FIRST THINGS FIRST!
What is the priority of your life?!
Why do You need To Define Your Top Priority In Life?
Luminous heart, priority!
This priority does not change in our lives.
when you know what your priority is,
you can live a priority-driven life.
If a luminous heart is not a priority in life,
you will waste your life.
«فرز» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«فرز المصابین»
«تریاژ: اولویّتبندی»
«لِسانٌ فارِزٌ: زبان گويا و قاطع»
«كلامٌ فارزٌ: سخنى روشن و آشكار»
«الفَرْز: فُرْجَة بين جَبَلين»
«الْفَارِزُ: الذي يُمَيِّزُ بَيْنَ الشَّيْئَيْنِ»
«فَرَزَ الشيءَ من غيرهِ: آنرا از ديگرى جدا ساخت.»
+ «اوّل امنیّت روانی!»
+ «نور اوّل!»
triage : ﺗﺮﯾﺎژ
ﻓﺮاﯾﻨﺪ اوﻟﻮﯾﺖﺑﻨﺪی ﺑﯿﻤﺎران ﺑﺮای ﺑﻬﺮﻩﻣﻨﺪی از درﻣﺎن اﺳﺖ
ﮐﻪ ﺑﺮ اﺳﺎس ﺷﺪت وﺧﺎﻣﺖ ﺣﺎل ﺑﯿﻤﺎر اﻧﺠﺎم ﻣﯽ ﺷﻮد.
ﺗﺮﯾﺎژ، ﺑﯿﺸﺘﺮ در ﻣﻮاﻗﻊ ﺑﺤﺮاﻧﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺟﻨﮓ و زﻟﺰﻟﻪ و در اورژاﻧﺲهای ﺷﻠﻮغ و در ﮐﻞ،
در ﻣﻮاﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﻣﺮاﺟﻌﺎن از ﻧﻈﺮ ﺗﻌﺪاد ﺑﯿﺶ از ﺗﻮان ﭘﺬﯾﺮش و ﺧﺪﻣﺎتدهی ﺑﺎﺷﺪ،
ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎدﻩ ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮد.
در ﺑﺮﺧﯽ از ﮐﺸﻮرها ﻧﻈﯿﺮ اﯾﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪﻩ و … ﺑﯿﻤﺎر ﺗﻮﺳﻂ ﯾﮏ ﭘﺮﺳﺘﺎر ﻣﺠﺮب، ﺗﺮﯾﺎژ ﻣﯽ ﮔﯿﺮد.
واژﻩ ﺗﺮﯾﺎژ از ﻓﻌﻞ ﻓﺮاﻧﺴﻮی trier «ﺗﺮﯾﻪ» به ﻣﻌﻨﯽ ﺟﺪا ﮐﺮدن و ﺳﻮا ﮐﺮدن ﻣﺸﺘﻖ ﺷﺪﻩ
و ﺑﻪ زﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮﻣﯽﮔﺮدد ﮐﻪ در ﺟﻨﮓ،
ﺑﯿﻤﺎران ﺑﺪﺣﺎل را از ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺴﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﻧﺒﺮد ﺑﺎزﮔﺮدﻧﺪ ﺟﺪا ﻣﯽﮐﺮدﻧﺪ.
قلبِ نورانی، اولویّت اوّل!
+ «قلب من، قبر من! قبر من، قلب من!»
اوّل، نور!
اولویت اول زندگیت، نور قلبت باشه!
«كَلَامُكُمْ نُورٌ وَ أَمْرُكُمْ رُشْدٌ»
حالا با این نور قلب، همهی کاراتو اولویت بندی کن!
نور الولایة، فرایند اولویت بندی کارهاست!
نور، اولویتها رو در زندگی هر کسی مشخص میکنه!
اولویت زندگی هر کسی، اصلاح و تربیت عیب حسد قلب اوست!
حسود، تمنا رو بر تقدیر ترجیح میده!
حسود نور تقدیر رو فدای تمناهاش میکنه!
برای شخص حسود، تمناها در اولویت هستند!
اما برای اهل نور، توجه به اوامر نورانی قلب میشه اولویت اول!
+ «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ»
«إِنَّ اللَّهَ أَوَّلَ مَا خَلَقَ خَلَقَ مُحَمَّداً ص وَ عِتْرَتَهُ الْهُدَاةَ الْمُهْتَدِينَ فَكَانُوا أَشْبَاحَ نُورٍ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ»
«لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ جَلَّ ذِكْرُهُ لَيْلَةَ الْقَدْرِ أَوَّلَ مَا خَلَقَ الدُّنْيَا»
لیلة قدر، شب نبرد نور الولایة و تاریکی حسادت در قلبهاست!
در قلب حسود، با اشتباه مرگبارش چه اتفاقی افتاد؟
نور منهدم شد! نور از دست رفت!
«تهدّمت و الله ارکان الهدی»
در قلب اهل نور، رکن هدایت حرف اول و آخر را میزند:
«النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»
فهم قبض و بسط نور قلب، برای درک اولویتهای زندگی، چقدر مهم و حیاتی است!
+ «امر – امر الله – اولوا الامر»
«اَولَی از اول گرفته شده، یعنی نفر اول همان اَولَی است.»
+ «اول – تاویل – تاویل الاحادیث»
جناب ابوذر گفت:
«فَقَدِّمُوا مَنْ قَدَّمَ اللَّهُ وَ أَخِّرُوا مَنْ أَخَّرَ اللَّهُ وَ اجْعَلُوا الْوَلَايَةَ وَ الْوِرَاثَةَ لِمَنْ جَعَلَ اللَّهُ،
هر كه را خدا مقدّم داشته جلو بيندازيد و هر كه را خدا مؤخر داشته عقب بزنيد،
و ولايت و وراثت را براى كسى قرار دهيد كه خدا قرار داده است.»
نور الولایة فرایندی است که کارها رو حل و فصل میکنه
«افْتَرَزَ الأمرَ: آن امر را حلّ و فصل كرد.»،
با فهم نور و ظلمت قلبت و با کمک این کلام قبض و بسط الهی «كَلَامُكُمْ نُورٌ وَ أَمْرُكُمْ رُشْدٌ»،
میتونی خوب و بد رو از هم تفکیک کنی و بفهمی چه کاری خوبه و چه کاری بده
«أَفْرَزَ الشيءَ عن غيرهِ: آن چيز را از ساير چيزها جدا كرد.»
انگاری با نور ولایت، میفهمی منظور و خواست ولیّ خدا در این مورد خاص، از تو چیه، و چکار باید بکنی «أَفْرَزَ فلاناً بِشيءٍ: چيزى را برگزيد و براى فلانى اختصاص داد.»
«أَفْرَزَ الصَّيدُ الصّائدَ: شكار به شكارچى فرصت داد تا از نزديك آنرا با تير بزند.
«أَفْرَزَهُ الصيدُ: أى أمكنه فرماه من قرب»
خود نور آیت، بوقتش بهت اشاره میکنه که الآن وقتشه چکار کنی تا خوب نتیجه بگیری! + «درک»
انگاری باید دام پهن کنی و طعمه بذاری و منتظر بشینی [استندبای] تا خود صید بیفته تو دامت، اونوقت براحتی شکارش کردی، بدون اینکه نا آرام بشی
و این هنر فهم نور ولایت است در قلب اهل نور یقین.
چقدر واژه «فرز»، به زیبایی نور ولایت رو یادمون میده
و میگه ولایت مثل فرایند تریاژ و اولویتبندی بیماران در بیمارستان است.
چی برات مهمّه؟!
اگه خدای من از من بپرسه: چی برات مهمه؟ چی باید بگم؟
باید بگم هر چی نظر شماست! اولویت با شماست!
میگه همین آیتی که برات تقدیر کردم، اولویت داره چون در این شرایطه که عیبت درمان میشه.
چی برات مهمه؟ دفع عیب برات مهمه یا اینکه هر چی دوست داری گیرت بیاد؟!
اگه دفع عیب موضوع مهمی برای توست و دغدغه خاطر توست، باید بدونی راهش اینه به تقدیراتی که خدا برای دفع عیبت مقدر میکنه راضی باشی و این یعنی حسادتو بذاری کنار.
معنی اینکه میگی : «دوستت دارم» یعنی تو برام مهمی، تو برام اولویت داری، نظر تو رو بر نظر خودم ترجیح میدم.
کاری میکنم که تو دوست داری! نه کاری که خودم دوست دارم.
اما حسود میگه اول من! من هر کاری دوست دارم انجام میدم!
+ «کبر»: جوجه متکبر به مادرش میگه: تو دنبالم بیا!
+ «تلو»: بچه شتر عاقل به دنبال مادرش میره!
اولویت، در هر شرایطی، اخذ نور هدایت است، به هر قیمتی که شده!
حالا که این نور، رایگان داده میشه، دیگه هیچ حرفی برای گفتن باقی نمیمونه!
«قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى»
«السَّلَامُ عَلَى مَشَاكِي نُورِ اللَّهِ»
The First Step Ahead!
صدای رسای فراخوان نورانی به گوشِت میرسه،
این نور رو در اولویت کارهات قرار بده،
نه اون چیزی که با خودت فکر میکنی و خیال میکنی درسته!
«نور یاریرسان!»
«نور روزیرسان!»
اولویّت با خداست!
«احراز هویت نور در ملکوت قلب!»
«عرف – نور آشنایی!»
اوّل، معرفت الله! پس: هو الاوّل!
+ «روز عرفه!»
+ «دلو – سلسله مراتب نورانی!»
هُوَ الْأَوَّلُ
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
يَا أَبَا ذَرٍّ
اُعْبُدِ اَللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ
فَإِنْ كُنْتَ لاَ تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ
وَ اِعْلَمْ أَنَّ أَوَّلَ عِبَادَةِ اَللَّهِ اَلْمَعْرِفَةُ بِهِ
فَهُوَ اَلْأَوَّلُ قَبْلَ كُلِّ شَيْءٍ فَلاَ شَيْءَ قَبْلَهُ
وَ اَلْفَرْدُ فَلاَ ثَانِيَ لَهُ
وَ اَلْبَاقِي لاَ إِلَى غَايَةٍ.
اى ابا ذر
بندگى كن خدا را گويا اينكه او را مىبينى
اگر تو او را نبينى، او تو را مىبيند
بدان كه اول عبادت و پرستش خدا شناختن اوست.
پس خدا اول چيز است پيش از همهى چيزها
و پيش از او چيزى نبوده،
يكتائى است كه دومى برايش نيست
باقيست نه به نهايتى …
+ «حاملان نور!»
«فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ»، «وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ»
+ «نور شایستهسالاری!»:
«بِتَفْضِيلِكَ إِيَّاهُمْ وَ بِرَدِّكَ اَلْأُمُورَ إِلَيْهِمْ
… وَ اَلْمُسَالَمَةِ لَهُمْ وَ اَلرِّضَا بِمَا قَالُوا»
+ «اله – پرستش نور! پرستار نور!»
[سورة النساء (۴): آية ۵۹]
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا
أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ
فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ
إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ
ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلاً (۵۹)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد،
خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد؛
پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد، اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد،
آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد، اين بهتر و نيكفرجامتر است.
[سورة النساء (۴): الآيات ۸۲ الى ۸۳]
أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً (۸۲)
آيا در [معانى] قرآن نمىانديشند؟ اگر از جانب غير خدا بود قطعاً در آن اختلاف بسيارى مىيافتند.
وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ
وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ
وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلاَّ قَلِيلاً (۸۳)
و چون خبرى [حاكى] از ايمنى يا وحشت به آنان برسد، انتشارش دهند؛
و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند،
قطعاً از ميان آنان كسانىاند كه [مىتوانند درست و نادرست] آن را دريابند،
و اگر فضل خدا و رحمتِ او بر شما نبود، مسلّماً جز [شمارِ] اندكى، از شيطان پيروى مىكرديد.
نور، اولویّت واجب!
اللَّهُمَّ إِنَّكَ اسْتَفْرَزْتَ إِلَى أَدَاءِ مَا افْتَرَضْتَ
یعنی: اون «وی پی ان» که اتصال بهش واجبه و اولویت همه کارهاست،
بطور واضح بیان و آشکار شده! «فرز» + «فرض»
+ «دلو – سلسله مراتب نورانی!»
کتاب مناسک شیخ مفید:
يَا رَبِّ هَذَا وَدَاعُ مَنْ يَخَافُ أَنْ لَا يَؤُبَ إِلَى بَيْتِكَ
رَبِّ فَحَرِّمْنِي وَ أَهْلِي عَلَى جَهَنَّمَ
اللَّهُمَّ إِنَّكَ اسْتَفْرَزْتَ إِلَى أَدَاءِ مَا افْتَرَضْتَ
فَخَرَجْتُ بِغَيْرِ مِنَّةٍ عَلَيْكَ وَ أَنْتَ أَخْرَجْتَنِي
اللَّهُمَّ فَإِنْ كُنْتَ قَدْ غَفَرْتَ لِي ذُنُوبِي وَ أَصْلَحْتَ لِي عُيُوبِي وَ طَهَّرْتَ قَلْبِي
وَ كَتَبْتَ لِي الْبَرَاءَةَ مِنْ أَمْرِ دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي فَلَنْ يَنْقَلِبَ الْمُنْقَلِبُونَ إِلَّا بِفَضْلٍ يُنْفَرُ بِهِ
وَ إِنْ كُنْتَ لَمْ تَفْعَلْ ذَلِكَ بِمَا جَنَيْتُ عَلَى نَفْسِي
فَاغْفِرْ لِي وَ ارْحَمْنِي قَبْلَ أَنْ تَنْأَى عَنْ بَيْتِكَ دَارِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.