Be the Light! Be strong!
«صلب» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترداف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«صَلَبَ اللَّحْمَ: گوشت را بريان كرد.»
+ «صلی»
در معنای ممدوح، انگاری نور تاثیر خودشو روی قلب گذاشته!
و در معنای مذموم، انگاری حسد تاثیر خودشو روی قلب گذاشته!
صلب:
«اصْطَلَبَ العظامَ: مغز استخوانها را بيرون كشيد.»
«الصَّلَبُ و الِاصْطِلَابُ: استخراج الودك من العظم، بيرون آوردن مغز و چربى از استخوان»
مثال بیرون آوردن قرعه از بینگو!
+ «ذرأ»
«صَلَبَ العِظامَ: از استخوانها روغن درآورد.»
«اصْطَلَبَ الرجلُ: إذا جمع العظام و استخرج صَلِيبَهَا، و هو الودك،
و يقال إن الْمَصْلُوبَ مشتق منه لما يسيل من ودكه.»
«صَلْب الوَدَكِ»
«صَلَبَ اللَّحْمَ: گوشت را بريان كرد.»
«صَلَبَتْهُ الشَّمْسُ: آفتاب آنرا سوزاند.»
«صَلَبَتْ عَلَيْهِ الحُمَّى: تب در او ادامه يافت و سخت شد.»
«صُلُب: داغ كه بَر بَدَن شتر زنند.»
«بعيرُ مُصَلَّبٌ: شترى كه علامت صليب داشته باشد.»
«ثوبٌ مُصَلَّبٌ: جامهاى كه بر آن نقش صليب باشد.»
مصلوب کسی است که شیطان بر آن «داغ» نهاده باشد
و او را برای خود و بنام خود علامتگذاری کرده باشد! (مفهوم مذموم صلب)
اعتقاد غلط اهل شک تا اعماق مغز استخوان آنها رسوخ کرده و قطعا کار دستشان خواهد داد و آیاتی عرضه خواهد شد تا همگان بدانند آنچه صاحبان نور در بارۀ اهل حسد میفرمودند، حق است:
«سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق»،
پس اینکه شیطان قسم خورده همه رو گمراه میکنه، در مورد اهل شک اینه که اونا رو بخاطر سیئه شک قلبیشون، «مصلوب» میکنه: «فَيُصْلَبُ»، و رسواشون میکنه «روز رسوایی اسرار نهان! ماه پشت ابر نمیماند!»، و رُسِشونو میکشه و اینو از زمانی که دیگه قاعده حکم برای اهل شک حسودی که دیگه امیدی بهش نیست که زحمات نورشو قدردان باشه و شک رو بذاره کنار، براش جاری میشه.
اینکه سرنوشت اهل شک حسود «فَيُصْلَبُ» است، یعنی چه بلایی سرشون میاد و این واژه به چه معنایی است؟
الصَّلَبُ و الِاصْطِلَابُ: استخراج الودك من العظم (بيرون آوردن مغز و چربى از استخوان)
«صَلْب الوَدَكِ: مغز استخوان درآوردن»
«مَصْلُوب: وقتی که روحش از تنش بيرون مىرود.»
« صلبت عليه الحمّى: إذا دامت عليه و اشتدّت، فهو مصلوب عليه »
وقتی تب بیمار تشدید میشه عرب میگه : صلبت عليه الحمّى!
از واژه «صلب» برای نشان دادن تشدید وضعیت بیمار استفاده می کنه.
تصلب شرایین: واژه پزشکی است.
«صلی – صلب»:
[التصلب في الولاية]:
کسی که قلبش با یاد نورش روشن بشه، دیگه کار تمومه و نمیشه اونو تکونش داد!
او با نورش، با صلابت شده!
دومی نورت باش! با صلابت باش!
نظر خودتو بذار کنار! نظر نورتو اختیار کن! اینجوری با صلابت کارهاتو پیش ببر!
به تکلمات شیطان که نظر آلوده به تمنای تو رو تایید میکنه گوش نکن!
به حرف فرشتۀ مهربانت گوش کن، که داره نظر خدا رو باطلاع تو میرسونه!
تقدیرات خدا، ظاهرش نار است اما باطنش نور است!
راضی به تقدیرات خدای مهربان خودت باش! گرچه ظاهرا نار و غم و غصه است!
اما باطنا فرصت درمان بیماری حسد قلب است که با درناژ این عیب، مجوز ورود به بهشت بیانتهای آل محمد ع را پیدا میکنی!
اهل نور در عالم ذر با قلبشون اختیارا انتخاب کردند که رو به نور باشند و پشت به تمنا!
حالا وقتی قبلۀ نورانی خودشونو نگاه میکنند، چشمشون به نور علوم آل محمد ع روشن میشه!
اهل نور، داستانهای تکراری کربلای روزمرۀ خودشونو، گرچه ظاهرا نار بنظر میرسه، اما اونا رو فرصتهای نورانی برای دفع عیب حسد خودشون میدونن و از این فرصتها با رضایت به این تقدیرات، به نفع خودشون استفاده میکنن و صبر و تحمل میکنن تا خدای مهربان برای اونها این شرایط رو هر جوری که صلاح میدونه رقم بزنه و پیش ببره! لذا همیشه شاکر خدای مهربان خود هستند چه در حال سلامت و چه در حال بیماری!
[الْمَحَجَّةِ الْبَيْضَاءِ]:
«اخْتَرْتُمْ مَنِ اخْتَارَ اللَّهُ»
+ حدیث زیبای « أَنْتُمُ اخْتَرْتُمْ هَذَا»
وقتی انتخاب تو با انتخاب آل محمد ع یکی در بیاد، یعنی چی؟!
دیگه حرفی برای گفتن باقی نمیمونه!
قلب در راه روشن «الْمَحَجَّةِ الْبَيْضَاءِ» چنان محکم و استوار گام بر میدارد که قابل وصف نیست.
در واقع «الْمَحَجَّةِ الْبَيْضَاءِ» نام زیبایی برای معالم ربانی صاحبان نور است.
امام صادق علیه السلام:
نَظَرْتُمْ حَيْثُ نَظَرَ اللَّهُ
وَ اخْتَرْتُمْ مَنِ اخْتَارَ اللَّهُ
أَخَذَ النَّاسُ يَمِيناً وَ شِمَالًا
وَ قَصَدْتُمْ مُحَمَّداً ص
أَمَا إِنَّكُمْ لَعَلَى الْمَحَجَّةِ الْبَيْضَاءِ
فَأَعِينُوا عَلَى ذَلِكَ بِوَرَعٍ
… وَ مَا عَلَى أَحَدِكُمْ إِذَا عَرَّفَهُ اللَّهُ هَذَا الْأَمْرَ أَنْ لَا يُعَرِّفَهُ النَّاسَ
إِنَّهُ مَنْ عَمِلَ لِلنَّاسِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى النَّاسِ
وَ مَنْ عَمِلَ لِلَّهِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ.
امام صادق علیه السلام:
… قَالَ:
شخصى مىگوید:
شَكَوْتُ إِلَى الصَّادِقِ ع مَا أَلْقَى مِنَ الضِّيقِ وَ الْهَمِّ
پیش امام صادق (ع) از مشکلات و غم و غصهها گلایه کردم،
فَقَالَ
حضرت فرمود:
مَا ذَنْبِي
گناه من چیست؟
أَنْتُمُ اخْتَرْتُمْ هَذَا
شما خود این را برگزیدید.
إِنَّهُ لَمَّا عَرَضَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ مِيثَاقَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ
آن گاه که میثاق دنیا و آخرت عرضه شد،
اخْتَرْتُمُ الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْيَا
شما آخرت را برگزیدید
وَ اخْتَارَ الْكَافِرُ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ
و کافران دنیا را؛
«تمنا فدای تقدیر یا تقدیر فدای تمنا»
فَأَنْتُمُ الْيَوْمَ تَأْكُلُونَ مَعَهُمْ وَ تَشْرَبُونَ وَ تَنْكِحُونَ مَعَهُمْ
وَ هُمْ غَداً إِذَا اسْتَسْقَوْكُمُ الْمَاءَ وَ اسْتَطْعَمُوكُمُ الطَّعَامَ قُلْتُمْ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرِينَ.
[صلب + ذرأ]:
«اصطلب الرجل إذا جمع العظام فاستخرج ودكها ليأتدم به»
چون قراره تمام نطفههای عالم ذر در دنیا با نظم و ترتیب خاصی، یکییکی ظاهر بشن و به دنیا بیان و … به این دلیل به صلب میگن صلب چون جایی است که این نطفههای عالم ذر در اونجا جمع شدند تا به موقع خودش یکی یکی، استخراج بشن و به دنیا بیان، تا دوباره نسبت به نور ولایت، امتحان بشن! واژه صلب به زیبایی این مطلب رو در تکمیل مفهوم واژه ذرأ میرسونه که اون نطفههای از پیش خلق شده در عالم ذر، همشون یه جا جمع میشن که در دنیا، از این محل اجتماع، کمکم استخراج نطفهها صورت بگیره، به این دلیل به صلب میگن صلب!
+ آیات و احادیث گردآوری شده در بحار 5 باب 10 الطينة و الميثاق
مشتقات ریشۀ «صلب» در آیات قرآن:
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ وَ أُمَّهاتُكُمُ اللاَّتي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ وَ رَبائِبُكُمُ اللاَّتي في حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللاَّتي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلاَّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحيماً (23)
وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسيحَ عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذينَ اخْتَلَفُوا فيهِ لَفي شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقيناً (157)
إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْديهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظيمٌ (33)
لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعينَ (124)
يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُما فَيَسْقي رَبَّهُ خَمْراً وَ أَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْ رَأْسِهِ قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذي فيهِ تَسْتَفْتِيانِ (41)
قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبيرُكُمُ الَّذي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ في جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَيُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقى (71)
قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبيرُكُمُ الَّذي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعينَ (49)
يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ (7)