دکتر محمد شعبانی راد

کفّۀ ترازو به نفع کدام طرف است؟! نور یا نار؟! فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ! وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ!

Which side of the scale tips in favor?
Darkest to Brightest Modes!

السَّلَامُ عَلَی مِیزَانِ الْأَعْمَالِ!

«ثقل» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«أَثْقَلَهُ‏ الغرم و الوزر: وام و خسارت و بار گناه او را سنگين كرد.»
+ «مَغْرَمٍمُثْقَلُونَ»
قلب سلیمی که نور و ظلمتشو میفهمه، با کمک این علوم نورانی، اعمال صالح زیادی خلق میکنه و این مهربانی‌های زیبای بسیار «کوثر»، نامۀ اعمالشو سنگین و رنگین و وزین مینماید!
+ «قلبِ گران‌قیمت!»
کفّۀ ترازو به نفع کدام طرف است؟! نور یا نار؟!
+ «شأن»
+ «خفف»

فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ … وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ

[سورة الأعراف (۷): الآيات ۶ الى ۹]
فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ (۶)
پس، قطعاً از كسانى كه [پيامبران‏] به سوى آنان فرستاده شده‏‌اند خواهيم پرسيد،
و قطعاً از [خود] فرستادگان [نيز] خواهيم پرسيد.
فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ وَ ما كُنَّا غائِبِينَ (۷)
و از روى دانش به آنان گزارش خواهيم داد و ما [از احوال آنان‏] غايب نبوده‌‏ايم.
وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ 
فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (۸)
و در آن روز، سنجش [اعمال‏] درست است.
پس هر كس ميزانهاى [عمل‏] او گران باشد، آنان خود رستگارانند.
وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِما كانُوا بِآياتِنا يَظْلِمُونَ (۹)
و هر كس ميزانهاى [عمل‏] او سبك باشد، پس آنانند كه به خود زيان زده‌‏اند، چرا كه به آيات ما ستم كرده‌‏اند.

امام علی علیه السلام:
وَ أَمَّا قَوْلُهُ
فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ وَ خَفَّتْ مَوازِینُهُ
فَإِنَّمَا یَعْنِی الْحِسَابَ تُوزَنُ الْحَسَنَاتُ وَ السَّیِّئَاتُ
فَالْحَسَنَاتُ ثِقْلُ الْمِیزَانِ وَ السَّیِّئَاتُ خِفَّهًُْ الْمِیزَانِ.
جز این نیست که حساب را قصد دارد و خوبیها و بدیها سنجیده می‌شود
و خوبیها گرانی ترازو و بدیها سبکی ترازو است.

لیدر سوء میخواد کاری کنه که کفّۀ ترازو به نفع نار باشه!
+ «خفّ»:
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ‏ الَّذينَ لا يُوقِنُونَ.
فَاسْتَخَفَ‏ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقينَ.

[سورة الروم (۳۰): الآيات ۵۶ الى ۶۰]
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لا يُوقِنُونَ (۶۰)
پس صبر كن كه وعده خدا حقّ است، و زنهار تا كسانى كه يقين ندارند، تو را به سبكسرى واندارند.

[سورة الزخرف (۴۳): الآيات ۴۶ الى ۵۴]
فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ (۵۴)
پس قوم خود را سبك‏‌مغز يافت [و آنان را فريفت‏] و اطاعتش كردند،
چرا كه آنها مردمى منحرف بودند.

ثقل‏:
«أَثْقَلَهُ‏ الغرم»
از «مَغْرَمٍ‏ مُثْقَلُونَ» گرفته شده است.
+ «غرم»
+ «عشق»
«ثَقُلَتِ المرأَةُ: حاملگى زن آشكار شد.»
قلب اهل یقین با نور معالم ربانی «قَوْلًا ثَقِيلًا»، در دل شرایط عرضه آیات «يَوْماً ثَقِيلاً» باردار می‌شود!
سنگین می‌شود! گرانبها می‌شود! ثقیل می‌شود! با ارزش می‌شود! مهم می‌شود!
+ «آیاتی و رسلی»
+ «نطف»
+ مفهوم بخشندگی
+ هزار واژه
+ «حمل – حَمَلَتِ‏ المرأةُ : حَبِلَتْ»
«حِمْلٌ‏ ثَقيل‏: بارى سنگين»
[«اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ» – «أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ»]:
+ مفهوم «گرایش» در واژه‌های: «ثقل – خلد»
+ مفهوم «آشکار»: «ثَقُلَتِ المرأَةُ: حاملگى زن آشكار شد.»
نور گرانمایه! فَمَنْ‏ ثَقُلَتْ‏ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ!
[قَوْلًا ثَقِيلًا – يَوْماً ثَقِيلاً]:
«ثَقُلَ القولُ: آن سخن خوشايند نبود.»:
کلام صاحبان نور و فرشتۀ مهربان در دل هر شرایط «قَوْلًا ثَقِيلًا»، برای اهل شک سخن ناخوشایند و برای اهل یقین سخن خوشایند و شیرین «حلو» است.
+ مفهوم کنکور آیات «فتنه»:
یادآوری روز کنکور «يَوْماً ثَقِيلاً» برای دانشجویان پزشکی خوشایند،
و برای سربازان عزیز ناخوشایند است!
+ «وزر – حمل»
+ «زکو – حیّ – زوج»
«أَثْقَلَهُ‏ الغرم و الوزر: وام و خسارت و بار گناه او را سنگين كرد.»
«مَغْرَمٍ‏ مُثْقَلُونَ»
«أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ‏ مُثْقَلُونَ»
+ «غرم – تاوان»:
هر کس قلبش به نور معالم ربانی، منور و سنگین و ثقیل و وزین می‌شود، باید تاوان سنگین و با ارزشی هم بپردازد چون این عنایت نورانی که عامل حیات است ارزش هر کاری را دارد و آن کار تولید عمل صالح است که اهل یقین با استعمال این اندیشه عامل حیات، عامل موت یعنی حسد را از قلب خود دور نموده و اینگونه دِین خود را ادا می کند و وفای به عهد می نماید و تاوان اخذ نور علم و حکمت را بخوبی می‌پردازد، ان شاء الله تعالی.
بررسی مفهوم واژه ثقل با توجه به داشتن معنای حیّ:
«حیّ: مثقلة»:
«فالمتاع إذا كان ثقيلا من جهة المعنى و القيمة و الأهميّة يطلق عليه الثقل»:
علم آل محمد ع همان کالای قیمتی و با ارزش و مهم است [گرانمایه: ثقل] که حاملین این محموله را با ارزش می‌نماید، لذا اهل یقین با استعمال معالم ربانی در دل شرایط و تولید نور آرامش و ترویج اندیشه آل محمد ع و کسب امتیاز و نشان لیاقت، به نوعی خود، می‌شوند همان کالای با ارزش و قیمتی و با اهمیت به اعتبار مزین شدن به نور علم و عمل، علم ماخوذ از صاحبان نور و اعمال صالحی که با مشارکت این نور حاصل می‌شود.
«كلّ شي‏ء وزين أو خطير و نفيس معنى»
پس در آیه «إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»، عبارت زیبای «قَوْلًا ثَقِيلًا» همان نگاه نورانی علم آل محمد ع است که اهل یقین در دل شرایط به این کلام گرانمایه و با ارزش حامل می‌شوند و «تحمل آیات» از اینجا شروع می‌شود.

[انْفِرُوا خِفافاً وَ ثِقالًا – قبض و بسط]:
اهل یقین در هر شرایطی از اندیشه باطل نفرت داشته و از آن فرار می‌کنند، چه زمانی که قلب با نور نگاه معالم ربانی ثقیل و حیّ و وزین است و چه زمانی که «اذا مسهم طائف من الشیطان»، این قلب اهل یقین و اهل تقوی رو به تاریکی و کمرنگ شدنِ خضاب و رنگ موی سرش می‌شود «نضو»، باز هم «تذکروا» یعنی یادآوری معالم ربانی را برای خود عامل ایجاد بصیرت و وصل مجدد و محکمتر قلب به نور علم و حکمت آل محمد ع می‌داند.
+ «نفر – نفور الدابة»:
دیدی که حیوان از یه چیزی می‌ترسه، چجوری رم میکنه و فرار میکنه؟!
از لیدرعای سوء و اندیشه باطل آنها و اهل شک و معارین، باید همینجوری فراری و گریزان بود و رم کرد! و اصلا نباید با آنها انس بگیری و نسبت به این گروه، اهل «وحش» و نفرت و فرار و دوری جستن از آنها باشی:
«ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون»
«وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ‏ أَثْقالَها»:
وقتی قلب صاحبان نور منور به نور علم و حکمت آل محمد ع می‌شود، بالاخره این چاه زمزم، سَر می‌رود و نور علم و حکمت با ارزش و ثقیلش از درون قلبش که بصورت نور است، بر زبانش که بصورت حروف و کلمات است، ترجمه شده و جاری شده و اینگونه آثار و تالیفات علمی گرانبار و با ارزش خلق می‌شود و به دست ما میرسد.
«الأَثْقَال‏- جمع (الثِّقْل‏) است، آنچه كه در جوف و باطن زمين باشد.»
در جوف و باطن قلب حاملان نور، نور علم و حکمت آل محمد ع است که فهم این نور برای ما ممکن نیست، اما وقتی صاحب نور، این نور را به حرف و کلمه ترجمه می‌کند، این کلمات برای ما جوهر نورانی دارد. پس اهل یقین بواسطه معالم ربانی صاحبان نور، به منبع نور و حیات علم آل محمد ع دسترسی پیدا می‌کنند «شرع». و این دسترسی در دل شرایط نیز با واسطۀ فرشتۀ مهربان (احراز هویّت تمثال نورانی صاحبان نور در ملکوت قلب)، محقق می‌شود. 
+ «جفت – زوج – زکو»
مثال زیبای «فضای مجازی»!
در واقع شخص دیگری از این ارتباط مجازی عبد و ربّ خبر ندارد،
بعبارت دیگر همان عالم غیب است که همه از آن بی‌خبرند و اهل یقین به این غیب ایمان دارند و این ایمان به غیب اهل یقین یک چیز تقلیدی در بین آنها نیست، بلکه هرکس خودش باید «اول من اسلم» و «اول المومنین» و «بادی الرای» باشد و این امر الله است که باید «اول من اسلک» باشد.
«امرت ان اکون اول من اسلم»
پس اول قطع از اندیشه گناه‌پرور اهل شک و معارین و لیدرهای سوء، و دوم، وصل به نور علم آل محمد ع «صلی»، در ملک و در ملکوت، ظاهرا و باطنا در اون فضای مجازی که یاد او مدام جلوی چشم اهل یقین نور افشانی می‌کند.
«سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ‏ الثَّقَلانِ‏: هما الجن و الإنس»:
اگه این دو گزینه با ارزش رو، علم و عمل بگیریم چی میشه؟!
یعنی بگیم این جفت با ارزش و گرانقدر، یعنی مشارکت علم صاحب نور با عمل اهل یقین که مولودی با ارزش بنام عمل صالح خواهند داشت. با توجه به واژه «فرغ – سنفرغ» انگاری فراغت از نا آرامی‌ها جز با این جفت شدن و مشارکت و این نوع وابستگی منجر به خودکفایی، راه دیگری ندارد.
پس «رَبَّنا أَفْرِغْ‏ عَلَيْنا صَبْراً وَ تَوَفَّنا مُسْلِمِينَ»
سحت‏: مدعیان ربوبیت، قمارباز و حرام‌خوارند: «أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ‏»!

ثقل‏: (معنای مذموم): مال یا علمِ حرامِ بدست آمده از لیدرهای سوء!
ثقل‏: (معنای ممدوح): علمِ حلالِ بدست آمده از نور ولایت علمی صاحبان نور!
اللغة:
«الثقل عبارة عن الاعتماد اللازم سفلا و نقيضه الخفة و هي الاعتماد اللازم علوا،
ثقل: طرفى كه بر اثر سنگينى در ميزان به پايين مى‌‏رود. ضد آن خفّت است.»
«الْمَيْسِرِ: الثَّقَلُ [مَا يُخْرَجُ بَيْنَ الْمُتَرَاهِنَيْنِ مِنَ الدَّرَاهِمِ] مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ»
يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ
[در 3 آیه خمر و میسر با هم آمده.]
فَأَمَّا الْمَيْسِرُ فَالنَّرْدُ وَ الشِّطْرَنْجُ وَ كُلُّ قِمَارٍ مَيْسِرٌ
وَ قَرَنَ اللَّهُ الْخَمْرَ وَ الْمَيْسِرَ مَعَ الْأَوْثَانِ
وَ الْمَيْسِرُ وَ هُوَ الْقِمَارُ
و أمّا الميسر بمعنى القمار:
بمناسبة سهولة و سعة فى جريان أخذ المال فى مدّة محدودة بدون تعب و مشقّة.
عَنِ الرِّضَا ع قَالَ:
سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَيْسِرِ
قَالَ الثَّقَلُ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ
قَالَ وَ الثَّقَلُ مَا يُخْرَجُ بَيْنَ الْمُتَرَاهِنَيْنِ مِنَ الدَّرَاهِمِ.
اللغة:
… و التثاقل تعاطي إظهار ثقل النفس و مثله التباطؤ و ضده التسرع
اللغة:
… و الأثقال جمع الثقل و سمى سبحانه الموتى أثقالا تشبيها بالحمل الذي يكون في البطن لأن الحمل سمي ثقلا كما قال سبحانه‏ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ‏ و تقول العرب إن للسيد الشجاع ثقلا على الأرض فإذا مات سقط عنها بموته ثقل.
الاثقال: جمع ثقل و خداوند سبحان مردگان را اثقال ناميده براى تشبيه كردن به حملى كه در شكم است براى آنكه حمل را ثقل مينامند چنانچه خداوند سبحان فرموده، فَلَمَّا أَثْقَلَتْ‏، پس زمانى كه سنگين شد و قول عرب كه براى سيد شجاع ثقلى بر زمين است، پس هر گاه بميرد ساقط شود از زمين بمرگ از ثقلى.

مشتقات ریشۀ «ثقل» در آیات قرآن:

إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ‏ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَكُ حَسَنَةً يُضاعِفْها وَ يُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظيماً (40)
وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ‏ مَوازينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (8)
وَ هُوَ الَّذي يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذا أَقَلَّتْ سَحاباً ثِقالاً سُقْناهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنا بِهِ الْماءَ فَأَخْرَجْنا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ كَذلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتى‏ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (57)
يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ‏ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً يَسْئَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (187)
هُوَ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْها فَلَمَّا تَغَشَّاها حَمَلَتْ حَمْلاً خَفيفاً فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ‏ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُما لَئِنْ آتَيْتَنا صالِحاً لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرينَ (189)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ما لَكُمْ إِذا قيلَ لَكُمُ انْفِرُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ‏ إِلَى الْأَرْضِ أَ رَضيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ قَليلٌ (38)
انْفِرُوا خِفافاً وَ ثِقالاً وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (41)
وَ ما تَكُونُ في‏ شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفيضُونَ فيهِ وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ‏ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مُبينٍ (61)
هُوَ الَّذي يُريكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ يُنْشِئُ السَّحابَ الثِّقالَ‏ (12)
وَ تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ‏ إِلى‏ بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بالِغيهِ إِلاَّ بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحيمٌ (7)
وَ نَضَعُ الْمَوازينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ‏ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفى‏ بِنا حاسِبينَ (47)
فَمَنْ ثَقُلَتْ‏ مَوازينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (102)
وَ لَيَحْمِلُنَّ أَثْقالَهُمْ‏ وَ أَثْقالاً مَعَ أَثْقالِهِمْ‏ وَ لَيُسْئَلُنَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَمَّا كانُوا يَفْتَرُونَ (13)
يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ‏ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ في‏ صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطيفٌ خَبيرٌ (16)
وَ قالَ الَّذينَ كَفَرُوا لا تَأْتينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلى‏ وَ رَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ‏ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مُبينٍ (3)
قُلِ ادْعُوا الَّذينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَمْلِكُونَ مِثْقالَ‏ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ ما لَهُمْ فيهِما مِنْ شِرْكٍ وَ ما لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهيرٍ (22)
وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‏ وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلى‏ حِمْلِها لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْ‏ءٌ وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى‏ إِنَّما تُنْذِرُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ مَنْ تَزَكَّى فَإِنَّما يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصيرُ (18)
أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ‏ (40)
سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلانِ‏ (31)
أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ‏ (46)
إِنَّا سَنُلْقي‏ عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقيلاً (5)
إِنَّ هؤُلاءِ يُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ يَذَرُونَ وَراءَهُمْ يَوْماً ثَقيلاً (27)
وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها (2)
فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ‏ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ (7)
وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ‏ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ (8)
فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ‏ مَوازينُهُ (6)

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی