دکتر محمد شعبانی راد

مدام نورِ پیشاپیشِ سمتِ راستتو چک کن! نُورُهُمْ يَسْعى‏ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ!

Check Right Front Side Light!
Why do people oath with the right hand?

مدام نورِ پیشاپیشِ سمتِ راستتو چک کن!

+ «نوری که باید تعقیبش کنی!»
«لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ»

همیشه در ملکوت قلبت، این گنبد نورانی رو گوشه چشمت، زیر نظر داشته باش!
و قدرشو بدون!

«نُورُهُمْ يَسْعى‏ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ»
«نورشان از پيشاپيش آنان، و سمت راستشان، روان است.»

«وَ ما تِلْكَ بِيَمينِكَ‏ يا مُوسى»

نور یمین!
نور اَیمان!
«الأَيْمَان‏- [يمن‏]: جمع (اليَمين‏) است.»
«اليَمِين‏- ج‏ أَيْمَان‏ [يمن‏]: نيرو و بركت»
«قدمَ على‏ أَيْمنِ‏ اليَمينِ: با ميمنت و بركت آمد.»
«اليَمِين،- ج‏ أَيْمُن‏ و أَيْمان‏: سوگند»
اصحاب المیمنة!
نور اَیمان!
نور سوگند!
«سوگند نورانی!»
دست راست رو بیار بالا و سوگند بخور! یعنی چه؟

نُورُهُمْ يَسْعى‏ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ

نورشان از پيشاپيش آنان، و سمت راستشان، روان است.

[سورة التحريم (۶۶): الآيات ۶ الى ۱۲]
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ
عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ
وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ (۶)
اى كسانى كه ايمان آورده‌‏ايد،
خودتان و كسانتان را از آتشى كه سوخت آن، مردم و سنگهاست حفظ كنيد:
بر آن [آتش‏] فرشتگانى خشن [و] سختگير [گمارده شده‏] اند.
از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپيچى نمى‏‌كنند و آنچه را كه مأمورند انجام مى‌‏دهند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۷)
اى كسانى كه كافر شده‏‌ايد، امروز عذر نياوريد، در واقع به آنچه مى‌‏كرديد كيفر مى‌‏يابيد.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً
عَسى‏ رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ
وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ
يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ
نُورُهُمْ يَسْعى‏ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ
يَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا
إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ (۸)
اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد، به درگاه خدا توبه‌‏اى راستين كنيد،
اميد است كه پروردگارتان بديهايتان را از شما بزدايد
و شما را به باغهايى كه از زير [درختان‏] آن جويبارها روان است درآورد.
در آن روز خدا پيامبر [خود] و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند خوار نمى‏‌گرداند:
نورشان از پيشاپيش آنان، و سمت راستشان، روان است.
مى‏‌گويند:
«پروردگارا، نور ما را براى ما كامل گردان و بر ما ببخشاى، كه تو بر هر چيز توانايى.»
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ (۹)
اى پيامبر، با كافران و منافقان جهاد كن و بر آنان سخت گير
[كه‏] جاى ايشان در جهنّم خواهد بود و چه بد سرانجامى است.
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ
كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ 
فَخانَتاهُما 
فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً
وَ قِيلَ ادْخُلا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ (۱۰)
خدا براى كسانى كه كفر ورزيده‏‌اند، زن نوح و زن لوط را مَثَل آورده
[كه‏] هر دو در نكاح دو بنده از بندگان شايسته ما بودند و به آنها خيانت كردند،
و كارى از دست [شوهران‏] آنها در برابر خدا ساخته نبود،
و گفته شد: «با داخل شوندگان داخل آتش شويد.»
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ
رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ
وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (۱۱)
و براى كسانى كه ايمان آورده‌‏اند، خدا همسر فرعون را مَثَل آورده، آنگاه كه گفت:
«پروردگارا، پيش خود در بهشت خانه‏‌اى برايم بساز،
و مرا از فرعون و كردارش نجات ده، و مرا از دست مردم ستمگر بِرَهان.»
وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيهِ مِنْ رُوحِنا
وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها وَ كُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتِينَ (۱۲)
و مريم دختِ عمران را، همان كسى كه خود را پاكدامن نگاه داشت و در او از روح خود دميديم
و سخنان پروردگار خود و كتابهاى او را تصديق كرد و از فرمانبرداران بود.

يَسْعى‏ نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ

نورشان پيشاپيششان و به جانب راستشان دوان است.

[سورة الحديد (۵۷): الآيات ۱۱ الى ۱۵]
مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ (۱۱)
كيست آن كس كه به خدا وامى نيكو دهد تا [نتيجه‌‏اش را] براى وى دوچندان گرداند و او را پاداشى خوش باشد؟
يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى‏ نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ
بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ
خالِدِينَ فِيها ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (۱۲)
آن روز كه مردان و زنان مؤمن را مى‌‏بينى كه نورشان پيشاپيششان و به جانب راستشان دوان است.
[به آنان گويند:] «امروز شما را مژده باد به باغهايى كه از زير [درختان‏] آن نهرها روان است؛
در آنها جاودانيد.
اين است همان كاميابى بزرگ.
يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ
قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً
فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ (۱۳)
آن روز، مردان و زنان منافق به كسانى كه ايمان آورده‏‌اند مى‌‏گويند:
«ما را مهلت دهيد تا از نورتان [اندكى‏] برگيريم.»
گفته مى‏‌شود: «بازپس برگرديد و نورى درخواست كنيد.»
آنگاه ميان آنها ديوارى زده مى‌‏شود كه آن را دروازه‌‏اى است :
باطنش رحمت است و ظاهرش روى به عذاب دارد.
يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ
قالُوا بَلى‏ وَ لكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ
وَ غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ (۱۴)
[دو رويان،] آنان را ندا درمى‌‏دهند:
«آيا ما با شما نبوديم؟»
مى‌‏گويند: «چرا، ولى شما خودتان را در بلا افكنديد و امروز و فردا كرديد و ترديد آورديد
و آرزوها شما را غرّه كرد تا فرمان خدا آمد
و [شيطانِ‏] مغروركننده، شما را درباره خدا بفريفت.
فَالْيَوْمَ لا يُؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ وَ لا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا
مَأْواكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلاكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ (۱۵)
پس امروز نه از شما و نه از كسانى كه كافر شده‌‏اند عوضى پذيرفته نمى‌‏شود:
جايگاهتان آتش است؛ آن سزاوار شماست و چه بد سرانجامى است.»

وَ لا تَنْقُضُوا الْأَيْمانَ بَعْدَ تَوْكِيدِها

اهل حسادت، «نقض یمین» می‌کنند!
نقض عهد می‌کنند!
نقض نور می‌کنند!

پشت به نور می‌کنند!
با نور قطع رابطه می‌کنند!
«پیمان شکنی» اهل حسادت!
حسود، خودش میدونه که هر چه رشته بود، پنبه شد!

[سورة النحل (۱۶): الآيات ۹۱ الى ۹۴]
وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ
وَ لا تَنْقُضُوا الْأَيْمانَ بَعْدَ تَوْكِيدِها
وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلاً إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ (۹۱)
و چون با خدا پيمان بستيد، به پيمان خود وفا كنيد
و سوگندهاى [خود را] پس از استوار كردن آنها مشكنيد،
با اينكه خدا را بر خود ضامن [و گواه‏] قرار داده‏‌ايد،
زيرا خدا آنچه را انجام مى‌‏دهيد مى‏‌داند.
وَ لا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً
تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبى‏ مِنْ أُمَّةٍ
إِنَّما يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ
وَ لَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ ما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (۹۲)
و مانند آن [زنى‏] كه رشته خود را پس از محكم بافتن،
[يكى يكى‏] از هم مى‌‏گسست مباشيد
كه سوگندهاى خود را ميان خويش وسيله [فريب و] تقلب سازيد
[به خيال اين‏] كه گروهى از گروه ديگر [در داشتن امكانات‏] افزونترند.
جز اين نيست كه خدا شما را بدين وسيله مى‌‏آزمايد
و روز قيامت در آنچه اختلاف مى‏‌كرديد، قطعاً براى شما توضيح خواهد داد.
وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً
وَ لكِنْ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ
وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۹۳)
و اگر خدا مى‏‌خواست قطعاً شما را امّتى واحد قرار مى‏‌داد،
ولى هر كه را بخواهد بيراه و هر كه را بخواهد هدايت مى‌‏كند
و از آنچه انجام مى‏‌داديد حتماً سؤال خواهيد شد.
وَ لا تَتَّخِذُوا أَيْمانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ
فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِما صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ
وَ لَكُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ (۹۴)
و زنهار، سوگندهاى خود را دستاويز تقلب ميان خود قرار مدهيد،
تا گامى بعد از استواريش بلغزد،
و شما به [سزاى‏] آنكه [مردم را] از راه خدا باز داشته‌‏ايد دچار شكنجه شويد
و براى شما عذابى بزرگ باشد.

ندای نورانی از جانب راست، در ملکوت قلب!

+ «ندای نورانی! منادی نور!»
«بیایید زبان نور را یاد بگیریم!»
«زبان نور، زبان ملائکه، کلام الله»
«این سرنخ نورانی رو هیچوقت از دست نده!»
«وَ ما تِلْكَ بِيَمينِكَ‏ يا مُوسى»
«این ندای نورانی، گاهی از جنس اخمه و گاهی بوی لبخند میده!»

لبخند دوست‌داشتنی! اخم دوست‌داشتنی!
لبخند شایان ستایش! اخم شایان ستایش!
The Adorable Smile – The Adorable frown

وَ نادَيْناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ
و از جانب راست طور، او را ندا داديم!

[سورة مريم (۱۹): الآيات ۵۱ الى ۵۵]
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مُوسى‏
إِنَّهُ كانَ مُخْلَصاً وَ كانَ رَسُولاً نَبِيًّا (۵۱)
و در اين كتاب از موسى ياد كن،
زيرا كه او پاكدل و فرستاده‏‌اى پيامبر بود.
وَ نادَيْناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ
وَ قَرَّبْناهُ نَجِيًّا (۵۲)
و از جانب راست طور، او را ندا داديم،
و در حالى كه با وى راز گفتيم او را به خود نزديك ساختيم.
وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هارُونَ نَبِيًّا (۵۳)
و به رحمت خويش برادرش هارون پيامبر را به او بخشيديم.
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ
إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولاً نَبِيًّا (۵۴)
و در اين كتاب از اسماعيل ياد كن،
زيرا كه او درست‏‌وعده و فرستاده‏‌اى پيامبر بود.
وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا (۵۵)
و خاندان خود را به نماز و زكات فرمان مى‏‌داد
و همواره نزد پروردگارش پسنديده‏[رفتار] بود.

نُودِيَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ
از جانب راستِ وادى، در آن جايگاه مبارك، از آن درخت ندا آمد.

[سورة القصص (۲۸): الآيات ۲۶ الى ۳۰]
فَلَمَّا قَضى‏ مُوسَى الْأَجَلَ وَ سارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ ناراً
قالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ ناراً
لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْها بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ (۲۹)
و چون موسى آن مدّت را به پايان رسانيد و همسرش را [همراه‏] برد،
آتشى را از دور در كنار طور مشاهده كرد،
به خانواده خود گفت:
«[اينجا] بمانيد، كه من [از دور] آتشى ديدم،
شايد خبرى از آن يا شعله‏‌اى آتش برايتان بياورم،
باشد كه خود را گرم كنيد.»
فَلَمَّا أَتاها
نُودِيَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَيْمَنِ
فِي الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ
أَنْ يا مُوسى‏ إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ (۳۰)
پس چون به آن [آتش‏] رسيد،
از جانب راستِ وادى، در آن جايگاه مبارك،
از آن درخت ندا آمد كه:
«اى موسى، منم، من، خداوند، پروردگار جهانيان.»

ذاتَ الْيَمِينِ – ذاتَ الشِّمالِ

[سورة الكهف (۱۸): الآيات ۱۷ الى ۱۸]
وَ تَرَى الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَزاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذاتَ الْيَمِينِ
وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ
وَ هُمْ فِي فَجْوَةٍ مِنْهُ
ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ
مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ
وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً (۱۷)
و آفتاب را مى‌‏بينى كه چون برمى‌‏آيد، از غارشان به سمت راست مايل است،
و چون فرو مى‌‏شود از سمت چپ دامن برمى‏‌چيند،
در حالى كه آنان در جايى فراخ از آن [غار قرار گرفته‏]اند.
اين از نشانه‌‏هاى [قدرت‏] خداست.
خدا هر كه را راهنمايى كند او راه‌‏يافته است،
و هر كه را بى‏‌راه گذارد، هرگز براى او يارى راهبر نخواهى يافت.
وَ تَحْسَبُهُمْ أَيْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ
وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْيَمِينِ وَ ذاتَ الشِّمالِ
وَ كَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصِيدِ
لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِراراً
وَ لَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْباً (۱۸)
و مى‏‌پندارى كه ايشان بيدارند، در حالى كه خفته‏‌اند
و آنها را به پهلوى راست و چپ مى‏‌گردانيم،
و سگشان بر آستانه [غار] دو دست خود را دراز كرده [بود].
اگر بر حال آنان اطلاع مى‌‏يافتى، گريزان روى از آنها برمى‌‏تافتى
و از [مشاهده‏] آنها آكنده از بيم مى‌‏شدى.

وَ ما تِلْكَ بِيَمِينِكَ يا مُوسى‏؟!

و اى موسى، در دست راست تو چيست؟
+ «ید بیضاء»

[سورة طه (۲۰): الآيات ۱۷ الى ۳۶]
وَ ما تِلْكَ بِيَمِينِكَ يا مُوسى‏ (۱۷)
و اى موسى، در دست راست تو چيست؟»
قالَ هِيَ عَصايَ أَتَوَكَّؤُا عَلَيْها وَ أَهُشُّ بِها عَلى‏ غَنَمِي وَ لِيَ فِيها مَآرِبُ أُخْرى‏ (۱۸)
گفت: «اين عصاى من است، بر آن تكيه مى‏‌دهم و با آن براى گوسفندانم برگ مى‏‌تكانم، و كارهاى ديگرى هم براى من از آن برمى‏‌آيد.»
قالَ أَلْقِها يا مُوسى‏ (۱۹)
فرمود: «اى موسى، آن را بينداز.»
فَأَلْقاها فَإِذا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعى (۲۰)
پس آن را انداخت و ناگاه مارى شد كه به سرعت مى‏‌خزيد.
قالَ خُذْها وَ لا تَخَفْ سَنُعِيدُها سِيرَتَهَا الْأُولى (۲۱)
فرمود: «آن را بگير و مترس، به زودى آن را به حال نخستينش بازخواهيم گردانيد،
وَ اضْمُمْ يَدَكَ إِلى‏ جَناحِكَ تَخْرُجْ بَيْضاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرى‏ (۲۲)
و دست خود را به پهلويت ببر، سپيدِ بى‏‌گزند برمى‏‌آيد، [اين‏] معجزه‌‏اى ديگر است،
لِنُرِيَكَ مِنْ آياتِنَا الْكُبْرى (۲۳)
تا به تو معجزات بزرگ خود را بنمايانيم.
اذْهَبْ إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‏ (۲۴)
به سوى فرعون برو كه او به سركشى برخاسته است.»
قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي (۲۵)
گفت: «پروردگارا، سينه‌‏ام را گشاده گردان،
وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي (۲۶)
و كارم را براى من آسان ساز،
وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي (۲۷)
و از زبانم گره بگشاى،
يَفْقَهُوا قَوْلِي (۲۸)
[تا] سخنم را بفهمند،
وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي (۲۹)
و براى من دستيارى از كسانم قرار ده،
هارُونَ أَخي (۳۰)
هارون برادرم را،
اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي (۳۱)
پشتم را به او استوار كن،
وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي (۳۲)
و او را شريك كارم گردان،
كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيراً (۳۳)
تا تو را فراوان تسبيح گوييم،
وَ نَذْكُرَكَ كَثِيراً (۳۴)
و بسيار به ياد تو باشيم،
إِنَّكَ كُنْتَ بِنا بَصِيراً (۳۵)
زيرا تو همواره به [حال‏] ما بينايى.»
قالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسى‏ (۳۶)
فرمود: «اى موسى، خواسته‌‏ات به تو داده شد.»

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی