوسفندى است كه ميان دو رمه گوسفند سرگردان است؛ گاه به طرف اين رمه مىرود و گاه به طرف آن رمه و نمىداند دنبال كدام يك برود.
[سورة الأحزاب (33): الآيات 41 الى 48] : « لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ »
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً (41)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را ياد كنيد، يادى بسيار.
وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً (42)
و صبح و شام او را به پاكى بستاييد.
هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً (43)
اوست كسى كه با فرشتگان خود بر شما درود مىفرستد تا شما را از تاريكيها به سوى روشنايى برآورد، و به مؤمنان همواره مهربان است.
تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلامٌ وَ أَعَدَّ لَهُمْ أَجْراً كَرِيماً (44)
درودشان -روزى كه ديدارش كنند- سلام خواهد بود، و براى آنان پاداشى نيكو آماده كرده است.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً (45)
اى پيامبر، ما تو را [به سِمَتِ] گواه و بشارتگر و هشداردهنده فرستاديم،
وَ داعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِيراً (46)
و دعوتكننده به سوى خدا به فرمان او، و چراغى تابناك.
وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلاً كَبِيراً (47)
و مؤمنان را مژده دِه كه براى آنان از جانب خدا بخشايشى فراوان خواهد بود.
وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ دَعْ أَذاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ وَكِيلاً (48)
و كافران و منافقان را فرمان مبَر، و از آزارشان بگذر و بر خدا اعتماد كن و كارسازى [چون] خدا كفايت مىكند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
مَثَلي ومَثَلُ ما بَعَثَني اللَّهُ بهِ كمَثَلِ رجُلٍ أتى قَوماً فقالَ: ياقَومُ، إنّي رأيتُ الجَيشَ بعَيني، وإنّي أنا النَّذيرُ العُريانُ، فالنَّجاءَ النَّجاءَ! فأطاعَتهُ طائفَةٌ مِن قَومٍ، فأدلَجوا وانطَلَقوا على مَهلِهِم فنَجَوا، وكَذّبَتهُ طائفَةٌ مِنهُم فأصبَحوا مكانَهُم، فصَبَّحَهُمُ الجَيشُ فأهلَكَهُم واجتاحَهُم، فذلكَ مَثَلُ مَن أطاعَني واتَّبَعَ ماجِئتُ بهِ، ومَثَلُ مَن عَصاني وكَذّبَ بما جِئتُ بهِ مِن الحقِّ.
حكايت من و آنچه خداوند مرا به آن مبعوث كرده، حكايت مردى است كه نزد مردمى مىرود و مىگويد: اى مردم! من با چشم خود لشكر [دشمن] را ديدم و همانا من هشدار دهنده آشكار و بىپردهام. خود را برهانيد! خود را برهانيد! پس، گروهى از آن مردم اطاعتش مىكنند و شب هنگام رهسپار مىشوند و به آرامى پيش مىروند و نجات مىيابند؛ و گروهى از ايشان سخن او را دروغ مىشمارند و شب را در جاى خود مىگذرانند و آن لشكرسپيده دم بر ايشان مىتازد و همه را قلع و قمع مىكند. اين است حكايت كسى كه از من اطاعت كند و ازآنچه آوردهام پيروى نمايد و حكايت كسى كه از من نافرمانى كند و آنچه را از حق آوردهام دروغ شمارد.
امام على عليه السلام:
إِنَّ فِي كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَ عِبْرَةً لِذَوِي الْأَلْبَابِ وَ الِاعْتِبَارِ.
به راستى كه در هر چيزى براى خردمندان و پندآموزان، پند و عبرتى است.
لأهلِ الاعتِبارِ تُضرَبُ الأمثالُ.
مثلها، براى عبرتآموزان زده مىشود.
فَيالَها أمثالًا صائبَةً، ومَواعِظَ شافِيةً، لَو صادَفَت قلُوباً زاكِيَةً، وأسماعاً واعِيَةً، وآراءً عازِمَةً، وألباباً حازِمَةً!
وه كه چه مثلهاى درست و پندهاى شفابخشى! [البته] اگر با دلهايى پاك و گوشهايى شنوا و انديشههايى استوار و خردهايى محكم و دورانديش، برخورد كنند.
وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ.
و اين مَثلها را براى مردم مىزنيم، و [لى] جز دانشوران آنها را درنمىيابند.
If you want your heart to immediately understand the luminous words of the guardian angel, you must disable your jealousy.
يا عيسى، لا تَستَيقِظَنَّ عاصِياً، و لا تَستَنبِهَنَّ لاهِياً، وَ افطِم نَفسَكَ عَنِ الشَّهَواتِ الموبِقاتِ، و كُلُّ شَهوَةٍ تُباعِدُكَ مِنّي فَاهجُرها، وَ اعلَم أنَّكَ مِنّي بِمَكانِ الرَّسولِ الأَمينِ.
اى عيسى! بيدارى خود را به معصيت و غفلت مگذران، و نفس خويش را از خواهشهاى نابود كننده بازگير، و هر درخواستى كه تو را از من دور مىكند، از آن دورى كن، و بدان كه تو در نزد من جايگاه فرستادهاى امين را دارى.
[سورة الطلاق (65): الآيات 11 الى 12] : « لِيُخْرِجَ … مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ »
رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صالِحاً يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً (11)
پيامبرى كه آيات روشنگر خدا را بر شما تلاوت مىكند، تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند از تاريكيها به سوى روشنايى بيرون بَرد، و هر كس به خدا بگرود و كار شايسته كند او را در باغهايى كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است، درمىآورد، جاودانه در آن مىمانند. قطعاً خدا روزى را براى او خوش كرده است.
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً (12)
خدا همان كسى است كه هفت آسمان و همانند آنها هفت زمين آفريد. فرمان [خدا] در ميان آنها فرود مىآيد، تا بدانيد كه خدا بر هر چيزى تواناست، و به راستى دانش وى هر چيزى را در بر گرفته است.
«عبور» از تاریکی به نور با «مکانیسم نورانی» مثل زیپلاین!