دکتر محمد شعبانی راد

قلب سلیم، به نور خو گرفته! مُدمِن النّور!

Divine Light Addiction!!!

«دمن» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«إِدْمانُ‏ المُسْكِرَات»
«مُدْمِنُ‏ الْخَمْرِ: دائم الخمر»

لینکهای مقالات مرتبط با این مقاله:

+ «فقط نورتو باور کن! لازم نیست از علم غیب سر در بیاری! الذین یومنون بالغیب!»
+ «نشئۀ علمی! ناشئة اللّیل! معمّای ناشناختۀ لیلۀ قدر!»
+ «قلب نورانیِ باصفا، خالص و بدون تمنّای بلقیس! صرح ممرد!»
+ «درخشش نور! الواح نورانی!»
+ «نوری که یهو برق میزنه! تلألؤ نورانی! چراغ فروزان! وَ جَعَلْنا سِراجاً وَهَّاجاً!»
+ «همسایۀ نورانی! نور مجاور! قطع متجاورات! باب مستجار!»
+ «قلب مجهّز به سیستم نورانی هدایت!»
+ «نشخوار علمی پیغام نورانی فرشتۀ نگهبان در قلب سلیم!»
+ «دُردانه‌ی نورانیِ بی‌بدیل! رمزکلید یکتا! بدونِ این رمز نورانی، بیچاره‌ایم!»
+ «انگشتر نورانی سلیمان ع، میراث مشترک!»
+ «فرهنگِ لغاتِ نورانی! اصنع الفلک!»
+ «نسخۀ نورانیِ جدید! وَ فِي نُسْخَتِها هُدىً وَ رَحْمَةٌ!»
+ «سرچشمۀ نورانی! مَعْرُوفاً بِعَيْنِهِ! حُورٌ عِينٌ!»
+ «بیدارخوابی اهل نور در دوران لیل و تاریکی اشتباهات خود! وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ!»
+ «نور قلبتو به دیگران قرض بده!»
+ «فرشتۀ نگهبان، حرف توی دهان اهل نور میذاره! تحمله الملائکة! تنزّل الملائکة!»
+ «نور، تنها دلخوشی من است! قل من یکلوکم باللیل و النهار من الرحمن!»
+ «سفر انفرادی با نور!»
+ «شمارش نور تقدیراتتو کامل کن! و لتکملوا العدّة!»
+ «انتقال و سرایت مخفیانۀ نور! اسری بعبده لیلا!»
+ «با نورت، خودت میفهمی! افعاله تفهیم!»
+ «وقتش که برسه، خودت میفهمی!»
+ «حسود، نور رو در موضع ضعف قرار میده! ان القوم استضعفونی! اهل نور، نور رو در موضع قدرت قرار میده! فاولئک هم المضعفون! نور مضاعف! نور دولایه!»
+ «نور، تاریکی قلب رو مختلّ میکنه! خلیل الله!»
+ «قلبِ برخوردار از نعمت نور! خوّلناه نعمة منّا!»
+ «حضور و غیاب آنلاین نور!»
+ «از دست دادن نور یوسف ع جای بسی تاسف و افسوس دارد!»
+ «نور فراموش‌نشدنی و خاطره‌انگیز!»
+ «همه ساکت! نور میخواد حرف بزنه!»
+ «قدر تک تک لحظه‌های درخشان قلبتان را بدانید!»
+ «رهبانیّت! حذف تمنّا یا حذف تقدیر؟!»
+ «از نور سوء استفاده نکن!»
+ «سایه‌روشن‌های هستی!»
+ «به چی علاقه داری؟!»
+ «نورِ استاندارد! نورِ یکتاپرستی! نورِ خویشاوندی! طَعامٍ واحِدٍ! إِلهٌ واحِدٌ! بابٍ واحِدٍ! بَشَراً واحِداً!»
+ «آفرینشِ نور و ظلمت و یاقوت سرخ!»
+ «عمل به نور، «گُلدِن تایم» دارد!»
+ «اقامت دائمی اهل نور در مدینۀ نورانی! اهل المدینة!»
+ «نورتو دائما دنبال کن! نور دائب!»
+ «نورِ خوردنی! اُکُلِ دائم!»
+ «ایستگاه نورانی! منزلگاه دائمی خورشید!»
+ «با نور، زیرآب حسدتو بزن! نورِ ماوراء! درناژ دائمیِ حسادت!»
+ «خمر – حسد، عقلتو زایل میکنه!»
+ «نورِ دائم! نوری که معتادش میشی! أُكُلُها دائِمٌ!»
+ «این رزق نورانی، تمومی نداره! ما نَفِدَتْ‏ كَلِماتُ اللَّهِ!»
+ «لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً، نثار قلبهایی است که نورشونو باور دارند!»
+ «دور برگردان نورانی! حُسْنُ الْمَآبِ‏!»
+ «نور سیّار! وَ قَدَّرْنا فيهَا السَّيْرَ سيرُوا فيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنينَ!»
+ «نوری که یهو برق میزنه! تلألؤ نورانی! چراغ فروزان! وَ جَعَلْنا سِراجاً وَهَّاجاً!»
+ «مهربانی مادر، نور ارتباط‌دهندۀ قلبها! وَ هُوَ أَرْحَمُ‏ الرَّاحِمينَ!»
+ «نور علم، امکان دسترسی به امنیت و آرامش را فراهم میکند! مَكينٌ‏ أَمينٌ!»
+ «با نور، پیش به سوی تقدیرات! و تری الفلک فیه مواخر لتبتغوا من فضله!»
+ «راستی‌آزمایی قلب با قبض و بسط نور! امتحن الله قلوبهم للتّقوی!»
+ «ملازمت با نور! و الزمهم کلمة التقوی!»
+ «نور فرقان! و لقد آتینا موسی و هارون الفرقان!»
+ «فرع اصل نور خودت باش! اصلها ثابت و فرعها فی السماء!»
+ «با نور از بند تمنّا آزاد شو! بیت العتیق!»
+ «به هیچی فکر نکن! فقط فکر و ذکرت مشغول نور یوسف ع باشه و بس! تفتؤا تذکر یوسف!»
+ «با نور، قلبتو روشن کن و راه بیفت! نور بامداد! بالغدوّ! بالغداة!»
+ «معدن همیشگی نور! جنّات عدن!»
+ «نور، علم رو به خوردت میده! اطعام نورانی!»
+ «رو به نور زیارت!»
+ «زاد و توشۀ نورانی! و تزوّدوا فانّ خیر الزّاد التّقوی!»
+ «رابطۀ نورانی قلب! نور دلبستگی! وَ رابِطُوا!»
+ «گرما و راحتی در خانۀ نورانی! لَكُمْ فيها دِفْ‏ءٌ وَ مَنافِعُ!»
+ «دوّمی نورت باش! نور صلات! نور نماز!»
+ «نور بازسازی آنلاین!»
+ «ری‌استارت – وقتی که قلبت تاریک میشه، بیکار نشین! از یه جایی شروع کن! شروع دوباره با نور! طفقا یخصفان!»
+ «اکسیر جوانی!»
+ «این نور، حرف نداره! نور حمد! الحمد لله!»
+ «نور سعادت و خوشبختی اهل نور! تاریکی شقاوت و بدبختی اهل حسادت! سربالایی شقاوت، سرازیری سعادت!»
+ «نور، خودشو نشون میده!»
+ «هم‌قافیه با نور! فاسلکی سبل ربک ذللا! نور ذلّت ممدوح! نور عزّت!»
+ «لبخند نورانی! انبساط خاطر!»
+ «خنثی کردن بمب حسادت با نور! برداً و سلاماً!»
+ «کانون نورانی علم و دانش! بئر معطّلة!»
+ «قلبِ شنوا، نور اسماعیل ع!»
+ «آمادگی علمی با علوم نورانی!»
+ «حسود از هدف نورانی خود دور شد! تاریکی الحاد!»
+ «مواظب باش هر چه رشته بودی، پنبه نشه! اهل نور به تقدیراتش عشق میورزه!»
+ «با نور، کاراتو محکم‌کاری کن! نور اتقان صنع! تکنولوژی نورانی خدا!»
+ «سلسله مراتب نورانی! ثم دنا فتدلی!»
+ «نور مطهّر! قلب مطهّر!»
+ «حرکت نورانی نامحسوس! دابّة الارض!»
+ «نور الهی و زندگی بدون محدودیت! نور لم یتسنّه!»
+ «نورِ عقیقه! دل از هوا و هوس‌ها بریده!»
+ «روز عرفه! روز معرفت به نور و ظلمت دنیای قلب خود!»
+ «با نور، کار تمومه! نورِ تمام‌ عیار!»
+ «نوری که حسادت رو متوقف میکنه! قلبِ صائم!»
+ «دلها در اسارت نور! خانواده‌ی نورانی!»
+ «با نور، بار و بندیل قلبتو محکم ببند و آماده سفر شو! پادشاهی استوار! قلبِ مُشدّد!»
+ «این نور را از کجا آورده‌ای؟!»
+ «نوری که باید تعقیبش کنی! نور، بهترین پاداش! نور، بهترین فرجام! هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَواباً وَ خَيْرٌ عُقْباً!»
+ «با نور، بشین و پاشو! نرمش نورانی! تمرین زندگی!»
+ «نور، ناخالصیِ حسادتِ قلبتو غربال می‌کنه!»
+ «نور، قلبِ سرکشمو، رام و آرام میکنه!»
+ «یکرنگ باش! به رنگ نور!»
+ «نورِ همپوشانی! اوصیاء الله!»
+ «پندهای نورانیِ صاحبان نور، به اهلِ نور!»
+ «نور، مقیاسِ اندازه‌گیری!»
+ «نورِ شگفت‌انگیز! قبض و بسط، الفبایِ عجیبِ نورانیِ!»
+ «رشوه‌ی نورانی!»
+ «نورِ غلط‌گیر! لباسِ نورانی!»
+ «قلبی در احاطه‌ی نور!»
+ «نوری که قلب و چهره را زیبا و جذّاب می‌کند! إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ!»
+ «با نور، دست و دل باز باش! لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ!»
و …

دمن:
«إِدْمانُ‏ المُسْكِرَات»
«مُدْمِنُ‏ الْخَمْرِ: دائم الخمر»
قلب سلیم به نور خو گرفته! دائم النّور!
+ «اکسیر جوانی!»
ادمان: «addiction»
+ «استقامة – ثبات – قصص»

+ «دمن»:
هر کسی عادت کنه که با عمل به معالم ربانی، آیات و تقدیراتشو تحویل بگیره، حتما به درجات خودش، از نعمت نورانی مُلک سلیمان ع، در دنیا و آخرت، به این عامل به نور ولایت، هبه میشه!
ویژگی ملک سلیمان در ملکوت قلب اهل یقین اینه که مثل ملک دنیایی سلیمان ع، فناپذیر نخواهد بود!
+ «لتسبیحة واحدة …»
مطلب مهم این حدیث اینه که باید این روش زندگی، عادت بشه: «ادمان»!
مدام و پیوسته این روش، ملکه ذهنت بشه!
واژه دمن از « إِدْمانُ‏ المُسْكِرَات » میاد یعنی درست مثل کسی که معتاد مشروبات الکلی شده و نمیتونه ترکش کنه و هر فرصتی گیر بیاره، میره سراغش!
ای کاش ما هم به اندازۀ یک فرد معتاد، به علوم نورانی آل محمد ع معتاد میشدیم، و برای اخذ این علوم با ارزش، نزد صاحبان نور میرفتیم و از علوم آنها اقتباس مینمودیم و به آنها عمل مینمودیم و به این اندیشه نورانی والا، اعتیاد پیدا می‌کردیم!

«عَنْهُ ع:
مَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَةَ سُورَةِ مَرْيَمَ‏ كَانَ فِي الْآخِرَةِ مِنْ أَصْحَابِ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ
وَ أُعْطِيَ فِي الْآخِرَةِ مُلْكَ سُلَيْمَانَ فِي الدُّنْيَا

+ مقالۀ زیبای «ملک سلیمان ع»

+ «لَيْسَ‏ مُدْمِنُ‏ الْخَمْرِ الَّذِي يَشْرَبُهَا كُلَّ يَوْمٍ، وَ لَكِنْ يُوَطِّنُ نَفْسَهُ إِذَا وَجَدَهَا شَرِبَهَا»:
«مُدْمِنُ‏ الْخَمْرِ» اگه خمر گیرش بیاد، نه نمیگه!
+ مقالۀ «مریم»

[ادمان: ثابت قدم]:
[وَ مَنْ أَدْمَنَ‏ مَحَبَّتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ
فَتَحَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ مِنَ الْجَنَّةِ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابِهَا
وَ أَبَاحَهُ جَمِيعَهَا يَدْخُلُ مِمَّا شَاءَ مِنْهَا]:
امام سجاد علیه السلام:
قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
يَا عِبَادَ اللَّهِ
اتَّبِعُوا أَخِي وَ وَصِيِّي عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ بِأَمْرِ اللَّهِ
وَ لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ اتَّخَذُوا أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللَّهِ تَقْلِيداً لِجُهَّالِ آبَائِهِمُ الْكَافِرِينَ بِاللَّهِ
فَإِنَّ الْمُقَلِّدَ دِينَهُ مِمَّنْ لَا يَعْلَمُ‏ دِينَ اللَّهِ يَبُوءُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ
وَ يَكُونُ مِنْ أُسَرَاءِ إِبْلِيسَ لَعِينِ اللَّهِ‏
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ أَخِي عَلِيّاً أَفْضَلَ زِينَةِ عِتْرَتِي
فَقَالَ
وَ مَنْ وَالاهُ وَ وَالَى أَوْلِيَاءَهُ وَ عَادَى أَعْدَاءَهُ
جَعَلْتُهُ مِنْ أَفْضَلِ زِينَةِ جِنَانِي وَ مِنْ أَشْرَفِ أَوْلِيَائِي وَ خُلَصَائِي

وَ مَنْ أَدْمَنَ‏ مَحَبَّتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ
فَتَحَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ مِنَ الْجَنَّةِ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابِهَا
وَ أَبَاحَهُ جَمِيعَهَا يَدْخُلُ مِمَّا شَاءَ مِنْهَا

وَ كُلُّ أَبْوَابِ الْجِنَانِ تُنَادِيهِ
يَا وَلِيَّ اللَّهِ
أَ لَمْ تَدْخُلْنِي
أَ لَمْ تَخُصَّنِي مِنْ بَيْنِنَا
.
حضرت علي بن الحسين نقل كرد كه پيامبر اكرم فرمود:
ای مردم، پيرو برادر و وصى من علي بن ابى طالب باشيد طبق دستور خدا
و مانند آنها كه جز خدا ديگران را ارباب خويش دانستند نباشيد
كه تقليد از پدران نادان و كافر خود كردند.
كسى كه پيروى از شخصى مينمايد كه اطلاع دينى ندارد،
مستوجب خشم خدا قرار ميگيرد و در بند شيطان واقع شده.
بدانيد كه خداوند برادرم علي را برجسته‌ترين افراد عترت من قرار داده،
فرمود:
هر كه او را دوست بدارد و دوستانش را نيز دوست بدارد و با دشمنانش دشمن باشد او را بهترين زينت بهشت و شريفترين دوستان خود و بندگان مخلص خويش قرار ميدهم.
هر كه در دوستى و محبت ما خانواده پايدار باشد،
خداوند هشت درب بهشت را برايش ميگشايد كه از هر كدام مايل است وارد شود
و تمام درب‌ها او را باين طور صدا ميزنند:
اى دوست خدا
از ما وارد نميشوى، اين امتياز را به ما ارزانى نميدارى‌؟!

[مَنْ أَدْمَنَ إِلَى الْمَسْجِدِ … أَصَابَ … أَخٌ مُسْتَفَادٌ]:
+ عبارت «قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ» 4 بار در قرآن تکرار شده است:
«سجده بر مخلوق نورانی به دستور خالق این نور!»
یعنی با سجده بر آدم ع، از علم آل محمد ع که نزد اوست، منفعت ببرید!
این نور علم را خدای مهربان نزد او سپرده است «ودیعة الله»!
[سجدة – آیاتی و رسلی – دمن – صوب – نفع]:
«مَنْ أَدْمَنَ … أَصَابَ … ملک سلیمان»
اگه مدام حوادث رو آثار عیبت بدونی «مَنْ أَدْمَنَ إِلَى الْمَسْجِدِ» آخرش اینجوری میشه ان شاء الله که:
قلب بالاخره موفق به فهم قبض و بسط و امر و نهی ولیّ خدا میشه و آیات محکم رو درک میکنه:
«مَنْ أَدْمَنَ إِلَى الْمَسْجِدِ … أَصَابَ …آيَةٌ مُحْكَمَةٌ»
و با استعمال معالم ربانی موفق به انجام اصل فریضه که همانا عمل به نور ولایت آل محمد ع است می گردد «مَنْ أَدْمَنَ إِلَى الْمَسْجِدِ … أَصَابَ … فَرِيضَةٌ مُسْتَعْمَلَةٌ»
و موجب ترویج و نشر اندیشه و سنت آل محمد ع می‌شود:
«مَنْ أَدْمَنَ إِلَى الْمَسْجِدِ … أَصَابَ … سُنَّةٌ قَائِمَةٌ»
و قلب منور به نور بکر آل محمد ع می‌شود:
«مَنْ أَدْمَنَ إِلَى الْمَسْجِدِ … أَصَابَ … عِلْمٌ مُسْتَطْرَفٌ»
و رابطه‌ای قلبی با آل محمد ع به برکت یادآوری معالم ربانی برایش ایجاد می‌شود:
«مَنْ أَدْمَنَ إِلَى الْمَسْجِدِ … أَصَابَ … أَخٌ مُسْتَفَادٌ»
که مدام به این وسیله از علم و حکمت آل محمد ع منتفع و بهره‌مند می‌شود و در دل شرایط با نوری که با یادآوری معالم ربانی، آل محمد ع به این قلب می‌اندازند، کانه کلمه‌ای تاثیرگذار به گوش قلب می‌خوانند:
«مَنْ أَدْمَنَ إِلَى الْمَسْجِدِ … أَصَابَ … كَلِمَةٌ تَدُلُّهُ عَلَى هُدًى»
که در دل شرایط بحرانی تقدیرات، دست او را می‌گیرد و هدایتش‌ می‌نماید و از روی اشارات این قبض و بسط نور، می‌فهمد چه اقدامی الآن باید انجام دهد که مرضی ذات اقدس الهی باشد و با این عنایت خدای مهربان، از گناه دل میکند:
«مَنْ أَدْمَنَ إِلَى الْمَسْجِدِ … أَصَابَ … كَلِمَةٌ … تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى»
و چون قلب، عالم به امر و نهی مربی و مافوق خود شده، لذا ترک گناه- که کار بسیار سختی است- را به آسانی و شیرینی هر چه تمامتر انجام می‌دهد:
«مَنْ أَدْمَنَ إِلَى الْمَسْجِدِ … أَصَابَ … تَرْكُ الذَّنْبِ خَشْيَةً أَوْ حَيَاءً»
شرط بهره‌مندی از همۀ اینها در واژه «ادمن» است، یعنی باید مدام از دلخواه و تمنّا بگذری و عادات سوء گذشته رو کنار بگذاری و معتاد «آیاتی و رسلی» شوی:
+ «دمن – مُدْمِنُ‏ الْخَمْرِ»
+ «صوب – أصاب السهم»: یعنی بالاخره میزنه به هدف!
+ «لو استقاموا علی الطریقة لاسقیناکم ماء غدقا»
امام حسین علیه السلام:
عَنْ عُمَيْرِ بْنِ الْمَأْمُونِ رَضِيعِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ قَالَ:
أَتَيْتُ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ ع
فَقُلْتُ لَهُ حَدِّثْنِي عَنْ جَدِّكَ رَسُولِ اللَّهِ ص
قَالَ نَعَمْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
مَنْ أَدْمَنَ إِلَى الْمَسْجِدِ أَصَابَ الْخِصَالَ الثَّمَانِيَةَ
آيَةٌ مُحْكَمَةٌ
أَوْ فَرِيضَةٌ مُسْتَعْمَلَةٌ
أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ
أَوْ عِلْمٌ مُسْتَطْرَفٌ
أَوْ أَخٌ مُسْتَفَادٌ
أَوْ كَلِمَةٌ تَدُلُّهُ عَلَى هُدًى
أَوْ تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى
وَ تَرْكُ الذَّنْبِ خَشْيَةً أَوْ حَيَاءً
.

بركت‏هاى پيوسته به مسجد رفتن‏:
یعنی: «سجده بر مخلوق نورانی به دستور خالق این نور!»
یعنی پیوسته از نور قلبت، اخذ علم کنی و به آن عمل نمایی و عادت به این روش زندگی راحت داشته باشی، اونوقت میبینی که زندگی بدون حسد چه زیباست!
به نقل از عمير بن مأمون:
نزد امام حسين عليه السلام آمدم و به او گفتم:
از جدّت پيامبر خدا، برايم حديث بگو.
فرمود:
«باشد. پيامبر خدا فرمود:”
هر كس پيوسته به مسجد برود، [حدّاقل به يكى از] هشت چيز دست مى‌‏يابد:
آيتى استوار،
يا فريضه‌‏اى عمل شده،
يا سنّتى برپا،
يا دانشى نو،
يا برادرى قابلِ استفاده،
يا سخنى كه او را به هدايتْ رهنمون شود
يا از هلاكت بازش دارد،
و تركِ گناه از سرِ ترس يا حيا».
اینها همه ثمرات دیدن اخم و لبخند ولیّ خدا در دل شرایط روزمرۀ زندگی است!

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی