دکتر محمد شعبانی راد

حسود، زمین‌خوردۀ تمنّاها! فتری القوم فیها صرعی!

FAIL!

الفبای نورانی، نسخه های نورانی

(ص ر ع – حسود، زمین‌خوردۀ تمنّاها!
فتری القوم فیها صرعی!)
برای مشاهده نسخه تصویری (ولاگ) کلیک کنید
برای شنیدن نسخه شنیداری (پادکست) کلیک کنید

and you could see Men
lying dead as trunks of hollow Palm-trees,
taking here and there by The wild wind!

«صرع» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«المُصَارَعَة: كشتى»
«فَتَرَى الْقَوْمَ فِيها صَرْعى‏»
+ «خودباختگان»
+ «نور از دست رفته»
+ «سلخ»
+ «قبولی خرداد! مردودین شهریور!»
+ «صرم – دل بریدن از تمنّا، یا دل بریدن از نور؟!»

اَکْثَرُ مَصَارِعِ اَلْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ اَلْمَطَامِع!
یعنی: حسود، زمین‌خوردۀ تمنّاهاست!

امام على عليه السلام:
اَکْثَرُ مَصَارِعِ اَلْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ اَلْمَطَامِع
.
بیشترین لغزشگاه خردها، هنگام درخشندگی طمع‌هاست.

اگه هم‌قافیه با تمناها بسرایی، تمناها زمینت میزنن!
+ «ذلل»
+ «پستانک تمنّا»
حسود، مصرع دوم تمناهای خودشه!
«المِصْرَاعَانِ‏ في الشِّعْرِ»
حسود، لنگۀ تمناهای خودشه!
+ «نیمۀ گم‌شدۀ حسود، تمناهاشه!»
«المِصْرَاعُ‏ من الباب: الشطر، و هما مصراعان، دو لنگۀ در خانه»
«هذا صرع هذا: أي مثله» + «عدل»
«هما صِرْعَانِ‏: قِرْنَانِ»
به همین دلیل مصروع تمناهاش میشه!
دیوانه‌وار به تمناهاش چسبیده و اصلا راضی به تقدیرات نمیشه! 
«الصرع داء يشبه الجنون»
زمین خوردۀ تمناهاش میشه!
«الصريع من الأغصان: ما تهدّل و سقط الى الأرض»
کشتۀ تمناهاش میشه!
«قيل للقتيل صريع»
علت سقوط حسود، تمناهاشه!
«مصارع الناس مساقطهم»
«تَصَارَعَ الرجُلانِ: آن دو مرد با هم كشتى گرفتند، و هر يك كوشيد تا ديگرى را زمين زند.»
کشتی گرفتن با حریف مقابل!
«الصِّرَاعَة: فنّ كشتى‏‌گيرى»
«المُصَارَعَة الحُرَّة: كشتى آزاد»
دو لنگه در انگاری حریف همدیگه هستند و دارند مدام با همدیگه کشتی میگیرند!

داستان تکراری اهل حسادت!
«فتری القوم فیها صرعی»
با نور حقیقت «الحاقّة» آشنا می‌شوند، اما نهایتا …

[سورة الحاقة (۶۹): الآيات ۱ الى ۱۰]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏
به نام خداوند رحمتگر مهربان‏
الْحَاقَّةُ (۱)
آن رخ دهنده.
مَا الْحَاقَّةُ (۲)
چيست آن رخ دهنده؟
وَ ما أَدْراكَ مَا الْحَاقَّةُ (۳)
و چه دانى كه آن رخ دهنده چيست؟
كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَ عادٌ بِالْقارِعَةِ (۴)
ثمود و عاد، آن حادثه كوبنده را تكذيب كردند.
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ (۵)
امّا ثمود به [سزاى‏] سركشى [خود] به هلاكت رسيدند.
وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عاتِيَةٍ (۶)
و امّا عاد، به [وسيله‏] تندبادى توفنده سركش هلاك شدند.
سَخَّرَها عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَ ثَمانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُوماً 
فَتَرَى الْقَوْمَ فِيها صَرْعى‏ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِيَةٍ (۷)
[كه خدا] آن را هفت شب و هشت روز پياپى بر آنان بگماشت:
در آن [مدّت‏] مردم را فروافتاده مى‌‏ديدى، گويى آنها تنه‌‏هاى نخلهاى ميان تهى‌‏اند.
فَهَلْ تَرى لَهُمْ مِنْ باقِيَةٍ (۸)
آيا از آنان كسى را بر جاى مى‏‌بينى؟
وَ جاءَ فِرْعَوْنُ وَ مَنْ قَبْلَهُ وَ الْمُؤْتَفِكاتُ بِالْخاطِئَةِ (۹)
و فرعون و كسانى كه پيش از او بودند
و [مردم‏] شهرهاى سرنگون شده [سدوم و عاموره‏] مرتكب خطا شدند.
فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ 
فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً (۱۰)
و از امر فرستاده پروردگارشان سرپيچى كردند؛
و [خدا هم‏] آنان را به گرفتنى سخت، فرو گرفت.

مطالعه و تدبر ادامه آیات این سورۀ زیبا به علاقمندان توصیه می‌شود.

استعمال حسادت، حسود رو به زمین میزنه!

امام علی علیه السلام:
انْظُرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ
فَإِنْ لَبَدُوا [فَالْبُدُوا]
وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فَانْصُرُوهُمْ تُنْصَرُوا وَ تُعْذَرُوا
فَإِنَّهُمْ لَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى
وَ لَنْ يَدْعُوكُمْ إِلَى رَدًى
وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ بِالتَّقَدُّمِ فَيَصْرَعَكُمُ الْبَلَاءُ وَ تُشْمِتَ بِكُمُ الْأَعْدَاء
.
به اهل بيت بنگريد؛
اگر آن‌ها اقدامي انجام ندادند شما نيز به عملي دست نزنيد
و اگر آنان شما را به ياري طلبيدند؛ ايشان را ياري کنيد
که ايشان شما را از مسير هدايت بيرون نمي‌برند
و در وادي هلاکت قرار نمي‌دهند،
بر ايشان سبقت نگيريد که در بلا گرفتار مي‌‌شويد و مورد شماتت دشمن قرار مي‌گيريد.

اللَّهُمَّ اجْعَلْ مُتَحَوَّلِي عَنْ صَرْعَتِي إِلَى تَجَاوُزِكَ!
ترجمه: بارخدایا، بازگشت از در افتادنم را به گذشتت قرار ده!
یعنی:
فقط نور میتونه قلبتو از مسیر رو به زمین خوردن، عوض کنه!
و در مسیر عفو و گذشت خدای مهربان قرارت بده!

امام سجاد علیه السلام:
اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،
وَ حَبِّبْ إِلَيَّ مَا رَضِيتَ لِي،
وَ يَسِّرْ لِي مَا أَحْلَلْتَ بِي،
وَ طَهِّرْنِي مِنْ دَنَسِ مَا أَسْلَفْتُ،
وَ امْحُ عَنِّي شَرَّ مَا قَدَّمْتُ،
وَ أَوْجِدْنِي حَلَاوَةَ الْعَافِيَةِ،
وَ أَذِقْنِي بَرْدَ السَّلَامَةِ،
وَ اجْعَلْ مَخْرَجِي عَنْ عِلَّتِي إِلَى عَفْوِكَ،
وَ مُتَحَوَّلِي عَنْ صَرْعَتِي إِلَى تَجَاوُزِكَ،
وَ خَلَاصِي مِنْ كَرْبِي إِلَى رَوْحِكَ،
وَ سَلَامَتِي مِنْ هَذِهِ الشِّدَّةِ إِلَى فَرَجِك‏
.
بار خدايا بر محمّد و آل او درود فرست،
و آنچه برايم پسنديده‏‌اى (بيمارى يا اندوه و گرفتارى = تقدیرات) را محبوب من گردان،
و آنچه كه بر من فرود آورده‏‌اى برايم آسان فرما،
و مرا (در برابر اين گرفتارى) از چركى كردارهاى پيش از اينم پاك كن،
و اعمال بد پيش از اينم را نابود ساز،
و شيرينى تندرستى را برايم پديدآور،
و گوارائى سلامتى را بمن بچشان،
و بيرون شدن از بيماريم را به عفوت قرار ده.
و بخششت و بازگشت از در افتادنم را بگذشتت قرار ده.
و رهائى از اندوهم را برحمتت قرار ده.
و تندرستى‏‌ام از اين سختى را بگشايشت قرار ده.

اللَّهُمَّ ارْفَعْنِي عَنْ مَصَارِعِ الذُّنُوبِ كَمَا وَضَعْتُ لَكَ نَفْسِي!

خودت باید نسبت به گناه و اشتباهی که مرتکب شده‌ای، اعتراف اختیاری بنمایی!
تا نور در جاهاییکه میخوای زمین بخوری «مصارع الذّنوب»، دستتو بگیره و نجاتت بده! 

اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،
وَ الْقَنِي بِمَغْفِرَتِكَ كَمَا لَقِيتُكَ بِإِقْرَارِي،
وَ ارْفَعْنِي عَنْ مَصَارِعِ الذُّنُوبِ كَمَا وَضَعْتُ لَكَ نَفْسِي،
وَ اسْتُرْنِي بِسِتْرِكَ كَمَا تَأَنَّيْتَنِي عَنِ الِانْتِقَامِ مِنِّي
.
بار خدايا پس بر محمّد و آل او درود فرست،
و با آمرزش خود به من رو آور (مرا مشمول رحمتت گردان و بيامرز)
چنانكه من با اعتراف خويش به (در گاه) تو رو آوردم،
و مرا از افتادنگاه‏ها (جاها) ى گناهان بردار (حفظ فرما)
 چنانكه خود را براى تو پست ساخته‏‌ام (با فروتنى به پيشگاهت به تو پناه برده‌‏ام)
و مرا در پرده (رحمت) خود بپوشان (بيامرز)
چنانكه در انتقام و به كيفر رساندن من درنگ نمودى.

«مَصَارِعِ الذُّنُوبِ» + «مَصَارِعِ الْخَاطِئِينَ» + «جُعَل – مجالست اهل المعاصی»

فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،
وَ اجْعَلْنِي أُسْوَةَ مَنْ قَدْ أَنْهَضْتَهُ بِتَجَاوُزِكَ عَنْ مَصَارِعِ الْخَاطِئِينَ،
وَ خَلَّصْتَهُ بِتَوْفِيقِكَ مِنْ وَرَطَاتِ الْمُجْرِمِينَ،
فَأَصْبَحَ طَلِيقَ عَفْوِكَ مِنْ إِسَارِ سُخْطِكَ،
وَ عَتِيقَ صُنْعِكَ مِنْ وَثَاقِ عَدْلِكَ
.
پس بر محمّد و آل او درود فرست،
و مرا پيشواى كسانى گردان
كه به گذشت خود آنها را از افتادنگاههاى خطاكاران بپا داشته (نگهدارى كرده) اى،
و بتوفيق خويش آنان را از مهلكه‏‌ها و گرفتاريها (كيفرها) ى گنهكاران رهائى داده (آمرزيده) اى،
پس از گير خشمت، رها شدۀ عفوت گرديده
و از بند عدلت، آزاد شدۀ احسانت گشته‏‌اند.

وَ كَمْ مِنْ صَرْعَةٍ أَنْعَشْتَ!

وَ كَمْ مِنْ ظَنٍّ حَسَنٍ حَقَّقْتَ،
وَ عَدَمٍ جَبَرْتَ،
وَ صَرْعَةٍ أَنْعَشْتَ،
وَ مَسْكَنَةٍ حَوَّلْتَ
.
و چه بسيار گمان نيكى را كه تصديق نموده و پذيرفتى
(اميدوار برحمت و احسانت را نوميد نكردى)
و فقر و نيازمندى را كه بجاى آن بى‌‏نيازى بخشيدى،
و در افتادنى را كه برداشته ايستاندى (گرفتار سختيهائى را كه رهاندى)
و مسكنت و بى چيزى (يا ذلت و خوارى) را كه (به توانگرى، يا به عزت و بزرگى) تغيير دادى‏.

أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ؟!

حسود باور نداره، کسی که زمین خورده، میتونه با کمک دست نورانی،
دوباره از جاش بلند شه و روی پای خودش بایسته!
اما اهل نور باور داره و اعتراف میکنه که: «
وَ كَمْ مِنْ صَرْعَةٍ أَنْعَشْتَ!»
بارها و بارها، ورک‌لایف حضرت یونس ع تکرار شده و میشه!

[سورة الإسراء (۱۷): الآيات ۴۹ الى ۵۲]
وَ قالُوا أَ إِذا كُنَّا عِظاماً وَ رُفاتاً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ‏ خَلْقاً جَديداً (49)

[سورة الإسراء (۱۷): الآيات ۹۶ الى ۱۰۰]
ذلِكَ جَزاؤُهُمْ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِآياتِنا وَ قالُوا أَ إِذا كُنَّا عِظاماً وَ رُفاتاً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ‏ خَلْقاً جَديداً (98)

[سورة المؤمنون (۲۳): الآيات ۸۱ الى ۹۰]
قالُوا أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ‏ (82)

[سورة الصافات (۳۷): الآيات ۱۱ الى ۲۰]
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ‏ (16)

[سورة الواقعة (۵۶): الآيات ۴۱ الى ۵۶]
وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ‏ (47)

«وَ أَنَا مَيِّتٌ إِنْ لَمْ تُحْيِنِي بِذِكْرِكَ وَ لَوْ لَا سَتْرُكَ لَافْتَضَحْتُ أَوَّلَ مَرَّةٍ عَصَيْتُكَ»
«من مرده‌ام اگر بذكرت مرا زنده ندارى، اگر رازپوشى تو نباشد در اولين بار رسوا شوم.»

البغی، الصّرع، الحسد!
امام على عليه السلام:
البَغيُ يَصرَعُ الرِّجالَ و يُدْني الآجالَ.

تعدّى، مردان را به خاك مى‌افكند و مرگها را نزديك مى‌كند.

اَلْأَجَلُ يَصْرَع.
مرگ به زمین مى‌اندازد.

اَلدُّنْیَا مَصْرَعُ اَلْعُقُول
.
دنیا،جایگاه لغزیدن خردهاست.

اَلصَّدَقَهُ تَقِی مَصَارِعَ اَلسَّوْء
.
صدقه دادن،از حوادث بد نگاه می‌دارد.

وَضْعُ اَلصَّنِیعَهِ فِی اَهْلِهَا یَکْبِتُ اَلْعَدُوَّ وَ یَقِی مَصَارِعَ اَلسَّوْء
.
نیکی کردن به جا و شایسته، دشمن را برو اندازد و از پرتگاههای بد انسان را حفظ کند.

اِیَّاکَ وَ اَلْبَغْیَ
فَاِنَّهُ یُعَجِّلُ اَلصَّرْعَهَ وَ یُحِلُّ بِالْعَامِلِ بِهِ اَلْعِبَرَ اَلْغِیَر
.
از ستمگری بپرهیز،
همانا ستم، فرو افتادن را شتاب دهد و کنندۀ آن را به اندوه و گریه فرو می‌برد.

اِیَّاکُمْ وَ صَرَعَاتِ اَلْبَغْیِ وَ فَضَحَاتِ اَلْغَدْرِ وَ اِثَارَةِ کَامِنِ اَلشَّرِّ اَلْمُذَمِّم
.
بپرهیزید از فرو افتادنهای ستم و رسواییهای خیانت و برانگیختن بدیِ نکوهیده‌ای که پنهان است.

اَکْثَرُ مَصَارِعِ اَلْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ اَلْمَطَامِع
.
بیشترین لغزشگاه خردها، هنگام درخشندگی طمع‌هاست.

عنوان این مقاله: «حسود، زمین خوردۀ تمنّاها!»

اِنَّ اَلدُّنْیَا
تُدْنِی اَلْاجَالَ
وَ تُبَاعِدُ اَلْامَالَ
وَ تُبِیدُ اَلرِّجَالَ
وَ تُغَیِّرُ اَلْاَحْوَالَ
مَنْ غَالَبَهَا غَلَبَتْهُ
وَ مَنْ صَارَعَهَا صَرَعَتْهُ
وَ مَنْ عَصَاهَا اَطَاعَتْهُ
وَ مَنْ تَرَکَهَا اَتَتْه
.
بدرستی که دنیا،
مرگها را نزدیک
و امیدها را دور،
مردان را هلاک
و احوال را دگرگون می‌گرداند،
هر که بر او چیرگی جوید دنیا بر او غالب شود
و هر که با او درگیر شود او را به زمینش اندازد
و هر که او را نافرمانی کند اطاعتش نماید
و هر که او را واگذارد دنیا او را بیابد.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی