By appreciating the light of Allah, establish and strengthen the foundations of your beliefs and convictions!
Beliefs, those intricate threads that weave the fabric of our existence, serve as the bedrock upon which we construct our personal and collective worldviews.
Let us embark on an enlightening journey to explore the foundations of these belief systems.
Psychological and Sociological Aspects of Beliefs.
Deep Roots:
Beliefs are deeply rooted in our psychology.
They shape our identities, providing a sense of purpose, meaning, and belonging.
Our self-perception often intertwines with our beliefs, guiding us through life’s complexities.
We withstand challenges and changes that may test or contradict our convictions.
Social Cohesion: Sociologically, belief systems function as social cohesion mechanisms. They unite communities under shared values and norms, fostering a sense of belonging and collective purpose.
Remember, belief systems are like trees—they sway, grow, and withstand storms. 🌱🌿🌳
با درک عمیق قلبی از نور با ارزش خدای مهربان، پایههای اعتقادی خود را استوار و مستحکم کنید.
باورها، آن رشتههای پیچیدهای که تار و پود وجود ما را میبافند،
بهعنوان بستری برای ساختن جهانبینی شخصی و جمعیمان عمل میکنند.
اجازه دهید سفری روشنگرانه را برای کشف مبانی این نظام های اعتقادی آغاز کنیم.
جنبه های روانشناختی و جامعه شناختی باورها.
ریشههای عمیق:
باورها، عمیقاً در روانشناسی ما ریشه دارند.
آنها هویت ما را شکل میدهند و حس هدف، معنا و تعلق را به ما میدهند.
ادراک ما از خود، اغلب با باورهای ما در هم میآمیزد،
و ما را در پیچیدگیهای زندگی راهنمایی میکند.
ما در برابر چالشها و تغییراتی که ممکن است عقاید ما را آزمایش کند و یا در تضاد آنها باشد، مقاومت میکنیم.
انسجام اجتماعی:
از نظر جامعه شناختی، سیستمهای اعتقادی به عنوان مکانیسمهای انسجام اجتماعی عمل میکنند.
آنها جوامع را تحت ارزشها و هنجارهای مشترک، متحد میکنند و حس تعلق و هدف جمعی را تقویت میکنند.
به یاد داشته باشید، سیستم های اعتقادی مانند درختان هستند – آنها نوسان می کنند، رشد می کنند و در برابر طوفان ها مقاومت می کنند. 🌱🌿🌳
به این ریشه های قوی که با هیچ طوفان فتنه ای از پای در نمی آیند میگن باور خوب و محکم و درست و حسابی! + «استجهلت الریح الغصن»
A tree with strong roots!
«شید» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«شادَ البناءَ – شَيَّدَ البناءَ – أَشَادَ البنيانَ: ساختمان را بلند ساخت.»
+ مفهوم زیبای «ظهر – آشکار»
+ «ذبح»
+ «خرج»
+ «فرج»
+ «عَيْن نَجْلاءُ»
+ «نفش»
+ «با نور، خدایی کن! انسانِ خداگونه! آتاه الله المُلک! نور پادشاهی!»
شید:
شادَ البناءَ – شَيَّدَ البناءَ – أَشَادَ البنيانَ : ساختمان را بلند ساخت.
استحکام بنا: «Strengthening»
شِدْتُ البيتَ : إذا بنيته بالشيد
تشييد البناء : إحكامه و رفعه
فقه اللغة ؛ فصل في تفصيل الأبنية
فإذا كان مطولًا، فهو: مشِيد.
فإذا كان معمولًا بِشِيد و هو كل شيء طليت به الحائط من جَصّ أو مِلاط ، فهو: مشيد.
با نور پایههای ساختمان بلند اعتقادی خودتو محکم کن! قَصْرٍ مَشِيدٍ! بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ!
[شید – قعد]:
شَيَّدَ قواعده: أحكمها، كأنه بناها بِالشِّيدِ:
پايههايش را محكم ساخت، گويى كه آن را با آهك و گچ ساخته است.
الْإِشَادَةُ: عبارة عن رفع الصّوت: بانگ برداشتن و فرياد كردن است.
+ «صومعه»
«قَصْرٍ مَشِيدٍ – بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ»:
نامهای زیبای معالم ربانی صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنها هستند.
«إِنَّ الْإِمَامَةَ خَصَّ اللَّهُ بِهَا إِبْرَاهِيمَ ع وَ أَشَادَ بِهَا ذِكْرَهُ»
+ «ذکر الله»
کتاب لغت التحقیق این مفهوم را آورده است.
«الإحكام مع الرفع، سواء كان في بناء أو في كلام و خطاب أو في نسبة و حكم»
مشتقات ریشۀ «شید» در آیات قرآن:
بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ – قَصْرٍ مَشيدٍ
[سورة النساء (۴): آية ۷۸]
أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ
وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ
وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ
قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثاً (۷۸)
هر كجا باشيد، شما را مرگ درمىيابد؛ هر چند در بُرجهاى استوار باشيد.
و اگر [پيشامد] خوبى به آنان برسد، مىگويند: «اين از جانب خداست»؛
و چون صدمهاى به ايشان برسد، مىگويند: «اين از طرف توست.»
بگو: «همه از جانب خداست.»
[آخر] اين قوم را چه شده است كه نمىخواهند سخنى را [درست] دريابند؟
[سورة الحج (۲۲): الآيات ۴۱ الى ۴۵]
الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ (۴۱)
همان كسانى كه چون در زمين به آنان توانايى دهيم، نماز برپا مىدارند و زكات مىدهند و به كارهاى پسنديده وامىدارند، و از كارهاى ناپسند باز مىدارند، و فرجام همه كارها از آنِ خداست.
وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ عادٌ وَ ثَمُودُ (۴۲)
و اگر تو را تكذيب كنند، قطعاً پيش از آنان قوم نوح و عاد و ثمود [نيز] به تكذيب پرداختند.
وَ قَوْمُ إِبْراهِيمَ وَ قَوْمُ لُوطٍ (۴۳)
و [نيز] قوم ابراهيم و قوم لوط.
وَ أَصْحابُ مَدْيَنَ وَ كُذِّبَ مُوسى
فَأَمْلَيْتُ لِلْكافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ (۴۴)
و [همچنين] اهل مَدْيَن. و موسى تكذيب شد،
پس كافران را مهلت دادم، سپس [گريبان] آنها را گرفتم. [بنگر،] عذاب من چگونه بود؟
فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها وَ هِيَ ظالِمَةٌ فَهِيَ خاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها
وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِيدٍ (۴۵)
و چه بسيار شهرها را -كه ستمكار بودند- هلاكشان كرديم
و [اينك] آن [شهرها] سقفهايش فرو ريخته است،
و [چه بسيار] چاههاى متروك و كوشكهاى افراشته را.