دکتر محمد شعبانی راد

جنجال مرگ و زندگی! نور حیات طیّبة! أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً!

The controversy of life and death!
The heart’s attempt to solve its problems without the guardian angel’s light support means trying to destroy itself. The first step in overcoming life’s obstacles is to communicate with the light of the guardian angel. We need to understand the assigned mission and then follow and act nicely to succeed. Let’s learn the language of the guardian angel. “guardian angel’s luminous language”
outer world examples- inner world feeling
… And verses from the Holy Quran
#emotionallanguage #jealousy #LifeandDeath

«حیی» یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«المُحَاياة: الغذاء للصبي بما به‏ حَياته‏ … لأنَ‏ حَياتَه‏ به.»
«المحاياة: غذاء الولد لأنه‏ يحيا به.»
«المُحَاياة: تَحِيَّة القوم بعضهم بعضا.»
«حايَا الصبيَّ: كودك را غذا داد.»
«feeding» با قاشق غذا دهان کودک گذاشتن»
«این واژه از غذای کودک گرفته شده. عرب به غذای کودک میگه مُحایاة»

جنجال مرگ و زندگی!
تلاش قلب برای حل مشکلات خود بدون حمایت نور فرشته نگهبان،
به معنای تلاش برای نابودی خود است.
اولین قدم برای عبور از موانع زندگی ، برقراری ارتباط با نور فرشته نگهبان است.
درک مأموریت محوله و سپس پیروی و عملکرد خوب ،
همۀ آن چیزی است که برای موفقیت لازم داریم.
بیایید زبان فرشته نگهبان را بیاموزیم.
«زبان نورانی فرشته نگهبان»

مثالهای دنیای خارج – احساس دنیای درونی
… و آیاتی از قرآن کریم
# زبان احساسی # حسادت # زندگی و مرگ

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم:
إِنَّ اللَّهَ لَيُغَذِّي عَبْدَهُ الْمُؤْمِنَ بِالْبَلَاءِ كَمَا تُغَذِّي الْوَالِدَةُ وَلَدَهَا بِاللَّبَنِ.
خداوند، بنده مؤمن خود را با بلا (گرفتارى)، تغذيه مى‌‏كند، همچنان كه مادر، فرزند خود را با شير.

[سورة العنكبوت (29): الآيات 61 الى 69]:
« وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ »

وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ (61)
و اگر از ايشان بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده و خورشيد و ماه را [چنين‏] رام كرده است؟» حتماً خواهند گفت: «الله»؛ پس چگونه [از حقّ‏] بازگردانيده مى‌‏شوند؟
اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ (62)
خدا بر هر كس از بندگانش كه بخواهد روزى را گشاده مى‌‏گرداند و [يا] بر او تنگ مى‌‏سازد، زيرا خدا به هر چيزى داناست.
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِها لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ (63)
و اگر از آنان بپرسى: «چه كسى از آسمان، آبى فروفرستاده و زمين را پس از مرگش به وسيله آن زنده گردانيده است؟» حتماً خواهند گفت: «الله.» بگو: «ستايش از آنِ خداست با اين همه، بيشترشان نمى‌‏انديشند.
وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ (64)
اين زندگى دنيا جز سرگرمى و بازيچه نيست، و زندگى حقيقى همانا [در] سراى آخرت است؛ اى كاش مى‌‏دانستند.
فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُونَ (65)
و هنگامى كه بر كشتى سوار مى‌‏شوند، خدا را پاكدلانه مى‌‏خوانند، و[لى‏] چون به سوى خشكى رساند و نجاتشان داد، بناگاه شرك مى‏‌ورزند.
لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ وَ لِيَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ (66)
بگذار تا به آنچه بِديشان داده‌‏ايم انكار آورند و بگذار تا برخوردار شوند، زودا كه بدانند.
أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنا حَرَماً آمِناً وَ يُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَ فَبِالْباطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَةِ اللَّهِ يَكْفُرُونَ (67)
آيا نديده‏‌اند كه ما [براى آنان‏] حرمى امن قرار داديم و حال آنكه مردم از حوالىِ آنان ربوده مى‌‏شوند؟ آيا به باطل ايمان مى‌‏آورند و به نعمت خدا كفر مى‌‏ورزند؟
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْكافِرِينَ (68)
و كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد يا چون حقّ به سوى او آيد آن را تكذيب كند؟ آيا جاى كافران [در] جهنّم نيست؟
وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ (69)
و كسانى كه در راه ما كوشيده‏‌اند، به يقين راههاى خود را بر آنان مى‌‏نماييم و در حقيقت، خدا با نيكوكاران است.

[سورة الليل (92): الآيات 1 الى 21] :
« إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى … إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى‏ »
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏
به نام خداوند رحمتگر مهربان‏
وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى‏ (1)
سوگند به شب چون پرده افكند،
وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى (2)
سوگند به روز چون جلوه‌‏گرى آغازد،
وَ ما خَلَقَ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى‏ (3)
و [سوگند به‏] آنكه نر و ماده را آفريد،
إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى (4)
كه همانا تلاش شما پراكنده است.
فَأَمَّا مَنْ أَعْطى‏ وَ اتَّقى‏ (5)
امّا آنكه [حقّ خدا را] داد و پروا داشت،
وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى‏ (6)
و [پاداش‏] نيكوتر را تصديق كرد،
فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى‏ (7)
بزودى راهِ آسانى پيش پاى او خواهيم گذاشت.
وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى‏ (8)
و امّا آنكه بخل ورزيد و خود را بى‌‏نياز ديد،
وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى‏ (9)
و [پاداش‏] نيكوتر را به دروغ گرفت،
فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى‏ (10)
بزودى راهِ دشوارى به او خواهيم نمود.
وَ ما يُغْنِي عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّى (11)
و چون هلاك شد، [ديگر] مالِ او به كارش نمى‌‏آيد.
إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى‏ (12)
همانا هدايت بر ماست.
وَ إِنَّ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولى‏ (13)
و در حقيقت، دنيا و آخرت از آنِ ماست.
فَأَنْذَرْتُكُمْ ناراً تَلَظَّى (14)
پس شما را به آتشى كه زبانه مى‌‏كشد هشدار دادم.
لا يَصْلاها إِلاَّ الْأَشْقَى (15)
جز نگون‏بخت‌‏تر[ين مردم‏] در آن درنيايد:
الَّذِي كَذَّبَ وَ تَوَلَّى (16)
همان كه تكذيب كرد و رُخ برتافت.
وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى (17)
و پاك‌‏رفتارتر[ين مردم‏] از آن دور داشته خواهد شد:
الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّى (18)
همان كه مالِ خود را مى‏‌دهد [براى آنكه‏] پاك شود،
وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى‏ (19)
و هيچ كس را به قصد پاداش‏‌يافتن نعمت نمى‏‌بخشد،
إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى‏ (20)
جز خواستنِ رضاى پروردگارش كه بسى برتر است [منظورى ندارد].
وَ لَسَوْفَ يَرْضى‏ (21)
و قطعاً بزودى خشنود خواهد شد.

يَا أَحْمَدُ!
إِنَّ أَهْلَ الْخَيْرِ وَ أَهْلَ الْآخِرَةِ … قَدْ صَارَتِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةُ عِنْدَهُمْ وَاحِدَةً
يَمُوتُ النَّاسُ مَرَّةً وَ يَمُوتُ أَحَدُهُمْ فِي كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ مَرَّةً
مِنْ مُجَاهَدَةِ أَنْفُسِهِمْ وَ مُخَالَفَةِ هَوَاهُمْ وَ الشَّيْطَانُ الَّذِي يَجْرِي فِي عُرُوقِهِمْ
.
همانا اهل نيكى و آخرت … دنيا و آخرت در نزدشان يكى شده،
مردم يك بار مى‏‌ميرند و يكى از آنان روزى هفتاد مرتبه ميميرد
از جنگيدن با نفسها و مخالفت كردن با هوايشان و شيطانى كه در رگهاى آنان در حركت است.

 در این کلیپ زیبا، چه میبینیم؟
وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً!

در این کلیپ زیبا، چه میبینیم؟
وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً
میبینیم تلاش عزیزان کوچولوی خودمونو که با قلب بزرگ پرنورشون دارن تلاش میکنن تا با گفتن ورکلایفهاشون، قلب رو به موت تاریک ما، که مثلا از آنها بزرگتر هستیم، را زنده کنند. به این میگن احیای قلب! به این میگن «سی پی آر»! به این میگن تلاش برای رسیدن به حیات طیّبۀ جاویدان! به این میگن جنجال مرگ و زندگی! به این میگن عبادت! به این میگن نماز! به این میگن روزه! به این میگن حجّ! به این میگن هزار واژۀ مترادف نور الولایة! که عزیزانمون با دل پاکشون، صادقانه ورکلایفهای خودشونو بیان میکنن تا ما با گوش دل بشنویم و ان شاء الله از خواب غفلت بیدار شویم. کافی است بجای تمنای عروسک آنها، تمنای خودمونو جایگزین کنیم تا مسئله های غامض و لاینحل زندگی برامون حل بشه. دست این عزیزان کوچک که پرچم بزرگ اندیشه آل محمد ع را گرفته اند و برافراشته اند را میبوسیم و به دور قلب پاکشان طواف میکنیم تا ان شاء الله خدای مهربان توبه و بازگشت ما از مسیر رسیدن به تمناها را قبول کند و بر ما، کوهی از گناهان انباشه شده قبلی را پاک نماید.

مَنْ قَتَلَ نَفْساً فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً 
وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً

[سورة المائدة (۵): آية ۳۲]
مِنْ أَجْلِ ذلِكَ كَتَبْنا عَلى‏ بَنِي إِسْرائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً 
وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً 
وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُنا بِالْبَيِّناتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ (۳۲)
از اين روى بر فرزندان اسرائيل مقرر داشتيم كه هر كس كسى را -جز به قصاص قتل، يا [به كيفر] فسادى در زمين- بكشد، چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد. و هر كس كسى را زنده بدارد، چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است. و قطعاً پيامبران ما دلايل آشكار براى آنان آوردند، [با اين همه‏] پس از آن بسيارى از ايشان در زمين زياده‏‌روى مى‌‏كنند.

[سورة الأنعام (6): الآيات 122 الى 123] :
« أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً »

أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (122)
آيا كسى كه مرده‏[دل‏] بود و زنده‏‌اش گردانيديم و براى او نورى پديد آورديم تا در پرتو آن، در ميان مردم راه برود، چون كسى است كه گويى گرفتار در تاريكيهاست و از آن بيرون‏‌آمدنى نيست؟ اين گونه براى كافران آنچه انجام مى‌‏دادند زينت داده شده است.
وَ كَذلِكَ جَعَلْنا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكابِرَ مُجْرِمِيها لِيَمْكُرُوا فِيها وَ ما يَمْكُرُونَ إِلاَّ بِأَنْفُسِهِمْ وَ ما يَشْعُرُونَ (123)
و بدين گونه، در هر شهرى گناهكاران بزرگش را مى‌‏گماريم تا در آن به نيرنگ پردازند، و[لى‏] آنان جز به خودشان نيرنگ نمى‌‏زنند و درك نمى‏‌كنند.

[سورة آل‏‌عمران (3): الآيات 48 الى 49] :
« وَ أُحْيِ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِ اللَّهِ »

وَ يُعَلِّمُهُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ (48)
و به او كتاب و حكمت و تورات و انجيل مى‌‏آموزد.
وَ رَسُولاً إِلى‏ بَنِي إِسْرائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (49)
و [او را به عنوان‏] پيامبرى به سوى بنى اسرائيل [مى‌‏فرستد، كه او به آنان مى‌‏گويد:] «در حقيقت، من از جانب پروردگارتان برايتان معجزه‏‌اى آورده‏‌ام: من از گِل براى شما [چيزى‏] به شكل پرنده مى‌‏سازم، آنگاه در آن مى‌‏دمم، پس به اذن خدا پرنده‏‌اى مى‌‏شود؛ و به اذن خدا نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مى‏‌بخشم؛ و مردگان را زنده مى‌‏گردانم؛ و شما را از آنچه مى‏‌خوريد و در خانه‌‏هايتان ذخيره مى‌‏كنيد، خبر مى‌‏دهم؛ مسلماً در اين [معجزات‏]، براى شما -اگر مؤمن باشيد- عبرت است.»

[سورة ق (50): الآيات 6 الى 11] :
« رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً »

أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ (6)
مگر به آسمان بالاى سرشان ننگريسته‌‏اند كه چگونه آن را ساخته و زينتش داده‏‌ايم و براى آن هيچ گونه شكافتگى نيست.
وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ (7)
و زمين را گسترديم و در آن لنگر[آسا كوه‏]ها فرو افكنديم و در آن از هر گونه جُفت دل‏‌انگيز رويانيديم.
تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‏ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ (8)
[تا] براى هر بنده توبه‌‏كارى بينش‌‏افزا و پندآموز باشد.
وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِيدِ (9)
و از آسمان، آبى پر بركت فرود آورديم، پس بدان [وسيله‏] باغها و دانه‏‌هاى دروكردنى رويانيديم.
وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ (10)
و درختان تناور خرما كه خوشه‏[هاى‏] روى هم چيده دارند.
رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ (11)
[اينها همه‏] براى روزىِ بندگان [من‏] است، و با آن [آب‏] سرزمين مرده‌‏اى را زنده گردانيديم؛ رستاخيز [نيز] چنين است.

إِلَهِي … وَ أَنَا مَيِّتٌ إِنْ لَمْ تُحْيِنِي بِذِكْرِكَ
خدايا، و من مرده بودم‏ (بسبب جهل) اگر تو مرا (بعقل و علم و دين) زنده نميكردى،
وَ لَوْ لَا سَتْرُكَ لَافْتَضَحْتُ أَوَّلَ مَرَّةٍ عَصَيْتُكَ
و اگر تو (عيوب و گناهان) مرا نميپوشاندى رسوا ميشدم از همان اول مرتبه كه معصيت تو را مينمودم،
إِلَهِي كَيْفَ لَا أَطْلُبُ رِضَاكَ وَ قَدْ أَكْمَلْتَ عَقْلِي حَتَّى عَرَفْتُكَ
وَ عَرَفْتُ الْحَقَّ مِنَ الْبَاطِلِ وَ الْأَمْرَ مِنَ النَّهْيِ وَ الْعِلْمَ مِنَ الْجَهْلِ وَ النُّورَ مِنَ الظُّلْمَةِ.

خدايا، چگونه رضايت تو را نخواهم و حال آنكه كامل نمودى عقل مرا تا آنجائى كه تو را شناختم
و درك كردم و دانستم حق را از باطل، و امر تو را از نهى تو، و علم را از جهل، و نور را از ظلمت.

اللَّهُ هُوَ الْمُعَلِّمَ لَهُمْ!

امام باقر علیه السلام:
لَيْسَ عَلَى النَّاسِ أَنْ يَعْلَمُوا حَتَّى يَكُونَ اللَّهُ هُوَ الْمُعَلِّمَ لَهُمْ
فَإِذَا أَعْلَمَهُمْ‏ فَعَلَيْهِمْ أَنْ يَعْلَمُوا.
بر مردم نيست كه بدانند، تا اين‌كه خداوند به آنان بياموزد.
آن‌گاه كه خدا آنان را آموخت، بر آنان است كه ياد گيرند و بدانند.

+ «أَنَّ الْمَعْرِفَةَ مِنْ صُنْعِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْقَلْبِ مَخْلُوقَةٌ
وَ الْجُحُودَ صُنْعُ اللَّهِ فِي الْقَلْبِ مَخْلُوقٌ
وَ لَيْسَ لِلْعِبَادِ فِيهِمَا مِنْ صُنْعٍ وَ لَهُمْ فِيهَا الِاخْتِيَارُ مِنَ الِاكْتِسَابِ
فَبِشَهْوَتِهِمُ الْإِيمَانَ اخْتَارُوا الْمَعْرِفَةَ فَكَانُوا بِذَلِكَ مُؤْمِنِينَ عَارِفِينَ
وَ بِشَهْوَتِهِمُ الْكُفْرَ اخْتَارُوا الْجُحُودَ فَكَانُوا بِذَلِكَ كَافِرِينَ جَاحِدِينَ ضُلَّالًا
وَ ذَلِكَ بِتَوْفِيقِ اللَّهِ لَهُمْ وَ خِذْلَانِ مَنْ خَذَلَهُ اللَّهُ
فَبِالاخْتِيَارِ وَ الِاكْتِسَابِ عَاقَبَهُمُ اللَّهُ وَ أَثَابَهُمْ الْخَبَرَ.»

[سورة الحجرات (49): الآيات 15 الى 18] :
« اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلْإِيمانِ »

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ (15)
در حقيقت، مؤمنان كسانى‌‏اند كه به خدا و پيامبر او گرويده و [ديگر] شك نياورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد كرده‏‌اند؛ اينانند كه راستكردارند.
قُلْ أَ تُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ (16)
بگو: «آيا خدا را از دين‏[دارىِ‏] خود خبر مى‌‏دهيد؟ و حال آنكه خدا آنچه را كه در آسمانها و آنچه را كه در زمين است مى‌‏داند، و خدا به همه چيز داناست.
يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلْإِيمانِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (17)
از اينكه اسلام آورده‏‌اند بر تو منّت مى‏‌نهند؛ بگو: «بر من از اسلام‌‏آوردنتان منّت مگذاريد، بلكه [اين‏] خداست كه با هدايت‏‌كردن شما به ايمان، بر شما منّت مى‏‌گذارد، اگر راستگو باشيد.
إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ غَيْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ (18)
خداست كه نهفته آسمانها و زمين را مى‏‌داند و خدا[ست كه‏] به آنچه مى‌‏كنيد بيناست.»

[سورة البقرة (2): آية 260] :
« رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى‏»

وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى‏ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى‏ وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى‏ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (260)
و چون ابراهيم گفت: «پروردگارم! مرا نشان ده، چگونه مردگان را زنده مى‏‌كنى؟» فرمود: «مگر ايمان نياوردى؟» گفت: «چرا! ولى تا دلم (با ديدن اين كيفيت ملكوتى بيشتر) آرامش يابد.» فرمود: «پس چهار پرنده بگير؛ پس آنها را با خود بسيار مأنوس گردان؛ سپس بر هر كوهى پاره‌‏اى از آنها را قرار ده؛ آن‏گاه آنها را فراخوان، (و ببين كه) شتابان سوى تو مى‏‌آيند. و بدان كه همواره خدا عزيزى است حكيم.»

[سورة البقرة (2): الآيات 72 الى 73] :
« كَذلِكَ يُحْيِ اللَّهُ الْمَوْتى »

وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فِيها وَ اللَّهُ مُخْرِجٌ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ (72)
و چون شخصى را كشتيد، و در باره او با يكديگر به ستيزه برخاستيد، و حال آنكه خدا، آنچه را كتمان مى‌‏كرديد، آشكار گردانيد.
فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها كَذلِكَ يُحْيِ اللَّهُ الْمَوْتى‏ وَ يُرِيكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (73)
پس فرموديم: «پاره‏‌اى از آن [گاو سر بريده را] به آن [مقتول‏] بزنيد» [تا زنده شود]. اين گونه خدا مردگان را زنده مى‌‏كند، و آيات خود را به شما مى‌‏نماياند، باشد كه بينديشيد.

[سورة آل‌‏عمران (3): الآيات 26 الى 27] :
« وَ تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ »

قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ (26)
بگو: «بار خدايا، تويى كه فرمانفرمايى؛ هر آن كس را كه خواهى، فرمانروايى بخشى؛ و از هر كه خواهى، فرمانروايى را باز ستانى؛ و هر كه را خواهى، عزت بخشى؛ و هر كه را خواهى، خوار گردانى؛ همه خوبيها به دست توست، و تو بر هر چيز توانايى.»
تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (27)
شب را به روز در مى‌‏آورى، و روز را به شب در مى‌‏آورى؛ و زنده را از مرده بيرون مى آورى، و مرده را از زنده خارج مى‌‏سازى؛ و هر كه را خواهى، بى‌‏حساب روزى مى‏‌دهى.

حَوَّاءَ :

أَنَا أَمَةُ اللَّهِ وَ أَنْتَ عَبْدُ اللَّهِ

+ «خدمتگزارِ خدمتگزارانِ نور! عبد الله – امة الله!»

داستان خلقت حوّاء: تاویل خلقت اهل نور!

پیوند عبد الله و امة الله در عالَم معنا:
صاحب نور و اهل نور، هر دو بندگان خدا هستند.
ماموریت صاحبان نور، آموزش نور به اهل نور است!
ماموریت اهل نور، عمل به نور و معنا کردن اسم نور و تولید عمل صالح است!
«حوّاء»، نام زیبای اهل نور!
که عامل حیات خود یعنی نور علمش را از صاحبان نور خود اخذ می‌نماید!

امام صادق علیه السلام:
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ ع فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ قَالَ:
فَلَمَّا نَامَ آدَمُ ع خَلَقَ اللَّهُ مِنْ ضِلْعِ جَنْبِهِ الْأَيْسَرِ مِمَّا يَلِي الشَّرَاسِيفَ‏ وَ هُوَ ضِلْعٌ أَعْوَجُ
فَخَلَقَ مِنْهُ حَوَّاءَ
وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ بِذَلِكَ لِأَنَّهَا خُلِقَتْ مِنْ حَيٍّ
و «حواء» بدین جهت چنین نامیده شد زیرا از یک «حیّ» (= زنده) آفریده شد.
وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى‏
و این همان سخن خداوند متعال است که می‌فرماید:
يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها
«ای مردم! پروای پروردگارتان را داشته باشید، همان که شما را از نفس واحدی آفرید، و از او زوجش را خلق کرد.»
وَ كَانَتْ حَوَّاءُ عَلَى خَلْقِ آدَمَ وَ عَلَى حُسْنِهِ وَ جَمَالِهِ
و حوا بر آفرینش حضرت آدم و بر حُسن و جمال وی آفریده شد.
إِلَى أَنْ قَالَ

فَلَمَّا خَلَقَهَا اللَّهُ تَعَالَى أَجْلَسَهَا عِنْدَ رَأْسِ آدَمَ ع

پس چون خداوند او را آفرید در کنار سر حضرت آدم ع نشاند
وَ قَدْ رَآهَا فِي نَوْمِهِ وَ قَدْ تَمَكَّنَ حُبُّهَا فِي قَلْبِهِ
و آدم وی را در خوابش دید و محبتش در دلش نشست؛
قَالَ فَانْتَبَهَ آدَمُ مِنْ نَوْمِهِ وَ قَالَ يَا رَبِّ مَنْ هَذِهِ
پس، از خواب بیدار شد و گفت: پروردگارا ! این کیست؟
فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى
هِيَ أَمَتِي حَوَّاءُ
خداوند فرموده:
این هم بنده [کنیز] من حوا است.
قَالَ يَا رَبِّ لِمَنْ خَلَقْتَهَا
گفت: پروردگارا ! او را برای که آفریدی؟!

قَالَ
لِمَنْ أَخَذَهَا بِالْأَمَانَةِ وَ أَصْدَقَهَا الشُّكْرَ

فرمود:
برای هرکس که آن را همچون امانتی تحویل بگیرد و شکر و سپاسی مهریه‌اش کند.

قَالَ
يَا رَبِّ أَقْبَلُهَا عَلَى هَذَا فَزَوِّجْنِيهَا

گفت:
خدایا: من قبول می‌کنم. او را به همسری من درآور!

قَالَ
فَزَوَّجَهُ إِيَّاهَا قَبْلَ دُخُولِ الْجَنَّةِ
پس خداوند وی را به همسری او درآورد پیش از آنکه وارد بهشت شوند؛

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع
و امیرالمومنین ع فرمود:
رَآهَا فِي الْمَنَامِ وَ هِيَ تُكَلِّمُهُ وَ هِيَ تَقُولُ لَهُ
او را در خواب دید و حوا در خواب با او سخن گفت و به او گفت:
أَنَا أَمَةُ اللَّهِ وَ أَنْتَ عَبْدُ اللَّهِ
من هم بنده [کنیز] خدا هستم و تو هم بنده خدا هستی؛
فَاخْطُبْنِي مِنْ‏ رَبِّكَ
پس مرا از پروردگارت خواستگاری کن!

وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع
طَيِّبُوا النِّكَاحَ فَإِنَّ النِّسَاءَ عُقَدُ الرِّجَالِ لَا يَمْلِكْنَ لِأَنْفُسِهِنَّ ضَرّاً وَ لَا نَفْعاً
وَ إِنَّهُنَّ أَمَانَةُ اللَّهِ عِنْدَكُمْ فَ لا تُضآرُّوهُنَ‏ وَ لا تَعْضُلُوهُنَ‏


وَ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ ع

إِنَّ آدَمَ ع رَأَى حَوَّاءَ فِي الْمَنَامِ فَلَمَّا انْتَبَهَ قَالَ يَا رَبِّ مَنْ هَذِهِ الَّتِي آنَسَتْنِي بِقُرْبِهَا
قَالَ اللَّهُ تَعَالَى هَذِهِ أَمَتِي فَأَنْتَ عَبْدِي
يَا آدَمُ مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَكْرَمُ عَلَيَّ مِنْكُمَا إِذَا أَنْتُمَا عَبَدْتُمَانِي وَ أَطَعْتُمَانِي
وَ خَلَقْتُ لَكُمَا دَاراً وَ سَمَّيْتُهَا جَنَّتِي فَمَنْ دَخَلَهَا كَانَ وَلِيِّي حَقّاً وَ مَنْ لَمْ يَدْخُلْهَا كَانَ عَدُوِّي حَقّاً
فَقَالَ آدَمُ وَ لَكَ يَا رَبِّ عَدُوٌّ وَ أَنْتَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى يَا آدَمُ لَوْ شِئْتُ أَجْعَلُ الْخَلْقَ كُلَّهُمْ أَوْلِيَائِي لَفَعَلْتُ وَ لَكِنِّي أَفْعَلُ مَا أَشَاءُ وَ أَحْكُمُ مَا أُرِيدُ
قَالَ آدَمُ يَا رَبِّ فَهَذِهِ أَمَتُكَ حَوَّاءُ قَدْ رَقَّ لَهَا قَلْبِي فَلِمَنْ خَلَقْتَهَا
قَالَ اللَّهُ تَعَالَى خَلَقْتُهَا لَكَ لِتَسْكُنَ الدُّنْيَا فَلَا تَكُونَ وَحِيداً فِي جَنَّتِي

قَالَ فَأَنْكِحْنِيهَا يَا رَبِّ

گفت: پروردگارا ! او را از تو خواستگاری کردم. شرط رضایت تو [بدین وصلت] چیست؟
قَالَ أَنْكَحْتُكَهَا بِشَرْطِ أَنْ تُعَلِّمَهَا مَصَالِحَ دِينِي وَ تَشْكُرَنِي عَلَيْهَا
خداوند عز و جل فرمود:
اینکه آموزه‌های دینم را به او تعلیم دهی.
فَرَضِيَ آدَمُ ع بِذَلِكَ
گفت: اگر تو چنین می‌خواهی من هم پذیرفتم.
فَاجْتَمَعَتِ الْمَلَائِكَةُ
فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى جَبْرَائِيلَ أَنِ اخْطُبْ
فَكَانَ الْوَلِيُّ رَبَّ الْعَالَمِينَ

وَ الْخَطِيبُ جَبْرَئِيلَ الْأَمِينَ
وَ الشُّهُودُ الْمَلَائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ
وَ الزَّوْجُ آدَمَ أَبَ النَّبِيِّينَ
وَ الزَّوْجَةُ حَوَّاءَ

فَتَزَوَّجَ آدَمُ بِحَوَّاءَ عَلَى الطَّاعَةِ وَ الْتُّقَى وَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ
فَنَثَرَتِ الْمَلَائِكَةُ عَلَيْهِمَا مِنْ نِثَارِ الْجَنَّةِ الْخَبَرَ.

حیّ، یعنی رو به نور و پشت به تمنا!
میّت، یعنی رو به تمنا و پشت به نور!

قلب اهل نور، رو به نور خود، و پشت به تمناهایش، زندۀ جاویدان است!
قلب حسود، رو به تمناهای خود، و پشت به نورش، مردۀ جاویدان است!

«الحي الذي يقبل بقلبه فضائل آل محمد و الميت الذي إذا سمعها ولى مدبراً»
«وَ مَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَ لَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشَاءُ وَ مَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ»
«
فِي الْقُبُورِ: القلوب الميتة»
امام باقر علیه السلام:
في قوله تعالى:
«أَومَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناه و جَعَلْنا لَه نُوراً يَمْشِي بِه فِي النَّاسِ»:
قال: الميت الذي لا يعرف هذا الشأن.
قال: أتدري ما يعني مَيْتاً؟
قلت: جعلت فداك، لا.
قال: الميت الذي لا يعرف شيئاً،
فَأَحْيَيْناه بهذا الأمر.
قال:
و جَعَلْنا لَه نُوراً يَمْشِي بِه فِي النَّاسِ، إماماً يأتم به.
قال:
كَمَنْ مَثَلُه فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها، كمثل هذا الخلق الذين لا يعرفون الإمام.
امام صادق علیه السلام
:
إن من علم ما أوتينا تفسير القرآن، و حكاية علم تغيير الزمان و حدثانه.
و إذا أراد الله بعبد خيراً أسمعهم، و لو أسمع من لم يسمع لولى معرضاً كأن لم يسمع.
ثم أمسك هنيئة ثم قال:
لو وجدنا وعاءًا أو مستراحاً لعلمنا، و الله المستعان.
من أراد الله به خيراً أسمعه في الأرواح فعرف في الدنيا إذا سمع.
و لو أسمع (في الدنيا) من لم يسمع (في الأرواح) لولى معرضاً كأن لم يسمع.
+ «سمعنا و عصینا»

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی