The jealous person tries to cover up the truth.
He must stop doing this.
وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ!
و مسلماً گروهى از ايشان حقيقت را نهفته مىدارند، و خودشان [هم] مىدانند.
«وَ هُمْ يَعْلَمُونَ» + «بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ»
«به چيزى كه [ديگران] به آن پى نبردند، پى بردم.»
در واقع سامری گفت:
متوجه موضوع مهمی شدم که هیچکسِ دیگری متوجه آن نشد!
لذا او سعی نمود با خلق گوساله، این نور حقیقت را پنهان و تخریب نماید! در واقع نقش سامری، تخریب و مخدوش کردن تابلوهای راهنمایی منصوب به دست موسی ع و هارون ع است!
+ «دجّال»
اهل حسادت: «الَّذِينَ يَكْتُمُونَ الْحَقَّ مِنْ فَضْلِ عَلِيٍّ وَ عِتْرَتِهِ»
اهل نور و صاحبان نور: «الَّذِينَ يُظْهِرُونَ أمْرَهُ وَ يَنْشُرُونَ فَضْلَهُ»
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم:
لَا يُعَذِّبُ اللهُ هذَا الخَلْقَ إِلَّا بِذُنُوبِ الْعُلَمَاءِ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ الْحَقَّ مِنْ فَضْلِ عَلِيٍّ وَ عِتْرَتِهِ،
أَلَا وَ إِنَّهُ لَمْ يَمْشِ فَوْقَ الْأَرْضِ بَعْدَ النَّبِيِّينَ وَالْمُرْسَلِينَ أَفْضَلُ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ وَ مُحِبِّيهِ
الَّذِينَ يُظْهِرُونَ أمْرَهُ وَ يَنْشُرُونَ فَضْلَهُ،
أُولئِكَ تَغْشَاهُمُ الرَّحْمَةُ وَتَسْتَغْفِرُ لَهُمُ الْمَلَائِكَةُ،
وَ الْوَيْلُ كُلُّ الْوَيْلِ لِمَنْ يَكْتُمُ فَضَائِلَهُ وَ يَكْتُمُ أَمْرَهُ، فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ.
خداوند خلق را عذاب نمیکند مگر به خاطر گناهان علمایی که حق را پوشانده
و فضائل امیرالمؤمنین و خاندانش را کتمان میکنند،
بدانید همانا بعد از انبیاء و فرستادگان الهی برتر از شیعیان علی (علیه السلام)
و دوستداران او بر روی این زمین راه نمیروند،
همانا آنان که امر ولایت او را اظهار نموده و فضایلش را منتشر میسازند،
همواره رحمت الهی آنان را در بر میگیرد و ملائکه از برایشان طلب آمرزش میکنند،
و واى بر آن کسانی که فضایل او را پوشانده و امر ولایتش را کتمان میکنند،
چگونه بر آتش صبر خواهند نمود.
کتمان امر الله، داستان تکراری جرم بزرگ تهمت به صاحبان نور!
در حدیث ولایت، امام باقر ع در مورد حسن بصری میفرماید:
«أَمَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ مَا هِيَ وَ لَكِنَّهُ كَتَمَهَا مُتَعَمِّداً»
اشتباه مرگبار تکراری اهل حسادت اینه که عمدا روی نور را میپوشانند!
تخریب و مخدوش کردن تابلوهای ترافیکی و شهری «امارة» و اموال عمومی جرم است!
حسود با چه جرأتی این تابلوهای راهنماییکننده را تخریب میکند؟!
فما اصبرهم علی النّار؟!
[سورة البقرة (۲): آية ۱۴۶]
الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ
وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (۱۴۶)
كسانى كه به ايشان كتاب [آسمانى] دادهايم،
همان گونه كه پسران خود را مىشناسند، او [=محمد] را مىشناسند؛
و مسلماً گروهى از ايشان حقيقت را نهفته مىدارند، و خودشان [هم] مىدانند.
علی علیه السلام:
«… فَلَمَّا جَحَدُوا مَا عَرَفُوا ابْتَلَاهُمُ اللَّهُ بِذَلِكَ الذَّمِّ فَسَلَبَهُمْ رُوحَ الْإِيمَانِ …»
[سورة طه (۲۰): الآيات ۸۷ الى ۹۶]
قالَ فَما خَطْبُكَ يا سامِرِيُّ (۹۵)
[موسى] گفت:
«اى سامرى، منظور تو چه بود؟»
قالَ بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُها وَ كَذلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي (۹۶)
گفت: «به چيزى كه [ديگران] به آن پى نبردند، پى بردم، و به قدرِ مُشتى از ردِّ پاى فرستاده [خدا، جبرئيل] برداشتم و آن را در پيكر [گوساله] انداختم، و نفس من برايم چنين فريبكارى كرد.»
اگه چشمت به نور حقیقت بیفته، اما کتمانش کنی و سکوت کنی و هیچی نگی،
میدونی آخرش چی میشه؟!
«رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به اَنَس فرمودند:
«اشْهَدْ بِهَذَا لِعَلِيٍّ يَا أَنَسُ»، اما او تعلّل ورزید.»
این کلیپهای ویدئویی، خیلی زیبا و قشنگ این داستان رو نشون میدن!
تا آخرش نگاه کن ببین چه اتفاقی رخ میده!
خدا بهش یک دقیقه مهلت داد که لب باز کنه و حقیقتی رو که دیده، بازگو کنه!
اما مهلتش تمام میشه و از نور به ظلمت ابدی داخل می شود!
«وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ
يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ
أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ»
و[لى] كسانى كه كفر ورزيدهاند، سرورانشان [همان عصيانگران] طاغوتند،
كه آنان را از روشنايى به سوى تاريكيها به در مىبرند.
آنان اهل آتشند كه خود، در آن جاودانند.»
حالا واکنش کسی که حقیقت رو تایید میکنه و راستشو میگه!
«کتم» (در معنا و مفهوم مذمومش) یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«ناقةٌ كَتومٌ: لا ترغُو إذا رُكِبت ، قُوّةً و صَبرا»
«الكتمان: هو الإخفاء في الضمير حتّى لا يظهر منه شيء.»
«الكَتَمُ: نباتٌ يخلطُ بالوسْمَة للخضَابِ الأسْوَدِ»
«الكتمان: هو السكوت عن المعنى»
«سِرّ كاتِمٌ: رازى پنهان»
کتمانِ نور!
حسود، تلاش میکنه تا حقیقت رو کتمان و تحریف کنه!
+ مقاله «خیانتِ پنهان»
+ مقاله «روزِ رسوایی اسرار نهان!»
اگه قلب نقّاد داشته باشی، میفهمی شایعهای که اهل حسد پخشش میکنن، دروغی بیش نیست!
+ «إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ»
این عکس چقدر با مفهوم و زیباست!
[سورة البقرة (۲): آية ۳۳]
قالَ يا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ (۳۳)
فرمود: «اى آدم، ايشان را از اسامى آنان خبر ده.» و چون [آدم] ايشان را از اسماءشان خبر داد، فرمود: «آيا به شما نگفتم كه من نهفته آسمانها و زمين را مىدانم؛ و آنچه را آشكار مىكنيد، و آنچه را پنهان مىداشتيد مىدانم؟»
[سورة البقرة (۲): آية ۴۲]
وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۴۲)
و حق را به باطل درنياميزيد، و حقيقت را – با آنكه خود مىدانيد – كتمان نكنيد.
+ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به اَنَس فرمودند: «اشْهَدْ بِهَذَا لِعَلِيٍّ يَا أَنَسُ»، اما او تعلّل ورزید.
[سورة البقرة (۲): الآيات ۷۲ الى ۷۳]
وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فِيها وَ اللَّهُ مُخْرِجٌ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ (۷۲)
و چون شخصى را كشتيد، و در باره او با يكديگر به ستيزه برخاستيد، و حال آنكه خدا، آنچه را كتمان مىكرديد، آشكار گردانيد.
[سورة البقرة (۲): آية ۱۴۰]
أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطَ كانُوا هُوداً أَوْ نَصارى قُلْ أَ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (۱۴۰)
يا مىگوييد: «ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط [دوازدهگانه] يهودى يا نصرانى بودهاند؟» بگو: «آيا شما بهتر مىدانيد يا خدا؟» و كيست ستمكارتر از آن كس كه شهادتى از خدا را در نزد خويش پوشيده دارد؟ و خدا از آنچه مىكنيد غافل نيست.
[سورة البقرة (۲): آية ۱۴۶]
الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (۱۴۶)
كسانى كه به ايشان كتاب [آسمانى] دادهايم، همان گونه كه پسران خود را مىشناسند، او [=محمد] را مىشناسند؛ و مسلماً گروهى از ايشان حقيقت را نهفته مىدارند، و خودشان [هم] مىدانند.
[سورة البقرة (۲): آية ۱۵۹]
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ (۱۵۹)
كسانى كه نشانههاى روشن، و رهنمودى را كه فرو فرستادهايم، بعد از آنكه آن را براى مردم در كتاب توضيح دادهايم، نهفته مىدارند، آنان را خدا لعنت مىكند، و لعنتكنندگان لعنتشان مىكنند.
[سورة البقرة (۲): آية ۱۷۴]
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتابِ وَ يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُولئِكَ ما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (۱۷۴)
كسانى كه آنچه را خداوند از كتاب نازل كرده، پنهان مىدارند و بدان بهاى ناچيزى به دست مىآورند، آنان جز آتش در شكمهاى خويش فرو نبرند. و خدا روز قيامت با ايشان سخن نخواهد گفت، و پاكشان نخواهد كرد، و عذابى دردناك خواهند داشت.
[سورة البقرة (۲): آية ۲۲۸]
وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ وَ لا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذلِكَ إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (۲۲۸)
و زنانِ طلاق داده شده، بايد مدّتِ سه پاكى انتظار كشند، و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان دارند، براى آنان روا نيست كه آنچه را خداوند در رَحِم آنان آفريده، پوشيده دارند؛ و شوهرانشان اگر سرِ آشتى دارند، به بازآوردن آنان در اين [مدّت] سزاوارترند. و مانند همان [وظايفى] كه بر عهده زنان است ، به طور شايسته، به نفع آنان [بر عهده مردان] است، و مردان بر آنان درجه برترى دارند، و خداوند توانا و حكيم است.
[سورة البقرة (۲): آية ۲۸۳]
وَ إِنْ كُنْتُمْ عَلى سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا كاتِباً فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ (۲۸۳)
و اگر در سفر بوديد و نويسندهاى نيافتيد وثيقهاى بگيريد؛ و اگر برخى از شما برخى ديگر را امين دانست، پس آن كس كه امين شمرده شده، بايد سپرده وى را بازپس دهد؛ و بايد از خداوند كه پروردگار اوست، پروا كند. و شهادت را كتمان مكنيد، و هر كه آن را كتمان كند قلبش گناهكار است، و خداوند به آنچه انجام مىدهيد داناست.
[سورة آلعمران (۳): الآيات ۷۰ الى ۷۱]
يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۷۱)
اى اهل كتاب، چرا حق را به باطل درمىآميزيد و حقيقت را كتمان مىكنيد، با اينكه خود مىدانيد؟
[سورة آلعمران (۳): الآيات ۱۶۶ الى ۱۶۷]
وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ نافَقُوا وَ قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لاتَّبَعْناكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمانِ يَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يَكْتُمُونَ (۱۶۷)
همچنين كسانى را كه دو رويى نمودند [نيز] معلوم بدارد. و به ايشان گفته شد: «بياييد در راه خدا بجنگيد يا دفاع كنيد.» گفتند: «اگر جنگيدن مىدانستيم مسلماً از شما پيروى مىكرديم.» آن روز، آنان به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان. به زبانِ خويش چيزى مىگفتند كه در دلهايشان نبود، و خدا به آنچه مىنهفتند داناتر است.
[سورة آلعمران (۳): آية ۱۸۷]
وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَبِئْسَ ما يَشْتَرُونَ (۱۸۷)
و [ياد كن] هنگامى را كه خداوند از كسانى كه به آنان كتاب داده شده، پيمان گرفت كه حتماً بايد آن را [به وضوح] براى مردم بيان نماييد و كتمانش مكنيد. پس، آن [عهد] را پشتِ سرِ خود انداختند و در برابر آن، بهايى ناچيز به دست آوردند، و چه بد معاملهاى كردند.
نامهی امام سجّاد علیه السلام به محمدبنمسلم زُهری:
ای مرد! متوجّه باش وقتی فردا در مقابل پروردگار خود میایستی و از تو سؤال میکند که چگونه نعمتهایش را پاس داشتهای و دستورهایش را بر خود چطور انجامدادهای چه پاسخ خواهیداد؛ بدان هرگز خداوند بهانهات را نمیپذیرد و از تو تقصیر و کوتاهی را قبول نخواهد کرد. هرگز! هرگز! چنین نیست از دانشمندان در کتاب خود پیمانگرفته و فرموده است: که حتماً آن را برای مردم آشکار سازید و کتمان نکنید «لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَهُ». بدان کوچکترین چیزی که پنهان کردهای و سبکترین گناهی را که به دوش گرفتهای همین است که انس و الفت با ستمگران گرفتهای (زُهری از طرفداران بنیامیّه بود که هشامبنعبدالملک او را معلّم فرزندان خود قرارداده بود) و راه ستمگری و طغیان را بر او ساده و آسان نمودهای با نزدیکشدن به آنها و درخواست ایشان پذیرفتن.
امام علی علیه السلام:
مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَی أَهْلِ الْجَهْلِ أَنْ یَتَعَلَّمُوا حَتَّی أَخَذَ عَلَی أَهْلِ الْعِلْمِ أَنْ یُعَلِّمُوا.
خدا از نادانان نخواست تا علم بیاموزند مگر پس از آنکه از دانشمندان خواست تا علم خود را به دیگران بیاموزند. + «أنّ اللّه عزّ و جلّ لا يفرض مجهولا».
امام رضا علیه السلام:
إِنَ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِکَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ یَنَابِیعَ الْحِکْمَهًِْ وَ أَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً
فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ الْجَوَابَ وَ لَا یَحِیرُ فِیهِ عَنِ الصَّوَابِ
وَ هُوَ مَعْصُومٌ مُؤَیَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ الْخَطَایَا وَ الزَّلَلَ وَ الْعِثَارَ
فَخَصَّهُ اللَّهُ بِذَلِکَ لِیَکُونَ حُجَّتَهُ عَلَی عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَی خَلْقِهِ
وَ ذلِکَ فَضْلُ اللهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ
فَهَلْ یَقْدِرُونَ عَلَی مِثْلِ هَذَا فَیَخْتَارُوهُ أَوْ یَکُونُ مُخْتَارُهُمْ بِهَذِهِ الصِّفَهًِْ فَیُقَدِّمُوهُ
تَعَدَّوْا وَ بَیْتِ اللَّهِ الْحَقَّ وَ نَبَذُوا کِتَابَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لَا یَعْلَمُونَ
وَ فِی کِتَابِ اللَّهِ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ
فَذَمَّهُمُ اللَّهُ وَ مَقَّتَهُمْ أَنْفُسَهُم فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ.
بیتردید هر بندهای که خداوند وی را برای امور بندگانش انتخاب فرماید به جهت این امر مهم سینهاش را وسعت بخشد و به او شرح صدر عطا کند و چشمهی حکمت را بر دلش روان ساخته و دانش را به او الهام فرماید.
دیگر پس از آن در پاسخ هیچ پرسشی در نماند و در راه صوابی حیران نماند،
پس او همواره معصوم، مؤیّد، موفّق، مسدّد است از هر خطا و لغزشی در امان است
و این خصوصیّت را خداوند به او ارزانی داشته تا وی حجّت بر خلق و گواه بر بندگانش باشد،
این فضل خداست که به هرکس بخواهد [و شایسته بداند] میبخشد
و خداوند صاحب فضل عظیم است!
پس آیا بشر بر چنین چیزی قادر است تا او را انتخاب کرده یا برگزیند؟
و آیا فرد منتخب ایشان چنین اوصافی را دارد تا او را مقدّم بدارند؟
به بیتاللَّه سوگند که با حق دشمنی نمودند و کتاب خدا را به پشت انداختند گویا نمیدانند و در کتاب خدا هدایت و شفا است آن را به کناری انداختند و از هوی و هوس تبعیّت نمودند و خدا ایشان را سرزنش کرد و دشمن داشت و بدبخت کرد.
امام باقر علیه السلام:
أما أَحْبَارُهُمْ وَ رُهْبَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ أَطَاعُوا وَ أَخَذُوا بِقَوْلِهِمْ وَ اتَّبَعُوا مَا أَمَرُوهُمْ بِهِ وَ دَانُوا بِمَا دَعَوْهُمْ إِلَیْهِ فَاتَّخَذُوهُمْ أَرْبَاباً بِطَاعَتِهِمْ لَهُمْ وَ تَرْکِهِمْ أَمْرَ اللَّهِ وَ کُتُبَهُ وَ رُسُلَهُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ مَا أَمَرَهُمْ بِهِ الْأَحْبَارُ وَ الرُّهْبَانُ اتَّبَعُوهُمْ وَ أَطَاعُوهُمْ وَ عَصَوُا اللَّهَ.
امّا احبار و رهبان آنها، اطاعت ایشان را نموده و فرمانشان را پذیرفتند و پیرو دستورات آنها شدند و آنچه ایشان میگفتند بهعنوان دین میپذیرفتند با این پیروی آنها را ارباب خویش گرفتند و دستور خدا را در کتابها و پیامبرانش را پشتسر گذاشتند هرچه احبار و رهبان میگفتند قبول میکردند و عصیان خدا را از پیش میگرفتند.
الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَ يَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَ يَكْتُمُونَ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً (۳۷)
همان كسانى كه بخل مىورزند، و مردم را به بخل وامىدارند، و آنچه را خداوند از فضل خويش بدانها ارزانى داشته پوشيده مىدارند. و براى كافران عذابى خواركننده آماده كردهايم.
[سورة النساء (۴): الآيات ۴۱ الى ۴۲]
يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ عَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ وَ لا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثاً (۴۲)
آن روز، كسانى كه كفر ورزيدهاند، و از پيامبر [خدا] نافرمانى كردهاند، آرزو مىكنند كه اى كاش با خاك يكسان مىشدند. و از خدا هيچ سخنى را پوشيده نمىتوانند داشت.
[سورة المائدة (۵): الآيات ۶۱ الى ۶۳]
وَ إِذا جاؤُكُمْ قالُوا آمَنَّا وَ قَدْ دَخَلُوا بِالْكُفْرِ وَ هُمْ قَدْ خَرَجُوا بِهِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما كانُوا يَكْتُمُونَ (۶۱)
و چون نزد شما مىآيند، مىگويند: «ايمان آورديم.» در حالى كه با كفر وارد شده و قطعاً با همان [كفر] بيرون رفتهاند. و خدا به آنچه پنهان مىداشتند داناتر است.
[سورة المائدة (۵): الآيات ۹۸ الى ۹۹]
ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما تَكْتُمُونَ (۹۹)
بر پيامبر [خدا، وظيفهاى] جز ابلاغ [رسالت] نيست، و خداوند آنچه را آشكار و آنچه را پوشيده مىداريد مىداند.
[سورة المائدة (۵): آية ۱۰۶]
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شَهادَةُ بَيْنِكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنانِ ذَوا عَدْلٍ مِنْكُمْ أَوْ آخَرانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَأَصابَتْكُمْ مُصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُما مِنْ بَعْدِ الصَّلاةِ فَيُقْسِمانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لا نَشْتَرِي بِهِ ثَمَناً وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى وَ لا نَكْتُمُ شَهادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذاً لَمِنَ الْآثِمِينَ (۱۰۶)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، هنگامى كه يكى از شما را [نشانههاى] مرگ دررسيد، بايد از ميان خود دو عادل را در موقع وصيّت، به شهادت ميان خود فرا خوانيد؛ يا اگر در سفر بوديد و مصيبت مرگ، شما را فرا رسيد [و شاهد مسلمان نبود] دو تن از غير [همكيشان] خود را [به شهادت بطلبيد]. و اگر [در صداقت آنان] شكّ كرديد، پس از نماز، آن دو را نگاه مىداريد؛ پس به خدا سوگند ياد مىكنند كه ما اين [حقّ] را به هيچ قيمتى نمىفروشيم هر چند [پاى] خويشاوند [در كار] باشد، و شهادت الهى را كتمان نمىكنيم، كه [اگر كتمان حقّ كنيم] در اين صورت از گناهكاران خواهيم بود.
[سورة الأنبياء (۲۱): الآيات ۱۰۴ الى ۱۱۲]
إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَ يَعْلَمُ ما تَكْتُمُونَ (۱۱۰)
[آرى،] او سخن آشكار را مىداند و آنچه را پوشيده مىداريد مىداند.
[سورة النور (۲۴): الآيات ۲۶ الى ۲۹]
لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ مَسْكُونَةٍ فيها مَتاعٌ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما تَكْتُمُونَ (29)
بر شما گناهى نيست كه به خانههاى غيرمسكونى – كه در آنها براى شما استفادهاى است – داخل شويد، و خدا آنچه را آشكار و آنچه را پنهان مىداريد مىداند.
[سورة غافر (۴۰): الآيات ۲۶ الى ۳۰]
وَ قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إيمانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلاً أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَ قَدْ جاءَكُمْ بِالْبَيِّناتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَ إِنْ يَكُ كاذِباً فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَ إِنْ يَكُ صادِقاً يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ (28)
و مردى مؤمن از خاندان فرعون كه ايمان خود را نهان مىداشت، گفت: «آيا مردى را مىكشيد كه مىگويد: پروردگار من خداست؟ و مسلّماً براى شما از جانب پروردگارتان دلايل آشكارى آورده، و اگر دروغگو باشد دروغش به زيان اوست، و اگر راستگو باشد برخى از آنچه به شما وعده مىدهد به شما خواهد رسيد، چرا كه خدا كسى را كه افراطكار دروغزن باشد هدايت نمىكند.