Permanent light!
The light you get addicted to!
«دوم» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«تدويم الخمر: جعل الخمر من يشربها ثابتا معتادا بها بالاستمرار»
«تدويم الخمر – تدويم النور»
«دَوَّمَتِ الخمرُ شاربَها: إذا سكِر فدار، شراب نوشندهاش را بهنگام مستى دچار سرگيجه كرد.»
گویی او را افسون کرده است: «عزم»!
در واقع با این نور، به ثبات و یقین و آرامش رسیده است: «دَامَ الْمَاءُ – یقن الماء»
«الدُّوَّامة: فرفره بازى»
«دَوَّمَ الطائرُ: پرنده بسان دايره در فضا اوج گرفت.»
«الدُّوَام: بيمارى سرگيجه»
«يَا دَائِمُ: اى هستى دائم»
«يَا ذَا الْعِزَّةِ الدَّائِمَةِ: اى داراى عزت ابدى»
«يَا دَائِماً لَا يَفُوتُ: اى هستى ابدى كه نيست نشود.»
«يَا دَائِمَ اللُّطْفِ: اى لطف و كرمت هميشگى»
«يَا دَائِمَ الْبَقَاءِ: اى باقى ابدى»
«أُكُلُها دائِمٌ»، «تُؤْتِي أُكُلَها كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّها»، «عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ»
+ «صلی – دوّمی نورت باش! معتاد نورت باش!»
[سورة الرعد (۱۳): الآيات ۳۵ الى ۳۷]
مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ أُكُلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها
تِلْكَ عُقْبَى الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ عُقْبَى الْكافِرِينَ النَّارُ (۳۵)
وصف بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده [اين است كه] از زير [درختان ] آن نهرها روان است. ميوه و سايهاش پايدار است.
اين است فرجام كسانى كه پرهيزگارى كردهاند و فرجام كافران آتش [دوزخ] است.
[سورة إبراهيم (۱۴): الآيات ۲۳ الى ۲۶]
تُؤْتِي أُكُلَها كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّها
وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (۲۵)
ميوهاش را هر دم به اذن پروردگارش مىدهد.
و خدا مَثَلها را براى مردم مىزند، شايد كه آنان پند گيرند.
[سورة هود (۱۱): الآيات ۱۰۴ الى ۱۰۸]
وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ
خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ
عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ (۱۰۸)
و اما كسانى كه نيكبخت شدهاند، تا آسمانها و زمين برجاست، در بهشت جاودانند،
مگر آنچه پروردگارت بخواهد. [كه اين] بخششى است كه بريدنى نيست.
«صلات دائم، صلات با دوام!»
[سورة المعارج (۷۰): الآيات ۱۱ الى ۳۵]
الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ (۲۳)
همان كسانى كه بر نمازشان پايدارى مىكنند.
نورِ دائم! نوری که معتادش میشی!
شنیدی معتادها میگن ما اولش تفریحی و تفننی شروع کردیم، اما بعدا گیر افتادیم و معتادش شدیم و بهش عادت کردیم جوری که دیگه نمیتونیم دست ازش برداریم!
قصه «اعتیاد به نور» هم همینجوریه!
نوری که بشدت بهش عادت میکنی و وابستهاش میشی!
«نوری که ازش خوشت میاد!»
«نوری که نمیتونی ازش دل بکنی!»
«نوری که مدام به دورش میگردی!»
در این کلیپ ویدیویی میبینیم که:
حسود، با نورِ عاریهاش، در مهلت چهار ماه، دوراشو زد،
اما آخرش هم اختیارا این نور رو درون قلبش خاموش کرد و استمرار نداد.
نورِ دائمی عقل، در ملکوت، چشم به اوامر و مشیّت الهی دوخته است!
امام صادق علیه السلام:
خَلَقَ اَللَّهُ اَلْعَقْلَ مِنْ أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ
مِنَ اَلْعِلْمِ وَ اَلْقُدْرَةِ وَ اَلنُّورِ وَ اَلْمَشِيَّةِ بِالْأَمْرِ
فَجَعَلَهُ قَائِماً بِالْعِلْمِ دَائِماً فِي اَلْمَلَكُوتِ.
خداوند بزرگ عقل را از چهار چيز آفريد:
از دانايى و توانايى و روشنايى و مشيّت به امر.
پس، آن را به دانايى پايدار ساخت و در ملكوت پاينده.
+ حدیث زیبا و مهم «چرا مردم با آن كه خِرد دارند، نمیفهمند؟»
چون خلقت عقل اینجوریه:
زمانی میفهمه که نگاهش به نور باشه! اگه پشت به نورش کنه، نمیفهمه!
مثال زیبای «عینکهای واقعیت افزوده» و واژه زیبای «شطر»:
«نگاه همزمان، به آسمان و زمین!»
«عون»: «نور، بازی دو نفره است! با نور همکاری کنید!»
«شرف»: «وَ كُونُوا مُشْرِفِينَ عَلَى الْآخِرَةِ»
«شعر»، «نور، وصول شد!»
و 1000 واژه مترادف نور!
این بازی دونفره، همان «سفر انفرادی، با نور» است!