دکتر محمد شعبانی راد

نور، آرامِ جانم! رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ! السّلام علی صاحب السّکینة!

Be calm my soul!
Be calm with the divine light!
Light, the calm of my soul!
The soul is calmed by activating the luminous mechanism of the heart.

«السَّلَامُ عَلَى صَاحِبِ السَّكِينَةِ السَّلَامُ عَلَى الْمَدْفُونِ بِالْمَدِينَة»

نور، آرامِ جانم! «سُكُون القَلْب»
«سکن» یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«سُكّان‏ السفينة: لأنَّه‏ يُسكّنها عن الاضطراب.»
«سکّان: فرمانِ كَشتى»
«نور، فرایند فرماندهی قلب سلیم است!»
«ایجاد آرامش قلب، و خاطری آسوده، خاصیت نور است.»
+ «امن»: «با نور، آسوده‌خاطر باش!»
+ «امنیت روانی»
مشتقات ریشه «سکن» 69 بار در قرآن تکرار شده است.

«يَا مُنْزِلَ السَّكِينَةِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ»
اى فرودآورنده‌ى وقار و سكينه بر دل‌هاى اهل ايمان!

[سورة إبراهيم (۱۴): الآيات ۳۵ الى ۴۱]
رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ (۳۷)
پروردگارا، من [يكى از] فرزندانم را در درّه‌‏اى بى‌‏كشت، نزد خانه محترم تو، سكونت دادم.
پروردگارا، تا نماز را به پا دارند، پس دلهاى برخى از مردم را به سوى آنان گرايش ده و آنان را از محصولات [مورد نيازشان‏] روزى ده، باشد كه سپاسگزارى كنند.

[سورة البقرة (۲): آية ۳۵]
وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ (۳۵)
و گفتيم: «اى آدم، خود و همسرت در اين باغ سكونت گير[يد]؛ و از هر كجاى آن خواهيد فراوان بخوريد؛ و[لى‏] به اين درخت نزديك نشويد، كه از ستمكاران خواهيد بود.»

[سورة البقرة (۲): آية ۲۴۸]
وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى‏ وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (۲۴۸)
و پيامبرشان بديشان گفت: «در حقيقت، نشانه پادشاهى او اين است كه آن صندوقِ [عهد] كه در آن آرامش خاطرى از جانب پروردگارتان، و بازمانده‌‏اى از آنچه خاندان موسى و خاندان هارون [در آن‏] بر جاى نهاده‌‏اند – در حالى كه فرشتگان آن را حمل مى‏‌كنند – به سوى شما خواهد آمد. مسلما اگر مؤمن باشيد، براى شما در اين [رويداد] نشانه‌‏اى است.»

[سورة التوبة (۹): الآيات ۲۵ الى ۲۷]
ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلى‏ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ (۲۶)
آنگاه خدا آرامش خود را بر فرستاده خود و بر مؤمنان فرود آورد، و سپاهيانى فرو فرستاد كه آنها را نمى‌‏ديديد، و كسانى را كه كفر ورزيدند عذاب كرد، و سزاى كافران همين بود.

[سورة الروم (۳۰): الآيات ۲۱ الى ۲۵]
وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (۲۱)
و از نشانه‏‌هاى او اينكه از [نوع‏] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد، و ميانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى، در اين [نعمت‏] براى مردمى كه مى‌‏انديشند قطعاً نشانه‏‌هايى است.

[سورة الفتح (۴۸): الآيات ۱ الى ۵]
هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدادُوا إِيماناً مَعَ إِيمانِهِمْ وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً (۴)
اوست آن كس كه در دلهاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ايمانى بر ايمان خود بيفزايند. و سپاهيان آسمانها و زمين از آنِ خداست، و خدا همواره داناى سنجيده‏‌كار است.

[سورة الفتح (۴۸): الآيات ۱۶ الى ۲۰]
لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً (۱۸)
به راستى خدا هنگامى كه مؤمنان، زير آن درخت با تو بيعت مى‌‏كردند از آنان خشنود شد، و آنچه در دلهايشان بود بازشناخت و بر آنان آرامش فرو فرستاد و پيروزى نزديكى به آنها پاداش داد.

[سورة الفتح (۴۸): الآيات ۲۶ الى ۲۹]
إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلى‏ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوى‏ وَ كانُوا أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيماً (۲۶)
آنگاه كه كافران در دلهاى خود، تعصّب [آن هم‏] تعصّب جاهليّت ورزيدند، پس خدا آرامش خود را بر فرستاده خويش و بر مؤمنان فرو فرستاد، و آرمان تقوا را ملازم آنان ساخت، و [در واقع‏] آنان به [رعايت‏] آن [آرمان‏] سزاوارتر و شايسته [اتّصاف به‏] آن بودند، و خدا همواره بر هر چيزى داناست.

[سورة الصف (۶۱): الآيات ۱۰ الى ۱۴]
يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ يُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (۱۲)
تا گناهانتان را بر شما ببخشايد، و شما را در باغهايى كه از زير [درختان‏] آن جويبارها روان است و [در] سراهايى خوش، در بهشتهاى هميشگى درآورد. اين [خود] كاميابى بزرگ است.

فَأَمَّا اَلسَّكِينَةُ فَهِيَ هَيْئَةٌ حَسَنَةٌ رَفِيعَةٌ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَهْلِهَا!

آرامش، حالت نفسانى ارزشمندى است كه از طرف خدا به كسانى كه شايستگى‌اش را داشته باشند داده مى‌شود.

امام علی علیه السلام:
اَلْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ فَزِنْ كَلاَمَكَ وَ اِعْرِضْهُ عَلَى اَلْعَقْلِ وَ اَلْمَعْرِفَةِ فَإِنْ كَانَ لِلَّهِ وَ فِي اَللَّهِ فَتَكَلَّمْ بِهِ وَ إِنْ كَانَ غَيْرَ ذَلِكَ فَالسُّكُوتُ خَيْرٌ مِنْهُ
وَ لَيْسَ عَلَى اَلْجَوَارِحِ عِبَادَةٌ أَخَفَّ مَئُونَةً وَ أَفْضَلَ مَنْزِلَةً وَ أَعْظَمَ قَدْراً عِنْدَ اَللَّهِ مِنَ اَلْكَلاَمِ فِي رِضَى اَللَّهِ وَ لِوَجْهِهِ وَ نَشْرِ آلاَئِهِ وَ نَعْمَائِهِ فِي عِبَادَةٍ
أَ لاَ تَرَى أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَجْعَلْ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ رُسُلِهِ مَعْنًى يَكْشِفُ مَا أَسَرَّ إِلَيْهِمْ مِنْ مَكْنُونَاتِ عِلْمِهِ وَ مَخْزُونَاتِ وَحْيِهِ غَيْرَ اَلْكَلاَمِ وَ كَذَلِكَ بَيْنَ اَلرُّسُلِ وَ اَلْأُمَمِ ثَبَتَ بِهَذَا أَنَّهُ أَفْضَلُ اَلْوَسَائِلِ وَ اَلْكُلَفِ وَ اَلْعِبَادَةِ
وَ كَذَلِكَ لاَ مَعْصِيَةَ أَنْغَلُ عَلَى اَلْعَبْدِ وَ أَسْرَعُ عُقُوبَةً عِنْدَ اَللَّهِ وَ أَشَدُّهَا مَلاَمَةً وَ أَعْجَلُهَا سَأْمَةً عِنْدَ اَلْخَلْقِ مِنْهُ
وَ اَللِّسَانُ تَرْجُمَانُ اَلضَّمِيرِ
وَ صَاحِبُ خَبَرِ اَلْقَلْبِ
وَ بِهِ يَنْكَشِفُ مَا فِي سِرِّ اَلْبَاطِنِ
وَ عَلَيْهِ يُحَاسَبُ اَلْخَلْقُ 
وَ اَلْكَلاَمُ خَمْرٌ تُسْكِرُ اَلْعُقُولَ مَا كَانَ مِنْهُ لِغَيْرِ اَللَّهِ
وَ لَيْسَ شَيْءٌ أَحَقَّ بِطُولِ اَلسِّجْنِ مِنَ اَللِّسَانِ
قَالَ بَعْضُ اَلْحُكَمَاءِ اِحْفَظْ لِسَانَكَ عَنْ خَبِيثِ اَلْكَلاَمِ وَ فِي غَيْرِهِ لاَ تَسْكُتْ إِنِ اِسْتَطَعْتَ
فَأَمَّا اَلسَّكِينَةُ فَهِيَ هَيْئَةٌ حَسَنَةٌ رَفِيعَةٌ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَهْلِهَا وَ هُمْ أُمَنَاءُ أَسْرَارِهِ فِي أَرْضِهِ
.
انسان در زير زبانش نهفته است. بنا بر اين سخن خود را كاملا سنجيده و آن را بر عقل و معرفت خود عرضه كن و خوب دقت و تامل بنما اگر براى خدا و در راه رضاى او است سخن بگو و گر نه سكوت بهتر از آنست.
و براى اعضاء و جوارح انسان هيچ عبادتى سبكتر و كم مئونه‌تر و پر ارزش‌تر و پربهاتر از سخنى كه براى خدا و در راه خدا باشد در نزد خدا نيست كه اين سخن براى نشر و بيان نعمتهاى خداوند بر بندگانش باشد.
آيا نمى‌بينى كه خداوند متعال براى روشن شدن اسرار غيبى و كشف علوم نهفته خود و باز كردن خزائن وحى خويش بين خود و بين پيامبرانش بغير سخن چيز ديگرى قرار نداده و همين طور ميان پيامبران و امتهاى آنان.
پس معلوم مى‌شود بهترين واسطه و مهمترين وسيله ابلاغ تكليف و برترين عبادتها سخن است
و از طرفى هيچ گناهى فسادانگيزتر و زيان‌بارتر براى بنده كه كيفرش بسيار سريع و زودرس باشد و توبيخ و ملامت‌آورتر در نزد مردم(كه اين نتيجه تلخ خيلى زود مشاهده مى‌شود)باشد.
هيچ چيزى مانند زبان نيست و زبان مترجم و بيان‌گر درون و گزارش‌گر دل است و بوسيله زبان سِرّ نهفته درون كشف مى‌شود و بر مبناى عمل زبان در قيامت حسابرسى مردم انجام مى‌شود.
و زبان شرابى است كه بوسيلۀ سخنانى كه براى غير خدا باشد عقل و انديشه حالت مستى بخود ميگيرد(حرفهاى ياوه و بيهوده بر زبان جارى ميگردد)
و هيچ چيز مثل زبان سزاوار زندانى شدن و حبس طولانى نيست.
و بعضى از حكماء گفته است زبان خود را از سخنان بد حفظ‍‌ كن و در موردى كه خباثت و زشتى نباشد اگر ميتوانى سخن بگو و ساكت مباش.
و اما سكينه و آرامش، پس آن يك حالت نفسانى ارزشمندى است كه از طرف خدا به كسانى كه شايستگى و اهلش باشند داده مى‌شود كه آنان امين بر اسرار الهى هستند در روى زمين.

إِنَّ صَاحِبَ اَلدِّينِ فَكَّرَ فَعَلَتْهُ اَلسَّكِينَةُ!

امام صادق عليه السّلام:
إِنَّ صَاحِبَ اَلدِّينِ فَكَّرَ فَعَلَتْهُ اَلسَّكِينَةُ
وَ اِسْتَكَانَ فَتَوَاضَعَ
وَ قَنِعَ فَاسْتَغْنَى
وَ رَضِيَ بِمَا أُعْطِيَ
وَ اِنْفَرَدَ فَكُفِيَ اَلْإِخْوَانَ
وَ رَفَضَ اَلشَّهَوَاتِ فَصَارَ حُرّاً
وَ خَلَعَ اَلدُّنْيَا فَتَحَامَى اَلشُّرُورَ
وَ اِطَّرَحَ اَلْحَسَدَ فَظَهَرَتِ اَلْمَحَبَّةُ
وَ لَمْ يُخِفِ اَلنَّاسَ فَلَمْ يَخَفْهُمْ
وَ لَمْ يُذْنِبْ إِلَيْهِمْ فَسَلِمَ مِنْهُمْ
وَ سَخَتْ نَفْسُهُ عَنْ كُلِّ شَيْءٍ فَفَازَ وَ اِسْتَكْمَلَ اَلْفَضْلَ
وَ أَبْصَرَ اَلْعَافِيَةَ فَأَمِنَ اَلنَّدَامَةَ
.
آدم ديندار انديشه مى‌كند و در نتيجه آرامش و وقار بر او غلبه مى‌نمايد،
خضوع و دلشكستگى مى‌كند و به تواضع و فروتنى مى‌گرايد،
قناعت مى‌ورزد پس بى‌نياز مى‌گردد
و بآنچه به وى داده شده خشنود مى‌شود،
به عزلت و كناره‌گيرى رو كند و نتيجة از شرور همنوعان(يا از اندوههاى وارده)محفوظ‍‌ مى‌ماند،
و شهوات و بى‌بندوبارى را ترك گويد پس آزاد مى‌گردد،
و پاى‌بند دنيا را از پاى خود واكند و در نتيجه از شرور آن احتراز جويد يا به سرخوشى و لذّتهاى واقعى آن دست يابد،
و حسد را بدور اندازد پس دوستى او آشكار گردد،
و هرگز ديگران را نترساند (احتمال ضررى از جانب او نمى‌رود تا موجب هراسى گردد)و نتيجۀ از احدى هم بيم نمى‌دارد،
و نزد مردم مرتكب گناهى نمى‌شود پس از جانب آنان سالم بماند،
همه چيز خود را مى‌بخشد پس به همه چيز دست مى‌يابد و كمال فضل را بيابد،
و عافيت و سلامتى همه چيز را مى‌بيند بنا بر اين كارش به ندامت نكشد و از پشيمانى در امان باشد.

آرامش، محصول علوم نورانی است!

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
تَعَلَّمُوا اَلْعِلْمَ وَ تَعَلَّمُوا لَهُ اَلسَّكِينَةَ وَ اَلْوَقَارَ وَ اَلْحِلْمَ
وَ لاَ تَكُونُوا مِنْ جَبَابِرَةِ اَلْعُلَمَاءِ فَلاَ يَقُومُ عِلْمُكُمْ بِجَهْلِكُمْ.

علم را بياموزيد، و با علم، آرامش، متانت و بردبارى را كسب كنيد،
و از دانشمندان خودخواه و گردنفراز نباشيد، كه علمتان در برابر جهل و نادانى‌تان تاب مقاومت نمى‌آورد!

کلام فرشته نگهبان، بوی آرامش می دهد!

امام صادق علیه السلام:
وَ رَوَى زُرَارَةُ مِثْلَ ذَلِكَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: 
قُلْتُ كَيْفَ يَعْلَمُ أَنَّهُ كَانَ اَلْمَلَكَ وَ لاَ يَخَافُ أَنْ يَكُونَ مِنَ اَلشَّيْطَانِ إِذَا كَانَ لاَ يَرَى اَلشَّخْصَ
قَالَ إِنَّهُ يُلْقَى عَلَيْهِ اَلسَّكِينَةُ فَيَعْلَمُ أَنَّهُ مِنَ اَلْمَلَكِ 
وَ لَوْ كَانَ مِنَ اَلشَّيْطَانِ اِعْتَرَاهُ فَزَعٌ وَ إِنْ كَانَ اَلشَّيْطَانُ يَا زُرَارَةُ لاَ يَتَعَرَّضُ لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ .

زراره این مطلب را از حضرت صادق عليه السّلام نقل ميكند، گفتم:
شخص از كجا ميفهمد که او فرشته است، و بيم آن ندارد كه شيطان باشد، چون شخصى را نمى‌بيند.
فرمود:
باو اطمينان بخشيده مى‌شود و ميفهمد كه فرشته است،
اگر از جانب شيطان باشد دچار هراس ميگردد،
گر چه شيطان متعرض امام نميشود.

اَلسَّكِينَةُ، رِيحٌ تَخْرُجُ مِنَ اَلْجَنَّةِ لَهَا صُورَةٌ كَصُورَةِ اَلْإِنْسَانِ وَ رَائِحَةٌ طَيِّبَةٌ

آرامش، نسيمى است كه از بهشت مى‌وزد، چهره‌اى مانند چهرۀ انسان دارد و داراى بوى خوشى است!

امام رضا علیه السلام:
عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا تَرَى آخُذُ بَرّاً أَوْ بَحْراً فَإِنَّ طَرِيقَنَا مَخُوفٌ شَدِيدُ اَلْخَطَرِ
فَقَالَ اُخْرُجْ بَرّاً وَ لاَ عَلَيْكَ أَنْ تَأْتِيَ مَسْجِدَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ تُصَلِّيَ رَكْعَتَيْنِ فِي غَيْرِ وَقْتِ فَرِيضَةٍ ثُمَّ لَتَسْتَخِيرُ اَللَّهَ مِائَةَ مَرَّةٍ وَ مَرَّةً ثُمَّ تَنْظُرُ فَإِنْ عَزَمَ اَللَّهُ لَكَ عَلَى اَلْبَحْرِ فَقُلِ اَلَّذِي قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ قٰالَ اِرْكَبُوا فِيهٰا بِسْمِ اَللّٰهِ مَجْرٰاهٰا وَ مُرْسٰاهٰا إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ» فَإِنِ اِضْطَرَبَ بِكَ اَلْبَحْرُ فَاتَّكِ عَلَى جَانِبِكَ اَلْأَيْمَنِ وَ قُلْ
بِسْمِ اَللَّهِ اُسْكُنْ بِسَكِينَةِ اَللَّهِ و قِرْ بِوَقَارِ اَللَّهِ وَ اِهْدَأْ بِإِذْنِ اَللَّهِ وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ
قُلْنَا أَصْلَحَكَ اَللَّهُ مَا اَلسَّكِينَةُ؟
رِيحٌ تَخْرُجُ مِنَ اَلْجَنَّةِ لَهَا صُورَةٌ كَصُورَةِ اَلْإِنْسَانِ وَ رَائِحَةٌ طَيِّبَةٌ
وَ هِيَ اَلَّتِي نَزَلَتْ عَلَى إِبْرَاهِيمَ فَأَقْبَلَتْ تَدُورُ حَوْلَ أَرْكَانِ اَلْبَيْتِ وَ هُوَ يَضَعُ اَلْأَسَاطِينَ قِيلَ لَهُ هِيَ مِنَ اَلَّتِي قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: 
«فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمّٰا تَرَكَ آلُ مُوسىٰ وَ آلُ هٰارُونَ» قَالَ تِلْكَ اَلسَّكِينَةُ فِي اَلتَّابُوتِ وَ كَانَتْ فِيهِ طَشْتٌ تُغْسَلُ فِيهَا قُلُوبُ اَلْأَنْبِيَاءِ وَ كَانَ اَلتَّابُوتُ يَدُورُ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ مَعَ اَلْأَنْبِيَاءِ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيْنَا فَقَالَ مَا تَابُوتُكُمْ قُلْنَا اَلسِّلاَحُ قَالَ صَدَقْتُمْ هُوَ تَابُوتُكُمْ وَ إِنْ خَرَجْتَ بَرّاً فَقُلِ اَلَّذِي قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «سُبْحٰانَ اَلَّذِي سَخَّرَ لَنٰا هٰذٰا وَ مٰا كُنّٰا لَهُ مُقْرِنِينَ. `وَ إِنّٰا إِلىٰ رَبِّنٰا لَمُنْقَلِبُونَ» فَإِنَّهُ لَيْسَ مِنْ عَبْدٍ يَقُولُهَا عِنْدَ رُكُوبِهِ فَيَقَعَ مِنْ بَعِيرٍ أَوْ دَابَّةٍ فَيُصِيبَهُ شَيْءٌ بِإِذْنِ اَللَّهِ ثُمَّ قَالَ فَإِذَا خَرَجْتَ مِنْ مَنْزِلِكَ فَقُلْ بِسْمِ اَللَّهِ آمَنْتُ بِاللَّهِ تَوَكَّلْتُ عَلَى اَللَّهِ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ فَإِنَّ اَلْمَلاَئِكَةَ تَضْرِبُ وُجُوهَ اَلشَّيَاطِينِ وَ يَقُولُونَ قَدْ سَمَّى اَللَّهَ وَ آمَنَ بِاللَّهِ وَ تَوَكَّلَ عَلَى اَللَّهِ وَ قَالَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ .
على بن اسباط‍‌ گويد: به امام رضا عليه السّلام گفتم: قربانت گردم! نظر شما (دربارۀ مسافرت) چيست‌؟ آيا از راه خشكى يا از راه دريايى روانه سفر شوم؛ زيرا راه ما ترسناك است و خطر بسيار دارد؟
فرمود: از راه خشكى بيرون رو، و ايرادى ندارد كه به مسجد رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله بروى و دو ركعت نماز در غير وقت نماز فريضه بگزارى، سپس صد و يك مرتبه از خداوند خير خود را بخواهى (يعنى بگويى: استخير اللّه). پس از آن بينديش اگر ارادۀ تو به راه دريايى تعلّق گرفت (از آن راه برو) و كلام خداوند عزّ و جلّ‌ را (كه به نوح عليه السّلام در هنگام سوار شدن بر كشتى فرمود) بخوان: وَ قٰالَ‌ اِرْكَبُوا فِيهٰا بِسْمِ‌ اَللّٰهِ‌ مَجْرٰاهٰا وَ مُرْسٰاهٰا إِنَّ‌ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ‌، و اگر تلاطم دريا تو را نگران و پريشان ساخت، بر جانب راست خود تكيه كن و اين دعا را بخوان:«بسم اللّه اسكن بسكينة اللّه و قر بوقار اللّه و اهدأ بإذن اللّه و لا حول و لا قوّة إلاّ باللّه».
عرض كرديم: خداوند كارهاى شما را اصلاح فرمايد! سكينه چيست‌؟
فرمود:
نسيمى است كه از بهشت مى‌وزد، چهره‌اى مانند چهرۀ انسان دارد و داراى بوى خوشى است
و اين همان چيزى است كه بر ابراهيم عليه السّلام نازل شد و بر دور پايه‌هاى كعبه مى‌گرديد و ابراهيم ستون‌هاى آن را مى‌گذاشت.
به آن حضرت عرض شد: آيا اين سكينه از همان سكينه‌اى است كه خداوند عزّ و جلّ‌ فرموده است: فِيهِ‌ سَكِينَةٌ‌ مِنْ‌ رَبِّكُمْ‌ وَ بَقِيَّةٌ‌ مِمّٰا تَرَكَ‌ آلُ‌ مُوسىٰ‌ وَ آلُ‌ هٰارُونَ‌؟
فرمود: آن سكينه در تابوت بود و در آن تشتى بود كه دل‌هاى انبيا (به هنگام برانگيخته شدن) در آن شست‌وشو مى‌شد. آن تابوت به همراه پيامبران مى‌گرديد (يعنى هرجا كه آن‌ها بودند، تابوت نيز بود).
سپس حضرتش رو به ما كرد و فرمود: تابوت شما چيست‌؟
عرض كرديم: سلاح (رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله).
فرمود: راست گفتيد، اين همان تابوت شماست، و هرگاه به راه خشكى رفتى، كلام خداوند عزّ و جلّ‌ را بخوان: سُبْحٰانَ‌ اَلَّذِي سَخَّرَ لَنٰا هٰذٰا وَ مٰا كُنّٰا لَهُ‌ مُقْرِنِينَ‌ `وَ إِنّٰا إِلىٰ‌ رَبِّنٰا لَمُنْقَلِبُونَ‌.
به راستى هربنده‌اى كه به هنگام سوار شدن به مركب اين آيات را بخواند و از شتر يا چهارپا (و هرمركب سوارى) بر زمين افتد، هرچه به او برسد به اجازه و رخصت خداوند خواهد بود.
آن‌گاه فرمود: هرگاه از خانه‌ات بيرون آمدى، بگو:«بسم اللّه آمنت باللّه توكّلت على اللّه لا حول و لا قوّة إلاّ باللّه»؛ چرا كه فرشتگان به صورت شياطين مى‌زنند و مى‌گويند: او نام خدا را برد، به او ايمان آورد و بر او توكّل كرد و گفت: هيچ قوّت و نيرويى نيست مگر از جانب خداوند متعال.

امام علی علیه السلام:
«عَلِّمُوا صِبْيَانَكُمْ مِنْ عِلْمِنَا مَا يَنْفَعُهُمُ اَللَّهُ بِهِ»
به كودكان خود از علم ما بياموزيد كه خدا آن‌ها را بدان سود دهد.

[سورة الحجر (۱۵): الآيات ۹۲ الى ۹۹]
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ (۹۸)
پس با ستايش پروردگارت تسبيح گوى و از سجده‏‌كنندگان باش.
«السّفینة تسجد للریاح»
«يَسبَحُ‏ السَّابح‏ في الماء»
تلاش، رو به قبله نورانی مرئی، همراه با آرامشِ جان است!

کشتی به باد سجده می‌کند!

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی