دکتر محمد شعبانی راد

آموزگار نورانی! نور معلّم! وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ!

The Luminous Teacher!

پیش نیاز مطالعۀ این مقاله، مطالعۀ واژۀ «علم» در مقالۀ علائم نورانی، علوم نورانی است.
«معلّم» نام زیبای صاحبان و حاملان نور علم و آیات محکم موید اندیشۀ آنهاست که اهل نور با اخذ این علوم نورانی و ربانی در دل شرایط آیات زندگی خود، و عمل به این اوامر نورانی «امر الله»،
تولید اعمال صالح نورانی برای قبر و قیامت خود می‌کنند!
معلّم، خداست!
مهربانی کردن رو، خدای مهربان به همه یاد میده!
هیچکس بدون اخذ نور علم خدای مهربان در دل شرایط زندگی روزمرۀ خودش،
نمیتونه خالق نور مهربانی باشه!

آموزگار نورانی! نور معلّم!

اللَّهُ هُوَ الْمُعَلِّمَ لَهُمْ!

سلسله مراتب نورانی تعلیم و تربیت!

امام باقر علیه السلام:
لَيْسَ عَلَى النَّاسِ أَنْ يَعْلَمُوا حَتَّى يَكُونَ اللَّهُ هُوَ الْمُعَلِّمَ لَهُمْ
فَإِذَا أَعْلَمَهُمْ‏ فَعَلَيْهِمْ أَنْ يَعْلَمُوا.
بر مردم نيست كه بدانند، تا اين‌كه خداوند به آنان بياموزد.
آن‌گاه كه خدا آنان را آموخت، بر آنان است كه ياد گيرند و بدانند.

وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها

و [خدا] همه [معانى‏] نامها را به آدم آموخت!
خدا، معلّم آدم!
آدم، معلّم ملائکه!
ای ملائکه، برای معلّم خود سجده کنید،
انگاری برای خدای خود سجده کرده‌اید!
«أَنَّ السُّجُودَ مِنَ الْمَلَائِکَهًِْ لِآدَمَ لَمْ یَکُنْ لِآدَمَ
وَ إِنَّمَا کَانَ ذَلِکَ طَاعَهًًْ لِلَّهِ وَ مَحَبَّهًًْ مِنْهُمْ لِآدَمَ.
»
با پرستش نور علم، قلب راکد، به حرکت در می‌آید!
به این میگن پرستش نور!
به این میگن سجده بر نور!
به این میگن هزار واژۀ مترادف نور الولایة!
حسود به نور معلّم خویش، پشت می‌کند!
حسود به نور معلّم خویش، بی‌محلّی می‌کند! «ختر»
حسود به علم خدا که نیاز حیاتی اوست، سجده نمی‌کند!
داستان تکراری حسادت به معلّمین اخبار نورانی! «نبأ»
خداوند با معلّمین و حاملین علوم نورانی خود،
با اهل نور اتمام نعمت و با اهل حسد اتمام حجّت می‌کند!

[سورة البقرة (۲): آية ۳۱]
وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها 
ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ 
فَقالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (۳۱)
و [خدا] همه [معانى‏] نامها را به آدم آموخت؛
سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود:
«اگر راست مى‏‌گوييد، از اسامى اينها به من خبر دهيد.»

قالُوا سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ (۳۲)
گفتند: «منزهى تو! ما را جز آنچه [خود] به ما آموخته‌‏اى، هيچ دانشى نيست ؛ تويى داناى حكيم.»

قالَ يا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ
فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
وَ أَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ (۳۳)
فرمود: «اى آدم، ايشان را از اسامى آنان خبر ده.»
و چون [آدم‏] ايشان را از اسماءشان خبر داد، فرمود:
«آيا به شما نگفتم كه من نهفته آسمانها و زمين را مى‏‌دانم؛
و آنچه را آشكار مى‏‌كنيد، و آنچه را پنهان مى‏‌داشتيد مى‏‌دانم؟»

وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ 
فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبى‏ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ (۳۴)
و چون فرشتگان را فرموديم: «براى آدم سجده كنيد»،
پس بجز ابليس -كه سر باز زد و كبر ورزيد و از كافران شد- [همه‏] به سجده درافتادند.

اگه معلّم دانا داشته باشی که بهت نور علم رو یاد بده
– در مُلک و در مُلکوت-
اینجوری با فهم قبض و بسط نور قلبت، زیرک میشی!

امام باقر علیه السلام:
العِلمُ هُوَ کَیدُکَ.
علم، زیرکی تو است.

امام صادق علیه السلام:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لِعَلِیٍّ (علیه السلام):
أَمَا إِنَّ جَبْرَئِیلَ أَخْبَرَنِی أَنَّ اللَّهَ عَلَّمَکَ اسْمَ کُلِّ شَیْءٍ کَمَا عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها
.
رسول‌خدا (به علی (علیه السلام) فرمود:
«جبرئیل (علیه السلام) به من خبر داد که خداوند نام همه‌ی چیزها را به توآموخت
همان‌طور که به آدم (علیه السلام) تمام نام‌ها را آموخت».

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
إِنَّ رَبِّی عَزَّوَجَلَّ مَثَّلَ لِی أُمَّتِی فِی الطِّینِ وَ عَلَّمَنِی أَسْمَاءَ أُمَّتِی کَمَا عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا.
خداوند بلندمرتبه و بزرگوار من، امّتم را زمانی که در خاک بودند،
[قبل از به وجود آمدنشان] برایم به تمثیل کشید
و نام‌های امّتم را به من آموخت؛ همان‌طور که همه‌ی نام‌ها را به آدم (علیه السلام) آموخت.

امام صادق علیه السلام:
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَّمَ آدَمَ أَسْمَاءَ حُجَجِ اللَّهِ کُلَّهَا.
خدای تعالی اسامی همه‌ی حجّت‌های الهی را به آدم (علیه السلام) آموخت.

امام صادق علیه السلام:
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی کَانَ وَ لَا شَیْءَ
فَخَلَقَ خَمْسَهًًْ مِنْ نُورِ جَلَالِهِ
وَ اشْتَقَّ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمُ اسْماً مِنْ أَسْمَائِهِ الْمُنْزَلَهًِْ
فَهُوَ الْحَمِیدُ وَ سَمَّانِی مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله)
وَ هُوَ الْأَعْلَی وَ سَمَّی أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ عَلِیّاً (صلی الله علیه و آله)
وَ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی فَاشْتَقَّ مِنْهَا حَسَناً (علیه السلام) وَ حُسَیْناً (علیه السلام)
وَ هُوَ فَاطِرٌ فَاشْتَقَّ لِفَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) مِنْ أَسْمَائِهِ اسْماً
فَلَمَّا خَلَقَهُمْ جَعَلَهُمْ فِی الْمِیثَاقِ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ
وَ خَلَقَ الْمَلَائِکَهًَْ مِنْ نُورٍ
فَلَمَّا أَنْ نَظَرُوا إِلَیْهِمْ عَظَّمُوا أَمْرَهُمْ وَ شَأْنَهُمْ وَ لُقِّنُوا التَّسْبِیح …
فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَی آدَمَ (علیه السلام) نَظَرَ إِلَیْهِمْ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ فَقَالَ:
یَا رَبِّ مَنْ هَؤُلَاءِ؟
قَالَ: یَا آدَمُ!
هَؤُلَاءِ صَفْوَتِی وَ خَاصَّتِی خَلَقْتُهُمْ مِنْ نُورِ جَلَالِی وَ شَقَقْتُ لَهُمْ اسْماً مِنْ أَسْمَائِی.
قَالَ: یَا رَبِّ! فَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ عَلِّمْنِی أَسْمَاءَهُمْ.
قَالَ: یَا آدَمُ! فَهُمْ عِنْدَکَ أَمَانَهًٌْ سِرٌّ مِنْ سِرِّی لَا یَطَّلِعُ عَلَیْهِ غَیْرُکَ إِلَّا بِإِذْنِی.
قَالَ: نَعَمْ یَا رَبِّ!
قَالَ: یَا آدَمُ! أَعْطِنِی عَلَی ذَلِکَ الْعَهْدَ.
فَأَخَذَ عَلَیْهِ الْعَهْدَ ثُمَّ عَلَّمَهُ أَسْمَاءَهُمْ ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلائِکَهًِْ وَ لَمْ یَکُنْ عَلَّمَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ
فَقالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ
قالُوا سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ
قالَ یا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ قالَ
وَ أَوْفُوا بِوَلَایَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام) فَرْضاً مِنَ اللَّهِ أُوفِ لَکُمْ بِالْجَنَّهًِْ
.
زمانی که هیچ‌چیزی وجود نداشت، خداوند تبارک‌وتعالی بود و پنج چیز را از نور جلال خود، خلق کرد
و بر هرکدام از آن‌ها نامی برگرفته از نام‌های خودش فروفرستاد.
خداوند «حمید» است و مرا «محمّد» نامید؛
او خود «اعلی» است و امیرالمؤمنین را «علی» خواند؛
و او «اسماءالحسنی» دارد که حسن و حسین را از اشتقاق آن گرفته است؛
او «فاطر» است که برای «فاطمه» اسمی از اسماء خودش برگزیده است.
پس چون ایشان را خلق کرد برای گرفتن پیمان، آن‌ها را در سمت راست عرش قرار داد.
همچنین خداوند فرشتگان را از نور آفرید؛
با این‌حال هرگاه فرشتگان به این پنج نور می‌نگریستند،
امر و مقامشان را بزرگ دانسته و تسبیحشان می‌کردند …
پس زمانی که خداوند آدم (علیه السلام) را آفرید
او از سمت راست عرش به آن پنج نور نگاه کرد و از خداوند پرسید:
«پروردگارا! ایشان چه کسانی هستند»؟
فرمود: «ای آدم (علیه السلام)!
اینان افراد خاص و برگزیدگان من هستند که از نورجلالت خویش، به وجودشان آوردم
و بر آن‌ها نام‌هایی برگرفته از نام‌های خود نهادم».
آدم (علیه السلام) گفت:
«پروردگارا! تو را به حقّی که آن‌ها بر تو دارند سوگند می‌دهم که اسامی آن‌ها را به من تعلیم بده».
خداوند فرمود:
«ای آدم (علیه السلام)! پس من این اسامی را نزد تو به امانت می‌گذارم
و آن از جمله اسراری است که احدی بی‌اجازه‌ی من جز تو از آن آگاه نمی‌شود».
آدم (علیه السلام) گفت: «بله ای پروردگار»!
خداوند فرمود: «ای آدم (علیه السلام)!
با من عهد ببند که بر این سوگندت پایبند باشی».
پس از او پیمان گرفت.
سپس خداوند نام آن‌ها را به آدم (علیه السلام) آموخت.
آنگاه آن مخلوقات را به ملائکه که نام آن‌ها را نمی‌دانستند، عرضه کرد و گفت:
«اگر راست می‌گویید از نام آن‌ها به من خبر دهید».
ملائکه گفتند:
«خدایا تو پاک و منزّهی! ما از آن بی‌خبریم؛
مگر اینکه توکه دانا و حکیم هستی، ما را از آن مطّلع گردانی».
خداوند فرمود:
«ای آدم (علیه السلام) آن‌ها را از نام ایشان خبر بده».
پس زمانی که او برای فرشتگان، نام‌های آن‌ها را بیان کرد، فرمود:
«به ولایت علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) که از سوی خداوند واجب شده وفا کنید
تا بهشت را برای شما تضمین کنم».

امام عسکری علیه السلام:
أَسْمَاءَ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ أَسْمَاءَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام)
وَ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) وَ الْحَسَنِ (علیه السلام) وَ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) وَ الطَّیِّبِینَ مِنْ آلِهِمَا
وَ أَسْمَاءَ رِجَالٍ مِنْ خِیَارِ شِیعَتِهِمْ وَ عُصَاهًِْ أَعْدَائِهِم
.
آن نام‌ها، اسم‌های پیامبران خدا (علیهم السلام)، اسم‌های محمّد (علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، حسن (علیه السلام)، حسین (علیه السلام) و پاکان خاندان محمّد (و علی (علیه السلام)
و اسم‌های تنی چند از شیعیان برگزیده‌ی آنها
و برگزیدگانی است که دشمنان، آن‌ها را نافرمانی می‌کنند.

امام عسکری علیه السلام:
ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَرَضَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله)
وَ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ الْأَئِمَّهًَْ (علیهم السلام) عَلَی الْمَلائِکَهًِْ
أَیْ عَرَضَ أَشْبَاحَهُمْ وَ هُمْ أَنْوَارٌ فِی الْأَظِلَّهًِْ
.
خداوند، محمّد (و علی (علیه السلام) و ائمّه (علیهم السلام) را به ملائکه عرضه کرد؛
یعنی اشباحی از آن‌ها را به ملائکه نشان داد که چون نورهایی در بین تاریکی‌ها بودند.

امام باقر علیه السلام:
فَجَعَلَ آدَمُ (علیه السلام) حُجَّهًًْ عَلَیهِم.
پس آدم (علیه السلام) را بر اینان (ملائکه) حجّت قرار داد.

امام هادی علیه السلام:
أَنَّ السُّجُودَ مِنَ الْمَلَائِکَهًِْ لِآدَمَ (علیه السلام) لَمْ یَکُنْ لِآدَمَ (علیه السلام)
وَ إِنَّمَا کَانَ ذَلِکَ طَاعَهًًْ لِلَّهِ وَ مَحَبَّهًًْ مِنْهُمْ لِآدَمَ (علیه السلام)
.
و منظور از سجود ملائکه بر آدم (علیه السلام) سجده و تعظیم او نبود
بلکه آن عمل، بیان اطاعت آن‌ها از امر خداوند و اظهار محبّت آن‌ها نسبت به آدم (علیه السلام) بود.

امام صادق علیه السلام:
عَنْ أَبِی‌بَصِیرٍ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام)
سَجَدَتِ الْمَلَائِکَهًُْ لآِدَمَ (علیه السلام) وَ وَضَعُوا جِبَاهَهُمْ عَلَی الْأَرْضِ؟
قَالَ: نَعَمْ! تَکْرِمَهًًْ مِنَ اللَّهِ تَعَالَی
.
أبوبصیر گوید:
به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم:
آیا واقعاً ملائکه بر آدم (علیه السلام) سجده کردند و پیشانی بر زمین گذاشتند؟
گفت: آری! که این بزرگداشت مقام آدم (علیه السلام) بود؛ به امر خدا.

اقرار به فضیلت و برتری علوم ربانی معلّم نورانی!

امام حسین علیه السلام:
أَنَّ یَهُودِیّاً مِنْ یَهُودِ الشَّامِ وَ أَحْبَارِهِمْ قَالَ لِعَلِیّ (علیه السلام) فِی کَلَامٍ طَوِیل …
فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) لَقَدْ کَانَ ذَلِکَ
وَ لَئِنْ أَسْجَدَ اللَّهُ لآِدَمَ مَلَائِکَتَهُ
فَإِنَ سُجُودَهُمْ لَمْ یَکُنْ سُجُودَ طَاعَهًٍْ أَنَّهُمْ عَبَدُوا آدَمَ (علیه السلام) مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ
وَ لَکِنِ اعْتَرَفُوا لآِدَمَ (علیه السلام) بِالْفَضِیلَهًِْ وَ رَحْمَهًًْ مِنَ اللَّه
.
اگر خدا ملائکه را به سجده بر آدم (علیه السلام) امر کرد،
سجده‌ی آن‌ها سجده عبادت نبود که آدم (علیه السلام) را در مقابل خدا بپرستند
بلکه با این سجده به فضیلت آدم (علیه السلام)
و اینکه آدم (علیه السلام) مورد رحمت خدا قرارگرفته، اعتراف نمودند.

امام رضا علیه السلام:
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی خَلَقَ آدَمَ (علیه السلام)
فَأَوْدَعَنَا صُلْبَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِکَهًَْ بِالسُّجُودِ لَهُ تَعْظِیماً لَنَا وَ إِکْرَاماً
وَ کَانَ سُجُودُهُمْ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عُبُودِیَّهًًْ
وَ لِآدَمَ (علیه السلام) إِکْرَاماً وَ طَاعَهًًْ لِکَوْنِنَا فِی صُلْبِه
.
وقتی خداوند آدم (علیه السلام) را آفرید ما را در صلب او به امانت نهاد
و به ملائکه دستور داد او را به خاطر تعظیم و گرامیداشت ما، سجده کنند.
سجده‌ی آن‌ها برای خدا، عبادت حق‌تعالی
و سجده‌ی آنان به آدم (علیه السلام)، تکریم و اطاعت ما بود
چرا که در آن هنگام ما در صلب او بودیم.

امام عسکری علیه السلام:
لَمَّا عَرَّفَ اللَّهُ مَلَائِکَتَهُ فَضْلَ خِیَارِ أُمَّهًِْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ شِیعَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ خُلَفَائِهِ (علیهم السلام) وَ احْتِمَالَهُمْ فِی جَنْبِ مَحَبَّهًِْ رَبِّهِمْ مَا لَا تَحْتَمِلُهُ الْمَلَائِکَهًُْ أَبَانَ بَنِی آدَمَ الْخِیَارَ الْمُتَّقِینَ بِالْفَضْلِ عَلَیْهِمْ.
ثُمَّ قَالَ:
فَلِذَلِکَ فَاسْجُدُوا لآِدَمَ (علیه السلام) لِمَا کَانَ مُشْتَمِلًا عَلَی أَنْوَارِ هَذِهِ الْخَلَائِقِ الْأَفْضَلِینَ
وَ لَمْ یَکُنْ سُجُودُهُمْ لآِدَمَ (علیه السلام)
إِنَّمَا کَانَ آدَمُ (علیه السلام) قِبْلَهًًْ لَهُم یَسْجُدُونَ نَحْوَهُ لِلَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ
وَ کَانَ بِذَلِکَ مُعَظَّماً لَهُ مُبَجَّلًا
وَ لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ أَنْ یَسْجُدَ لِأَحَدٍ مِنْ دُونِ اللَّهِ
یَخْضَعُ لَهُ خُضُوعَهُ لِلَّهِ وَ یُعَظِّمُ بِهِ السُّجُودَ کَتَعْظِیمِهِ لِلَّه
.
چون خداوند متعال فرشتگان خود را از برتری برگزیدگان امّت محمّد (شیعیان علی (علیه السلام) و جانشینان او با خبر ساخت و ملائکه را آگاه کرد که آن برگزیدگان در زیر سایه‌ی لطف خداوند، باری را می‌توانند به دوش بگیرند که فرشتگان یارای به دوش‌گرفتنش را ندارند،
اینگونه برتری نیکان و پارسایان فرزندان آدم (علیه السلام) بر فرشتگان را آشکار نمود.
از این رو خداوند آنان را در برابر آدم (علیه السلام) به سجده درآورد
چرا که او نور وجود این آفریدگان والا را دربرگرفته‌ بود.
سجده‌ی فرشتگان از برای آدم (علیه السلام) نبود،
بلکه آدم (علیه السلام) قبله‌ی آنان بود تا برای خداوند به‌سوی او به سجده افتند
و این چنین او بزرگ و ارجمند شمرده‌ شد
و شایسته نیست که برای کسی جز خداوند این چنین خضوع شود
و با سجده‌کردن به او مانند سجده‌کردن به خدا، آن فرد را بزرگ شمارند.

امام سجاد علیه السلام:
فَسَجَدُوا وَ قَالُوا فِی سُجُودِهِمْ فِی أَنْفُسِهِمْ:
مَا کُنَّا نَظُنُّ أَنْ یَخْلُقَ اللَّهُ خَلْقاً أَکْرَمَ عَلَیْهِ مِنَّا،
نَحْنُ خُزَّانُ اللَّهِ وَ جِیرَانُهُ وَ أَقْرَبُ الْخَلْقِ إِلَیْه
.
ملائکه سجده کردند و در سجده با خود می‌گفتند:
«ما گمان نمی‌کردیم که خدا خلقی با کرامت‌تر از ما خلق کند
که ما از خزائن و گنجینه‌ها و همسایه‌های خداییم و نزدیکترین مخلوق به او هستیم»!

امام حسن علیه السلام:
وَ کَانَ إِبْلِیسُ یَوْمَئِذٍ خَازِناً عَلَی السَّمَاءِ الْخَامِسَهًِْ
یَدْخُلُ فِی مَنْخِرِ آدَمَ (علیه السلام) ثُمَّ یَخْرُجُ مِنْ دُبُرِهِ
ثُمَّ یَضْرِبُ بِیَدِهِ عَلَی بَطْنِهِ فَیَقُولُ:
لِأَیِّ أَمْرٍ خُلِقْتَ
لَئِنْ جُعِلْتَ فَوْقِی لَا أَطَعْتُکَ
وَ إِنْ جُعِلْتَ أَسْفَلَ مِنِّی لَا أُعِینُکَ
.
ابلیس روزگاری خزانه‌دار آسمان پنجم بود.
از سوراخ بینی آدم وارد می‌شد و از پشت او بیرون می‌آمد.
سپس دست بر شکم آدم می‌زد و می‌گفت:
«برای چه تو آفریده شدی؟
اگر بالادست من گردی، من تو را فرمانبرداری نمی‌کنم
و اگر زیردستم شوی یاریت نمی‌دهم».

داستان تکراری حسادت به معلّم!

علی‌بن‌ابراهیم رحمة الله علیه:
خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ (علیه السلام)
فَبَقِیَ أَرْبَعِینَ سَنَهًًْ مُصَوَّراً
وَ کَانَ یَمُرُّ بِهِ إِبْلِیسُ اللَّعِینُ فَیَقُولُ لِأَمْرٍ مَا خُلِقْتَ؟
فَقَالَ الْعَالِمُ: (علیه السلام)
فَقَالَ إِبْلِیسُ لَئِنْ أَمَرَنِیَ اللَّهُ بِالسُّجُودِ لِهَذَا لَعَصَیْتُهُ.
قَالَ: ثُمَّ نَفَخَ فِیهِ فَلَمَّا بَلَغَتْ فِیهِ الرُّوحُ إِلَی دِمَاغِهِ عَطَسَ
فَقَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ. فَقَالَ اللَّهُ لَهُ: یَرْحَمُکَ اللَّهُ!
قَالَ الصّادق (علیه السلام):
فَسَبَقَتْ لَهُ مِنَ اللَّهِ الرَّحْمَهًُْ
ثُمَّ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا لَهُ
فَأَخْرَجَ إِبْلِیسُ مَا کَانَ فِی قَلْبِهِ مِنَ الْحَسَدِ فَأَبَی أَنْ یَسْجُدَ
.
خداوند بشر را خلق کرد و چهل سال او را بدون روح رها نمود،
و چون شیطان بر این بدن می‌گذشت، می‌گفت:
«برای چه امر مهمّی خلق شده‌ای»؟!
ابلیس [هنگام عبور از کنار جسد بی‌روح آدم (علیه السلام)] گفت:
اگر خداوند مرا به سجده بر این موجود امر کند نافرمانی می‌کنم».
سپس خدا در جسد آدم، روح دمید و تا روح به مغز آدم رسید، عطسه کرد و گفت: «الحمدلله».
خداوند فرمود: خداوند رحمتش را نصیب تو کند.
امام صادق (علیه السلام) ادامه دادند که:
رحمت خدا بر آدم (علیه السلام) سبقت جسته و او را دربر گرفت.
سپس رو به صف ملائکه نموده و امر کرد تا بر آدم (علیه السلام) سجده کنند؛
همه سجده کردند جز ابلیس؛
حسدی که در سینه داشت او را از صف سجده‌کنندگان خارج کرد
و باعث شد از سجده‌کردن امتناع کند
.

امام صادق علیه السلام:
إِنَّ إِبْلِیسَ کَانَ مَعَ الْمَلَائِکَهًْ
{وَ کَانَتِ الْمَلَائِکَهًُْ} تَحْسَبُ أَنَّهُ مِنْهُمْ
وَ کَانَ فِی عِلْمِ اللَّهِ أَنَّهُ لَیْسَ مِنْهُمْ
فَلَمَّا أُمِرَ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ (علیه السلام) حَمِیَ وَ غَضِبَ
فَأَخْرَجَ اللَّهُ مَا کَانَ فِی نَفْسِهِ بِالْحَمِیَّهًِْ وَ الْغَضَب
.
شیطان با فرشتگان زندگی می‌کرد و ملائکه خیال می‌کردند شیطان از آنهاست،
در حالی‌که خداوند می‌دانست شیطان از فرشتگان نیست؛
پس هنگامی‌که مأمور شد به آدم (علیه السلام) سجده‌کند، تعصّب‌ورزیده و غضب کرد.
خداوند به همین جهت او را از مقامش طرد کرد و [از بهشت بیرون نمود].

الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَيانَ

فهم قبض و بسط نور قلب رو، خدای مهربان یادمون میده!
با فهم قبض و بسط نور قلب، خدای مهربان، مهربانی کردن رو به ما یاد میده!

[سورة الرحمن (۵۵): الآيات ۱ الى ۱۳]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏
به نام خداوند رحمتگر مهربان‏
الرَّحْمنُ (۱)
[خداى‏] رحمان،
عَلَّمَ الْقُرْآنَ (۲)
قرآن را ياد داد.
خَلَقَ الْإِنْسانَ (۳)
انسان را آفريد،
عَلَّمَهُ الْبَيانَ (۴)
به او بيان آموخت.
الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ (۵)
خورشيد و ماه بر حسابى [روان‏]اند.
وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ (۶)
و بوته و درخت چهره‏‌سايانند.
وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِيزانَ (۷)
و آسمان را برافراشت و ترازو را گذاشت،
أَلاَّ تَطْغَوْا فِي الْمِيزانِ (۸)
تا مبادا از اندازه درگذريد.
وَ أَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْمِيزانَ (۹)
و وزن را به انصاف برپا داريد و در سنجش مكاهيد.
وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ (۱۰)
و زمين را براى مردم نهاد.
فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ (۱۱)
در آن، ميوه‏[ها] و نخلها با خوشه‌‏هاى غلاف‏دار،
وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ (۱۲)
و دانه‏‌هاى پوست‏‌دار و گياهان خوشبوست.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (۱۳)
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ
خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ
اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ
عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ

[سورة العلق (۹۶): الآیات 1 الی ۱۹]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏
به نام خداوند رحمتگر مهربان‏
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ (۱)
بخوان به نام پروردگارت كه آفريد.
خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ (۲)
انسان را از عَلَق آفريد.
اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ (۳)
بخوان، و پروردگار تو كريمترين [كريمان‏] است.
الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ (۴)
همان كس كه به وسيله قلم آموخت.
عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ (۵)
آنچه را كه انسان نمى‌‏دانست [بتدريج به او] آموخت.
كَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‏ (۶)
حقّاً كه انسان سركشى مى‌‏كند،
أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏ (۷)
همين كه خود را بى‌‏نياز پندارد.
إِنَّ إِلى‏ رَبِّكَ الرُّجْعى (۸)
در حقيقت، بازگشت به سوى پروردگار توست.
أَ رَأَيْتَ الَّذِي يَنْهى‏ (۹)
آيا ديدى آن كس را كه باز مى‏‌داشت،
عَبْداً إِذا صَلَّى (۱۰)
بنده‌‏اى را آنگاه كه نماز مى‌‏گزارد؟
أَ رَأَيْتَ إِنْ كانَ عَلَى الْهُدى‏ (۱۱)
چه پندارى اگر او بر هدايت باشد،
أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوى‏ (۱۲)
يا به پرهيزگارى وادارد [براى او بهتر نيست‏]؟
أَ رَأَيْتَ إِنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّى (۱۳)
[و باز] آيا چه پندارى [كه‏] اگر او به تكذيب پردازد و روى برگردانَد [چه كيفرى در پيش دارد]؟
أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرى‏ (۱۴)
مگر ندانسته كه خدا مى‌‏بيند؟
كَلاَّ لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ لَنَسْفَعاً بِالنَّاصِيَةِ (۱۵)
زنهار، اگر باز نايستد، موى پيشانى [او] را سخت بگيريم؛
ناصِيَةٍ كاذِبَةٍ خاطِئَةٍ (۱۶)
[همان‏] موىِ پيشانى دروغزن گناه‌‏پيشه را.
فَلْيَدْعُ نادِيَهُ (۱۷)
[بگو] تا گروه خود را بخواند.
سَنَدْعُ الزَّبانِيَةَ (۱۸)
بزودى آتشبانان را فرا خوانيم.
كَلاَّ لا تُطِعْهُ وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ (۱۹)
زنهار! فرمانش مَبَر، و سجده كن، و خود را [به خدا] نزديك گردان.

موسی ع از جناب خضر ع درخواست کرد که معلّم او شود!
فرایند رشد، نیاز به اخذ علم و تبعیّت از معلّمی دارد که دارای علم لدنّی است!

[سورة الكهف (۱۸): الآيات ۶۵ الى ۷۵]
فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَيْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً (۶۵)
تا بنده‏‌اى از بندگان ما را يافتند كه از جانب خود به او رحمتى عطا كرده
و از نزد خود بدو دانشى آموخته بوديم.
قالَ لَهُ مُوسى‏ هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى‏ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً (۶۶)
موسى به او گفت:
«آيا تو را -به شرط اينكه از بينشى كه آموخته شده‌‏اى به من ياد دهى- پيروى كنم؟»

[سورة البقرة (۲): آية ۱۵۱]
كَما أَرْسَلْنا فِيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ 
يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا وَ يُزَكِّيكُمْ وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ (۱۵۱)
همان طور كه در ميان شما، فرستاده‌‏اى از خودتان روانه كرديم، [كه‏] آيات ما را بر شما مى‌‏خواند، و شما را پاك مى‏‌گرداند، و به شما كتاب و حكمت مى‏‌آموزد، و آنچه را نمى‌‏دانستيد به شما ياد مى‌‏دهد.

مطالعۀ آیات زیر به علاقمندان توصیه می‌شود.

إِذْ قالَ اللَّهُ يا عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتي‏ عَلَيْكَ وَ عَلى‏ والِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلاً وَ إِذْ عَلَّمْتُكَ‏ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْني‏ فَتَنْفُخُ فيها فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْني‏ وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْني‏ وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى‏ بِإِذْني‏ وَ إِذْ كَفَفْتُ بَني‏ إِسْرائيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَقالَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبينٌ (110)

ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِباداً لي‏ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ‏ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ (79)
قُلْ أَ تُعَلِّمُونَ‏ اللَّهَ بِدينِكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ (16)

يَسْئَلُونَكَ ما ذا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُكَلِّبينَ تُعَلِّمُونَهُنَ‏ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَ اذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَريعُ الْحِسابِ (4)

وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى‏ بَشَرٍ مِنْ شَيْ‏ءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتابَ الَّذي جاءَ بِهِ مُوسى‏ نُوراً وَ هُدىً لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَراطيسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ كَثيراً وَ عُلِّمْتُمْ‏ ما لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَ لا آباؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ في‏ خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ (91)

رَبِّ قَدْ آتَيْتَني‏ مِنَ الْمُلْكِ وَ عَلَّمْتَني‏ مِنْ تَأْويلِ الْأَحاديثِ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّني‏ مُسْلِماً وَ أَلْحِقْني‏ بِالصَّالِحينَ (101)

وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ رَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ وَ ما يُضِلُّونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَضُرُّونَكَ مِنْ شَيْ‏ءٍ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَكَ‏ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَ كانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظيماً (113)

قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبيرُكُمُ الَّذي عَلَّمَكُمُ‏ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ في‏ جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَيُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقى‏ (71)
قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبيرُكُمُ الَّذي عَلَّمَكُمُ‏ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعينَ (49)

فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالاً أَوْ رُكْباناً فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَما عَلَّمَكُمْ‏ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ (239)

وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ وَ قالَ يا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَ أُوتينا مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبينُ (16)

وَ لَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ ما كانَ يُغْني‏ عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ حاجَةً في‏ نَفْسِ يَعْقُوبَ قَضاها وَ إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِما عَلَّمْناهُ‏ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (68)

وَ عَلَّمْناهُ‏ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شاكِرُونَ (80)
وَ ما عَلَّمْناهُ‏ الشِّعْرَ وَ ما يَنْبَغي‏ لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبينٌ (69)

وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطينُ عَلى‏ مُلْكِ سُلَيْمانَ وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لكِنَّ الشَّياطينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ‏ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ (102)

وَ قالَ الَّذِي اشْتَراهُ مِنْ مِصْرَ لاِمْرَأَتِهِ أَكْرِمي‏ مَثْواهُ عَسى‏ أَنْ يَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَ كَذلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ وَ لِنُعَلِّمَهُ‏ مِنْ تَأْويلِ الْأَحاديثِ وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى‏ أَمْرِهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (21)

وَ كَذلِكَ يَجْتَبيكَ رَبُّكَ وَ يُعَلِّمُكَ‏ مِنْ تَأْويلِ الْأَحاديثِ وَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ عَلى‏ آلِ يَعْقُوبَ كَما أَتَمَّها عَلى‏ أَبَوَيْكَ مِنْ قَبْلُ إِبْراهيمَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَليمٌ حَكيمٌ (6)

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا تَدايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَ لْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَ لا يَأْبَ كاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَما عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَ لْيُمْلِلِ الَّذي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئاً فَإِنْ كانَ الَّذي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفيهاً أَوْ ضَعيفاً أَوْ لا يَسْتَطيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَ اسْتَشْهِدُوا شَهيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَكِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْرى‏ وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا وَ لا تَسْئَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغيراً أَوْ كَبيراً إِلى‏ أَجَلِهِ ذلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَقْوَمُ لِلشَّهادَةِ وَ أَدْنى‏ أَلاَّ تَرْتابُوا إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً حاضِرَةً تُديرُونَها بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَلاَّ تَكْتُبُوها وَ أَشْهِدُوا إِذا تَبايَعْتُمْ وَ لا يُضَارَّ كاتِبٌ وَ لا شَهيدٌ وَ إِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ‏ اللَّهُ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ (282)

وَ يُعَلِّمُهُ‏ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ (48)
وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّما يُعَلِّمُهُ‏ بَشَرٌ لِسانُ الَّذي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَ هذا لِسانٌ عَرَبِيٌّ مُبينٌ (103)

رَبَّنا وَ ابْعَثْ فيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ‏ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ (129)
لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ‏ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي‏ ضَلالٍ مُبينٍ (164)
هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ‏ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي‏ ضَلالٍ مُبينٍ (2)

ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْزيهِمْ وَ يَقُولُ أَيْنَ شُرَكائِيَ الَّذينَ كُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فيهِمْ قالَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ‏ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَ السُّوءَ عَلَى الْكافِرينَ (27)
قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ‏ مِنْ قَبْلِهِ إِذا يُتْلى‏ عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّداً (107)
وَ لِيَعْلَمَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ‏ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذينَ آمَنُوا إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقيمٍ (54)
فَلَمَّا جاءَتْ قيلَ أَ هكَذا عَرْشُكِ قالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ وَ أُوتينَا الْعِلْمَ‏ مِنْ قَبْلِها وَ كُنَّا مُسْلِمينَ (42)
وَ قالَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ‏ وَيْلَكُمْ ثَوابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ لا يُلَقَّاها إِلاَّ الصَّابِرُونَ (80)
بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ في‏ صُدُورِ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ‏ وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلاَّ الظَّالِمُونَ (49)
وَ قالَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ‏ وَ الْإِيمانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ في‏ كِتابِ اللَّهِ إِلى‏ يَوْمِ الْبَعْثِ فَهذا يَوْمُ الْبَعْثِ وَ لكِنَّكُمْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (56)
وَ يَرَى الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ‏ الَّذي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَ يَهْدي إِلى‏ صِراطِ الْعَزيزِ الْحَميدِ (6)
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّى إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ قالُوا لِلَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ‏ ما ذا قالَ آنِفاً أُولئِكَ الَّذينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ (16)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا قيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَ إِذا قيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ‏ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبيرٌ (11)

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی