مقالات
کجا میخوای فرار کنی؟! عبد آبق! إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ!
Wanted!Where do you want to escape? «ابق» یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«أَبَقَ العبد: إذا هرب، بنده گریزپا، گريخت و فرار كرد و خود را…
بیشتر بخوانیدنورِ بی غلّ و غش! إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ!
pure light! «خلص» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«خَلَصَ الماءُ مَن الكَدَر: آب صاف شد.» (دستگاه تصفیه آب)«خلاصة السمن: و هو ما يلقى فيه تمر…
بیشتر بخوانیدنورِ تربیت! حسودِ بیتربیت! أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى! الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ!
The compassionate God provides the grounds for nurturing His servants in this world!The light of education! Uneducated jealous! مربّی آموزش رانندگی«علامت: راننده تحت تعلیم»: «تحت تربية الربّان»«Driver Under Instruction»«Learner Driver»…
بیشتر بخوانیدنورِ بیعیب و نقص! عصمت نورانی! وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ!
the impeccability light! «عصم» یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«عَصَمَهُ الطَّعَامُ: منَعه من الجُوع»«العصمة، المنع، النّور»«العِصَام مِنَ الْقِرْبَة: بند مشك» «العِصَام مِن الوِعَاء: دسته…
بیشتر بخوانیدنوری که نمیتونی ازش دل بکنی! چشمانِ خیره به نور! رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلَى وَالِدَیَّ!
Staring at the light! «شکر» یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«عَيْنٌ شَکری»قلبی که با نور، «چشم و دلش سیره!»«فرس شکور»: اسبی که چشمش به…
بیشتر بخوانیدحسود، بیهدف و سرگردان! مِنْ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ كانَ عالِياً مِنَ الْمُسْرِفِينَ!
Jealous; aimless and confused! اهل حسادت، پشههای سرگردانند!«سرف» یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«السُّرْفَةُ: دويبّة تأكل الورق، كرم ابريشم كه زياد برگ مىخورد.»«سَرَفَتِ الأُمُّ وَلَدَهَا:…
بیشتر بخوانیدسفرِ انفرادی، با نور! وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ!
It's a solo journey!The luminous solo journey! نور، پا به پایِ عقلِ انسان، در همه جا!«یعتبر بالنّور و الظلام»أَقْسَمَ قُسٌّ بِرَبِّ الْعِبَادِ ... لَيُحْشَرُنَّ عَلَى الِانْفِرَادِ!وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى كَما…
بیشتر بخوانیدحائل نورانی! بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ!
Luminous Barrier! «برزخ» یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«البرزخ: الحائل بين الشيئين، كأنّ بينهما برازا أى متّسعا من الأرض»«برزخ: حايل ميان دو چيز»«برز -…
بیشتر بخوانیدنورِ بیداری!
Light of alertness! «یقظ» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«يقّظ التراب: إذا فرّقه»«أَيْقَظَ الغُبَارَ: گرد و خاك برانگيخت.»یه ماشین توی جاده خاکی از کنارت رد…
بیشتر بخوانیدبه نورِت افتخار کن! بِالْعُبُودِيَّةِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَفْتَخِرُ!
Be proud of your light! «فخر»، در معنای ممدوح، یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة»در معنای مذموم، یکی از هزار واژه مترادف «حسد»، است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«الناقة الفَخور: العظيمة الضَّرْع القليلةُ…
بیشتر بخوانید