The Heavenly Tower!
«برج» در معنای ممدوح یکی از هزار واژه مترداف «نور»،
و در معنای مذموم یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«تَبَرَّجَتِ المرأة: أظهرت وجهها، أَظْهَرَتْ زِينَتَها و مَحَاسِنَها لِلْأَجَانِب،
زن زينت خود را براى نامحرم آشكار كرد.
زنانی كه خودنمائى به زينت ميكنند.»
«مُتَبَرِّجاتٍ بِزينَةٍ»
«بَرَجَ الشيءُ: آن چيز آشكار و برآمده شد.»
«البَرَج: آنچه كه نمايان و هويدا باشد.»
«تَبَارِيجُ النباتِ: شكوفههاى درخت» + «نور»
صاحبان نور، برج نورانی آسمان قلب اهل نور خود هستند!
«وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ»
«تَبارَكَ الَّذي جَعَلَ فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ جَعَلَ فيها سِراجاً وَ قَمَراً مُنيراً»
«وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرينَ»
قلبی که با علوم ربانی، نورانی میشه، قشنگیهاش آشکار میشه!
+ «نور وادارت میکنه که نورانی بشی! سیمای نورانی!»
حالا صاحبان این قلوب و سیمای نورانی در زمین، برای اهل آسمان میدرخشند!
به این میگن: آسمانخراش نورانی!
«بهشتِ سر به فلک کشیده!» همینه!
«وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ» یعنی همین!
«البُرْج: قلعه، دژ، كاخ، قصر، ساختمان بلند و آشکار»
بهشتِ سر به فلک کشیده! آسمانخراشِ نورانی!
السَّلَامُ عَلَى … بُرْجِ الْبُرُوجِ!
السَّلَامُ عَلَى النُّورِ السَّاطِعِ،
وَ الْبَرْقِ اللَّامِعِ،
وَ الْعَالِمِ الْبَارِعِ،
سَلِيلِ النُّبُوَّةِ،
وَ فَطِيمِ الْوَصِيَّةِ،
خِدْنِ التَّأْوِيلِ،
وَ الزِّنَادِ الْأَقْدَحِ،
وَ الْفِنَاءِ الْأَفْيَحِ،
وَ الْمَتْجَرِ الْأَرْبَحِ،
بُرْجِ الْبُرُوجِ،
ذِي الثَّفِنَاتِ،
رَاهِبِ الْعَرَبِ،
السَّجَّادِ زَيْنِ الْعَابِدِينَ الْبَكَّاءِ،
عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلَامُ.
مفهوم زیبای «آشکار» از هزار واژه مترادف «نور الولایة» استنباط می شود.
«بَرَجَ الشيءُ: آن چيز آشكار و برآمده شد.»
برج نام زیبای صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست.
برج میلاد نماد شهر تهران و حتی نماد کشور ایران، برج ایفل نماد کشور فرانسه و …
برج صاحبان نور، نماد اندیشه آل محمد ع است که مثل روز آشکار و درخشنده است و عمل به اندیشه و علوم ربانی آنها برای همه، تولید نور آرامش مینماید.
صاحبان نور، مامور به آشکار نمودن «تبرّجت المراة» اندیشه و علومی هستند که از نور آل محمد ع اقتباس شده است و خودشان اولین عامل به این اندیشه اند «و محمد یسال عن ولایة علی»، و اهل نور یقین با عمل به این اندیشه والا در واقع همان عمل به نور ولایت را در دل شرایط آیات عرضه شده انجام میدهند و از ثمرات این اعمال صالح بهرهمند میشوند.
پس اهل نور یقین نیز در هر زمان مامور به عمل به اندیشه آل محمد ع هستند که از صاحبان نور خود آموختهاند «دلو – سلسله مراتب نورانی!» و لذا ترویج عملی اندیشۀ آل محمد ع وظیفۀ صاحبان نور و اهل نور یقین آنهاست.
«عرض – مانکن با عرضه!»
تولید عمل صالح، یعنی مقابله به مثل ننمودن و جواب بَدی دیگرانو با خوبی دادن،
و راضی به تقدیرات تلخ و شیرین خدای مهربان بودن،
همان آشکار نمودن اندیشۀ آل محمد ع است.
كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ
همۀ تقدیرات تلخ و شیرین از جانب خداست!
اندیشه اهل حسادت که سرمست از رودخانه ثرثار خویشاند و در برجهای استوار و بهشت شدّاد خود، سرگرم تمتعات دنیایی- در مهلتی که به آنان داده شده- هستند، این است که تقدیرات تلخ را از چشم خدای خود نمیبینند و دیگران را مسبب این حوادث و شرایط ناگوار میدانند
«وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ»
و این اندیشه باطل به آنها جرات و اجازه میدهد که برای احقاق حق خود،
با دیگران درگیر شوند و ایجاد ناآرامی بنمایند.
اهل حسادت بدانند همۀ تقدیرات تلخ و شیرین،
حکمت خدای مهربان برای اصلاح و تربیت قلب حسود ماست.
پس تلخ و شیرین «كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» است!
آخر اين قوم حسود را چه شده است كه نمىخواهند این سخن درست را دريابند؟!
+ «مترف خوشگذران!»
[سورة النساء (۴): آية ۷۸]
أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ
وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ
وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ
قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ
فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثاً (۷۸)
هر كجا باشيد، شما را مرگ درمىيابد؛ هر چند در بُرجهاى استوار باشيد.
و اگر [پيشامد] خوبى به آنان برسد، مىگويند: «اين از جانب خداست»؛
و چون صدمهاى به ايشان برسد، مىگويند: «اين از طرف توست.»
بگو: «همه از جانب خداست.»
[آخر] اين قوم را چه شده است كه نمىخواهند سخنى را [درست] دريابند؟
تفسیر علیّبنابراهیم رحمة الله علیه:
قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللهِ یَعْنِی الْحَسَنَاتِ وَ السَّیِّئَاتِ.
مراد از کلام خداوند متعال:
قُلْ کُلًّ مِّنْ عندِ اللهِ
تمام نیکیها و بدیهاست.
امام عسکری علیه السلام:
قَالَ الْإِمَامُ (علیه السلام) … وَ هَؤُلَاءِ کَانُوا إِذَا أَنْتَجَتْ خُیُولُهُمُ الْإِنَاثَ، وَ نِسَاؤُهُمُ الذُّکُورَ،
وَ حَمَلَتْ نَخِیلُهُمْ وَ زَکَتْ زُرُوعُهُمْ، وَ رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ، وَ کَثُرَتِ الْأَلْبَانُ فِی ضُرُوعِ جُذُوعِهِمْ قَالُوا:
یُوشِکُ أَنْ یَکُونَ هَذَا بِبَرَکَهًِْ بَیْعَتِنَا لِعَلِیٍّ (علیه السلام)
إِنَّهُ مَبْخُوتٌ مُدَالٌ {فَبِذَلِکَ} یَنْبَغِی أَنْ نُعْطِیَهُ ظَاهِرَ الطَّاعَهًِْ لِنَعِیشَ فِی دَوْلَتِهِ.
وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَیْهِمْ قامُوا أَیْ {وَ إِذَا} أَنْتَجَتْ خُیُولُهُمُ الذُّکُورَ، وَ نِسَاؤُهُمُ الْإِنَاثَ،
وَ لَمْ یَرْبَحُوا فِی تِجَارَتِهِمْ وَ لَا حَمَلَتْ نَخِیلُهُمْ، وَ لَا زَکَتْ زُرُوعُهُمْ، وَقَفُوا وَ قَالُوا:
هَذَا بِشُؤْمِ هَذِهِ الْبَیْعَهًِْ الَّتِی بَایَعْنَاهَا عَلِیّاً (علیه السلام)
وَ التَّصْدِیقِ الَّذِی صَدَّقْنَا مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله).
وَ هُوَ نَظِیرُ مَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ:
یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله)
إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِکَ.
قَالَ اللَّهُ تَعَالَی:
قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللهِ بِحُکْمِهِ النَّافِذِ وَ قَضَائِهِ
لَیْسَ ذَلِکَ لِشُؤْمِی وَ لَا لِیُمْنِی.
امام (علیه السلام) فرمود:
«آنان وقتی که اسبهایشان ماده به دنیا میآوردند و زنانشان پسر به دنیا میآوردند و باغهای نخلشان خوب بار میداد و کشت و زرعشان پربار بود و تجارتشان سوددار بود و شیر در پستان احشامشان زیاد بود میگفتند:
انگار که این از برکت بیعت ما با علی (علیه السلام) است درحالیکه او خود ثروتمند است، به خاطر همین باید یک پولی به او بدهیم، تا بتوانیم بر اطاعت او ظاهرسازی کنیم تا بتوانیم در حکومت او زندگی کنیم
[از سر مجبوری و کراهت بودند]
تا آنکه کار برعکس شد و چون خاموش شود، از رفتن بازایستند.
یعنی [وقتی آنچه میخواستند نشد] و … اسبان آنها پسر زاییدند و زنانشان دختر زاییدند و در تجارتشان سود نبردند و نخلهایشان بار نداد و کشت و زرعشان پربار نبود،
ایستادند و [به شکایت] گفتند،
این [بلاها] به خاطر شومی این بیعتی است که با علی (علیه السلام) کردیم و به خاطر شومی آن است که محمّد (صلی الله علیه و آله) را در نبوّتش تصدیق کردیم،
این برخورد اینان مانند آن موردی است که که خداوند فرمود:
«ای پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اگر به آنها (منافقان) نیکی [و پیروزی] برسد،
میگویند: «این، از ناحیهی خداست».
و اگر به آنها بدی [و شکستی] برسد، میگویند: «این، از ناحیهی توست».
و خداوند در جواب آنان فرمود:
بگو: «همه از ناحیهی خداست».
یعنی [ای پیامبر (صلی الله علیه و آله) به آنان بگو]
همهی این امور [مصائب یا فراخیها] به خاطر حکمت حتمی و مقدّر خداوند است
و قضایی است که حتمیشده و هیچ ربطی به شومی من یا یمن و پربرکتبودن من ندارد».
امام صادق علیه السلام:
مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشَاءِ فَقَدْ کَذَبَ عَلَی اللَّهِ
وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْخَیْرَ وَ الشَّرَّ بِغَیْرِ مَشِیَّتِهِ فَقَدْ أَخْرَجَ اللَّهَ مِنْ سُلْطَانِهِ
وَ مَنْ زَعَمَ أَنَ الْمَعَاصِیَ عُمِلَتْ بِغَیْرِ قُوَّهًِْ اللَّهِ فَقَدْ کَذَبَ عَلَی اللَّهِ
وَ مَنْ کَذَبَ عَلَی اللَّهِ أَدْخَلَهُ اللَّهُ النَّارَ.
هر آن کس که گمان برد، خداوند به بدی و پلیدی فرمان میدهد،
قطعاً بر خداوند دروغ بسته است،
و هر آن کس که گمان برد خیر و شر بدون خواست خداست،
خداوند را از [دایرهی] قدرتش خارج میسازد.
و هر آن کس که گمان برد که گناهان بدون قدرت الهی صورت میپذیرند،
بر خداوند دروغ بسته است
و کسی که بر خداوند دروغ بندد، خداوند او را به جهنّم داخل میکند.
حسود، برج نورانی آسمانی رو در زمین میبینه
اما میگه من چشمبندی و افسون شدهام!
[سورة الحجر (۱۵): الآيات ۶ الى ۱۸]
وَ قالُوا يا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ (۶)
و گفتند: «اى كسى كه قرآن بر او نازل شده است، به يقين تو ديوانهاى.
لَوْ ما تَأْتِينا بِالْمَلائِكَةِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (۷)
اگر راست مىگويى چرا فرشتهها را پيش ما نمىآورى؟»
ما نُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ ما كانُوا إِذاً مُنْظَرِينَ (۸)
فرشتگان را جز به حق فرو نمىفرستيم، و در آن هنگام، ديگر مهلت نيابند.
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ (۹)
بىترديد، ما اين قرآن را به تدريج نازل كردهايم، و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود.
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ (۱۰)
و به يقين، پيش از تو [نيز] در گروههاى پيشينيان [پيامبرانى] فرستاديم.
وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (۱۱)
و هيچ پيامبرى برايشان نيامد جز آنكه او را به مسخره مىگرفتند.
كَذلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ (۱۲)
بدين گونه آن [استهزا] را در دل بزهكاران راه مىدهيم،
لا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ قَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ (۱۳)
[كه] به او ايمان نمىآورند، و راه [و رسم] پيشينيان پيوسته چنين بوده است.
وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً مِنَ السَّماءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ (۱۴)
و اگر درى از آسمان بر آنان مىگشوديم كه همواره از آن بالا مىرفتند،
لَقالُوا إِنَّما سُكِّرَتْ أَبْصارُنا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ (۱۵)
قطعاً مىگفتند: «در حقيقت، ما چشمبندى شدهايم، بلكه ما مردمى هستيم كه افسون شدهايم.»
وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ (۱۶)
و به يقين، ما در آسمان برجهايى قرار داديم و آن را براى تماشاگران آراستيم.
وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجِيمٍ (۱۷)
و آن را از هر شيطان راندهشدهاى حفظ كرديم.
إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِينٌ (۱۸)
مگر آن كس كه دزديده گوش فرا دهد كه شهابى روشن او را دنبال مىكند.
اخم و لبخند این برج نورانی، مثل شب و روز میماند!
+ «احراز هویّت نور در ملکوت قلب!»
چهرۀ آشنای یک معلّم در دو دونیا!
یا وجیها فی الدنیا و الآخرة!
[سورة الفرقان (۲۵): الآيات ۶۱ الى ۷۰]
تَبارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ جَعَلَ فِيها سِراجاً وَ قَمَراً مُنِيراً (۶۱)
[فرخنده و] بزرگوار است آن كسى كه در آسمان برجهايى نهاد،
و در آن، چراغ و ماهى نوربخش قرار داد.
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ يَذَّكَّرَ أَوْ أَرادَ شُكُوراً (۶۲)
و اوست كسى كه براى هر كس كه بخواهد عبرت گيرد يا بخواهد سپاسگزارى نمايد،
شب و روز را جانشين يكديگر گردانيد.
وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً (۶۳)
و بندگان خداى رحمان كسانىاند كه روى زمين به نرمى گام برمىدارند؛
و چون نادانان ايشان را طرف خطاب قرار دهند به ملايمت پاسخ مىدهند.
وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِياماً (۶۴)
و آنانند كه در حال سجده يا ايستاده، شب را به روز مىآورند.
وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها كانَ غَراماً (۶۵)
و كسانىاند كه مىگويند: «پروردگارا، عذاب جهنم را از ما بازگردان كه عذابش سخت و دايمى است.
إِنَّها ساءَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً (۶۶)
و در حقيقت، آن بد قرارگاه و جايگاهى است.
وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً (۶۷)
و كسانىاند كه چون انفاق كنند، نه ولخرجى مىكنند و نه تنگ مىگيرند،
و ميان اين دو [روش] حد وسط را برمىگزينند.
وَ الَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ
وَ لا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ لا يَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً (۶۸)
و كسانىاند كه با خدا معبودى ديگر نمىخوانند
و كسى را كه خدا [خونش را] حرام كرده است جز به حق نمىكُشند، و زنا نمىكنند،
و هر كس اينها را انجام دهد سزايش را دريافت خواهد كرد.
يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً (۶۹)
براى او در روز قيامت عذاب دو چندان مىشود و پيوسته در آن خوار مىماند.
إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً (۷۰)
مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند. پس خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل مىكند، و خدا همواره آمرزنده مهربان است.
بروج، نام زیبای صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشۀ آنها برای اهل نورشان میباشد!
مطالعه کامل آیات این سوره از طریق لینک زیر انجام شود.
[سورة البروج (۸۵): الآيات ۱ الى ۲۲]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ (۱)
سوگند به آسمانِ آكنده ز برج،
وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزينَةٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ (60)
وَ قَرْنَ في بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتينَ الزَّكاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً (33)