دکتر محمد شعبانی راد

نورِ آمرزشِ گناهان! غفران الهی! بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ!

The light of forgiveness of sins!

«غفر» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«غفر الشیب بالخضاب: پیری و سفیدی موی سر و صورتش را با حناء پوشاند.»
«غَفِرَ الثَّوبُ: إذا ثارَ زِئبِرُه، لأنَّ الزِّئبِر يُغطَّى وجهَ الثَّوب.»، «زأبر – پرز لباس»
«أَصْلُ الْغَفْرِ: السَّتْرُ»
«مِغْفَر: كلاه‌خود كه سر را مى‏‌پوشاند.»
مشتقات واژه «غفر» 234 بار در قرآن تکرار شده است.
+ «صور»
+ «صبغ»
+ «وقف»

«hair dyeing»

نورِ آمرزشِ گناهان!
اگه میخواهی گناهانت آمرزیده بشه،
انگاری کارهات باید رنگ و بوی نورانی به خودش بگیره!
از کارهات باید بوی رضایت از تقدیرات استشمام بشه، نه بوی تاریکی حسد و تمنّا!
+ «خرر»

وقتی قلبت با نور، رنگ میشه، همه عیوبش پوشیده میشه و دیده نمیشه و استعمال نمیشه، به این میگن «غفر»!
بر عکس وقتی قلبت بوی حسادت میگیره «جمر»، در واقع بوی آتش جهنم از درونت استشمام میشه و این میشه عذابی که حسود با حسادتش بجای غفرانِ حاصل ازنور انتخاب میکنه.

+ مقاله «عقل و هوی!»
«وَ الِاسْتِغْفَارُ وَ ضِدَّهُ الِاغْتِرَارَ»

بهترین پاداش، غفران الهی!

اَللَّهُمَّ اِجْعَلْ جَائِزَتَهُ فِي مَوْقِفِي هَذَا غُفْرَانَكَ!

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
وَ اِجْعَلْ جَائِزَتَهُ فِي مَوْقِفِي هَذَا غُفْرَانَكَ وَ تُحْفَتَهُ فِي مَقَامِي هَذَا عِنْدَ إِمَامِي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ أَنْ تُقِيلَ عَثْرَتَهُ وَ تَقْبَلَ مَعْذِرَتَهُ وَ تَتَجَاوَزَ عَنْ خَطِيئَتِهِ وَ تَجْعَلَ اَلتَّقْوَى زَادَهُوَ مَا عِنْدَكَ خَيْراً لَهُ فِي مَعَادِهِ وَ تَحْشُرَهُ فِي زُمْرَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ تَغْفِرَ لَهُ وَ لِوَالِدَيْهِ فَإِنَّكَ خَيْرُ مَرْغُوبٍ إِلَيْهِ وَ أَكْرَمُ مَسْئُولٍ اِعْتَمَدَ اَلْعِبَادُ عَلَيْهِ
اَللَّهُمَّ وَ لِكُلِّ مُوفِدٍ جَائِزَةٌ وَ لِكُلِّ زَائِرٍ كَرَامَةٌ 
فَاجْعَلْ جَائِزَتَهُ فِي مَوْقِفِي هَذَا غُفْرَانَكَ وَ اَلْجَنَّةَ لَهُ وَ لِي وَ لِجَمِيعِ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ اَلْمُؤْمِنَاتِ.
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،
و جایزه او را در این جایى که ایستاده‌ام آمرزشت قرار بده.
و تحفه‌اش در این جایگاهم نزد امام (درود بر او) این باشد که از لغزشش چشم بپوشى،
و عذرش را بپذیرى، و از خطایش درگذرى،
و تقوا را توشه‌اش قرار دهى، و آنچه نزد توست در معادش براى او خیر گردانى،
و در گروه محمّد و خاندان محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) محشورش نمایى،
و او را و پدر و مادرش را بیامرزى،
تو بهترین کسى هستى که به سویت رغبت شده،
و بزرگترین درخواست شده‌اى هستى که بندگان بر تو اعتماد می‌نمایند،
خدایا براى هر پیکى جایزه‌اى است، و براى هر زیارت کننده‌اى کرامتى است،
پس جایزه او و همه مردان و زنان مؤمن را در این حال آمرزش و بهشت قرار ده.
+ مقاله «جایزه نورانی!»

[سورة البقرة (۲): آية ۱۷۵]
أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى‏ وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ (۱۷۵)
آنان همان كسانى هستند كه گمراهى را به [بهاى‏] هدايت، و عذاب را به [ازاى‏] آمرزش خريدند،
پس به راستى چه اندازه بايد بر آتش شكيبا باشند!

بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ!

[سورة سبإ (۳۴): الآيات ۱۵ الى ۱۹]
لَقَدْ كانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتانِ عَنْ يَمِينٍ وَ شِمالٍ
كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَ اشْكُرُوا لَهُ
بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ (۱۵)
قطعاً براى [مردم‏] سبا در محلّ سكونتشان نشانه [رحمتى‏] بود:
دو باغستان از راست و چپ [به آنان گفتيم:] از روزىِ پروردگارتان بخوريد و او را شكر كنيد.
شهرى است خوش و خدايى آمرزنده.

[سورة الأنفال (۸): الآيات ۳۱ الى ۳۴]
وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ (۳۳)
و[لى‏] تا تو در ميان آنان هستى، خدا بر آن نيست كه ايشان را عذاب كند،
و تا آنان طلب آمرزش مى‏‌كنند، خدا عذاب‏‌كننده ايشان نخواهد بود.

[سورة نوح (۷۱): الآيات ۱۵ الى ۲۸]
رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلاَّ تَباراً (۲۸)
پروردگارا، بر من و پدر و مادرم و هر مؤمنى كه در سرايم درآيد، و بر مردان و زنان باايمان ببخشاى،
و جز بر هلاكت ستمگران ميفزاى.»

[سورة البقرة (۲): آية ۵۸]
وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً
وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً
وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ (۵۸)
و [نيز به يادآريد] هنگامى را كه گفتيم:
«بدين شهر درآييد، و از هر كجاى آن خواستيد، فراوان بخوريد،
و سجده‌‏كنان از در [بزرگ‏] درآييد،
و بگوييد: [خداوندا،] گناهان ما را بريز. تا خطاهاى شما را ببخشاييم،
و [پاداش‏] نيكوكاران را خواهيم افزود.»

آمرزشِ گناهانِ ما با کیست؟!
برای آمرزش گناهانتان، لطفا از در، وارد خانه شوید!

أَبْوَاباً أَرْبَعَةً ؟!

چهار در (چهار باب) ؟!

«… ثُمَّ مَعْرِفَةُ الْأَبْوَابِ …»

«إِنَّ سَلْمَانَ بَابُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ»

+ مقاله «حاملانِ نور!»:
حدیث متمّم بن فیروز!
«هشت حرف!»

[سورة طه (۲۰): الآيات ۷۷ الى ۸۶]
وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‏ (۸۲)
و به يقين، من آمرزنده كسى هستم كه توبه كند و ايمان بياورد و كار شايسته نمايد و به راه راست راهسپر شود.»

امام صادق علیه السلام:
إِنَّکُمْ لَا تَکُونُونَ صَالِحِینَ حَتَّی تَعْرِفُوا
وَ لَا تَعْرِفُوا حَتَّی تُصَدِّقُوا
وَ لَا تُصَدِّقُوا حَتَّی تُسَلِّمُوا
أَبْوَاباً أَرْبَعَهًًْ
لَا یَصْلُحُ أَوَّلُهَا إِلَّا بِآخِرِهَا
ضَلَّ أَصْحَابُ الثَّلَاثَهًِْ وَ تَاهُوا تَیْهاً بَعِیداً
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَا یَقْبَلُ إِلَّا الْعَمَلَ الصَّالِحَ
وَ لَا یَقْبَلُ اللَّهُ إِلَّا الْوَفَاءَ بِالشُّرُوطِ وَ الْعُهُودِ
فَمَنْ وَفَی لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ بِشَرْطِهِ وَ اسْتَعْمَلَ مَا وَصَفَ فِی عَهْدِهِ نَالَ مَا عِنْدَهُ وَ اسْتَکْمَلَ مَا وَعَدَهُ
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَخْبَرَ الْعِبَادَ بِطُرُقِ الْهُدَی وَ شَرَعَ لَهُمْ فِیهَا الْمَنَارَ وَ أَخْبَرَهُمْ کَیْفَ یَسْلُکُونَ
فَقَالَ
وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدی
وَ قَالَ
إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ
فَمَنِ اتَّقَی اللَّهَ فِیمَا أَمَرَهُ لَقِیَ اللَّهَ مُؤْمِناً بِمَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله)
هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ فَاتَ قَوْمٌ وَ مَاتُوا قَبْلَ أَنْ یَهْتَدُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ آمَنُوا
وَ أَشْرَکُوا مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ
إِنَّهُ مَنْ أَتَی الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا اهْتَدَی
وَ مَنْ أَخَذَ فِی غَیْرِهَا سَلَکَ طَرِیقَ الرَّدَی.
شما تا معرفت نیابید صالح نمی‌شوید
و تا تصدیق نکنید معرفت نمی‌یابید
و تا چهار دری را که نخستینشان جز به آخرشان اصلاح نمی‌شود نگیرید تصدیق نمی‌یابید.
«همراهان سه» گمراه گشته و در بیراهه‌ی دوری افتادند،
خدای تبارک‌وتعالی جز عمل صالح را نمی‌پذیرد و خدا جز وفا به شروط و پیمان‌ها را نمی‌پذیرد،
و هرکه به‌شروط خدا وفا کند و آنچه را در پیمانش شرح داده به کمال رساند، به آنچه نزد اوست می‌رسد و وعده‌ی خدا را کامل دریافت می‌کند.
خدای عزّوجلّ راه‌های هدایت را به بندگانش خبر داده و در آن راه‌ها برایشان چراغ برافراشته و دستور داده که چگونه راه بپیمایند
و فرموده است:
وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدی
و فرموده:
إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ المُتَّقِینَ،
پس هرکه خدای عزّوجلّ را نسبت به آنچه امر فرموده پرهیزکار باشد، همان خدای عزّوجلّ را با ایمان به آنچه محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) آورده ملاقات می‌کند.
هیهات هیهات! که مردمی از دست رفتند و مردند پیش از آنکه هدایت شوند و گمان‌کردند که ایمان دارند، درصورتی‌که ندانسته مشرک شدند،
هرکس از در وارد خانه شود هدایت‌یافته
و هرکه راه دیگر پیش گیرد طریق هلاکت سپرده است.

حاملان نور، براى كسانى كه گرويده‌‏اند طلب آمرزش مى‌‏كنند!

+ مقاله «حاملانِ نور!»
[سورة غافر (۴۰): الآيات ۶ الى ۱۰]
الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ (۷)
كسانى كه عرش [خدا] را حمل مى‌‏كنند، و آنها كه پيرامون آنند، به سپاس پروردگارشان تسبيح مى‌‏گويند و به او ايمان دارند و براى كسانى كه گرويده‌‏اند طلب آمرزش مى‌‏كنند: «پروردگارا، رحمت و دانش تو بر هر چيز احاطه دارد؛ كسانى را كه توبه كرده و راه تو را دنبال كرده‏‌اند ببخش و آنها را از عذاب آتش نگاه دار.»

مثال زیبای «درب تودلی!»

«الرّتاج: الباب المغلق و عليه باب صغير»

درب تودلی | در تو در | بچه در | درب توامان | (wicket door)
عبارت های فوق همگی حاکی از این است که یک درب کوچک داخل یک درب بزرگ به منظور خاصی طراحی گشته است. درب کوچک اغلب جهت تردد افراد، حمل و نقل اشیا در ابعاد و اندازه های کوچک و محدود مورد استفاده قرار می گیرد و دربها و یا لنگه های بزرگ تر جهت تردد ماشین آلات و یا اشیا حجیم کاربرد دارد.

برای درک نور حقیقت، یک راه بیشتر وجود نداره!

امام باقر علیه السلام:
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ قَالَ:
قُلْتُ إِنَّا لَنَرَى اَلرَّجُلَ لَهُ عِبَادَةٌ وَ اِجْتِهَادٌ وَ خُشُوعٌ
وَ لاَ يَقُولُ بِالْحَقِّ فَهَلْ يَنْفَعُهُ ذَلِكَ شَيْئاً؟

فَقَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ
إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ اَلْبَيْتِ مَثَلُ أَهْلِ بَيْتٍ كَانُوا فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ
كَانَ لاَ يَجْتَهِدُ أَحَدٌ مِنْهُمْ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً إِلاَّ دَعَا فَأُجِيبَ

وَ إِنَّ رَجُلاً مِنْهُمُ اِجْتَهَدَ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ دَعَا فَلَمْ يُسْتَجَبْ لَهُ
فَأَتَى عِيسَى اِبْنَ مَرْيَمَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَشْكُوا إِلَيْهِ مَا هُوَ فِيهِ وَ يَسْأَلُهُ اَلدُّعَاءَ
قَالَ فَتَطَهَّرَ عِيسَى وَ صَلَّى ثُمَّ دَعَا اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ
فَأَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ يَا عِيسَى
إِنَّ عَبْدِي أَتَانِي مِنْ غَيْرِ اَلْبَابِ اَلَّذِي أُوتَى مِنْهُ
إِنَّهُ دَعَانِي وَ فِي قَلْبِهِ شَكٌّ مِنْكَ
فَلَوْ دَعَانِي حَتَّى يَنْقَطِعَ عُنُقُهُ وَ تَنْتَثِرَ أَنَامِلُهُ مَا اِسْتَجَبْتُ لَهُ
قَالَ فَالْتَفَتَ إِلَيْهِ عِيسَى عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ
تَدْعُو رَبَّكَ وَ أَنْتَ فِي شَكٍّ مِنْ نَبِيِّهِ
فَقَالَ يَا رُوحَ اَللَّهِ وَ كَلِمَتَهُ قَدْ كَانَ وَ اَللَّهِ مَا قُلْتَ فَادْعُ اَللَّهَ لِي أَنْ يَذْهَبَ بِهِ عَنِّي
قَالَ فَدَعَا لَهُ عِيسَى عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ
فَتَابَ اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ قَبِلَ مِنْهُ وَ صَارَ فِي حَدِّ أَهْلِ بَيْتِهِ.

محمد بن مسلم از يكى از دو امام باقر يا صادق عليهما السّلام حديث كند كه به وى عرضكردم:
ما مى‌بينيم مردى را كه داراى عبادت و كوشش و خشوع در دين است ولى معتقد بحق (يعنى امامت شما) نيست، آيا اين اعمال باو سودى بخشد؟
فرمود: اى ابا محمد جز اين نيست كه مثل (ما) اهل بيت و (و مردم)، مثل آن خاندانى هستند كه در بنى اسرائيل بودند، و هيچ يك از آنها نبود كه چهل شب كوشش كند (و رياضت كشد) جز اينكه (پس از چهل شب) دعا ميكرد و دعايش اجابت ميشد،
(ولى وقتى) يكى از آنها چهل شب كوشش كرد سپس دعا كرد، و دعايش باجابت نرسيد، پس نزد عيسى بن مريم عليه السّلام آمد و از حال خود باو شكايت كرد و از او خواست كه برايش دعا كند،
پس عيسى عليه السّلام تطهير كرده و نماز خواند سپس بدرگاه خداى عز و جل دعا كرد،
خداى عز و جل باو وحى كرد اى عيسى
اين بندۀ من نزد من آمد اما به غير از آن درى كه بايد بيايد،
او مرا خواند ولى در دلش نسبت به تو شك داشت،
پس (با اين حال) اگر (آنقدر) مرا بخواند كه گردنش ببرد و انگشتانش بريزد دعايش را اجابت نكنم،
پس حضرت عيسى عليه السّلام به آن مرد رو كرده فرمود:
تو پروردگارت را ميخوانى و نسبت به پيغمبرش شك دارى‌؟
عرضكرد: يا روح اللّٰه بخدا سوگند آنچه گفتى همان طور بود (و من در بارۀ تو شك داشتم) اكنون از خدا بخواه كه اين شك را از دل من ببرد،
(حضرت صادق عليه السّلام) فرمود: كه عيسى براى او دعا كرد و خدا توبۀ آن مرد را پذيرفت و قبول كرد و او به مانند خاندان خود گرديد.

غفران ذنوب، در گرو عمل به ولایت امام سجاد علیه السلام!

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
«وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَلْقَى اَللَّهَ وَ قَدْ مُحِّصَ عَنْهُ ذُنُوبُهُ فَلْيَتَوَلَّ عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ اَلسَّجَّادَ»
«و هر کس که دوست دارد خداوند را ملاقات کند در حالی که گناهان او محو شده باشد،
پس باید ولایت علی ابن الحسین سجاد علیه السلام را قبول کند.»

«وَ أَمَّا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ فَلِلنَّجَاةِ مِنَ السَّلَاطِينِ وَ مِنْ مَفْسَدَةِ الشَّيَاطِينِ»
«ثُمَّ دَفَعَهُ إِلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع فَفَكَّ خَاتَماً
فَوَجَدَ فِيهِ اصْمُتْ وَ الْزَمْ مَنْزِلَكَ‏ وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ‏ فَفَعَلَ
»
«مَا مَاتَ عَالِمٌ حَتَّى يُعْلِمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مَنْ يُوصِي»
«وَ الطَّاعَةُ لِوَاحِدٍ مِنَّا وَ الْمَوَدَّةُ لِلْجَمِيعِ»
«وَ رَدِّ الْأُمُورِ إِلَيْهِمْ وَ الرِّضَا بِمَا قَالُوا»
«إنه كان يتختم بخاتم أبيه الذي كان نقشه إن الله بالغ أمره»
«كَانَ نَقْشُ خَاتَمِ الْحُسَيْنِ ع إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ»

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی