High-Flying Light!
«سور» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«سَارَ الْحَائِطَ: عَلَاه، صعد عليه، از ديوار بالا رفت» + «علو» + «صعد»
«تَسَوَّرَ الحائِطَ: از ديوار بالا رفت.»
«السَّوْرُ: وثوب مع علوّ، جهيدن و چيرهشدن با برترى»
«السُّورَة: مقام و منزلت رفيع»
«سُورُ المدينة: ديوارهاى بلند اطرف شهر كه آن را كاملا دربرمىگيرد و احاطه مىكند.»
«سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ أَنْزَلْنا فِيها آياتٍ بَيِّناتٍ»
«أَسْأَرْتُ في القدح، أي: أبقيت فيه سُؤْراً، أي: بقيّة، بقيّهاش را در قدح گذاردم.»
امام صادق علیه السلام:
سُؤْرُ اَلْمُؤْمِنِ شِفَاءٌ مِنْ سَبْعِينَ دَاءً.
نيمخوردهی مؤمن، درمان هفتاد بيمارى است.
نور بلندپرواز!
نور بلندمرتبه!
نور بالانشین!
نور شاهنشین!
این نور آسمانی، اینجا روی زمین چکار میکنه؟! + «الکرمة»
جای این نور در بیت المعمور و در حرم امن الهی است!
برای چه کاری این نور از حریم امنش بیرون آمده
و ماموریت او در این سرزمینِ ناامنِ بیرونِ حرم چیست؟! + «عرفات»
+ «دخل – الدّخال فی الابل»
با نور، بلندپرواز باش!
High-Flying
این نور، جاش اون بالا بالاهاست، برای چی اومده این پایین پیش ما؟!
+ «نجم»: «وَ النَّجْمِ إِذا هَوى»
[سورة النور (۲۴): الآيات ۱ الى ۳]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ أَنْزَلْنا فِيها آياتٍ بَيِّناتٍ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (۱)
[اين] سورهاى است كه آن را نازل و آن را فرض گردانيديم و در آن آياتى روشن فرو فرستاديم،
باشد كه شما پند پذيريد.
مَالِكٌ … لَا يُوفِي عَلَيْهِ الطَّائِرُ!
بلندمرتبهتر از مالک اشتر وجود نداره!
امام علی علیه السلام:
وَ قَالَ عليه السلام وَ قَدْ جَاءَهُ نَعْيُ الْأَشْتَرِ رَحِمَهُ الله:
مَالِكٌ وَ مَا مَالِكٌ
وَ اللَّهِ لَوْ كَانَ جَبَلًا لَكَانَ فِنْداً
وَ لَوْ كَانَ حَجَراً لَكَانَ صَلْداً
لَا يَرْتَقِيهِ الْحَافِرُ وَ لَا يُوفِي عَلَيْهِ الطَّائِرُ
(و الفند المنفرد من الجبال)
(و چون خبر مرگ اشتر بدو رسيد فرمود:)
مالك! مالك چه بود!
به خدا اگر كوه بود، كوهی بود جدا از ديگر كوهها
و اگر سنگ بود، سنگی بود خارا كه سُم هيچ ستور به ستيغ آن نرسد
و هيچ پرنده بر فراز آن نپرد.
(و فند كوهي است از ديگر كوهها جدا افتاده.)
عقاب بلندپروازی که به آرامی و با شکوه بر فراز کوههای بلند هیمالیا در آسمان پرواز میکند.
هواپیمای جت بزرگ که در نور زیبای طلوع خورشید بر فراز آسمان پرواز می کند.
فَإِنَّ دَرَجَاتِ اَلْجَنَّةِ عَلَى قَدْرِ آيَاتِ اَلْقُرْآنِ
درجات بهشت برابر با آيات قرآن است!
امام کاظم علیه السلام:
عَنْ حَفْصٍ قَالَ:
سَمِعْتُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ يَقُولُ لِرَجُلٍ
أَ تُحِبُّ اَلْبَقَاءَ فِي اَلدُّنْيَا
فَقَالَ نَعَمْ
فَقَالَ وَ لِمَ
قَالَ لِقِرَاءَةِ «قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ»
فَسَكَتَ عَنْهُ
فَقَالَ لَهُ بَعْدَ سَاعَةٍ يَا حَفْصُ
مَنْ مَاتَ مِنْ أَوْلِيَائِنَا وَ شِيعَتِنَا وَ لَمْ يُحْسِنِ اَلْقُرْآنَ
عُلِّمَ فِي قَبْرِهِ لِيَرْفَعَ اَللَّهُ بِهِ مِنْ دَرَجَتِهِ
فَإِنَّ دَرَجَاتِ اَلْجَنَّةِ عَلَى قَدْرِ آيَاتِ اَلْقُرْآنِ
يُقَالُ لَهُ
اِقْرَأْ وَ اِرْقَ
فَيَقْرَأُ ثُمَّ يَرْقَى
قَالَ حَفْصٌ
فَمَا رَأَيْتُ أَحَداً أَشَدَّ خَوْفاً عَلَى نَفْسِهِ مِنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ
وَ لاَ أَرْجَى اَلنَّاسِ مِنْهُ
وَ كَانَتْ قِرَاءَتُهُ حُزْناً فَإِذَا قَرَأَ فَكَأَنَّهُ يُخَاطِبُ إِنْسَاناً.
حفص گويد:
از حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام شنيدم كه به مردى ميفرمود:
آيا ماندن در دنيا را دوست دارى؟
عرضكرد: آرى،
فرمود: براى چه؟
عرضكرد: براى خواندن«قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ»،
حضرت سكوت فرمود و پس از ساعتى بمن فرمود:
اى حفص هر كه از دوستان و شيعيان ما بميرد و قرآن را خوب نداند
در قبر به او ياد دهند تا خداوند بدان وسيله درجهاش را بالا برد
زيرا درجات بهشت برابر با آيات قرآن است
باو گفته شود:
بخوان و بالا رو،
پس ميخواند و بالا ميرود،
حفص گويد:
من احدى را نديدم كه بر خود بيمناكتر باشد از حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام
و نه اميدوارتر از او ديدم،
و قرآن را محزون (و با ناله) ميخواند،
و هنگامى كه قرآن ميخواند گويا با انسانى روبرو سخن گويد.
فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ
کی میتونه مدعی بشه که میتونه مثل علوم نورانی آل محمد ع رو بیاره!
خالق نور زیبائیها، فقط خداست!
این متاع نورانی رو نزد غیر آل محمد ع جستجو نکن!
[سورة البقرة (۲): آية ۲۳]
وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا
فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ
وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (۲۳)
و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كردهايم شك داريد،
پس -اگر راست مىگوييد- سورهاى مانند آن بياوريد؛
و گواهان خود را -غير خدا- فرا خوانيد.
اهل حسادت، از روبرو شدن با نور حقیقت، بیم دارند.
چون میدونن دستشون رو میشه!
[سورة التوبة (۹): الآيات ۶۴ الى ۶۶]
يَحْذَرُ الْمُنافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِما فِي قُلُوبِهِمْ
قُلِ اسْتَهْزِؤُا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ ما تَحْذَرُونَ (۶۴)
منافقان بيم دارند از اينكه [مبادا] سورهاى در باره آنان نازل شود
كه ايشان را از آنچه در دلهايشان هست خبر دهد.
بگو: «ريشخند كنيد، بىترديد خدا آنچه را كه [از آن] مىترسيد برملا خواهد كرد.»
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّما كُنَّا نَخُوضُ وَ نَلْعَبُ
قُلْ أَ بِاللَّهِ وَ آياتِهِ وَ رَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِؤُنَ (۶۵)
و اگر از ايشان بپرسى، مسلّماً خواهند گفت:
«ما فقط شوخى و بازى مىكرديم.»
بگو: «آيا خدا و آيات او و پيامبرش را ريشخند مىكرديد؟»
لا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ
إِنْ نَعْفُ عَنْ طائِفَةٍ مِنْكُمْ نُعَذِّبْ طائِفَةً بِأَنَّهُمْ كانُوا مُجْرِمِينَ (۶۶)
عذر نياوريد، شما بعد از ايمانتان كافر شدهايد.
اگر از گروهى از شما درگذريم، گروهى [ديگر] را عذاب خواهيم كرد،
چرا كه آنان تبهكار بودند.
أُولُوا الطَّوْلِ : لجامگسیختگان!
مورچههای خودسری که بجای دنبال کردن مسیر نورانی دسترسی به رزق حلال خود، لجامگسیخته، به بیراههی تاریکی قدم گذاشته و گرفتار میشوند و عاقبتی جز هلاکت و نابودی ندارند.
«مارپیچ مرگ مورچه ها!»
اهل حسادت، صاحبانِ نورِ خود را همراهی نمیکنند!
قلبی که با نورش همکاری نکند، نابیناست!
این قلب نابینا، حتما به بیراهه میرود!
+ «فقه – تفقه»
[سورة التوبة (۹): الآيات ۸۶ الى ۸۹]
وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ
اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ
وَ قالُوا ذَرْنا نَكُنْ مَعَ الْقاعِدِينَ (۸۶)
و چون سورهاى نازل شود كه به خدا ايمان آوريد و همراه پيامبرش جهاد كنيد،
ثروتمندانشان (افسارگسیخته، خودکامه، خودسر، خودرای: خودباختگان)
از تو عذر و اجازه خواهند
و گويند: «بگذار كه ما با خانهنشينان باشيم.»
رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ
وَ طُبِعَ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ (۸۷)
راضى شدند كه با خانهنشينان باشند،
و بر دلهايشان مُهر زده شده است، در نتيجه قدرت درك ندارند.
لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ
وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (۸۸)
ولى پيامبر و كسانى كه با او ايمان آوردهاند با مال و جانشان به جهاد برخاستهاند.
و اينانند كه همه خوبيها براى آنان است، اينان همان رستگارانند.
أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ
خالِدِينَ فِيها ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (۸۹)
خدا براى آنان باغهايى آماده كرده است كه از زير [درختان] آن نهرها روان است،
و در آن جاودانهاند. اين همان رستگارى بزرگ است.
برای اهل حسادت، خیلی سخته که باور کنن، عدهای با یاد صاحبان نور خودشون،
لحظه به لحظه ازدیادِ نورِ یقینِ قلب پیدا میکنن.
برای همینه که میپرسن:
«أَيُّكُمْ زادَتْهُ هذِهِ إِيماناً؟!»
«اين [سوره] ايمان كدام يك از شما را افزود؟»
«هَلْ يَراكُمْ مِنْ أَحَدٍ؟!»
«آيا كسى شما را مىبيند؟»
[سورة التوبة (۹): الآيات ۱۲۲ الى ۱۲۵]
وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً
فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ
لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ
وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ
لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ (۱۲۲)
و شايسته نيست مؤمنان همگى [براى جهاد] كوچ كنند.
پس چرا از هر فرقهاى از آنان، دستهاى كوچ نمىكنند تا [دستهاى بمانند و] در دين آگاهى پيدا كنند و قوم خود را -وقتى به سوى آنان بازگشتند بيم دهند- باشد كه آنان [از كيفر الهى] بترسند؟
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا
قاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ
وَ لْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (۱۲۳)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد،
با كافرانى كه مجاور شما هستند كارزار كنيد،
و آنان بايد در شما خشونت بيابند،
و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است.
وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ
فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زادَتْهُ هذِهِ إِيماناً
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إِيماناً
وَ هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ (۱۲۴)
و چون سورهاى نازل شود، از ميان آنان كسى است كه مىگويد:
«اين [سوره] ايمان كدام يك از شما را افزود؟»
امّا كسانى كه ايمان آوردهاند بر ايمانشان مىافزايد و آنان شادمانى مىكنند.
وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ
وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ (۱۲۵)
امّا كسانى كه در دلهايشان بيمارى است، پليدى بر پليديشان افزود
و در حال كفر درمىگذرند.
[سورة التوبة (۹): الآيات ۱۲۶ الى ۱۲۹]
أَ وَ لا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لا يَتُوبُونَ وَ لا هُمْ يَذَّكَّرُونَ (۱۲۶)
آيا نمىبينند كه آنان در هر سال، يك يا دو بار آزموده مىشوند،
باز هم توبه نمىكنند و عبرت نمىگيرند؟
وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ
نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ هَلْ يَراكُمْ مِنْ أَحَدٍ
ثُمَّ انْصَرَفُوا
صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ (۱۲۷)
و چون سورهاى نازل شود،
بعضى از آنان به بعضى ديگر نگاه مىكنند [و مىگويند:]
«آيا كسى شما را مىبيند؟»
سپس [مخفيانه از حضور پيامبر] بازمىگردند.
خدا دلهايشان را [از حقّ] برگرداند،
زيرا آنان گروهى هستند كه نمىفهمند.
لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ (۱۲۸)
قطعاً، براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است شما در رنج بيفتيد،
به [هدايت] شما حريص، و نسبت به مؤمنان، دلسوز مهربان است.
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ (۱۲۹)
پس اگر روى برتافتند، بگو:
«خدا مرا بس است. هيچ معبودى جز او نيست.
بر او توكل كردم، و او پروردگار عرش بزرگ است.»
ماخذ علوم نورانی، خودِ خداست!
قرآن از جانب غیر خدا ساخته نشده!
اما اهل حسادت این حقیقت را باور ندارند!
[سورة يونس (۱۰): الآيات ۳۷ الى ۴۰]
وَ ما كانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرى مِنْ دُونِ اللَّهِ
وَ لكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ
وَ تَفْصِيلَ الْكِتابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ (۳۷)
و چنان نيست كه اين قرآن از جانب غير خدا [و] به دروغ ساخته شده باشد.
بلكه تصديق [كننده] آنچه پيش از آن است مىباشد،
و توضيحى از آن كتاب است، كه در آن ترديدى نيست،
[و] از پروردگار جهانيان است.
أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ
قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ
وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (۳۸)
يا مىگويند: «آن را به دروغ ساخته است؟»
بگو: «اگر راست مىگوييد، سورهاى مانند آن بياوريد، و هر كه را جز خدا مىتوانيد، فرا خوانيد.»
بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ
وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ
كَذلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ
فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الظَّالِمِينَ (۳۹)
بلكه چيزى را دروغ شمردند كه به علم آن احاطه نداشتند
و هنوز تأويل آن برايشان نيامده است.
كسانى [هم] كه پيش از آنان بودند، همين گونه [پيامبرانشان را] تكذيب كردند.
پس بنگر كه فرجام ستمگران چگونه بوده است.
وَ مِنْهُمْ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ لا يُؤْمِنُ بِهِ
وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِينَ (۴۰)
و از آنان كسى است كه بدان ايمان مىآورد، و از آنان كسى است كه بدان ايمان نمىآورد،
و پروردگار تو به [حال] فسادگران داناتر است.
اهل حسادت به صاحبان نور تهمت میزنند که این علوم نورانی و ربانی، ساخته خود آنهاست «يَقُولُونَ افْتَراهُ، مىگويند: «اين [قرآن] را به دروغ ساخته است.»!
در حالیکه این علوم، خود گویای حقیقتی بزرگ است که ساخته دست بشر نیست و به علم خدا خلق شده «فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ، بدانيد كه آنچه نازل شده است به علم خداست»!
[سورة هود (۱۱): الآيات ۱۲ الى ۱۴]
فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى إِلَيْكَ
وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَكٌ
إِنَّما أَنْتَ نَذِيرٌ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ (۱۲)
و مبادا تو برخى از آنچه را كه به سويت وحى مىشود ترك گويى
و سينهات بدان تنگ گردد كه مىگويند:
«چرا گنجى بر او فرو فرستاده نشده يا فرشتهاى با او نيامده است؟»
تو فقط هشداردهندهاى، و خدا بر هر چيزى نگهبان است.
أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ
قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَياتٍ
وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (۱۳)
يا مىگويند: «اين [قرآن] را به دروغ ساخته است.»
بگو: «اگر راست مىگوييد، ده سوره برساختهشده مانند آن بياوريد
و غير از خدا هر كه را مىتوانيد فرا خوانيد.»
فَإِلَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ
وَ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ
فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (۱۴)
پس اگر شما را اجابت نكردند، بدانيد كه آنچه نازل شده است به علم خداست،
و اينكه معبودى جز او نيست.
پس آيا شما گردن مىنهيد؟