دکتر محمد شعبانی راد

دنیای قلب حسود، افسرده است! وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً!

The world of a jealous heart is desolate!
Jealousy often casts shadows on joy and connection, leaving behind a barren landscape. If you find yourself navigating such emotions, consider seeking solace in self-reflection and understanding.

دنیای قلب حسود، متروکه و مخروبه است!
حسادت اغلب بر شادی و ارتباط، سایه می‌اندازد و منظره بی‌ثمری را خلق می‌کند.
اگر متوجه چنین احساساتی شدید،
فورا به دنبال نور آرامش با تأمل و درک دنیای درون خود باشید.

«همد» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«هَمَدَتِ‏ الرِّيحُ: سَكَنَتْ»
«نباتٌ‏ هامد: يابس»
«هَمَد الثَّوْبُ: بَلِىَ وَ يَنْظُرُ إِلَيْهِ النَّاظِرُ يَحْسَبُهُ صَحِيحاً فَإِذَا مَسَّهُ تَنَاثَرَ مِنَ البِلَى.»
«ثِيَابٌ‏ هُمَّدٌ: جامه‏‌هائى كه از موضع تاخوردگى پاره شده بطوريكه بيننده آنرا سالم بيند ولى چون به آن دست زند از پوسيدگى پاره‌پاره شود.»
دنیای قلب حسود افسرده است و نیاز به نگاه نورانی دارد!
وقتیکه آب حیات موجب درناژ حسادت این قلب میشود،
شاهد رویش نور عمل صالح در این قلب خواهیم شد.
زمین قلب ما بدون مهربانی آسمان، افسرده است!

وَ تَرى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ

دنیای قلب حسود، افسرده است! وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً!
+ «قلب پویا»
قلبی که هنوز وصل به نور امام ع نشده، قلبی ایستا و غیر پویا است «همد»، اما همینکه بر این قلب، باران رحمت علوم ربانی ببارد، قلبی پویا می‌شود و به اهتزاز در آمده و به جنبش در می‌آید «هزز»،
ان شاء الله تعالی.
[همد – هزز]:
چقدر این واژه «هزّ – اهتزاز» زیباست:
«وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ‏»
+ «قبض و بسط» + «نور و ظلمت» + «نهر» + 1000 واژه
این آیه یعنی: قلبی که تاریکه، کافیه از این تاریکی، پی به اشتباهش ببره و روش غلطشو متوقف کنه، یهو باران علوم رحمت آل محمد ع بر این قلب مرده میبارد و زنده میشود و به حیات طیبه وصل خواهد شد.

مشتقات ریشۀ «همد» در آیات قرآن:

[سورة الحج (۲۲): الآيات ۱ الى ۵]
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَ نُقِرُّ فِي الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى‏ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً 
وَ تَرى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ (۵)
اى مردم، اگر در باره برانگيخته شدن در شكّيد، پس [بدانيد] كه ما شما را از خاك آفريده‌‏ايم، سپس از نطفه، سپس از علقه، آنگاه از مضغه، داراى خلقت كامل و [احياناً] خلقت ناقص، تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانيم. و آنچه را اراده مى‏‌كنيم تا مدتى معين در رحمها قرار مى‌‏دهيم، آنگاه شما را [به صورت‏] كودك برون مى‌‏آوريم، سپس [حيات شما را ادامه مى‏‌دهيم‏] تا به حد رشدتان برسيد، و برخى از شما [زودرس‏] مى‌‏ميرد، و برخى از شما به غايت پيرى مى‌‏رسد به گونه‌‏اى كه پس از دانستن [بسى چيزها] چيزى نمى‏‌داند.
و زمين را خشكيده مى‌‏بينى و[لى‏] چون آب بر آن فرود آوريم به جنبش درمى‏‌آيد و نمو مى‌‏كند و از هر نوع [رستنيهاى‏] نيكو مى‏‌روياند.

@@@

@@@

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی