The Sky Above! The Earth Below!
The Earth Respects The Sky!
«ارض» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«أَرْضٌ أَرِيضةٌ: زكيَّةٌ كريمة مُخَيِّلةٌ للنبت و الخير»
«زمین حاصلخیز + بذر مرغوب»
«تَأَرَّضَ النبت: تمكّن على الأرض فكثر،
آن گياه در زمين ريشه گرفت و زياد شد.»
«الأَرْضُ: أسفلُ قوائِم الدابة»
«الارض: فَكُلُّ شَيءٍ يَسفُلُ و يُقابِلُ السَّماءَ»
«مافوق – مادون»
«يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ – مِنْ دُونِ اللَّهِ»
«بالادست – زیردست»
«لیدر – فالوئر»
«اصل – فرع»
+ «علو» + «سفل»
عالَم بالا – عالَم سفلی
«يُقال لأعْلَى الفَرس سَماءٌ و لِقوائمه أرْض»
«ارض» 461 بار در قرآن تکرار شده.
«سمو» 493 بار در قرآن تکرار شده.
«وَ لِمَ سُمِّيَتِ السَّمَاءُ سَمَاءً؟
وَ سُمِّيَتِ السَّمَاءُ سَمَاءً لِأَنَّهَا وَسْمُ الْمَاءِ يَعْنِي مَعْدِنَ الْمَاءِ»
+ «همسایۀ نورانی! نور مجاور! قطع متجاورات! باب مستجار!»
[ارض – زکو]:
«أَرْضٌ أَرِيضةٌ: زكيَّةٌ»
«و أَرْضٌ أَرِضةٌ و أَرِيضةٌ بَيِّنة الأَراضة: زكيَّةٌ كريمة مُخَيِّلةٌ للنبت و الخير»:
«أَرْضٌ أَرِيضةٌ: زكيَّةٌ» قلب اهل یقین همان زمین حاصلخیز است که خوب پذیرای بذر مرغوب علوم ربانی است لذا از جفت شدن زیبا و مناسب این بذر و این زمین، قطعا انتظار میوههای شیرین از درختان این سرزمین داشته باش که همه رو متعجب خواهد کرد.
در کتاب لغت عرب مینویسند:
«أَرِضَتِ الأَرْضُ تأْرَضُ أَرَضاً إِذا خَصِبَت و زَكا نباتُها. و أَرْضٌ أَرِيضةٌ أَي مُعْجِبة.»
«تَأَرَّضَ النبت: تمكّن على الأرض فكثر، آن گياه در زمين ريشه گرفت و زياد شد.»
«زمین حاصلخیز – خاک حاصلخیز – باروری خاک»
+ «خصب: خصوبة التربة»: «Soil fertility»
«مكانٌ مخْصِبٌ: جاى پرگياه و با بركت»:
نور ولایت، فرایند فرتیلیزاسیون (باروری) است!
+ «ریع: أَرْضٌ مَرِيعَةٌ: خِصْبَةٌ»
ارض + سماء
∞=1+1
به قلب ما میگن ارض، و به نور ولایت علمی صاحبان نور میگن سماء!
+ «دلو – سلسله مراتب نورانی!»
یعنی همون 1+1
با این بیان که یکی علیا است و دیگری سفلی!
یکی مافوق است و دیگری مادون!
یکی سماء است و دیگری ارض!
باران رحمت همیشه از سماء به ارض میبارد!
قلب ما اسامی زیادی دارد که هر کدام، معنایی را به ما میفهماند.
یکی از اسامی قلب، ارض است.
مِنْ هَذِهِ إِلَى هَذِهِ!
از آسمان به زمین!
از زمین به آسمان!
مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى
ارض قلب، با نزولات رحمت آسمان نورانیاش، مسیر رو به بالا را طی میکند!
+ «رقی» + «صعد» + «عرج – معراج»
+ «سجد»
«از زمین به آسمان!»
+ «قصو – مسجد الاقصی»:
[القُصْوَى: ضِدّ الدُّنيا]:
+ [مِنْ هَذِهِ «الْكَعْبَةِ» إِلَى هَذِهِ «السَّمَاءِ»]:
از زمین به آسمان!
+ پرواز «کهیئة الطیر»
نقطه شروع (نزدیک) معراج علمی:
مسجد الحرام، مِن … [مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ]: «قُرىً ظاهِرَةً»
نقطه انتهاء (دور) معراج علمی:
مسجد الاقصی، إِلَى … [إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بارَكْنا حَوْلَهُ]: «الْقُرَى الَّتي بارَكْنا فيها»
… و اینجا زمین قلب اهل یقین است که با نور کعبه صاحبان نور خویش منور گردیده و از حالا به بعد رو به آسمان نورانی ولایت علمی آل محمد ع، در دل شرایط، پر میکشد و بالا میرود «معراج علمی».
معراج ذرّیّۀ نورانی!
از زمین به آسمان!
[سورة الإسراء (۱۷): الآيات ۱ الى ۳]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بارَكْنا حَوْلَهُ
لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ (۱)
منزّه است آن [خدايى] كه بندهاش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الأقصى -كه پيرامون آن را بركت دادهايم- سير داد، تا از نشانههاى خود به او بنمايانيم، كه او همان شنواى بيناست.
وَ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ
أَلاَّ تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِي وَكِيلاً (۲)
و كتاب آسمانى را به موسى داديم و آن را براى فرزندان اسرائيل رهنمودى گردانيديم كه:
زنهار، غير از من كارسازى مگيريد،
ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كانَ عَبْداً شَكُوراً (۳)
[اِى] فرزندانِ كسانى كه [آنان را در كشتى] با نوح برداشتيم. راستى كه او بندهاى سپاسگزار بود.
مسجد دور – مسجد نزدیک
مسجد الاقصی – مسجد الحرام
داستان تغییر قبله!
قبله اول مسجد الاقصی – قبله دوم مسجد الحرام:
داستان عجیبی است!
مسجد الاقصی، نماد قرای مبارکه است و مسجد الحرام نماد قرای ظاهره!
اگه قرار بود قبله، تا آخر، نامرئی و دور باقی بماند، کار، سخت و غیر ممکن میشد،
این بود که رسول خدا ص خواهان شرایط راحتی برای دسترسی ما به قبله مرئی و نزدیک بودند که چشم به آسمان دوخته بودند، تا قبله از مسجد دور به مسجد نزدیک تغییر یابد، یعنی ظاهر شدن قرای ظاهره، یعنی نزدیک شدن و آشکار شدن قبلۀ مرئی!
معارین حسود، که به قبلۀ نزدیک حسد میورزند، خواهان تغییر قبله از مسجد الحرام به مسجد الاقصی هستند و این دروغی است برای فرار از انجام وظیفه و إقرار به فضل علوم ربانی!
تلاش اهل حسادت برای این است که هر چه رسول خدا ص رشتهاند، را پنبه کنند!
اصلا معراج علمی از مسجد الحرام آغاز می شود نه از مسجد الاقصی!
یعنی باید با یاد صاحبان نور به معراج علمی آل محمد ع موفق گردیم، ان شاء الله تعالی.
[ارض و سماء – ملک سلیمان – قبض و بسط – «طوی»] :
[سورة الزمر (۳۹): الآيات ۶۷ الى ۷۰]
آیه بسیار مهم برای «قبض و بسط»
وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ
وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ
وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ
سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ (۶۷)
و خدا را آنچنان كه بايد به بزرگى نشناختهاند،
و حال آنكه روز قيامت زمين يكسره در قبضه [قدرت] اوست،
و آسمانها درپيچيده به دست اوست؛
او منزّه است و برتر است از آنچه [با وى] شريك مىگردانند.
کسی که قبض و بسط نور قلبش را نشناخته باشد،
خدا را آنچنان كه بايد به بزرگى نشناخته است.
این میشه معنی آیۀ «وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ»
+ «سلما لرجل – شرکاء متشاکسون»:
«سلما لرجل: بسط – شرکاء متشاکسون: قبض»
[+ ملک سلیمان – قبض و بسط] :
«وَ الْأَرْضُ … قَبْضَتُهُ … بِيَمِينِهِ»:
«وَ الْأَرْضُ بِيَمِينِهِ» – «وَ السَّماواتُ بِيَمِينِهِ»:
همه چیز توی مشت آل محمد ع است!
قبض و بسط قلب فقط کار ولی خداست!
+ «معرفة الامام بالنورانیة»
مالک قلوب، ولیّ خداست «قَبْضَتُهُ بِيَمِينِهِ»!
چجوری قلب رو قبض میکنه؟
آسمان علم ولایت که با نور وجود صاحبان نور به این قلب «وَ الْأَرْضُ» پرتوافشانی میکنه رو یهو از بالای قلب «وَ السَّماواتُ» درهم میپیچید «مَطْوِيَّاتٌ + طوی» و زمین قلب، که روشن بود، حالا بدون نور آسمانیاش «وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ» تاریک و قبض میشود «قَبْضَتُهُ»، کانه در قلب، قیامت بپا میشود «يَوْمَ الْقِيامَةِ».
قلب تاریک، حتما ناآرام میشود.
اهل یقین در مرحله قبض قلبی باید سریعا یاد علوم نورانی بیفتد «سلما لرجل» + «إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ» تا روشن شود.
اما اهل شک حسود، که سلما لرجل نیستند، برای تسکین حال خود در پی اندیشه اهل باطل میروند و با آنها مشورت و شراکت میکنند «عَمَّا يُشْرِكُونَ»
این حدیث امام صادق علیه السلام بسیار مهم و مربوط به مبحث مهم قبض و بسط است.
و حالا ربط بحث قبض و بسط با ملک سلیمان ع زیباست.
اینکه متوجه قبض و بسط قلبیات بشی و بدانی که این تاریکی و روشنایی قلبت به دست ولی خداست و تو خودت هیچ دخل و تصرفی در این کار نداری، متوجه میشی که امر و نهی ولی خدا رو داری درک میکنی و این امر و نهی رو اطاعت کردن، یعنی بهرهمندی از ملک سلیمان آل محمد ع، چون ملک یعنی اطاعت از مافوق، که اطاعت نیاز به درک دستورات مافوق داره و این درک، فقط کار قلب سلیم است که متوجه قبض و بسط میشود و قلب سلیم، قلبی است که سلما لرجل است.
«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً
رَجُلاً فيهِ شُرَكاءُ مُتَشاكِسُونَ
وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ
هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلاً
الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ»
اول آیه که میفرماید «وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ: و خدا را آنچنان كه بايد به بزرگى نشناختهاند» معلوم میشود فهم قصه قبض و بسط قلبی، راه فهم بزرگی خداوند است که میفهمی جز آل محمد ع کسی قدرت بر قبض و بسط قلبیات ندارند.
امام صادق علیه السلام:
عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ:
وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ
فَقَالَ يَعْنِي مِلْكَهُ لَا يَمْلِكُهَا مَعَهُ أَحَدٌ
وَ الْقَبْضُ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى فِي مَوْضِعٍ آخَرَ الْمَنْعُ
وَ الْبَسْطُ مِنْهُ الْإِعْطَاءُ وَ التَّوْسِيعُ
كَمَا قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ:
وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
يَعْنِي يُعْطِي وَ يُوَسِّعُ وَ يَمْنَعُ وَ يُضَيِّقُ
وَ الْقَبْضُ مِنْهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي وَجْهٍ آخَرَ الْأَخْذُ فِي وَجْهِ الْقَبُولِ مِنْهُ
كَمَا قَالَ:
وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ أَيْ يَقْبَلُهَا مِنْ أَهْلِهَا وَ يُثِيبُ عَلَيْهَا
قُلْتُ فَقَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ:
وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ
قَالَ الْيَمِينُ الْيَدُ وَ الْيَدُ الْقُدْرَةُ وَ الْقُوَّةُ
يَقُولُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ السَّمَوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِقُدْرَتِهِ وَ قُوَّتِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ.
سليمان بن مهران مىگويد:
از امام صادق عليه السّلام دربارۀ اين آيه پرسيدم كه خداوند فرموده است:
«تمام زمين در روز قيامت در قدرت خداوند است.»
آن حضرت فرمودند:
منظور اين است كه او پادشاه است و كسى ديگر به همراه خداوند پادشاه نمىباشد
و قبض از سوى خداوند در جاى ديگر منع است،
و بسط، وسعت دادن مىباشد،
بهطورى كه خداوند فرموده است:
«و خداوند بسته و باز مىكند و به سوى او برگردانده مىشوند.»
يعنى مىدهد و وسيع مىكند، و منع مىكند و تنگ خواهد كرد،
و قبض از سوى خداوند در جای ديگر، گرفتن است در وجه پذيرفتن آن،
همانطورى كه خداوند فرمود:
«خداوند صدقات را مىگيرد.»
يعنى صدقه را از اهلش قبول مىكند و به آن پاداش مىدهد.
عرض كردم:
پس اين فرمودۀ خداوند چيست كه فرموده است:
«و آسمانها در دست او پيچيده شده است.»
آن حضرت فرمودند:
منظور از (يمين) دست است و دست بهمعناى قدرت و قوّت مىباشد
و آسمانها به قدرت و توان او پيچيده شدهاند
و خداوند پاك و بالاتر از اين است كه به او شريك بياورند.
باز شدن درهای آسمان برای عاقل اهل نور، بمعنی غلبه عقل بر هوای نفس حسودش است
«سمو – علو و برتری – مافوق»،
نار آیت میرود و نورش باقی میماند،
ولی برای هوای نفس حسودی که تکذیب آیت میکند،
درهای نورانی و علمی آسمانی هرگز گشوده نخواهد شد:
«إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ».
فتح باب برای عقل متصل به نور آل محمد ع در دل شرایط عرضه آیت صورت میگیرد
و اینگونه نار آیت میرود و نورش میماند. «مسامات عقل – مسامات نفس»
سرّ السماوات – سرّ الارض
[سرّ السماوات و سرّ الارض]:
+ «الولایة سرّ الله – نور، راز پنهان!»
سر السماوات کیست و چیست؟!
سر الارض کیست و چیست؟!
«قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
« يَا مُحَمَّدُ صَلِّ بِالْمَلَائِكَةِ
فَقَدْ طَالَ شَوْقُهُمْ إِلَيْكَ !
… إِذَا رَجَعْتَ إِلَى الْأَرْضِ
فَأَقْرِئْ عَلِيّاً مِنَّا السَّلَامَ وَ أَعْلِمْهُ بِأَنَّا قَدْ طَالَ شَوْقُنَا إِلَيْهِ
… فَكُلَّمَا اشْتَقْنَا إِلَى رُؤْيَةِ عَلِيٍّ نَظَرْنَا إِلَى ذَلِكَ الْمَلَكِ فِي السَّمَاءِ فَأَقْرِئْ عَلِيّاً مِنَّا السَّلَامَ.»
هر کس واقعا شوق دیدار «فَكُلَّمَا اشْتَقْنَا» صاحبان نور «إِلَى رُؤْيَةِ عَلِيٍّ» را داشته باشد، همیشه جلوه نورانی و متبسم آنها را در گوشۀ نگاهش (آسمانِ زمینِ قلبش) دارد و این تمثال نورانی احراز هویت شده، مَلَکی است «نَظَرْنَا إِلَى ذَلِكَ الْمَلَكِ فِي السَّمَاءِ» شبیه صاحب نور، که نورش، قلب را روشناییِ غیر قابل وصفی میبخشد.
پس قلب«ارض» عاقل، آسمانی «سماء» دارد [اقرار به فضل علوم ربانی توسط عاقل = اقرار به نور مافوق علمی] که پر از ستارگان درخشان و خورشید تابان است و با نگاه به هر کدام، نور میگیرد و جهت هدایت خود را از روی این علائم آسمانی «علم نجوم» حتی در دل تاریکی شبها پیدا میکند.
پس قصه ارض و سماء، قصه قلب (عقل) و اهل بیت ع و خورشید و ستارگان نورانی آن است.
زمین قلب عاقل به نور خورشید آسمان، همیشه روشن است، اما در آسمان قلب حسود، نه خورشیدی وجود دارد و نه ماهی و نه ستارهای که آن را روشن نماید و این زمین مملو از ظلمت محض است.
و چه بسا در تاریکی شب، در تشخیص ماهِ خود، به متشابهات بیفتد و این اشتباه مرگبار او موجب سلب بصیرتش شده و او را به دام هوا و هوسها و تمناهای دنیاییاش بیاندازد «تقمّر – قمر – قماربازی!».
سرّ معرفة الله، شناخت نور ولایت آل محمد ع با قلب سلیم است!
مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَعْرِفَ سِرَّ اَللَّهِ
فَعَلَيْهِ أَنْ يَتَوَالَى بِوَلاَيَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ اَلْأَئِمَّةِ مِنْ ذُرِّيَّتِي!
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
وَ عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ عَنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ فِي حَدِيثٍ قَالَ:
عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ سَيِّدُ اَلْوَصِيِّينَ وَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ،
مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ!
مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَعْرِفَ سِرَّ اَللَّهِ فَعَلَيْهِ أَنْ يَتَوَالَى بِوَلاَيَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ اَلْأَئِمَّةِ مِنْ ذُرِّيَّتِي،
عِدَّتُهُمْ اِثْنَا عَشَرَ عِدَّةُ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ
وَ اَلْأَئِمَّةُ اِثْنَا عَشَرَ إِمَاماً
أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ اَلْقَائِمُ.
خشوع قلب (ارض) – قساوت قلب (ارض)
بدانيد كه خدا زمين را پس از مرگش زنده مىگرداند.
بدانيد كه خدا قلب را پس از مرگش زنده مىگرداند.
[سورة الحديد (۵۷): الآيات ۱۶ الى ۲۰]
أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ
وَ لا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ (۱۶)
آيا براى كسانى كه ايمان آوردهاند هنگام آن نرسيده كه دلهايشان به ياد خدا
و آن حقيقتى كه نازل شده نرم [و فروتن] گردد
و مانند كسانى نباشند كه از پيش بدانها كتاب داده شد
و [عمر و] انتظار بر آنان به درازا كشيد، و دلهايشان سخت گرديد
و بسيارى از آنها فاسق بودند؟
اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها
قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (۱۷)
بدانيد كه خدا زمين را پس از مرگش زنده مىگرداند.
به راستى آيات [خود] را براى شما روشن گردانيدهايم، باشد كه بينديشيد.
إِنَّ الْمُصَدِّقِينَ وَ الْمُصَّدِّقاتِ وَ أَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعَفُ لَهُمْ وَ لَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ (۱۸)
در حقيقت، مردان و زنان صدقهدهنده و [آنان كه] به خدا وامى نيكو دادهاند،
ايشان را [پاداش] دوچندان گردد، و اجرى نيكو خواهند داشت.
وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ
لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ (۱۹)
و كسانى كه به خدا و پيامبران وى ايمان آوردهاند، آنان همان راستينانند و پيش پروردگارشان گواه خواهند بود [و] ايشان راست اجر و نورشان؛
و كسانى كه كفر ورزيده و آيات ما را تكذيب كردهاند آنان همدمان آتشند.
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ (۲۰)
بدانيد كه زندگى دنيا، در حقيقت، بازى و سرگرمى و آرايش و فخرفروشىِ شما به يكديگر و فزونجويى در اموال و فرزندان است. [مَثَل آنها] چون مثل بارانى است كه كشاورزان را رُستنى آن [باران] به شگفتى اندازد، سپس [آن كشت] خشك شود و آن را زرد بينى، آنگاه خاشاك شود. و در آخرت [دنيا پرستان را] عذابى سخت است و [مؤمنان را] از جانب خدا آمرزش و خشنودى است، و زندگانى دنيا جز كالاى فريبنده نيست.
زمین قلب باید در همین دنیا به نور ولایت محمد و آل محمد ع روشن گردد و قبض و بسط ولیّ خدا را در زمین قلبش مشاهده نماید و از روشن و خاموش شدن دل، پی به رضا و سخط ولیّ خود ببرد، تا در عالم دیگر از این نور بتواند بر ظلمتی که گریبانگیر اکثریت خواهد شد نجات پیدا کند «لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ».
+ «يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ»
فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ يَعْنِي بِالْأَرْضِ الْأَوْصِيَاءَ!
«ارض» نام زیبای صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست!
+ «يا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ»
+ «أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفاتاً»
[سورة الجمعة (۶۲): الآيات ۶ الى ۱۱]
فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ
وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (۱۰)
و چون نماز گزارده شد، در [روى] زمين پراكنده گرديد و فضل خدا را جويا شويد
و خدا را بسيار ياد كنيد، باشد كه شما رستگار گرديد.
امام باقر علیه السلام:
فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ يَعْنِي بَيْعَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع
فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ يَعْنِي بِالْأَرْضِ الْأَوْصِيَاءَ
أَمَرَ اللَّهُ بِطَاعَتِهِمْ وَ وَلَايَتِهِمْ كَمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ الرَّسُولِ وَ طَاعَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ
كَنَّى اللَّهُ فِي ذَلِكَ عَنْ أَسْمَائِهِمْ فَسَمَّاهُمْ بِالْأَرْضِ
وَ ابْتَغُوا فَضْلَ اللَّهِ
قَالَ جَابِرٌ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ
قَالَ تَحْرِيفٌ هَكَذَا نَزَلَتْ وَ ابْتَغُوا فَضْلَ اللَّهِ عَلَى الْأَوْصِيَاءِ وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون.
بررسی 461 مورد مشتقات ریشه «ارض» در آیات قرآن به علاقمندان توصیه میشود.