[سورة المطففين (83): الآيات 1 الى 17]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ (1)
واى بر كمفروشان،
الَّذِينَ إِذَا اكْتالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ (2)
كه چون از مردم پيمانه ستانند، تمام ستانند؛
وَ إِذا كالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ (3)
و چون براى آنان پيمانه يا وزن كنند، به ايشان كم دهند.
أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ (4)
مگر آنان گمان نمىدارند كه برانگيخته خواهند شد؟
لِيَوْمٍ عَظِيمٍ (5)
[در] روزى بزرگ:
يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ (6)
روزى كه مردم در برابر پروردگار جهانيان به پاى ايستند.
كَلاَّ إِنَّ كِتابَ الفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ (7)
نه چنين است [كه مىپندارند]، كه كارنامه بدكاران در «سجّين» است.
وَ ما أَدْراكَ ما سِجِّينٌ (8)
و تو چه دانى كه «سجّين» چيست؟
كِتابٌ مَرْقُومٌ (9)
كتابى است نوشتهشده.
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (10)
واى بر تكذيبكنندگان در آن هنگام:
الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ (11)
آنان كه روز جزا را دروغ مىپندارند.
وَ ما يُكَذِّبُ بِهِ إِلاَّ كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ (12)
و جز هر تجاوزپيشه گناهكارى آن را به دروغ نمىگيرد.
إِذا تُتْلى عَلَيْهِ آياتُنا قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ (13)
[همان كه] چون آيات ما بر او خوانده شود، گويد: «[اينها] افسانههاى پيشينيان است.»
كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ (14)
نه چنين است، بلكه آنچه مرتكب مىشدند زنگار بر دلهايشان بسته است.
كَلاَّ إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ (15)
زهى پندار، كه آنان در آن روز، از پروردگارشان سخت محجوبند.
ثُمَّ إِنَّهُمْ لَصالُوا الْجَحِيمِ (16)
آنگاه به يقين، آنان به جهنّم درآيند.
ثُمَّ يُقالُ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ (17)
سپس [به ايشان] گفته خواهد شد: «اين همان است كه آن را به دروغ مىگرفتيد.»
[سورة المطففين (83): الآيات 18 الى 36]
كَلاَّ إِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ (18)
نه چنين است، در حقيقت، كتاب نيكان در «علّيّون» است.
وَ ما أَدْراكَ ما عِلِّيُّونَ (19)
و تو چه دانى كه «علّيّون» چيست؟
كِتابٌ مَرْقُومٌ (20)
كتابى است نوشتهشده.
يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ (21)
مقرّبان آن را مشاهده خواهند كرد.
إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ (22)
براستى نيكوكاران در نعيم [الهى] خواهند بود.
عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ (23)
بر تختها [نشسته] مىنگرند.
تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ (24)
از چهرههايشان طراوت نعمت [بهشت] را درمىيابى.
يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ (25)
از بادهاى مُهرشده نوشانيده شوند.
خِتامُهُ مِسْكٌ وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ (26)
[بادهاى كه] مُهر آن، مُشك است، و در اين [نعمتها] مشتاقان بايد بر يكديگر پيشى گيرند.
وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ (27)
و تركيبش از [چشمه] «تسنيم» است:
عَيْناً يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ (28)
چشمهاى كه مقرّبان [خدا] از آن نوشند.
إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ (29)
[آرى، در دنيا] كسانى كه گناه مىكردند، آنان را كه ايمان آورده بودند به ريشخند مىگرفتند.
وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغامَزُونَ (30)
و چون بر ايشان مىگذشتند، اشاره چشم و ابرو با هم ردّ و بدل مىكردند.
وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ (31)
و هنگامى كه نزد خانواده[هاى] خود بازمىگشتند، به شوخطبعى مىپرداختند.
وَ إِذا رَأَوْهُمْ قالُوا إِنَّ هؤُلاءِ لَضالُّونَ (32)
و چون مؤمنان را مىديدند، مىگفتند: «اينها [جماعتى] گمراهند.»
وَ ما أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حافِظِينَ (33)
و حال آنكه آنان براى بازرسى [كار]شان فرستاده نشده بودند.
فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ (34)
و[لى] امروز، مؤمنانند كه بر كافران خنده مىزنند.
عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ (35)
بر تختها[ى خود نشسته]، نظاره مىكنند.
هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُونَ (36)
[تا ببينند] آيا كافران به پاداش آنچه مىكردند رسيدهاند؟