The light of this brilliant gem is inexhaustible!
لَنُورُ الْإِمَامِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِیئَهًِْ بِالنَّهَارِ
به خدا قسم نور امام در دلهای مؤمنان درخشانتر از خورشید تابنده در روز است.
+ «معرفة الامام بالنورانیة»
«درر» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«درّ اللبن: كثر: إذا اجتمع في الضَّرْع من العُرُوقِ،
وقتی است که شیر از پستان بزرگ و پرشیر جاری شده است.»
+ «ثوی – قدر این پستان پر از شیر رو بدون!»
+ «ضرع – تضرّع»
«دَرّت السماءُ: إذا كثُرَ مطرُها»
«اسْتَدَرَّتِ المِعزَى: طلبت الفحل،: آن بز طلب نرينه كرد.
و ذلك أنها إذا طلبت الفحل حملت،
و إذا حملت ولدت، فإذا ولدت درّت، فكنّي عن طلبها الفحل بِالاسْتِدْرَارِ.»
«للسّوق دِرَّةٌ: يعنى كار بازار رونق دارد.»
انگاری بازار نور الولایة، همیشه رونق داره و کسادی نداره!
«رزق روزافزون نورانی!»
«اللهم اجْعَلْ رِزْقِي دَارّاً»
مثال زیبای «سامانه فراخوان بدون سیم!» برای فرایند قبض و بسط نور قلوب!
«پیجینگ نامرئی»: «يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ»
معرفت به این «نور هدایت» میشه معرفة النفس!
و محصول معرفة النفس، میشه معرفة الرّب «معرفت الله»!
کسی که در ملکوت قلبش، این نور رو احراز هویت کرده
کانه کارت شناسایی خدا رو رویت کرده!
+ «دعو – دَاعِيَ اللّبن»
+ «ندی»
انگاری اختر درخشان، مدام داره پیجت میکنه!
«معرفة الامام بالنورانیة»
+ «نور داخلی + نور خارجی!»
هر کسی خودش باید به تنهایی، اخم و لبخند و امر و نهی ولی خدا رو بفهمه!
این یک سفر انفرادی با نور است!
+ «ذکر»
+ «وفی»
«الدرّة: اللؤلؤة العظيمة الكبيرة»:
این درّ گران، اینقدر درخشش داره که نمیشه ازش چشم برداشت «عین شکری».
درخشش این دُرّ، پیدرپی و مداوم است و انگاری داره مدام میدرخشه و از خودش نور ساطع میکنه و اینجوری توجه همه رو به خودش جلب میکنه و این ویژگی در این گوهر تابان و درخشنده باعث شده عرب بهش بگه دُرّ! یعنی چیز با ارزشی که مدام می درخشد و تمامی ندارد. مثل پستان پر شیری که مدام شیر میدهد. از واژه «درر» مفهوم و معنای ولایت استنباط میشود.
این «اختر درخشان» از خودش نور تولید نمیکنه اما بخاطر ویژگی خاصی که داره، یعنی در معرض نور خورشید قرار داره، میدرخشد و این درخشش یاقوت سرخ و قلب سلیم صاحبان نور است که به منبع نور ولایت وصل هستند «الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ: آن شيشه گويى اخترى درخشان است».
نور این گوهر درخشان، تمامی ندارد!
درخشش این گوهر نورانی، تمامی ندارد!
درخشش نور ولایت، در کعبه دل اهل یقین، تمامی ندارد!
فرایند نور ولایت یک حقیقت زنده، زیبا، جادویی و واقعی، در ملکوت قلب است.
نور این گوهر درخشان، جریان روحبخش پایانناپذیری از انرژی است
که قلب را پاک، درمان و پر از عشق میکند.
«يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً»
Live, beautiful, magic, real.
The light of this brilliant gem
is an inexhaustible vivifying stream of energy
that clear, treat and fill the heart with love.
اللَّهُ نُورُ … كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ … اسْمُهُ … رِجالٌ
كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ
كَأَنَّهُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ
اسْمُهُ : كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ
+ «نامگذاری!»
«اختر درخشان» یکی از هزار واژگان مترادف «نور الولایة» است.
«اسم الله غیر الله»
[سورة النور (۲۴): الآيات ۳۵ الى ۳۸]
اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ
الْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ
الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ
يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ
لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ
يَكادُ زَيْتُها يُضِيءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ
نُورٌ عَلى نُورٍ
يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ
وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ
وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (۳۵)
خدا نور آسمانها و زمين است.
مَثَلِ نور او چون چراغدانى است كه در آن چراغى،
و آن چراغ در شيشهاى است.
آن شيشه گويى اخترى درخشان است
كه از درخت خجسته زيتونى كه نه شرقى است و نه غربى، افروخته مىشود.
نزديك است كه روغنش – هر چند بدان آتشى نرسيده باشد – روشنى بخشد.
روشنى بر روى روشنى است.
خدا هر كه را بخواهد با نور خويش هدايت مىكند،
و اين مثلها را خدا براى مردم مىزند
و خدا به هر چيزى داناست.
فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ (۳۶)
در خانههايى كه خدا رخصت داده كه [قدر و منزلت] آنها رفعت يابد و نامش در آنها ياد شود.
در آن [خانه]ها هر بامداد و شامگاه او را نيايش مىكنند:
رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ
يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ (۳۷)
مردانى كه نه تجارت و نه داد و ستدى،
آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زكات، به خود مشغول نمىدارد،
و از روزى كه دلها و ديدهها در آن زيرورو مىشود مىهراسند.
لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ يَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (۳۸)
تا خدا بهتر از آنچه انجام مىدادند، به ايشان جزا دهد و از فضل خود بر آنان بيفزايد،
و خدا [ست كه] هر كه را بخواهد بىحساب روزى مىدهد.
العلم، النّور الولایة
کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ :
فَأَعْلَمَهُمْ فَضْلَ الْوَصِیِّ!
امام باقر علیه السلام:
عَن جَابِر عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ ع قَالَ:
إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَضَعَ الْعِلْمَ الَّذِی کَانَ عِنْدَهُ عِنْدَ الْوَصِیِّ
وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
اللهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
یَقُولُ أَنَا هَادِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ
مَثَلُ الْعِلْمِ الَّذِی أَعْطَیْتُهُ وَ هُوَ نُورِیَ الَّذِی یُهْتَدَی بِهِ مَثَلُ الْمِشْکَاهًِْ فِیهَا الْمِصْبَاحُ
فَالْمِشْکَاهًُْ قَلْبُ مُحَمَّدٍ ص
و الْمِصْبَاحُ النُّورُ الَّذِی فِیهِ الْعِلْمُ
وَ قَوْلُهُ
الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ
یَقُولُ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أَقْبِضَکَ
فَاجْعَلِ الَّذِی عِنْدَکَ عِنْدَ الْوَصِیِّ کَمَا یُجْعَلُ الْمِصْبَاحُ فِی الزُّجَاجَةِ
کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ
فَأَعْلَمَهُمْ فَضْلَ الْوَصِیِّ
یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ
فَأَصْلُ الشَّجَرَةِ الْمُبَارَکَةِ إِبْرَاهِیمُ ع
وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
رَحْمَتُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ
وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
إِنَّ اللهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ.
لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ
یَقُولُ لَسْتُمْ بِیَهُودٍ فَتُصَلُّوا قِبَلَ الْمَغْرِبِ
وَ لَا نَصَارَی فَتُصَلُّوا قِبَلَ الْمَشْرِقِ
وَ أَنْتُمْ عَلَی مِلَّهًِْ إِبْرَاهِیمَ ع
وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ
ما کانَ إِبْراهِیمُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لکِنْ کانَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ
وَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ
یَکادُ زَیْتُها یُضِیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی نُورٍ یَهْدِی اللهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ
یَقُولُ مَثَلُ أَوْلَادِکُمُ الَّذِینَ یُولَدُونَ مِنْکُمْ کَمَثَلِ الزَّیْتِ الَّذِی یُعْصَرُ مِنَ الزَّیْتُونِ
یَکادُ زَیْتُها یُضِیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی نُورٍ یَهْدِی اللهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ
یَقُولُ یَکَادُونَ أَنْ یَتَکَلَّمُوا بِالنُّبُوَّهًِْ وَ لَوْ لَمْ یُنْزَلْ عَلَیْهِمْ مَلَکٌ.
جابر از امام باقر ع روایت میکند:
«پیامبر اکرم ص دانش و علمی که داشت به وصیّ خود سپرد.
این آیه همان مطلب است:
اللهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
میفرماید:
خدا هادی آسمانها و زمین است،
مثل علمی که به من داده شد و آن نور من است
– که بهوسیلهی آن راهنمایی میشوند –
مانند مشکات است که در آن چراغ است.
مشکات قلب محمّد ص است و چراغ نوری است که در آن علم است.
این قسمت آیه
الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ
میفرماید:
من تصمیم دارم تو را قبض روح کنم
علمی که در نزد تو است بسپار به وصیّ خود
همانطور که چراغ را در شیشه میگذارند.
کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ
به آنها اعلام کن مقام علی ع را
یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ
اصل این نژادِ مبارک ابراهیم ع است و آن همین آیه است که میفرماید:
رَحْمَتُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ؛
رحمت و برکات خدا بر شما اهل این خانه ارزانی باد. او ستودنی و بزرگوار است.
و این آیهی شریفه
إِنَّ اللهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ؛
خدا آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد.
ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛
فرزندانی بودند، برخی از نسل برخی دیگر پدید آمده.
لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ
میفرماید:
«شما یهودی نیستید که به جانب مغرب نماز بخوانید
و نه نصرانی که به جانب مشرق
شما بر ملّت ابراهیم ع هستید
خداوند در این آیه میفرماید:
ما کانَ إِبْراهِیمُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لکِنْ کانَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَ ما کانَ مِنَ الْمشْرِکِینَ؛
ابراهیم نه یهودی بود نه نصرانی، بلکه حنیفی مسلمان بود. و از مشرکان نبود.
این قسمت آیه که میفرماید:
یَکادُ زَیْتُها یُضِیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی نُورٍ یَهْدِی اللهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ
میفرماید:
مثل فرزندانی که از شما بوجود میآیند مانند روغن زیتون است که فشردهای از زیتون میباشد
یَکادُ زَیْتُها یُضِیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی نُورٍ یَهْدِی اللهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ
میفرماید:
«نزدیک است که سخن به نبوّت کنند گرچه بر آنها ملکی نازل نشده».
الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ
عِلْمُ رَسُولِ اللَّهِ ص صَدَرَ إِلَی قَلْبِ عَلِیٍّ
امام صادق علیه السلام:
الْفُضَیْلِبْنِیَسَارٍ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِیعَبْدِاللَّهِ الصَّادِقِ ع
اللهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
قَالَ کَذَلِکَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ
قَالَ قُلْتُ مَثَلُ نُورِهِ
قَالَ لِی مُحَمَّدٌ ص
قُلْتُ کَمِشْکاةٍ
قَالَ صَدْرُ مُحَمَّدٍ ص
قُلْتُ فِیها مِصْباحٌ
قَالَ فِیهِ نُورُ الْعِلْمِ یَعْنِی النُّبُوَّهًَْ
قُلْتُ الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ
قَالَ عِلْمُ رَسُولِ اللَّهِ ص صَدَرَ إِلَی قَلْبِ عَلِیٍّ
قُلْتُ کَأَنَّها
قَالَ لِأَیِّ شَیْءٍ تَقْرَأُ کَأَنَّهَا
قُلْتُ وَ کَیْفَ جُعِلْتُ فِدَاکَ
قَالَ کَأَنَّهُ کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ
قُلْتُ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ
قَالَ ذَاکَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّبْنُأَبِیطَالِبٍ ع لَا یَهُودِیٌّ وَ لَا نَصْرَانِیٌّ
قُلْتُ یَکادُ زَیْتُها یُضِیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ
قَالَ یَکَادُ الْعِلْمُ یَخْرُجُ مِنْ فَمِ الْعَالِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ع مِنْ قَبْلِ أَنْ یَنْطِقَ بِهِ
قُلْتُ نُورٌ عَلی نُورٍ
قَالَ الْإِمَامُ عَلَی أَثَرِ الْإِمَامِ.
فضیلبنیسار گوید:
از امام صادق ع در مورد:
اللهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ
پرسیدم و ایشان در جواب فرمود:
«خداوند عزّوجلّ همینگونه است».
در مورد مَثَلَ نُورِهِ پرسیدم. فرمود: «مراد محمّد ص است».
گفتم: «کَمِشْکَاةٍ»؟ فرمود: «سینهی محمّد ص است».
گفتم: «فِیهَا مِصْبَاحٌ». فرمود: «در آن نور علم است؛ یعنی همان نبوّت».
گفتم: «الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ»؟
فرمود: «علم رسول خدا ص است که بهسوی علی ع جاری گشت».
گفتم: «کَأَنَّهَا». فرمود: «چرا کَأَنَّهَا میخوانی»؟
عرض کردم: «جانم فدایت پس چگونه بخوانم»؟
فرمود: «کَأَنَّهُ کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ».
عرض کردم: «یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونِةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ».
فرمود: «مراد، علیّبنابوطالب ع است که نه یهودی است و نه نصرانی».
گفتم: «یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ». فرمود: «نزدیک است که علم از دهان عالم آل محمّد ع خارج شود قبل از آنکه دربارهی آن زبان بگشاید».
گفتم: «نُّورٌ عَلَی نُورٍ» فرمود: «امامی درپی امام دیگر».
وَ هَذَا (النّور) مَثَلٌ ضَرَبَهُ اللَّهُ لِلْمُؤْمِنِ
نورِ این گوهر درخشان، تمامی ندارد!
امام باقر علیه السلام:
عَن طَلْحَهًَْبْنِزَیْدٍ عَنْ جَعْفَرِبْنِمُحَمَّدٍ ع عَنْ أَبِیهِ ع فِی هَذِهِ الآیَهًِْ
اللهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
قَالَ بَدَأَ بِنُورِ نَفْسِهِ تَعَالَی
مَثَلُ نُورِهِ مَثَلُ هُدَاهُ فِی قَلْبِ الْمُؤْمِنِ
قَوْلُهُ کَمِشْکاةٍ فِیها مِصْباحٌ
الْمِشْکَاةُ جَوْفُ الْمُؤْمِنِ وَ الْقِنْدِیلُ قَلْبُهُ
وَ الْمِصْبَاحُ النُّورُ الَّذِی جَعَلَهُ اللَّهُ فِیهِ
یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ قَالَ الشَّجَرَهًُْ الْمُؤْمِنُ زَیْتُونَهًٍْ
لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّهًٍْ
قَالَ عَلَی سَوَاءِ الْجَبَلِ لَا غَرْبِیَّهًٍْ أَیْ لَا شَرْقَ لَهَا وَ لَا شَرْقِیَّهًٍْ أَیْ لَا غَرْبَ لَهَا
إِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ طَلَعَتْ عَلَیْهَا وَ إِذَا غَرَبَتْ غَرَبَتْ عَلَیْهَا
یَکادُ زَیْتُها یَعْنِی یَکَادُ النُّورُ الَّذِی جَعَلَهُ اللَّهُ فِی قَلْبِهِ یُضِیءُ وَ إِنْ لَمْ یَتَکَلَّمْ
نُورٌ عَلی نُورٍ فَرِیضَهًٌْ عَلَی فَرِیضَهًٍْ وَ سُنَّهًٌْ عَلَی سُنَّهًٍْ
یَهْدِی اللهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ یَهْدِی اللَّهُ لِفَرَائِضِهِ وَ سُنَنِهِ مَنْ یَشَاءُ
وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ
وَ هَذَا مَثَلٌ ضَرَبَهُ اللَّهُ لِلْمُؤْمِنِ
ثُمَّ قَالَ
فَالْمُؤْمِنُ مَنْ یَتَقَلَّبُ فِی خَمْسَهًٍْ مِنَ النُّورِ
مَدْخَلُهُ نُورٌ وَ مَخْرَجُهُ نُورٌ وَ عِلْمُهُ نُورٌ وَ کَلَامُهُ نُورٌ وَ مَصِیرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ إِلَی الْجَنَّهًِْ نُورٌ
قُلْتُ لِجَعْفَرٍ ع جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا سَیِّدِی إِنَّهُمْ یَقُولُونَ مَثَلُ نُورِ الرَّبِّ
قَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ لَیْسَ لِلَّهِ بِمَثَلٍ مَا قَالَ اللَّهُ فَلا تَضْرِبُوا للهِ الْأَمْثالَ.
طلحهًْبنزید نقل میکند:
امام صادق، از پدرش ع روایت کرده که در تفسیر آیه:
اللهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فرموده است:
«خداوند متعال با نور خویش آغاز کرد،
مَثَلُ نُورِهِ: مَثَل هدایت خداوند در قلب انسان مؤمن است.
کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ؛ مشکاهًْ، درون انسان مؤمن است.
و قندیل، قلب انسان مؤمن است.
و مصباح، نوری است که خداوند در قلب مؤمن انداخته است».
دربارهی: یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ فرمود:
«درخت همان مؤمن است،
زَیْتُونِةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ این درخت بر کوهی هموار استوار گشته که نه شرق دارد و نه غرب
که اگر خورشید طلوع کند بر آن طلوع میکند و اگر غروب کند بر آن غروب میکند.
یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ؛
نزدیک است نوری که خداوند در قلب مؤمن قرار داده درخشش گیرد، اگر چه سخن نگفته باشد
نُّورٌ عَلَی نُورٍ؛ یعنی واجب در پس واجب و سنّت در پی سنتی دیگر.
یَهْدِی اللهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء
خداوند به واجبات و سنّتهای خود، هر کسی را که بخواهد هدایت میفرماید؛
و یَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ
و این مثلی است که خداوند آن را برای مؤمن زده است
و سپس فرمود:
«انسان مؤمن در پنج نور حرکت میکند:
ورودی آن نور و خروجی آن نور است،
علم او نور و کلام او نور و بازگشتش در روز قیامت به سوی بهشت نور است».
به امام صادق ع عرض کردم:
«ای سرورم! فدایت شوم، آنان میگویند: مانند نور خدا»؟
آن حضرت فرمود:
«سبحان الله! خداوند از این صفات منزه است!
برای خدا شبیه و نظیری نیست،
خداوند خود فرموده است: برای خدا مَثَل نزنید.
النُّورُ ضَوْءُ الْمُؤْمِنِ!
امام علی علیه السلام:
سَأَلُوهُ ع عَنْ أَقْسَامِ النُّورِ فِی الْقُرْآنِ
قَالَ
النُّورُ الْقُرْآنُ
وَ النُّورُ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ تَعَالَی
وَ النُّورُ النُّورِیَّهًُْ
وَ النُّورُ الْقَمَرُ
وَ النُّورُ ضَوْءُ الْمُؤْمِنِ
وَ هُوَ الْمُوَالَاهًُْ الَّتِی یَلْبَسُ بِهَا نُوراً یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ
وَ النُّورُ فِی مَوَاضِعَ مِنَ التَّوْرَاهًِْ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ حُجَّهًُْ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَی عِبَادِهِ وَ هُوَ الْمَعْصُوم.
قَالَ اللَّهُ تَعَالَی فِی سُورَهًِْ النُّورِ
اللهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فِیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ …
(فَ) الْمِشْکَاةُ رَسُولُ اللَّهِ ص
وَ الْمِصْبَاحُ الْوَصِیُّ وَ الْأَوْصِیَاءُ ع
وَ الزُّجَاجَةُ فَاطِمَهًُْ س
وَ الشَّجَرَةُ الْمُبَارَکَةُ رَسُولُ اللَّهِ ص
وَ الْکَوْکَبُ الدُّرِّیُّ الْقَائِمُ ع الْمُنْتَظَرُ الَّذِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا
ثُمَّ قَالَ تَعَالَی
یَکادُ زَیْتُها یُضِیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ أَیْ یَنْطِقْ بِهِ نَاطِقٌ
ثُمَّ قَالَ تَعَالَی نُورٌ عَلی نُورٍ یَهْدِی اللهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ
فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِیتاءِ الزَّکاةِ وَ هُمُ الْأَوْصِیَاءُ.
از امیرمؤمنان ع در مورد اقسام نور در قرآن سؤال کردند؛
امام ع فرمود:
«نور همان قرآن است
و نور نامی از نامهای خداوند متعال است
و نور روشنایی است
و نور ماه است
و نور روشنی [سیمای] مؤمن است
و آن [نتیجهی] پیرویکردن مؤمن است که بهوسیلهی آن در قیامت نور را بر تن میکند؛
و نور در مواردی از تورات و انجیل و قرآن حجّتِ الهی بر بندگان است
که همان انسان معصوم میباشد.
و خداوند در سورهی نور فرموده است:
اللهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فِیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ یَکادُ زَیْتُها یُضِیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی نُورٍ یَهْدِی اللهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ؛
پس مِشْکاةٍ رسول خدا ص
مِصْباحٌ؛ جانشین ایشان و دیگر امامان ع
الزُّجاجَةُ؛ فاطمه س
شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ رسول خدا ص
و کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ همان قائم ع است که انتظارش را میکِشند،
همو که زمین را پر از عدالت خواهد نمود.
سپس خداوند متعال فرمود:
یَکادُ زَیْتُها یُضِیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ؛ یعنی گویندهای به آن، سخن خواهد گفت.
آنگاه خداوند متعال فرمود:
نُورٌ عَلی نُورٍ یَهْدِی اللهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ؛
آنگاه خداوند عزّوجل فرموده:
[این چراغ پرفروغ] در خانههایی قرار دارد که خداوند اذن فرموده [دیوارههای] آن را بالا برند
[تا از دستبرد شیاطین در امان باشد]؛
و در آنها نام خدا برده شود، و صبح و شام در آنها تسبیح او گویند مردانی که هیچ تجارت و داد و ستدی آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و ادای زکات غافل نمیکند.
که این مردمان، جانشینانِ [برحقِّ] پیامبر ص هستند.
لَنُورُ الْإِمَامِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِیئَهًِْ بِالنَّهَارِ
به خدا قسم نور امام در دلهای مؤمنان درخشانتر از خورشید تابنده در روز است.
+ «معرفة الامام بالنورانیة»
امام باقر علیه السلام:
عَنْ أَبِیخَالِدٍ الْکَابُلِیِّ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَاجَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
فَآمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا
فَقَالَ یَا أَبَاخَالِدٍ
النُّورُ وَ اللَّهِ الْأَئِمَّهًُْ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ع إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ
وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ
وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ فِی السَّمَاوَاتِ وَ فِی الْأَرْضِ
وَ اللَّهِ یَا أَبَاخَالِدٍ
لَنُورُ الْإِمَامِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِیئَهًِْ بِالنَّهَارِ
وَ هُمْ وَ اللَّهِ یُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِینَ
وَ یَحْجُبُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نُورَهُمْ عَمَّنْ یَشَاءُ فَتُظْلِمُ قُلُوبُهُمْ
وَ اللَّهِ یَا أَبَاخَالِدٍ لَا یُحِبُّنَا عَبْدٌ وَ یَتَوَلَّانَا حَتَّی یُطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ
وَ لَا یُطَهِّرُ اللَّهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّی یُسَلِّمَ لَنَا وَ یَکُونَ سِلْماً لَنَا
فَإِذَا کَانَ سِلْماً لَنَا سَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ شَدِیدِ الْحِسَابِ وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ الْأَکْبَر.
ابوخالد کابلی میگوید:
از امام باقر علیه السلام از معنای این آیه سوال کردم:
به خدا و رسولش و نوری که فرستادهایم ایمان آورید.
ای ابا خالد!
به خدا قسم که نور ائمّه ع تا روز قیامت از آل محمّد ع هستند.
آنها به خدا قسم نور خدا هستند که فرستاده
و آنها به خدا قسم نور خدا در آسمانها و زمین هستند.
ابا خالد!
به خدا قسم نور امام در دلهای مؤمنان درخشانتر از خورشید تابنده در روز است؛
و سوگند به خدا که آنها دلهای مؤمنان را منوّر میکنند
و خدا نور ایشان را از هرکه بخواهد پنهان میکند، پس دلهایشان تاریک میشود.
ای ابا خالد!
به خدا سوگند که هیچ بندهای به ما محبّت نمیورزد و ما را دوست نمیدارد،
تا اینکه خدا دلش را پاک میکند
و خدا دل بندهای را پاک نمیکند، مگراینکه تسلیم ما باشد و با ما از در آشتی درآید.
پس زمانی که از در آشتی با ما درآمد، خدا او را از شدّت گرفتاریهای حساب در امان قرار میدهد و از وحشت بزرگ قیامت ایمن میگرداند.
وَ أَرْسَلْنَا السَّماءَ عَلَيْهِمْ مِدْراراً
[سورة الأنعام (۶): آية ۶]
أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ
مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ ما لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ
وَ أَرْسَلْنَا السَّماءَ عَلَيْهِمْ مِدْراراً
وَ جَعَلْنَا الْأَنْهارَ تَجْري مِنْ تَحْتِهِمْ
فَأَهْلَكْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ
وَ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرينَ (۶)
آيا نديدهاند كه پيش از آنان چه بسيار امّتها را هلاك كرديم؟
[امّتهايى كه] در زمين به آنان امكاناتى داديم كه براى شما آن امكانات را فراهم نكردهايم،
و [بارانهاى] آسمان را پى در پى بر آنان فرو فرستاديم،
و رودبارها از زير [شهرهاى] آنان روان ساختيم.
پس ايشان را به [سزاى] گناهانشان هلاك كرديم،
و پس از آنان نسلهاى ديگرى پديد آورديم.
يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً
[سورة هود (۱۱): الآيات ۵۰ الى ۶۰]
وَ يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ
يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً
وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِكُمْ
وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ (۵۲)
«و اى قوم من، از پروردگارتان آمرزش بخواهيد، سپس به درگاه او توبه كنيد
[تا] از آسمان بر شما بارش فراوان فرستد
و نيرويى بر نيروى شما بيفزايد،
و تبهكارانه روى بر مگردانيد.»
يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً
[سورة نوح (۷۱): الآيات ۱ الى ۱۴]
يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً (۱۱)
[تا] بر شما از آسمان بارانِ پى در پى فرستد.