The language of light is the language of science.
The language of light is the language of recognizing marks and signs.
Always remember the scientific content of the people who untie the knot of your daily problems.
outer world examples- inner world feeling
… And verses from the Holy Quran
#emotionallanguage #jealousy #DivineLight #DynamicHeart
#expiredHeart #EmergencyExit #EnchantingLight #advice
#ServantLeadership #GuidanceLight #science
«علم» یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة» است.
العلم، النّور الولایة!
«الْعِلْمُ نُورٌ يَقَعُ فِي قَلْبِ»:
«لَيْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ يَقَعُ فِي قَلْبِ مَنْ يُرِيدُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنْ يَهْدِيَهُ»
العُلْمَة: اثر بريدگى در لب بالاى دهان
[لب شکری! – لبش علامتداره!]
علم: علامت! داره بهت علامت میده! داره بهت علم میده!
«cleft lip»: «شکاف لب، لبشکری» : «الشفة المشقوقة»
«آموزگار نورانی! نور معلّم! وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ!»
«علم» + «ملل – ملّة ابراهیم»:
«طريق مُمَلٌ: قد سلك حتى صار معلما، راه هموار و لگد كوب شده.»
«ملل» + «عبد»: «تعبید الطریق، راهسازی»
+ «رقم – اصحاب رقیم!»
«سوع – زمان محدود – ضرب الاجل»
امام صادق عليه السلام:
لَيسَ العِلمُ بِالتَّعَلُّمِ،
إنَّما هُوَ نورٌ يَقَعُ في قَلبِ مَن يُريدُ اللّهُ تَبارَكَ و تَعالى أن يَهدِيَهُ،
فإن أرَدتَ العِلمَ فَاطلُب أوَّلاً في نَفسِكَ حَقيقَةَ العُبودِيَّةِ،
وَ اطلُبِ العِلمَ بِاستِعمالِهِ،
وَ استَفهِمِ اللّهَ يُفهِمْكَ.
دانش، به آموختن نيست،
بلكه نورى است كه در دل هر كس كه خداوند تبارك و تعالى بخواهد هدايتش كند، مىافتد.
بنا بر اين، اگر خواهان دانش هستى، نخست حقيقت عبوديت را در جان خودت جويا شو،
و دانش را از طريق به كار بستن آن بجوى،
و از خداوند فهم و دانايى بخواه تا تو را فهم و دانايى دهد.
زبان نور، زبان علم است.
زبان نور زبان شناخت علائم و نشانههاست.
همیشه مطالب علمی افرادی که گره از مشکلات روزمرۀ شما را باز میکنند، به یاد داشته باشید.
مثالهای دنیای خارج – احساس دنیای درونی
… و آیاتی از قرآن کریم
# زبان عاطفی # حسادت # نور الهی # قلب پویا # قلب منقضی شده
# خروج اضطراری # نور دلربا # مشاوره # رهبران بنده # نور راهنما # علم
السِّمَةُ - العَلامَةُ
بسم الله – سمة – سمات – اسم – علم – علامة
درک علائم قبض و بسط نور دنیای قلب، میشه بندگی! «اسم الله غیر الله». انگاری تنها راه پرستش خدا درک همین اسامی نورانی مخلوق خداست که وقتی مکانیسم نورانی قلب سلیم، فعال و پویا میشه، این علائم و این علوم و این نشانهها قابل درک و فهم میشوند! پس «بسم النّور» میشه «بسم الله».
عن الحسن بن عليّ بن فضّال:
به نقل از حسن بن على بن فضّال:
سَأَلتُ الرِّضا عَليَّ بنَ موسى عليه السلام عَن «بِسمِ اللَّهِ»،
از امام رضا عليه السلام در باره «بسم اللَّه» پرسيدم.
قالَ: مَعنى قَولِ القائِلِ: «بِسمِ اللَّهِ» أي أسِمُ عَلى نَفسي سِمَةً مِن سِماتِ اللَّهِ عز و جل و هِيَ العِبادَةُ.
فرمود: وقتى كسى مىگويد: «بسم اللَّه»، يعنى [مىگويد]: «سِمهاى از سِمات خداوند را بر خود مىنهم» و آن، سِمه بندگى است.
قالَ: فَقُلتُ لَهُ: مَا السِّمَةُ؟
گفتم: «سِمه» چيست؟
فَقالَ: العَلامَةُ.
فرمود: «نشانه».
تَعَلَّمُوا مِمَّنْ عَلِمَ فَعَمِلَ!
از كسى بياموزيد كه آموخت و به آن عمل كرد.
+ «ورکلایفها»
امام على عليه السّلام:
اِقْتِصَادٌ فِي سُنَّةٍ خَيْرٌ مِنِ اِجْتِهَادٍ فِي بِدْعَةٍ.
تَعَلَّمُوا مِمَّنْ عَلِمَ فَعَمِلَ.
ميانهروى در يك سنت و روش ديرين، نيكوتر از تلاش براى رسيدن به يك روش جديد است.
از كسى بياموزيد كه آموخت و به آن عمل كرد.
سَيَعْلَمُونَ خِلاَفَتَهُ بَعْدَكَ أَنَّهَا حَقٌّ!
يَعْرِفُونَ وَلاَيَتَهُ وَ خِلاَفَتَهُ!
داستان این اختلاف که بر سر یوزرنیم است، بلاتکلیف نخواهند ماند!
بزودی همه میفهمند که یوزرنیم و پسورد، بعد از رسول خدا ص چه کسی است!
+ حدیث یمنیها:
یمنیها همانجا در حضور رسول خدا ص، با قلب رقیقشان و ایمان راسخشان، یوزرنیم خود را شناختند، اما اهل حسادت زمانی متوجه میشوند که دیگه دیر شده!
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
فِي تَفْسِيرِ هَذِهِ اَلْآيَةِ قَالَ:
أَقْبَلَ صَخْرُ بْنُ حَرْبٍ حَتَّى جَلَسَ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ وَ قَالَ
يَا مُحَمَّدُ
هَذَا اَلْأَمْرُ بَعْدَكَ لَنَا أَمْ لِمَنْ
فَقَالَ يَا صَخْرُ
اَلْأَمْرُ مِنْ بَعْدِي لِمَنْ هُوَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى
فَأَنْزَلَ اَللَّهُ تَعَالَى:
عَمَّ يَتَسٰاءَلُونَ عَنِ اَلنَّبَإِ اَلْعَظِيمِ اَلَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ
مِنْهُمُ اَلْمُصَدِّقُ بِوَلاَيَتِهِ وَ خِلاَفَتِهِ
وَ مِنْهُمُ اَلْمُكَذِّبُ بِهِمَا
ثُمَّ قَالَ
كَلاّٰ وَ هُوَ رَدٌّ عَلَيْهِمْ
سَيَعْلَمُونَ خِلاَفَتَهُ بَعْدَكَ أَنَّهَا حَقٌّ
ثُمَّ كَلاّٰ سَيَعْلَمُونَ يَقُولُ يَعْرِفُونَ وَلاَيَتَهُ وَ خِلاَفَتَهُ إِذْ يُسْأَلُونَ عَنْهَا فِي قُبُورِهِمْ
فَلاَ يَبْقَى مَيِّتٌ فِي شَرْقٍ وَ لاَ فِي غَرْبٍ وَ لاَ بَحْرٍ وَ لاَ بَرٍّ
إِلاَّ وَ مُنْكَرٌ وَ نَكِيرٌ يَسْأَلاَنِهِ عَنْ وَلاَيَةِ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بَعْدَ اَلْمَوْتِ
يَقُولاَنِ لِلْمَيِّتِ
مَنْ رَبُّكَ وَ مَا دِينُكَ وَ مَنْ نَبِيُّكَ وَ مَنْ إِمَامُكَ.
صخر بن حرب به حضور رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله رسيد و در كنارش نشست و سؤال كرد؛ حكومت و خلافت بعد از تو به عهده كيست؟
نبى صلى اللَّه عليه و آله فرمود:
آن كس كه براى من به منزله هارون براى موسى عليه السّلام بود، او جانشين من است.
در همين حين آيه كريمه عَمَّ يَتَساءَلُونَ بر رسول اللَّه ص فرود آمد.
آن هنگام كه اهل مكّه از خلافت على عليه السّلام مىپرسيدند.
بعضى ولايت او را تصديق و بعضى ديگر تكذيب مىكردند.
كَلَّا سَيَعْلَمُونَ. ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ،
اين آيه شريفه انكار و اعتراض بر گفتار آنانى است كه ولايت على عليه السّلام را نمىپذيرند،
در آينده نزديك مىفهمند كه خلافت او بر حقّ بود.
چون در قبر از آنان سؤال مىشود:
من ربّك و ما دينك و من نبيّك و من امامك.
نكير و منكر دو فرشته مخصوص در قبر مىپرسند،
پروردگارت كيست؟ دينت چيست؟ نبىّات كيست و امام خود را معرّفى كن.
امام علی علیه السلام:
رَوَى الْأَصْبَغُ بْنُ نُبَاتَةَ:
أَنَّ عَلِيّاً ع قَالَ
وَ اللَّهِ أَنَا النَّبَأُ الْعَظِيمُ
الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ
حِينَ أَقِفُ بَيْنَ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ
وَ أَقُولُ هَذَا لِي وَ هَذَا لَك.
«وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ»
بزودی حقیقت داستان تکراری مکر اهل حسادت و تفرقه و اختلافی که ایجاد کردند
و تهمتی که زدند، همه و همه آشکار خواهد شد!
«سَيَعْلَمُونَ» + «سَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ – سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا»
[سورة الرعد (۱۳): الآيات ۴۱ الى ۴۳]
وَ قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ
فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعاً
يَعْلَمُ ما تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ
وَ سَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ (۴۲)
و به يقين، كسانى كه پيش از آنان بودند نيرنگ كردند،
ولى همه تدبيرها نزد خداست.
آنچه را كه هر كسى به دست مىآورد مىداند.
و به زودى كافران بدانند كه فرجام آن سراى از كيست.
[سورة الشعراء (۲۶): الآيات ۲۲۱ الى ۲۲۷]
إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيراً
وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا
وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ (۲۲۷)
مگر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده و خدا را بسيار به ياد آورده
و پس از آنكه مورد ستم قرار گرفتهاند يارى خواستهاند.
و كسانى كه ستم كردهاند به زودى خواهند دانست به كدام بازگشتگاه برخواهند گشت.
[سورة القمر (۵۴): الآيات ۲۲ الى ۳۱]
سَيَعْلَمُونَ غَداً مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ (۲۶)
به زودى فردا بدانند دروغگوى گستاخ كيست.
[سورة النبإ (۷۸): الآيات ۱ الى ۱۶]
كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ (۴) ثُمَّ كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ (۵)
نه چنان است، به زودى خواهند دانست.
باز هم نه چنان است، بزودى خواهند دانست.
[سورة النحل (16): الآيات 75 الى 77] :
« وَ ما أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ »
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً عَبْداً مَمْلُوكاً لا يَقْدِرُ عَلى شَيْءٍ وَ مَنْ رَزَقْناهُ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَ جَهْراً هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ (75)
خدا مَثَلى مىزند: بندهاى است زرخريد كه هيچ كارى از او برنمىآيد. آيا [او] با كسى كه به وى از جانب خود روزىِ نيكو دادهايم، و او از آن در نهان و آشكار انفاق مىكند يكسان است؟ سپاس خداى راست. [نه،] بلكه بيشترشان نمىدانند.
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلَيْنِ أَحَدُهُما أَبْكَمُ لا يَقْدِرُ عَلى شَيْءٍ وَ هُوَ كَلٌّ عَلى مَوْلاهُ أَيْنَما يُوَجِّهْهُ لا يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَ مَنْ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ هُوَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (76)
و خدا مثلى [ديگر] مىزند: دو مردند كه يكى از آنها لال است و هيچ كارى از او برنمىآيد و او سربار خداوندگارش مىباشد. هر جا كه او را مىفرستد خيرى به همراه نمىآورد. آيا او با كسى كه به عدالت فرمان مىدهد و خود بر راه راست است يكسان است؟
وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (77) و نهان آسمانها و زمين از آنِ خداست، و كار قيامت جز مانند يك چشم بر هم زدن يا نزديكتر [از آن] نيست، زيرا خدا بر هر چيزى تواناست.
[سوع-ضرب-مثل-لمح-بصر-لقی-جوب-وزن-اخر-قرب-رزق-لطف-امر-ولی-رجل-جبل-1000-نور]
[بکم-خسر-حسر-وزر-اصر-لعب-لهو-مری-دحض-کذب-ظلم-کفر-کبر-هوی-نار-1000-حسد]
« وَ ما أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ »
+ [سورة القمر (54): الآيات 43 الى 55] :
« وَ ما أَمْرُنا إِلَّا واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ »
+ «ملاکهن امرنا»
+ «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»
[سورة الفرقان (25): الآيات 11 الى 20] :
« بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ » + «وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ»
بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَ أَعْتَدْنا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيراً (11)
[نه!] بلكه [آنها] رستاخيز را دروغ خواندند، و براى هر كس كه رستاخيز را دروغ خوانَد آتشِ سوزان آماده كردهايم.
إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً (12)
چون [دوزخ] از فاصلهاى دور، آنان را ببيند، خشم و خروشى از آن مىشنوند.
وَ إِذا أُلْقُوا مِنْها مَكاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنالِكَ ثُبُوراً (13)
و چون آنان را در تنگنايى از آن به زنجير كشيده بيندازند، آنجاست كه مرگ [خود] را مىخواهند.
لا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُوراً واحِداً وَ ادْعُوا ثُبُوراً كَثِيراً (14)
«امروز يك بار هلاكِ [خود] را مخواهيد و بسيار هلاك [خود] را بخواهيد.»
قُلْ أَ ذلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كانَتْ لَهُمْ جَزاءً وَ مَصِيراً (15)
بگو: «آيا اين [عقوبت] بهتر است يا بهشت جاويدان كه به پرهيزگاران وعده داده شده است كه پاداش و سرانجام آنان است؟»
لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ خالِدِينَ كانَ عَلى رَبِّكَ وَعْداً مَسْؤُلاً (16)
جاودانه هر چه بخواهند در آنجا دارند. پروردگار تو مسؤول [تحقق] اين وعده است.
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادِي هؤُلاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ (17)
و روزى كه آنان را با آنچه به جاى خدا مىپرستند، محشور مىكند، پس مىفرمايد: «آيا شما اين بندگان مرا به بيراهه كشانديد يا خود گمراه شدند؟»
قالُوا سُبْحانَكَ ما كانَ يَنْبَغِي لَنا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِياءَ وَ لكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَ آباءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَ كانُوا قَوْماً بُوراً (18)
مىگويند: «منزّهى تو، ما را نسزد كه جز تو دوستى براى خود بگيريم، ولى تو آنان و پدرانشان را برخوردار كردى تا [آنجا كه] ياد [تو] را فراموش كردند و گروهى هلاكشده، بودند.»
فَقَدْ كَذَّبُوكُمْ بِما تَقُولُونَ فَما تَسْتَطِيعُونَ صَرْفاً وَ لا نَصْراً وَ مَنْ يَظْلِمْ مِنْكُمْ نُذِقْهُ عَذاباً كَبِيراً (19)
قطعاً [خدايانتان] در آنچه مىگفتيد، شما را تكذيب كردند؛ در نتيجه نه مىتوانيد [عذاب را از خود] دفع كنيد و نه [خود را] يارى نماييد و هر كس از شما شرك ورزد عذابى سهمگين به او مىچشانيم.
وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَ يَمْشُونَ فِي الْأَسْواقِ وَ جَعَلْنا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبِرُونَ وَ كانَ رَبُّكَ بَصِيراً (20)
و پيش از تو پيامبران [خود] را نفرستاديم جز اينكه آنان [نيز] غذا مىخوردند و در بازارها راه مىرفتند، و برخى از شما را براى برخى ديگر [وسيله] آزمايش قرار داديم. آيا شكيبايى مىكنيد؟ و پروردگار تو همواره بيناست.
[سوع-علم- صرط-بین-حکم-طوع-عبد-رجل-جبل-امر-ولی-عقل-1000-نور]
[کذب-جهل-مری-صدد-عدو-ظلم-کفر-کبر-هوی-ضلل-جحد-1000-حسد]
[سورة الشورى (42): الآيات 16 الى 20] :
« أَلا إِنَّ الَّذِينَ يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ »
وَ الَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ داحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ عَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ (16)
و كسانى كه درباره خدا پس از اجابت [دعوت] او به مجادله مىپردازند، حجّتشان پيش پروردگارشان باطل است، و خشمى [از خدا] برايشان است و براى آنان عذابى سخت خواهد بود.
اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِيزانَ وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ (17)
خدا همان كسى است كه كتاب و وسيله سنجش را به حق فرود آورد، و تو چه مىدانى شايد رستاخيز نزديك باشد.
يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِينَ يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ (18)
كسانى كه به آن ايمان ندارند شتابزده آن را مىخواهند، و كسانى كه ايمان آوردهاند، از آن هراسناكند و مىدانند كه آن حقّ است. بدان كه آنان كه در مورد قيامت ترديد مىورزند، قطعاً در گمراهى دور و درازىاند.
اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ (19)
خدا نسبت به بندگانش مهربان است: هر كه را بخواهد روزى مىدهد و اوست نيرومند غالب.
مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ (20)
كسى كه كِشت آخرت بخواهد، براى وى در كِشتهاش مىافزاييم، و كسى كه كِشت اين دنيا را بخواهد به او از آن مىدهيم و[لى] در آخرت او را نصيبى نيست.
[سوع-جوب-حجج-حقق-وزن-قرب-رزق-لطف-1000-نور]
[مری-دحض-کذب-ظلم-کفر-کبر-هوی-نار-1000-حسد]
[سورة الزخرف (43): الآيات61 الى65]:
«وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ»
وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ (61)
و همانا آن، نشانهاى براى [فهم] رستاخيز است، پس زنهار در آن ترديد مكن، و از من پيروى كنيد؛ اين است راه راست!
وَ لا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ (62)
و مبادا شيطان شما را از راه به در بَرد، زيرا او براى شما دشمنى آشكار است.
وَ لَمَّا جاءَ عِيسى بِالْبَيِّناتِ قالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَ لِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (63)
و چون عيسى دلايل آشكار آورد، گفت: «به راستى براى شما حكمت آوردم، و تا در باره بعضى از آنچه در آن اختلاف مىكرديد برايتان توضيح دهم. پس، از خدا بترسيد و فرمانم ببريد.»
إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ (64)
در حقيقت، خداست كه خود پروردگار من و پروردگار شماست. پس او را بپرستيد؛ اين است راه راست.
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ (65)
تا [آنكه] از ميانشان، احزاب دست به اختلاف زدند، پس واى بر كسانى كه ستم كردند از عذاب روزى دردناك!
[علم-سوع-صرط-بین-حکم-طوع-عبد-رجل-جبل-امر-ولی-عقل-1000-نور]
[جهل-مری-صدد-عدو-ظلم-کذب-کفر-کبر-هوی-ضلل-جحد-1000-حسد]
[سورة الأنعام (6): الآيات 31 الى 32] :
« حَتَّى إِذا جاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً »
قَدْ خَسِرَ الَّذينَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذا جاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قالُوا يا حَسْرَتَنا عَلى ما فَرَّطْنا فيها وَ هُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزارَهُمْ عَلى ظُهُورِهِمْ أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ (31)
كسانى كه لقاى الهى را دروغ انگاشتند قطعاً زيان ديدند. تا آنگاه كه قيامت بناگاه بر آنان دررسد، مىگويند: «اى دريغ بر ما، بر آنچه در باره آن كوتاهى كرديم.» و آنان بار سنگين گناهانشان را به دوش مىكشند. چه بد است بارى كه مىكشند.
وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (32)
و زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى نيست، و قطعاً سراى بازپسين براى كسانى كه پرهيزگارى مىكنند بهتر است. آيا نمىانديشيد؟
[سوع-لقی-جوب-حجج-حقق-وزن-اخر-وقی-عقل-قرب-رزق-لطف-امر-ولی-رجل-جبل-1000-نور]
[خسر-حسر-وزر-اصر-لعب-لهو-مری-دحض-کذب-ظلم-کفر-کبر-هوی-نار-1000-حسد]
وَ إِنَّمَا عَرَفُوا نُوحاً بِالْعِلْمِ الَّذِي عِنْدَهُمْ!
باید خودت قلبا اهل نور علم باشی،
و با این نور علمت، بفهمی که صاحب نورت کیه!
«انّ دین الله لا یعرف بالرجال بل بآیة الحق فاعرف الحق تعرف اهله!»
داستان تکراری حسادت اهل حسد (قابیل) به صاحبان نور (هابیل و هبة الله)،
بخاطر علوم اختصاصی آل محمد ع که در سینه داشتند!
امام باقر علیه السلام:
… ثُمَّ إِنَّ هِبَةَ اللَّهِ لَمَّا دَفَنَ آدَمَ
أَتَاهُ قَابِيلُ فَقَالَ لَهُ
يَا هِبَةَ اللَّهِ
إِنِّي قَدْ رَأَيْتُ آدَمَ أَبِي قَدْ خَصَّكَ مِنَ الْعِلْمِ بِمَا لَمْ أُخَصَّ بِهِ
وَ هُوَ الْعِلْمُ الَّذِي دَعَا بِهِ أَخُوكَ هَابِيلُ فَتُقُبِّلَ قُرْبَانُهُ
وَ إِنَّمَا قَتَلْتُهُ لِكَيْلَا يَكُونَ لَهُ عَقِبٌ فَيَفْتَخِرُونَ عَلَى عَقِبِي
فَيَقُولُونَ نَحْنُ أَبْنَاءُ الَّذِي تُقُبِّلَ قُرْبَانُهُ وَ أَنْتُمْ أَبْنَاءُ الَّذِي لَمْ يُتَقَبَّلْ قُرْبَانُهُ
وَ إِنَّكَ إِنْ أَظْهَرْتَ مِنَ الْعِلْمِ الَّذِي اخْتَصَّكَ بِهِ أَبُوكَ شَيْئاً قَتَلْتُكَ كَمَا قَتَلْتُ أَخَاكَ هَابِيلَ
فَلَبِثَ هِبَةُ اللَّهِ وَ الْعَقِبُ مِنْهُ مُسْتَخْفِينَ بِمَا عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَ الْإِيمَانِ وَ الِاسْمِ الْأَكْبَرِ وَ مِيرَاثِ الْعِلْمِ وَ آثَارِ عِلْمِ النُّبُوَّةِ حَتَّى بُعِثَ نُوحٌ ع وَ ظَهَرَتْ وَصِيَّةُ هِبَةِ اللَّهِ حِينَ نَظَرُوا فِي وَصِيَّةِ آدَمَ
فَوَجَدُوا نُوحاً قَدْ بَشَّرَ بِهِ أَبُوهُمْ آدَمُ ع
فَآمَنُوا بِهِ وَ اتَّبَعُوهُ وَ صَدَّقُوهُ
وَ قَدْ كَانَ آدَمُ أَوْصَى هِبَةَ اللَّهِ أَنْ يَتَعَاهَدَ هَذِهِ الْوَصِيَّةَ عِنْدَ رَأْسِ كُلِّ سَنَةٍ فَيَكُونَ يَوْمَ عِيدٍ لَهُمْ فَيَتَعَاهَدُونَ بَعْثَ نُوحٍ فِي زَمَانِهِ الَّذِي بُعِثَ فِيهِ
وَ كَذَلِكَ جَرَى فِي وَصِيَّةِ كُلِّ نَبِيٍّ حَتَّى بَعَثَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مُحَمَّداً ص
وَ إِنَّمَا عَرَفُوا نُوحاً بِالْعِلْمِ الَّذِي عِنْدَهُمْ
وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلَى آخِرِ الْآيَةِ
وَ كَانَ مَا بَيْنَ آدَمَ وَ نُوحٍ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ مُسْتَخْفِينَ وَ مُسْتَعْلِنِينَ وَ لِذَلِكَ خَفِيَ ذِكْرُهُمْ فِي الْقُرْآنِ فَلَمْ يُسَمَّوْا كَمَا سُمِّيَ مَنِ اسْتَعْلَنَ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى- وَ رُسُلًا قَدْ قَصَصْناهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَ رُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ يَعْنِي مَنْ لَمْ يُسَمِّهِمْ مِنَ الْمُسْتَخْفِينَ كَمَا سَمَّى الْمُسْتَعْلِنِينَ مِنَ الْأَنْبِيَاء.