دکتر محمد شعبانی راد

تاریکی قلب من، علامت اشتباه من است! تقصیر خدای مهربانم نیست! فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ‏ تُمْسُونَ‏ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ!

The mistake is mine alone!
The darkness of my heart
is a sign of my mistake!

It is not the fault of my merciful Allah!

«مسو – مسی – مسا» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«مساء اوّل شب و آمدن تاريكى
و صباح اوّل روز و آمدن روشنى است.»
+ «ناشئة اللیل»: مسو مترادف لیل است:
[اللّیل الممسی].
[ابن الأعرابيّ: مسي يمسى مسيا: إذا ساء خلقه بعد حسن]
[الإِمْساء – الإِصْباح] – [الصَّباح و المَساء] – [البياض و السواد]:
«الإِمْساء: نَقِيض الإِصْباح.»
«قالوا الصَّباح و المَساء كما قالوا البياض و السواد.»

فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ

[سورة الروم (۳۰): الآيات ۱۱ الى ۲۰]
اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (۱۱)
خداست كه آفرينش را آغاز و سپس آن را تجديد مى‌‏كند، آنگاه به سوى او بازگردانيده مى‏‌شويد.
وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ (۱۲)
و روزى كه قيامت برپا شود مجرمان نوميد مى‌‏گردند.
وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ مِنْ شُرَكائِهِمْ شُفَعاءُ وَ كانُوا بِشُرَكائِهِمْ كافِرِينَ (۱۳)
و براى آنان از شريكانشان شفيعانى نيست، و خود منكر شريكان خود مى‌‏شوند.
وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَتَفَرَّقُونَ (۱۴)
و روزى كه رستاخيز برپا گردد، آن روز [مردم‏] پراكنده مى‌‏شوند.
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَهُمْ فِي رَوْضَةٍ يُحْبَرُونَ (۱۵)
امّا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌‏اند، در گلستانى، شادمان مى‏‌گردند.
وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ فَأُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ (۱۶)
و امّا كسانى كه كافر شده و آيات ما و ديدار آخرت را به دروغ گرفته‌‏اند، پس آنان در عذاب حاضر آيند.
فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ (۱۷)
پس خدا را تسبيح گوييد آنگاه كه به عصر درمى‌‏آييد و آنگاه كه به بامداد درمى‌‏شويد.
وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ عَشِيًّا وَ حِينَ تُظْهِرُونَ (۱۸)
و ستايش از آنِ اوست در آسمانها و زمين و شامگاهان و وقتى كه به نيمروز مى‏‌رسيد.
يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ
وَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ كَذلِكَ تُخْرَجُونَ (۱۹)
زنده را از مرده بيرون مى‏‌آورد، و مرده را از زنده بيرون مى‌‏آورد،
و زمين را بعد از مرگش زنده مى‏‌سازد؛ و بدين گونه [از گورها] بيرون آورده مى‏‌شويد.
وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ (۲۰)
و از نشانه‏‌هاى او اين است كه شما را از خاك آفريد؛
پس بناگاه شما [به صورت‏] بشرى هر سو پراكنده شديد.

«فَسُبْحانَ اللَّهِ» + «سُبْحانَكَ»

ورک‌لایف حضرت یونس ع:
یونس ع گفت:
تاریکی قلب من علامت اشتباه و غضب من است «
إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ».
تقصیر خدای مهربان من نیست «سُبْحانَكَ»!
قبض نور، کلام خدای من است برای دادن علم به من،
که این تاریکی همان «ناشئة اللیل» است
.

[سورة الأنبياء (۲۱): الآيات ۸۷ الى ۹۰]
وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً
فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ 
فَنادى فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ
سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ (۸۷)
و «ذو النون» را [ياد كن‏] آنگاه كه خشمگين رفت
و پنداشت كه ما هرگز بر او قدرتى نداريم،
تا در [دل‏] تاريكيها ندا درداد كه:
«معبودى جز تو نيست،
منزّهى تو، راستى كه من از ستمكاران بودم.»
فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ
وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ (۸۸)
پس [دعاى‏] او را برآورده كرديم و او را از اندوه رهانيديم،
و مؤمنان را [نيز] چنين نجات مى‌‏دهيم.

«فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ‏ تُمْسُونَ‏ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ‏»:

تاریکی قلب من، علامت اشتباه من است!
تقصیر خدای مهربانم نیست!
[ابن الأعرابيّ: مسي يمسى مسيا: إذا ساء خلقه بعد حسن]:
وقتی تاریک میشی، وقتی حالت بد میشه، بگو سبحان الله!
یعنی این تاریکی که کلام و فعل خداست، اشتباه نیست! پاک و منزه است خدای مهربان از هر اشتباهی! این تاریکی خبر از اشتباه من میده! من درک شنیداری و دیداری و قلبی دارم! مفهوم تاریکی قلب برای من یعنی اینکه اشتباهی از من سر زده! یا اشتباه فکر کردم و سوء ظن به تقدیراتم داشتم و یا اشتباهی حرفی زدم که به من مربوط نبوده و یا اشتباهی کار کردم که وظیفه و تکلیف من نبوده و بر خودم تکلف کردم. خلاصه این تاریکی و این حال بد قلبم خبر از اشتباهی میده که درون خود من صورت گرفته و اونم استعمال عیب حسد است یعنی بالاخره یه جوری پشت به نور تقدیراتم کردم و رو به تمناها نمودم و چون خدای مهربان دوستم داره، داره با این کلام و اخم و آهنگ غمگین بهم خبر میده که فلانی بازم اشتباه کردی! فورا متوجه اشتباهت شو و استغفار و توبه کن و به سمت نورت برگرد مه این تاریکی مسیر به سمت نار است و عاقبت شومی در پی دارد. پس « فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ‏ تُمْسُونَ‏ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ » یعنی کلام خدای مهربان در قلب سلیم با ویژگی «مسو و صبح» یعنی با «قبض و بسط نور» دیده و شنیده می شود و البته باید فهمیده شود و درک شنیداری و دیداری این کلام مهم است که این درک و فهم، کار قلب است که متاسفانه اهل حسادت از این تاریکی قلب خود درک شنیداری و دیداری و فهم قلبی ندارند که پی به اشتباه خود برده و در صدد استغفار و توبه و جبران مافات برآیند لذا علیرغم اینکه اهل حسادت به زبان می آورند که حالشان خوب نیست و بد است و حال خوشی ندارند اما فکر نمیکنند که علت این حال بد چیست و کیست و از کجاست و چگونه این حال بد، قابل درمان و اصلاح است و چه باید بکنند و صادقانه سراغ کدام در بسته بروند تا برایشان باز شود و نور آرامش از مغرب طلوع نماید و دربان باب مستجار قلبشان را ملاقات کنند و از او اخذ علوم نورانی نموده و با این علم پی به بیماری سوء ظن و حسادت قلب خود نسبت به تقدیراتشان ببرند و طبق فرمایش امام صادق علیه السلام، طبیب نفس خود باشند و بیماری خویش را تشخیص دهند و برای درمانش، نسخه ای شفابخش از کلام نورانی فرشتۀ نگهبان دنیای قلب خود استنساخ نموده و این داروی شفابخش را استفاده کرده و حال خوش قلبشان را بدنبال استغفار و توبه، با نور قلب تجربه نمایند.
«هر کس خودش باید روانشناس و روانپزشک قلب (روان) خودش باشد!
اما چجوری؟! با فهم نور و ظلمت قلبش!»
امام صادق علیه السلام:
فَإِنَّكَ قَدْ جُعِلْتَ طَبِيبَ نَفْسِكَ وَ عُرِّفْتَ آيَةَ اَلصِّحَّةِ وَ بُيِّنَ لَكَ اَلدَّاءُ وَ دُلِلْتَ عَلَى اَلدَّوَاءِ
فَانْظُرْ قِيَامَكَ عَلَى نَفْسِكَ.
پس به درستى كه تو را طبيب نفس خودت ساخته‌اند،
و علائم بهبودى را به تو آموخته‌اند،
و تو يك دردشناس و درمانگرى؛
پس نيك بنگر با اين نفس خود چه بايد كنى. »
«مساء اوّل شب و آمدن تاريكى و صباح اوّل روز و آمدن روشنى است.»
+ «ناشئة اللیل»: مسو مترادف لیل است: [اللّیل الممسی].

[مسو – صبح  – سبح قبض و بسط] :
+ قبض و بسط
در قبض و بسط تسبیح بگو « فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ‏ تُمْسُونَ‏ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ »

شیطان گفت: رب بما اغویتنی! انگاری گفت خدایا تقصیر تویه!
آدم ع گفت: ربنا ظلمنا انفسنا! انگاری گفت خدایا تقصیر تو نیست! تقصیر منه!
اینکه حال بد قلبمونو تقصیر کی بندازیم، میشه اعتقاد و باوری که بهشت و جهنم ما رو معلوم میکنه!

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی