My heart touches the light of guidance!
«لمس» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«لمس امرأته: كناية عن الجماع»
(∞=1+1)
+ «حسس – قلب من، حسگر خودکار و هوشمند نور من! فتحسسوا من یوسف و اخیه!»
+ «جعل»
اخذ نطفههای نورانی و قلمههای علمی، توسط اهل یقین از ملک موکل،
در دل شرایط عرضه آیات با یاد معالم ربانی:
میشه لمس! میشه ملاقات! میشه ولی! میشه اخوت! میشه زوج، قرب، قرین، نکاح و … هزار اسم زیبای صاحبان نور در دعای جوشن کبیر.
+ «شمم»
نور ولایت فرایندی است از جنس «التماس»: «الْتِمَاسِ الْحَقِ»
حق را باید لمس کرد! التماس کرد!
ملتمس نور ولایت باش!
عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ:
لَمَّا قُبِضَ النَّبِيُّ ص وَ تَقَلَّدَ أَبُو بَكْرٍ الْأَمْرَ قَدِمَ الْمَدِينَةَ جَمَاعَةٌ مِنَ النَّصَارَى يَتَقَدَّمُهُمْ جَاثَلِيقٌ لَهُمْ
لَهُ سَمْتٌ وَ مَعْرِفَةٌ بِالْكَلَامِ وَ وُجُوهِهِ وَ حَفِظَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ مَا فِيهِمَا
فَقَصَدُوا أَبَا بَكْرٍ
فَقَالَ لَهُ الْجَاثَلِيقُ
إِنَّا وَجَدْنَا فِي الْإِنْجِيلِ رَسُولًا يَخْرُجُ بَعْدَ عِيسَى
وَ قَدْ بَلَغَنَا خُرُوجُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ يُذْكَرُ أَنَّهُ ذَلِكَ الرَّسُولُ
فَفَزِعْنَا إِلَى مَلِكِنَا فَجَمَعَ وُجُوهَ قَوْمِنَا وَ أَنْفَذَنَا فِي الْتِمَاسِ الْحَقِ فِيمَا اتَّصَلَ بِنَا
وَ قَدْ فَاتَنَا نَبِيُّكُمْ مُحَمَّدٌ
وَ فِيمَا قَرَأْنَاهُ مِنْ كُتُبِنَا أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَا يَخْرُجُونَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا بَعْدَ إِقَامَةِ أَوْصِيَاءَ لَهُمْ
يَخْلُفُونَهُمْ فِي أُمَمِهِمْ يُقْتَبَسُ مِنْهُمُ الضِّيَاءُ فِيمَا أَشْكَلَ
فَأَنْتَ أَيُّهَا الْأَمِيرُ وَصِيُّهُ لِنَسْأَلْكَ عَمَّا نَحْتَاجُ إِلَيْهِ
فَقَالَ عُمَرُ هَذَا خَلِيفَةُ رَسُولِ اللَّهِ ص
فَجَثَا الْجَاثَلِيقُ لِرُكْبَتَيْهِ وَ قَالَ لَهُ خُبِّرْنَا …
جستجو، لمس، یافتن: وجد؛
«وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدِيداً وَ شُهُباً»
باید معالم ربانی را در دل شرایط تقدیرات، مدام جستجو کنیم و «لمس» کنیم!
+ «كلُّ ما غابَ عن العيون و كان مُحَصَّلًا في القُّلوبِ، فهو: غَيْبٌ»
«ایمان به غیب»، مثال فضای مجازی!
باید نورتو، اختیارا لمس کنی! باید به نورت «التماس» کنی!
«الالتماس و التلمّس: الطلب مرّة بعد اخرى – الالتماس: افتعال و يدلّ على اختيار اللمس، أى طلب التماسّ و الوصول الى المطلوب – التماس النور: اختيار القرب من النور و مسّه»
در واقع قلب باید مدام با یاد معالم ربانی، نور علم نگاه آل محمد ع رو اینقدر لمس کنه و تجربه کنه تا بخوبی قبض و بسط قلبی خودش را بفهمه، در واقع واژه لمس و التماس نیز کاربرد اصلیاش برای نور علم است، زیرا این لمس قلبی و معنوی که فقط خود اهل یقین با تصدیق این اعتقاد در دل شرایط عرضه آیات و تقدیرات، آن را متوجه میشوند، فقط با یاد معالم ربانی صاحبان نور که بیت چهارم از ابوابا اربعة میباشد و پل ارتباطی با نور علم آل محمد ع میباشد، امکانپذیر است. + «دلو»
دیدی وقتی یه نفر کارش پیش رئیسش گیره، چقدر التماسشو میکنه؟!
چطور برای دنیای بیارزش اینجور التماس بندۀ ناچیزی را میکنی، اما برای رسیدن به نور آرامش علم آل محمد ع، نمیخواهی نورتو «یادآوری معالم ربانی»، «لمس» و «التماس» کنی؟!
«فَالْتَمِسُوا نُوراً»
+ «وَ الْتَمِسُوا الْبُيُوتَ»
این قسمت از این حدیث: «اقْتَصُّوا الطَّرِيقَ بِالْتِمَاسِ الْمَنَارِ وَ الْتَمِسُوا مِنْ وَرَاءِ الْحُجُبِ الْآثَارَ» از حدیث زیبای «أَبْوَاباً أَرْبَعَةً»:
[یک مطلب بسیار مهم و زیبا! حدیث «أَبْوَاباً أَرْبَعَةً»]:
[قصه چهار ماه حرام! قصه هشت حرف! قصه چهار سطح علمی مافوق!]
در حدیث زیبای متمم بن فیروز و مطلب شهادتین، اشاره به چهار حرف از هشت حرف نازل شده و اقرار به چهار شهادت بمنظور قبولی و تصدیق اینکه شخص اهل یقین و تصدیق نسبت به معالم ربانی در دل شرایط عرضه آیات است، اینجا خیلی زیبا امام صادق ع میفرمایند، اگر کسی به سه سطح علمی مافوق (سه باب) یعنی؛ اشهد ان لا اله الا الله + اشهد ان محمدا ص رسول الله + اشهد ان علیا ع ولی الله، اقرار داشته باشد، اما باب چهارم و سطح علمی که بین قوم سبا و آل محمد ع (قرای مبارکه) قرار میگیرد، که در قرآن بنام قرای ظاهره یاد شده است، را لمس ننماید، سرگردان خواهد شد.
«وَ جَعَلْنا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقُرَى الَّتي بارَكْنا فيها قُرىً ظاهِرَةً
وَ قَدَّرْنا فيهَا السَّيْرَ سيرُوا فيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنينَ»
صاحبان نور، ماموریت ابلاغ نور ولایت برای مخاطبین خود، که مجموعۀ اهل یقین و اهل شک هستند، را دارند و اینگونه تلاش میکنند، به آنها که دچار سرگردانی عجیبی هستند، راه دسترسی به آرامش را آموزش دهند و اینهایی که دچار سرگردانی هستند، طبق این حدیث امام صادق ع، همان «أَصْحَابُ الثَّلَاثَةِ» میباشند!
وَ الْتَمِسُوا الْبُيُوتَ الَّتِي أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ … أَنَّهُمْ رِجالٌ
امام صادق علیه السلام:
إِنَّكُمْ لَا تَكُونُونَ صَالِحِينَ حَتَّى تَعْرِفُوا
وَ لَا تَعْرِفُونَ حَتَّى تُصَدِّقُوا
وَ لَا تُصَدِّقُونَ حَتَّى تُسَلِّمُوا أَبْوَاباً أَرْبَعَةً لَا يَصْلُحُ أَوَّلُهَا إِلَّا بِآخِرِهَا
ضَلَّ أَصْحَابُ الثَّلَاثَةِ وَ تَاهُوا تَيْهاً بَعِيداً
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَا يَقْبَلُ إِلَّا الْعَمَلَ الصَّالِحَ
وَ لَا يَتَقَبَّلُ إِلَّا بِالْوَفَاءِ بِالشُّرُوطِ وَ الْعُهُودِ
وَ مَنْ وَفَى لِلَّهِ بِشُرُوطِهِ وَ اسْتَكْمَلَ مَا وَصَفَ فِي عَهْدِهِ نَالَ مِمَّا عِنْدَهُ وَ اسْتَكْمَلَ وَعْدَهُ
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَخْبَرَ الْعِبَادَ بِطُرُقِ الْهُدَى وَ شَرَعَ لَهُمْ فِيهَا الْمَنَارَ وَ أَخْبَرَهُمْ كَيْفَ يَسْلُكُونَ
فَقَالَ
وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى
وَ قَالَ
إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ
فَمَنِ اتَّقَى عَزَّ وَ جَلَّ فِيمَا أَمَرَهُ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُؤْمِناً بِمَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ ص
هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ فَاتَ قَوْمٌ وَ مَاتُوا قَبْلَ أَنْ يَهْتَدُوا فَظَنُّوا أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ أَشْرَكُوا مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ
إِنَّهُ مَنْ أَتَى الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا اهْتَدَى
وَ مَنْ أَخَذَ فِي غَيْرِهَا سَلَكَ طَرِيقَ الرَّدَى
وَصَلَ اللَّهُ طَاعَةَ وَلِيِّ أَمْرِهِ بِطَاعَةِ رَسُولِهِ وَ طَاعَةَ رَسُولِهِ بِطَاعَتِهِ
فَمَنْ تَرَكَ طَاعَةَ وُلَاةِ الْأَمْرِ لَمْ يُطِعِ اللَّهَ وَ لَا رَسُولَهُ
وَ هُوَ الْإِقْرَارُ بِمَا نَزَلَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ
خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ
وَ الْتَمِسُوا الْبُيُوتَ الَّتِي أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ
فَإِنَّهُ قَدْ خَبَّرَكُمْ أَنَّهُمْ رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ
إِنَّ اللَّهَ قَدِ اسْتَخْلَصَ الرُّسُلَ لِأَمْرِهِ
ثُمَّ اسْتَخْلَصَهُمْ مُصَدِّقِينَ لِذَلِكَ فِي نُذُرِهِ
فَقَالَ
وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ
تَاهَ مَنْ جَهِلَ وَ اهْتَدَى مَنْ أَبْصَرَ وَ عَقَلَ
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ
فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ
وَ كَيْفَ يَهْتَدِي مَنْ لَمْ يُبْصِرْ وَ كَيْفَ يُبْصِرُ مَنْ لَمْ يُنْذَرْ
اتَّبِعُوا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ أَقِرُّوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ
وَ اتَّبِعُوا آثَارَ الْهُدَى فَإِنَّهَا عَلَامَاتُ الْأَمَانَةِ وَ التُّقَى
وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَوْ أَنْكَرَ رَجُلٌ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ وَ أَقَرَّ بِمَنْ سِوَاهُ مِنَ الرُّسُلِ لَمْ يُؤْمِنْ
اقْتَصُّوا الطَّرِيقَ بِالْتِمَاسِ الْمَنَارِ وَ الْتَمِسُوا مِنْ وَرَاءِ الْحُجُبِ الْآثَارَ
تَسْتَكْمِلُوا أَمْرَ دِينِكُمْ وَ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ.
+ «وَ لَوْ نَزَّلْنا عَلَيْكَ كِتاباً فِي قِرْطاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ.»
امام صادق عليه السّلام فرمود:
تا معرفت نيابيد صالح نشويد
و تا تصديق نكنيد معرفت نيابيد
و تا چهار درى را كه نخستينشان جز به آخرشان اصلاح نشود نگيريد، تصديق نيابيد.
همراهان سه در گمراه گشته و در بيراهه دورى افتادند،
خداى تبارك و تعالى جز عمل صالح را نپذيرد
و خدا جز وفاء به شروط و پيمانها را نپذيرد،
و هر كه به شروط خدا وفا كند و آنچه را در پيمانش شرح داده به كمال رساند،
بدانچه نزد اوست برسد و وعده خدا را كامل دريافت كند.
خداى عز و جل راههاى هدايت را به بندگانش خبر داده
و در آن راهها برايشان چراغ برافراشته
و دستور داده كه چگونه راه پيمايند
و فرموده:
«همانا من آمرزنده كسى باشم كه توبه كند و ايمان آورد و عمل صالح نمايد و آنگاه هدايت پذيرد.»
و فرموده:
«خدا فقط از پرهيزگاران ميپذيرد.»
پس هر كه خداى عز و جل را نسبت به آنچه امرش فرموده پرهيزكار باشد،
همان خداى عز و جل را با ايمان به آنچه محمد صلى اللّٰه عليه و آله آورده ملاقات كند.
هيهات هيهات! كه مردمى از دست رفتند و مُردند، پيش از آنكه هدايت شوند
و گمان كردند كه ايمان دارند در صورتى كه ندانسته مشرك شدند،
هر كس از در وارد خانه شود هدايت يافته
و هر كه راه ديگر پيش گيرد طريق هلاكت سپرده است،
خدا اطاعت ولى امرش را به اطاعت رسولش پيوسته و اطاعت رسولش را باطاعت خود
(آنجا كه فرمايد:« أَطِيعُوا اَللّٰهَ وَ أَطِيعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِي اَلْأَمْرِ مِنْكُمْ»)
پس هر كه اطاعت واليان امر را كنار گذارد، خدا و رسولش را هم اطاعت نكرده است
و همانست اقرار به آنچه از جانب خدا آمده كه:
«در هر مسجدى زيور خود را برگيريد»
«و بجوئيد خانههائى را كه خدا اجازه فرموده برافراشته گردند و نامش در آنها برده شود»
همانا خدا به شما خبر داده كه آنها:
«مردانى باشند كه تجارت و داد و ستد ايشان را از ياد خدا – عز و جل – و گزاردن نماز و دادن زكاة باز ندارد، آنها از روزى كه دلها و چشمها در آن دگرگون شود بيم دارند».
همانا خدا رسولان را ويژۀ امر خود ساخت و سپس آنها را با تصديق و باور به آن در باره بيمهاى خويش برگزيد و فرمود:
«هيچ امتى نبوده جز اينكه بيم دهندهئى در ميان آنها بوده،»
هر كه ندانست بيراهه رفت و هر كه چشم گشود و تعقل كرد هدايت يافت،
همانا خداى عز و جل فرمايد:
«نكته اينست كه: ديدهها كور نيست، بلكه دلهاى ميان سينهها كور است.»
و كسى كه نمىبيند چگونه راه يابد و كسى كه بيمش ندادهاند چگونه بينا باشد.
رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله را پيروى كنيد و به آنچه از جانب خدا آمده اقرار كنيد و از نشانههاى هدايت متابعت نمائيد،
زيرا ايشان نشانههاى امانت و تقوايند،
و بدانيد اگر كسى فقط عيسى بن مريم عليهما السّلام را انكار كند و به پيغمبران غير از او اقرار نمايد، ايمان ندارد،
چراغگاه را جوئيد و راه پيمائيد و از پشت پردهها در طلب آثار و نشانه باشيد
تا امر دينتان را كامل ساخته و به خداى پروردگار خويش ايمان آورده باشيد.
[حال اهل حسادت رو ببین!]:
اهل نور، معالم ربانی صاحبان نور رو باور دارند! «ایمان به غیب»
اما اهل حسادت که ریگ توی کفش دارند، گرچه این مطالب علمی آل محمد ع که به قلب تفهیم میشه و این علوم ماخوذ و مقتبس از این منابع نور، مکتوب میشه، حتی اگر مکتوب و بصورت کتاب هم به دستشون برسه، باز هم معارین این کتاب رو ورق هم میزدند و صفحاتشو لمس میکنند، معذلک زیر بار نمیروند و میگویند سحر مبین است!
«وَ لَوْ نَزَّلْنا عَلَيْكَ كِتاباً فِي قِرْطاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ»
برای همینه که علیرغم این همه مطالب که از صاحبان نور میشنوند، اما آخرش هم اهل خیانت و معصیت میشوند! «سمعنا و عصینا»
لمس کتاب! لمس مَلَک! لمس رجل!
حسود، هر سه تا رو انکار میکنه!
[سورة الأنعام (۶): آية ۷]
وَ لَوْ نَزَّلْنا عَلَيْكَ كِتاباً في قِرْطاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْديهِمْ لَقالَ الَّذينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبينٌ (۷)
و اگر مكتوبى، نوشته بر كاغذ، بر تو نازل مىكرديم و آنان، آن را با دستهاى خود لمس مىكردند قطعاً كافران مىگفتند: «اين [چيزى] جز سحر آشكار نيست.»
[سورة الأنعام (۶): الآيات ۸ الى ۱۰]
وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَ لَوْ أَنْزَلْنا مَلَكاً لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لا يُنْظَرُونَ (۸)
و گفتند: «چرا فرشتهاى بر او نازل نشده است؟» و اگر فرشتهاى فرود مىآورديم، قطعاً كار تمام شده بود؛ سپس مهلت نمىيافتند.
وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَكاً لَجَعَلْناهُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنا عَلَيْهِمْ ما يَلْبِسُونَ (۹)
و اگر او را فرشتهاى قرار مىداديم، حتماً وى را [به صورت] مردى در مىآورديم، و امر را همچنان بر آنان مشتبه مىساختيم.
وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحاقَ بِالَّذينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (۱۰)
و پيش از تو پيامبرانى به استهزا گرفته شدند. پس آنچه را ريشخند مىكردند گريبانگير ريشخندكنندگان ايشان گرديد.
مشتقات ریشۀ «لمس» در آیات قرآن:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ وَ لا جُنُباً إِلاَّ عابِري سَبيلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا وَ إِنْ كُنْتُمْ مَرْضى أَوْ عَلى سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْديكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا غَفُوراً (43)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَ إِنْ كُنْتُمْ مَرْضى أَوْ عَلى سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْديكُمْ مِنْهُ ما يُريدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لكِنْ يُريدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (6)
وَ لَوْ نَزَّلْنا عَلَيْكَ كِتاباً في قِرْطاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْديهِمْ لَقالَ الَّذينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبينٌ (7)
يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ (13)
وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَديداً وَ شُهُباً (8)