دکتر محمد شعبانی راد

حسادت، لکۀ ننگ دنیای قلب!

Jealousy, the stain of shame in the world of the heart!

«برص» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«الْبَرَصُ‏: لون مختلط حمرة و بياضا أو غيرهما، و لا يحصل إلا من فساد المزاج و خلل في الطبيعة»
«بَرَص: پيسى، مرضى است جلدى كه رنگ قسمتهائى از بدن سفيد مي‌گردد.»
«وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ‏ وَ أُحْيِ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِ اللَّهِ‏»
«وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِي»
+ «اذن الله»
درمان برص، باذن الله است!
درمان حسد، باذن الله است!

حسادت، بیماری پیسیِ دنیای قلب است!
حسادت، لکۀ ننگ دنیای قلب است!
درمان لک و پیس قلب، نور ولایت است!
باذن الله – بنور الله!
النّور، الولایة!
جبران لغزشها، فقط با عمل به نور ولایت!

+ «قلبی مالامال از سنگریزه! قلب مریض!»:
«فَلَقَدْ تَبَيَّنَ نَقْصُ الْخَطِيئَةِ وَ ذُلُّهَا فِي أَعْضَائِي وَ سَائِرِ بَدَنِي»

توسل به اصحاب کساء علیهم السلام
در تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام ذیل آیۀ:
«فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیم»؛ 
«سپس آدم(ع) از پروردگارش کلماتی دریافت کرد و با آنها توبه کرد
و خداوند توبۀ او را پذیرفت؛ چراکه خداوند توبه پذیر و مهربان است.»
می خوانیم:
هنگامی که حضرت آدم(ع) مرتکب آن ترک اولی شد
و از پیشگاه خداوند متعال پوزش طلبید، عرض کرد:
«یَا رَبِّ! تُبْ عَلَیَّ، وَاقْبَلْ مَعْذِرَتِی،
وَ أَعِدْنِی إِلَی مَرْتِبَتِی، وَ ارْفَعْ لَدَیْکَ دَرَجَتِی
فَلَقَدْ تَبَیَّنَ نَقْصُ الْخَطِیئَةِ وَ ذُلُّهَا فِی أَعضَائِی وَ سائِرِ بَدَنِی
؛
پروردگارا! به من رو کن و عذر مرا قبول نما.
و مرا به مرتبه‌ام بازگردان و درجه‌ام را نزد خود رفیع گردان،
بدرستیکه نقص خطای حسادت و خواری آن در اعضا و تمام وجودم آشکار شد.»
خداوند فرمود:
آیا به خاطر نداری که به تو دستور دادم در شداید و حوادث سنگین و دردناک،
به محمّد(ص) و آل پاک او مرا بخوانی؟؛
حضرت آدم(ع) عرض کرد:
پروردگارا! آری.
خداوند فرمود:
«فَتَوَسَّلْ بِمُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ خُصُوصاً،
فَادْعُنِی أُجِبْکَ إِلَی مُلْتَمَسِکَ، وَ أَزِدْکَ فَوْقَ مُرَادِکَ.

پس مخصوصاً به محمّد و علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) توسل کن،
پس مرا [به نام آنها] بخوان تا تقاضای تو را بپذیرم و بیش از آنچه می‌خواهی به تو بدهم.»

+ «زلّات الانبیاء ع!»

التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام ؛ ص225
[تَوَسُّلُ آدَمَ ع بِمُحَمَّدٍ ص وَ آلِهِ وَ قَبُولُ تَوْبَتِهِ بِهِمْ ع]:
قَالَ ع‏:
فَلَمَّا زَلَّتْ مِنْ آدَمَ الْخَطِيئَةُ،
وَ اعْتَذَرَ إِلَى رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، قَالَ:
يَا رَبِّ تُبْ عَلَيَّ، وَ اقْبَلْ مَعْذِرَتِي، وَ أَعِدْنِي إِلَى مَرْتِبَتِي، وَ ارْفَعْ لَدَيْكَ دَرَجَتِي
فَلَقَدْ تَبَيَّنَ نَقْصُ‏ الْخَطِيئَةِ وَ ذُلُّهَا فِي أَعْضَائِي وَ سَائِرِ بَدَنِي.

قَالَ اللَّهُ تَعَالَى:
يَا آدَمُ أَ مَا تَذْكُرُ أَمْرِي إِيَّاكَ بِأَنْ تَدْعُوَنِي بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ عِنْدَ شَدَائِدِكَ وَ دَوَاهِيكَ،
وَ فِي النَّوَازِلِ [الَّتِي‏] تَبْهَظُكَ
قَالَ آدَمُ: يَا رَبِّ بَلَى.

قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ:
فَتَوَسَّلْ بِمُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ خُصُوصاً،
فَادْعُنِي أُجِبْكَ إِلَى مُلْتَمَسِكَ، وَ أَزِدْكَ فَوْقَ مُرَادِكَ.

فَقَالَ آدَمُ:
يَا رَبِّ، يَا إِلَهِي وَ قَدْ بَلَغَ عِنْدَكَ مِنْ مَحَلِّهِمْ أَنَّكَ بِالتَّوَسُّلِ [إِلَيْكَ‏] بِهِمْ تَقْبَلُ تَوْبَتِي وَ تَغْفِرُ خَطِيئَتِي،
وَ أَنَا الَّذِي أَسْجَدْتَ لَهُ مَلَائِكَتَكَ، وَ أَبَحْتَهُ‏ جَنَّتَكَ وَ زَوَّجْتَهُ حَوَّاءَ أَمَتَكَ، وَ أَخْدَمْتَهُ كِرَامَ مَلَائِكَتِكَ!
قَالَ اللَّهُ تَعَالَى:
يَا آدَمُ إِنَّمَا أَمَرْتُ الْمَلَائِكَةَ بِتَعْظِيمِكَ [وَ] بِالسُّجُودِ [لَكَ‏] إِذْ كُنْتَ وِعَاءً لِهَذِهِ الْأَنْوَارِ،
وَ لَوْ كُنْتَ سَأَلْتَنِي بِهِمْ قَبْلَ خَطِيئَتِكَ أَنْ أَعْصِمَكَ مِنْهَا،
وَ أَنْ أُفَطِّنَكَ لِدَوَاعِي عَدُوِّكَ إِبْلِيسَ حَتَّى تَحْتَرِزَ مِنْهُ لَكُنْتُ قَدْ جَعَلْتُ‏ ذَلِكَ،
وَ لَكِنَّ الْمَعْلُومَ فِي سَابِقِ عِلْمِي يَجْرِي مُوَافِقاً لِعِلْمِي،
فَالْآنَ فَبِهِمْ فَادْعُنِي لأجبك [لِأُجِيبَكَ‏].

فَعِنْدَ ذَلِكَ قَالَ آدَمُ:
«اللَّهُمَّ [بِجَاهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ‏] بِجَاهِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ، وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ الطَّيِّبِينَ مِنْ آلِهِمْ لَمَّا تَفَضَّلْتَ [عَلَيَ‏] بِقَبُولِ تَوْبَتِي وَ غُفْرَانِ زَلَّتِي‏ وَ إِعَادَتِي مِنْ كَرَامَاتِكَ إِلَى مَرْتَبَتِي».

فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ:
قَدْ قَبِلْتُ تَوْبَتَكَ، وَ أَقْبَلْتُ بِرِضْوَانِي عَلَيْكَ، وَ صَرَفْتُ آلَائِي وَ نَعْمَائِي إِلَيْكَ،
وَ أَعَدْتُكَ إِلَى مَرْتَبَتِكَ مِنْ كَرَامَاتِي، وَ وَفَّرْتُ نَصِيبَكَ مِنْ رَحَمَاتِي.

فَذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ:
فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
.

امام عسکری علیه السلام:
هنگامی که حضرت آدم(ع) مرتکب آن ترک اولی شد
و از پیشگاه خداوند متعال پوزش طلبید، عرض کرد:
پروردگارا! به من رو کن و عذر مرا قبول نما.
و مرا به مرتبه‌ام بازگردان، و درجه‌ام را نزد خود رفیع گردان.
بدرستیکه نقص خطای حسادت و خواری آن در اعضا و تمام وجودم آشکار شد.»
خداوند متعال فرمود: 
«ای آدم (علیه السلام)!
آیا به یاد نداری که تو را فرمان دادم هرگاه دشواری و ناگواری بر تو روی آورده و به تنگنایت افکند،
مرا به محمّد (و خاندان پاکش (علیهم السلام) فراخوانی»؟
آدم (علیه السلام) گفت: «بله پروردگارم»! 
خداوند عزّوجلّ فرمود:
«پس، به‌واسطه‌ی آنان به خصوص محمّد (علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، حسن و حسین (علیها السلام) مرا فراخوان تا خواسته‌ات را برآورم و به تو بیش از آنچه خواسته‌ای عطاکنم».
آدم (علیه السلام) گفت:
«خدایا و بار پروردگارا!
آیا جایگاه ایشان نزد تو تا آنجا رسیده که با چنگ‌انداختن به دامان ایشان، توبه‌ام را می‌پذیری و از گناهم درمی‌گذری؟
درحالی‌که من آن کسی هستم که فرشتگانت را به‌سویش به سجده درآوردی و در بهشت خود جای دادی و کنیز خود حوا (سلام الله علیها)، را به همسری‌اش درآوردی و گرامی‌ترین فرشتگانت را به خدمتش گماردی».
خداوند متعال فرمود: «ای آدم (علیه السلام)! 
من فرشتگانم را از آن رو فرمان دادم تا به بزرگداشت تو به‌سویت سجده آورند که تو ظرف این نورها (نور پنج‌تن) بودی و اگر پیش از گناهت، مرا به حق ایشان سوگند داده و خواسته‌بودی تا تو را از آن گناه نگاه‌دارم و از مکرهای دشمنت شیطان، آگاه سازم تا از آن گناه پروا کنی، قطعاً من این خواسته‌ات را برمی‌آوردم.
امّا آنچه پیشتر در علم من آشکار بود اکنون به طور کامل و دقیق روی داده است و اکنون به حقّ ایشان مرا فراخوان تا تو را پاسخ دهم».
آدم (علیه السلام) گفت: 
«خداوندا! به شکوه محمّد ص و خاندان پاکش (علیهم السلام) و به شکوه علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، حسن، حسین و پاکان خاندان ایشان (علیهم السلام) بر من مرحمت فرما و توبه‌ام را بپذیر و گناهم را ببخشای و مرا به آن مرتبه‌ای که از کرامت تو داشتم، بازگردان».

وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِ اللَّهِ 

[سورة آل‏‌عمران (۳): الآيات ۴۸ الى ۴۹]
وَ يُعَلِّمُهُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ (۴۸)
و به او كتاب و حكمت و تورات و انجيل مى‌‏آموزد.
وَ رَسُولاً إِلى‏ بَنِي إِسْرائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ 
أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ 
وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِ اللَّهِ 
وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (۴۹)
و [او را به عنوان‏] پيامبرى به سوى بنى اسرائيل [مى‌‏فرستد، كه او به آنان مى‌‏گويد:]
«در حقيقت، من از جانب پروردگارتان برايتان معجزه‌‏اى آورده‏‌ام:
من از گِل براى شما [چيزى‏] به شكل پرنده مى‌‏سازم،
آنگاه در آن مى‌‏دمم، پس به اذن خدا پرنده‌‏اى مى‌‏شود؛
و به اذن خدا نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مى‌‏بخشم؛
و مردگان را زنده مى‌‏گردانم؛
و شما را از آنچه مى‌‏خوريد و در خانه‌‏هايتان ذخيره مى‌‏كنيد، خبر مى‌‏دهم؛
مسلماً در اين [معجزات‏]، براى شما -اگر مؤمن باشيد- عبرت است.»

وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِي

[سورة المائدة (۵): آية ۱۱۰]
إِذْ قالَ اللَّهُ 
يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَ عَلى‏ والِدَتِكَ
إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ
تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلاً
وَ إِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ
وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيها فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِي 
وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِي 
وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِي 
وَ إِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّناتِ 
فَقالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ (۱۱۰)
[ياد كن‏] هنگامى را كه خدا فرمود:
«اى عيسى پسر مريم، نعمت مرا بر خود و بر مادرت به ياد آور،
آنگاه كه تو را به روح‏‌القدس تأييد كردم
كه در گهواره [به اعجاز] و در ميانسالى [به وحى‏] با مردم سخن گفتى؛
و آنگاه كه تو را كتاب و حكمت و تورات و انجيل آموختم؛
و آنگاه كه به اذن من، از گِل، [چيزى‏] به شكل پرنده مى‌‏ساختى،
پس در آن مى‏‌دميدى، و به اذن من پرنده‌‏اى مى‌‏شد،
و كور مادرزاد و پيس را به اذن من شفا مى‏‌دادى؛
و آنگاه كه مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بيرون مى‌‏آوردى؛
و آنگاه كه [آسيب‏] بنى‏‌اسرائيل را -هنگامى كه براى آنان حجّتهاى آشكار آورده بودى- از تو باز داشتم.
پس كسانى از آنان كه كافر شده بودند گفتند:
اين‏[ها چيزى‏] جز افسونى آشكار نيست.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی