دکتر محمد شعبانی راد

قلب حسود، زمین بایر!

Jealous Heart!
Barren Land!
DEGENERATION!

نور از دست رفته! تباهی قلب!

«بور» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«أرض بوار: ليس فيها زرع»
«زمین بائر؛ البائِر: زمين باير كه بى‌آب و گياه است، زمین کشت‌نشده.»
«بارت السلعة تبور: اذا كسدت فلا تشترى: گويا متاع باقى ماند و فاسد شد.»
«بَارَتِ‏ السوقُ: كسدت»
«بارَتِ السوقُ أو السلعةُ: بازار يا فروش كالا راكد شد.»
+ «حبط عمل»
+ «نور از دست رفته!»: تباهی قلب!

«زمین بایر زمینی است که قبلاً از آن استفاده و بهره‌برداری می‌شده و در هر صورت ابتدا از حالت موات خارج و احیاء گردیده است، ولی بعدها رها شده و به وضعیت زمین موات درآمده است.»
انگاری این زمین بایر، قبلا دایر بوده، که حالا به این روز افتاده!

قلب حسود، مدتی با نور عاریة خود، صاحب داشت!
اما به صاحبش پشت کرد و بی‌صاحب شد!
مثل زمین بایر شد!
هر کسی این زمین بی‌صاحب و مخذول رو، ازش سوء استفاده خواهد نمود.

بازار تولید عمل صالح حسود، کساد است!
بازار تهمت و دروغ، رواج است!
قلب حسود زمین بایر و بی کشت و زرع است!
حسود وقتی پشت به نورش میکنه، این بلا سرش میاد!
قلب حسود، تباه شد!
«degeneration»
«حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَ كانُوا قَوْماً بُوراً»
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ
سرای هلاکت، جایگاه حسودی است که به نورش پشت میکنه!

[سورة إبراهيم (۱۴): الآيات ۲۷ الى ۳۰]
يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ
وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَ يَفْعَلُ اللَّهُ ما يَشاءُ (۲۷)
خدا كسانى را كه ايمان آورده‌‏اند، در زندگى دنيا و در آخرت با سخن استوار ثابت مى‌‏گرداند،
و ستمگران را بى‏‌راه مى‏‌گذارد، و خدا هر چه بخواهد انجام مى‌‏دهد.
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ (۲۸)
آيا به كسانى كه [شكر] نعمت خدا را به كفر تبديل كردند
و قوم خود را به سراى هلاكت درآوردند ننگريستى؟
جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ (۲۹)
[در آن سراى هلاكت كه‏] جهنم است [و] در آن وارد مى‌‏شوند، و چه بد قرارگاهى است.
وَ جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِهِ 
قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ (۳۰)
و براى خدا مانندهايى قرار دادند تا [مردم را] از راه او گمراه كنند.
بگو: «برخوردار شويد كه قطعاً بازگشت شما به سوى آتش است.»

اهل حسادت، گروهى هلاك‏‌شده!

وَ لكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَ آباءَهُمْ
حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَ كانُوا قَوْماً بُوراً

[سورة الفرقان (۲۵): الآيات ۱۱ الى ۲۰]
بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَ أَعْتَدْنا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيراً (۱۱)
[نه!] بلكه [آنها] رستاخيز را دروغ خواندند،
و براى هر كس كه رستاخيز را دروغ خوانَد آتشِ سوزان آماده كرده‏‌ايم.
إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً (۱۲)
چون [دوزخ‏] از فاصله‏‌اى دور، آنان را ببيند، خشم و خروشى از آن مى‌‏شنوند.
وَ إِذا أُلْقُوا مِنْها مَكاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنالِكَ ثُبُوراً (۱۳)
و چون آنان را در تنگنايى از آن به زنجير كشيده بيندازند، آنجاست كه مرگ [خود] را مى‏‌خواهند.
لا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُوراً واحِداً وَ ادْعُوا ثُبُوراً كَثِيراً (۱۴)
«امروز يك بار هلاكِ [خود] را مخواهيد و بسيار هلاك [خود] را بخواهيد.»
قُلْ أَ ذلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كانَتْ لَهُمْ جَزاءً وَ مَصِيراً (۱۵)
بگو: «آيا اين [عقوبت‏] بهتر است يا بهشت جاويدان
كه به پرهيزگاران وعده داده شده است كه پاداش و سرانجام آنان است؟»
لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ خالِدِينَ كانَ عَلى‏ رَبِّكَ وَعْداً مَسْؤُلاً (۱۶)
جاودانه هر چه بخواهند در آنجا دارند. پروردگار تو مسؤول [تحقق‏] اين وعده است.
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادِي هؤُلاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ (۱۷)
و روزى كه آنان را با آنچه به جاى خدا مى‌‏پرستند، محشور مى‌‏كند، پس مى‌‏فرمايد:
«آيا شما اين بندگان مرا به بيراهه كشانديد يا خود گمراه شدند؟»
قالُوا سُبْحانَكَ ما كانَ يَنْبَغِي لَنا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِياءَ 
وَ لكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَ آباءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَ كانُوا قَوْماً بُوراً (۱۸)
مى‌‏گويند: «منزّهى تو، ما را نسزد كه جز تو دوستى براى خود بگيريم،
ولى تو آنان و پدرانشان را برخوردار كردى تا [آنجا كه‏] ياد [تو] را فراموش كردند
و گروهى هلاك‏‌شده، بودند.»
فَقَدْ كَذَّبُوكُمْ بِما تَقُولُونَ 
فَما تَسْتَطِيعُونَ صَرْفاً وَ لا نَصْراً 
وَ مَنْ يَظْلِمْ مِنْكُمْ نُذِقْهُ عَذاباً كَبِيراً (۱۹)
قطعاً [خدايانتان‏] در آنچه مى‌‏گفتيد، شما را تكذيب كردند؛
در نتيجه نه مى‌‏توانيد [عذاب را از خود] دفع كنيد و نه [خود را] يارى نماييد
و هر كس از شما شرك ورزد عذابى سهمگين به او مى‌‏چشانيم.
وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَ يَمْشُونَ فِي الْأَسْواقِ
وَ جَعَلْنا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً
أَ تَصْبِرُونَ 
وَ كانَ رَبُّكَ بَصِيراً (۲۰)
و پيش از تو پيامبران [خود] را نفرستاديم جز اينكه آنان [نيز] غذا مى‌‏خوردند و در بازارها راه مى‏‌رفتند،
و برخى از شما را براى برخى ديگر [وسيله‏] آزمايش قرار داديم.
آيا شكيبايى مى‏‌كنيد؟
و پروردگار تو همواره بيناست.

قَوْماً بُوراً أی قَومُ سُوءٍ!

«بور» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است! «سیّئه حسد»
«السّوء، الحسد!»

تفسیر علیّ‌ّبن‌ابراهیم رحمه الله:
قالُوا سُبْحانَکَ ما کانَ یَنْبَغِی لَنا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِکَ مِنْ أَوْلِیاءَ إلَی قَولِهِ قَوْماً بُوراً أی قَومُ سُوءٍ.
وَ کانُوا قَوْماً بُوراً؛ که به‌معنای قوم بد است.

وَ الَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ 
وَ مَكْرُ أُولئِكَ هُوَ يَبُورُ

[سورة فاطر (۳۵): الآيات ۶ الى ۱۰]
إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا
إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِيرِ (۶)
در حقيقت، شيطان دشمن شماست، شما [نيز] او را دشمن گيريد.
[او] فقط دار و دسته خود را مى‌‏خوانَد تا آنها از ياران آتش باشند.
الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ 
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ (۷)
كسانى كه كفر ورزيده‏‌اند، عذابى سخت خواهند داشت.
و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏‌اند، براى آنان آمرزش و پاداشى بزرگ است.
أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً 
فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ 
فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَراتٍ 
إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما يَصْنَعُونَ (۸)
آيا آن كس كه زشتىِ كردارش براى او آراسته شده و آن را زيبا مى‌‏بيند [مانند مؤمن نيكوكار است‏]؟
خداست كه هر كه را بخواهد بى‏‌راه مى‌‏گذارد و هر كه را بخواهد هدايت مى‌‏كند.
پس مبادا به سبب حسرتها[ى گوناگون‏] بر آنان، جانت [از كف‏] برود؛
قطعاً خدا به آنچه مى‏‌كنند داناست.
وَ اللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ 
فَتُثِيرُ سَحاباً
فَسُقْناهُ إِلى‏ بَلَدٍ مَيِّتٍ
فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها
كَذلِكَ النُّشُورُ (۹)
و خدا همان كسى است كه بادها را روانه مى‌‏كند؛
پس [بادها] ابرى را برمى‌‏انگيزند،
و [ما] آن را به سوى سرزمينى مرده رانديم،
و آن زمين را بدان [وسيله‏]، پس از مرگش زندگى بخشيديم؛
رستاخيز [نيز] چنين است.
مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً 
إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ
وَ الَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَكْرُ أُولئِكَ هُوَ يَبُورُ (۱۰)
هر كس سربلندى مى‏‌خواهد، سربلندى يكسره از آنِ خداست.
سخنان پاكيزه به سوى او بالا مى‌‏رود، و كار شايسته به آن رفعت مى‏‌بخشد.
و كسانى كه با حيله و مكر كارهاى بد مى‌‏كنند،
عذابى سخت خواهند داشت، و نيرنگشان خود تباه مى‌‏گردد.

تِجارَةً لَنْ تَبُورَ!

تجارتى كه هرگز زوال نمى‏‌پذيرد، اعمال صالحی است که اهل نور با قرض دادن علوم نورانی که از صاحبان نور خود آموخته‌اند، در دل شرایط تقدیرات تلخ زندگی خود، تولید نموده‌اند!

[سورة فاطر (۳۵): الآيات ۲۷ الى ۳۰]
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها
وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابِيبُ سُودٌ (۲۷)
آيا نديده‌‏اى كه خدا از آسمان، آبى فرود آورد
و به [وسيله‏] آن ميوه‌‏هايى كه رنگهاى آنها گوناگون است بيرون آورديم؟
و از برخى كوهها، راهها [و رگه‌‏ها]ى سپيد و گلگون به رنگهاى مختلف و سياه پر رنگ [آفريديم‏].
وَ مِنَ النَّاسِ وَ الدَّوَابِّ وَ الْأَنْعامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ كَذلِكَ
إِنَّما يَخْشى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ 
إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ (۲۸)
و از مردمان و جانوران و دامها كه رنگهايشان همان گونه مختلف است [پديد آورديم‏].
از بندگان خدا تنها دانايانند كه از او مى‌‏ترسند.
آرى، خدا ارجمندِ آمرزنده است.
إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ (۲۹)
در حقيقت، كسانى كه كتاب خدا را مى‌‏خوانند و نماز برپا مى‌‏دارند و از آنچه بديشان روزى داده‌‏ايم، نهان و آشكارا انفاق مى‏‌كنند، اميد به تجارتى بسته‌‏اند كه هرگز زوال نمى‏‌پذيرد.
لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ (۳۰)
تا پاداششان را تمام بديشان عطا كند و از فزون‏بخشىِ خود در حقّ آنان بيفزايد
كه او آمرزنده حق‏‌شناس است.

تفسیر علیّ‌بن‌ابراهیم رحمه الله:
یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ أی لَن تَخسر.
یعنی آن تجارت، هرگز زیانبار نخواهد بود.

تِجَارَة الْآخِرَة – التِّجَارَةُ الْمُرْبِحَةُ – تِجارَةً لَنْ تَبُورَ!

تجارت و بازرگانی سودمند آخرت که هرگز زوال نمی‌پذیرد،
معنا کردن اسامی نورانی ولایت،
و تولید اعمال صالح نورانی برای قبر و قیامت است!

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
قَالَ ابْنُ‌مَسْعُودٍ
بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ ص
کَیْفَ لِی بِتِجَارَهًِْ الْآخِرَهًِْ
فَقَالَ
لَا تُرِیحَنَّ لِسَانَکَ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ
وَ ذَلِکَ أَنْ تَقُولَ
سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ
فَهَذِهِ التِّجَارَهًُْ الْمُرْبِحَهًُْ
یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَی
یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ
یَا ابْنَ‌مَسْعُودٍ
کُلَّمَا أَبْصَرْتَهُ بِعَیْنِکَ وَ اسْتَحْلَاهُ قَلْبُکَ فَاجْعَلْهُ لِلَّهِ
فَذَلِکَ تِجَارَهًُْ الْآخِرَهًِْ
لِأَنَّ اللَّهَ یَقُولُ
ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللهِ باقٍ
.
ابن مسعود عرض کرد:
«پدر و مادرم فدایت، ای رسول خدا!
برای من به بازرگانی آخرت چه راهی است»؟
فرمود: «زبانت را از یاد خداوند باز مدار و این کار به این است که بگویی:
سبحان الله و الحمد للَّه و لا اله الا الله و الله اکبر
پس این است بازرگانی سودمند؛
خدای تعالی می‌فرماید:
یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ.
ای پسر مسعود!
آنچه را به چشمت می‌بینی و دلت را آرایش می‌دهی آن را برای خدا قرار ده
پس همین است بازرگانی سودمند آخرت
زیرا که خدای تعالی می‌فرماید:
ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللهِ باقٍ.

وَ كُنْتُمْ قَوْماً بُوراً

اهل حسادت، مردمى در خور هلاكت!

[سورة الفتح (۴۸): الآيات ۱۱ الى ۱۵]
سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرابِ
شَغَلَتْنا أَمْوالُنا وَ أَهْلُونا 
فَاسْتَغْفِرْ لَنا 
يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ 
قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً إِنْ أَرادَ بِكُمْ ضَرًّا أَوْ أَرادَ بِكُمْ نَفْعاً
بَلْ كانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً (۱۱)
برجاى‌‏ماندگانِ باديه‏‌نشين به زودى به تو خواهند گفت:
«اموال ما و كسانمان ما را گرفتار كردند، براى ما آمرزش بخواه.»
چيزى را كه در دلهايشان نيست بر زبان خويش مى‏‌رانند.
بگو: «اگر خدا بخواهد به شما زيانى يا سودى برساند چه كسى در برابر او براى شما اختيار چيزى را دارد؟ بلكه [اين‏] خداست كه به آنچه مى‏‌كنيد همواره آگاه است.
بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَنْقَلِبَ الرَّسُولُ وَ الْمُؤْمِنُونَ إِلى‏ أَهْلِيهِمْ أَبَداً
وَ زُيِّنَ ذلِكَ فِي قُلُوبِكُمْ وَ ظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَ كُنْتُمْ قَوْماً بُوراً (۱۲)
[نه چنان بود،] بلكه پنداشتيد كه پيامبر و مؤمنان هرگز به خانمان خود بر نخواهند گشت،
و اين [پندار] در دلهايتان نمودى خوش يافت، و گمان بد كرديد،
و شما مردمى در خور هلاكت بوديد.»
وَ مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ سَعِيراً (۱۳)
و هر كس به خدا و پيامبر او ايمان نياورده است
[بداند كه‏] ما براى كافران آتشى سوزان آماده كرده‌‏ايم.
وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ 
يَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ 
وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً (۱۴)
و فرمانروايى آسمانها و زمين از آنِ خداست:
هر كه را بخواهد مى‌‏بخشايد و هر كه را بخواهد عذاب مى‏‌كند،
و خدا همواره آمرزنده مهربان است.
سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلى‏ مَغانِمَ لِتَأْخُذُوها ذَرُونا نَتَّبِعْكُمْ 
يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلامَ اللَّهِ 
قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونا 
كَذلِكُمْ قالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ 
فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنا 
بَلْ كانُوا لا يَفْقَهُونَ إِلاَّ قَلِيلاً (۱۵)
چون به [قصدِ] گرفتن غنايم روانه شديد، به زودى برجاى‌‏ماندگان خواهند گفت:
«بگذاريد ما [هم‏] به دنبال شما بياييم.»
[اين گونه‏] مى‌‏خواهند دستورِ خدا را دگرگون كنند. بگو:
«هرگز از پى ما نخواهيد آمد.
آرى، خدا از پيش درباره شما چنين فرموده.»
پس به زودى خواهند گفت:
«[نه،] بلكه بر ما رشگ مى‏‌بريد.»
[نه چنين است‏] بلكه جز اندكى درنمى‌‏يابند.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی