A Miserable Life!
«نکد» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«نَاقَةٌ نَكْدَاءُ: لا لَبَن فيها، طَفِيفَةُ الدَّرِّ صَعْبَةُ الحَلْبِ،
شترى كه شيرش كم است و سخت دوشيده ميشود.»
«نَكِدَ البئر: قلّ ماءه، آب چاه كم شد.»
«نكد العيش: تَعَسَّرَ و اشْتَد، زندگی فلاکتبار!» «miserable life»
«الْحَسَدُ يُنَكِّدُ الْعَيْشَ»
زندگی فلاکتبار برادران حسود یوسف ع!
«حسود، آب خوش از گلوش پایین نمیره!»
زندگی فلاکتبار، محصول نارضایتی به تقدیرات است.
«الحاسد جاحد لانه لم یرض بقضاء الله»
امام سجاد علیه السلام:
«الْحَسُودُ لَا يَنَالُ شَرَفاً،
وَ الْحَقُودُ يَمُوتُ كَمَداً،
وَ اللَّئِيمُ يَأْكُلُ مَالَهُ الْأَعْدَاءُ،
وَ الَّذِي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِداً.»
داستان تکراری زندگی فلاکتبار سگ لاهث!
داستان تکراری زندگی فلاکتبار بلعم باعورا!
داستان تکراری زندگی فلاکتبار سامری!
داستان تکراری اشتباه مرگبار در زندگی فلاکتبار مردان آتشافروز!
فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ
إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ
+ «وای به روزی که خدا، نورشو پس بگیره! فانسلخ منها! داستان تکراری بلعم باعورا!»
+ «حسود ضرر بزرگی میکنه! مسّنا و اهلنا الضّر!»
+ «آتشِ حسادتِ حسود، دامن خیلیها رو میگیره! اصحاب سعیر! مردان آتشافروز! متاستاز حسادت!»
+ «حسود، شخصیّت غیرمجاز! تاریکی بدعت!»
+ «حسادتِ لجامگسیخته!»
+ «از نور سوء استفاده نکن!»
+ «اغوایِ دجّال!»
+ «فریبخوردگان تاریکی!»
+ «رهیافته با نور! گمراه در تاریکی! قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ!»
[سورة الأعراف (۷): الآيات ۱۷۵ الى ۱۷۸]
وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ (۱۷۵)
و خبر آن كس را كه آيات خود را به او داده بوديم براى آنان بخوان كه از آن عارى گشت؛
آنگاه شيطان، او را دنبال كرد و از گمراهان شد.
وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ
فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ
ذلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (۱۷۶)
و اگر مىخواستيم، قدر او را به وسيله آن [آيات] بالا مىبرديم، امّا او به زمين [=دنيا] گراييد و از هواى نَفْس خود پيروى كرد.
از اين رو داستانش چون داستان سگ است [كه] اگر بر آن حملهور شوى زبان از كام برآورد، و اگر آن را رها كنى [باز هم] زبان از كام برآوَرَد.
اين، مَثَل آن گروهى است كه آيات ما را تكذيب كردند. پس اين داستان را [براى آنان] حكايت كن، شايد كه آنان بينديشند.
حسودی که اشتباه مرگباری مرتکب میشه
و دستشو از توی دست صاحبان نور در میاره،
بمرور پستانی که از اون تغذیه علمی میکرده خشک میشه،
لذا با مشکلات زیادی روبرو میشه «ناقة نكداء»، «نكد العيش»،
دیگه آب خوش از گلوش پایین نمیره!
یک زندگی شوم و تاریک و کثیف و نکبتبار و بیروح داره!
چون روح ایمانش سلب شده! «سلخ»!
عاملی که زندگی را نکبتبار میکند، حسد است.
این حسد از قلب اهل نور، با فرایند نور الولایة، مدام درناژ میشود.
اهل نور مثل باران هستند و اهل حسد مثل ملخ!
إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً مَيَامِينَ مَيَاسِيرَ
يَعِيشُونَ وَ يَعِيشُ النَّاسُ فِي أَكْنَافِهِمْ
وَ هُمْ فِي عِبَادِهِ مِثْلُ الْقَطْرِ
وَ لِلَّهِ عِبَادٌ مَلَاعِينُ مَنَاكِيدُ
لَا يَعِيشُونَ وَ لَا يَعِيشُ النَّاسُ فِي أَكْنَافِهِمْ
وَ هُمْ فِي عِبَادِهِ مِثْلُ الْجَرَادِ
لَا يَقَعُونَ عَلَى شَيْءٍ إِلَّا أَتَوْا عَلَيْهِ.
براستى كه خداوند بندگانى دارد كه به خوبى و مباركى زندگى مىكنند،
و مردم نيز در جوار ايشان بخوبى زيست دارند،
و آنان در ميان بندگان او همچون باران مىباشند،
و همچنين خداوند بندگانى دارد كه ملعون و نكبتبارند،
نه خود زيست كنند و نه مردم در كنارشان بهرهاى از زندگى دارند.
و آنان در ميان بندگان او همچون ملخها مىباشند
كه بر هيچ چيز نيفتند جز آنكه نيست و نابودش سازند.
لَا تَكُونُ فِي مُؤْمِنٍ النَّكَدُ!
سِتَّةٌ لَا تَكُونُ فِي مُؤْمِنٍ:
الْعُسْرُ وَ النَّكَدُ وَ الْحَسَدُ وَ اللَّجَاجَةُ وَ الْكَذِبُ وَ الْبَغْيُ.
شش چيز در هيچ مؤمنى نيست:
1- سختگيرى، 2- كم خيرى و بخل، 3- حسادت،
4- لجبازى، 5- دروغگوئى، 6- و ستمكارى.
قلب حسود، سرای رنج است «دَار النَّكَد»!
امام حسن علیه السلام:
وَ سُئِلَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع
مَا الْمَوْتُ الَّذِي جَهِلُوهُ؟
قَالَ
أَعْظَمُ سُرُورٍ يَرِدُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ نُقِلُوا عَنْ دَارِ النَّكَدِ إِلَى نَعِيمِ الْأَبَدِ
وَ أَعْظَمُ ثُبُورٍ يَرِدُ عَلَى الْكَافِرِينَ إِذْ نُقِلُوا عَنْ جَنَّتِهِمْ إِلَى نَارٍ لَا تَبِيدُ وَ لَا تَنْفَدُ.
و از امام حسن مجتبى عليه السّلام پرسيده شد:
چه مرگى است كه مردم آن را نمىشناسند؟
فرمود:
يا بزرگترين شادمانى است كه بر مؤمنين وارد مىآيد،
زيرا از سراى رنج (دنيا) به نعمتهاى جاودان آخرت منتقل مىگردند،
و يا بزرگترين هلاكتى است كه بر كافران وارد مىآيد.
زيرا از بهشت خودشان (دنيا) به عذاب و جهنّمى منتقل مىشوند كه نه نابودى دارد و نه پايانى.
فَأَعَاذَكُمُ اَللَّهُ مِنَ اَلْحَسَدِ وَ اَلنَّكَدِ!
امام علی علیه السلام:
إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً،
فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ، وَ مَنْ قَصَّرَ فَقَدْ عَرَضَ اَلنِّعْمَةَ لِحُلُولِ اَلنِّقْمَةِ،
فَلْيَرَاكُمُ اَللَّهُ مِنَ اَلنِّعَمِ وَجِلِينَ، كَمَا يَرَاكُمْ عِنْدَ اَلْمِحَنِ رَاجِينَ.
اى مردم، بايد كه خداوند شما را به هنگام نعمت، ترسان بيند،
همان گونه كه شما را به هنگام محنت ترسان مى بيند.
وَ مَنْ وُسِّعَ عَلَيْهِ ذَاتُ يَدِهِ، فَلَمْ يَرَ أَنَّ ذَلِكَ [مِنَ اَللَّهِ] تَمْحِيصٌ فَقَدْ أَمِنَ مَخُوفاً،
كسى كه خداوند در داراييش گشايش داده و اين گشايش را وسيله امتحان خود نداند،
خود را از حادثه ترسناكى در امان پنداشته.
وَ مَنْ ضُيِّقَ عَلَيْهِ ذَاتُ يَوْمٍ فَلَمْ يَرَ أَنَّ ذَلِكَ مِنَ اَللَّهِ تَمْحِيصٌ فَقَدْ ضَيَّعَ مَأْمُولاً.
و كسى كه در تنگى و نادارى افتد و آن را امتحان خود به حساب نياورد،
پاداشى را كه اميدش مى رفت، تباه كرده است.
وَ اِعْلَمُوا أَنَّ أَصْغَرَ اَلْحَسَدِ أَكْبَرُ دَاءِ اَلْجَسَدِ يَبْتَدِئُ بِجَسَدِهِ كَالْوَلَدِ وَ اَلْوَالِدِ
ثُمَّ يَنْتَقِلُ عَنِ اَلْأَقَارِبِ إِلَى اَلْأَبَاعِدِ،
فَأَعَاذَكُمُ اَللَّهُ مِنَ اَلْحَسَدِ وَ اَلنَّكَدِ.
[سورة الأعراف (۷): الآيات ۵۷ الى ۵۸]
وَ هُوَ الَّذي يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ
حَتَّى إِذا أَقَلَّتْ سَحاباً ثِقالاً سُقْناهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ
فَأَنْزَلْنا بِهِ الْماءَ فَأَخْرَجْنا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ
كَذلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (۵۷)
و اوست كه بادها را پيشاپيش [باران] رحمتش مژدهرسان مىفرستد،
تا آن گاه كه ابرهاى گرانبار را بردارند، آن را به سوى سرزمينى مرده برانيم،
و از آن، باران فرود آوريم؛ و از هر گونه ميوهاى [از خاك] برآوريم.
بدينسان مردگان را [نيز از قبرها] خارج مىسازيم، باشد كه شما متذكر شويد.
وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ
وَ الَّذِي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلاَّ نَكِداً
كَذلِكَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ (۵۸)
و زمين پاك [و آماده]، گياهش به اذن پروردگارش برمىآيد؛
و آن [زمينى] كه ناپاك [و نامناسب] است [گياهش] جز اندك و بىفايده برنمىآيد.
اين گونه، آيات [خود] را براى گروهى كه شكر مىگزارند، گونهگون بيان مىكنيم.
علیبنابراهیم رحمة الله علیه:
وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ
هُوَ مَثَلٌ لِلْأَئِمَّهًِْ (علیهم السلام) یَخْرُجُ عِلْمُهُمْ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ
وَ الَّذِی خَبُثَ مَثَلٌ لِأَعْدَائِهِمْ
لا یَخْرُجُ عِلْمُهُمْ
إِلَّا نَکِداً أَیْ کَدِراً فَاسِداً.
این فرموده خدای عزّوجلّ وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ مثال و تشبیهی است برای ائمه ع که علم آنان به اجازه خدا است
وَ الَّذِی خَبُثَ و [این] مثالی است برای دشمنان ایشان
لاَ یَخْرُجُ علم آنان إِلاَّ نَکِدًا یعنی کدر و فاسد.