The luminous ritual!
This is God’s policy to transmit the light of knowledge to His servants.
«سنن» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«السِّنّ – ج أَسْنان: دندان» – «طبّ الاسنان: دندانپزشکی»
«سَانَ البعير الناقة: عاضّها حتى أبركها» – «love bite»
«سَنَ الأميرُ رَعِيَّتَه: أَحْسَنَ سِياسَتها»
«آیین نورانی، سیاست نورانی!»
«السُّنَّة: الطّريقة المحمودة، و الطّبيعة»
+ «ملّة ابراهیم ع – آیین نورانی ابراهیم ع!»
در معنای مذموم: «حَمَإٍ مَسْنُونٍ»
قبض و بسط، آییننامه امتحانات الهی!
امام صادق علیه السلام:
إِنَّهُ لَيْسَ شَيْءٌ فِيهِ قَبْضٌ أَوْ بَسْطٌ مِمَّا أَمَرَ اَللَّهُ بِهِ أَوْ نَهَى عَنْهُ إِلاَّ وَ فِيهِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اِبْتِلاَءٌ وَ قَضَاءٌ.
از آنچه خدا بآن امر كرده يا از آن نهى فرموده چيزى كه در آن قبض و بسطى باشد نيست مگر آنكه براى خداى عز و جل نسبت بآن آزمايش و حكمى است.
[سورة البقرة (۲): آية ۲۴۵]
مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً
وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (۲۴۵)
كيست آن كس كه به [بندگانِ] خدا وام نيكويى دهد تا [خدا] آن را براى او چند برابر بيفزايد؟
و خداست كه [در معيشت بندگان «رزقِ نورانیِ قلبِ بندگان»] تنگى و گشايش پديد مىآورد؛
و به سوى او بازگردانده مىشويد.
آیین قبض و بسط! آیین نورانی الهی!
سُنَّتِ نورانی!
مراسم نورانی!
مراسم تکراری نورانی!
مثلا در مورد عید نوروز میگوییم:
مراسم نوروز، هر سال طی تشریفات و آیین خاصی تکرار و برگزار می شود.
انتقال نور از خالق به مخلوق هم «آییننامه» و مراسم خاصی داره! اینو واژه «سنن» و عبارت زیبای «سنة الله» به ما یاد میده!
اگه میخوای صاحب نور بشی، اگه میخوای مالک نور بشی، باید این مراسم اجرا بشه! این سنت خداست! «سنّة الله» همینجوریه! این مراسم تکراری همیشه بوده و هست: «قَدْ أَجْرَى اللَّهُ فِيهِمْ سُنَّتَكَ وَ سُنَّةَ الْأَنْبِيَاءِ قَبْلَكَ» «وَ اسْتَنُّوا بِسُنَّتِهِ (نَبِيِّكُمْ) فَإِنَّهَا أَهْدَى السُّنَنِ» «رَدِّ الْأُمُورِ إِلَيْهِمْ وَ الرِّضَا بِمَا قَالُوا».
وظیه ما «احیای سنّت» است، اما چیزی که نمیذاره این مراسم نورانی احیا بشه، فقط حسادته «عُطِّلَتِ السُّنَنُ».
خوشا به حال اونایی که در احیای این آیین نورانی الهی تلاش میکنن: «رَحِمَ اللَّهُ خُلَفَائِي … الَّذِينَ يُحْيُونَ سُنَّتِي وَ يُعَلِّمُونَهَا عِبَادَ اللَّهِ … الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ حَدِيثِي وَ سُنَّتِي ثُمَّ يُعَلِّمُونَهَا أُمَّتِي … الَّذِينَ يَأْتُونَ مِنْ بَعْدِي وَ يَرْوُونَ أَحَادِيثِي وَ سُنَّتِي فَيُسَلِّمُونَهَا النَّاسَ مِنْ بَعْدِي»
قبض و بسط نور قلب، همون مراسم و آیین بدون آلترناتیو انتقال علوم نورانی به قلب سلیم است! انگاری نور قلبتو گاز میگیره «سان البعیر الناقة»! از رفتارت معلوم میشه که نور گازت گرفته!
سنّت یعنی روشی که مکرر تجربه کردهای و به این نتیجه رسیدهای که درست جواب میدهد و تاریکی قلب، با این روش، به نور روشنایی تبدیل میشود.
آیین و مراسم نورانی تکراری همیشه همین جوری بوده.
«سُنَّةٌ فِيكُمْ كَسُنَّةِ مَرْيَمَ – سُنَّةٌ فِيكُمْ كَسُنَّةِ مُوسَى ع – سُنَّةٌ فِيكُمْ كَسُنَّةِ سُلَيْمَانَ ع».
این کلام نورانی خدا رو که فهمیده باشی، و بهش عمل کنی، هر چند کم باشه، اما بهترین کار رو انجام دادی.
امام سجاد علیه السلام:
«إِنَّ أَفْضَلَ الْأَعْمَالِ عِنْدَ اللَّهِ مَا عُمِلَ بِالسُّنَّةِ وَ إِنْ قَلَّ.
شريفترين اعمال نزد خدا عمل به سنت است اگر چه كم باشد.»
امام علی عليه السّلام:
اَلسُّنَّةُ سُنَّتَانِ
سُنَّةٌ فِي فَرِيضَةٍ اَلْأَخْذُ بِهَا هُدًى وَ تَرْكُهَا ضَلاَلَةٌ
وَ سُنَّةٌ فِي غَيْرِ فَرِيضَةٍ اَلْأَخْذُ بِهَا فَضِيلَةٌ وَ تَرْكُهَا غَيْرُ خَطِيئَةٍ.
سنّت دو سنّت است:
سنّتى در واجب،كه پيروى از آن باعث هدايت و ترك آن باعث ضلالت مىشود
و سنّتى در غير واجب،كه پيروى از آن فضيلت است و ترك آن گناه نيست.
امام باقر علیه السلام:
مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ لَهُ شِرَّةٌ وَ فَتْرَةٌ
فَمَنْ كَانَتْ فَتْرَتُهُ إِلَى سُنَّةٍ فَقَدِ اهْتَدَى
وَ مَنْ كَانَتْ فَتْرَتُهُ إِلَى بِدْعَةٍ فَقَدْ غَوَى.
هر كسى را جوشش و آرامشيست،
آنكه آرامشش بسوى سنت باشد رهبرى شده
و آنكه آرامشش بسوى بدعت باشد گمراه گشته.
[سنّت – بدعت]:
سنت یکی از هزار واژه مترادف نور است.
بدعت (در معنای مذموم) یکی از هزار واژه مترادف تاریکی حسد است.
وَ لا تَجِدُ لِسُنَّتِنا تَحْوِيلاً!
و براى سنت و قانون ما تغييرى نخواهى يافت!
[سورة آلعمران (۳): الآيات ۱۳۷ الى ۱۳۸]
قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُروا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ (۱۳۷)
قطعاً پيش از شما سنّتهايى [بوده و] سپرى شده است. پس، در زمين بگرديد و بنگريد كه فرجام تكذيبكنندگان چگونه بوده است؟
[سورة النساء (۴): الآيات ۲۶ الى ۲۸]
يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَ يَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (۲۶)
خدا مىخواهد براى شما توضيح دهد، و راه [و رسمِ] كسانى را كه پيش از شما بودهاند به شما بنماياند، و بر شما ببخشايد، و خدا داناى حكيم است.
[سورة الأنفال (۸): الآيات ۳۸ الى ۴۰]
قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَفَ وَ إِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ (۳۸)
به كسانى كه كفر ورزيدهاند، بگو: «اگر بازايستند، آنچه گذشته است برايشان آمرزيده مىشود؛ و اگر بازگردند، به يقين، سنّت [خدا در مورد] پيشينيان گذشت.»
[سورة الحجر (۱۵): الآيات ۶ الى ۱۸]
لا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ قَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ (۱۳)
[كه] به او ايمان نمىآورند، و راه [و رسم] پيشينيان پيوسته چنين بوده است.
[سورة الإسراء (۱۷): الآيات ۷۶ الى ۷۷]
سُنَّةَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنا قَبْلَكَ مِنْ رُسُلِنا وَ لا تَجِدُ لِسُنَّتِنا تَحْوِيلاً (۷۷)
سنّتى كه همواره در ميان [امتهاى] فرستادگانى كه پيش از تو گسيل داشتهايم [جارى] بوده است، و براى سنت [و قانون] ما تغييرى نخواهى يافت.
[سورة الكهف (۱۸): الآيات ۵۳ الى ۵۶]
وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جاءَهُمُ الْهُدى وَ يَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلاَّ أَنْ تَأْتِيَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ قُبُلاً (۵۵)
و چيزى مانع مردم نشد از اينكه وقتى هدايت به سويشان آمد ايمان بياورند، و از پروردگارشان آمرزش بخواهند، جز اينكه [مستحق شوند] تا سنت [خدا در مورد عذاب] پيشينيان، در باره آنان [نيز] به كار رود، يا عذاب رويارويشان بيايد.
[سورة الأحزاب (۳۳): الآيات ۳۶ الى ۴۰]
ما كانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيما فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ كانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَراً مَقْدُوراً (۳۸)
بر پيامبر در آنچه خدا براى او فرض گردانيده گناهى نيست. [اين] سنّت خداست كه از ديرباز در ميان گذشتگان [معمول] بوده، و فرمان خدا همواره به اندازه مقرّر [و متناسب با توانايى] است.
[سورة الأحزاب (۳۳): الآيات ۵۶ الى ۶۲]
سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً (۶۲)
در باره كسانى كه پيشتر بودهاند [همين] سنّت خدا [جارى بوده] است؛ و در سنّت خدا هرگز تغييرى نخواهى يافت.
[سورة فاطر (35): الآیات 41 الی 45]
اسْتِكْباراً فِي الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّيِّئِ وَ لا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلاً وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلاً (۴۳)
[انگيزه] اين كارشان فقط گردنكشى در [روىِ] زمين و نيرنگ زشت بود؛ و نيرنگ زشت جز [دامن] صاحبش را نگيرد. پس آيا جز سنّت [و سرنوشتِ شوم] پيشينيان را انتظار مىبرند؟ و هرگز براى سنّت خدا تبديلى نمىيابى و هرگز براى سنّت خدا دگرگونى نخواهى يافت.
[سورة غافر (۴۰): الآيات ۸۱ الى ۸۵]
فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْكافِرُونَ (۸۵)
و[لى] هنگامى كه عذاب ما را مشاهده كردند، ديگر ايمانشان براى آنها سودى نداد. سنّت خداست كه از [ديرباز] درباره بندگانش چنين جارى شده، و آنجاست كه ناباوران زيان كردهاند.
[سورة الفتح (۴۸): الآيات ۲۱ الى ۲۵]
سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً (۲۳)
سنّت الهى از پيش همين بوده، و در سنّت الهى هرگز تغييرى نخواهى يافت.
قبض و بسط نور دنیای قلب، یعنی تاریکی و روشنایی ناپیدای درونمان
که کار خداست و فقط خودمون میفهمیم و خدای خودمون!
کی حالتو خوب میکنه؟ کی حالتو بد میکنه؟
کی بهت اخم میکنه؟! کی بهت لبخند میزنه؟!
این کار اصلا دست خودمون نیست!
این آیین و سنت خدای ماست
که اینجوری باهامون صحبت میکنه و ما رو متوجه اشتباهاتمون میکنه!