What a mess he got himself into!
All his possessions went to waste!
What a tragic situation!
It’s heartbreaking to see someone lose everything they owned.
Sometimes life takes unexpected turns, and our material possessions can slip through our fingers like sand.
«کبت» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«كبت: الإخزاء الشديد»
+ «تبر»
مفهوم : «الإذلال و الصرف عن الشيء»
الْكَبْتُ : الرّدّ بعنف و تذليل (رد كردن و برگرداندن با قهر و خوارى)
اللغة :
الكبت مصدر كبت الله العدو أي أذله و أخزاه.
الكبت: مصدر است. كبت اللَّه العدوّ، يعنى او را خوار و پست و هلاك نمود.
الكبت الخزي و هو مصدر كبت الله العدو أي أخزاه و أذله
الكبت صرح الشيء على وجهه
كبتهم الله فانكبتوا
و حقيقة الكبت شدة الوهن الذي يقع في القلب
و ربما صرع الإنسان لوجهه للخور الذي يدخله
كبت: خزى و خوارى.
كبت به رو در افتادن چيزى
و حقيقت كبت شدت وهن و سستى كه بر قلب واقع شود.
حسود دماغسوخته!
+ «حسود ناکام!»
خوار ، زبون ، ذلیل ، [دماغ سوخته!]،
او را بر زمين زد، او را مرخص كرد، او را زبون كرد، او را رسوا كرد، او را شكست داد، با خشم به او پاسخ داد.
صَرَفَهُ، و أذَلَّهُ، و أخْزاه، و غاظَهُ، و مَلأه غَمّاً، و رَدَّهُ بغيظِه ..
دست رد به سینشون میزنه!
شدیدا حالگیری میکنه!
… ذلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ *
إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ كُبِتُوا كَما كُبِتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ
وَ قَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ بَيِّناتٍ وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ مُهِينٌ *
هر کسی پاشو از گلیم خودش درازتر کنه و پا تو کفش نورش کنه،
خدا بدجوری حالشو میگیره و دماغشو میسوزونه!
[جریان سوره مجادله خیلی قشنگه]:
اگه در مشکلات زندگی که پیش میاد، صاحب نوری، در ملک و در ملکوت، نداشته باشی که بری سراغش و با او درددل (مجادله) کنی، با اعتقادات غلط خودت و اطرافیانت، چه خاکی به سر میریزی؟
اینجا این آیات سورۀ مجادله، مطلب مهمی رو متذکر ما میشه و اون اینه که اولا تحت هیچ شرایطی رابطۀ خودتو با نورت قطع نکن، چون هر مشکلی پیش بیاد، به دست او قابل اصلاح و جبرانه، فقط قطع رابطه با اوست که درد بیدرمانه! یعنی صاحبان نور با کسب نور علم از مافوق علمی خودشان، برای کسانی که با آنها هستند، راه چارهای برای جبران مشکلاتشون پیدا می کنند، مطلب دیگه این که هیچ مشکلی رو از آنها پنهان نکن و هر چی داری بهشون بگو، آنها در دین و دنیا مورد اعتماد هستند و خیانت نمیکنند و بالاخره با کمک آنها میتونی اشتباهتو جبران کنی، چراکه اصل، همان یقین به نور معالم ربانیه! این دستورات که از مافوق به ما میرسه همه حدود الهی اند که از زبان صاحبان نور برای ما ابلاغ می شود و برای ما اهمیت سلسله مراتب نورانی، همین است و هر کس به معالم ربانی بیاحترامی کند، کانه به آل محمد ع و خود خدا بیاحترامی کرده، و اگه از حکمی که از نورت برای رفع مشکل خودت گرفتی بی توجهی کنی و اونو اونجور که باید و شاید تحویل نگیری، حتما گوشکشی میشی و حالت گرفته میشه، اگه نمیخواستی به حرفش گوش کنی، چرا زبانا اینقدر چاپلوسی میکنی؟!
داستان تکراری قصه سلطان و ربیبه و یحیی ع!
اینقدر خدای مهربان، کار مشکلتو براحتی و با چارهای ساده، برای تو حل کرد تا هر جوری که میتونی جبران کنی و برگردی به آرامش سابقت، حالا دیگه چه مرضی داری؟
بدان که صاحب نور برای رفع این قبیل مشکلات زندگیات هیچ اجر و مزدی ازت نمی خواد و فقط رابطه خودتو با اون قطع نکن و از او حرف شنوی داشته باش، همین؛ این که کار سختی نیست! البته برای کسی که در دلش نسبت به نورش حسد داره و چشم دیدن این همه علوم زیبای نزد اونو نداره و از اون خوشحال نمیشه چه توقعی داری ، اون که مثل مستقرین نیست که بجای حسد به صاحبان نور، نسبت به آنها غبطه بخوره یعنی با دیدن و شنیدن علم آنها، اولا خوشحال بشه و رابطه خودشو با آنها مستحکمتر کنه و از قِبَل این رابطه نفع زیادی ببره!
فرق معار حسود با مستقر غبطهخور به حال صاحب نور اینجا معلوم میشه که تفاوت از زمین تا آسمونه! خلاصه در سوره مجادله میبینیم چقدر یک خانم که مشکل اساسی در زندگیش با شوهرش پیدا کرده، میاد پیش رسول خدا ص و خیلی راحت حرف دلشو میزنه و حضرت هم به حرفاش گوش میده و براش متوسل به مافوق خودش میشه تا اینکه برای این موضوع آیه و سوره ای با نام مجادله و درددلهای یک زن با رسول خدا ص نازل میشه و راهکار رفع مشکلش بیان میشه و اون بالاخره با کمک نورش میتونه مشکلشو حل کنه و برگرده سر زندگی خودش و اینجوریه که خدا وقتی ما رو خلق میکنه به فکر برطرف کردن مشکلات ما هم هست و برای ما نوری خلق کرده و قرار داده تا عقل ما با کمک اتصال به این نور، بتونه مشکلاتشو حل کنه و نقائصشو برطرف کنه و تمام بدبختی، زمانیه که یک نفر احساس کنه که دیگه نیازی به آقا بالاسر برای رفع مشکلاتش نداره! وای بر این حال «كَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى» این همون طغیان و سرکشی نسبت به مافوقه و ادعای ربوبیته! هیچوقت خودتو از علم صاحبان نور بینیاز نبین و همیشه خودتو با واسطۀ معالم ربانی آنها نیازمند و گدای در خانه آل محمد ع بدون که این واقعیت تو رو به حیات طیبه میرسونه.
***
اهل حسادت با خاک یکسان میشوند! إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ كُبِتُوا كَما كُبِتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ!
حسود با اشتباه مرگباری که مرتکب شد، دیدی چه خاکی بر سرش شد؟!
همۀ داروندارش به باد رفت!
کبت:
اصطلاح: «خاک بر سر شدن»
«با خاک یکسان شدن»
«کبت – الإخزاء الشديد »
+ «خزی»
« اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ … يَا كَابِتَ الْأَعْدَاءِ … أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
وَ افْعَلْ بِي وَ بِجَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ»
[+ «داب»] :
اگه میخوای دشمنان آل محمد ع خوار و ذلیل بشن، باید با یاد نور و استعمال اندیشه نورانی و به نیابت از طرف نور، کاری کنی تا ثمره این عمل صالح ایجاد فرج و آرامش برای تو و اطرافیانت باشه و دأب تو باید همیشه استعمال معالم ربانی باشه،
لذا در صحیفه سجادیه عبارت « بِدُءوبِنَا فِي مَحَبَّتِكَ » آمده تا خدا هم اونا را خوارشون کنه « اللَّهُمَّ اكْبِتْهُ » ان شاء الله تعالی:
« اللَّهُمَّ … اكْبِتْهُ بِدُءوبِنَا فِي مَحَبَّتِكَ »
+ « الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَمَاتَ الْبَاطِلَ وَ أَحْيَا الْحَقَّ وَ كَبَتَ الظَّالِمِين »
+ « الثَّوْبُ النَّقِيُّ يَكْبِتُ الْعَدُوَّ »
« وَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْخَادِمِ يَكْبِتُ الْعَدُوَّ »
+ « الْخِضَابُ بِالسَّوَادِ زِينَةٌ لِلنِّسَاءِ مَكْبَتَةٌ لِلْعَدُو »
+ « وَ حُسْنُ الْمَلَكَةِ يَكْبِتُ الْأَعْدَاءَ »:
« حُسْنُ الْمَلَكَةِ » معنی قشنگی داره یعنی همونجوریکه صاحب نور با یاد علوم آل محمد ع کار انجام میده و با همه خوب تا میکنه، تو هم با یاد معالم ربانی کاراتو پیش ببرو با همه خوب تا کن، به این روش پسندیده میگن تو دارای « حُسْنُ الْمَلَكَةِ » هستی! اصلا اینجوری شکل گرفتی و خودبخود عین نورت شدی «صور – صیر» و کارهات دیگرانو یاد صاحب نور میندازه، انگاری روش او، ملکه ذهنت شده. دیدی میگن وقتی خوب این کارو یاد گرفتی و ملکه ذهنت شد دیگه راحت و اتومات کاراتو انجام میدی. چقدر اصطلاح زیبایه این « حُسْنُ الْمَلَكَةِ ».
بِاكْتِسَابِ الْفَضَائِلِ يُكْبَتُ الْمُعَادِي.
صِلَةُ الرَّحِمِ تُوجِبُ الْمَحَبَّةَ وَ تَكْبِتُ الْعَدُوَّ.
مُبَايَنَةُ الدَّنَايَا تَكْبِتُ الْعَدُوَّ.
وَضْعُ الصَّنِيعَةِ فِي أَهْلِهَا تَكْبِتُ الْعَدُوَّ وَ تَقِي مَصَارِعَ السَّوْءِ.
« اللَّهُمَّ اخْسَأْهُ عَنَّا بِعِبَادَتِكَ،
وَ اكْبِتْهُ بِدُءوبِنَا فِي مَحَبَّتِكَ،
وَ اجْعَلْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ سِتْراً لَا يَهْتِكُهُ،
وَ رَدْماً مُصْمِتاً لَا يَفْتُقُهُ »
اگه عمل به معالم ربانی کنی (صادق و صبور باشی) خدا هم دشمناتونو خاک بر سر میکنه!
«فَلَمَّا رَآنَا اللَّهُ صُبُراً صُدُقاً أَنْزَلَ اللَّهُ بِعَدُوِّنَا الْكَبْتَ وَ أَنْزَلَ عَلَيْنَا النَّصْرَ»
و فرجتو هم، از جایی که اصلا فکرشو هم نمی تونستی بکنی، میرسونه!
«راضیة بالولایة، مرضیة بالثواب»
+ قصه گاو بنی اسرائیل
« وَ يَكْبِتَ بِنَفِقَاتِهِ ذَوِي الْعَدَاوَاتِ »:
در قصه گاو بنی اسرائیل خدا داره به موسی ع میگه به بنی اسرائیل بگو من خدا به این دلیل، به این جوان مال فراوان دادم چون معالم ربانی رو استعمال میکنه و … با انفاق علمی خودش « بِنَفِقَاتِهِ » که از آل محمد ع اخذ علم میکنه ، آرامش رو برای خودش و دیگران ایجاد میکنه؛ بخاطر اینکه دأبش اینجوریه ، منم همه دشمناشو خاک بر سر می کنم « وَ يَكْبِتَ … ذَوِي الْعَدَاوَاتِ ».
نسخۀ شفابخش امام سجاد علیه السلام برای درمان بیماری وسواس:
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا ذُكِرَ الشَّيْطَانُ فَاسْتَعَاذَ مِنْهُ وَ مِنْ عَدَاوَتِهِ وَ كَيْدِهِ
دعای آن حضرت است هنگامی که از شیطان یاد میشد و از او و دشمنیش و نیرنگش به خدا پناه می برد
﴿1﴾ اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِكَ مِنْ نَزَغَاتِ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ وَ كَيْدِهِ وَ مَكَايِدِهِ ، وَ مِنَ الثِّقَةِ بِأَمَانِيِّهِ وَ مَوَاعِيدِهِ وَ غُرُورِهِ وَ مَصَايِدِهِ .
(1) خدایا! به تو پناه میبریم از فتنهانگیزیهای شیطان راندهشده و از نیرنگ و مکرهایش و از اینکه به دروغها و وعدهها و فریبکاری و دامهایش اطمینان کنیم.
﴿2﴾ وَ أَنْ يُطْمِعَ نَفْسَهُ فِي إِضْلَالِنَا عَنْ طَاعَتِكَ ، وَ امْتِهَانِنَا بِمَعْصِيَتِكَ ، أَوْ أَنْ يَحْسُنَ عِنْدَنَا مَا حَسَّنَ لَنَا ، أَوْ أَنْ يَثْقُلَ عَلَيْنَا مَا كَرَّهَ إِلَيْنَا .
(2) و از این که خود را در گمراه کردن ما از راه بندگیات و خوار کردنمان بر اثر معصیتت، به طمع اندازد؛ یا نزد ما نیکو شود زشتیهایی که او در نظر ما نیکو جلوه میدهد؛ یا گران و سخت شود، خوبیهایی که او در نظر ما زشت نشان میدهد.
﴿3﴾ اللَّهُمَّ اخْسَأْهُ عَنَّا بِعِبَادَتِكَ ، وَ اكْبِتْهُ بِدُؤُوبِنَا فِي مَحَبَّتِكَ ، وَ اجْعَلْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ سِتْراً لَا يَهْتِكُهُ ، وَ رَدْماً مُصْمِتاً لَا يَفْتُقُهُ .
(3) خدایا! به عبادت و بندگی ما، او را از عرصهگاه زندگیمان طرد کن و بِران؛ و به سبب جدّیت و تلاشمان در راه محبّتت، او را ذلیل و خوار گردان؛ و بین ما و او پردهای قرار ده که آن را ندرد؛ و حجابی ضخیم برقرار کن که آن را نشکافد.
﴿4﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اشْغَلْهُ عَنَّا بِبَعْضِ أَعْدَائِكَ ، وَ اعْصِمْنَا مِنْهُ بِحُسْنِ رِعَايَتِكَ ، وَ اكْفِنَا خَتْرَهُ ، وَ وَلِّنَا ظَهْرَهُ ، وَ اقْطَعْ عَنَّا إِثْرَهُ .
(4) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و شیطان را با سرگرم شدن به برخی دشمنانت از ما منحرف کن و ما را به توجه و نگهداری نیکویت از او حفظ فرما و از خیانت و نیرنگش بازدار و رویش را از ما برگردان و ردّ پایش را از ما قطع کن.
﴿5﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَمْتِعْنَا مِنَ الْهُدَى بِمِثْلِ ضَلَالَتِهِ ، وَ زَوِّدْنَا مِنَ الْتَّقْوَى ضِدَّ غَوَايَتِهِ ، وَ اسْلُكْ بِنَا مِنَ التُّقَى خِلَافَ سَبِيلِهِ مِنَ الرَّدَى .
(5) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و ما را از هدایتی که در دوام و پابرجایی مانند گمراهی او باشد، بهرهمند ساز و ما را در برابر گمراهی او، توشۀ تقوا کرامت کن؛ و خلاف راه هلاکتبار او، ما را به مسیر تقوا رهنمون باش.
﴿6﴾ اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْ لَهُ فِي قُلُوبِنَا مَدْخَلًا وَ لَا تُوطِنَنَّ لَهُ فِيما لَدَيْنَا مَنْزِلاً .
(6) خدایا! برای او در دلهای ما راه وارد شدن قرار مده و در شئون زندگی ما برای او جایگاه اقامت فراهم نکن.
﴿7﴾ اللَّهُمَّ وَ مَا سَوَّلَ لَنَا مِنْ بَاطِلٍ فَعَرِّفْنَاهُ ، وَ إِذَا عَرَّفْتَنَاهُ فَقِنَاهُ ، وَ بَصِّرْنَا مَا نُكَايِدُهُ بِهِ ، وَ أَلْهِمْنَا مَا نُعِدُّهُ لَهُ ، وَ أَيْقِظْنَا عَنْ سِنَةِ الْغَفْلَةِ بِالرُّكُونِ إِلَيْهِ ، وَ أَحْسِنْ بِتَوْفِيقِكَ عَوْنَنَا عَلَيْهِ .
(7) خدایا! ما را به آنچه که از باطل در نظرمان بیاراید، آگاه ساز؛ و چون آگاهمان کردی، از آن نگاهمان دار؛ و ما را به زمینههای چارهجویی در برابر او بینا گردان؛ و آنچه را که باید علیه او آماده کنیم، به ما الهام کن؛ و ما را از خواب غفلتی که سبب گرایش به اوست بیدار فرما؛ و یاری دادن ما را در جنگ با او، به توفیقت نیکو گردان.
﴿8﴾ اللَّهُمَّ وَ أَشْرِبْ قُلُوبَنَا إِنْكَارَ عَمَلِهِ ، وَ الْطُفْ لَنَا فِي نَقْضِ حِيَلِهِ .
(8) خدایا! دلهای ما را از رد کردن و انکار عملش، سرشار ساز؛ و به ما برای درهم شکستن حیلهاش، مهربان باش.
﴿9﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ حَوِّلْ سُلْطَانَهُ عَنَّا ، وَ اقْطَعْ رَجَاءَهُ مِنَّا ، وَ ادْرَأْهُ عَنِ الْوُلُوعِ بِنَا .
(9) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و سلطه و تسلّط شیطان را از ما بگردان و امیدش را از ما قطع کن و او را از حرص ورزیدن به گمراهی ما دفع فرما.
﴿10﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اجْعَلْ آبَاءَنَا وَ أُمَّهَاتِنَا وَ أَوْلَادَنَا وَ أَهَالِيَنَا وَ ذَوِي أَرْحَامِنَا وَ قَرَابَاتِنَا وَ جِيرَانَنَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنْهُ فِي حِرْزٍ حَارِزٍ ، وَ حِصْنٍ حَافِظٍ ، وَ كَهْفٍ مَانِعٍ ، وَ أَلْبِسْهُمْ مِنْهُ جُنَناً وَاقِيَةً ، وَ أَعْطِهِِمْ عَلَيْهِ أَسْلِحَةً مَاضِيَةً .
(10) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و پدران و مادران و فرزندان و اهل ما و خویشان و نزدیکان و همسایگانمان از مردان مؤمن و زنان مؤمنه، از وجود خطرناکی چون شیطان در جایگاهی محکم و دژی حفظکننده و پناهگاهی بازدارنده قرار ده؛ و آنان را برای دفع زیان او، زرههای نگاه دارنده بپوشان؛ و به ایشان اسلحههای برّنده بر ضد او عطا کن.
﴿11﴾ اللَّهُمَّ وَ اعْمُمْ بِذَلِكَ مَنْ شَهِدَ لَكَ بِالرُّبُوبِيَّةِ ، وَ أَخْلَصَ لَكَ بِالْوَحْدَانِيَّةِ ، وَ عَادَاهُ لَكَ بِحَقِيقَةِ الْعُبُودِيَّةِ ، وَ اسْتَظْهَرَ بِكَ عَلَيْهِ فِي مَعْرِفَةِ الْعُلُومِ الرَّبَّانِيَّةِ .
(11) خدایا! مشمول این دعا قرار ده هر کسی را که به پروردگاریات گواهی میدهد و به وحدانیّتت اخلاص میورزد و به حقیقت بندگیات با شیطان دشمنی میکند و از تو برای شناخت علوم ربّانی، برضد او یاری جوید.
﴿12﴾ اللَّهُمَّ احْلُلْ مَا عَقَدَ ، وَ افْتُقْ مَا رَتَقَ ، وَ افْسَخْ مَا دَبَّرَ ، وَ ثَبِّطْهُ إِذَا عَزَمَ ، وَ انْقُضْ مَا أَبْرَمَ .
(12) خدایا! آنچه را گره زده بگشای و هر راهی که باز کرده ببند و هر تدبیری که اندیشیده به هم زن و از هر کاری که قصد کرده بازش دار و هر چه را محکم کرده سست کن.
﴿13﴾ اللَّهُمَّ وَ اهْزِمْ جُنْدَهُ ، وَ أَبْطِلْ كَيْدَهُ وَ اهْدِمْ كَهْفَهُ ، وَ أَرْغِمْ أَنْفَهُ
(13) خدایا! لشکرش را شکست ده و نیرنگش را باطل ساز و پناهگاهش را ویران کن و بینیاش را به خاک بمال.
﴿14﴾ اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا فِي نَظْمِ أَعْدَائِهِ ، وَ اعْزِلْنَا عَنْ عِدَادِ أَوْلِيَائِهِ ، لَا نُطِيعُ لَهُ إِذَا اسْتَهْوَانَا ، وَ لَا نَسْتَجِيبُ لَهُ إِذَا دَعَانَا ، نَأْمُرُ بِمُنَاوَاتِهِ ، مَنْ أَطَاعَ أَمْرَنَا ، وَ نَعِظُ عَنْ مُتَابَعَتِهِ مَنِ اتَّبَعَ زَجْرَنَا .
(14) خدایا! ما را در سلک دشمنانش قرار ده و از شمار دوستانش برکنار کن تا چون ما را بفریبد از او پیروی نکنیم و هرگاه ما را بخواند، پاسخش ندهیم؛ و هر که را پیرو دستور ماست به دشمنی با او دستور دهیم؛ و هر که را پیرو نهی ماست، برای بازداشتن از اطاعت او پند دهیم.
﴿15﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتِمِ النَّبِيِّينَ وَ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ ، وَ أَعِذْنَا وَ أَهَالِيَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِمَّا اسْتَعَذْنَا مِنْهُ ، وَ أَجِرْنَا مِمَّا اسْتَجَرْنَا بِكَ مِنْ خَوْفِهِ
(15) خدایا! بر محمّد خاتم انبیا و سیّد رسولان و بر اهل پاک و پاکیزۀ او درود فرست و ما و اهل ما و برادران ما و همۀ مؤمنان و مؤمنات را از آنچه از آن پناه میجوییم، پناه ده؛ و از آنچه از بیم آن، از تو ایمنی میخواهیم، امان بخش.
﴿16﴾ وَ اسْمَعْ لَنَا مَا دَعَوْنَا بِهِ ، وَ أَعْطِنَا مَا أَغْفَلْنَاهُ ، وَ احْفَظْ لَنَا مَا نَسِينَاهُ ، وَ صَيِّرْنَا بِذَلِكَ فِي دَرَجَاتِ الصَّالِحِينَ وَ مَرَاتِبِ الْمُؤْمِنِينَ . آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ .
(16) و دعای ما را نسبت به آنچه دعا میکنیم، بشنو؛ و آنچه را از درخواستش غفلت میکنیم، به ما عطا فرما؛ و آنچه را فراموش کردیم، به ذهن و یادمان آر؛ و ما را به سبب آن به درجات شایستگان و رتبههای اهل ایمان انتقال ده؛ دعایمان را مستجاب کن، ای پروردگار جهانیان!
وقعة صفين ؛ النص ؛ ص520
[خطبة لعلي بعد الصلح]
نَصْرُ عَنْ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ الشَّعْبِيِّ:
أَنَّ عَلِيّاً قَالَ يَوْمَ صِفِّينَ حِينَ أَقَرَّ النَّاسُ بِالصُّلْحِ:
«إِنْ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ لَمْ يَكُونُوا لِيَفِيئُوا إِلَى الْحَقِ وَ لَا لِيُجِيبُوا إِلَى كَلِمَةِ السَّوَاءِ حَتَّى يُرْمَوْا بِالْمَنَاسِرِ تَتْبَعُهَا الْعَسَاكِرُ وَ حَتَّى يُرْجَمُوا بِالْكَتَائِبِ تَقْفُوهَا الْجَلَائِبُ وَ حَتَّى يَجُرَّ بِبِلَادِهِمُ الْخَمِيسُ يَتْلُوهُ الْخَمِيسُ وَ حَتَّى يَدَعُوا الْخَيْلَ فِي نَوَاحِي أَرْضِهِمْ وَ بِأَحْنَاءِ مَسَارِبِهِمْ وَ مَسَارِحِهِمْ وَ حَتَّى تُشَنَّ عَلَيْهِمُ الْغَارَاتُ مِنْ كُلِّ فَجٍّ وَ حَتَّى يَلْقَاهُمْ قَوْمٌ صُدُقٌ صُبُرٌ لَا يَزِيدُهُمْ هَلَاكُ مَنْ هَلَكَ مِنْ قَتْلَاهُمْ وَ مَوْتَاهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ إِلَّا جِدّاً فِي طَاعَةِ اللَّهِ وَ حِرْصاً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ وَ لَقَدْ كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص نَقْتُلَ آبَاءَنَا وَ أَبْنَاءَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ أَعْمَامَنَا مَا يَزِيدُنَا ذَلِكَ إِلَّا إِيمَاناً وَ تَسْلِيماً وَ مُضِيّاً عَلَى أَمَضِّ الْأَلَمِ وَ جِدّاً عَلَى جِهَادِ الْعَدُوِّ وَ الِاسْتِقْلَالِ بِمُبَارَزَةِ الْأَقْرَانِ وَ لَقَدْ كَانَ الرَّجُلُ مِنَّا وَ الْآخَرُ مِنْ عَدُوِّنَا يَتَصَاوَلَانِ تَصَاوُلَ الْفَحْلَيْنِ يَتَخَالَسَانِ أَنْفُسَهُمَا أَيُّهُمَا يَسْقِي صَاحِبَهُ كَأْسَ الْمَنُونِ فَمَرَّةً لَنَا مِنْ عَدُوِّنَا وَ مَرَّةً لِعَدُوِّنَا مِنَّا
فَلَمَّا رَآنَا اللَّهُ صُبُراً صُدُقاً أَنْزَلَ اللَّهُ بِعَدُوِّنَا الْكَبْتَ وَ أَنْزَلَ عَلَيْنَا النَّصْرَ
وَ لَعَمْرِي لَوْ كُنَّا نَأْتِي مِثْلَ الَّذِينَ أَتَيْتُمْ مَا قَامَ الدِّينُ وَ لَا عَزَّ الْإِسْلَامُ
وَ ايْمُ اللَّهِ لَتَحْلُبُنَّهَا دَماً
فَاحْفَظُوا مَا أَقُولُ لَكُمْ» يَعْنِي الْخَوَارِجَ.
چیزی که باعث میشه اموالت از بین بره و نابود بشه، حسد است.
راه اینکه این اموال رو بتونی حفظش کنی و از نابودی آن به سبب استعمال عیب حسد خودت و همچنین حسادت دیگران جلوگیری کنی، اینه که باید اموالت هم مثل تمامی شئونات زندگی ات، رو به قبلۀ نورانی باشه و این یعنی معنا کردن صلوات.
كَيْفَ أَحْفَظُ هَذِهِ الْأَمْوَالَ
أَمْ كَيْفَ أَحْذَرُ مِنْ عَدَاوَةِ مَنْ يُعَادِينِي فِيهَا،
وَ حَسَدِ مَنْ يَحْسُدُنِي لِأَجْلِهَا؟!
امام حسن عسکری علیه السلام:
التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام ؛ ص279
فَقَالَ بَعْضُ بَنِي إِسْرَائِيلَ لِمُوسَى ع وَ ذَلِكَ بِحَضْرَةِ الْمَقْتُولِ الْمَنْشُورِ الْمَضْرُوبِ بِبَعْضِ الْبَقَرَةِ:
لَا نَدْرِي أَيُّهُمَا أَعْجَبُ:
إِحْيَاءُ اللَّهِ هَذَا وَ إِنْطَاقُهُ بِمَا نَطَقَ
أَوْ إِغْنَاؤُهُ لِهَذَا الْفَتَى بِهَذَا الْمَالِ الْعَظِيمِ!
فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ:
يَا مُوسَى قُلْ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ:
مَنْ أَحَبَّ مِنْكُمْ أَنْ أُطَيِّبَ فِي الدُّنْيَا عَيْشَهُ، وَ أُعِظَّمَ فِي جَنَّاتِي مَحَلَّهُ، وَ أَجْعَلَ لِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ فِيهَا مُنَادَمَتَهُ، فَلْيَفْعَلْ كَمَا فَعَلَ هَذَا الْفَتَى،
أَنَّهُ كَانَ قَدْ سَمِعَ مِنْ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ ع ذِكْرَ مُحَمَّدٍ ص وَ عَلِيٍّ وَ آلِهِمَا الطَّيِّبِينَ،
فَكَانَ عَلَيْهِمْ مُصَلِّياً،
وَ لَهُمْ عَلَى جَمِيعِ الْخَلَائِقِ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الْمَلَائِكَةِ مُفَضِّلًا،
فَلِذَلِكَ صَرَفْتُ إِلَيْهِ هَذَا الْمَالَ الْعَظِيمَ
لِيَتَنَعَّمَ بِالطَّيِّبَاتِ وَ يَتَكَرَّمَ بِالْهِبَاتِ وَ الصِّلَاتِ،
وَ يَتَحَبَّبَ بِمَعْرُوفِهِ إِلَى ذَوِي الْمَوَدَّاتِ،
وَ يَكْبِتَ بِنَفِقَاتِهِ ذَوِي الْعَدَاوَاتِ.
قَالَ الْفَتَى:
يَا نَبِيَّ اللَّهِ كَيْفَ أَحْفَظُ هَذِهِ الْأَمْوَالَ
أَمْ كَيْفَ أَحْذَرُ مِنْ عَدَاوَةِ مَنْ يُعَادِينِي فِيهَا،
وَ حَسَدِ مَنْ يَحْسُدُنِي لِأَجْلِهَا
قَالَ:
قُلْ عَلَيْهَا مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ مَا كُنْتَ تَقُولُهُ قَبْلَ أَنْ تَنَالَهَا،
فَإِنَّ الَّذِي رَزَقَكَهَا بِذَلِكَ الْقَوْلِ مَعَ صِحَّةِ الِاعْتِقَادِ
يَحْفَظُهَا عَلَيْكَ أَيْضاً (بِهَذَا الْقَوْلِ مَعَ صِحَّةِ الِاعْتِقَادِ).
در تفسير امام عسگرى عليه السّلام آمده است:
بنى اسرائيل براى خريدن آن گاو دارايىهاى خود را بر روى هم نهادند و مبلغى كه در پوست گاو جمع شد پنج هزار سكه طلا بود.
پس از آنكه آن گاو را قربانى كردند و قاتل شناخته شد آنان به موسى گفتند:
نمىدانيم زنده شدن مرده شگفتانگيزتر است
يا ثروتى كه خداوند به اين جوان عطا فرمود.
خداوند به موسى وحى فرمود:
اى موسى،
هر كه دوست دارد كه زندگىاش پاك و جايگاهش در سراى واپسين والا باشد
بر محمد و آل محمد درود فرستند تا همچون اين جوان گردد.
اين جوان هنگامى كه از موسى شنيد كه محمد و آل او چه انسانهاى والايى هستند پيوسته بر آنان درود مىفرستاد و آنها را بر همه آفريدگان خداوند برتر مىداشت
و از اينروى اين ثروت هنگفت به او رسيد.
آن جوان از موسى پرسيد كه چگونه اموالش را از دست حسودان و ستم پيشگان در امان دارد؟
موسى به او گفت:
همواره بر محمد و آلش درود فرست تا از همه فتنهها در امان مانى.
در اين هنگام مقتول، سخنان موسى را شنيد و خداوند را به محمد و آلش سوگند داد تا دوباره او را به دنيا بازگرداند. خواسته او اجابت شد و او هفتاد سال در دنيا زندگى كرد و سرانجام همراه همسرش در يك روز از دنيا رفت و در بهشت خداوند جاى گرفت.
آنگاه خداوند به موسى وحى فرمود:
اگر قاتل او نيز مرا به محمد و آلش سوگند مىداد رسوايش نمىساختم.
امام حسن عسگرى عليه السّلام در تفسير آيهى
«فَذَبَحُوهٰا وَ مٰا كٰادُوا يَفْعَلُونَ» فرمودهاند:
آن گاو چنان گران بود كه بنى اسرائيل مىخواستند از كشتنش كناره گيرند ولى لجاجت و اتهامى كه به آنان تحميل شده بود باعث شد كه آن گاو را قربانى كنند.
آنها پس از خريدن گاو از تنگدستى به موسى شكوه كردند.
آن حضرت نيز درود فرستادن آن جوان بر محمد و آل محمد را يادآورى نمود.
آنگاه بنى اسرائيل دست به دعا برداشتند و گفتند:
پروردگارا، به تو پناه جستيم و بر فضل تو تكيه نموديم پس به حق محمد و على و فاطمه و حسن و حسين و فرزندان پاك آنان فقر و تنگدستى را از ما برگير و اين سختى را از ما بازدار.
آنگاه خداوند به موسى فرمان داد كه خرابهاى را به بزرگان بنى اسرائيل نشان دهد.
آنان در آنجا گنجى را يافتند كه دو برابر آنچه براى گاو پرداخته بودند به دست آوردند.
مشتقات ریشۀ «کبت» در آیات قرآن:
[سورة آلعمران (۳): الآيات ۱۲۷ الى ۱۲۸]
لِيَقْطَعَ طَرَفاً مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْ يَكْبِتَهُمْ فَيَنْقَلِبُوا خائِبِينَ (۱۲۷)
تا برخى از كسانى را كه كافر شدهاند نابود كند، يا آنان را خوار سازد، تا نوميد بازگردند.
لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ
أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظالِمُونَ (۱۲۸)
هيچ يك از اين كارها در اختيار تو نيست؛
يا [خدا] بر آنان مىبخشايد، يا عذابشان مىكند، زيرا آنان ستمكارند.
[سورة المجادلة (۵۸): الآيات ۱ الى ۵]
إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ كُبِتُوا كَما كُبِتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ
وَ قَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ بَيِّناتٍ وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ مُهِينٌ (۵)
بىگمان، كسانى كه با خدا و فرستاده او مخالفت مىكنند ذليل خواهند شد، همانگونه كه آنان كه پيش از ايشان بودند ذليل شدند،
و به راستى آيات روشن [خود] را فرستادهايم، و كافران را عذابى خفّتآور خواهد بود.