The light erases
the darkness of jealousy
in my heart.
O, merciful God!
Your light dawned in my heart.
The darkness of jealousy in my heart was overshadowed by this beautiful light and disappeared.
And my heart experienced great relief with this light.
«محو» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«مَحَت الريحُ السحابَ: أذهبتْهُ»
«مَحا الصبحُ الليلَ»
«إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ»
«حسناتُ المؤمن تَمْحُو سيّئاتِهِ»
«يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ»
«الْمَحْوُ: إزالة الأثر، مَحْو يعنى از بين بردن اثر»
«و منه قيل للشّمال: مَحْوَةٌ، لأنها تَمْحُو السّحاب و الأثر،
از اين روى به شمال يعنى (باد شمالى) مَحْوَةٌ ميگويند
زيرا اين باد ابرها را ميراند و محو ميكند.»
+ «عفو» + «غفر»
«المِمْحَاة: پارچهاى كه با آن چيزى را پاك و تميز كنند،
مداد پاككن كه در زبان متداول به آن (مِحَّايَة) گويند.»
يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ
[سورة البقرة (۲): آية ۲۵۷]
اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ
أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ (۲۵۷)
خداوند سرور كسانى است كه ايمان آوردهاند. آنان را از تاريكيها به سوى روشنايى به در مىبرد.
و[لى] كسانى كه كفر ورزيدهاند، سرورانشان [همان عصيانگران] طاغوتند،
كه آنان را از روشنايى به سوى تاريكيها به در مىبرند.
آنان اهل آتشند كه خود، در آن جاودانند.
[سورة المائدة (۵): الآيات ۱۵ الى ۱۶]
يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيراً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ
قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ (۱۵)
اى اهل كتاب، پيامبر ما به سوى شما آمده است كه بسيارى از چيزهايى از كتاب [آسمانى خود] را كه پوشيده مىداشتيد براى شما بيان مىكند، و از بسيارى [خطاهاى شما] درمىگذرد.
قطعاً براى شما از جانب خدا روشنايى و كتابى روشنگر آمده است.
يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ
وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ
وَ يَهْدِيهِمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (۱۶)
خدا هر كه را از خشنودى او پيروى كند، به وسيله آن [كتاب] به راههاى سلامت رهنمون مىشود،
و به توفيق خويش، آنان را از تاريكيها به سوى روشنايى بيرون مىبرد
و به راهى راست هدايتشان مىكند.
أَنَا الْمَاحِي!
أَنَا مُحَمَّدٌ وَ أَحْمَدُ وَ الْمَاحِي
محو «مَاحِي»، نام زیبای صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست
که اهل نور با استعمال اندیشه و علوم نورانی آنها در زندگی روزمره خود،
حسادت دنیای قلب خویش را متوقف و درناژ و محو میکنند!
وَ مِنْ أَسْمَائِهِ الْمَاحِي
عَنْ جُبَيْرِ بْنِ مُطْعِمٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
إِنَّ لِي أَسْمَاءً
أَنَا مُحَمَّدٌ وَ أَنَا أَحْمَدُ وَ أَنَا الْمَاحِي
يُمْحَى بِيَ الْكُفْرُ
وَ قِيلَ يُمْحَى بِهِ سَيِّئَاتُ مَنِ اتَّبَعَهُ
وَ يَجُوزُ أَنْ يُمْحَى بِهِ الْكُفْرُ وَ سَيِّئَاتُ تَابِعِيهِ.
أنا مُحمّدٌ، و أنا أحمَدُ، و أنا الماحي الّذي يُمحى بيَ الكُفرُ،
و أنا الحاشِرُ الّذي يُحشَرُ النّاسُ على عَقِبي،
و أنا العاقِبُ و العاقِبُ الّذي لَيسَ بَعدَهُ نَبيٌّ.
من ماحى هستم كه به واسطه من كفر محو و نابود مى شود،
من حاشر هستم كه مردم به دنبال من محشور و جمع مى شوند،
من عاقب هستم و عاقب كسى است كه بعد از او پيامبرى نباشد.
از کتاب زیبای برنامه سعادت جناب سید بن طاووس:
و اعلم يا ولدي محمد
كمّل اللّه جلّ جلاله بلقائه سعادتك،
و شرّف ببقائه و حسن ارادته منزلتك و خاتمتك،
أنني لولا آية في كتاب اللّه المقدّس
يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ،
لكنت قد عرّفتك و وثّقتك أنني ادرك أيام ظهوره الكامل،
و أدخل تحت ظلّه الشامل،
فهذا أوان ظهور تلك الشموس، و زوال الضر و البؤس إن شاء اللّه،
فإن تمم اللّه جلّ جلاله لي ما اؤمله من هذه الآمال فقد كمّل لي تحف الشرف و الاقبال،
و إن أراد انتقالي فالأمر إليه جلّ جلاله و له جلّ جلاله في تدبير آمالي.
… و اى فرزندم محمد،
كه خداوند جل جلاله سعادت تو را به لقاء حضرتش كامل نمايد،
و مقام و منزلتت را شريف گرداند،
و عاقبت امر تو را بخير فرمايد،
بدان كه، اگر يك آيه در كتاب مقدس الهى نبود:
يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ
هر آينه به تو از روى اطمينان خبر ميدادم كه من درك ظهور كامل آن حضرت را مينمايم،
و در ظل عنايت و خوان نعمت گسترده حضرتش داخل ميشوم؛
زيرا كه اين ايام، ايام ظهور آن آفتاب تابان، و هنگام زوال زيان و نااميدى و حرمان است، ان شاء اللَّه.
پس اگر خداوند جل جلاله مرا به آرزوى خود برساند تحفههاى شرف و اقبال را براى من كامل فرموده است، و اگر قبل از رسيدن به اين مقصد مهم مرگ مرا مقدر فرموده باشد همانا تدبير امور و آمال و آرزوهاى من به دست او است جل جلاله.
آیه محو و اثبات!
+ «بداء»
خدا آنچه را بخواهد محو يا اثبات مىكند!
[سورة الرعد (۱۳): الآيات ۳۸ الى ۴۰]
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِكَ
وَ جَعَلْنا لَهُمْ أَزْواجاً وَ ذُرِّيَّةً
وَ ما كانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ
لِكُلِّ أَجَلٍ كِتابٌ (۳۸)
و قطعاً پيش از تو [نيز] رسولانى فرستاديم،
و براى آنان زنان و فرزندانى قرار داديم.
و هيچ پيامبرى را نرسد كه جز به اذن خدا معجزهاى بياورد.
براى هر زمانى كتابى است.
يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ (۳۹)
خدا آنچه را بخواهد محو يا اثبات مىكند،
و اصل كتاب نزد اوست.
وَ إِنْ ما نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ
فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَ عَلَيْنَا الْحِسابُ (۴۰)
و اگر پارهاى از آنچه را كه به آنان وعده مىدهيم به تو بنمايانيم، يا تو را بميرانيم،
جز اين نيست كه بر تو رساندن [پيام] است و بر ما حساب [آنان].
اللهم أن كنت كتبتني في الأشقياء
فامحني من الأشقياء و أثبتني في السعداء
فإنك تمحو ما تشاء و تثبت و عندك أم الكتاب.
امام صادق علیه السلام:
وَ هَلْ یُمْحَی إِلَّا مَا کَانَ ثَابِتاً
وَ هَلْ یُثْبَتُ إِلَّا مَا لَمْ یَکُنْ.
آیا خداوند چیزی جز آنچه را که ثابت بوده را محو میگرداند
و آیا چیزی جز آنچه را که نبوده است، ثابت میگرداند.
امام باقر و امام صادق علیهما السلام:
عَنْ أَبِی حَمْزَهًَْ الثُّمَالِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام)
یَا أَبَا حَمْزَهًَْ إِنْ حَدَّثْنَاکَ بِأَمْرٍ أَنَّهُ یَجِیءُ مِنْ هَاهُنَا فَجَاءَ مِنْ هَاهُنَا فَإِنَّ اللَّهَ یَصْنَعُ مَا یَشَاءُ
وَ إِنْ حَدَّثْنَاکَ الْیَوْمَ بِحَدِیثٍ وَ حَدَّثْنَاکَ غَداً بِخِلَافِهِ فَإِنَّ اللَّهَ یَمْحُو مَا یَشَاءُ وَ یُثْبِت.
ابوحمزه ثمالی گوید:
امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
«ای ابوحمزه! اگر ما دربارهی چیزی به تو گفتیم که از اینجا میآید و از همانجا آمد،
بیگمان این خداست که هرآنچه بخواهد، انجام میدهد.
اگر ما امروز سخنی را با تو در میان گذاشتیم و فردا خلاف آن را گفتیم،
بدان چنین است که
خداوند، هر آنچه را بخواهد، محو میسازد و هر آنچه را بخواهد، تثبیت میکند».
امام صادق علیه السلام:
عَنْ إِسْحَاقَبْنِعَمَّارٍ عَمَّنْ سَمِعَهُ
عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ:
وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللهِ مَغْلُولَةٌ لَمْ یَعْنُوا أَنَّهُ هَکَذَا
وَ لَکِنَّهُمْ قَالُوا قَدْ فَرَغَ مِنَ الْأَمْرِ فَلَا یَزِیدُ وَ لَا یَنْقُصُ
فَقَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ تَکْذِیباً لِقَوْلِهِمْ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا
بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشاءُ
أَ لَمْ تَسْمَعِ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ:
یَمْحُوا اللهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ.
اسحاقبنعمار اینچنین روایت میکند که امام صادق (علیه السلام) در مورد آیه:
و یهود گفتند: «دست خدا [با زنجیر] بسته است، فرمود:
«یهودیان منظورشان این نبودکه آن جناب چنین است ولیکن گفتند:
«که از کار فارغشده پس نمیافزاید و کم نمیکند».
خدای عزّوجلّ برای تکذیب کلام آنها فرمود:
دستهایشان بسته باد! و به خاطر این سخن، از رحمت [الهی] دور شوند!
بلکه هر دو دست [قدرت] او، گشاده است هرگونه بخواهد، میبخشد!
آیا نشنیدهای که خدای عزّوجلّ میفرماید:
یَمْحُوا اللهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ.
أَنَّ اللَّهَ یُقَدِّمُ مَا یَشَاءُ وَ یُؤَخِّرُ مَا یَشَاءُ
امام صادق علیه السلام:
مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیّاً حَتَّی یَأْخُذَ عَلَیْهِ ثَلَاثَ خِصَالٍ
الْإِقْرَارَ لَهُ بِالْعُبُودِیَّهًِْ
وَ خَلْعَ الْأَنْدَادِ
وَ أَنَّ اللَّهَ یُقَدِّمُ مَا یَشَاءُ وَ یُؤَخِّرُ مَا یَشَاءُ.
خداوند کسی را به پیامبری برنیانگیخت، مگر آنکه سه پیمان از او بگیرد:
اقرار به عبودیّت و بندگی برای خداوند،
کنار گذاشتن همتایان برای خدا
و اعتقاد به اینکه
خداوند، هر آنچه را که بخواهد، پیش میافکند و هرچه را که بخواهد، پس میفرستد.
امام علی علیه السلام:
إِنَّهُ یَمْحُو مَا یَشَاءُ مِنَ الْقُرُونُ
وَ یُثْبِتُ مَا یَشَاءُ مِنْهَا
کَقَوْلِهِ
ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِینَ
وَ قَوْلِهِ
وَ کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ.
هرچه را از اقوام بخواهد، محو میکند
و هرچه را بخواهد از آن اثبات میکند.
مثل [این] کلام خداوند متعال:
سپس جمعیّت دیگری را بعد از آنها به وجود آوردیم.
و [این] کلام خداوند متعال:
چقدر از اقوام پیش از آنان را [به خاطر گناهانشان] هلاک کردیم.
امام کاظم علیه السلام:
اللَّهُمَّ إِنْ کُنْتُ عِنْدَکَ مَحْرُوماً مُقَتَّراً عَلَیَّ رِزْقِی فَامْحُ حِرْمَانِی وَ تَقْتِیرَ رِزْقِی
وَ اکْتُبْنِی عِنْدَکَ مَرْزُوقاً مُوَفَّقاً لِلْخَیْرَاتِ
فَإِنَّکَ قُلْتَ تَبَارَکْتَ وَ تَعَالَیْتَ:
یَمْحُوا اللهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ.
خدایا! اگر نزد تو محروم بودم و روزیام تنگ بود،
محرومیّت و تنگی رزقم را محو کن
و مرا نزد خود، روزیدادهشده و موفّق به انجام خیرات بنویس؛
چون خودت فرمودی:
یَمْحُوا اللهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ.
آيَتَيْنِ!
دو نشانه!
قبض و بسط – نور و ظلمت
خالق این دو آیت و این دو نشانه در دنیای قلب ما خداست!
وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَ النَّهارَ آيَتَيْنِ
فَمَحَوْنا آيَةَ اللَّيْلِ
وَ جَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً
+ «نشانههای متقاعدکننده!»
قلب با درک نور و ظلمت، صاحب علم میشه و این علم است که حسادت رو محو میکنه
«محو آیات متشابه!»
و قلب با پرستش این نور، به وظیفۀ خودش در قبال تقدیرات، بصیر و بینا میگردد.
«اثبات آیات محکم!»
[سورة الإسراء (۱۷): الآيات ۹ الى ۱۲]
إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ
وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً (۹)
قطعاً اين قرآن به [آيينى] كه خود پايدارتر است راه مىنمايد،
و به آن مؤمنانى كه كارهاى شايسته مىكنند، مژده مىدهد كه پاداشى بزرگ برايشان خواهد بود.
وَ أَنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً (۱۰)
و اينكه براى كسانى كه به آخرت ايمان نمىآورند عذابى پر درد آماده كردهايم.
وَ يَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَيْرِ
وَ كانَ الْإِنْسانُ عَجُولاً (۱۱)
و انسان [همان گونه كه] خير را فرا مىخواند، [پيشامد] بد را مىخواند
و انسان همواره شتابزده است.
وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَ النَّهارَ آيَتَيْنِ
فَمَحَوْنا آيَةَ اللَّيْلِ
وَ جَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً
لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ
وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَ الْحِسابَ
وَ كُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْناهُ تَفْصِيلاً (۱۲)
و شب و روز را دو نشانه قرار داديم.
نشانه شب را تيرهگون و نشانه روز را روشنىبخش گردانيديم
تا [در آن،] فضلى از پروردگارتان بجوييد،
و تا شماره سالها و حساب [عمرها و رويدادها] را بدانيد
و هر چيزى را به روشنى باز نموديم.
[سورة الشورى (۴۲): الآيات ۲۱ الى ۲۵]
أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ ما لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَ لَوْ لا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (۲۱)
آيا براى آنان شريكانى است كه در آنچه خدا بدان اجازه نداده، برايشان بنيادِ آيينى نهادهاند؟ و اگر فرمان قاطع [درباره تأخير عذاب در كار] نبود مسلّماً ميانشان داورى مىشد؛ و براى ستمكاران شكنجهاى پردرد است.
تَرَى الظَّالِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا كَسَبُوا وَ هُوَ واقِعٌ بِهِمْ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فِي رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ ما يَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ (۲۲)
[در قيامت] ستمگران را از آنچه انجام دادهاند، هراسناك مىبينى و [جزاى عملشان] به آنان خواهد رسيد، و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند در باغهاى بهشتند. آنچه را بخواهند نزد پروردگارشان خواهند داشت؛ اين است همان فضل عظيم.
ذلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ (۲۳)
اين همان [پاداشى] است كه خدا بندگان خود را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند [بدان] مژده داده است. بگو: «به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نيستم، مگر دوستى درباره خويشاوندان.» و هر كس نيكى به جاى آورد [و طاعتى اندوزد]، براى او در ثواب آن خواهيم افزود. قطعاً خدا آمرزنده و قدرشناس است.
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً
فَإِنْ يَشَأِ اللَّهُ يَخْتِمْ عَلى قَلْبِكَ
وَ يَمْحُ اللَّهُ الْباطِلَ وَ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ
إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (۲۴)
آيا مىگويند: «بر خدا دروغى بسته است؟»
پس اگر خدا بخواهد بر دلت مُهر مىنَهد؛
و خدا باطل را محو و حقيقت را با كلمات خويش پا برجا مىكند.
اوست كه به راز دلها داناست.
وَ هُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ وَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ (۲۵)
و اوست كسى كه توبه را از بندگان خود مىپذيرد
و از گناهان درمىگذرد و آنچه مىكنيد مىداند.
[محو – کفر – بدل – ذهب – درء – دفع – جوز]
فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لا أُضيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذينَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أُوذُوا في سَبيلي وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ (195)
وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ ميثاقَ بَني إِسْرائيلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقيباً وَ قالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكاةَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلي وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبيلِ (12)
ثُمَّ بَدَّلْنا مَكانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَ قالُوا قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ (95)
وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ ذلِكَ ذِكْرى لِلذَّاكِرينَ (114)
وَ الَّذينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ (22)
ادْفَعْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَصِفُونَ (96)
إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً (70)
إِلاَّ مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَحيمٌ (11)
أُولئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِما صَبَرُوا وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ (54)
وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذي كانُوا يَعْمَلُونَ (7)
لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذي عَمِلُوا وَ يَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذي كانُوا يَعْمَلُونَ (35)
وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَميمٌ (34)
أُولئِكَ الَّذينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ في أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذي كانُوا يُوعَدُونَ (16)