Lend the shining light
of your heart to others!
«قرض» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«القرض: القطع»
المِقْراض: قيچى «scissor»
«أَصل القَرْضِ في اللغة القَطْعُ، و المِقْراضُ من هذا أُخِذ»
«أَقْرَضَ منه: از او وام گرفت.»
«أَقْرَضَهُ: به او وام داد.»
«loan»
«القرض هو تقديم المال لشخص معنويّ أو طبيعيّ من أجل استثماره و جني المنافع،
على أن يردّ هذا المال في فترة زمنية محدّدة بالاتفاق أو يردّ بدلا عنه.»
قرض، همون نور است!
در واقع این نور علم است که قرض داده میشه و دست به دست میشه!
ما این نور علم رو از خدا قرض میگیریم «مونّث» و بعدا به دیگری قرض میدیم «مذکّر».
«تاثیرپذیر – تاثیرگذار»
رضایت به تقدیرات، میشه قرض گرفتن از خدا و قرض دادن به خدا!
نور رضایت قلبی خودتو از تقدیرات بظاهر تلخ خدا، قرض بگیر و به دیگران قرض بده!
ماموریت دوران آتشبس همینه!
+ «دین – دان الرجل: إذا استقرض»
«قرض – اله: پرستش نور!»
«تَقَارَضَ الرَّجُلانِ الثَّنَاءَ: آن دو مرد يكديگر را ستايش كردند.»
«قَرَّضَ فُلاناً: او را ستايش كرد.»
+ «اقامة صلاة»
+ «انفاق»
+ «ترویج نور»
+ «لوح»
+ «خلف – خلیفة الله!»
وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ
و از آنچه که خدا شما را در [استفاده از] آن، جانشين [خود] قرار داده، انفاق كنيد.
نور خدا را انفاق کنید!
قرض بگیر – قرض بده!
نور بگیر – نور بده!
تاثیرپذیر باش – تاثیرگذارباش!
+ «دین – وام نورانی!»
+ «تجارت نورانی!»
+ «صلۀ رحم!»
فَإِنْ أَنْتَ أَسَأْتَ إِلَيْهِمْ ظَلَمْتَ نَفْسَكَ وَ أَبْطَلْتَ حَقَّكَ
اگه جواب بدی دیگرانو با بدی بدهی در حق خودت بدی کردهای!
چون نخواستی با نور ولایت تولید نور عمل صالحی بنمایی که نجات و هدایت و رستگاری تو در داشتن همین اعمال صالح است و تقدیرات مغایر با دلخواههای تو فرصت مناسبی برای همین عمل به نور ولایت و کنار گذاشتن حسادت است تا با غیر فعال کردن حسادت مسیر رشد و کمال را طی نمایی ان شاء الله تعالی.
+ «مقابله به مثل!»
امام رضا علیه السلام:
عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ قَالَ:
كُنْتُ عِنْدَ الرِّضَا ع وَ عِنْدَهُ زَيْدُ بْنُ مُوسَى أَخُوهُ وَ هُوَ يَقُولُ
يَا زَيْدُ اتَّقِ اللَّهَ فَإِنَّا بَلَغْنَا مَا بَلَغْنَا بِالتَّقْوَى
فَمَنْ لَمْ يَتَّقِ اللَّهَ وَ لَمْ يُرَاقِبْهُ فَلَيْسَ مِنَّا وَ لَسْنَا مِنْهُ
يَا زَيْدُ إِيَّاكَ أَنْ تُهِينَ مَنْ بِهِ تَصُولُ مِنْ شِيعَتِنَا فَيَذْهَبَ نُورُكَ
يَا زَيْدُ إِنَّ شِيعَتَنَا إِنَّمَا أَبْغَضَهُمُ النَّاسُ وَ عَادُوهُمْ
وَ اسْتَحَلُّوا دِمَاءَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ لِمَحَبَّتِهِمْ لَنَا وَ اعْتِقَادِهِمْ لِوَلَايَتِنَا
فَإِنْ أَنْتَ أَسَأْتَ إِلَيْهِمْ ظَلَمْتَ نَفْسَكَ وَ أَبْطَلْتَ حَقَّكَ
قَالَ الْحَسَنُ بْنُ الْجَهْمِ
ثُمَّ الْتَفَتَ ع إِلَيَّ فَقَالَ يَا ابْنَ الْجَهْمِ
مَنْ خَالَفَ دِينَ اللَّهِ فَابْرَأْ مِنْهُ كَائِناً مَنْ كَانَ مِنْ أَيِّ قَبِيلَةٍ كَانَ
وَ مَنْ عَادَى اللَّهَ فَلَا تُوَالِهِ كَائِناً مَنْ كَانَ مِنْ أَيِّ قَبِيلَةٍ كَانَ
فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ مَنِ الَّذِي يُعَادِي اللَّهَ
قَالَ مَنْ يَعْصِيهِ.
حسن بن جهم گفت خدمت حضرت رضا بودم. زيد برادرش نيز آنجا بود.
به او ميفرمود:
زيد از خدا بترس
ما به اين مقام كه رسيدهايم از تقوى و پرهيزگارى است
هر كس با تقوى و پرهيزگار نباشد از ما نيست و ما از او بيزاريم
مبادا سبب شوى كه خون شيعيان ما ريخته شود كه ارزش تو از بين ميرود
مردم خون و مال شيعيان ما را حلال ميدانند
و بواسطه محبتى كه با ما دارند و اعتقاد بولايت ما خاندان، با آنها دشمنند.
اگر تو به آنها بدى كنى، به خود ستم كردهاى و باعث از بين رفتن حق خود شدهاى.
در اين موقع روى بمن نموده فرمود پسر جهم
هر كس مخالف دين خدا باشد من از او بيزارم، هر كه ميخواهد باشد و از هر قبيلهاى باشد
و هر كس با خدا دشمنى بورزد ما به او علاقه نداريم، از هر قبيلهاى باشد و هر كس باشد
عرضكردم آقا چه كسى دشمن خدا مىشود؟
فرمود هر كس معصيت خدا را بكند.
خدا چجوری علم میده؟
خدا علم رو قرض میده!
اگه تو هم علمتو در عمل، به دیگران قرض بدهی،
خدا باز هم بهت نور علمشو قرض میده!
با قبض و بسط نور قلبت، بهت علم میده!
کیه که در دوران آتشبس، نور قلبشو به دیگران قرض بده،
تا خدا هم لحظهبهلحظه قلب اونو با نور علم خودش روشن و روشنتر کنه!
خدا چجوری علم میده؟
با قبض و بسط نور قلب!
+ «لوح – درخشش نور! الواح نورانی!»
پس استمرار فرایند قبض و بسط نور قلب،
منوط به این است که مدام از این نورت به دیگران قرض بدهی!
در واقع باید از نورت مدام استفاده کنی!
مدام باید اسامی نورانی رو معنا کنی!
مدام باید برای قلبت و قبرت، اعمال صالح نورانی تولید کنی! تجارت نورانی!
مدام باید رابطه نورانی قلبیتو با خدای مهربان، مستحکمتر کنی! «صلة»
«الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»
«آمَنُوا بالنّور وَ عَمِلُوا بالنّور»
+ «اسم نور را معنا کنیم!»
+ «انفاق نورانی – مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ»
قرض – قبض و بسط
مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً
فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً
وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ
وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
[سورة البقرة (۲): آية ۲۴۵]
مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً
وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ
وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (۲۴۵)
كيست آن كس كه به [بندگانِ] خدا وام نيكويى دهد تا [خدا] آن را براى او چند برابر بيفزايد؟
و خداست كه [در معيشت بندگان « رزقِ نورانیِ قلبِ بندگان»] تنگى و گشايش پديد مىآورد؛
و به سوى او بازگردانده مىشويد.
«قرض» + «نفق»
+ «رهط»: لانه موش صحرایی، یک ورودی داره و یک خروجی! «نفق»
اون تشکیلاتی که اینپوت و اوتپوت داره،
همون قلب سلیمه که نور رو قرض میگیره و بعدا قرض میده!
به این میگن انفاق نورانی!
حالا بگو: راندمان قلبت چند درصده؟!
نورتو باور کن و راندمان قلبتو ببر بالا!
امام باقر علیه السلام:
أَنْفِقْ وَ أَيْقِنْ بِالْخَلَفِ مِنَ اللَّهِ،
فَإِنَّهُ لَمْ يَبْخَلْ عَبْدٌ وَ لَا أَمَةٌ بِشَيْءٍ فِيمَا يُرْضِي اللَّهَ
إِلَّا أَنْفَقَ أَضْعَافَهَا فِيمَا يُسْخِطُ اللَّهَ.
انفاق كن و یقین بدان كه خدا جبران میكند.
هر زن و مردی از بخشش مال در راهی كه موجب رضای خداست، خودداری بورزند،
چند برابر آن را در راهی كه موجب خشم خداست، خرج خواهند كرد.
قَرضُ العِرض!
[قرض العرض]:
این فن علمی بسیار مهم و زیباست.
[أَقْرِضْهُمْ مِنْ عِرْضِكَ: از آبروى خود بديشان وام ده]:
عکس العملت نسبت به شخص بد اخلاق، خوش اخلاقی باشه!
+ «حدیث یتیم بد اخلاق»
«يَا عِيسَى إِنَّكَ مَسْئُولٌ فَارْحَمِ الضَّعِيفَ كَرَحْمَتِي إِيَّاكَ وَ لَا تَقْهَرِ الْيَتِيمَ.
اى عيسى، بىگمان تو بازخواست شوى،
پس بسان رحمتم بر تو به ضعيفان رحم كن، و يتيم را خوار مدار و مران.»
أَقْرِضْهُمْ مِنْ عِرْضِكَ لِيَوْمِ فَاقَتِكَ وَ فَقْرِك!
آبرويت را گروگذار برایشان، براى روز نياز و نداريت!
امام باقر علیه السلام:
مَنْ تَفَقَّدَ تُفُقِّدَ
وَ مَنْ لَا يُعِدَّ الصَّبْرَ لِفَوَاجِعِ الدَّهْرِ يَعْجِزْ
وَ إِنْ قَرَّضْتَ النَّاسَ قَرَّضُوكَ
وَ إِنْ تَرَكْتَهُمْ لَمْ يَتْرُكُوكَ
قَالَ فَكَيْفَ أَصْنَعُ
قَالَ
أَقْرِضْهُمْ مِنْ عِرْضِكَ لِيَوْمِ فَاقَتِكَ وَ فَقْرِك.
هر كه جويا شود، جويايش شوند،
و هر كه شكيبائى خود را براى آسيبهاى روزگار آماده نكند، درماند،
اگر بمردم وام دهى، وامت دهند،
و اگر واشان نهى، ترا واننهند،
راوى گفت: پس چه كار كنم؟
فرمود:
آبرويت را گروگذار برایشان، براى روز نياز و نداريت.
«أَقْرِضْهُمْ مِنْ عِرْضِكَ» خیلی زیباست!
«أَقْرِضْهُمْ مِنْ عِرْضِكَ» خیلی زیباست.
یعنی به کسی که تاریکه، تو از نور خودت بهش قرض بده «قرض الحسنة»!
نه از نور تو کم میشه، نه مشکلی برای تو پیش میاد،
فقط باید بخل نداشته باشی «وَ يَتَصَدَّقُونَ وَ لَا يَبْخَلُونَ»!
دوران، دوران آتشبس و دوران قرض دادن است!
«إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَ الْمُصَّدِّقاتِ وَ أَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعَفُ لَهُمْ وَ لَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ»
اتفاقا وقتی نور به قرضش میدی، قلب خودت نورانیتر هم میشه
«بَيَاضُ الْقَلْبِ فِي … رَدِّ الْقَرْضِ»
او تاریکه که نمیتونه آرامش ایجاد کنه، تو اگه راست میگی و اهل نور ولایت هستی، باید از مافوقت نور علم داشته باشی و حالا وقتشه از این نورت برای این شخصی که قلبش تاریکه، مایه بذاری!
انگاری او آمده و حقشو از تو میخواد، یعنی میخواد تو از نور آل محمد ع که در قلبت داری بهش وام بدی و اینجوری ادای حق به صاحبان حق بنمایی!
«وَ أَدَاءُ الْحَقِّ إِلَى صَاحِبِهِ أَنْ يَأْتِيَهُ فِي بَيْتِهِ أَوْ فِي رَحْلِهِ فَيَقُولَ هَا خُذْهُ»
«وَ كَيْفَ يَسْتَكْمِلُ حُبَّ خَلِيلِهِ مَنْ لَا يَبْذُلُ لَهُ بَعْضَ مَا عِنْدَهُ
وَ كَيْفَ يَسْتَكْمِلُ حُبَّ رَبِّهِ مَنْ لَا يُقْرِضُهُ بَعْضَ مَا رَزَقَهُ»
و عملا به اون نشون بدی نور ولایت چه شیرینی و آثاری داره و او وقتی تو رو با این روش زندگی زیبا و قشنگت میبینه، به تو و به این اندیشهات علاقمند میشه و تو عملا داری ترویج اندیشه آل محمد ع میکنی و این خیلی ارزش داره! «مانکن با عرضه!»
وقتی اینجوری بهش نور قرض میدی، خودت میشی صاحب و مالک نور، ان شاء الله تعالی!
«وَ مَنْ أَقْرَضَ قَرْضاً فَكَأَنَّمَا تَصَدَّقَ بِشَطْرِهِ فَإِذَا أَقْرَضَهُ الثَّانِيَةَ كَانَ بِرَأْسِ الْمَالِ»
راس المال! خیلی مهمه! و زیباست!
با گرفتن وام میتونی صاحب خونه بشی.
+ «منا اهل البیت ع»
+ «بداء»
+ «اسماء الحسنی»
+ «نار و نور – ناآرامی و آرامش»
+ سخاوت: «اللَّهُمَّ إِنِّي قَدْ تَصَدَّقْتُ بِعِرْضِي عَلَى النَّاسِ عَامَّة»
+ «عفو»
مَوَاعِظُ اَلْمَسِيحِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي اَلْإِنْجِيلِ:
وَ كَيْفَ يَسْتَكْمِلُ حُبَّ خَلِيلِهِ مَنْ لَا يَبْذُلُ لَهُ بَعْضَ مَا عِنْدَهُ
وَ كَيْفَ يَسْتَكْمِلُ حُبَّ رَبِّهِ مَنْ لَا يُقْرِضُهُ بَعْضَ مَا رَزَقَه
و چگونه مهر و محبّت دوستش را كامل كند كسى كه چيزى از مال خود بدو نمىبخشد؟
و چگونه دوستى خدايش را تكميل كند كسى كه قسمتى از آنچه روزيش ساخته بدو وام نمىدهد و در راه او خرج نمىكند؟
مثال زیبا:
امام علی علیه السلام:
«يَنْبَغِي لِلْعَاقِلِ أَنْ يُخَاطِبَ الْجَاهِلَ مُخَاطَبَةَ الطَّبِيبِ الْمَرِيضَ»
«خردمند را سزد كه با نادان چنان سخن گويد كه پزشك با بيمار.»
چقدر این مثال زیباست!
فکر کن داری با یه بیمار مدارا میکنی! + «آتشبس»
واقعا بیماری قلب از بیماری جسم بدتر و سختتر است.
لذا اهل نور با قلوب تاریک اهل حسد، مثل یک بیمار خطرناک رفتار میکنن
و میدونن خاصیت حسد تاریکی است و درمانش نور ولایت.
بد اخلاقی یتیم بد اخلاق، خبر از جهل او میدهد، چون اگه جاهل نبود که بدخلق نمیشد،
پس بیماری جهل او را باید با دوای نور علم خودت مداوا کنی
و اینقدر دارو بهش بخورانی که بالاخره اثر کنه و تب حسادتش فروکش کنه
و عقلش بیاد سرجاش،
اونوقت به خودش که اومد، از اینکه اینقدر جاهلانه اذیتت کرده عذرخواهی مینماید و تسلیم نور میشود: «مسلمان».
خلاصه تو باید یکتنه اونو سر عقل بیاری!
یکتنه، یعنی بدون مشارکت او، بلکه با کمک نور ولایت خودت راه آشتی را بسازی!
+ «عبد – تعبید الطریق»
کسی که آتشبش رو رعایت کنه
و از نور خودش به کسی که بهش بدی کرده، قرض بده،
باید دستشو بوسید!
این دست رو ببوسی، انگاری دست خدا رو بوسیدی!
+ «عتبه بوسی!»
در این حدیث زیبا، امام سجاد علیه السلام، انگاری میفرمایند که:
من دست کسی که عامل به علوم نورانی بشه
و از نور و آبروی خودش به دیگران، قرض بده میبوسم!
امام سجاد علیه السلام:
إنَّها [الصَّدَقَةَ] تَقَعُ فِي يَدِاللّه ِ قَبلَ أن تَقَعَ فِي يَدِ السّائِلِ.
صدقه، قبل از اين كه به دست نيازمند برسد، در دست خداوند قرار مىگيرد.
امام سجاد علی بن الحسین علیه السلام هنگامی که به مستمندی صدقه میداد،
دست خود را می بوسید.
شخصی از آن حضرت راز این بوسیدن را پرسید.
امام علیه السلام در پاسخ فرمودند:
“صدقه مومن قبل از اینکه به دست فقیر و نیازمند برسد به دست خداوند میرسد.”
“لانها تقع فی ید الله قبل ان تقع فی ید السائل”
از این رو من دست خود را می بوسم.
آنگاه حضرت برای تعلیل گفتهاش این آیه شریفه را قرائت فرمودند:
“أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ“
یعنی:
” آیا نمیدانستند که فقط خداوند توبه را از بندگانش میپذیرد و صدقات را میگیرد.”
آتشبس – قرض
إِنِّي جَعَلْتُ الدُّنْيَا بَيْنَ عِبَادِي قَرْضاً
من دنيا را در ميان بندگانم وام قرار دادم!
(دار قرض – دار هدنة)
مهلت و فرصت دنیا مجالی است «آتشبس» برای قرض،
یعنی برای استعمال اندیشه صاحبان نور و تولید نورآرامش عمل صالح ان شاء الله تعالی.
حالا اهل نور یقین باش و اهل قرض الحسنة باش،
تا هفتصد برابر یا هر چی که خدا خودش میدونه عوض بگیری.
مفهوم قرض رو باید بدانیم تا زیبایی این احادیث رو متوجه بشیم.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ
إِنِّي جَعَلْتُ الدُّنْيَا بَيْنَ عِبَادِي قَرْضاً
فَمَنْ أَقْرَضَنِي مِنْهَا قَرْضاً
أَعْطَيْتُهُ بِكُلِّ وَاحِدَةٍ عَشْراً إِلَى سَبْعِمِائَةِ ضِعْفٍ وَ مَا شِئْتُ مِنْ ذَلِكَ
وَ مَنْ لَمْ يُقْرِضْنِي مِنْهَا قَرْضاً
فَأَخَذْتُ مِنْهُ شَيْئاً قَسْراً أَعْطَيْتُهُ ثَلَاثَ خِصَالٍ لَوْ أَعْطَيْتُ وَاحِدَةً مِنْهُنَّ مَلَائِكَتِي لَرَضُوا بِهَا مِنِّي
قَالَ ثُمَّ تَلَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى
الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ
فَهَذِهِ وَاحِدَةٌ مِنْ ثَلَاثِ خِصَالٍ
وَ رَحْمَةٌ اثْنَتَانِ
وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ثَلَاثٌ
ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع
هَذَا لِمَنْ أَخَذَ اللَّهُ مِنْهُ شَيْئاً قَسْراً.
من دنيا را در ميان بندگانم وام قرار دادم.
پس هر كس به من از دنيا قرض بدهد (يعنى از عوايد دنيا به من قرض بدهد) براى هر درهم و يا دينار آن قرض، ده برابر تا هفتصد برابر مىدهم.
اگر كسى از بندگانم از مال دنيا به من قرض ندهد،
من از او به زور سه خصلتى را كه به وى داده بودم مىگيرم
كه اگر يكى از آن سه خصلت را به ملائكهام مىدادم، بوسيله آن از من راضى مىشدند.
بعد امام صادق عليه السلام اين آيه را خواند:
(كسانى كه هنگام ديدن مصيبت مىگويند ما همه براى خدا هستيم و به سوى او خواهيم رفت. خداوند به چنين اشخاص درود مىفرستد.)
اين يكى از آن سه خصلت مىباشد.
دومى رحمتى است كه به دنبال آيه بالا آمده (و رحمة)
و سومى هم هدايتى است كه به دنبال آن آيه مىفرمايد:
(آنان هدايت شده هستند).
بعد امام صادق عليه السلام فرمود:
اين سه خصلت هستند كه خداوند از بندهاش به جبر مىگيرد.
خدای مهربان به کسی که در دوران آتشبس دنیا، به عهد خودش وفا میکنه
و هر تقدیر بظاهر تلخی که برای او تقدیر میشه، میگه «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»،
نعمت با ارزش نور خودشو عنایت میکنه،
و در این آیه، سه واژۀ زیبای «صلوات» و «رحمة» و «مهتدون»
اشاره به خاصیت همین نور در دنیای قلب برای اهل نور دارد.
یعنی نور الولایة سبب صلی و بهرهمندی قلب از رحمت و هدایت خدای مهربان است.
حسودی که پشت به نور میکنه و دستور آتشبس رو زیر پا میذاره، از این نور بیبهره میمونه:
نور صلوات – نور رحمت – نور هدایت
[سورة البقرة (۲): الآيات ۱۵۶ الى ۱۵۷]
الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ (۱۵۶)
[همان] كسانى كه چون مصيبتى به آنان برسد، مىگويند:
«ما از آنِ خدا هستيم، و به سوى او باز مىگرديم.»
أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ (۱۵۷)
بر ايشان درودها و رحمتى از پروردگارشان [باد] و راهيافتگان [هم] خود ايشانند.
اگه راضی به تقدیرات خدا بشی،
و در دوران آتش بس،
اذیت و آزار کسانی که تقدیر میشه باهاشون تعامل داشته باشی رو تحمل نمایی،
تا به اونها خاصیت نور الولایة، عملا نشون داده بشه،
اونوقت از عوضهای الهی بهرهمند خواهی شد!
[سورة المائدة (۵): آية ۱۲]
وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ
وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيباً
وَ قالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكاةَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ
وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً
لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ
وَ لَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ
فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ (۱۲)
در حقيقت، خدا از فرزندان اسرائيل پيمان گرفت. [پیمان آتشبس!]
و از آنان دوازده سركرده برانگيختيم.
و خدا فرمود:
«من با شما هستم.» اگر نماز برپا داريد و زكات بدهيد و به فرستادگانم ايمان بياوريد و ياريشان كنيد
و وام نيكويى به خدا بدهيد، قطعاً گناهانتان را از شما مىزدايم،
و شما را به باغهايى كه از زير [درختان] آن نهرها روان است در مىآورم.
پس هر كس از شما بعد از اين كفر ورزد، در حقيقت از راه راست گمراه شده است.
[سورة الحديد (۵۷): الآيات ۱۱ الى ۱۵]
مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ (۱۱)
كيست آن كس كه به خدا وامى نيكو دهد
تا [نتيجهاش را] براى وى دوچندان گرداند و او را پاداشى خوش باشد؟
يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ
بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها
ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (۱۲)
آن روز كه مردان و زنان مؤمن را مىبينى
كه نورشان پيشاپيششان و به جانب راستشان دوان است.
[به آنان گويند:]
«امروز شما را مژده باد به باغهايى كه از زير [درختان] آن نهرها روان است؛
در آنها جاودانيد. اين است همان كاميابى بزرگ.
يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ
قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً
فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ (۱۳)
آن روز، مردان و زنان منافق به كسانى كه ايمان آوردهاند مىگويند:
«ما را مهلت دهيد تا از نورتان [اندكى] برگيريم.»
گفته مىشود:
«بازپس برگرديد و نورى درخواست كنيد.»
آنگاه ميان آنها ديوارى زده مىشود كه آن را دروازهاى است:
باطنش رحمت است و ظاهرش روى به عذاب دارد.
يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ
قالُوا بَلى وَ لكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ
وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَ غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ (۱۴)
[دو رويان،] آنان را ندا درمىدهند: «آيا ما با شما نبوديم؟»
مىگويند: «چرا، ولى شما خودتان را در بلا افكنديد و امروز و فردا كرديد و ترديد آورديد
و آرزوها شما را غرّه كرد تا فرمان خدا آمد و [شيطانِ] مغروركننده، شما را درباره خدا بفريفت.
فَالْيَوْمَ لا يُؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ وَ لا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْواكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلاكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ (۱۵)
پس امروز نه از شما و نه از كسانى كه كافر شدهاند عوضى پذيرفته نمىشود:
جايگاهتان آتش است؛ آن سزاوار شماست و چه بد سرانجامى است.»
[سورة الحديد (۵۷): الآيات ۱۶ الى ۲۰]
أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ
وَ لا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ
وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ (۱۶)
آيا براى كسانى كه ايمان آوردهاند هنگام آن نرسيده كه دلهايشان به ياد خدا و آن حقيقتى كه نازل شده نرم [و فروتن] گردد
و مانند كسانى نباشند كه از پيش بدانها كتاب داده شد و [عمر و] انتظار بر آنان به درازا كشيد،
و دلهايشان سخت گرديد و بسيارى از آنها فاسق بودند؟
اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها
قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (۱۷)
بدانيد كه خدا زمين را پس از مرگش زنده مىگرداند.
به راستى آيات [خود] را براى شما روشن گردانيدهايم، باشد كه بينديشيد.
إِنَّ الْمُصَدِّقِينَ وَ الْمُصَّدِّقاتِ
وَ أَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً
يُضاعَفُ لَهُمْ وَ لَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ (۱۸)
در حقيقت، مردان و زنان صدقهدهنده و [آنان كه] به خدا وامى نيكو دادهاند،
ايشان را [پاداش] دوچندان گردد، و اجرى نيكو خواهند داشت.
وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ
لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ (۱۹)
و كسانى كه به خدا و پيامبران وى ايمان آوردهاند،
آنان همان راستينانند و پيش پروردگارشان گواه خواهند بود
[و] ايشان راست اجر و نورشان؛
و كسانى كه كفر ورزيده و آيات ما را تكذيب كردهاند آنان همدمان آتشند.
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ
كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ
ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً
وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ
وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ
وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ (۲۰)
بدانيد كه زندگى دنيا، در حقيقت، بازى و سرگرمى و آرايش و فخرفروشىِ شما به يكديگر و فزونجويى در اموال و فرزندان است.
[مَثَل آنها] چون مثل بارانى است كه كشاورزان را رُستنى آن [باران] به شگفتى اندازد،
سپس [آن كشت] خشك شود و آن را زرد بينى، آنگاه خاشاك شود.
و در آخرت [دنيا پرستان را] عذابى سخت است
و [مؤمنان را] از جانب خدا آمرزش و خشنودى است،
و زندگانى دنيا جز كالاى فريبنده نيست.
قرض – صلة
امام کاظم علیه السلام:
عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ ع قَالَ:
سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ
مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ
قَالَ نَزَلَتْ فِي صِلَةِ الْإِمَامِ ع.
[سورة التغابن (۶۴): الآيات ۱۱ الى ۱۸]
ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ
وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ
وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (۱۱)
هيچ مصيبتى جز به اذن خدا نرسد،
و كسى كه به خدا بگرود، دلش را به راه آورَد،
و خدا[ست كه] به هر چيزى داناست.
وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ
فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّما عَلى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ (۱۲)
و خدا را فرمان بريد و پيامبر [او] را اطاعت نماييد،
و اگر روى بگردانيد، بر پيامبر ما فقط پيامرسانىِ آشكار است.
اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (۱۳)
خدا[ست كه] جز او معبودى نيست، و مؤمنان بايد تنها بر خدا اعتماد كنند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ
وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (۱۴)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، در حقيقت برخى از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمايند،
از آنان بر حذر باشيد،
و اگر ببخشاييد و درگذريد و بيامرزيد، به راستى خدا آمرزنده مهربان است.
إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ
وَ اللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ (۱۵)
حبّ شما به اموال و فرزندانتان صرفاً [وسيله] آزمايشى [براى شما]يند،
و خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است.
فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطِيعُوا
وَ أَنْفِقُوا خَيْراً لِأَنْفُسِكُمْ
وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (۱۶)
پس تا مىتوانيد از خدا پروا بداريد و بشنويد و فرمان ببريد،
و مالى براى خودتان [در راه خدا] انفاق كنيد،
و كسانى كه از خسّت نفس خويش مصون مانند، آنان رستگارانند.
إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعِفْهُ لَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ (۱۷)
اگر خدا را وامى نيكو دهيد، آن را براى شما دو چندان مىگرداند و بر شما مىبخشايد،
و خدا[ست كه] سپاسپذير بردبار است.
عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (۱۸)
داناى نهان و آشكار [و] ارجمند سنجيدهكار است.
[سورة المزمل (۷۳): آية ۲۰]
إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ
وَ اللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ
عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ
فَتابَ عَلَيْكُمْ
فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ
عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضى
وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ
وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ
فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ
وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً
وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْراً وَ أَعْظَمَ أَجْراً
وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (۲۰)
در حقيقت، پروردگارت مىداند كه تو و گروهى از كسانى كه با تواند، نزديك به دو سوّم از شب يا نصف آن يا يك سوّم آن را [به نماز] برمىخيزيد،
و خداست كه شب و روز را اندازهگيرى مىكند.
[او] مىداند كه [شما] هرگز حساب آن را نداريد،
پس بر شما ببخشود،
[اينك] هر چه از قرآن ميسّر مىشود بخوانيد.
[خدا] مىداند كه به زودى در ميانتان بيمارانى خواهند بود،
و [عدّهاى] ديگر در زمين سفر مىكنند [و] در پى روزى خدا هستند،
و [گروهى] ديگر در راه خدا پيكار مىنمايند.
پس هر چه از [قرآن] ميسّر شد تلاوت كنيد و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد
و وام نيكو به خدا دهيد؛
و هر كار خوبى براى خويش از پيش فرستيد
آن را نزد خدا بهتر و با پاداشى بيشتر باز خواهيد يافت.
و از خدا طلب آمرزش كنيد كه خدا آمرزنده مهربان است.
وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ
[سورة الكهف (۱۸): الآيات ۱۷ الى ۱۸]
وَ تَرَى الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَزاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذاتَ الْيَمِينِ
وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ
وَ هُمْ فِي فَجْوَةٍ مِنْهُ
ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ
مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ
وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً (۱۷)
و آفتاب را مىبينى كه چون برمىآيد، از غارشان به سمت راست مايل است،
و چون فرو مىشود از سمت چپ دامن برمىچيند،
در حالى كه آنان در جايى فراخ از آن [غار قرار گرفته]اند.
اين از نشانههاى [قدرت] خداست.
خدا هر كه را راهنمايى كند او راهيافته است،
و هر كه را بىراه گذارد، هرگز براى او يارى راهبر نخواهى يافت.
وَ تَحْسَبُهُمْ أَيْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ
وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْيَمِينِ وَ ذاتَ الشِّمالِ
وَ كَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصِيدِ
لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِراراً
وَ لَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْباً (۱۸)
و مىپندارى كه ايشان بيدارند، در حالى كه خفتهاند
و آنها را به پهلوى راست و چپ مىگردانيم،
و سگشان بر آستانه [غار] دو دست خود را دراز كرده [بود].
اگر بر حال آنان اطلاع مىيافتى، گريزان روى از آنها برمىتافتى
و از [مشاهده] آنها آكنده از بيم مىشدى.