If you try hard enough, you can expect to get the desired result.
«نزع» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«نزع في القوس: زه كمان را كشيد.»
«نَزَعَ بِالسّهم: تيراندازى كرد.»
«أغرق النازع في القوس: إذا استوفى مدّها ثمّ استعير لمن بالغ في كل شيء.»
«وَ النَّازِعاتِ غَرْقاً»
«أغرقَ النازعُ: إذا استوفى مدّ قوسه.»
«النزع في القوس: مدّها.»
«المَنْزَع: كشيدن چيزى تا حد نهايت.»
نورِ دل کندن از تاریکیِ تمنّا!
دل کندنِ درست و حسابی!
«وَ النَّازِعاتِ غَرْقاً»
جوری باید زهِ کمان رو بکشی، که وقتی تیر رو پرتاب میکنی بخوره وسط هدف،
نه اینکه بیفته جلوی خودت! «تُفِ سربالا!»
سعی و تلاش ناقص، بی فایده است!
اطاعت ناقص از اوامر نورانی به درد نمیخوره!
رضایت به تقدیرات، اگه آلوده به تمناهای خودت هم باشه، هیچ فایده ای نداره!
ایمان ملبّس به ظلم همینه!
«الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ».
حسود، وقتی تمنای خودشو با تقدیرات خدا قاطی میکنه و شراکت میده، این میشه مُشرِک!
«وَ النَّازِعاتِ غَرْقاً» یعنی به اون میزانی که باید دست از تمنای خودت برداری و راضی به تقدیرات خدا بشوی، کم نگذاری «وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ، واى بر كمفروشان»،
و باید به این تکلیف خودت عامل باشی و کمتر از این مقدار، مانند کم کشیدن زه کمان است که تیر به هدف نخواهد رسید.
امام سجاد علیه السلام:
در «دعای روز عرفه»:
سُبْحَانَكَ! … لَكَ الْحَمْدُ …
حَمْداً يُعَانُ مَنِ اجْتَهَدَ فِي تَعْدِيدِهِ،
سپاسى كه هر كه در بسيارى (يا در مواظبت) آن كوشش نمايد (از جانب تو) يارى گردد،
وَ يُؤَيَّدُ مَنْ أَغْرَقَ نَزْعاً فِي تَوْفِيَتِهِ.
و هر كه در كامل بجا آوردن (رعايت آداب) آن كوتاهى ننمود تأييد و كمك شود.
نورِ دل کندن از نار حسادت!
شاهدِ نورِ تقدیرات باش! به تقدیرات پشت نکن! اونا رو زشت نبین!
نورِ درمان، زیباست گرچه بیمار را خوش نیاید!
«نزع» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است!
«وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ»
«و هر گونه كينهاى را از سينههايشان مىزداييم.»
«غلّ» یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.
نور، فرایند نزعِ حسد است!
تن دادن به نورِ درمان، کار آسونی نیست!
دل کندن از تمنّا، و دل بستن به تقدیرات، برای حسود، کار بسیار سخت و دشواری است!
«فَإِنَّ النُزُوعَ مِنَ التَّرَفُّهِ وَ التَّلَذُّذِ … أَمْرٌ صَعْبٌ»
«دل كندن از لذت و رفاه ، كارى بسيار دشوار است.»
امام صادق علیه السلام:
«ان امرنا صعب مستصعب على الكافرين
لا يقر بامرنا الا نبى مرسل او ملك مقرب او عبد مؤمن امتحن الله قلبه للايمان.»
تا زمانی قلبا دست از تمناهای خودت بر نداری، به آرامش نمیرسی!
علی علیه السلام:
«يأس القلب راحة النّفس.»
«دل كندن از طمع، مايه آسايش است.»
[سورة الأعراف (۷): الآيات ۴۲ الى ۴۳]
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها
أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ (۴۲)
و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند
-هيچ كسى را جز به قدر توانش تكليف نمىكنيم-
آنان همدم بهشتند [كه] در آن جاودانند.
وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ
تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ
وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ
لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ
وَ نُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۴۳)
و هر گونه كينهاى را از سينههايشان مىزداييم.
از زير [قصرهاى]شان نهرها جارى است،
و مىگويند: «ستايش خدايى را كه ما را بدين [راه] هدايت نمود،
و اگر خدا ما را رهبرى نمىكرد ما خود هدايت نمىيافتيم.
در حقيقت، فرستادگانِ پروردگارِ ما حق را آوردند.»
و به آنان ندا داده مىشود كه
اين همان بهشتى است كه آن را به [پاداش] آنچه انجام مىداديد ميراث يافتهايد.