دکتر محمد شعبانی راد

نورِ وفاداری!

The Light of Loyalty!

«وفی» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«وَفَى‏ رِيشُ الجناح: پرهاى بال پرنده در آمد و كامل شد.»
«وفى ريش الجناح، فهو واف، و كلّ شي‏ء بلغ تمام الكمال فقد وفى و تمّ»
«درهم‏ وَافٍ‏: پول کامل و تمام»
«كيل‏ وَافٍ‏: پيمانه پر و تمام و کمال»
«وَ أَوْفُوا الْكَيْلَ إِذا كِلْتُمْ‏»
«المُتَوَفَّى‏: مرده، پیمانه عمرش پر شد و تمام شد.»
+ «رجل – یاد بگیر روی پای خودت بایستی!»

نورِ وفاداری!

باضافه نور، حالت خوب میشه!
به شرط وفاداری، حالت خوب میشه!

با وفاداری، کارتو به پایان برسان!
آخر کار، بی‌وفایی نکن!
حسود، آخرش هم بی‌وفایی می‌کنه!
«یا قلیل الوفاء، یا کثیر التّجنّی»

امام سجاد علیه السلام:
خَيْرُ مَفَاتِيحِ اَلْأُمُورِ اَلصِّدْقُ
وَ خَيْرُ خَوَاتِيمِهَا اَلْوَفَاءُ.

بهترين كليد كارها راستى است.
و بهترين پايان براى آنها وفا است.

عاقبت به خیری، در اینه که تا آخرش، وفادار باقی بمونی!
«وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي‏ قَالَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع‏ أُوفِ بِعَهْدِكُمْ أُوفِ لَكُمْ بِالْجَنَّةِ.»
عاقبت به خیری، به شرط وفاداری!
به چی وفادار باشیم؟
به کی وفادار باشیم؟
به چی میگن وفاداری؟
به کی میگن وفادار؟

کسی که اهل صلواتِ نورانی است، وفادار است!

امام کاظم علیه السلام:
«مَنْ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ ص فَمَعْنَاهُ أَنِّي أَنَا عَلَى الْمِيثَاقِ وَ الْوَفَاءِ الَّذِي قَبِلْتُ حِينَ قَوْلِهِ: أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى شهدنا»

«وَ إِبْراهِيمَ الَّذِي‏ وَفَّى»

وَ مَنْ أَوْفى‏ بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً

و هر كه بر آنچه با خدا عهد بسته وفادار بماند، به زودى خدا پاداشى بزرگ به او مى‏‌بخشد.

[سورة الفتح (۴۸): الآيات ۶ الى ۱۰]
إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ
يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ
فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ
وَ مَنْ أَوْفى‏ بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً (۱۰)
در حقيقت، كسانى كه با تو بيعت مى‌‏كنند، جز اين نيست كه با خدا بيعت مى‏‌كنند؛
دست خدا بالاى دستهاى آنان است.
پس هر كه پيمان‏‌شكنى كند، تنها به زيان خود پيمان مى‌‏شكند،
و هر كه بر آنچه با خدا عهد بسته وفادار بماند، به زودى خدا پاداشى بزرگ به او مى‏‌بخشد.
+ مقاله «نور خویشاوندی!»

عَلَامَةُ الصَّادِقِ … يُوفِي بِالْعَهْدِ وَ يَجْتَنِبُ الْغَدْر

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
أَمَّا عَلَامَةُ الصَّادِقِ فَأَرْبَعَةٌ
يَصْدُقُ فِي قَوْلِهِ
وَ يُصَدِّقُ وَعْدَ اللَّهِ وَ وَعِيدَهُ
وَ يُوفِي بِالْعَهْدِ
وَ يَجْتَنِبُ الْغَدْر.

نشانۀ شخص صادق چهار چيز است:
سخن به راستى گويد،
به بيم و نويد الهى ايمان دارد،
به عهد و پيمان خويش وفادار است
و از حيله و خيانت پرهيز كند. 

فَمَنْ وَفَى لَنَا وَفَى اللَّهُ لَهُ بِالْجَنَّةِ

امام صادق علیه السلام:
إِنَّ حَدِيثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ
لَا يَحْتَمِلُهُ إِلَّا صُدُورٌ مُنِيرَةٌ أَوْ قُلُوبٌ سَلِيمَةٌ وَ أَخْلَاقٌ حَسَنَةٌ
إِنَّ اللَّهَ أَخَذَ مِنْ شِيعَتِنَا الْمِيثَاقَ كَمَا أَخَذَ عَلَى بَنِي آدَمَ حَيْثُ يَقُولُ عَزَّ وَ جَلَ‏

وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى‏
فَمَنْ وَفَى لَنَا وَفَى اللَّهُ لَهُ بِالْجَنَّةِ
وَ مَنْ أَبْغَضَنَا وَ لَمْ يُؤَدِّ إِلَيْنَا حَقَّنَا فَفِي النَّارِ خَالِداً مُخَلَّداً.

داستان تکراری بی‌وفایی اهل حسادت در همه‌ی امتهای گذشته!

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى:
وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ
وَ اللَّهِ لَقَدْ خَرَجَ آدَمُ مِنَ الدُّنْيَا وَ قَدْ عَاهَدَ عَلَى الْوَفَاءِ لِوَلَدِهِ شِيثٍ فَمَا وُفِيَ لَهُ
وَ لَقَدْ خَرَجَ نُوحٌ مِنَ الدُّنْيَا وَ قَدْ عَاهَدَ قَوْمَهُ عَلَى الْوَفَاءِ لِوَصِيِّهِ سَامٍ فَمَا وَفَتْ أُمَّتُهُ
وَ لَقَدْ خَرَجَ إِبْرَاهِيمُ مِنَ الدُّنْيَا وَ عَاهَدَ قَوْمَهُ عَلَى الْوَفَاءِ لِوَصِيِّهِ إِسْمَاعِيلَ فَمَا وَفَتْ أُمَّتُهُ
وَ لَقَدْ خَرَجَ مُوسَى مِنَ الدُّنْيَا وَ عَاهَدَ قَوْمَهُ عَلَى الْوَفَاءِ لِوَصِيِّهِ يُوشَعَ بْنِ نُونٍ فَمَا وَفَتْ أُمَّتُهُ
وَ لَقَدْ رُفِعَ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَدْ عَاهَدَ قَوْمَهُ عَلَى الْوَفَاءِ لِوَصِيِّهِ شَمْعُونَ بْنِ حَمُّونَ الصَّفَا فَمَا وَفَتْ أُمَّتُهُ
وَ إِنِّي مُفَارِقُكُمْ عَنْ قَرِيبٍ وَ خَارِجٌ مِنْ بَيْنِ أَظْهُرِكُمْ
وَ قَدْ عَهِدْتُ إِلَى أُمَّتِي فِي عَهْدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ‏
وَ إِنَّهَا لَرَاكِبَةٌ سَنَنَ مَنْ قَبْلَهَا مِنَ الْأُمَمِ فِي مُخَالَفَةِ وَصِيِّي وَ عِصْيَانِهِ
أَلَا وَ إِنِّي مُجَدِّدٌ عَلَيْكُمْ عَهْدِي فِي عَلِيٍ‏
فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً

… أَيُّهَا النَّاسُ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ فِي عَلِيٍّ يُوفَ لَكُمْ بِالْجَنَّةِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.

پيغمبر خدا (ص) فرمود:
به خدا سوگند حضرت آدم از دار دنيا رفت، در حالى كه با قومش پيمان بسته بود تا به فرزندش شيث وفادار بمانند، و به آن وفا نكردند،

و حضرت نوح چشم از جهان پوشيد و با قومش براى وصيّش سام وفادار باشند، امّتش وفا نكردند،
و حضرت ابراهيم عليه السّلام دار دنيا را وداع گفت و از قومش بر وفادار ماندن به وصيش، اسماعيل پيمان گرفت، امّتش انجام ندادند،
حضرت موسى از دنيا رفت در حالى كه با قومش عهد بسته بود به وفا با وصيّش يوشع بن نون، امّتش به آن وفا نكردند،
و حضرت عيسى بن مريم به آسمان بالا برده شد و ميثاق بست با قومش بر وفادار ماندن به وصيّش شمعون بن حمون صفا، ولى امّتش وفا نكردند،
و من نيز بزودى از شما جدا خواهم شد و از ميان شما مى‏‌روم و به ملكوت اعلى خواهم پيوست، و به تحقيق عهد كردم با امّتم در باره علىّ بن ابى طالب، و او هم به سرنوشت اوصياء پيامبران پيشين از جانب امّتشان دچار خواهد شد،
با وصىّ من مخالفت خواهند ورزيد، و نافرمانيش خواهند كرد،

اى مردم به پيمانى كه خدا در باره على از شما گرفته وفا كنيد، خدا هم روز قيامت براى شما در بهشت وفا خواهد كرد.

مومن باوفا: رِجٰالٌ صَدَقُوا مٰا عٰاهَدُوا اَللّٰهَ عَلَيْهِ

امام صادق عليه السّلام:
اَلْمُؤْمِنُ مُؤْمِنَانِ
فَمُؤْمِنٌ صَدَقَ بِعَهْدِ اَللَّهِ وَ وَفَى بِشَرْطِهِ
وَ ذَلِكَ قَوْلُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ:
«رِجٰالٌ صَدَقُوا مٰا عٰاهَدُوا اَللّٰهَ عَلَيْهِ»
فَذَلِكَ اَلَّذِي لاَ تُصِيبُهُ أَهْوَالُ اَلدُّنْيَا وَ لاَ أَهْوَالُ اَلْآخِرَةِ
وَ ذَلِكَ مِمَّنْ يَشْفَعُ وَ لاَ يُشْفَعُ لَهُ

وَ مُؤْمِنٌ كَخَامَةِ اَلزَّرْعِ تَعْوَجُّ أَحْيَاناً وَ تَقُومُ أَحْيَاناً
فَذَلِكَ مِمَّنْ تُصِيبُهُ أَهْوَالُ اَلدُّنْيَا وَ أَهْوَالُ اَلْآخِرَةِ
وَ ذَلِكَ مِمَّنْ يُشْفَعُ لَهُ وَ لاَ يَشْفَعُ .

مؤمن دو جور است:
1 – مؤمنى كه بعهد خدا عمل كرده و بشرطش وفا نموده،
و اينست كه خداى عز و جل فرمايد:
«مردانى كه به معاهده خود با خدا عمل كردند.»
اينست مؤمنى كه هراسهاى دنيا و آخرت باو نرسد
و او از كسانى است كه شفاعت كند و نيازى به شفاعت ديگران ندارد.
2 – مؤمنى كه مانند ساقه نازك گياه است كه گاهى كج شود (به باطل و شهوات و متاع دنيا گرايد) و گاهى راست ايستد،
اين مؤمن از كسانيست كه هراسهاى دنيا و آخرت بيند
و از كسانى است كه برايش شفاعت شود و او شفاعت نكند.

قلوب بی‌وفای اهل حسادت!

امام صادق علیه السلام:

ذَهَبَ الْوَفَاءُ ذَهَابَ أَمْسِ الذَّاهِبِ
وَ النَّاسُ بَيْنَ مُخَاتِلٍ وَ مُوَارِبٍ‏

يُفْشُونَ بَيْنَهُمُ الْمَوَدَّةَ وَ الصَّفَا
وَ قُلُوبُهُمْ مَحْشُوَّةٌ بِعَقَارِبِ

همانند روزى كه گذشت، وفاى دوستان رفته است.
و مردم يا حيله مى‌‏زنند يا خدعه.
دوستى و يكرنگى را بصورت ظاهر اعلام مى‏‌دارند،
اما قلبهاى آنان از عقرب كينه انباشته است.
سَأَلَهُمْ عَمَّا عَهِدَ إِلَيْهِمْ وَ لَمْ يَسْأَلْهُمْ عَمَّا قَضَى عَلَيْهِمْ!

خداوند از آنان بازپرسى كند از آنچه بدان سفارش كرده و بدانها دستور داده
و بازپرسى نكند آنان را از آنچه بحكم قضاء بر آنها گذشته.

امام صادق علیه السلام:
قَوْلُهُ لِزُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ 
يَا زُرَارَةُ إِنِّي أُعْطِيكَ جُمْلَةً فِي اَلْقَضَاءِ وَ اَلْقَدَرِ
قَالَ لَهُ زُرَارَةُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ
قَالَ
إِذَا كَانَ  وَ جَمَعَ اَللَّهُ اَلْخَلاَئِقَ
سَأَلَهُمْ عَمَّا عَهِدَ إِلَيْهِمْ
وَ لَمْ يَسْأَلْهُمْ عَمَّا قَضَى عَلَيْهِمْ.

اى زراره یك گفتار كلى در باره قضا و قدر به تو بخشايم‌؟
زراره گفت:قربانت آرى(منت آن را دارم)
فرمود:
چون روز رستاخيز شود و همه آفريده‌ها در آن فراهم آيند و گرد شوند
خداوند از آنان بازپرسى كند از آنچه بدان سفارش كرده و بدانها دستور داده
و بازپرسى نكند آنان را از آنچه بحكم قضاء بر آنها گذشته.

به نکته بسیار مهمی در این حدیث اشاره شده:

مهم نیست چی برات مقدر میشه!
مهم اینه در این تقدیر، وفای به عهد کردی یا نه!
ما باید فقط وفای به عهد بنمائیم!
کاری به این نداشته باشیم که چی پیش اومده!
چون از ما وفای به عهد میخوان، حالا هر چی پیش اومده، پیش اومده، این دیگه به ما مربوط نیست و کار ما هم نیست «خدا نقش خودشو بازی میکنه! ما هم باید نقش خودمونو بازی کنیم!»!
ما باید وظیفه خودمونو انجام بدیم، بقیه‌اش با خداست و به ما مربوط نیست.
وظیفه ما چیه؟ و کی وظیفه ما رو تعیین میکنه؟ و چجوری متوجه این وظیفه بشیم؟
اینها سوالاتی هستند که بدون درک نور و ظلمت و قبض و بسط قلب، نمیشه بهشون پاسخ صحیح داد.
ما وظیفه داریم با پشت کردن به تمناها، قلبمونو هوشیار و آماده و گوش به زنگ برای دریافت اوامر نورانی خدای خودمون نگه داریم تا به محض درک «امر الله» پی به وظیفه خودمون ببریم، و این در هر تقدیری که باشه فرقی نمیکنه! یعنی مهم نیست چی تقدیر میشه! مهم اینه ما در این حادثه‌ی تقدیر شده، ماموریتمونو بفهمیم و مسئولیت‌پذیر باشیم و طبق دستورات، عمل نماییم.
اهل یقین باور دارد که عمل به این قبض و بسط، یعنی وفاداری به نور، قطعا خاتمه خوشی برایش خواهد داشت چون او دستور مافوق را بی چون و چرا اجراء نموده است!
«وَ خَيْرُ خَوَاتِيمِهَا اَلْوَفَاءُ: و بهترين پايان براى آنها وفا است.»

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی