out of order! do not use!
This heart is out of order! do not use it!
«کلل» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژه مترادف «نور»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.
«سحاب مُكَلَّلٌ: أي ملمع بالبرق»
«تَكَلَّلَ السَّحَابُ عن البرق: ابر از برق درخشنده شد و لبخند زد.»
«ابتسم السحاب عن البرق : انكلّ عنه»
ابر، باردار و سنگین شد و حالا داره میباره و به همه سرویس رایگان میده!
قلبی که با نور ولایت روشن میشه
«وَ قَدْ كَلَّلَهَا نُورٌ مِنْ نُورِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ،
نوری از انوار خداوند عزّ و جلّ آن را روشن ساخته بود.»،
مثل ابری که با رعد و برق باردار میشه،
به همه سرویس و خدمات رایگان نورانی میده!
یعنی برای همه ایجاد امنیت و آرامش میکنه!
اما قلبی که حسدش، رابطه اونو با منبع نورش قطع کرده،
سربار دیگران میشه و نمیتونه ایجاد آرامش برای خودش و دیگران بنماید.
واژه «کلل» در کاربرد ممدوح و مذمومش به این موضوع اشاره میکنه.
«الكلالة: الإحاطة، النسب و الوراثة»
«يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ»
«الْكَلَالَةَ مصدر يجمع الوارث و الموروث جميعا»
«كلاله وصف وارث است.»
«کلاله» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
واژه «کلل – کلّ» در آیهی «كَلٌّ عَلى مَوْلاهُ» به معنای «سربار» یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.
در هر دو کاربرد ممدوح و مذمومش، مفهوم «ثقل يحمل على شخص» وجود دارد.
انگاری تاثیر سنگین نور یا حسد رو بر روی قلب بازگو میکنه!
+ «سلل – از سلالهی نور!»
بعلت حسادت، این قلب دیگه سرویس نمیده!
+ «حسود نورشو خراب میکنه!»
+ «حسود نورشو به هدر میده!»
قلبی که نورشو پیدا میکنه، میتونه دوباره سرویس بده!
تکیهگاه نورانیتو پیدا کن! سربار دیگران نباش!
هر کسی خودش باید این زبان نورانی رو بفهمه! تا سربار کسی نباشه!
این یک سفر انفرادی است!
از سلاله نور باش! وارث نور باش «کلالة»! سربار دیگران نباش!
+ «نور خویشاوندی!»
+ «من النقص ان تکون شفیعک کان شیئا خارجا عن ذاتک و صفاتک»
«قلب حسود، از کار افتاده است! از آن استفاده نکنید!»
وَ هُوَ كَلٌّ عَلى مَوْلاهُ!
و او سربار سرپرست خویش مىباشد!
[سورة النحل (۱۶): الآيات ۷۵ الى ۷۷]
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً عَبْداً مَمْلُوكاً لا يَقْدِرُ عَلى شَيْءٍ
وَ مَنْ رَزَقْناهُ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَ جَهْراً
هَلْ يَسْتَوُونَ
الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ (۷۵)
خدا مَثَلى مىزند:
بندهاى است زرخريد كه هيچ كارى از او برنمىآيد.
آيا [او] با كسى كه به وى از جانب خود روزىِ نيكو دادهايم،
و او از آن در نهان و آشكار انفاق مىكند يكسان است؟
سپاس خداى راست. [نه،] بلكه بيشترشان نمىدانند.
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلَيْنِ
أَحَدُهُما أَبْكَمُ لا يَقْدِرُ عَلى شَيْءٍ وَ هُوَ كَلٌّ عَلى مَوْلاهُ أَيْنَما يُوَجِّهْهُ لا يَأْتِ بِخَيْرٍ
هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَ مَنْ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ هُوَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (۷۶)
و خدا مثلى [ديگر] مىزند:
دو مردند كه يكى از آنها لال است و هيچ كارى از او برنمىآيد و او سربار سرپرست خویش مىباشد.
هر جا كه او را مىفرستد خيرى به همراه نمىآورد.
آيا او با كسى كه به عدالت فرمان مىدهد و خود بر راه راست است يكسان است؟
وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
وَ ما أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ
إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (۷۷)
و نهان آسمانها و زمين از آنِ خداست،
و كار قيامت جز مانند يك چشم بر هم زدن يا نزديكتر [از آن] نيست،
زيرا خدا بر هر چيزى تواناست.
وَ لِكَيْلاَ تَكُونَ كَلاًّ عَلَى أَهْلِكَ!
و بر بستگان و خويشاوندان، خود را تحميل نكنى!
(سربار دیگران نباش!)
دعای حسود مستجاب نمیشود، چون سربار دیگران است!
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
عَنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
أَنَّ أَصْنَافاً مِنْ أُمَّتِي لاَ يُسْتَجَابُ لَهُمْ دُعَاؤُهُمْ …
وَ رَجُلٌ يَقْعُدُ فِي بَيْتِهِ وَ يَقُولُ رَبِّ اُرْزُقْنِي وَ لاَ يَخْرُجُ وَ لاَ يَطْلُبُ اَلرِّزْقَ
فَيَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ عَبْدِي أَ لَمْ أَجْعَلْ لَكَ اَلسَّبِيلَ إِلَى اَلطَّلَبِ وَ اَلضَّرْبِ فِي اَلْأَرْضِ بِجَوَارِحَ صَحِيحَةٍ فَتَكُونَ قَدْ أَعْذَرْتَ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَكَ فِي اَلطَّلَبِ لاِتِّبَاعِ أَمْرِي وَ لِكَيْلاَ تَكُونَ كَلاًّ عَلَى أَهْلِكَ فَإِنْ شِئْتُ رَزَقْتُكَ وَ إِنْ شِئْتُ قَتَّرْتُ عَلَيْكَ وَ أَنْتَ مَعْذُورٌ عِنْدِي.
خداوند دعاى چند دسته از امت مرا مستجاب نخواهد كرد:
… مردى كه در خانه بنشيند و دعا كند خدايا بمن روزى بده
و بدنبال كارى نرود و در جستجوى روزى نباشد.
خداوند ميفرمايد:
بنده من مگر بتو اعضا و جوارح سالم ندادهام كه در پى روزى بروى
و در جستجوى نان خارج شوى
و بر بستگان و خويشاوندان خود را تحميل نكنى (سربار دیگران نباش!)
اگر چنين ميكردى بهانهاى داشتى
اكنون اگر بخواهم بتو روزى ميدهم و در صورتى نخواهم سخت ميگيرم ديگر بهانهاى ندارى.
«الْمُبْطِلُون» چه کسانی هستند؟!
کسانی که سربار دیگران هستند!
و کسانی که از نور سوء استفاده می کنند!
«الْمُبْطِلُون» یعنی اهل حسادت!
أَ فَتُهْلِكُنا بِما فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ؟!
آيا ما را به خاطر آنچه باطلانديشان انجام دادهاند هلاك مىكنى؟
برای اینکه گناهتو گردن این و اون نندازی، خدا با خودت اتمام حجت میکنه!
[سورة الأعراف (۷): الآيات ۱۷۲ الى ۱۷۴]
وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ
وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ
قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ (۱۷۲)
و هنگامى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذريّه آنان را برگرفت
و ايشان را بر خودشان گواه ساخت كه آيا پروردگار شما نيستم؟
گفتند: «چرا، گواهى داديم» تا مبادا روز قيامت بگوييد ما از اين [امر] غافل بوديم.
أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَكَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا ذُرِّيَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ
أَ فَتُهْلِكُنا بِما فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ (۱۷۳)
يا بگوييد پدران ما پيش از اين مشرك بودهاند و ما فرزندانى پس از ايشان بوديم.
آيا ما را به خاطر آنچه باطلانديشان انجام دادهاند هلاك مىكنى؟
وَ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ وَ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (۱۷۴)
و اينگونه آيات [خود] را به تفصيل بيان مىكنيم، و باشد كه آنان [به سوى حقّ] بازگردند.
إِذاً لارْتابَ الْمُبْطِلُونَ!
و گر نه باطلانديشان قطعاً به شك مىافتادند.
[سورة العنكبوت (۲۹): الآيات ۴۶ الى ۵۰]
وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْكِتابِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ
إِلاَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ
وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ
وَ إِلهُنا وَ إِلهُكُمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (۴۶)
و با اهل كتاب، جز به [شيوهاى] كه بهتر است، مجادله مكنيد
-مگر [با] كسانى از آنان كه ستم كردهاند-
و بگوييد:
«به آنچه به سوى ما نازل شده و [آنچه] به سوى شما نازل گرديده، ايمان آورديم؛
و خداى ما و خداى شما يكى است و ما تسليم اوييم.»
وَ كَذلِكَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ
فَالَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ
وَ مِنْ هؤُلاءِ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ
وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلاَّ الْكافِرُونَ (۴۷)
و همچنين ما قرآن را بر تو نازل كرديم.
پس آنان كه بديشان كتاب دادهايم بدان ايمان مىآورند،
و از ميان اينان كسانىاند كه به آن مىگروند،
و جز كافران [كسى] آيات ما را انكار نمىكند.
وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ
إِذاً لارْتابَ الْمُبْطِلُونَ (۴۸)
و تو هيچ كتابى را پيش از اين نمىخواندى و با دست [راست] خود [كتابى] نمىنوشتى،
و گر نه باطلانديشان قطعاً به شك مىافتادند.
بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ
وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلاَّ الظَّالِمُونَ (۴۹)
بلكه [قرآن] آياتى روشن در سينههاى كسانى است كه علم [الهى] يافتهاند،
و جز ستمگران منكر آيات ما نمىشوند.
وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آياتٌ مِنْ رَبِّهِ
قُلْ إِنَّمَا الْآياتُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ (۵۰)
و گفتند: «چرا بر او از جانب پروردگارش نشانههايى [معجزهآسا] نازل نشده است؟»
بگو: «آن نشانهها پيش خداست، و من تنها هشداردهندهاى آشكارم.»
وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْمُبْطِلُونَ!
و آنجاست كه باطلكاران زيان مىكنند!
[سورة غافر (۴۰): الآيات ۷۶ الى ۸۰]
ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ (۷۶)
از درهاى دوزخ درآييد، در آن جاودان [بمانيد]. چه بد است جاى سركشان.
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنا يُرْجَعُونَ (۷۷)
پس صبر كن كه وعده خدا راست است.
پس -چه پارهاى از آنچه را كه به آنان وعده دادهايم، به تو بنمايانيم، چه تو را از دنيا ببريم-
[در هر صورت آنان] به سوى ما بازگردانيده مىشوند.
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِكَ
مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ
وَ ما كانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ
فَإِذا جاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ
وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْمُبْطِلُونَ (۷۸)
و مسلّماً پيش از تو فرستادگانى را روانه كرديم.
برخى از آنان را [ماجرايشان را] بر تو حكايت كردهايم و برخى از ايشان را بر تو حكايت نكردهايم،
و هيچ فرستادهاى را نرسد كه بىاجازه خدا نشانهاى بياورد.
پس چون فرمان خدا برسد به حقّ داورى مىشود،
و آنجاست كه باطلكاران زيان مىكنند.
اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعامَ لِتَرْكَبُوا مِنْها وَ مِنْها تَأْكُلُونَ (۷۹)
خدا [همان] كسى است كه چهارپايان را براى شما پديد آورد
تا از برخى از آنها سوارى گيريد و از برخى از آنها بخوريد.
وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ وَ لِتَبْلُغُوا عَلَيْها حاجَةً فِي صُدُورِكُمْ
وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ (۸۰)
و در آنها براى شما سودهاست تا با [سوار شدن بر] آنها به مقصودى كه در دلهايتان است برسيد،
و بر آنها و بر كشتى حمل مىشويد.
يَوْمَئِذٍ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ!
آن روز است كه باطلانديشان زيان خواهند ديد!
[سورة الجاثية (۴۵): الآيات ۲۶ الى ۳۰]
قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ
وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (۲۶)
بگو: «خدا[ست كه] شما را زندگى مىبخشد، سپس مىميراند،
آنگاه شما را به سوى روز رستاخيز -كه ترديدى در آن نيست- گرد مىآورد،
ولى بيشتر مردم [اين را] نمىدانند.»
وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ (۲۷)
و فرمانروايى آسمانها و زمين از آنِ خداست،
و روزى كه رستاخيز بر پا شود ،
آن روز است كه باطلانديشان زيان خواهند ديد.
وَ تَرى كُلَّ أُمَّةٍ جاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى إِلى كِتابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۲۸)
و هر امّتى را به زانو در آمده مىبينى؛
هر امّتى به سوى كارنامه خود فراخوانده مىشود
[و بديشان مىگويند:]
«آنچه را مىكرديد امروز پاداش مىيابيد.
هذا كِتابُنا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ
إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۲۹)
اين است كتابِ ما كه عليه شما به حق سخن مىگويد.
ما از آنچه مىكرديد، نسخه برمىداشتيم.»
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ
فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ
ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ (۳۰)
و امّا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند،
پس پروردگارشان آنان را در جوار رحمت خويش داخل مىگرداند.
اين همان كاميابى آشكار است.
وَ لَئِنْ جِئْتَهُمْ بِآيَةٍ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ مُبْطِلُونَ!
و چون براى ايشان آيهاى بياورى،
آنان كه كفر ورزيدهاند حتماً خواهند گفت:
«شما جز بر باطل نيستيد.»
[سورة الروم (۳۰): الآيات ۵۶ الى ۶۰]
وَ قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ الْإِيمانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِي كِتابِ اللَّهِ إِلى يَوْمِ الْبَعْثِ
فَهذا يَوْمُ الْبَعْثِ وَ لكِنَّكُمْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (۵۶)
و[لى] كسانى كه دانش و ايمان يافتهاند، مىگويند:
«قطعاً شما [به موجب آنچه] در كتاب خدا[ست] تا روز رستاخيز ماندهايد،
و اين، روزِ رستاخيز است ولى شما خودتان نمىدانستيد.»
فَيَوْمَئِذٍ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (۵۷)
و در چنين روزى، [ديگر] پوزشِ آنان كه ستم كردهاند سود نمىبخشد،
و بازگشت به سوى حق از آنان خواسته نمىشود.
وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِي هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ
وَ لَئِنْ جِئْتَهُمْ بِآيَةٍ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ مُبْطِلُونَ (۵۸)
و به راستى در اين قرآن براى مردم از هر گونه مَثَلى آورديم،
و چون براى ايشان آيهاى بياورى، آنان كه كفر ورزيدهاند حتماً خواهند گفت:
«شما جز بر باطل نيستيد.»
كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى قُلُوبِ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ (۵۹)
اين گونه، خدا بر دلهاى كسانى كه نمىدانند مُهر مىنهد.
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ
وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لا يُوقِنُونَ (۶۰)
پس صبر كن كه وعده خدا حقّ است،
و زنهار تا كسانى كه يقين ندارند، تو را به سبكسرى واندارند.