دکتر محمد شعبانی راد

با نور میتونی بار سنگین مسئولیت زندگیتو بدوش بکشی! فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلاً!

How To Take Heavy Responsibility
For Our Action And Our Life?

«کهل» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«الكاهل: ما بين الكتفين، کول»
«كاهِلُ‏ القَوْمِ: بزرگ و معتمد قوم»

خَلُّوا عَلَى‏ كَوَاهِلِ‏ هَؤُلَاءِ الثَّمَانِيَةِ عَرْشِي‏ لِيَحْمِلُوهُ
وَ طُوفُوا أَنْتُمْ حَوْلَهُ!

«الكاهل: ما بين الكتفين»
«الكاهل ما فوق الظهر إلى ما يلي العنق (کول
الكاهِل‏ ج‏ كَوَاهِل‏: دوش و شانۀ انسان.
+ «دوش و شانه: نکب»
«کهل: کول»
«كاهِلُ‏ القَوْمِ: بزرگ و معتمد قوم»
«كاهل الإنسان و الدّابة. و هو معرز العنق في الظهر»
+ «عرز»
«كاهل الرجل: إذا تزوّج – میانسالی»
«اكتهل النّبت: آن گياه و بوته گل، به رشد كامل رسيده.»
+ «اثث»: کوله پشتی و عکسهای زیبای این واژه.
+ «نکب – قلمدوش»:
+ «زفر»: مشک آب بدوش کشیدن.
«ثقف – کول – نیابت»
این اهل یقینه که دوربین به دست، به کمک یاد معالم ربانی، داره به نیابت از صاحب نورش، خودش به آیت و تقدیر و قضای خودش نگاه میکنه!
«کول» نام زیبای معالم ربانی و آیات محکم موید این اندیشۀ نورانی است.
با این علوم نورانی میتونی بار سنگین مسئولیت زندگیتو بدوش بکشی! فی المهد و کهلا!
«كاهِلُ‏ القَوْمِ: بزرگ و معتمد قوم.»
«خَفَّفَ العِبْ‏ءَ عَنْ‏ كَاهِلِه‏: بار مسئوليت را كم كرد.»

کِی بریم برای پسرمون زن بگیریم؟!
سنی که میتونه بار مسئولیت زندگی رو قلبا، به روش آل محمد ع بدوش بکشه، کی هست؟!
آیا نور ولایت رو آموخته!
یعنی با معالم ربانی آشنا شده و اهل نور یقینه و یاد گرفته، حوادث و تقدیرات تلخ زندگی، برای درمان عیب حسد خودشه و این مهارت لازم برای یک زندگی خوب رو فراگرفته؟!
اگه یاد گرفته، حالا در مهد باشه یا کهل، دیگه چه فرقی میکنه؟!
ای بسا که شخص میانسال، اما بدون نور ولایت، وقت ازدواجش نرسیده!
اما جوانی با فهم نور ولایت، مطیع و آرام و کانون نور و دلگرمی برای خودش و دیگرانه!
پس سن، خیلی مطرح نیست که تصمیم بگیریم، مسئولیت زندگی رو بر دوش این آقا و یا خانم بگذاریم یا نه!
اگه قلبها فهم درک امر و نهی الهی با روش نور ولایت را درک کنند و عامل باشند، هیچ فاکتور دیگری لازم نیست و اگه قلبها قبض و بسط نورشونو درک نکنند، زندگی آرام قابل پیش‌بینی نخواهد بود.

[کهل – کول] :
باربر بار رو میذاره پشتش (بین دو کتف – کول) و اونو حمل میکنه، انگاری میگه بهترین جا و فرم برای حمل بار اینجاست! کمترین سختی و فشار اینجوری فراهم میشه. کوله پشتی!
پشتی که وسایل لازم توشه و مکان قرار گرفتنش روی بدن حمل‌کننده، کول است!
+ «اثث – کوله پشتی»
سنی که شخص به اوج کمال خودش می‌رسه که بتونه متحمل سنگینی بار آیات بشه، زمانی است که معنی واژه کوله رو درک کرده باشه و بدونه فقط با یاد معالم ربانی میتونه تحمل آیات کنه!
گیاه هم اولش ضعیفه و شاخه‌های نازکش توان حمل میوه‌های سنگین و پربار رو نداره، اما وقتی استحکام پیدا کرد، + «ازر»، حالا میتونه بار سنگین میوه‌ها رو تحمل کنه و خم میشه، اما خم به ابرو هم نمیاره، اینجا عرب به این درختی که بار سنگینی داره و خم به ابرو هم نمیاره میگه «اكتهل النّبت».

[کهل – زوج] :
« كاهل الرجل: إذا تزوّج »
كاهَلَ‏ الرجُلُ: آن مرد به ميانسالگى رسيد، ازدواج كرد.
کهل را در فارسی معادل میانسالی می گیریم. مرد کامل جا افتاده! موها شروع کرده به جو گندمی شدن! اوج کمال و بلوغ جسمی و عقلی!
+ «و زاده بسطة فی العلم و الجسم»

[کهل – بلغ] :
کتاب التحقیق مفهوم « البلوغ الى قوّة في البدن و قواه و في الفكر » را آورده است.
به کمال رسیدن و مستحکم شدن.

[کهل – وخط] :
«الْكَهْلُ‏: من وَخَطَهُ الشَّيْبُ، موى سپيدى كه بر سر و رويش ظاهر شده.»
«فهم قبض و بسط»
قلبش وقتی به بلوغ می رسه که سیاه سفید، حالیش بشه! قبض و بسط رو بفهمه!
کهولت، زمان و مکانی است که اهل یقین با رسیدن به این زمان و مکان، قبض و بسط قلبی خودشو می فهمه و این زمان و مکان چیزی نیست جز درک معالم ربانی در سرِ بزنگاه تقدیرات.
اللغة :
و الكهل ما بين الشاب و الشيخ
و منه اكتهل النبت إذا طال و قوي
و المرأة كهلة
و منه الكاهل ما فوق الظهر إلى ما يلي العنق
و قيل الكهولة بلوغ أربع و ثلاثين سنة.
كهل: سن بين جوانى و پيرى
و از اين لغت است اكتهل النبت: درخت به كهولت رسيد يعنى قوى و بلند شد.

كهلة بمعنى كامل مرد بكار رفته.
و از اين لغت است كاهل بمعنى بين كمر و گردن.
و گفته‏‌اند كهولت سن 34 سالگى است.

[مهد – کهل]:
نهال نو، روزی به بلوغ کامل می رسد و کاهل می شود!
 طعم کلام روحبخش عیسی ع در مهد و کهل یکی است!
«فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلاً»:
برای آل محمد ع، مهد و کهل، فرقی نمیکنه!
هر وقت اراده نمایند شاخه درخت خشکیده ای حرکت می کند و سبز می شود و برگ می دهد و میوه می دهد و چه میوه‌هایی! نوزاد درون گهواره باشد یا در اوج کمال سنی خودش، باز هم یکی است و عیسی ع نمونه آن است:
«يُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلاً … تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلاً»!
چرا اینجوریه؟!
چون او بقیة الله است!
چون او کلمة الله است! «بِكَلِمَةٍ مِنْهُ»
چون او اسم الله است! «اسْمُهُ»
و اسم الله، غیر الله است!
چون او وجه الله است، فی الدنیا و الآخرة « وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ »
+ «وجه و قبله مرئی و نامرئی»!
چون عامل تقرب اهل یقین به آل محمد ع است «وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ»!
چون او کلمة الله است! « وَ يُكَلِّمُ النَّاسَ »
+ «کلم»: اهل یقین، تاثیر کلام صاحب نورش را در قلب سلیم خود، با زبان نور قبض و بسط و امر و نهی مافوق خود درک می‌نمایند.
چون او نعمت الله است « اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ »!
چون تمام حرفهاش مورد تایید روح القدس است «إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ»!
چون کارش آموزش حکمت آل محمد ع برای اهل یقین است «وَ إِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ»!
اینو از روی کارهاش میشه فهمید.
چون قلوب مرده را با نور علم آل محمد ع زنده می کند و به پرواز در می آورد و این پرندگان در حال پرواز با زبان بی زبانی حقانیت کلام معلم ربانی خود را تایید می‌کنند.
خلاصه تمام کارهاش برای قلوب اهل یقین واضح و آشکار است « بِالْبَيِّناتِ ».
و تمام اینها فرقی نمیکنه که در دوران بچگی باشه [فطرس] یا در دورانی باشه که مرد کاملی شده!
با تمام این اوصاف ، اهل شک که نمیخوان نور معالم ربانی را تایید نمایند، چاره ای جز تهمت زدن به وجود مقدس عیسی ع برای خود نمی بینند که این مرد ساحر و دیوانه‌ای بیش نیست « إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ » و البته صاحبان نور، آگاهانه ماموریت خود را برای اهل یقین و اهل شک اینگونه به انجام می رساند.
این دو آیه زیبا که واژه های مهد و کهل را در بر دارد مفاهیم زیبایی را تداعی می نماید که باید دقیقا به آنها فکر شود و دقت شود:

[سورة آل‏‌عمران (۳): الآيات ۴۵ الى ۴۶]
إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ
وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ (۴۵)
[ياد كن‏] هنگامى [را] كه فرشتگان گفتند:
«اى مريم، خداوند تو را به كلمه‌‏اى از جانب خود، كه نامش مسيح، عيسى بن مريم است مژده مى‏‌دهد، در حالى كه [او] در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است.»
وَ يُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلاً وَ مِنَ الصَّالِحِينَ (۴۶)
«و در گهواره [به اعجاز] و در ميانسالى [به وحى‏] با مردم سخن مى‏‌گويد و از شايستگان است.»

[سورة المائدة (۵): آية ۱۱۰]
إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَ عَلى‏ والِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ 
تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلاً
وَ إِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ
وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي 
فَتَنْفُخُ فِيها فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِي 
وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِي 
وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِي 
وَ إِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّناتِ 
فَقالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ (۱۱۰)
[ياد كن‏] هنگامى را كه خدا فرمود:
«اى عيسى پسر مريم، نعمت مرا بر خود و بر مادرت به ياد آور، آنگاه كه تو را به روح‏‌القدس تأييد كردم كه در گهواره [به اعجاز] و در ميانسالى [به وحى‏] با مردم سخن گفتى؛
و آنگاه كه تو را كتاب و حكمت و تورات و انجيل آموختم؛
و آنگاه كه به اذن من، از گِل، [چيزى‏] به شكل پرنده مى‌‏ساختى، پس در آن مى‏‌دميدى، و به اذن من پرنده‌‏اى مى‌‏شد، و كور مادرزاد و پيس را به اذن من شفا مى‏‌دادى؛ و آنگاه كه مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بيرون مى‌‏آوردى؛ و آنگاه كه [آسيب‏] بنى‏‌اسرائيل را -هنگامى كه براى آنان حجّتهاى آشكار آورده بودى- از تو باز داشتم.
پس كسانى از آنان كه كافر شده بودند گفتند: اين‏[ها چيزى‏] جز افسونى آشكار نيست.

خَلُّوا عَلَى‏ كَوَاهِلِ‏ هَؤُلَاءِ الثَّمَانِيَةِ عَرْشِي‏ لِيَحْمِلُوهُ
وَ طُوفُوا أَنْتُمْ حَوْلَهُ!

ماموریت خطرناک و سنگین حمل علوم آل محمد ع و رساندن آن به دست اهلش،
بر دوش صاحبان و حاملان نور گذاشته شده است.
+ «ظهر – داستان تکراری کربلا»!

[کهل] :
[تخفیف – ثمانیة] :
+ «ثمانیة»
مطلب مهمی در این حدیث است و آن اینکه با یاد معالم ربانی می توان تخفیف گرفت و تحمل آیات را برای خود سهل و ساده نمود.
+ «وَ الْمَلَكُ عَلى‏ أَرْجائِها وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ»
وقتی میگیم با یاد معالم ربانی منظورمون همون معنای نور ولایت علمی است که صاحبان نور یادمون داده‌اند و در این عبارت و این کلمات که از این حدیث زیبا است، صاحبان نور، تک‌تک این واژه ها رو به ما یاد داده‌اند و اعتقاد ما ان شاء الله تعالی اینه:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏
وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ
وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ»
یعنی حول و قوة [+ «قبض و بسط نور قلب»] فقط به دست ذات اقدس الهی است «الله یقبض و یبصط» و راه رسیدن به آرامش قلبی، صلی از نور معالم ربانی اهل البیت ع و کسب علوم آل محمد ع از این طریق است و استعمال این علوم در دل شرایط تقدیرات، خود تولید نور اعمال صالحی می کند که برای ما و اطرافیانمان آرامبخش است.

أركان العرش و حملته!

امام عسکری علیه السلام:
فَقِيلَ:
يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَعْجَبَ هَذِهِ السَّمَكَةَ وَ أَعْظَمَ قُوَّتَهَا،
لَمَّا تَحَرَّكَتْ حَرَّكَتِ الْأَرْضَ بِمَا عَلَيْهَا- حَتَّى لَمْ تَسْتَطِعِ الِامْتِنَاعَ.
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
أَ وَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِأَقْوَى مِنْهَا وَ أَعْظَمَ وَ أَرْحَبَ
قَالُوا: بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ ص.
قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا خَلَقَ الْعَرْشَ خَلَقَ لَهُ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ سِتِّينَ أَلْفَ رُكْنٍ،
وَ خَلَقَ عِنْدَ كُلِّ رُكْنٍ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ سِتِّينَ أَلْفَ مَلَكٍ،
لَوْ أَذِنَ اللَّهُ تَعَالَى لِأَصْغَرِهِمْ [فَ] الْتَقَمَ السَّمَاوَاتِ‏ السَّبْعَ وَ الْأَرَضِينَ السَّبْعَ
مَا كَانَ ذَلِكَ بَيْنَ لَهَوَاتِهِ‏  إِلَّا كَالرَّمْلَةِ فِي الْمَفَازَةِ الْفَضْفَاضَةِ.
فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى [لَهُمْ‏]:
يَا عِبَادِي احْمِلُوا عَرْشِي هَذَا، فَتَعَاطَوْهُ فَلَمْ يُطِيقُوا حَمْلَهُ وَ لَا تَحْرِيكَهُ.
فَخَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى مَعَ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ وَاحِداً، فَلَمْ يَقْدِرُوا أَنْ يُزَعْزِعُوهُ فَخَلَقَ اللَّهُ مَعَ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ عَشْرَةً، فَلَمْ يَقْدِرُوا أَنْ يُحَرِّكُوهُ فَخَلَقَ [اللَّهُ تَعَالَى‏] بِعَدَدِ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ، مِثْلَ جَمَاعَتِهِمْ- فَلَمْ يَقْدِرُوا أَنْ يُحَرِّكُوهُ.
فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِجَمِيعِهِمْ:
خَلُّوهُ عَلَيَّ أُمْسِكْهُ‏ بِقُدْرَتِي.
فَخَلَّوْهُ، فَأَمْسَكَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِقُدْرَتِهِ.
ثُمَّ قَالَ لِثَمَانِيَةٍ مِنْهُمْ: احْمِلُوهُ أَنْتُمْ.
   فَقَالُوا: [يَا] رَبَّنَا- لَمْ نُطِقْهُ نَحْنُ وَ هَذَا الْخَلْقُ الْكَثِيرُ وَ الْجَمُّ الْغَفِيرُ، فَكَيْفَ نُطِيقُهُ الْآنَ دُونَهُمْ
فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ:
إِنِّي‏  أَنَا اللَّهُ الْمُقَرِّبُ لِلْبَعِيدِ، وَ الْمُذَلِّلُ لِلْعَنِيدِ وَ الْمُخَفِّفُ لِلشَّدِيدِ، وَ الْمُسَهِّلُ لِلْعَسِيرِ،
أَفْعَلُ مَا أَشَاءُ وَ أَحْكُمُ [بِ] مَا أُرِيدُ، أُعَلِّمُكُمْ كَلِمَاتٍ تَقُولُونَهَا يُخَفَّفْ بِهَا عَلَيْكُمْ.
قَالُوا: وَ مَا هِيَ يَا رَبَّنَا؟
قَالَ:
تَقُولُونَ:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏
وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ
وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ
.

فَقَالُوهَا،
فَحَمَلُوهُ وَ خَفَّ عَلَى كَوَاهِلِهِمْ كَشَعْرَةٍ نَابِتَةٍ عَلَى كَاهِلِ رَجُلٍ جَلْدٍ قَوِيٍّ.
فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِسَائِرِ تِلْكَ الْأَمْلَاكِ:
خَلُّوا عَلَى‏ [كَوَاهِلِ‏] هَؤُلَاءِ الثَّمَانِيَةِ عَرْشِي‏ لِيَحْمِلُوهُ وَ طُوفُوا أَنْتُمْ حَوْلَهُ،
وَ سَبِّحُونِي وَ مَجِّدُونِي وَ قَدِّسُونِي،
فَإِنِّي أَنَا اللَّهُ الْقَادِرُ عَلَى مَا رَأَيْتُمْ- وَ [أَنَا] عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ.

حضرت امام عسکری علیه السلام فرمود:
پس گفته شد:
ای رسول خدا این ماهی چه عجیب است و چه قدرتی دارد!
هنگامی که تحرک و لرزش می کند، زمین و هر چیزی که روی آن است به حرکت و لرزش میافتد ، طوری که توانایی ممانعت از این حرکت مخرب را ندارد،
پس رسول خدا صلوات الله علیه فرمودند:
آیا شما را به قوی تر و بزرگتر و با وسعت تر از آن آگاه کنم؟
گفتند: بله ای رسول خدا.
حضرت فرمود:
همانا خدای عزوجل هنگامی که عرش را خلق کرد، برای آن سیصد و شصت هزار پایه آفرید
و برای هر پایه سیصد و شصت هزار فرشته خلق کرد.
اگر خداوند متعال به کوچکترین آنها اجازه بدهد، آسمان ها و زمین‌های هفتگانه را ببلعد در بین دهان او مانند دانه شنی در یک گستره ی وسیع است.
پس خدای متعال به آنها فرمود:
ای عبادت کنندگان من!
این عرش مرا حمل کنید.
و آنها با هم یکپارچه شده ولی توانایی حمل یا حتی حرکت عرش را نداشتند.
پس خدای متعال همراه هر یک از فرشتگان یک فرشته دیگر خلق کرد،
پس بازهم نتوانستند آن را تکان مختصری هم بدهند،
پس خدای متعال همراه هر یک از این فرشتگان ده فرشته دیگر آفرید،
بازهم نتوانستند آن راحرکت بدهند.
بازهم خدای متعال به اندازه عدد هر یک از این فرشته‌ها اندازه کل جمعیتشان آفرید،
بازهم نتوانستند آن را حرکت دهند،
پس خدای عزوجل به همه آنها فرمود:
آن را رها کنید تا با قدرتم نگهش دارم ،
پس آنها رها کرده وخدای عزوجل به قدرتش آن را نگه داشت.
سپس به هشت فرشته از آنها گفت: شما آن را حمل کنید،
پس گفتند: ای پروردگارا ما نمی توانیم درحالی که این خلق بسیار و جمعیت زیاد نتوانستند، حال ما چگونه بدون آنها بتوانیم؟!
پس خدای عزوجل فرمود:
من خدایی هستم که دور را نزدیک می کنم و سرکش را رام می کنم و چیز مُحکم را نرم می کنم و سخت را آسان می کنم .
هرچه بخواهم انجام می دهم و هرچه اراده می کنم حکم خواهم کرد.
به شما کلماتی را یاد می دهم تا بگویید و این برای شما سبُک شود.
گفتند:این کلمات چیست ای پروردگارما؟
خداوند فرمود:
بگوئید:
(به نام خداوند بخشاینده و مهربان و هیچ نیرو و قوتی نیست مگر با خداوند بلند مرتبه و عظیم و درود خداوند بر محمد وخاندان پاکش).
پس آنها این ذکر را گفتند و عرش بر پشت آنها مانند موی مُژه‌ی مرد باصلابت و قوی شد.
پس خدای عزوجل به بقیه این فرشته‌ها فرمود:
شما این هشت فرشته را رها کرده تا عرش مرا حمل کنند
و شما اطراف آنها بگَردید و تسبیح و تمجید و تقدیس مرا کنید،

چرا که من خدای قادر بر آنچه که می‌بینید هستم و بر هر چیزی توانایی دارم.

[کهل – عمل صالح] :
« وَ مِنَ الصَّالِحِينَ » در این آیه « وَ يُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلاً وَ مِنَ الصَّالِحِينَ » یعنی چی ؟!
اهل نور یقین هم با تولید عمل صالح (استعمال معالم ربانی در دل تقدیرات) به درجات خودشون میشن من الصالحین و ای بسا با اعمال و رفتار نورانی خودشون کلامی تاثیرگذار برای دیگران باشند، چه در مهد باشند چه در کهل! فرمول کلی همون قصه حضرت عیسی ع است که در این آیات اومده:
+ « وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِأَنْفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ »

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی