Luminous approach!
approachable light – approachable mentor!
This Light is easy and friendly to talk to!
It is something else!
Try it!
we need change!
The secret of change and success
is to know something that nobody else knows!
+ «اگه با فهم قبض نورت، درک موت کنی، زنده میشی! فاحیا به الارض بعد موتها!»
+ «حضور و غیاب آنلاین نور!»
+ «دستِ نورانیِ تایید! يَدُاللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ!»
+ «درک زبانِ نورانیِ سایهها، و مثال جابجایی سایه در ساعت آفتابی! يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ!»
+ «قلبتو با نور اجاست کن! احصاء نورانی!»
+ «دربان نورانی! نور حاجب! حجاب علم!»
+ «نور، خودش بِهِت چشمک میزنه!»
+ «شکارچی مدارک نورانی باش!»
+ «قطبنمای اخلاقی درون ما!»
+ «قلب معطّر به کلام نورانی فرشته نگهبان! قلب خوشاخلاق!»
+ «نقطۀ ثابت نورانی قلب من! البلد الامین!»
+ «فراخوانِ نورانی! باذن الله!»
+ «گرایش و گزینشِ نورانی! عمّن آخذ معالم دینی؟!»
+ «نسخهی نورانیِ جدید!»
+ «مسیر دسترسی به نور! شارع نورانی!»
+ «سرچشمۀ نورانی! مَعْرُوفاً بِعَيْنِهِ! حُورٌ عِينٌ!»
+ «حسود از نورش فاصله میگیره!»
+ «با نور، سعیتو بکن!»
+ «کدام گفتار بهتر از رفتار خوب است؟!»
+ «نورِ سپردهشده! ودیعة الله!»
+ «بدنبالِ نور! تلاوت آیات محکم!»
+ «نور، مرجع قلب سلیم!»
+ «رو به نور زیارت!»
+ «همقافیه با نور! فاسلکی سبل ربک ذللا! نور ذلّت ممدوح! نور عزّت!»
+ «این نور را از کجا آوردهای؟!»
+ «آمد و شد نور و ظلمت در ملکوت قلب!»
+ «معمّای نورِ لطیف!»
+ «رهیافته با نور! گمراه در تاریکی! قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ!»
امام كاظم عليه السلام:
إنَّ اللَّهَ تَبارَكَ و تَعالى أيَّدَ المُؤمِنَ بِروحٍ مِنهُ
خداوند متعال، مؤمن را با روحى از سوى خود پشتيبانى مىكند،
تَحضُرُهُ في كُلِّ وَقتٍ يُحسِنُ فيهِ و يَتَّقي،
كه هرگاه وى نيكى و تقوا نشان مىدهد، آن روح پيش اوست
و تَغيبُ عَنهُ في كُلِّ وَقتٍ يُذنِبُ فيهِ و يَعتَدي،
و هرگاه گناه و خطا مىكند، آن روح از پيش او غايب مىشود.
فَهِيَ مَعَهُ تَهتَزُّ سُروراً عِندَ إحسانِهِ،
پس آن [روح] با اوست. هرگاه وى نيكى كند، آن [روح] از شادى، خوشحالى مىكند؛
و تَسيخُ فِي الثَّرى عِندَ إساءَتِهِ.
و هرگاه وى بدى كند، آن [روح] در كام زمين فرو مىرود.
فَتَعاهَدوا عِبادَ اللَّهِ نِعَمَهُ بِإِصلاحِكُم أنفُسَكُم؛ تَزدادوا يَقيناً، و تَربَحوا نَفيساً ثَميناً،
پس، اى بندگان خدا! با اصلاح خودتان، از نعمتهاى خدا مراقبت كنيد
تا نور يقين شما افزوده گردد و به بهره نفيس و گرانبها برسيد.
رَحِمَ اللَّهُ امرَأً هَمَّ بِخَيرٍ فَعَمِلَهُ، أو هَمَّ بِشَرٍّ فَارتَدَعَ عَنهُ.
رحمت خدا بر كسى كه به نيكى تصميم بگيرد و آن را انجام دهد،
يا بر بدى تصميم بگيرد؛ امّا از آن دست بكشد!
«وجه» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«فلان وجه القوم: عينهم و رأسهم، بزرگ قوم»
«الْمُوَاجَهَةُ: المقابلة؛ روبرو شدن با ديگرى»
«وَجَّهَتِ الرّيحُ الحَصَى: باد سنگريزهها را بر روى زمين غلطانيد.»
انگاری این قوم وقتی با رئیسشون مواجه میشن، به حرکت در میان!
+ «نور اوّل!»
+ «خاستگاهِ نورانی!»
+ «سجده!»
+ «قبل – قبله»
+ «اخذ – گرایش و گزینش نورانی!»
+ «اسم – نامگذاری!»
مشتقات ریشه «وجه» 78 بار در قرآن تکرار شده است.
«مواجهه» با نور فرشته نگهبان در ملکوت قلب!
انگاری وقتی در ملکوت قلبت با نور فرشته نگهبان خودت درددل میکنی،
او بهت یک پیشنهاد شگفتانگیز برای رفع این مشکل – که در حقیقت عیب حسادت خودت هست – میده و این پیشنهاد رو که بهش عمل میکنی، خودت میفهمی که کار، درست پیشرفت کرد و اینجا تو و نور فرشته نگهبانت، در ملکوت قلبت روبروی هم قرار گرفتید «تَوَاجَهَ الرجُلانِ».
با این فرایند است که نور علم به قلب اهل نور و ایمان میتابد:
«كَذَلِكَ يَكُونُ الْمُؤْمِنُ إِذَا نَوَّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ كَانَ عِلْمُهُ بِالْوَجْهِ»
هنوز لب تر نکردی، جواب توی قلبت حاضره:
سيد بن طاوس در کتاب كشف المحجه …
«كَتَبْتُ إِلَى أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ
أَنَّ اَلرَّجُلَ يُحِبُّ أَنْ يُفْضِيَ إِلَى إِمَامِهِ مَا يُحِبُّ أَنْ يُفْضِيَ إِلَى رَبِّهِ
قَالَ فَكَتَبَ إِنْ كَانَ لَكَ حَاجَةٌ فَحَرِّكْ شَفَتَيْكَ فَإِنَّ اَلْجَوَابَ يَأْتِيكَ.»
«من نامهاى براى حضرت هادى نوشتم باين مضمون كه
شخص ميل دارد درخواستى که از خدا مينمايد، از امامش درخواست كند،
در جواب نوشت: اگر حاجتى داشتى لبهاى خود را حركت بده، جواب را خواهى يافت.»
«approachable light»
«approachable science – approachable mentor»
+ «بدنبال نور علم، بدنبال معلم نورانی»
+ «سوسوی نور امید»
«فرصت نورانی»
مثال زیبای کلید تک پل چراغدار:
این سوسوی نورانی، تنها رویکرد صحیح برای دسترسی به کلید روشنایی خانه قلب تاریک است.
«رویکرد نورانی!»
رویکرد نورانی!
روش نورانی! موضعگیری!
خلبان هواپیما با دیدن نورهای مخصوص باند فرودگاه، موضع گیری خودشو در مورد نحوه لَندینگ «landing» و فرودآمدن، مشخص میکنه! تا نور رو نبینه نمیتونه تصمیم بگیره! نمیتونه رویکرد مناسبی برای رسیدن به هدفش که فرود آمدن است داشته باشد. این مثالی برای قلب سلیم است که با واژه «وجه» رویکرد خودش در نحوه برخورد با مشکلات و مسائل روزمره زندگیاش را مشخص میکند. تصمیم گیری نهایی اهل یقین در کارهایش وابسته به رویت همین اوامر نورانی است.
قبض و بسط نور، فرایندی است که براحتی و در هر شرایطی قابل دسترسی است «approachable light» و نتیجه رویکرد قلب سلیم با این کلام نورانی، رشد و نمو «approachable mentor» و به هدف و کمال مورد نظر خود رسیدن است.
رویکرد یعنی:
توجه، روی نهادن، روی آوردن، رو به سوی چیزی یا به کسی آوردن، موضع گیری، جهت گیری نسبت به موضوعی خاص، جهت گیری در تصمیم سازی و تصمیم گیریهای راهبردی و یا تاکتیکی است.
رویکرد به ما میگوید در تنظیم برنامه های خود باید به کدام سو حرکت کنیم.
«وجه الله»: «رویکرد»
«اسْمُهُ الْمَسيحُ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ»
«اسْمُهُ … وَجيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ»
«اسْمُهُ … رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ»
«وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُمْ»
امام صادق علیه السلام:
«اِسْمُ اَللَّهِ غَيْرُ اَللَّهِ
وَ كُلُّ شَيْءٍ وَقَعَ عَلَيْهِ اِسْمُ شَيْءٍ فَهُوَ مَخْلُوقٌ مَا خَلاَ اَللَّهَ»
«نام خدا، غير از خودِ خداوند است،
و هر چيزى كه بر آن نامِ شىء قرار داده شود، به جز «الله»،
آفريده شده است و مخلوق است، نه خالق.»
+ «نامگذاری!»
+ «نورِ مطالعه!»
«وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها … ائْتُوا الْأُمُورَ مِنْ وَجْهِهَا»
«وَ رَدِّ الْأُمُورِ إِلَيْهِمْ وَ الرِّضَا بِمَا قَالُوا»
«ثُمَّ الْيَهُودُ يُحَرِّفُونَهُ عَنْ جِهَتِهِ وَ يَتَأَوَّلُونَهُ عَلَى غَيْرِ وَجْهِهِ»
امام باقر علیه السلام:
«إِنَّا لَنَعْرِفُ الرَّجُلَ إِذَا رَأَيْنَاهُ بِحَقِيقَةِ الْإِيمَانِ وَ بِحَقِيقَةِ النِّفَاقِ.»
کلّیگویی ممنوع!
با فهم قبض و بسط نور قلب، از کلیگویی رها میشویم و دقیقا جواب اینکه چجوری باید به ثمرات حرفهای درستی که خیلیها میزنن، اما بینتیجه است، عملا در هر مورد و حادثهای، بتونیم برسیم و نتیجه بگیریم و رویکرد شناختی و رفتاری ما در این میان چگونه باید باشد که دروس تئوری، عملا بکار بیاید و بکار گرفته شود و نتیجهی صحیحی حاصل گردد «اطاع الثمر».
به این میگن: اسم رو معنا کردن!
همه از کلیگویی و حرفهای تکراری و روشهای نامعلوم خسته شدهاند، چون هیچ نتیجهای نگرفتهاند.
در واقع از تمسّک به اسم تنها هیچ نتیجهای نگرفته و خسته شدهاند!
راه نجات از این کلافه سردرگم، فقط و فقط دانستن زبان نور دنیای قلبهاست.
بیایید زبان نور را یاد بگیریم و این اسامی و کدهای نورانی را در زندگی روزمره خود معنا کنیم!
کُلّیگویی – اسم و معنا
+ «عنی – بیایید اسم نور را معنا کنیم!»
کلیگویی کار کسانی است که دلشونو فقط به اسامی خوش کردهاند و از معنای این اسامی غافلند!
حسود، «الکیخوش» است. دلشو به اسم بیمعنا خوش کرده است!
حسود حاضر نیست هزینه معنا کردن این اسامی را بپردازد!
دعا، ذکر، توفیق، و … همه و همه هزار اسم هستند که اگه توام با درک معنای نورانی این اسامی در قلب نباشند هیچ کمکی به گوینده نمیکنند بلکه موجب دور شدن بیشتر از نور حقیقت می شوند چون گول میخورند و خیال میکنند گفتن این اسامی به تنهایی دردی را دوا میکند!
باید بدانیم معنای هزار اسم، در صاحب معنای نورانی این اسامی خلاصه و جمع می شود و مثلا اگر بلقیس دست به دعا بردارد و از خداوند توفیق بخواهد، اما قلبا معنای اسم نور خود، یعنی جناب سلیمان ع را نشناسد و اقرار به فضل او ننماید و نسبت به او حسدش را غیرفعال ننماید، و اسم زیبای نورش را در زندگی خود، معنا ننماید، هرگز از ذکر اسامی دعا و توفیق و تقوی و ورع و … چیزی عایدش نخواهد شد.
پس گفتن اسامی بدون توجه به تولید معنای آن، همان اشتباه بزرگ کلیگویی است که اکثرا به آن عادت کردهایم و خیال میکنیم نتیجه میگیریم در حالیکه این روش را بارها و بارها تجربه کرده و نتیجهای نگرفتهایم، اما وقتی ذکر اسامی کردهایم و در دل، به معنای نورانی یوسف ع رسیده و آن را جامه عمل پوشاندهایم، تجربه حس خوب آرامش را همچون زلیخا نمودهایم که گفت: «آلآن حصحص الحق».
امام باقر علیه السلام:
من عبد المعنى دون الاسم فإنّه يخبر عن غائب
و من عبد الاسم دون المعنى فإنّه يعبد المسمّى،
و من عبد الاسم و المعنى فإنّه يعبد إلهين،
و من عبد المعنى بتقريب الاسم إلى حقيقة المعرفة فهو موحّد.
امام صادق علیه السلام:
مَنْ عَبَدَ اَلاِسْمَ دُونَ اَلْمَعْنَى فَقَدْ كَفَرَ
وَ مَنْ عَبَدَ اَلاِسْمَ وَ اَلْمَعْنَى فَقَدْ أَشْرَكَ
وَ مَنْ عَبَدَ اَلْمَعْنَى بِإِيقَاعِ اَلْأَسْمَاءِ عَلَيْهِ بِصِفَاتِهِ اَلَّتِي وَصَفَ بِهَا نَفْسَهُ
فَعَقَدَ عَلَيْهِ قَلْبَهُ وَ نَطَقَ بِهِ لِسَانُهُ فِي سِرِّ أَمْرِهِ وَ عَلاَنِيَتِهِ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ حَقّاً.
امام صادق علیه السلام:
مَنْ عَبَدَ اَللَّهَ بِالتَّوَهُّمِ فَقَدْ كَفَرَ
وَ مَنْ عَبَدَ اَلاِسْمَ دُونَ اَلْمَعْنَى فَقَدْ كَفَرَ
وَ مَنْ عَبَدَ اَلاِسْمَ وَ اَلْمَعْنَى فَقَدْ أَشْرَكَ
وَ مَنْ عَبَدَ اَلْمَعْنَى بِإِيقَاعِ اَلْأَسْمَاءِ عَلَيْهِ بِصِفَاتِهِ اَلَّتِي وَصَفَ بِهَا نَفْسَهُ
فَعَقَدَ عَلَيْهِ قَلْبَهُ وَ نَطَقَ بِهِ لِسَانُهُ فِي سَرَائِرِهِ وَ عَلاَنِيَتِهِ
فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ حَقّاً
وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ «أُولٰئِكَ هُمُ اَلْمُؤْمِنُونَ حَقًّا»
كسى كه خدا را از روى خيال خود پرستد كافر است،
كسى كه تنها نام خدا را بدون صاحب نام پرستد كافر است
كسى كه نام و صاحب نام را با هم پرستد مشرك است،
كسى كه صاحب نام را پرستد و با صفاتى كه خود را بآن ستوده نامها را هم بر آن تطبيق كند و دل بدان محكم كند و در نهان و آشكارش بزبان آورد اينها اصحاب حقيقى امير المؤمنين (عليه السّلام) ميباشند.
و در حديث ديگر است: ايشان مؤمنين حقيقى ميباشند.
امام صادق علیه السلام:
عَنْ هِشَامِ بْنِ اَلْحَكَمِ: أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ أَسْمَاءِ اَللَّهِ وَ اِشْتِقَاقِهَا اَللَّهُ مِمَّا هُوَ مُشْتَقٌّ
قَالَ فَقَالَ لِي يَا هِشَامُ اَللَّهُ مُشْتَقٌّ مِنْ إِلَهٍ وَ اَلْإِلَهُ يَقْتَضِي مَأْلُوهاً وَ اَلاِسْمُ غَيْرُ اَلْمُسَمَّى
فَمَنْ عَبَدَ اَلاِسْمَ دُونَ اَلْمَعْنَى فَقَدْ كَفَرَ وَ لَمْ يَعْبُدْ شَيْئاً
وَ مَنْ عَبَدَ اَلاِسْمَ وَ اَلْمَعْنَى فَقَدْ كَفَرَ وَ عَبَدَ اِثْنَيْنِ
وَ مَنْ عَبَدَ اَلْمَعْنَى دُونَ اَلاِسْمِ فَذَاكَ اَلتَّوْحِيدُ
أَ فَهِمْتَ يَا هِشَامُ
قَالَ فَقُلْتُ زِدْنِي
قَالَ إِنَّ لِلَّهِ تِسْعَةً وَ تِسْعِينَ اِسْماً
فَلَوْ كَانَ اَلاِسْمُ هُوَ اَلْمُسَمَّى لَكَانَ كُلُّ اِسْمٍ مِنْهَا إِلَهاً وَ لَكِنَّ اَللَّهَ مَعْنًى يُدَلُّ عَلَيْهِ بِهَذِهِ اَلْأَسْمَاءِ وَ كُلُّهَا غَيْرُهُ
يَا هِشَامُ اَلْخُبْزُ اِسْمٌ لِلْمَأْكُولِ وَ اَلْمَاءُ اِسْمٌ لِلْمَشْرُوبِ وَ اَلثَّوْبُ اِسْمٌ لِلْمَلْبُوسِ وَ اَلنَّارُ اِسْمٌ لِلْمُحْرِقِ
أَ فَهِمْتَ يَا هِشَامُ فَهْماً تَدْفَعُ بِهِ وَ تُنَاضِلُ بِهِ أَعْدَاءَنَا وَ اَلْمُتَّخِذِينَ مَعَ اَللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ غَيْرَهُ
قُلْتُ نَعَمْ
قَالَ فَقَالَ نَفَعَكَ اَللَّهُ بِهِ وَ ثَبَّتَكَ يَا هِشَامُ
قَالَ هِشَامٌ فَوَ اَللَّهِ مَا قَهَرَنِي أَحَدٌ فِي اَلتَّوْحِيدِ حَتَّى قُمْتُ مَقَامِي هَذَا.
هشام بن حكم گويد از حضرت صادق راجع باسماء خدا و اشتقاق آنها پرسيدم كه اللّٰه از چه مشتق است؟
فرمود: از «الاه» و اله مألوهى (آنكه پرستشش كنند) لازم دارد و نام غير صاحب نام است،
كسى كه نام را بدون صاحب نام پرستد كافر است و چيزى نپرستيده،
و هر كه نام و صاحب نام را پرستد كافر است و دو چيز پرستيده
و هر كه صاحب نام را پرستد نه نام را اين يگانهپرستى است،
اى هشام فهميدى؟
عرضكردم: بيشتر بفرمائيد.
فرمود: خدا را نود و نه نام است؟ اگر هر نامى همان صاحب نام باشد بايد هر كدام از نامها معبودى باشند، ولى خدا خود معنائى است كه اين نامها بر او دلالت كنند و همه غير خود او باشند،
اى هشام كلمه خبز (نان) نامى است براى خوردنى و كلمه ماء (آب) نامى است براى آشاميدنى و كلمه ثوب (لباس) نامى است براى پوشيدنى و كلمه نار (آتش) نامى است براى سوزنده،
اى هشام طورى فهميدى كه بتوانى دفاع كنى و در مبارزه با دشمنان ما و كسانى كه همراه خدا چيز ديگرى پرستند پيروز شوى،
عرض كردم آرى،
فرمود: اى هشام خدايت بدان سود دهد و استوارت دارد.
هشام گويد: از زمانى كه از آن مجلس برخاستم تا امروز كسى در مباحثه توحيد بر من غلبه نكرده است.
[سورة البقرة (۲): آية ۱۱۲]
بَلى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (۱۱۲)
آرى، هر كس كه خود را با تمام وجود، به خدا تسليم كند و نيكوكار باشد، پس مزد وى پيش پروردگار اوست، و بيمى بر آنان نيست، و غمگين نخواهند شد.
کسی که در زندگی، رویکرد نورانی داره «مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ»، قلبِ گرانقیمتی داره! قیمتش بهشته!
پس جز خدا هیچکسی نمیتونه اونو بخره!
کسی که در زندگی، رویکرد نورانی داره، یعنی داره در زندگی روزمره خودش، مدام اسامی نور رو معنا میکنه (یعنی قبض و بسط نورشو میفهمه و بهش عمل میکنه و تولید عمل صالح میکنه: و هو محسن) و این میشه آیه زیبای «و عنت الوجوه للحیّ القیّوم».
[سورة البقرة (۲): آية ۱۱۵]
وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِيمٌ (۱۱۵)
و مشرق و مغرب از آنِ خداست؛ پس به هر سو رو كنيد، آنجا روى [به] خداست. آرى، خدا گشايشگر داناست.
قبض و بسط نور قلب، هر دو کارِ خداست «وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ»، «اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ»! کسی که متوجه طلوع و غروب این نور، در ملکوت قلبش میشه و رویکردش به زندگی، با این امر و نهی الهی است، از معنای اسم «وجه الله» بهرهمند گردیده است. با فهم قبض و بسط قلبی، قدرت خدا رو میبنی، اما خودِ خدا چیز دیدهشدنی نیست! «إِلَهِي بَدَتْ قُدْرَتُكَ وَ لَمْ تَبْدُ هَيْئَتُهُ».
امام باقر علیه السلام:
«وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ نَتَقَلَّبُ فِي الْأَرْضِ بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ
عَرَفَنَا مَنْ عَرَفَنَا وَ جَهِلَنَا مَنْ جَهِلَنَا
مَنْ عَرَفَنَا فَأَمَامَهُ الْيَقِينُ وَ مَنْ جَهِلَنَا فَأَمَامَهُ السَّعِيرُ.»
«و ما وجه اللّٰه هستيم كه روى زمين بين شما رفت و آمد ميكنيم
میشناسد ما را آن كس كه شناخته و جاهل است بحق ما آنكه نادان است.
هر كه ما را بشناسد از نور یقین و آرامش بهرهمند مىشود
و هر كه جاهل بحق ما باشد باستقبال آتش سوزان ميرود.»
امام صادق علیه السلام:
«إِنَّ اللَّهِ لَوْ شَاءَ لَعَرَّفَ الْعِبَادَ نَفْسَهُ وَ لَكِنْ جَعَلَنَا أَبْوَابَهُ وَ صِرَاطَهُ وَ سَبِيلَهُ وَ الْوَجْهَ الَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ»
«به راستى خداى تبارك و تعالى اگر مىخواست بىواسطه خود را به بندگان مىشناسانيد ولى ما را باب و صراط و راه خود و آن «وجه و سوئى» كه از آن بايد روى به وى داشت، قرار داده است.»
قلبی که روی به وجه الله نداشته باشد، چیزی گیرش نمی آید: «وَ لَا يُعْطِي اللَّهُ الْقَلْبَ الْغَافِلَ شَيْئاً»، لذا همیشه و در همه حال، یکى از ائمه علیهم السلام را نصب العین خود قرار ده: «وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الْأَئِمَّةِ نُصْبَ عَيْنَيْكَ»، «أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِيءُ بِنُورِ عِلْمِهِ»، «وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها»، «إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ».
امام رضا علیه السلام:
مَنْ طَلَبَ اَلْأَمْرَ مِنْ وَجْهِهِ لَمْ يَزِلَّ، فَإِنْ زَلَّ لَمْ تَخْذُلْهُ اَلْحِيلَةُ.
آن كه كار را از راهش بجويد نمىلغزد و اگر هم بلغزد راه چاره دارد.
[سورة البقرة (۲): آية ۱۴۴]
قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَ إِنَّ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ (144)
[سورة البقرة (۲): آية ۱۴۸]
وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَميعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ (148)
[سورة البقرة (۲): آية ۱۴۹]
وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (149)
[سورة البقرة (۲): آية ۱۵۰]
وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْني وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتي عَلَيْكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (150)
[سورة البقرة (۲): آية ۱۷۷]
لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ السَّائِلينَ وَ فِي الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (177)
[سورة البقرة (۲): آية ۲۷۲]
لَيْسَ عَلَيْكَ هُداهُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَ ما تُنْفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ (272)
بررسی آیات زیر با توجه به معنای زیبای واژه «وجه – وجه الله» به علاقمندان توصیه میشود.
فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لِلَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْأُمِّيِّينَ أَ أَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ بَصيرٌ بِالْعِبادِ (20)
إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسيحُ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبينَ (45)
وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ آمِنُوا بِالَّذي أُنْزِلَ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (72)
يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ (106)
وَ أَمَّا الَّذينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفي رَحْمَتِ اللَّهِ هُمْ فيها خالِدُونَ (107)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ وَ لا جُنُباً إِلاَّ عابِري سَبيلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا وَ إِنْ كُنْتُمْ مَرْضى أَوْ عَلى سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْديكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا غَفُوراً (43)
يا أَيُّهَا الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ وَ كانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً (47)
وَ مَنْ أَحْسَنُ ديناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهيمَ حَنيفاً وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهيمَ خَليلاً (125)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَ إِنْ كُنْتُمْ مَرْضى أَوْ عَلى سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْديكُمْ مِنْهُ ما يُريدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لكِنْ يُريدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (6)
ذلِكَ أَدْنى أَنْ يَأْتُوا بِالشَّهادَةِ عَلى وَجْهِها أَوْ يَخافُوا أَنْ تُرَدَّ أَيْمانٌ بَعْدَ أَيْمانِهِمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اسْمَعُوا وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقينَ (108)
وَ لا تَطْرُدِ الَّذينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُريدُونَ وَجْهَهُ ما عَلَيْكَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَ ما مِنْ حِسابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمينَ (52)
إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنيفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكينَ (79)
قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَ أَقيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ (29)
وَ لَوْ تَرى إِذْ يَتَوَفَّى الَّذينَ كَفَرُوا الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَريقِ (50)
لِلَّذينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى وَ زِيادَةٌ وَ لا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فيها خالِدُونَ (26)
وَ الَّذينَ كَسَبُوا السَّيِّئاتِ جَزاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِها وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ كَأَنَّما أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ (27)
وَ أَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً وَ لا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكينَ (105)
اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضاً يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبيكُمْ وَ تَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صالِحينَ (9)
اذْهَبُوا بِقَميصي هذا فَأَلْقُوهُ عَلى وَجْهِ أَبي يَأْتِ بَصيراً وَ أْتُوني بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعينَ (93)
فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشيرُ أَلْقاهُ عَلى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصيراً قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (96)
وَ الَّذينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ (22)
سَرابيلُهُمْ مِنْ قَطِرانٍ وَ تَغْشى وُجُوهَهُمُ النَّارُ (50)
وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظيمٌ (58)
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلَيْنِ أَحَدُهُما أَبْكَمُ لا يَقْدِرُ عَلى شَيْءٍ وَ هُوَ كَلٌّ عَلى مَوْلاهُ أَيْنَما يُوَجِّهْهُ لا يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوي هُوَ وَ مَنْ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ هُوَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ (76)
إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِيُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبيراً (7)
وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِهِ وَ نَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى وُجُوهِهِمْ عُمْياً وَ بُكْماً وَ صُمًّا مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّما خَبَتْ زِدْناهُمْ سَعيراً (97)
وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُريدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ عَنْهُمْ تُريدُ زينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً (28)
وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمينَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها وَ إِنْ يَسْتَغيثُوا يُغاثُوا بِماءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرابُ وَ ساءَتْ مُرْتَفَقاً (29)
وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً (111)
لَوْ يَعْلَمُ الَّذينَ كَفَرُوا حينَ لا يَكُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَ لا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ (39)
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلى حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبينُ (11)
وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ تَعْرِفُ في وُجُوهِ الَّذينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آياتِنا قُلْ أَ فَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذينَ كَفَرُوا وَ بِئْسَ الْمَصيرُ (72)
تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فيها كالِحُونَ (104)
الَّذينَ يُحْشَرُونَ عَلى وُجُوهِهِمْ إِلى جَهَنَّمَ أُوْلئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ سَبيلاً (34)
وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (90)
وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْيَنَ قالَ عَسى رَبِّي أَنْ يَهْدِيَني سَواءَ السَّبيلِ (22)
وَ لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (88)
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (30)
فَآتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ ذلِكَ خَيْرٌ لِلَّذينَ يُريدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (38)
وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ رِباً لِيَرْبُوَا في أَمْوالِ النَّاسِ فَلا يَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ زَكاةٍ تُريدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ (39)
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ (43)
وَ مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى وَ إِلَى اللَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ (22)
يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يا لَيْتَنا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولاَ (66)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذينَ آذَوْا مُوسى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا وَ كانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجيهاً (69)
أَ فَمَنْ يَتَّقي بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ قيلَ لِلظَّالِمينَ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ (24)
وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَرَى الَّذينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَ لَيْسَ في جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرينَ (60)
وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِما ضَرَبَ لِلرَّحْمنِ مَثَلاً ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظيمٌ (17)
فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ (27)
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سيماهُمْ في وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً (29)
فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ في صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَها وَ قالَتْ عَجُوزٌ عَقيمٌ (29)
يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ (48)
وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ (27)
أَ فَمَنْ يَمْشي مُكِبًّا عَلى وَجْهِهِ أَهْدى أَمَّنْ يَمْشي سَوِيًّا عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ (22)
فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سيئَتْ وُجُوهُ الَّذينَ كَفَرُوا وَ قيلَ هذَا الَّذي كُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ (27)
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ (22)
وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ (24)
إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً (9)
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ (38)
وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ (40)
تَعْرِفُ في وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعيمِ (24)
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ (2)
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناعِمَةٌ (8)
إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى (20)