دکتر محمد شعبانی راد

حسود سفّاک، حرمت نور زیبا رو نگه نمیداره! وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ!

A Jealous one is a bloodthirsty character!

«دمم – دمو» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«الدُّمْيَةُ: صورة حسنة، صورت عروسك زيبا، عروسک لُپ‌گلی! گلگون!
«الدُّمْيَةُ: الصَنَم و الصورة المنَقَّشة»
«قال ابن الأعرابيّ: يقال للمرأة الدُّمْيةُ يكْنى عن المرأة بها.»
«المُدَمَّى‏ من الثياب: الأَحْمَرُ»
«دَمُ‏ العِفْرِيت: پارچه ‏ايست سرخ رنگ از پنبه.»
«فرس‏ مَدْمِيٌّ‏: شديد الشّقرة، كالدّم في اللّون، اسب سرخ‌موى كه رنگش چون خون است.»
«دُمْية الغِزلان: بَقْلَةٌ لها زهرة»
«اسْتَدْمى‏ من غريمهِ: از بدهكار خود به نرمى و مهربانى طلب خود را وصول كرد.»
این واژه مفهوم زیبایی و نرمی و خوبی و مهربانی میده!
«دَمَّى‏ لِفُلانٍ: راهى براى فلانى يافت، چيزى به فلانى نزديك كرد.»
مفهوم «الغشي و الاطباق بطلى أو مسّ أو غيره،
و الدمام كلّ شي‏ء يطلى به على آخر، من صبغ او دواء»
***
«سفک» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«السَّفْكُ‏ في الدّم: صَبُّهُ، ريختن خون»
«سفک دم» + «هتک حرمت»
+ «خونِ به ناحق ریخته شده!»

[سورة البقرة (۲): آية ۳۰]
وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ (۳۰)
و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمين جانشينى خواهم گماشت»، [فرشتگان‏] گفتند: «آيا در آن كسى را مى‏‌گمارى كه در آن فساد انگيزد، و خونها بريزد؟ و حال آنكه ما با ستايش تو، [تو را] تنزيه مى‏‌كنيم؛ و به تقديست مى‏‌پردازيم.» فرمود: «من چيزى مى‌‏دانم كه شما نمى‏‌دانيد.»

[سورة البقرة (۲): آية ۸۴]
وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ لا تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ (۸۴)
و چون از شما پيمان محكم گرفتيم كه: «خون همديگر را مريزيد، و يكديگر را از سرزمين خود بيرون نكنيد»؛ سپس [به اين پيمان‏] اقرار كرديد، و خود گواهيد.

حسود، حرمت نور زیبا رو نگه نمیداره! وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ!
حسود، با تهمتی که زد، صورت زیبای صاحب نور را نزد دیگران زشت جلوه داد،
به این کار میگن سفک دم!
انگاری خونشو ریخت!
انگاری آبروی اونو ریخت!
اشتباه مرگبار اهل حسادت!
دمم – دمو … [دمم – دمو ، دمی ، دما] …
+ «ثار الله»
[مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ‏] :
[إِنَّ الْإِنْفَحَةَ لَيْسَ لَهَا عُرُوقٌ وَ لَا فِيهَا دَمٌ وَ لَا لَهَا عَظْمٌ إِنَّمَا تَخْرُجُ‏ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ‏] :
+ «نفح»: مایه!
مفهوم مایه خیلی زیباست. انگاری اهل یقین برای تولید عمل صالح نیاز به نطفه علمی در دل شرایط دارند که این نطفه علمی همون مایه علمی است که در واژه «نفح» و اینجا هم واژۀ «فرث» باید مورد توجه قرار بگیرد.
… قَالَ قَتَادَةُ فَأَخْبِرْنِي عَنِ الْجُبُنِّ
قَالَ فَتَبَسَّمَ أَبُو جَعْفَرٍ ع ثُمَّ قَالَ رَجَعَتْ مَسَائِلُكَ إِلَى هَذَا
قَالَ ضَلَّتْ عَلَيَّ
فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ
فَقَالَ إِنَّهُ رُبَّمَا جُعِلَتْ فِيهِ إِنْفَحَةُ الْمَيِّتِ‏
قَالَ لَيْسَ بِهَا بَأْسٌ إِنَّ الْإِنْفَحَةَ لَيْسَ لَهَا عُرُوقٌ وَ لَا فِيهَا دَمٌ وَ لَا لَهَا عَظْمٌ إِنَّمَا تَخْرُجُ‏ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ‏
ثُمَّ قَالَ وَ إِنَّمَا الْإِنْفَحَةُ بِمَنْزِلَةِ دَجَاجَةٍ مَيْتَةٍ أُخْرِجَتْ مِنْهَا بَيْضَةٌ فَهَلْ تُؤْكَلُ تِلْكَ الْبَيْضَةُ
فَقَالَ قَتَادَةُ لَا وَ لَا آمُرُ بِأَكْلِهَا
فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ لِمَ
فَقَالَ لِأَنَّهَا مِنَ الْمَيْتَةِ
قَالَ لَهُ فَإِنْ حُضِنَتْ تِلْكَ الْبَيْضَةُ فَخَرَجَتْ مِنْهَا دَجَاجَةٌ أَ تَأْكُلُهَا
قَالَ نَعَمْ
قَالَ فَمَا حَرَّمَ عَلَيْكَ الْبَيْضَةَ وَ حَلَّلَ لَكَ الدَّجَاجَةَ
ثُمَّ قَالَ ع فَكَذَلِكَ الْإِنْفَحَةُ مِثْلُ الْبَيْضَةِ فَاشْتَرِ الْجُبُنَّ مِنْ أَسْوَاقِ الْمُسْلِمِينَ مِنْ أَيْدِي الْمُصَلِّينَ وَ لَا تَسْأَلْ عَنْهُ‏ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَكَ مَنْ يُخْبِرُكَ عَنْهُ‏ .
فَرْثٌ‏ : شي‏ء متفتّت
نور علم آل محمد ع در قلب صاحبان نور ترجمه به حروفی می‌شود، که حالا این کالای مرغوب قابل هضم برای ما، بسیار شیرین و گواراست و این شبیه پروسه تولید شیر است که در پستان صورت می‌گیرد، بصورت عبارت تخرج من بین فرث و دم …
+ فتت : «فَتَ‏ الْخُبْزَ» …
انگاری صاحب نور از نان علمی آل محمد ع یه تیکه میکنه و میده به اهل یقین که نوش جان کنند و این نقش صاحب نور در واژه «فتت» و عبارت «فت الخبز» نهفته است … نمیشه خودت خودسرانه بری سراغ نان و اونو گاز بزنی ! این میشه همون قرب به شجره منهیه ! نیاز به واسطه‌ای داری تا از نور برایت ترجمه حروف و کلمات نماید و تو حالا این متن ترجمه شده را می فهمی.
در واقع فهم نور علم برای قلب پاکی همچون صاحبان نور میسر است « وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ » این آیه چهار بار تکرار شده ! + « فَإِنَّما يَسَّرْناهُ‏ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا (97) فَإِنَّما يَسَّرْناهُ‏ بِلِسانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (58) »
پس لسان صاحبان نور، واسطه لازم برای اهل یقین است برای دسترسی به اندیشه نورانی آل محمد ع. این همون مایه علمی اولیه است که اهل یقین در دل شرایط با یاد معالم ربانی نصیبشون میشه و با این عطاء نورانی توفیق انجام عمل صالح نصیبشون می شه ! مثل خانمی که با گرفتن نطفه از همسرش تازه کارش شروع می شود و نهایتا با پرورش این نطفه تولید رجلی نورانی برای قبر و قیامت خود می نماید که همان عمل صالح زیباروی اوست (حدیث رجل – عمل صالح).
+ «نطفه ها»
پس زوج فرث و دم نیز همین مفهوم زیبا را دارد یعنی نطفه علمی از صاحبان نور و تغذیه این نطفه در رحم اعتقادی اهل یقین و از بین این نطفه علمی و خونی که در رحم، این نطفه را تغذیه می کند فرزندی صالح متولد و خلق می شود که همان عمل صالح است.
مطلب «من بین فرث و دم» بسیار زیبا شد و باید در مقاله‌های جفت و زوج و عمل صالح و قبض و بسط و … نیز بیاید.

إِنَّ ذَلِكَ لِتَرْكِهِمُ حُرْمَةَ يُوسُفَ!

امام صادق علیه السلام:
… وَ أَمَّا الْعِلَّةُ الَّتِي كَانَتْ مِنْ أَجْلِهَا عَرَفَ يُوسُفُ إِخْوَتَهُ وَ لَمْ يَعْرِفُوهُ لَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ
فَإِنِّي سَمِعْتُ مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ طَيْفُورٍ يَقُولُ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏
وَ جاءَ إِخْوَةُ يُوسُفَ فَدَخَلُوا عَلَيْهِ فَعَرَفَهُمْ وَ هُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ‏

إِنَّ ذَلِكَ لِتَرْكِهِمُ حُرْمَةَ يُوسُفَ
وَ قَدْ يَمْتَحِنُ اللَّهُ الْمَرْءَ بِتَرْكِهِ الْحُرْمَةَ
أَ لَا تَرَى يَعْقُوبَ ع حِينَ تَرَكَ حُرْمَةً غَيَّبُوهُ عَنْ عَيْنِهِ
فَامْتُحِنَ مِنْ حَيْثُ تَرَكَ الْحُرْمَةَ بِغَيْبَتِهِ عَنْ عَيْنِهِ لَا عَنْ قَلْبِهِ عِشْرِينَ سَنَةً
وَ تَرَكَ إِخْوَةُ يُوسُفَ حُرْمَتَهُ فِي قُلُوبِهِمْ حَيْثُ عَادَوْهُ وَ أَرَادُوا الْقَطِيعَةَ لِلْحَسَدِ الَّذِي فِي قُلُوبِهِمْ
فَامْتُحِنُوا فِي قُلُوبِهِمْ كَأَنَّهُمْ يَرَوْنَهُ وَ لَا يَعْرِفُونَهُ
وَ لَمْ يَكُنْ لِأَخِيهِ مِنْ أُمِّهِ حَسَدٌ مِثْلُ مَا كَانَ لِإِخْوَتِهِ
فَلَمَّا دَخَلَ قَالَ‏ إِنِّي أَنَا أَخُوكَ‏ عَلَى يَقِينٍ عَرَفَهُ فَسَلِمَ مِنَ الْمِحَنِ فِيهِ حِينَ لَمْ يَتْرُكْ حُرْمَتَهُ
وَ هَكَذَا الْعِبَادُ.
… سپس گفتم:
چرا یوسف (ع) برادرانش را شناخت ولی آن‌ها او را نشناختند؟
امام (ع) فرمود:
زیرا آنان حرمت یوسف (ع) را نگاه نداشتند.
خداوند گاهی انسان را به خاطر بی‌حرمتی که انجام داده، امتحان می‌کند.
آیا نمی‌بینی که یعقوب (ع) وقتی از نگه داشتن حرمتی غفلت کرد، خداوند او را بیست سال از دیدن یوسف (ع) محروم ساخت، اما نه از یاد و محبت او؟
برادران یوسف (ع) نیز به خاطر حسدی که در دل داشتند، حرمت او را زیر پا گذاشتند و می‌خواستند رابطه خود را با او قطع کنند.
پس خداوند آن‌ها را در دل‌هایشان آزمود، چنان‌که او را می‌دیدند اما نمی‌شناختند.
ولی برادر مادری یوسف (ع) که به او حسد نورزید، وقتی یوسف (ع) به او گفت: “من برادر تو هستم”، با یقین او را شناخت و از این آزمون در امان ماند.
همین‌گونه است که خداوند بندگان را می‌آزماید.

«بِدَمٍ كَذِبٍخون دروغين»:
نشانه‌های دروغین اهل حسادت، و نشانه‌های راست اهل نور!
راست و دروغش از کجا معلوم میشه؟!
از کجا باید فهمید این مطلب راسته یا دروغه؟!
با چی باید فهمید این مطلب راسته یا دروغه؟!

نشانه راست و دروغ از کجا معلوم می‌شود؟
۱. با دل صادق
قرآن می‌فرماید:
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ
«در این نشانه‌ها، عبرتی است برای کسی که دل دارد!» (ق/37)
دل اینجا یعنی دلِ زنده، روشن، و تسلیم نور خدا.
چنین دلی نشانه‌ها را می‌چشد، نه فقط می‌بیند!
فرق دارد بین «دیدنِ قمیص با خون» و «درک نکردن نور صدق در آن».
۲. با نور درونی
قرآن معیار داده:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِن رَّحْمَتِهِ وَ يَجْعَل لَّكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ (حدید/28)
اهل ایمان و تقوا، نور دریافت می‌کنند؛
نوری که با آن، «راه می‌روند»، یعنی با آن قضاوت می‌کنند، تصمیم می‌گیرند، و حق را از باطل می‌شناسند.
راست و دروغ را با این نور باید دید، نه فقط با عقل محاسبه‌گر.
۳. با آثار و نتایج
در قرآن داریم:
سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا
«خدا بعد از سختی، آسانی می‌آورد» (طلاق/7)
هر سخن، هر نشانه، و هر دعوتی را باید دید:
آیا دل را آرام می‌کند؟
آیا به عمل صالح می‌رسد؟
آیا محبت و تسلیم و خشوع می‌آورد؟
نشانه‌های راست، باعث نور و رشدند.
نشانه‌های دروغ، باعث اضطراب، تفرقه و کینه می‌شوند.
۴. با گوشِ دل و تذکر
در سوره بقره می‌فرماید:
فَذَكِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّكْرَىٰ
«یادآوری کن، اگر تذکر سود دارد!» (اعلی/9)
اهل نور، با یک تذکر از اهل نور، بیدار می‌شوند.
اهل کذب، با همان تذکر، سرسخت‌تر می‌شوند.
راست و دروغ، در انعکاسش در دل شنونده معلوم می‌شود.
پس پاسخ:
«با دلِ روشن و نورانی می‌توان فهمید نشانه‌ای راست است یا دروغ.»
نه صرفاً با ظاهر نشانه، نه با شلوغ‌کاری رسانه‌ای، نه با قسم‌خوردن‌ها و استدلال‌تراشی‌ها.

عبارت قرآنی:
وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى‏ ما تَصِفُونَ
(سوره یوسف، آیه ۱۸)
ترجمه:
«و خداست که در برابر آنچه توصیف می‌کنید، از او یاری می‌طلبم.»
تحلیل معنایی و قلبی این عبارت:
این جمله را حضرت یعقوب علیه‌السلام گفت، بعد از آنکه فرزندانش، با پیراهن خون‌آلود برگشتند و داستانی ساختگی درباره دریده‌شدن یوسف به‌دست گرگ تحویل دادند.
در واقع این جمله، واکنش پیامبرانه‌ی یک دل نورانی است در مقابل نشانه‌ای دروغین.
معنی عمیق عبارت:
۱. «وَ اللَّهُ» = فقط خدا!
نه شما، نه ظاهرِ خون، نه پیراهن، نه داستانتان،
بلکه تنها خداست که من به او تکیه دارم.
یعنی: نمی‌گذارم حقیقت‌فهمی‌ام به بازی‌ شما آلوده شود!
۲. «الْمُسْتَعانُ» = تنها پناهگاه در تهمت‌ها
«مستعان» یعنی کسی که برای کمک‌خواستن به سراغش می‌روی؛
در جایی که حق، مظلوم شده،
در جایی که کذب، جای صدق را گرفته
در جایی که توصیف‌ها دروغ‌اند، اما مردم باور می‌کنند…
یعقوب در دلش می‌گوید:
«در برابر این دروغِ ظاهرساز، فقط به تو پناه می‌برم، یا رب!»
۳. «عَلى‏ ما تَصِفُونَ» = در برابر آنچه «شما توصیف می‌کنید»
«تَصِفُونَ» یعنی وصف‌هایی که ساختید؛
داستانی که پرداختید، با کلماتی فریبنده و چهره‌هایی جدی؛
اما این وصف‌ها نوری ندارد.
اینجا یعقوب در اوج درد، هنوز اهل صدق است؛
نه داد می‌زند، نه دروغ آن‌ها را تأیید می‌کند؛
فقط با دلش می‌گوید:
خدایا! این‌جا جایی‌ست که فقط باید از تو کمک خواست!

وقتی اهل حسادت با نشانه دروغ می‌آیند،
وقتی با زبان‌های چرب، توصیف‌های فریبنده می‌سازند،
وقتی ظاهر، علیه حقیقت ایستاده،
باید به این پناهگاه رفت:
«وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى‏ ما تَصِفُونَ»

[سورة يوسف (۱۲): الآيات ۱۳ الى ۱۸]
وَ جاؤُ عَلى‏ قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ 
قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً 
فَصَبْرٌ جَمِيلٌ 
وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى‏ ما تَصِفُونَ (۱۸)
و پيراهنش را [آغشته‏] به خونى دروغين آوردند.
[يعقوب‏] گفت:
«[نه‏] بلكه نَفْس شما كارى [بد] را براى شما آراسته است.
اينك صبرى نيكو [براى من بهتر است‏].
و بر آنچه توصيف مى‏‌كنيد، خدا يارى‌‏ده است.»

مشتقات ریشۀ «دمم – دمو» در آیات قرآن:

وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ (30)
وَ إِذْ أَخَذْنا ميثاقَكُمْ لا تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ‏ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ (84)
إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ‏ وَ لَحْمَ الْخِنْزيرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (173)
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَ الدَّمُ‏ وَ لَحْمُ الْخِنْزيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّيَةُ وَ النَّطيحَةُ وَ ما أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَكَّيْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً فَمَنِ اضْطُرَّ في‏ مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (3)
قُلْ لا أَجِدُ في‏ ما أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّماً عَلى‏ طاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقاً أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحيمٌ (145)
فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ الطُّوفانَ وَ الْجَرادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ وَ الدَّمَ‏ آياتٍ مُفَصَّلاتٍ فَاسْتَكْبَرُوا وَ كانُوا قَوْماً مُجْرِمينَ (133)
وَ جاؤُ عَلى‏ قَميصِهِ بِدَمٍ‏ كَذِبٍ قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَميلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى‏ ما تَصِفُونَ (18)
وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقيكُمْ مِمَّا في‏ بُطُونِهِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ‏ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبينَ (66)
إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ‏ وَ لَحْمَ الْخِنْزيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (115)
لَنْ يَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لكِنْ يَنالُهُ التَّقْوى‏ مِنْكُمْ كَذلِكَ سَخَّرَها لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداكُمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنينَ (37)

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی