Knowledge as Potential for Action!
«بدر» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«المُبَادَرَة [بدر]: پيشدستى و پيشقدمى در پيشنهاد امرى يا كارى،
مبادرت به انجام کاری کردن.»
انگاری ماه، عجله کرده و زودتر از موعدش ظاهر شده! این میشه مبادرت!
«الْمُبَادَرَةُ: طَلَبُ العَجَلَة»
«بَدر: عجله، سرعت»
مفهوم «ریسک کردن!»
با نور علم، مبادرت به عمل کن!
در این عکس زیبا، ماه و خورشید، اُوِرلَپ شدهاند!
هنوز خورشید کاملا غروب نکرده، ماه، مبادرت به ظهور کرده!
این عجلۀ ممدوح ماه، میشه مبادرت، میشه مفهوم همپوشانی واژۀ وصی!
بدر: به ماه شب چهارده که کامل است و بر غروب خورشید پیشی میگیرد،
و قبل از اینکه خورشید غروب کند، ماه کامل طلوع کرده است، بدر میگویند.
+ مفهوم «overlap»
«الْبَدْرِ طه»: «بدر – بدیر» نام زیبای صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست.
[سورة البقرة (۲): آية ۱۰۶]
ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها
أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (۱۰۶)
هر حكمى را نسخ كنيم، يا آن را به [دست] فراموشى بسپاريم،
بهتر از آن، يا مانندش را مىآوريم؛
مگر ندانستى كه خدا بر هر كارى تواناست؟
+ «شهر»
وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا
قرض دادن نورِ علم به یتیم بداخلاق، باید بموقع و هنرمندانه انجام شود.
این انفاق نورانی، نه از روى اسراف و شتابناك باشد،
و نه از روى بخل و احتكار!
یعنی هر وقت لازم است مطلبی گفته شود باذن الله باشد
و این ممکن نیست مگر با فهم قبض و بسط نور قلب
و اینجوری حدود کار برایت مشخص و معلوم میشود
که گفتارت یا رفتارت نسبت به یتیم بداخلاق،
نه اسرافا و بدارا باشد و نه بخلا و احتکارا باشد.
[سورة النساء (۴): آية ۶]
وَ ابْتَلُوا الْيَتامى حَتَّى إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ
فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ
وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا
وَ مَنْ كانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ
وَ مَنْ كانَ فَقِيراً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ
فَإِذا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ
وَ كَفى بِاللَّهِ حَسِيباً (۶)
و يتيمان را بيازماييد تا وقتى به [سنّ] زناشويى برسند؛
پس اگر در ايشان رشد [فكرى] يافتيد، اموالشان را به آنان رد كنيد،
و آن را [از بيم آنكه مبادا] بزرگ شوند، به اسراف و شتاب مخوريد.
و آن كس كه توانگر است بايد [از گرفتنِ اجرت سرپرستى] خوددارى ورزد؛
و هر كس تهيدست است بايد مطابق عرف [از آن] بخورد؛
پس هر گاه اموالشان را به آنان ردّ كرديد بر ايشان گواه بگيريد،
خداوند حسابرسى را كافى است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
تَكُونُ أُمَّتِي فِي الدُّنْيَا ثَلَاثَةَ أَطْبَاقٍ
أَمَّا الطَّبَقُ الْأَوَّلُ
فَلَا يُحِبُّونَ جَمْعَ الْمَالِ وَ ادِّخَارَهُ وَ لَا يَسْعَوْنَ فِي اقْتِنَائِهِ وَ احْتِكَارِهِ
وَ إِنَّمَا رِضَاهُمْ مِنَ الدُّنْيَا سَدُّ جَوْعَةٍ وَ سَتْرُ عَوْرَةٍ
وَ غِنَاهُمْ فِيهَا مَا بَلَغَ بِهِمُ الْآخِرَةَ
فَأُولَئِكَ الْآمِنُونَ الَّذِينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
وَ أَمَّا الطَّبَقُ الثَّانِي
فَإِنَّهُمْ يُحِبُّونَ جَمْعَ الْمَالِ مِنْ أَطْيَبِ وُجُوهِهِ وَ أَحْسَنِ سُبُلِهِ
يَصِلُونَ بِهِ أَرْحَامَهُمْ وَ يَبَرُّونَ بِهِ إِخْوَانَهُمْ وَ يُوَاسُونَ بِهِ فُقَرَاءَهُمْ
وَ لَعَضُّ أَحَدِهِمْ عَلَى الرَّضْفِ أَيْسَرُ عَلَيْهِ مِنْ أَنْ يَكْتَسِبَ دِرْهَماً مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ
أَوْ يَمْنَعَهُ مِنْ حَقِّهِ أَنْ يَكُونَ لَهُ خَازِناً إِلَى حِينِ مَوْتِهِ
فَأُولَئِكَ الَّذِينَ إِنْ نُوقِشُوا عُذِّبُوا وَ إِنْ عُفِيَ عَنْهُمْ سَلِمُوا
وَ أَمَّا الطَّبَقُ الثَّالِثُ
فَإِنَّهُمْ يُحِبُّونَ جَمْعَ الْمَالِ مِمَّا حَلَّ وَ حَرُمَ
وَ مَنْعَهُ مِمَّا افْتُرِضَ وَ وَجَبَ
إِنْ أَنْفَقُوهُ أَنْفَقُوا إِسْرَافاً وَ بِدَاراً
وَ إِنْ أَمْسَكُوهُ أَمْسَكُوا بُخْلًا وَ احْتِكَاراً
أُولَئِكَ الَّذِينَ مَلَكَتِ الدُّنْيَا زِمَامَ قُلُوبِهِمْ حَتَّى أَوْرَدَتْهُمُ النَّارَ بِذُنُوبِهِمْ.
امّت من در دنيا سه گروهند:
گروه نخست،
دوستار گرد آوردن و ذخيره كردن مال نيستند،
و در فراهم آوردن و احتكار كردن آن تلاش نمىكنند؛
و آنچه از دنيا مايه خرسندى ايشان است،
خوردن به اندازه رفع گرسنگى و پوشيدن براى پوشاندن خود است.
و بهرهمندى ايشان از مال به آن است كه آنان را (با زندگيى ساده) به آخرت رساند.
اينان كسانيند كه (در آن جهان) آسوده خاطرند،
نه ترسى دارند و نه در اندوه به سر مىبرند.
گروه دوم،
كسانى هستند كه مال را از پاكيزهترين راهها گرد مىآورند،
و با بخشيدن آن به خويشاوندان صله رحم مىكنند،
و آن را به برادران خود مىدهند،
و مقدارى از مال خويش را به فقيران مىبخشند؛
در نزد اينان جویدن سنگ داغ آسانتر است از كسب يك درهم از راه حرام،
يا نپرداختن حقّ مال، يا نگاهدارى مال تا دم مرگ؛
و اين گروه (با وضعى كه گفته شد)،
اگر با دقّت به حسابشان رسيدگى شود دچار عذاب مىشوند،
و اگر مورد عفو قرار گيرند، جان سالم به در مىبرند.
و امّا گروه سوم،
آن كسانند كه جمعآورى مال را از حرام و حلال دوست مىدارند،
و حقوق واجب مال را نمىپردازند؛
اگر انفاق كنند از روى اسراف است و شتابناك،
و اگر آن را نگاه دارند از روى بخل است و احتكار؛
اينانند كه دنيا افسار آنان را به دست گرفته است،
و مىبرد تا (به دليل اين همه گناه) به دوزخشان درافكند.
و بادر إليه مبادرة و بدارا: أسرع
و منه قوله تعالى:
وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً.
[سورة آلعمران (۳): الآيات ۱۲۳ الى ۱۲۶]
وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (۱۲۳)
و يقيناً خدا شما را در [جنگ] بدر -با آنكه ناتوان بوديد- يارى كرد.
پس، از خدا پروا كنيد، باشد كه سپاسگزارى نماييد.
إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَ لَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلِينَ (۱۲۴)
آنگاه كه به مؤمنان مىگفتى: «آيا شما را بس نيست كه پروردگارتان، شما را با سه هزار فرشته فرودآمده، يارى كند؟»
بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ (۱۲۵)
آرى، اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد، و با همين جوش [و خروش] بر شما بتازند، [همانگاه] پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشاندار يارى خواهد كرد.
وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلاَّ بُشْرى لَكُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ (۱۲۶)
و خدا آن [وعده پيروزى] را، جز مژدهاى براى شما قرار نداد تا [بدين وسيله شادمان شويد و] دلهاى شما بدان آرامش يابد، و يارى جز از جانب خداوند تواناى حكيم نيست.